فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۲۸۷ مورد.
چگونگی بیان مفهوم «التزام» در زبانهای روسی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجه، یکی از مقوله های گرامری فعل است که عموماً، در سه معنای اخباری، امری و التزامی، توجه زبان شناسان روسی و فارسی را برانگیخته است. ابزارهای زبانی برای بیان این مفاهیم، در زبان روسی و فارسی متفاوت اند. برای بیان وجه التزامی، در هر دو زبان، که بر قضیه ای غیر واقعی دلالت دارد، و تنها احتمال وقوع آن در گذشته و یا آینده می رفته و یا می رود، نه تنها فعل، بلکه عوامل زبانی متعدد دیگر تأثیر گذارند. هدف از این پژوهش، مطالعه و مقایسه ابزار زبانی بیان وجه التزامی و بررسی ساختارهای نحوی است، که در بیان این مفهوم، در زبان های روسی و فارسی کاربری دارند، و نیز یافتن وجوه تفاوت و تشابه زبانی آن است. از آنجا که، برای بیان وجه التزامی، در زبان فارسی، ابزارهای گرامری بیشتری دخالت دارند، بنا براین، معانی گرامری زمان و شخص در فعل جمله مورد نظر فارسی، دقیقاً مشخص است، در صورتی که، معانی مذکور، در وجه التزامی افعال زبان روسی، به دلیل نبود ابزار گرامری لازم، وجود ندارد.
وجه بلاغی تضمین نحوی در زبان عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تضمین نحوی نوعی از ایجاز است که با یک لفظ، همزمان دو معنا به ذهن مخاطب منتقل می گردد. اگرچه تضمین در اسم و فعل و حرف جریان دارد ولیکن بیشترین شهرت و کاربرد آن در فعل است بدین گونه که یک فعل در بردارنده معنای فعل دیگر باشد و از نظر متعدی و لازم، حکم فعل دوم را به خود اختصاص دهد. در این مقال ضمن تعریف انواع و وجوه بلاغی تضمین، موارد تضمین در قرآن کریم بررسی شده و تقسیمات جدیدی عرضه گردیده است.
گسترش واژگانی و ساختاری زبان نوشتاری دانشآموزان مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر درباره بررسی تأثیر متغیر طبقه اجتماعی در گسترش واژگانی و ساختاری زبان نوشتاری دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی شهر مشهد است. در این مقاله، در چارچوب نظریه بازیل برنشتاین که به بررسی تأثیر متغیر طبقه اجتماعی بر روی گونه زبانی دانش آموزان مقطع ابتدایی و کاربرد تعدادی از مقوله های دستوری شامل : تعداد واژه ، اسم ،... می پردازد، پرداخته شد تا به سؤالات تحقیق پاسخ داده شود. برنشتاین (1975) در نظریه خود دوگونه زبانی محدود و گسترده را که متأثر از ساختارهای اجتماعی متفاوتند مطرح می کند و به مفهوم کنترل اجتماعی ، نقش انواع خانواده ، توزیع طبقاتی متغیر توالی های پایانی ، توالی های خود محور و جامعه محور در کاربرد دو گونه زبانی محدود و گسترده اشاره می کند. نتیجه به دست آمده از مقاله حاضر نشان می دهد که تفاوت های طبقاتی و ساختارهای اجتماعی می توانند به عنوان عاملی مهم برای تمایز نوع گونه زبانی و در نهایت میزان مهارت دانش آموزان مقطع ابتدایی در به کارگیری زبان باشد.
