فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱۶۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش ساختار روایی انیمیشن ها و بازی های رایانه ای معادل آن ها به منظور شناخت چگونگی ارتباط این دو ساختار با یکدیگر، مورد مقایسه قرار گرفته اند. در این تحقیق ترکیبی از نظریات کلود لوی-استروس و ولادیمیر پراپ به عنوان تکیه گاه نظری تحقیق مورد استفاده قرار گرفته است. پیش از هر چیز با تکیه بر نظریه کلود لوی- استروس ساختارمندی روایت ها پیش فرض قرار داده شده که بر اساس آن، ساختار روایت ها، معناهای خاصی را برای حل نمادین تناقضات تولید می کنند. تحلیل همنشینی و مطالعه نحوه چینش عناصر درون ساختار روایت، با تکیه بر روایت شناسی پراپ صورت گرفت و تحلیل جانشینی به منظور تعیین چیستی معنای متن، با تکیه بر تقابل های دوجزئی لوی-استروس، صورت گرفت.
روش شناسی تحقیق حاضر مبتنی بر مطالعه ساختارمند متن صورت گرفت که در این راستا، روشی که ولادیمیر پراپ در روایت شناسی به کار بسته است، راهنمای عمل قرار گرفته است.
این تحقیق نشان می دهد که ساختار روایی بازی های رایانه ای با ایجاد تغییراتی در ساختار روایی انیمیشن ها ، الگوی روایی آن را که مبتنی بر قضاوتی ارزشی است، به الگویی مبتنی بر وظایف ارزشی تغییر می دهد. بر این اساس شیوه و روشی برای زندگی در انیمیشن ها مورد قضاوت ارزشی مثبت قرار گرفته و به عنوان راه حلی نمادین میان خوب و بد ارائه می گردد. این شیوه و روش در بازی های رایانه ای معادل آن انیمیشن ها، به عنوان وظایفی ارزشی بر دوش بازیکن قرار می گیرند که عاملی برای ایجاد پایبندی به معنای روایت انیمیشن ها است.
تحلیل روایت چگونگی بازنمایی خانواده در سینمای بعد از انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خانواده، یکی از مهمترین نهادهای اجتماعی است که در فیلم های سینمایی نیز نمود تصویری دارد. هدف مقاله حاضر این است که چگونگی بازنمایی خانواده در سینمای بعد از انقلاب اسلامی را بر اساس عناصر روایی تحلیل کند و ارتباط آن را با گفتمان های سیاسی- اجتماعی دهه ها ی 1360، 1370 و 1380 تفسیر نماید. برای نیل به هدف فوق، نظریه ی گفتمان لاکلائو و موف و نظریة کنش متقابل به عنوان چارچوب مفهومی برای شناسایی ابعاد گفتمانی مورد استفاده قرار گرفته و مفاهیمی از تحلیل روایت به عنوان چارچوب روشی اقتباس شده است. حجم نمونه شامل 24 فیلم ساخته شده بعد از انقلاب اسلامی است که به شیوة «نمونه گیری موارد حاد» گزینش و نتایج بعد از تضمین اعتبار، گزارش نویسی شده اند. نتایج در سطح گفتمان نشان می دهند که گفتمان فیلم ها با گفتمان سیاسی- اجتماعی در هر دهه هم پوشانی دارند. بدین معنا که ساختار پی رنگ در روایت فیلم ها به گونه ای سامان یافته اند که ابعاد گفتمانی هر دهه را در بازنمود انسجام، دوام و واپاشی خانواده در نظر گرفته اند. در سطح بازنمایی داستان نیز، با حرکت از دهة 1360 به دهة 1370 و سپس دهة 1380 از میزان کنش های پرخاشگرایانه میان اعضای خانواده کاسته شده و کنش های فاقد محبت جای آن را گرفته است و به سمت اواخر دهه ی 1380 کنش های جدلی و همراه با سوءظن بین زن و مرد در خانواده نمود یافته است.
