فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۶۷۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تصویری است که سینما، به مثابه رسانه، از فرهنگ، ارزش ها و هنجارهای اجتماعی، و به طور کلی سبک زندگی به مخاطبان خود ارائه می دهد. به همین منظور تعداد سی فیلم سینمایی، از فیلم های اکران شده در دهه 1380، با درنظرگرفتن دو ملاک «ژانر اجتماعی ثبت شده در وزارت ارشاد» و «پرفروش بودن» (میزان استقبال مخاطبین) انتخاب و بررسی شدند. چهارچوب نظری «سبک زندگی» تلفیقی از نظریه شریعتی و رشاد انتخاب شده است که سه نوع سبک زندگی «سنتی و متجمد»، «اروپایی مآب و متجدد»، و «دینی و مجدد» را برای جامعه ایران در نظر گرفته اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که در فیلم های بررسی شده مؤلفه های سبک زندگی «اروپایی مآب و متجدد» بیش ترین میزان ترویج و تبلیغ را نسبت به دو نوع دیگر سبک زندگی داشته است.
مطالعات انتقادی در وسایل ارتباط جمعی
منبع:
رسانه بهار ۱۳۷۱ شماره ۹
حوزه های تخصصی:
رسانه و بحران در عصر فراواقعیت (با تأکید بر بحران هویت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"رسانهها میتوانند با بهره جستن از نمادها و واژهها، به پدیدهها و حوادث و رفتارها و کردارها، محتوا و معنای خاص خود را اعطا کنند و از رهگذر انتقال این معنی و محتوا، بر فرد مصرفکننده تأثیری ژرف بگذارند و او را از گزند بحرانهای هویتی، فرهنگی، معرفتی، ارزشی، سیاسی و اجتماعی برهانند یا در معرض و مسیر چنین بحرانیهایی قرار دهند. به بیان دیگر، رسانهها میتوانند بازی بالقوه پایانناپذیری از نشانهها را پایهگذاری کنند که نظم جامعه و احساس آرامش و ثبات روانی، شخصیتی و هویتی افراد را تقویت یا تضعیف کند.
در نوشتار حاضر، دوگانگی چهره و نقش رسانهها (در جهان اطلاعاتیـ ارتباطاتی امروز و نیز، در جامعه متحول امروز ایرانی و در عرصه بحران هویت)، مورد تأمل و تعمق بیشتر قرار گرفته است و با پیشنهاد رهیافتها و راهبردهایی، این امکان ملی و فراملی بیبدیل (رسانه) در مسیر تدبیر بحرانهای متوالی و وضعی خود (در عرصهها و ساحتهای گوناگون) قرار گرفته است.
" انگارهسازی، بحران، بحران هویت، جهان وانموده، رسانه
تغییر پارادایم سیاست رسانه: به سوی یک پارادایم جدید در سیاست ارتباطات
حوزه های تخصصی:
این مقاله در مورد پارادایم های سیاست ارتباطات و رسانه است. در ایالات متحده و اروپای غربی می توان سه دوره پارادایمی متمایز در سیاست ارتباطات و رسانه در نظر گرفت. پارادایم ظهور سیاست صنعت ارتباطات (تا جنگ جهانی دوم). پارادایم سیاست رسانه خدمت عمومی (1945 – 90 / 1980) و دوران حاضر (90/1980 به بعد) که درپی یافتن یک پارادایم جدید سیاست گذاری است. در دوره نخست، سیاست ارتباطات و رسانه، عمدتاً به ظهور تکنولوژی های تلگراف، تلفن و بی سیم ارتباط داشت. سیاست ارتباطی در آن دوره بیشتر به دنبال بیان علایق و منافع شرکت های مالی بود. بعد از جنگ جهانی دوم، سیاست رسانه تحت تأثیر منافع سیاسی - اجتماعی بود تا منافع استراتژیک ملی و اقتصادی. در این دوره پارادایمی، رؤیای پخش برنامه های خدمت عمومی، به ویژه در اروپای غربی، در اوج بود؛ اما از 1980، تمایلات تکنولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی، تغییرات بنیادینی در جوهر و متن سیاست رسانه ایجاد کرد. در بسیاری از کشورها تا جایی که ممکن بود، دولت ها سیاست های درهم شکستن انحصار رسانه ای و ارتباطی و خصوصی سازی را اتخاذ کردند. سیاست های هنجاریِ سابقِ رسانه به چالش مواجه شدند و سیاست گذاران به دنبال پارادایم جدیدی در سیاست ارتباطات هستند. به نظرمی رسد، در پارادایم جدید گرایش به توازن (تعادل) بین ارزش های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی که بر تعریف ارتباطات و رسانه ها از منافع عمومی تأثیر می گذارد، وجود دارد. نویسندگان، مقاله را با طراحی اصول اصلی پارادایم جدید سیاست ارتباطی که به نظر می رسد در حال ظهوراست به پایان رساندند.