زبان انگلیسی بدون گروه فعلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تحلیلی مسطح (غیرمطبق) از ساختار جملهواره (بند) در زبان انگلیسی که فاقد سازه VP باشد، ارائه میگردد. طی فرایند اشتقاق هر جمله، هر کجا واحدی ظاهر شود که بهطور خاص با VP مشابهت داشته باشد، ادعا خواهیم نمود که بند مذکور یا در زمره بندهای بدون فاعل قرار دارد (مانند ساختهای همپایه VP) و یا واحد مذکور در سطح صورت منطقی ظاهر گردیده است (مانند موارد حذف VP). شکلگیری صورتهای منطقی طی دو مرحله شکل میگیرد: نخست هر قاعده نحوی با یک قاعده انتقالی همراه میگردد که ترکیب آن دو با یکدیگر یک صورت منطقی را بهدست میدهد. این جنبه از تحلیل مشابهتهایی با دستور واژ ـ نقشی و به ویژه با معناشناسی GLUE (دالریمپل 2001) و دستور ترکیبی مقولهای (استیدمان 1996) دارد، هرچند که در این دو چارچوب ساختاری مسطح برای بندها در نظر گرفته نمیشود. صورتهای منطقی که بهاینترتیب شکل میگیرند ممکن است خود درونداد مرحلهای دیگر در سطحی بالاتر واقع شوند. شکلگیری صورتهای منطقی از راههای گوناگونی انجام میشود. شکلگیری بخشهایی که نیازمند ساختار اطلاعی میباشند نمونهای از این موارد است. این جنبه از تحلیل مشابهتهایی با در نظر گرفتن ساختار مسطح برای جمله واژههای زبان انگلیسی در دستور نقش و ارجاع (ون ولین 2005) دارد.
رشد خوشهای ویژگیهای نحوی گزینة فاعل اجباری در فراگیری زبان دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله، فراگیری خوشه ای ویژگی های نحوی گزینه فاعل اجباری را در زبان انگلیسی، به عنوان زبان دوم فارسی زبانان، بررسی می کند. پژوهش ها نشانگر آنند که در فراگیری زبان اول، همبستگی های مشخصی بین پدیده های زبانی در ظاهر ناوابسته وجود دارد که در چارچوب نظریه «همه شمول و نیمه شمول» به عنوان تأثیر خوشه ای یک پدیده نحوی بر پدیده های دیگر تعبیر می شود. برای نمونه، شواهد و قراینی وجود دارند که در زبان آلمانی، فراگیری مطابقت فاعل-فعل با کاهش کاربرد (نادرست) فاعل تهی همراه است. در همین راستا، بحث ها و دلایلی مطرح شده اند که چنین ساز و کاری، برای پردازش نحو زبان دوم نیز فعال است. بنابراین، مقاله حاضر گزارشی است از مراحل اجرا و نتایج یک آزمون قضاوت دستوری که هم آیی و همنشینی ویژگی های مرتبط با گزینه فاعل اجباری در زبان دوم را بررسی می کند. افزون بر این، هر سطح بسندگی، شامل دو زیرگروه از نظر سن شروع به یادگیری زبان دوم است که از آنها به عنوان فراگیران زود هنگام و دیر هنگام یاد می شود. نتایج این بررسی نشانگر آنند که این سه ویژگی نحوی مربوط به گزینه فاعل اجباری، بطور تقریباً کاملی در فراگیران پیشرفته زبان دوم هم آیی و همنشینی دارند که این خود بیانگر اهمییت و نقش سطح بسندگی در نحوه پردازش درونداد زبان دوم از سوی افراد دوزبانه است. این نکته نیز باید افزوده شود که در زیر گروه های سنی هر گروه، تفاوت عمده ای از لحاظ هم آیی و همنشینی ویژگی های نحوی مشاهده نشده است.