تصویرهای شهر در فیلم های سینمایی ایرانی: 1390-1309(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله بر آن است تا تصویرهای گوناگون عمده ای را که از شهر در طول تاریخ سینمای ایران در فیلم های ایرانی بر پرده رفته است، در مرحله اول شناسایی وطبقه بندی و در مرحله دوم تبیین کند یعنی ارتباط آن ها را باتحولاتی که درکالبد و حیات اجتماعی شهرها پدیدار شده اند، توضیح دهد. در فیلم هایی که روایت فیلم در شهر روی می دهد، دوربین به اجبار بافت یک شهر را در زمان ساخت آن فیلم (همان گونه که هست) به نمایش درمی-آورد، اما در عین حال فیلمساز، همچون هنرمند می تواند با انتخاب زاویه دوربین، فاصله از سوژه، حرکت دوربین، رنگ، ریتم، صدا، تدوین و سایر عناصر سازندة هنر ترکیبی سینما، شهر را آن گونه که او می بیند به مخاطب نشان دهد. پس تصویر شهر فقط عکسی از واقعیت شهر نیست، بلکه مثل هر تصویر هنری دیگر شهری است که هنرمند دریافته است. افزون بر این، همان طور که از جامعه شناسی هنر دریافته ایم، این تصویر یک محصول فردی و برداشتی انتزاعی از شهر نیست، بلکه فیلمساز، خودآگاه یا ناخودآگاه، بخشی از روح و معنای زمانه و جامعه خود را باز می تاباند و به همین جهت دریافت او از شهر جزیی از میراث شناخت جامعه شناسانة شهر است.
روش ما در این پژوهش ساختارگرایی نکوینی مبتنی بر دیدگاه لوسین گلدمن است. در این روش ابتدا کوشیده شده تا ساختار مشترک فیلم های دربرگیرنده هریک از تصاویری که از شهر در فیلم های ایرانی درطول تاریخ این سینما، دیده شده است استخراج شود. روش ما برای این کار نشانه شناسی بوده است. در مرحله بعد این ساختارها با ساختار اجتماعی وتحولات آن مقایسه شده اند، تا معانی اجتماعی تصویرها کشف شوند، و از آنجا که از دیدگاه گلدمن، آفریننده اصلی آثارهنری نه مولف، بلکه گروه اجتماعی است که این جهان بینی درون آن شکل گرفته است؛ کوشیده ایم تا میان تصویرهایی که از شهر ارائه شده و نقش و جهان بینی طبقات واقشاراجتماعی پلی زده شود و روشن شود که این تصویرها محصول نگاه کدام گروه ها و طبقات اجتماعی به جامعه است؟
بر اساس آن چه دربالا آمد، کاوشی در فیلم های سینمایی ایرانی در طول تاریخ نزدیک به یک قرن آن، نشان می دهد که به طورکلی درهرکدام از دوره های پیش وپس از انقلاب چهار تصویر مشخص و متمایز از شهر در فیلم ها مشاهده شده اند (جمعاً هشت تصویر). اما نکته بدیع این است که آنچه از بررسی تصویرهای شهر در تاریخ سینمای ایران روشن می شود، غلبه تأمل برانگیز فیلم هایی است که در آن ها شهر، نه به عنوان فضایی زیبا و دل-نشین، شاد و امیدبخش، روان و با هویت، زنده و با اصالت؛ بلکه به مثابه مکانی خطرناک، فریبنده، مرگبار، سراب گونه، وحشت انگیز و حسرت بار بازنمایی شده است. به نظر می رسد این دید منفی، ارتباط زیادی با جابه-جایی های وسیع جمعیتی، گسترش سریع شهرها، انقلاب، موج مهاجرت ها و... دارد که منجر به بی ثباتی زندگی در شهرها شده است. به بیان دیگر می توان گفت که در این سال ها شهرنشینان با شهر به تفاهم نرسیده اند.