مطالعه تعلیلی برون ایستادگی رسانه های دولتی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله، با طرح کردن مفهوم تازه «برون ایستادگی» در مطالعات مخاطب شناسی رسانه ای، به دنبال آن بوده است که چرایی برون ایستادگی رسانه های دولتی ایران -ترک آگاهانه و پرهیز عامدانه از مصرف رسانه های دولتی- را مورد مطالعه قرار دهد.
این مقاله، با بهره گیری از روش شناسی تحلیل کیفی تعاملی(IQA) و با استفاده از ابزار مصاحبه های عمقی و مصاحبه گروه کانونی، پس از انجام 29 مصاحبه عمقی انفرادی، اشباع نظری را حاصل نموده، و با انجام سه مصاحبه ی گروه کانونی در گونه های مختلف برون ایستادگان اعتراض-مقاومت، برون ایستادگان سرگرمی خواه ناراضی و برون ایستادگان ابتذال، نموداری تعلیلی از محرک ها و پیامدهای سیستم برون ایستادگی، بر مبنای معانی ذهنی اظهارشده ی نمونه های مورد مطالعه را ارائه می دهد.
پس از شناسایی 55 مفهوم در چرایی برون ایستادگی در گام مصاحبه های عمقی انفرادی، این مفاهیم در مصاحبه های گروه کانونی هر گونه ی برون ایستادگی مورد بحث های کانونی تفصیلی قرار گرفت و بر مبنای آن، نمودار شماتیک تعلیل برون ایستادگی در قالب نمودار های SID ترسیم و ارائه گردیده است.
نتایج حاصل از تحلیل کیفی تعاملی در مصاحبه های عمقی انفرادی و سه مصاحبه ی گروه کانونی، نشان می دهد که دستیابی به آرامش اصلی ترین عنصر پیامدی سیستم برون ایستادگی و پرهیز از ایدئولوژی، اصلی ترین مفهوم محرک سیستمی در میان برون ایستادگان است.
شناسایی عوامل تأثیرگذار بر اثربخشی تبلیغات فرهنگی بر مبنای نظریه برخاسته از داده ها و ارائه الگوی اثربخشی تبلیغات فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله، شناسایی عوامل تأثیرگذار بر اثربخشی تبلیغات فرهنگی است که به روش کیفی با استفاده از ثبت مشاهده و انجام مصاحبه انجام شده است. مصاحبه شوندگان را متخصصان حوزه تبلیغات و مسائل فرهنگی و یا صاحبان تألیف یا تخصص شغلی و علمی تشکیل دادند. در مجموع، 26 مصاحبه به شیوه باز پاسخ انجام شد. یافته ها نشان داد: عوامل تأثیرگذار بر اثربخشی تبلیغات فرهنگی در پنج بعد ویژگی های منبع پیام، ویژگی های پیام، ویژگی های رسانه انتقال پیام، ویژگی های مخاطب پیام و عوامل زمینه ای است.
دیگریِ"" فرهنگی، بنیانی برای تعاملات میان فرهنگی؛ مقایسه دیدگاه بیرونی با برتون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خود"" و ""دیگری"" از جمله مفاهیمی هستند که نسبت میان آن دو مورد پرسش است. برخی اندیشمندان معاصر نسبت میان این دو را با ضرورت شنیدنِ دیگری و لزوم گفتگو با دیگری به پایان می برند و بر این نکته تاکید دارند که این مهم در فلسفه غرب چندان مورد اقبال قرار نگرفته است. دلایلی متعددی برای کم اقبالی به استماع و گفتگوی با دیگری وجود دارد. در این مقاله به بررسی تنها یکی از این دلایل خواهیم پرداخت. یکی از دلایلی که امکان استماع از دیگری را منتفی می سازد، تعریف دیگری به نحو غیرفرهنگی است که سبب می شود تعامل میان فرهنگی میان خود و دیگری ممتنع گردد. به عنوان نمونه از کشیسان مسیحی در قرون وسطا، ریچارد برتون انگلیسی و دوگوبینوی فرانسوی یاد خواهیم کرد که وجوه تفاوت میان خود و دیگری را به ترتیب بر نفرین خداوند، آب و هوا و نژاد تعریف کرده اند، مؤلفه هایی که بر تفاوت های عینیِ غیر ارادی و غیر فرهنگی تاکید دارند. تعریف دیگری به نحو غیرفرهنگی، رابطه میان آنها و دیگری را در ذیل رابطه ""من- آن"" استوار می سازد. ابوریحان بیرونی به عنوان نمونه ای از نگاه فرهنگی به دیگری و تعریف او بر اساس مؤلفه های زبان، دین و آداب و رسوم معرفی شده که رابطه با دیگری را بر اساس رابطه من- تو استوار می سازد
صداقت در گفتار و شفافیت در کردار، رهنمون مخاطبان و افکار عمومی به سوی واقعیت است
حوزه های تخصصی:
اسلام و هندوئیزم : تحقیق در مبانی مشترک دو فرهنگ
حوزه های تخصصی:
دو تمدن ایران و هند، سابقه ای دیرپا در تاریخ آسیا دارند. بررسی تطبیقی ریگ ودا و اوستا به وضوح این معنا را نشان می دهد. باورها، آیین ها، اساطیر مشترک و نیز تجلی آنها در هنر و معماریِ ایرانِ پیش از اسلام، خاستگاه مشترک دو تمدن را، به ویژه با توجه به پیشینه مشترک آریایی بودن دو قو،م اثبات می کند.
