فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۲۰۲ مورد.
بررسی جنبه های کاربرد شناختی اشارات زمانی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اشاره در زبان، از مقولاتی است که می تواند ازدیدگاه کاربردشناسی مورد تحلیل قرار گیرد.از این رو تحلیل جنبه های کاربرد شناختی اشارات زمانی در زبان فارسی و چگونگی به کارگیری این جنبه ها توسط سخنگویان فارسی زبان از اهداف نوشته حاضراست. بسیاری از اطّلاعاتی که در گفتار مردم منتقل می شود جنبة کاربرد شناختی دارد و به بافت موقعّیتی و اجتماعی خاص مربوط می شود. از جمله اهداف این مقاله، آشکار ساختن نقش اشارات زمانی در انتقال مفاهیم کاربرد شناختی در بافت موقعیّتی و فرهنگی است که دستور زبان قادر به توصیف و تبیین همة ابعاد آن نیست.
تطبیق شخصیتهای اساطیری انئید و شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تطبیق مبانی اساطیری آثار حماسی جهان می تواند در شناخت هرچه بیشترشان مؤثر باشد، با این رویکرد است که شناخت وجوه عظمت شاهنامه فردوسی به عنوان یکی از برترین نمونه های حماسی جهان آسان تر شده و لایه های تو در توی آن کتاب آشکارتر می شود. در مقاله حاضر، شاهنامه که نمونه ای از آثار حماسی غیر مصنوع است، با برترین نمونه حماسه کلاسیک مصنوع، یعنی انئید ویرژیل سنجیده شده است. در این سنجش کنار هم نهادن و مقایسه شخصیت های اصلی و حماسه ساز آن دو اثر و بیان شباهت ها و اختلافات اسطوره شناختی مد نظر است، اما در این سنجش، برای نشان دادن ابعاد گوناگون شخصیت ها و عناصر تشکیل دهنده و وجوه بارز رفتار آنان در داستان، از قیاس یک به یک، یعنی برابر نهادن یک شخصیت از شاهنامه با شخصیتی دیگر از انئید پرهیز شده است، چرا که نمی توان شخصیت های اسطوره ای را که در حماسه ملتی ظهور می یابند با شخصیت های اسطوره ای ملتی دیگر با دقت برابر نهاد و از مطابقت کامل آن ها سخن راند، بلکه مقایسه خصایص یک شخصیت، برای مثال در شاهنامه از طریق دریافت عناصر هویت ساز او و تمییز آنها در شخصیت های گوناگون که با هم پیوند اسطوره شناختی دارند، در عرصه تحقیق رهگشا تر است. از این رو با توجه به ذو ابعاد بودن انئاس در انئید ویرژیل و این حقیقت که این قهرمان در زمان واحد مظهر شاه و پهلوان است، وجوه گوناگون وی با توجه به جنبه های نمادین در برابر عناصر هویت ساز قهرمانان شاهنامه قرار داده شده و عوامل افتراق و شباهت آنان مورد بررسی قرار گرفته است.
گفته پردازی و بازگشت من نویسنده در تجربه دریافت - متنی پل والری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قلم ۱۳۸۸ شماره ۱۰
حوزه های تخصصی:
"زمانی که به دنبال هویت روایی در اثار پل والری بودیم، دریافتیم که یکی از مسایل مهمی که در آثارش مطرح می باشد دریافت بازتابی یا به طور دقیق تر مدل «بازگشتی» در بینش او می باشد. این خصوصیت بازتابی در ارتباط با من نویسنده می باشد که هر لحظه تحت نگاه دیگری بوده و نقش آینه را ایفا می کند در کنار آینه وجدان که بسیار مهم می باشد. در این مقاله سعی ما بر این است که مساله بازگشت را در آثار پل والری به دو شیوه که مکمل یکدیگرند بررسی کنیم: از یک طرف نشان دهیم که خصوصیت بازگشتی نتیجه دریافت بصری اوست، از طرف دیگر تحلیل کنیم که چگونه جملات نویسنده این پدیده را بیان می کند. ما این مساله را با رویکرد نشانه شناسی پدیداری بررسی می کنیم ولی در این مورد جنبه ریاضی و فلسفی مفهوم بازگشت را نیز نادیده نمی گیریم.