بررسی رابطه تماشای تلویزیون های ماهواره ای با هویّت جنسیّتی دختران نوجوان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی رابطه استفاده از شبکه های ماهواره ای فارسی زبان با هویّت جنسیّتی دختران نوجوان انجام شد. برای این منظور از نظریه هویّت اجتماعی جنکینز ، نظریه پرورش و نظریه شناخت اجتماعی بندورآ استفاده شد. روش پژوهش پیمایشی بود. جام عه آماری این پژوه ش دختران مشغول به تحصیل در مقطع دبیرستان سال تحصیلی 92-91 بوده اند. از بین جام عه آماری، 185 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای نمونه گیری شده و اطلاعات مورد نیاز به کمک ابزار پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شد که مقیاس های هویّت فردی، هویّت جنسیّتی، کلیشه های جنسیّتی و نقش جنسیّتی را شامل بود. یافته های پژوهش نشان داد که استفاده بیش تر دختران نوجوان از برنامه های تلویزیون ماهواره ای به فاصله گرفتن آن ها از کلیشه های جنسیّتی و تفکیک نقش های جنسیّتی منجر می شود. همچنین استفاده دختران نوجوان از برنامه های تلویزیون ماهواره ای هویّت جنسیّتی آن ها را مخدوش می کند و آن ها را از هویّت جنسیّتی خود دور می کند.
چالش های فرارو در شخصیت پردازی شخصیت های معصومین در فیلمنامه با الگوی ارسطویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه پیرامون این پرسش محوری انجام شده است که اگر قرار باشد فیلمنامه ای با محوریت «شخصیت های مقدس معصومین مانند پیامبر و امامان» نگارش شود، آن فیلمنامه باید از چه الگوی تکنیکی و فرمی تبعیت کند. الگوهای طراحی فیلمنامه های سینمای کلاسیک عموماً بر الگوی ارسطویی استوار است که با توجه به مبانی فلسفی و خاستگاه های فرهنگیِ چنین الگوهایی، نمی تواند قالب ایده آلی برای طرح شخصیت های قدسی مانند معصومین قرارگیرد، زیرا اولاً، شخصیت های معصوم را نمی توان نشان داد؛ دوم این که شخصیت آنان ایستا و پایدار است که در تعارض با شخصیت پردازی در فیلمنامه نویسی است که شخصیت ها عموماً ناپایدار و دایم در حال تحوّل اند.
با توجه به ابعاد عدیده ساختار در فیلمنامه (مانند پیرنگ، ماجرا، شخصیت پردازی ، دیالوگ نویسی و...)، این مطالعه فقط بر بُعد «شخصیت پردازی» در فیلمنامه متمرکز شده که از طریق احصای مختصات تکنیکی و مقتضیات شخصیت پردازی در فیلمنامه، کارآمدی آن ها را در طرح شخصیت حضرات معصومین مورد ارزیابی قرارمی دهد. فرضیه این مقاله این است که قابلیت های تکنیکی فیلمنامه ها با الگوهای ارسطویی، عموماً، مناسب طرح شخصیت های زمینی اند و باید در ویژگی های ساختاری این الگوها از جمله اصل «شخصیت پردازی» تصرف کرد و قابلیت های نوینی را در ساختار فیلمنامه تعریف کرد، والّا شخصیت آنان از مراتب قدسیت به مراتب زمینی فروکاهیده خواهد شد.
