این مقاله گزارشی است از بررسی نگارنده در مرکز افکارسنجی و رصد فرهنگی پژ وهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات در جست وجوی پاسخ به این پرسش که وضعیت کنونی حضور سینمای ایران، در عرصه های بین المللی، چگونه است؟ آیا مطلوب است یا نیازمند الزاماتی است که باید افراد ذی نقش در این فضا، از جمله سینماگران، سیاست گذاران و مدیران و نهادهای سینمایی کشور، در جهت تحقق آنها تلاش کنند. بدین منظور، دیدگاه های برخی فعالان سینما در حوزه های گوناگون بررسی شده و یافته ها در دو بخش تحلیلی و آماری عرضه شده است.
با بررسی و مقایسة فیلمهای سینمایی قبل و بعد از خرداد 1376 درمییابیم که مضامین و محتوای اصلی بیشتر فیلمهای بعد از این تاریخ در ارتباط با موضوعات زنان است. سؤالی که این پژوهش درصدد پاسخ دادن به آن است این است که با توجه به تفاوت سیاست های فرهنگی در دو دوره قبل و بعد از خرداد 76، بازنمایی زنان در سینمای این دو دوره دارای چه تفاوتهایی در مضامین و محتوا میباشد؟
چهارچوب نظری مورد استفاده در این مقاله نظریه بازتاب در جامعه شناسی هنر است. این نظریه مبتنی بر این فرضیه است که هنر آیینة جامعه و منعکس کننده ویژگی های آن است. روش تحقیق اسنادی و تکنیک مورد استفاده تحلیل محتوای کمی است. فرضیه ما این است که ""تفاوت معناداری بین بازنمایی زن در سینمای بعد از دوم خرداد و سینمای قبل از آن وجود دارد"".
یافته ها نشان داد که بازنمایی زن در دو دورة مورد بررسی تغییرات و تحولات چشمگیری کرده است. و این تغییرات در موارد مختلفی چون: میزان حضور زنان در فیلمها، کیفیت مشاغل، نوع پوشش، طبقه اجتماعی، نوع بهرهگیری از محصولات فرهنگی، نوع مهارتهای فردی، مضامین دیالوگها، میزان تحصیلات، اعتقادات، زبان، مکانیسم حل مشکلات شخصی و خانوادگی و غیره بوده است. نتیجه کلی اینکه تغییر در سیاست گذاری های فرهنگی در سینمای ایران باعث شکلگیری گونة متفاوتی از بازنمایی زن در فیلمهای بعد از سال 1376 شده است.