حالت بهای ذینفع و مخاطب در زبان روسی و طرز بیان آن در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به تشریح وجه تمایز حالت به ای ذینفع ????????? ???????eco?a?????) و مخاطب (????????? ????????) در زبان روسی و طرز بیان آن ها در زبان فارسی می پردازد. هر دو حالت به طور معمول از چهار عضو تشکیل شده اند. عضو اصلی و مهم جمله، واژه ای است که در حالت به ای خواه ذینفع یا مخاطب صرف شده باشد، این هنگامی است که در هر دو ساختار از فعل استفاده کنیم. فعل جمله در اینجا دارای هدایت دستوری دوگانه (??????? ??????????) خواهد بود. در زبان فارسی، می توان نهاد را از ساختار حذف کرد. در این صورت شناسه فعل، نقش نهاد را ایفا می کند. در زبان روسی، در صورتی که فعل جمله در زمان حال یا آینده به کار رفته باشد، می توان نهاد را از ساختار حذف کرد. در این صورت شناسه فعل نقش نهاد را ایفا می کند. در زبان روسی، حذف نهاد از جملاتی که فعل آن ها در زمان گذشته بیان شده اند، مجاز نیست. وجه تمایز حالت به ای ذینفع از ساختار مشابه در زبان فارسی، در آن است که در زبان روسی یکی از اعضای شرکت کننده در جمله ضمیر شخصی است، در صورتی که در زبان فارسی، به جای ضمیر شخصی، ضمیر ملکی به کار رفته است. در زبان روسی در جملات دارای حالت به ای مخاطب، حرف اضافه به کار نمی رود، حال آنکه در ساختارهای مشابه زبان فارسی، حرف اضافه به کار می رود.
دستوری بودن در برنامه کمینهگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نحو، در رویکرد زایشی چامسکی، همواره به عنوان هسته زبان در نظر گرفته شده و دستوری بودن نیز به نوبه خود، هسته نحو تلقی گردیده است. تا پیش از ظهور برنامه کمینهگرا و بهطور خاص، در چارچوب نظریه «حاکمیت و وابستگی» که سرآغاز رویکرد «اصول و پارامترها» محسوب می گردد، شرایط تعیین کننده و حاکم بر دستوری بودن ساختهای زبانی، خواه اشتقاقی و خواه بازنمودی، شروط خوش ساختی بودند که بر سطوح گوناگون و سازوکارهای نحوی زبان، از درون اعمال می گردیدند، بدون آنکه تحت تاثیر نظامی بیرون از حوزه نحو قرار داشته باشند. در نظریه «حاکمیت و وابستگی» توصیف ساختاری یک عبارت زبانی، چهار سطح بازنمایی را در بر میگرفت که حضور این سطوح یا توسط اصول و پارامترها، که به عنوان شروط خوش ساختی عمل میکردند، تعیین میشد، و یا توسط صافیهای ناظر بر سطوح گوناگون. با ظهور برنامه کمینهگرا و ارائه تفسیری نوین از دستوری بودن در قالب شرایط خوانش پذیری، دستوری بودن جمله ها، تحت تاثیر عوامل بیرونی کنشی تعیین می شوند. به دیگر بیان، عملکرد نظامهای کنشی خارج از حوزه زبان اما درون ذهن، تعیینکننده دستوری بودن عبارتهای زبانی می گردند. این مقاله کوششی است برای نشان دادن اینکه چگونه بازتعریف دستوری بودن در قالب شروط خوانش پذیری، کمینهگرایی را که برنامه ای صورت گراست به نظریهای نقشگرا مبدل ساخته است.