بررسی انتقادی کابالیسم در سینمای هالیوود (مطالعة موردی انیمیشین سینمایی ناین)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
دین از ابتدای پیدایش انسان نقش مهمی در زندگی او داشته است. سینماگران نیز به تبع جامعه و تاریخ، همواره نگاه های دینی را به همراه داشته اند و با روایت و استفاده از تکنیک های بصری و صوتی و سو ژه سازی و پردازش شخصیت های مورد نیاز خود، بر سبک دین مداری مخاطب مؤثر بوده اند. ورود بشر به دوره مدرن و کم توجهی به دین باعث شد بازگشت بشر به دین در دوره پسامدرن با تحریف و گمراهی بسیاری همراه شود. معنویتِ بدون خدا و جایگزینی جادو به جای معنویت اصیل از مهم ترین این تحریف هاست که توسط سینما بازنمایی و تبلیغ می شود. کابالا یا همان تصوف یهودی یکی از این معنویت های غیر اصیل است که در سال های اخیر در مجامع سینمایی مورد توجه قرار گرفته است. این مقاله با تلقی کابالا به عنوان یکی از مؤلفه های کلیدی معنویت عصر نوین، سعی نموده است با بررسی موردی انیمیشن «ناین»، روش های القاء نامحسوس مفاهیم کابالیستی، توسط رسانه ها را بررسی نماید.
بررسی تطبیقی چالش های حقوقی حمایت از آثار سینمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«اثر سینمایی» ازجمله موارد مهم در فهرست آثار قابل حمایت در حقوق مالکیت فکری بوده و از مقررات حمایتی آن بهره مند است. بررسی سیر تاریخی پیدایش و حمایت حقوقی از این دسته آثار، بیانگر آن است که شناسایی اثر سینمایی به عنوان اثری مجزا و مستقل، بر خلاف سایر آثار قابل حمایت، با موانعی روبرو بوده که عمده ترین آنها عبارت اند از: تعیین موضوع حمایت و تعیین پدیدآورنده اثر سینمایی. این مقاله، تلاش میکند تا با بررسی تطبیقی قوانین ملّی و داخلی فرانسه و انگلستان از یک سو و قانون حمایت از حقوق مؤلّفان، مصنفان و هنرمندان ایران (مصوب سال 1348) از سوی دیگر، سابقه تاریخی این دو چالش را مورد تجزیه و تحلیل و مقایسه قرار دهد. از نتایج مهم بررسی حاضر که به آن اشاره شده، ضرورت رفع نیازهای موجود در حوزه حقوق آثار سینمایی با مدنظر قرار دادن تجربه های سایر کشورها و نظام های حقوقی پیشرو توسط قانون گذار ایرانی است تا موضوع حمایت در آثار سینمایی، تعیین و با توجه به این موضوع، پدیدآورنده اثر نیز شناسایی شود.
بازنمایی طبقه و مناسبات طبقاتی در سینمای ایران مطالعه ی موردی فیلم ”جدایی نادر از سیمین“(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی دهه های اخیر دگرگونی های اجتماعی و اقتصادی بسیاری در جامعه ی ایران رخ داده که زمینه ساز تغییرات دامنه دار در آرایش، مناسبات و هویت طبقات جامعه ی کنونی ایران شده است. یکی از متونی که در آن، موضوع طبقه و مناسبات طبقاتی، در مختصاتی کوچک، بازنمایی شده، فیلم جدایی نادر از سیمین است. بر همین اساس، در این مقاله تلاش شده است تا طبقه و مناسبات طبقاتی در این فیلم با رویکرد بازنمایی و روش نشانه شناسی تحلیل و بررسی شود. مطالعه ی رمزگان فیلم، نشان داد که در این اثر، دو طبقه ی متوسط و فرودست (کارگر) بازنمایی شده اند. طبقه ی متوسط در این متن از لحاظ هویتی، طبقه ای نوگرا، متمایل به غرب، اما آشفته و ازهم گسیخته است. طبقه ی فرودست نیز به مثابه طبقه ای در مضیقه، بازنمایی شده که رویکرد غیر عرفی و مذهبی به مسائل دارد و به لحاظ زیست جهان در ساحت سنت سیر می کند. فیلم همچنین صورت بندی طبقاتی جدیدی از جامعه ی ایرانی و مناسبات فیمابین ارائه می کند و ضمن بازنمایی تقابل های طبقاتی و ساختی، روایت گر جدایی و شکاف های عمیق و گسترده در سطوح مختلف جامعه ی ایرانی است که همواره بوسیله ی اعضای طبقات، در قالب تمایزهای خود از دیگری برجسته و بازتولید می شود و سویه های ایدئولوژیک و آنتاگونیستی به خود می گیرد.
