در این مقاله کوشیده ایم دو رمان شازده احتجاب و بره گمشده راعی اثر هوشنگ گلشیری و نیز رمان سووشون سیمین دانشور را بر بستر گفتمانی یک دوره خاص یعنی دهه 40 بازخوانی کنیم. این گفتمان را می توان گفتمان غربزدگی نامید که شامل موتیفهای مختلفی است از قبیل حسرت بر سنت و از دست رفتن یکپارچگی آن؛ تحقیر روشنفکر طرفدار غرب و کوشش برای دادن تعریفی جدید از او، بیزاری از غرب و عامل کلیه ویرانیها و مصیبتها چه مادی و چه معنوی دانستن آن و از این قبیل. متنی که کلیه این موتینها را در خود متبلور می کند، کتاب غربزدگی جلال آل احمد است. در این کتاب آل احمد نشان می دهد که غرب از همان آغاز شکل گیری اش در صدد ضربه زدن و نابود کردن جهان اسلام بوده است؛ و در این راه از انواع حربه ها و دسایس و توطئه ها استفاده کرده است. در نهایت غرب با این ابزار کلیت اسلامی را نابود کرده است. نابودی این کلیت در سووشون به صورت نابودی خانواده زری بازنمایی می شود و در بره گمشده راعی به صورت پراکنده شدن گله و از هم پاشیدن مجموعه و بی اعتبار شدن عمل پیام آوری.
"اساس مقاله حاضر پژوهشی است که در مرکز تحقیقات صداوسیما انجام شده است. هدف این پژوهش دستیابی به نظر والدین درباره تأثیر آگهیهای تبلیغاتی تلویزیون بر فرزندانشان بوده است. از نتایج جالب توجه پژوهش میتوان به این موارد اشاره کرد:
ـ با بالا رفتن تحصیلات والدین از میزان اعتماد به آگهیهای تبلیغاتی کاسته میشود.
ـ کودکان به آگهیهای آموزشی تلویزیون بیش از آگهیهای بازرگانی علاقه دارند.
ـ در حدود کودکان کالاهای تبلیغشده در آگهیها را از والدین خود درخواست میکنند.
ـ تنقلات عمدهترین کالای تبلیغشده درخواستی کودکان است.
ـ توضیح دادن به کودک درباره اهداف سازندگان آگهیها از بهترین شیوههای نظارتی است
"
"مقاله حاضر برگرفته از پژوهشی است که در مرکز تحقیقات صداوسیما انجام شده و حاوی نتایج تحلیل محتوای سریالهای تلویزیونی ایرانی از نظر روشهای تربیتی است. برخی از مهمترین نتایج به دست آمده از این پژوهش عبارتند از:
ـ روش تربیتی اقتداری بیش از سایر روشها در سریالها نمایش داده شده است.
ـ والدین برای تربیت پسران خود به طور معنیداری بیشتر از دختران از روش استبدادی استفاده کردهاند.
ـ برای حل اختلافها و مشکلات مطرح شده بین پدر، مادر و فرزندان روش انطباق بیش از روشهای دیگربه کار برده شده است.
"
"این مقاله به این نکته میپردازد که به نظر می رسد میان ریاضیات و ارتباطات اقناعی – نوشتار و بخصوص زبان گفتاری – در حالت عمومی وجه اشتراک ناچیزی برقرار باشد. درحالیکه علم ریاضیات از ماهیت عینی برخوردار است در حالیکه کلام در بر دارنده عناصری ذهنی نظیر خصلت صدا، آهنگ کلام، تماس چشمی، شخصیت، زبان بدنی و امثال آن است.
اما برخلاف آنچه به نظر میآید این دو قلمرو همانندی بسیاری با یکدیگر دارند. موفقیت سخنرانی شفاهی قبل از هر چیز به میزان دقت ساختار آن متکی است و ریاضیات هم که تماما با دقت سر و کار دارد. بنابراین آنقدر هم عجیب نخواهد بود اگر فکر کنیم که با بکارگیری مفاهیم ریاضی در ارائه شفاهی می شود به نحو چشمگیری بر کارامدی و اثرگذاری آن افزود
"
درس اقتصاد اطلاعات از جمله دروسی است که رشته علوم کتابداری و اطلاعرسانی در جریان توسعه خود ناگزیر از پذیرش آن در برنامه درسی خود بوده است. پژوهش حاضر تلاش دارد با بررسی و شناسایی آن دسته از بخشهای آموزشی که هنوز به تدریس اقتصاد اطلاعات ادامه میدهند زمینه مناسبی را برای مقایسه وضعیت داخل و خارج از کشور فراهم سازد. نتیجه این پیمایش نشان میدهد که تنها 5/6 درصد از دپارتمانهای آموزشی در حال حاضر تدریس اقتصاد اطلاعات به ویژه در مقاطع تحصیلات تکمیلی میتواند نشانگر گرایش روزافزون بخشهای آموزشی به مباحث فنآورانه و دور شدن آنها از وجوه انسانی و اجتماعی حرفه باشد.