ارزیابی روایی سازه و پایایی ابزارهای سنجش سبکهای یادگیری زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سال های بسیاری است که در برنامه ریزی آموزشی به تفاوت های فردی توجه شده است. یکی از شاخصه های تفاوت های فردی، سبک های یادگیری است. کارشناسان آموزش زبان انگلیسی، مانند سایر دست اندرکاران تعلیم و تربیت، می توانند با کشف سبک های یادگیری، برنامه آموزشی مناسبی را طراحی کنند. البته تولید ابزار پایا (reliable) و معتبر (valid) مسئله ای مهم در سنجش سبک های یادگیری فراگیران زبان انگلیسی (به عنوان زبان خارجی) است. در این مقاله نتایج اجرای دو پرسشنامه سبک های یادگیری موسوم به پرسشنامه برتری سبک های یادگیری ادراکی رید(Reid) و نشانگر سبک های یادگیری وینترگرست و دی کاپیوا (Wintergerst and DeCapua) گزارش می شود. پرسشنامه اول در سال 1987 تولید شده است و به اختصار PLSPQ نامیده می شود و پرسشنامه دوم در سال 2002 تولید شده است که به اختصار LSI خوانده می شود. هر دو پرسشنامه در اصل برای کسانی تدوین شده اند که انگلیسی زبان دوم آنهاست. نتایج این تحقیق – که با روش آماری تحلیل عامل تأییدی (confirmatory factor analysis ) و آلفای کرانباخ(Cronbach’s alpha ) بررسی شده است– نشان داد که PLSPQ روایی سازه ندارد و نیز پایایی آن از حد معمول کمتر است. اما LSI از حیث روایی سازه و پایایی قابل قبول است. از آن جایی که تعداد سؤالات LSI از PLSPQ کمتر است، می توان گفت که از نظر عملی ( practicality ) از PLSPQ بهتر است. بنابراین، می توان گفت که LSI بهتر از PLSPQ سبک های یادگیری را می سنجد. اهل فن می دانند که کمتر پرسشنامه یا آزمونی پیدا می شود که همه جوانب یک سازه را در بر گیرد. برای نمونه در پرسشنامه LSI به «شیوه استدلال» (استقراء/قیاس) توجه نشده است. از این رو پیشنهاد می شود، سؤالاتی برای سنجش این سازه به این پرسشنامه اضافه شود تا به غنای آن افزوده شود.
تحولات حوزه معنایی برخی از افعال و عبارت های فعلی و کاربرد آن در نثر فارسی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب ۱۳۸۶ شماره ۳۴
حوزه های تخصصی:
ساختار مصدری وجهی فعل «بودن»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عبارت sein + zu + Infinitiv به دلیل مفهوم مبهم آنکه هم به معنی امکان و هم به معنی الزام میباشد، به عنوان قسمت مهمی از مبحث «عبارات چندوجهی» در آلمانی محسوب میشود. به همین دلیل این ترکیب دستوری با افعال کمکی «توانستن» و «بایستن» از نظر معنایی در رقابت است، گرچه این عبارت در اکثر موارد به معنای «امکان» است. سؤال مهمی که در اینجا مطرح میشود این است که چه عوامل زبانی و غیرزبانی در این مورد نقش ایفا میکنند که شنونده باتوجه به آنها تشخیص دهد که کدام معنای این ترکیب دستوری مدنظر گوینده میباشد. در این رابطه چهار عامل مهم مطرحاند که عبارتند از: زمینه گفتار، موقعیت گفتار، فحوای کلام، نوع متن و وجود بعضی از ادات جمله. با در نظر گرفتن و بررسی این موارد میتوان به مفهوم واقعی Der modale Infinitiv mit "sein" پی برد.
پدیده معکوس کردن فاعل بعد از دو کلمه ربطی فرانسوی aussi et ainsi (همچنین، نیز، هم...)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قلم ۱۳۸۶ شماره ۶
حوزه های تخصصی:
کلمات ربطی با ایجاد پیوند میان بخشهای گوناگون یک متن می توانند نقش مهمی در انسجام آن ایفا کنند. در گذشته به آنها حروف ربط پیوستگی و وابستگی اطلاق می شده است و امروز ما آنها را در مجموعه بزرگ کلمات ربطی جای می دهیم و برای هر یک با توجه به جایگاهش در جمله نقشی قائل می شویم. با توجه به اینکه تفاوتهای ساختاری بین زبان مبدأ و زبان مقصد، سبب بروز خطا در زبان مقصد می شود، در این پژوهش با انتخاب دو کلمه ربطی همچنین، نیز، هم، به این ترتیب، ...) که کاربرد آنها در زبان فرانسوی (aussi et ainsi) = (همچنین، نیز، هم، به این ترتیب، ...) فرانسه متفاوت است، مشکلات زبان آموزان ایرانی را در این زمینه پیش بینی کرده ایم. بررسی و تجزیه تحلیل ساختاری جملاتی که در آنها کاربرد کلمات ربطی مورد نظر سبب فرایند جابجایی فعل و فاعل می شود و همچنین بررسی دلایل عدم جابجایی فعل و فاعل، با وجود کاربرد این کلمات ربطی در جمله، هدف اصلی این تحقیق می باشد.