تحلیل بازنمایی روحانیت در سینمای ایران مطالعه موردی؛ تحلیل گفتمان فیلم «طلا و مس»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه رسانه های جمعی زمینه را برای بیان مسائل زندگی عموم در سطح ملی و بین المللی فراهم آورده اند. صنعت سینما در نقش رسانه ای تأثیرگذار، برای نمایش و معرفی برخی از این عناصر اصیل در قالب الگویی پایدار کوشیده است؛ اما از ابتدای شکل گیری تا کنون، به دلیل محدودیت های هر دوره، تنوع ژانر اندکی داشته است و همین موضوع، بر شخصیت پردازی فیلم ها و ارائه الگوهای انسانی و شخصیت های رفتاری و اخلاقی تأثیر چشمگیری داشته است.
در این پژوهش پس از مرور مفاهیم فیلم دینی از دیدگاه اندیشمندان این حوزه، نظریه بازنمایی را بررسی خواهیم کرد که یکی از اساسی ترین و مهم ترین مفاهیم در مطالعات فرهنگی و رسانه ای است؛ و درنتیجه چگونگی بازنمایی روحانیت را در فیلم «طلا و مس» با استفاده از روش تحلیل گفتمان ترکیبی بررسی می کنیم. براساس نتایج، فیلم طلا و مس از سویی نقدی است بر جامعه ای که همواره پایبندی به اخلاق را فریاد می زند اما در بسیاری از لحظات دلیلی برای بی اخلاقی حاکم بر فضای جامعه ندارد؛ از سوی دیگر راه رسیدن به عرفان حقیقی را حضور در متن جامعه و توجه به مسائل جزئی نهفته در زندگی بیان می کند که نتیجه اش حرکت از اخلاق نظری به اخلاق عملی است.
معرفی کتاب: تاریخ اجتماعی سینمای ایران
حوزه های تخصصی:
تاریخ نویسی امری است سهل و ممتنع. شاید بتوان روایت هایی را پشت سر هم قرار داد و آن را
به عنوان تاریخ به مخاطب قبولاند اما کسانی هم هستند که تاریخ نگاری برای آنها ""علم"" است و کار خود را بر اساس مستندات و به طور روشمند انجام می دهند. در ابتدای این نوشتار نیز باید بر این نکته تأکید کرد که کتاب ""تاریخ اجتماعی سینمای ایران"" (A Social History of Iranian Cinema ) کتابی قابل تأمل و پژوهشی جدی در حوزه سینما در ایران است که دارای زبانی تئوریک و آکادمیک می باشد.
بازنمایی جوان در سینمای عامه پسند: مقایسه تطبیقی دو دوره اصلاحات و اصول گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، مطالعه نحوه بازنمایی جوان در سینمای عامه پسند ایران از راه مقایسه تطبیقی فیلم های برگزیده در دو دوره اصلاحات (1376- 1384) و اصول گرایی (1384- 1389) است. به این منظور، با بهره گیری از نظریه بازنمایی هبدیج و مفاهیم مرتبط در حوزه مطالعات جوانان، نظیر «بازنمایی به مثابه دردسر» و «بازنمایی به مثابه خوش گذرانی»، سه فیلم از دوره اصلاحات («زیر پوست شهر»، «پارتی» و «من ترانه 15 سال دارم») و سه فیلم از دوره اصول گرایی («دایره زنگی»، «درباره الی...» و «تسویه حساب») برگزیده و به این موضوع پرداخته شده است که آیا در بازنمایی جوان در فیلم های این دو دوره، تفاوتی وجود دارد یا خیر.