ابراز هویت فرهنگی از طریق فراگفتمان؛ مقایسه مقالات پژوهشی فارسی و انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
تحلیل روایت در هفت پیکر نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله تحلیل روایت در هفت پیکر نظامی و مطالعه عناصر تشکیل دهنده روایت یعنی شخص روایت کننده، قهرمان/راوی ، مخاطب و نقش روایت است. بدین ترتیب ساختار حکایت های هفت شاهزاده خانم و هفت زندانی داستان که چرخه های حکایت اصلی یعنی منظومه هفت پیکر را تشکیل می دهند، در این مقاله مورد مطالعه قرار گرفته و به انواع و عملکردهای روایت و تنوع آواهای روایی موجود در این اثر پی برده خواهد شد.
زبان شناسی: اهمیت استنباط در درک زبان
حوزه های تخصصی:
بررسی ساختار روایی در داستان پرومته نوشتة آندره ژید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختارهای روایی در آثار ادبی و نوشته های مختلف قادرند معناهای گوناگونی را در ذهن متبادر نمایند. راوی هم به نوبه خود ساختارهایی را در اثرش به خدمت می گیرد که از تنوع فراوانی برخوردارند و قادرند مخاطب را تحت تاثیر قرار دهند. در داستان پرومته راویان هریک به سهم خود نقش مهمی در کل داستان ایفا می کنند و تنها یک خوانش دقیق می تواند منظور راوی را از انتخاب ساختارهای روایی مختلف آشکار سازد و معنایی را که از آنها ناشی می شود برای خواننده مشخص نماید. ابزارهای تجزیه و تحلیل روایتی متن به خوبی می توانند برای کشف این معناهای نهفته به کمک خواننده بشتابند و او را در یافتن معادلات درون متنی یاری نمایند. ساختارهای روایی هم می توانند، بر حسب مورد، به فهم متن کمک کرده و یا اینکه این فرآیند را مشکل تر کنند. به همین دلیل انتخاب این ساختارها نیازمند بذل توجهی خاص از جانب راویست. از دیگر سو، همکاری بین راویان مختلف و نیز حضور مخاطب در قسمتهای مختلف این داستان، که گاه بسیار پر رنگ است، فضای روایتی ای را شکل می دهد که در آن ارتباط بین راوی و مخاطب به بهترین وجه شکل می گیرد. با اینکه مخاطب اغلب تحت تاثیر و نفوذ راوی است، این امر مانع از معکوس شدن این روند نمی شود و در برخی قسمت های داستان راوی به طور کامل تحت تاثیر مخاطب خویش است.
بررسی چگونگی شکلگیری حسبحالنویسی تخیلی متأثر از نظریههای کوانتومی در آثار ژرژ پرک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه های جنجالی فیزیک مدرن دگرگونی های شگرفی را در ادبیات سده بیستم پی افکندند. رمان نویسان نوآور این دوره، با الهام از مفاهیم مکانیک کوانتومی، دغدغه های برامده از زیستن در دنیای مدرن را در قالب نوشتاری غیرخطی، ناهمگون و مبتنی بر تردید بیان می کنند. ژرژ پرک، با نگارش شرح حال زندگی خود، با عنوان W یا خاطره کودکی، نمونه خوبی از الگوبرداری از نظریه های کوانتومی را ارائه می دهد. این نویسنده در جستجوی هویت خویش، خاطرات کودکیش را می کاود و ماهیت آشفته و بی انسجام آن ها را نمایان می سازد. وی برای نشان دادن تاثیر ویرانگر جنگ بر هویت خویش، با در هم آمیختن خاطرات کودکیش و داستانی تخیلی، مکمل هایی متناقض را پدید می آورد. نیز با تردید در خاطراتش و توسل به اسناد قدیمی و گفته های دیگران، عدم قطعیت و احتمال گرایی را بر شرح حال زندگی خود حاکم کرده و شرح صادقانه وقایع را ناممکن می نمایاند. این عملکرد، نگاه نویسنده به ادبیات و دریافت او از ژانر حسب حال نویسی را روشن می کند.