"مقاله حاضر برگرفته از پژوهشی است که هدف آن بررسی شیوههای تربیتی نمایش داده شده در تلویزیون و میزان اثرگذاری این روشها بر مخاطبان بوده است. برای بررسی موضوع از میان سریالهای خانوادگی ایرانی و خارجی به نمایش درآمده در شش ماهه دوم سال 1383، ابتدا چند نمونه انتخاب شد و سپس با استفاده از روش تحلیل محتوا، میزان و چگونگی نمایش انواع روشهای تقویتی و تنبیهی به کار گرفته شده در مورد کودکان و نوجوانان در هر یک از آنها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد:
ـ ارایه رفتارهای مطلوب و نامطلوب در سریالهای ایرانی تقریباً به یک اندازه بوده است.
ـ در سریالهای ایرانی، روشهای کاهش رفتار نامطلوب (روشهای تنبیهی) بیشتر از روشهای تشویقی به نمایش درآمده و در سریالهای خارجی، روشهای افزایش رفتار مطلوب (روشهای تشویقی) بیشترین استفاده را داشته است.
ـ به کارگیری روشهای تشویقی و تنبیهی در سریالهای خانوادگی ایرانی نسبت به سریالهای خارجی با دقت علمی (روانشناسی) کمتری همراه بوده است.
" "والدین، روشهای تقویتی، روشهای تنبیهی، کودکان و نوجوانان، رفتارهای مطلوب و نامطلوب، سریالهای خانوادگی.
"
"کنترل کمتر از 10 عامل که سلامت افراد را به خطر میاندازد (مانند تغدیه نامناسب، فقدان تمرینات بدنی، مصرف دخانیات، سوء مصرف مواد مخدر و الکل) میتواند از 70 ـ 40درصد مرگهای زودرس، یک سوم ناتواناییهای حاد و دو سوم ناتواناییهای مزمن پیشگیری کند. آگاهی از این عوامل و ترغیب مردم به تغییر رفتارهای پرخطر، عنصر اصلی و عامل مهمی در ارتقای سلامت افراد و بهبود وضعیت سلامتی جامعه است.
استفاده از رسانههای جمعی را میتوان مهمترین جزء از راهبردهای ارتقای سلامت با هدف تغییر رفتارهای پرخطر، برشمرد. از آنجا که رسانههای جمعی مهمترین منبع اطلاعات بهداشتی برای جامعه هستند، ضروری است نهادهای بهداشتی و درمانی جامعه، اطلاعات بهداشتی منتقل شده از طریق رسانهها و اثرات آنها را کنترل کنند و با استفاده از فرصتها و رفع موانع، کیفیت و کمیت اطلاعات بهداشتی را بهبود بخشند.
" "رسانه، ارتقای سلامت، آموزش، رفتارهای پرخطر، پیشگیری.
"
"این مقاله ضمن آنکه یک متن روششناختی در حوزه تحلیل ایدئولوژی در مطبوعات است، به چگونگی بازنمایی ایدئولوژی در متون ارتباطی می پردازد تا ارتباط عناصر ساختاری ایدئولوژیک مطبوعاتی را به حوزه شناخت درآورد. پرسش اول اینکه متون ارتباطی چگونه از ساختار ایدئولوژیک موجود در جامعه تاثیر می پذیرند؟ و پرسش دوم اینکه آیا ارتباطی بین زبان در متون ارتباطی با ساختار ایدئولوژیک و بافت جامعه وجود دارد؟ چنین به نظر می رسد که در جامعه معاصر ایران برای مثال، تحلیل در اینجا، ساختار مطبوعات تحت تاثیر بافت سیاسی، فرهنگی و اقتصادی جامعه قرار دارد؛ به نحوی که تعامل میان بافت و متون ارتباطی سبب استمرار نظام مطبوعاتی ایدئولوژیمدار شده است. ادعای نظری ما این است که مطبوعات هر جامعه تحت تاثیر نظام های ایدئولوژیک آن جامعه قرار گرفته و هویت پیدا میکنند. به همین دلیل در این مقاله ابتدا مدلی نظری برای مطالعه ساختار ایدئولوژی ارائه میشود؛ سپس نقش عناصر این ساختار در تداوم و استمرار روابط ایدئولوژیک در مطبوعات به طور نظری بحث میگردد. با توجه بهاینکه تا کنون روشی برای تحلیل ایدئولوژی در مطالعات ارتباطی به صورت عملی ارائه نشده، در این مقاله مدلی برای تحلیل روابط ایدئولوژیک در مطبوعات ارائه میشود. مقاله پیشنهاد میکند که این مدل به عنوان مبنایی برای مطالعات بعدی ارتباطی برای رابطه میان متون ارتباطی و بازتولید روابط ایدئولوژیک استفاده گردد. در همین راستا، ابتدا مفهوم ایدئولوژی از طریق بازخوانی مباحث تامپسون، گولدمان و مانهایم بازسازی میشود و سپس، مفاهیم و روشی نوین معرفی میشود که با استفاده از مدل های تحلیلی این مطالعه، قابلیت آن را دارد که به عنوان چارچوبی مناسب برای مطالعه ساختار ایدئولوژی در متون ارتباطی به ویژه متون مطبوعاتی به کار رود.