حضور اسلام در ایران، دامنه گسترش این دین را تا مرزهای هند وسعت بخشید و هندوان از این طریق با اسلام آشنا شدند. خارج از حضور سیاسی و بعضاً، نظامی مسلمانان که در سال 1193 میلادی به فتح دهلی توسط قطب الدین ایبک انجامید، تبادل فرهنگی میان دو تمدن ایرانی ـ اسلامی با تمدن هندی بسیار وسیع و گسترده بوده است. در این میان رویکردهای عرفانی و صوفیانه، به ویژه پس از حضور خواجه معین الدین و میرسیدعلی همدانی، شاگرد علاالدوله سمنانی، یکی از مهم ترین حلقه های اتصال این دو تمدن بوده آن چنان که داراشکوه متأثر از همین ارتباطِ بسیار عمیق، اوپانیشادها را «کتاب مکنون» خواند و تأویل آن را تأویل قرآن شمرد.
این مقاله از نسبت های وسیع فکری میان دو تمدن بزرگ آسیایی، یعنی تمدن اسلامی و هندی، صرفاً به مقوله وحدت وجود خواهد پرداخت؛ امری که تجلی گسترده آن در مواردی سبب گردید فِرَق عرفانی و حکمای مسلمان هندی از گرایش به وحدت وجود اجتناب کنند تا مرز آیینی و اعتقادی خود با هندوئیزمِ مبتنی بر اوپانیشادها (به ویژه، مکتب فلسفی ودانتا) را روشن و مشخص سازند. مبنای مقاله تبیین وجوه مشترکی در اسلام و هندوئیزم است که مسالمت و تفاهم وسیع این دو آیین در هند را رقم زد و حتی به ظهور مشاربی چون «دین الهی» توسط اکبر (963-1014 ق / 1556-1605 م)، سومین پادشاه گورکانی، انجامید، و نیز تأکید بر این معنا که تلاش در جهت ایجاد اختلاف میان هندو و مسلمان به عنوان بخش اعظم هویت آسیایی کاملاً سیاسی، و به ویژه انگلیسی، بوده است.
ارتباطات میان فرهنگی و گفت وگوی بین ادیان: مطالعه موردی «سه مؤسسه در انگلستان»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت ارتباطات میان فرهنگی و نقش مؤثر دین بر این نوع از ارتباطات و نیز مطرح شدن گفت وگو و گفت وگوی بین ادیان در جهان معاصر، لزوم توجه ویژه به موضوع گفت وگوی بین ادیان از منظر ارتباطات میان فرهنگی روشن می گردد. این مقاله درصدد است تا شیوه های تعامل و محورهای اساسی گفتمانی گفت وگوی بین ادیان در انگلستان را با تأکید بر ارتباطات میان فرهنگی کشف نماید. در این راستا، با استفاده از سه سطح موجود در روش تحلیل گفتمان فرکلاف به بررسی سه مؤسسه مهم گفت وگوی بین ادیان انگلستان پرداخته شد. اهداف این سه مؤسسه، دقیقاً همسو با دو نظریه تطابق با فرهنگ جدید و انطباق ارتباطی در حوزه نظریات ارتباطات میان فرهنگی است که در سطح توصیف شامل واگرایی ایدئولوژیک پیش فرض های همگون سازی و تکثرگرایی ، توجه به مفهوم همگرایی و فرهنگ پذیری و نیز تأکید بر ثبات است. در سطح تفسیر در گفتمان گفت وگوی بین ادیان انگلستان، در ابتدا خود گفت وگو است که اصالت دارد. سپس، گفت وگوی ارتباطی برای فهم دیگری در حوزه نظری و گفت وگوی پراگماتیستی برای همکاری با دیگری در عرصه عملی، دو دال مرکزی در گفتمان گفت وگوی بین ادیان انگلستان هستند، که در سطح سوم تحلیل گفتمان فرکلاف یعنی تبیین، کاملاً همسو و مطابق با بیانیه های سیاستی حکومت انگلستان است.