جابجایی فعل و فاعل پس از این کلمات ربطی می تواند با تغییر و تمایز معنایی همراه باشد. در حقیقت این به سبک نویسنده بستگی دارد که برای القای بسیاری از معانی مورد نظرش بخواهد از این فرایند جابجایی استفاده بکند. همچنین باید اضافه کرد که جابجایی و یا عدم جابجایی فعل و فاعل در اثر یک مولف میتواند سبب ساز یک معنی متفاوت باشد.
منادا نقش دستوری ناشناخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش نهادی اسم را دستوریان سنت گرا نشناخته اند. زبانشناسان نیز به غلط آن را مربوط به انتقال تکیه اسم به هجای اول می دانند. در این گفتار ثابت شده است که منادا شدن اسم در فارسی مربوط به آهنگ ندایی است.
جنبه های صوری و معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
" تحقیق حاضر پس از بیان مقدمه ای کوتاه و اشاره به شمه ای از نگرش های حاکم بر مفاهیمی چون زمان دستوری، زمان تقویمی و نمود در تحقیقات نحوی متاخر و متقدم، به بیان ویژگی های ساخت جاری در فارسی امروز و دفاع از ماهیت مستقل صوری و معنایی آن در برابر ساخت استمراری می پردازد.
در این تحقیق، کارکردهای اختصاصی ساخت جاری از جمله بیان جاری بودن رخداد در بستر زمان، مفاهیمی چون رخدادهایی در شرف وقوع، رخدادهای محتمل، بیان هشدار و اعلام اعتراض مورد بحث واقع شده است. طی این پژوهش، هم چنین عدم تطابق جنبه های صوری افعال با جنبه های معنایی در ساخت های جاری نیز مورد بررسی قرار گرفته است. نگاه به افعال لحظه ای در تقابل با افعال تداومی، و هم چنین افعال پویا در تقابل با افعال از زاویه ی ساخت های جاری جایگاه ویژه ای در این تحقیق داشت.
در این تحقیق، ابزارهای دیگر بیان مفهوم جاری از قبیل ساخت های استمراری، ابزار واژگانی و برخی از گروه های حرف اضافه ای بررسی شده است."
دستور همگانی بیاصول: تردید درباره ضرورت اصول زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله نگارنده قصد دارد به عواقب و نتایج رویکرد اخیر ارائه شده توسط چامسکی در دستور زایشی بپردازد که از آن به عنوان برنامه کمینهگرا یاد میگردد. این برنامه پژوهشی عرصه جدیدی در نظریهپردازی زایشی است که در آن پژوهشگران و نظریهپردازان به دنبال حذف عناصر زاید و مفاهیم غیرضروری از مدلهای ارائه شده درباره زبان، همت میباشند، خواه این عناصر و مفاهیم صوری باشند و خواه جوهری. در واقع، هدف نهایی این برنامه رسیدن به نظریهای زبانی است که با حداقل امکانات بیشترین و بهینهترین تبیینها را ارائه نماید. در این مقاله نشان داده میشود در چارچوب این برنامه میتوان گونهای از دستور همگانی را ارائه نمود که در آن نیازی به مفروض دانستن اصول مطلق یا غیرمتغیر زبانی نباشد. بهاینترتیب استدلال میگردد که نظریه زبانی در نهایت صرفاً از پارامترهای تغییر زبانی تشکیل میگردند. همچنین نشان داده میشود امکان دارد چنین پارامترهایی که به صورت معیار تاکنون به هنگام تثبیت صرفاً یکی از دو حالت ارزشی خود برخوردار بودهاند میتوانند یا تثبیت نشده باقی بمانند و یا در هر دو ارزش خود تثبیت گردند. نگارنده پیشنهاد مینماید چنین نظریهای را در صورت حصول، نظریه یکپارچه پارامتری و یا دستور همگانی بیاصول نامند.