"
"مقالة حاضر کنکاشی است پیرامون نقش رسانه در ارتقا یا تضعیف سلامت جسمی و روانی خانواده.
نویسنده برای تبیین موضوع، با برجسته کردن کارکرد آموزشی رسانه، روشهای مستقیم و غیرمستقیم القای مفاهیم مربوط به حوزة بهداشت و سلامت را از طریق رسانههای دیداری و شنیداری برمیشمرد.
همچنین در بخشی از مقاله به تحولات خانواده در دوران معاصر اشاره شده که رسانهها جهت تاثیرگذاری بیشتر و انطباق برنامهها با واقعیات اجتماعی باید به آنها توجه کنند.
کلید واژهها: سواد سلامتی، رویکرد سلامتمحور، نظریه بازتاب رسانهای، سلامت اخلاقی، نظریه کنترل اجتماعی، جدایی عاطفی، خانواده زیستی، خشونت خانگی.
"
"امروزه وسایل ارتباط جمعی، بویژه تلویزیون، بر همه وجوه زندگی انسان سایه افکنده است. این وسایل از جمله عوامل مهم و اثرگذار بر شیوه و سبک زندگی فردی و گروهی هستند. دو نهاد مهم «خانواده» و «رسانه» دارای وظایف خاص و تعریف شدهای هستند، اما رابطة بین این دو نهاد به نوبة خود از اهمیت شایان توجهی برخوردار است. تلویزیون به عنوان یکی از مهمترین وسایل ارتباط جمعی، همچون یکی از اعضای خانواده بر آن تأثیر گذارده و ساخت آن را متحول میسازد. زندگی خانوادگی آن چنان که در تلویزیون نمایش داده میشود، بر دیدگاههای کودکان دربارة زندگی خانوادگی در عالم واقع و دریافتهایشان از انگارههای زناشویی و سازگاری و ناسازگاری خانوادگی تأثیر میگذارد.
نظر به اهمیت و جایگاه رفیع خانواده، بویژه در جامعه ایران و نقشی که در تربیت فرزندان و انتقال هنجارها و ارزشها به نسل بعد ایفا میکند و با توجه به اثرات تکاملی، فراگیر و عمیقی که رسانهها، بویژه تلویزیون بر ساختار و روابط اعضای خانواده دارند، هیئت تحریریه فصلنامه «پژوهش و سنجش» پرداختن به موضوع «رسانه و خانواده» را واجد اولویت تشخیص داد و نظر به اهمیت موضوع و استقبال درخور توجه اصحاب رسانه از آن دستاندرکاران فصلنامه بر آن شدند دو شماره را به این موضوع اختصاص دهند. از همه اندیشمندان و پژوهشگران حوزههای جامعهشناسی، روانشناسی و ارتباطات که ما را در تهیه و تدارک این شماره یاری کردند صمیمانه سپاسگزاریم."
"بازنمایی زنان در آگهیهای بازرگانی و جایگاه جنسیت در تبلیغات بخشی از مهمترین و شاید جذابترین مطالعات ارتباطی است که اغلب زیرمجموعه مباحث جامعهشناسی تبلیغات قرار میگیرد. مطالعات داخلی و خارجی متعددی که در این زمینه انجام شده، ابعاد متنوعی از چگونگی بازنمایی جنسیت در آگهیها را مورد توجه قرار داده است اما در این میان (و به طور خاص در ارتباط با زنان) دو موضوع «استفاده ابزاری از زنان در صور غیراخلاقی» و «بازنمایی زنان در نقشهای سنتی و تکرار کلیشههای جنسیتی با تأکید بر تفاوتهای زن و مرد» بیش از سایر موضوعها، مورد توجه محققان علوم ارتباطات و نیز جامعهشناسان قرار گرفته است. این مقاله، موضوع دوم یعنی چگونگی بازنمایی زنان در قالب نقشهای سنتی و بازتولید کلیشههای جنسیتی در تبلیغات را مورد توجه قرار داده است.
"