تحلیل ساختار اطلاعاتی سازمانها
منبع:
اطلاع شناسی ۱۳۸۳ شماره ۶
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با اشاره به اینکه اساسی ترین تفاوت میان کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه فاصله علمی یعنی توانمندی در تولید ، کسب ، اشاعه ، و کاربرد دانش علمی و فنی است و دسترسی به موقع به اطلاعات یکی از مهمترین عوامل رشد اقتصادی به شمار می آید ، به کشور تایلند و اینکه در این کشور بیشتر کتابخانه های دانشگاهی اقدام به استقرار نظام های یکپارچه نوین کرده اند می پردازد . ...
سیر اندیشه تبلیغ از امام خمینی تا آیت اله خامنه ای
حوزه های تخصصی:
موضوع تبلیغ و دعوت از جمله موضوعات مهمی است که پس از انقلاب اسلامی ایران، به دلیل ماهیت تبلیغی آن، مورد توجه اندیشمندان بسیاری در حوزه و دانشگاه قرار گرفته است. نکته ای که در این خصوص شایان توجه می نماید، این است که رهبران نظام جمهوری اسلامی علاوه بر شان رهبری و تصدی بالاترین جایگاه در هرم سیاستگذاری کشور، در خصوص این موضوع خاص نیز همواره از اندیشمندان بزرگ و صاحبان رای به شمار می رفته اند. در راس این رهبران و اندیشمندان دو شخصیت پر فروغ حضرت امام خمینی قدس ا... نفسه الزکیه و حضرت آیت ا... خامنه ای دام ظله قرار دارند.....
آینده نگاری فرهنگی
ارتباطات میان فرهنگی در روابط ایران و تاجیکستان (با تاکید بر نظریه سازه انگاری)
حوزه های تخصصی:
عناصر هویتی و فرهنگی در جهان معاصر، از مولفه های اصلی شکل دهنده به مناسبات کنشگران سیاست بین الملل است. نقش این عوامل در مواردی حتی عوامل مادی و منفعت نگر را در روابط بین اللمل تحت تاثیر خود قرار داده و آنها را کمرنگ می سازد. ایران و تاجیکستان به عنوان دو ملت پیوسته به هم که منشاء هویتی واحدی دارند نمونه بارزی از تاثیر غالب عوامل هویتی و فرهنگی در مناسبات میان کنشگران سیاسی هستند.مبنا قراردادن نظریه های فرااثبات گرای روابط بین الملل بویژه سازه انگاری در خصوص مناسبات ایران و تاجیکستان به خوبی تاییدکننده مفروضات اساسی این نظریه ها خواهد بود. عوامل و متغیرهای هویتی و فرهنگی بخش غالب روابط ایران و تاجیکستان را شکل داده و بر عوامل مادی فائق آمده اند. بویژه که از منظر نظریه های فرااثبات گرا روابط بین الملل، منافع کشورها صرفا ناظر بر منافع مادی و ابزاری نبوده و در تعاریف نوین، منافع هویتی و هستی شناختی بعضا اولویت و ارزش بیشتری برای کنشگران سیاسی یافته است. البته در خصوص میزان غلبه این نگرش در مناسبات ایران و تاجیکستان در دوره های مختلف نوسان هایی نیز مشاهده می شود.
ارتباط عفیفانه به مثابه نظریه ای فرهنگی ارتباطی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
زندگی و رفتار اجتماعی افراد و گروه ها بر اساس هنجارهایی شکل می گیرد که تعیین کنندة بایدها و نبایدهای رفتار اجتماعی و ترسیم کنندة الگوهای پذیرفته شده فرهنگی اند. یکی از مهم ترین هنجارهای ارتباطی در میان انسان ها از نگاه اسلام، عفاف و حجاب است. پرسش اصلی این مقاله بر ابعاد معنایی، نمادی و رفتاری عفاف با توجه به ارتباطات کلامی و غیرکلامی تمرکز دارد. با رویکردی توصیفی تحلیلی کوشیده ایم در پیوند میان آموزه های دین مبین اسلام دربارة عفاف با دانش ارتباطات، و تمرکز بر دو مبنای نظری کنش متقابل نمادین و نشانه شناسی، به فهمی عمیق تر از وجود عفاف در همه مراتب ارتباطی انسان به ویژه کلام، نگاه و رفتار دست یابیم. در نتیجه، ابعاد فقهی ارتباطی عفاف در آموزه های اسلامی کشف شد و تعریفی جدید از ارتباط عفیفانه به دست آمد. بدین ترتیب مبنایی نظری برای ارتباطات در فرهنگ اسلامی پیشنهاد داده ایم که سیاست گذاری های فرهنگی در موضوع عفاف را نیز تسهیل می کند.