نقد مبانی فصاحت ( رویکردی زبان شناختی )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معیار فصاحت نزد بیشتر زبان شناسان و علمای بلاغت در زبان عربی مبتنی بر دو عنصر زبان و مکان بوده و به معیارهای درونی واژه ها، نظم درونی، نوع حروف، هم نشینی، همگنی، تنافر و قدرت تاثیر آن توجه نداشته اند. البته علمای بلاغت با زبان شناسان در کارکرد واژه با هم اختلاف داشتند؛ یعنی زبان شناسان به سلامت و زیبایی واژه توجه داشتند، ولی علمای بلاغت به ترکیبها و روانی واژه ها و سازگاری حروف و کلمات با هم عنایت داشته اند.
ویژگیهای زبان عرفانی شمس تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان عرفانی با گونه های مختلفش، زبانی است که عارفان به وسیله آن معانی بلند عرفانی، عواطف فردی و تجربه های روحی خود را بیان می کنند. هدف از این نوشتار، مطالعه موردی ویژگیهای زبان عرفانی در مقالات شمس تبریزی است. بررسی زبان عرفانی شمس در مقالاتش، ضمن آنکه ما را با دنیای خاص عارفان آشنا می کند ، موجب فهم بهتر آموزه ها ی او و زمینه ساز حل بسیاری از مشکلات مثنوی مولانا خواهد شد. مهمترین ویژگیهای زبان عرفانی شمس عبارت اند از: اقتدار، شفافیت، متناقض نمایی، هنجارگریزی، محاوره ای و عامیانه بودن، روایت گری، تاویل گرایی وآهنگین بودن که میزان غلظت آنها بنابر موقعیتهای گوناگون تغییر می کند. این خصوصیات با اندکی تفاوت در زبان سایر عارفان نیز دیده می شود اما آنچه زبان شمس را از زبان دیگران ممتاز می کند بازتاب یافتن نگاه انتقادی او در زبانش است که از سلوک رندانه و جسورانه او نشات می گیرد.
مسائلی درباره کاربردهای تحلیل متن با استفاده از روشهای صورتگرایانه و نقشگرایانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از جریانات زبان شناسی همگانی قرن بیستم را می توان در ردیف فعالیت های نقش گرایانه و یا صورت گرایانه تلقی نمود. نقش گرائی منتج و وارث ساختگرایی محسوب می شود. صورت گرایی ثمره توسعه کیبرنتیک است و از ضروریات اولیه انتقال و تبادل اطلاعات بین انسان و رایانه است. ارتباط متقابل بین زبانشناسی و رایانه سابقه پنجاه ساله دارد که توام با بیان تئوری های چامسکی و ترویج دستور زایشی بود. با این حال سرچشمه دستور زایشی-گشتاری را می بایست در زبانشناسی توصیفی جستجو کرد، رویه ای جدید در زمان خود که تلاش می کرد با بیان و تدوین دقیق جزئیات ظاهری ساختار کلمات، راه درست دسترسی به نظام زبانی را فراهم نماید. به عقیده چامسکی دستور می بایست ارتباط بین نشانه های مادی (صوتی) و ذهنی را تبیین و آشکار سازد. موضوع زیرساخت از غامض ترین تئوری های دستور زایشی می باشد که در طی جریان زمان طرح تاکنون دچار تحولات فراوانی شده است. از نظر ارزش مفاهیم تشکیل دهنده این دستور دربرگیرنده لایه های نحوی، معنایی و صوتی است، اما برخلاف ساختگرایان توصیف گر، نحو رکن اصلی را در این دستور دارا می باشد. در این مقاله سعی شده است جهت گیری های اساسی و متفاوت و روش های گوناگون توصیف و تشریح متن برای استخراج اطلاعات از آن، از دیدگاه های این دو مکتب مقایسه و بیان گردد.