دگرگونیهای صرفی نحوی در تقابل رویارویی مقولات صرفی نحوی در زبان فارسی و آلمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدیهی است که زبان آموزان بومی به هنگام فراگیری زبان بیگانه ساختارهای زبان مادری خود را بر زبان بیگانه اعمال می کنند. عنصر تداخل به عنوان یک پدیده زبان شناختی به زبان آموز امکان می دهد تا عناصر زبان بیگانه را به سهولت بیاموزد. در این خصوص نظریه های زبان شناسی مقابله ای اهمیت مهمی دارد. بر این اساس در مقاله حاضر توصیف نمونه وار حوزه بحث انگیز مقولات دستوری در زبان آلمانی و فارسی ارایه می شود. اهمیت نوشته حاضر این است که مدرسان زبان هر آنچه که دانشجویان در تمایزات دستوری از یادگیری زبان ارایه می دهند در نظر بگیرند. با منظور نمودن پدیده تقابل این مشکل تا حدودی حل می شود که زبان آلمانی به عنوان زبان بیگانه از دیدگاه هر زبان آموز بومی قابل فهم و درک باشد.
مفهوم قید و انواع آن در زبانهای روسی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به ساختار متفاوت دستور زبانهای روسی و فارسی، بررسی تطبیقی آنها علاوه بر کمک به آشنایی بهتر با زبان روسی می تواند به یادگیری زبان روسی به عنوان یک زبان خارجی کمک کند. قید یکی از اجزای جمله است که در مباحث دستوری پس از اسم، صفت و فعل مورد بررسی قرار می گیرد. قید در زبانهای روسی و فارسی از نظر معنا و نحو انواعی دارد. در هر دو زبان قید در جمله ها نقش متممی دارد. قیدها تاثیری در ساختمان جمله نمی گذارند و سبب تغییر دستوری کلمات دیگر جمله نمی شوند. در زبان روسی قیدها به هنگام قرار گرفتن در جمله در ترکیب با سایر اجزای جمله..
بررسی مقایسهای مقولة ”جهت“ فعل در زبانهای روسی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"جهت“ فعل(?????) مقوله ای در دستور زبان است، که رابطه گوینده را با فاعل و مفعول فعل نشان می دهد.
”جهت“ فعل به دو گونه است، که در زبان فارسی آن ها را معلوم (?????????????? ?????) و مجهول (????????????? ?????) می نامند. این گونه افعال، هم در شکل ظاهری و هم از نظر نحوی از یکدیگر متمایزند.
افعال مجهول در زبان های روسی و فارسی از شکل معلوم افعال متعدی ساخته می شوند. در زبان روسی افزودن ادات «??» به افعال متعدی ??? و همچنین، شکل کوتاه صفت های مفعولی (????????????? ?????????)، معنای مجهول می دهند. جملاتی که تنها ”جهت“ فعل آن ها از یکدیگر متمایزند، هر دو بیانگر یک قضیه اند. با این تفاوت که گوینده با به کار بردن هر یک، گاهی روی فاعل و زمانی به مفعول فعل مورد نظر تمرکز بیشتری دارد. در زبان فارسی، برای ساختن افعال مجهول، به صفت مفعولی یکی از افعال کمکی گشتن، گردیدن و شدن را می افزایند. در این مقاله، وجوه تشابه و تمایز ”جهت“ فعل در زبان های روسی و فارسی، بررسی و تحلیل شده و در پایان نیز، نتایج این بررسی و یافته های نگارندگان این مقاله بازتابانده شده است."