رسانه ها و معناشناسی بحران
حوزه های تخصصی:
بحران نوعی جنگ صامت است که بیش از آنکه به سخت افزارهای جامعه ضربه وارد می کند، به نظام نرم افزاری آن، یا به عبارتی دیگر، به قدرت تصمیم گیری و تحرک جامعه در سطوح مختلف ضربه وارد می کند و آن را مختل می سازد. فرایند بحران بر مبنای تحلیل معناشناسی این واژه، با مرحله آشوب آغاز و به مراحل موقعیت سخت، نقطه خطر و سرانجام عدم قدرت تصمیم گیری منتهی می گردد. بنابراین بحران از هیچ آغاز نمی شود و ریشه در نوعی از عدم تعادل در نظام های جامعه اعم از حکومتی و یا غیرحکومتی دارد. مهم ترین پیامد این وضعیت عدم قطعیت و عدم امکان تصمیم گیری است که با بروز چنین وضعیتی در جامعه، حوادث مختلف شکل می گیرند و جامعه را در مشکلات جدی فرو می برد.رسانه ها در این رابطه و در بستر فرهنگ های مختلف می توانند نقش دوگانه مدیریت و کنترل یا تصعید و گسترش بحران با بهره گیری از شیوه های مختلف برجسته سازی، اقناع، کاشت و آموزش را عهده دار باشند.
بررسی فرهنگی- حقوقی زیان های معنوی ناشی از رسانه ها بر نهاد خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خانواده به عنوان یک نهاد اجتماعی در برابر سایر پدیده های اجتماعی از جمله رسانه از حقوقی برخوردار است. برخی از حقوق معنوی خانواده در قوانین و برخی هم در منابع اسلامی ذکر شده است. تبیین کامل این حقوق در برابر رسانه و تعیین کردن مواردی که رسانه ها این حقوق را نادیده می گیرند و منجر به ورود ضرر معنوی به نهاد خانواده و اعضای آن می شوند، ضروری به نظر می رسد. در این پژوهش تلاش شده است که از بین ارکان مسئولیت مدنی و رژیم جبران خسارات معنوی به مطالعه عنصر ضرر و زیان پرداخته شود و زیان های معنوی ناشی از رسانه ها بر نهاد خانواده و اعضای آن بررسی و تحلیل گردد. این پژوهش مقدمه ای است برای اینکه در آینده با طراحی رژیم جبران خسارات معنوی ناشی از رسانه ها در نظام حقوقی ایران، قاضیان عادل بتوانند در پرونده های حقوقیِ رسانه ای، با اثبات استقرار ارکان سببیت به لزوم جبران آن حکم کنند و هیچ ضرر معنوی رسانه ای بدون جبران باقی نماند.
"بررسی نمایش خانواده در سریالهای ایرانی "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"این مقاله، برگرفته از پژوهشی است که نگارندگان، در مرکز تحقیقات صداوسیما انجام دادهاند. محور پژوهش بررسی تصویر ارائهشده از خانواده در سریالهای ایرانی («جادههای سبز شمالی»، «همسایهها»، «جوانی»، «آتش دل»، «غریبه»، «خانه پدری»، «پروندههای مجهول»، «رستوران خانوادگی») با روش تحلیل محتوا بوده است.
پژوهشگران، خانوادههای به تصویر کشیدهشده در سریالها را از نظر متغیرهای: ترکیب اعضای خانواده، مشخصات سنی، تحصیلی و شغلی والدین و فرزندان، پایگاه اجتماعی، طبقة اقتصادی، شهری یا روستایی بودن، ساختار، بافت، استحکام و تیپ خانواده، رابطة اعضا، تعدد نقش اجتماعی والدین، اعتقادات مذهبی، تحکیم خانواده، نوع پوشش زنان خانواده، نوع تعامل و ... بررسی کرده و به نتایج جالب توجهی دست یافتهاند.
"