تحلیل انتقادی زندگینامه های مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله بر آن است تا دو چهره کاملا متفاوت از مولانا جلال الدین محمد را از خلال آثار و زندگینامه های معتبر وی، ترسیم نماید و فرآیند حرکت خلفای مولوی را از تجربه های معنوی مولانا به سوی نهادسازی و تدارک ایدئولوژی فرقه ای نشان دهد. برای این منظور سبک و لحن نگارش و شیوه روایت و رویکرد گفتمان مدار را در سه زندگینامه مشهور مولانا (ولدنامه، رساله سپهسالار و مناقب العارفین) بررسی می کند تا فرآیند ایدئولوژی سازی و زمینی شدن (سکولاریته) ارزشهای معنوی وی را در میان پیروانش در آسیای صغیر نشان دهد. بر اساس این پژوهش، مثنوی ولدنامه، شخصیت و رفتار مولوی را نزدیک به واقعیت ترسیم کرده است. فریدون سپهسالار تا حدودی به اسطوره پردازی دست زده، ولی شمس الدین افلاکی از مولوی و خانواده وی مردانی قدیس و مقتدر ساخته و با لحن و سبک مبالغه آمیز خود، از سلوک و اندیشه های مولوی و فرزندانش یک گفتمان ایدئولوژیک بلامنازع و اقتدارگرا تدوین کرده است.
معیارهای گفتاری متن ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله معیارهای گفتاری متون ادبی و ویژگی های آن که در ارتباط تنگاتنگ با عوامل فرازبانی، عناصر درون متنی و سایر عناصر گفتاری موجب درک این متون می شوند، مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرند. همچنین در این مقاله این حقیقت مورد تاکید قرار می گیرد که متن ادبی، به عنوان یک مقوله زبانشناختی، عبارتست از یک پدیده و عنصر ارتباطی – کلامی و متاثر از تمامی قواعد و اصول منبعث از کنش کلامی افراد شرکت کننده در این ارتباط کلامی به نحوی که این قواعد و اصول نقش مستقیمی در ویژگی های ساختاری و معنایی این متون ادبی دارد. با استفاده از روش بررسی ویژگی های گفتاری و اجزای تشکیل دهنده این ویژگی ها مطالعه و بررسی متون ادبی، به عنوان یک مقوله زبانشناختی، به شکل عمیق تر و کامل تر انجام می پذیرد
ایجاد پیوستگی در نوشتار با نگاهی به داستان خوشامدگویی به شورای نظارت اثر پتر هاندکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پتر هاندکه (Peter Handke) نویسنده، شاعر و منتقد اتریشی که در بدو ورود به دنیای نویسندگی، به علت انتقاد علنی از ناتوانی دیگر نویسندگان هم زبان در زمینه توصیف، از شهرت زیادی برخوردار شد، به خاطر قدرت کلام، از نظریه پردازان ادبی به شمار رفته و تعدادی از آثار او، به علت پرداختن به زبان و کلام، به نمایشنامه های گفتاری (Sprechstücke) شناخته شده اند. نخستین علت این است که هر آنچه در آن ها رخ می دهد، چیزی جز بازی با واژه و کلام نیست. ایجاد پیوستگی در نوشتار، از قواعد عام و خاصی پیروی می کند که یافتن این قواعد در آثار نویسندگانی نظیر هاندکه، به این علت که در آنها زبان و کلام محور اثر قرار می گیرند و نه واقعه یا حادثه، به راحتی امکان پذیر نیست. از جمله ابزار ایجاد پیوستگی در نوشتار، بازپس نگری، محوسازی و استفاده مناسب از آنها در ایجاد روال منطقی جریان داستان است که از اهمیت خاصی برخوردار است.