مطالعه این فیلم ها براساس دو الگوی سلبی و کادوری برای تحلیل رمزگان فنی، و الگوی روایی و نشانه شناسی بارت برای تحلیل نشانه شناسی پی ریزی شده است. پس از مطالعه فیلم ها و بررسی جداگانة هریک از آن ها، این نتیجه به دست آمد که فیلم های عامه پسندِ ساخته شده در این دو دوره، تصویری متفاوت از جوان را بازنمایی می کنند. در هریک از این دو دوره، ارجاعاتی حتی متناقض به جوان به چشم می خورد.
در دوره اصلاحات، جوان با مفاهیمی مانند «پای بندی به ساختار»، «امید به آینده»، «خودباوری»، «جسارت»، «مسئولیت پذیری»، «آرمان گرایی»، «قانون مداری» و «دموکراسی و آزادی خواهی» نشان داده شده است؛ اما در دوره اصول گرایی به صورتی «ساختارشکن»، «خودابراز»، «بی هویت»، «مبارز ضداجتماعی»، «درگیر بین سنت و مدرنیته»، «قانون گریز» و «خطر پذیر» بازنمایی شده است. بنابراین، نوعی هراس رسانه ای درمورد بازنمایی جوان در دوره اصول گرایی در سینمای عامه پسند به وجود آمده است.
بازنمایی فرهنگ ایران در فیلم های ایرانی تحسین شده در جشنواره های بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله چگونگی تصویرپردازی از مؤلّفه های فرهنگ ایرانی اسلامی در فیلم های ایرانی برنده شده در جشنواره های بین المللی بررسی شده است. روش بررسی، تحلیل محتواست و جامعه آماری، 20 فیلم بلند داستانی را شامل می شود. یافته ها نشان می دهد در دو فیلم بادکنک سفید و باد ما را خواهد برد، مؤلّفه های فرهنگ ایرانی اسلامی پررنگ تر بازنمایی شده و در سایر فیلم ها، نمایش این مؤلّفه ها، کم رنگ تر بوده است. همچنین بر اساس یافته ها، موضوع های بکر و متفاوت بودن داستان ها و مضامین، مهم ترین ویژگی این فیلم ها و احتمالاً زمینه ساز موفقیت بین المللی آنها بوده است.
بررسی جامعه شناختی سبک زندگی در سینمای ایران پس از انقلاب (فیلم های اجتماعی پرفروش دهه 1380)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تصویری است که سینما، به مثابه رسانه، از فرهنگ، ارزش ها و هنجارهای اجتماعی، و به طور کلی سبک زندگی به مخاطبان خود ارائه می دهد. به همین منظور تعداد سی فیلم سینمایی، از فیلم های اکران شده در دهه 1380، با درنظرگرفتن دو ملاک «ژانر اجتماعی ثبت شده در وزارت ارشاد» و «پرفروش بودن» (میزان استقبال مخاطبین) انتخاب و بررسی شدند. چهارچوب نظری «سبک زندگی» تلفیقی از نظریه شریعتی و رشاد انتخاب شده است که سه نوع سبک زندگی «سنتی و متجمد»، «اروپایی مآب و متجدد»، و «دینی و مجدد» را برای جامعه ایران در نظر گرفته اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که در فیلم های بررسی شده مؤلفه های سبک زندگی «اروپایی مآب و متجدد» بیش ترین میزان ترویج و تبلیغ را نسبت به دو نوع دیگر سبک زندگی داشته است.
تأویل های فلسفی از سینمای کیارستمی با تأکید بر آراء ژان لوک نانسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سینمای کیارستمی قابلیت بحث و بررسی موضوعات فلسفی را در نهاد خود دارد. بدین لحاظ، ژان لوک نانسی، فیلسوف فرانسوی، کوشیده است با نگارش کتاب بداهت فیلم، جهان فلسفی سینمای کیارستمی را مورد کاوش قراردهد. آن چه در این مقاله در پی آن هستیم، تبیین تأویل های فلسفی از سینمای کیارستمی بر پایه آراء فلسفی ژان لوک نانسی بر پایه مفهوم های «بداهت»، «ذات واقع» و «نگاه و تصویر» است. نانسی، ضمن توصیف و تحلیل مبانی فلسفی خود، سعی دارد بر اساس شیوه پدیدارشناسی، سینمای کیارستمی را تحلیل کند. در این مقاله، پس از بررسی جایگاه بحث پدیدارشناسی در سینمای کیارستمی، بحث بداهت را تحلیل خواهیم کرد.
سینمای ایران، مخاطب و نیازها ی فردی و اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناخت رابطه نیازهای فردی و اجتماعی مخاطب سینمای ایران با میزان استفاده او از این سینما انجام شده است. روش این پژوهش، پیمایش بوده است که سعی دارد بر اساس نظریه ها و مفاهیم مرتبط با مخاطب فعال و استفاده و رضامندی، به این سوال اساسی پاسخ دهد که چه رابطه ای بین استفاده از سینما برای رفع نیازهای فردی و اجتماعی و میزان استفاده از سینما وجود دارد؟ جامعه آماری، مخاطبان سینما در شهر تهران در سال 1390 هستند و تعداد 400 نفر حجم نمونه را تشکیل می دهند. نتایج حاصله حکایت از این دارد که مخاطبان چون پاسخ نیازهای فردی و اجتماعی خود را در سینمای ایران نیافته اند از این سینما برای رفع این نیازها استفاده اندکی می کنند؛ به جز در مواردی که استفاده ایشان از سینما نه محتوایی که فراگردی بوده است و نهایت این که وضعیت مخاطب سینمای ایران، بیشتر رویگردانی است تا استفاده.
امکان یا امتناع سینمای دینی در آیینة حکمت صدرایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بی شک هر دینی برای برقراری ارتباط با مخاطبان خود از شیوه های منطبق با مبانی معرفتی خود بهره می برد. پاسخ به سؤال امکان یا امتناع سینمای دینی، ریشه در شناخت ماهیت سینما و نسبت آن با مبانی معرفتی اسلام دارد. این مقاله، با گزینش مبنای حکمت اسلامی و به مدد روش تحلیلی و توصیفی تلاش دارد با بازاندیشی در مبانی حکمت اسلامی و حکمت هنر اسلامی، مسئله امکان یا امتناع سینمای دینی مورد بررسی قرر گیرد. یافته های تحقیق نشان می دهد که تحقق سینمای دینی نیازمند تسخیر تکنولوژیک این مدیوم و بسته به مراتب سیرِ شهودِ باطنی و عملی سینماگر است؛ به تناظر مراتب غلبه نفس سینماگر از نفس نباتی به حیوانی و انسانی مراتبی از سینمای غیردینی، دین محور و دینی قابل فرض است؛ نوع مدینه - اعم از فاضله یا غیرفاضله - به مثابه بستری که می تواند زمینه ساز تجربه امر زیبا برای سینماگر باشد، از عوامل مهم و تأثیر در ظهور مراتب مذکور از سینما است.
پرونده ویژه: مدیریت بدن
حوزه های تخصصی:
نگاهی گذرا به وضعیت آرایش، پوشش و دستکاری های بدنی در ایران
دگرگونی در سلیقه پوششی مردم ایران از سال 1368 به بعد
تیپ شناسی سبک های مختلف پوششی و آرایشی زنان ایران
زنان محجبه ورزشکار ایرانی
علل و عوامل گرایش به مدیریت بدن
حجاب در سینمای ایران
ضررهای لوازم آرایشی
پوشش و آرایش در نگاه اسلام
ماجرای مانکنی که با آخرین عکسش، هشداری جهانی داد
مانکنیسم و دستکاری های بدنی از نگاه اسلام
آسیب شناسی افراط در مدیریت بدن
راه کارهای غلبه بر مدیریت بدن، از دیدگاه اسلامی