فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۶۷۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
سخنرانی آیت الله حائری شیرازی - دکتر علی لاریجانی
حوزه های تخصصی:
"هنر با تعریفی که شما از انسان وتکامل انسان می کنید ، زشت و زیبا خوب و بد آن مطرح می شود .محتوا سوار کار است و قالب مرکب ..وقتی شما محتوای عظیمی را می خواهید منتقل کنید، قالب ضعیف ، ظرفیت تحمل محتوای عظیم را ندارد . هنر به عنوان قالب برتر برای محتوای برتر است .وقتی ستمکاران با یک قدرتی کار سخیف خود را پیش می برند، درستکاران نمی توانند بگویند ما از این اهرم بی نیازیم ،این جایگاه اصلی صحبت من در طنز است.
طنز پرداز باید هنرمندی آگاه به زمانه باشد ، فراز و فرودهای جامعه راخوب رصد کند و بشناسد. هدف طنز تحقیر نیست بلکه هدف کالبد شکافی جامعه است . طنز باید هدفدار باشد و انکشاف حقیقت در آن باشد.در طنز باید نوعی راهنمایی نهفته باشد ، نیش طنز به نیهیلیسم ختم نمی شود ، بلکه نیش طنز حتما به یک هدف متعالی ختم می شود "
طنز، صداوسیما و دیدگاه کارشناسان
حوزه های تخصصی:
ما را به کجا می برند
حوزه های تخصصی:
طنز و برنامههای صداوسیما
حوزه های تخصصی:
سخن نخست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"پرسش مهمی که در حوزه نسبت دین و رسانه مطرح میشود این است که آیا رسانههای جدید میتوانند کارکردهای مورد نظر دین را داشته باشند یا نه و اگر میتوانند چگونه این کار عملی است؟ بحثهای دو شماره پیاپی فصلنامة پژوهش و سنجش با عنوان دین و رسانه، از ابعاد گوناگون پاسخگویی به همین دو پرسش را بر عهده گرفتهاند. دیدگاههای متفاوت و گاه متضادی در این مورد ارائه شده است. برخی با ارائه دلایلی کوشیدهاند پاسخ مثبت یا منفی خود را به این پرسش اثبات کنند و بعضی نیز با مفروض دانستن پاسخ مثبت به بیان چگونگی، شیوهها و پیامدهای درآمیختن دین و رسانه پرداختهاند. اثبات وجود تباین کلی میان دین و رسانه البته راه را بر مباحث بعدی خواهد بست و سخنان را بیشتر به حوزه بیان پیامدهای منفی کوششهای انجام شده، در استفاده دینی از رسانه، خواهد برد.
شاید در روزگار کنونی بخش دوم پرسش اهمیت بیشتری داشته باشد. پژوهش در مورد چگونگی استفاده از رسانههای جدید به ویژه رادیو و تلویزیون و به کارگیری آنها در جهت دستیابی به مقاصد دینی، به خصوص اگر با مشارکت بخشهایی از حوزههای دینی که کار تبلیغ را وجهه همت خود میدانند و به رسانهها توجه دارند و نیز بخشهایی از گروههای ارتباطات دانشگاهها که به مطالعات دینی میپردازند و سرانجام مراکز پژوهشی در حوزه رسانهها باشد میتوان امید داشت که فراوردههای پژوهشی آنان راه را برای استفاده سامانیافتهتر از این رسانهها برای گسترش تعالیم دینی هموار کند. در این زمینه توجه به نکات زیر سودمند به نظر میرسد:
الف ـ سامان دادن مطالعات دین و رسانه
پژوهشهای رسانه و ارتباطات و نیز مطالعات دینی هر کدام در جایگاه خویش راه خود را میپیمایند و اهداف خود را پی میگیرند، اما سامان دادن مطالعات میان رشتهای در این حوزه ضروری است، به گونهای که ابتدا پژوهشگران هر دو رشته به دریافت مناسبی از حوزه دیگر برسند، مبانی، نظریهها، امکانات و محدودیتها را بشناسند و سپس با اتکا به دریافتهای جدید به حوزه مطالعاتی خود نیز نگاهی دوباره بیفکنند. این نگاه دوباره بستر مناسبی برای سامان یافتن این مطالعات ایجاد میکند و راه را برای نظریهپردازی در این حوزه هموار میسازد. به دست آوردن آمادگی کافی در هر دو سو برای این داد و ستد علمی از پیش شرطهای موفقیت در پیمودن این راه است. این آمادگی به ویژه در مباحث دینی که بر محور تقدسها شکل گرفته است به موشکافی و دقتهای ویژه نیاز دارد. توجه به تجربیات دیگران نیز در این زمینه کارساز خواهد بود.
ب ـ توجه به حوزه عمل
این مطالعات اگر بدون توجه کافی به مباحث کارکردی، صرفاً در حوزه نظری باقی بماند، انتظارات را چنان که باید برآورده نخواهد کرد. واقعیت این است که طی بیست و پنج سال گذشته تلاشهای بسیاری برای ابلاغ پیام دینی از رسانههای جدید به عمل آمده که با کامیابیها و ناکامیهایی همراه بوده است. مطالعه کامل این روند و توجه کافی به وضعیت کنونی حوزه رسانهای کشور و نیز تجربیات دیگر کشورها از جمله ایستگاههای رادیویی و یا تلویزیونی اسلامی و نیز مسیحی میتواند این مطالعات را به حوزهای هدایت کند که فرآوردههای آن راهگشای دستاندرکاران رسانهها باشد.
فصلنامه پژوهش و سنجش طی دو شماره 35 و 36 با موضوع دین و رسانه کوشیده است در دو حوزه نظری و کاربردی با ارائه دیدگاههای برخی از صاحبنظران، استادان و پژوهشگرانی که محصول اندیشهورزی خویش را در اختیار قرار دادند، به طرح بحث بپردازد. در اینجا ضمن سپاسگذاری از همکاری صمیمانه آنان، این شماره از نشریه با عنوان دین و رسانه 2 تقدیم حضور میشود.
البته از سال گذشته وعده شده بود که شماره پایانی هر سال به ارائة مقالات متنوع (جُنگ) اختصاص یابد، که به علت دو شمارهای شدن موضوع دین و رسانه، شماره جُنگ در بهار 83 ارائه خواهد شد.
در پایان ضمن قدردانی از لطف همیشگی خوانندگان اندیشمند فصلنامه، از همه عزیزان خواهشمندیم همچنان پژوهش و سنجش را از انتقادها، پیشنهادها و دیدگاههای خویش بهرهمند سازند.
"
نشست تخصصس رسانه و ترویج فرهنگ اقتصاد مقاومتی
حوزه های تخصصی:
برخورد ارزشهای آسیائی با فرهنگ غرب
حوزه های تخصصی:
ارزیابی سیاست های فرهنگی پس از انقلاب اسلامی در حوزه حفاظت از میراث فرهنگی (با تاکید بر میراث مستند و مکتوب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۳
67 - 93
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله ارزیابی سیاست های مصوب و اجرا شده در حوزه میراث فرهنگی به ویژه میراث مستند و مکتوب پس از انقلاب اسلامی است. برای ارزیابی سیاست های کلان حوزه میراث فرهنگی از مدل هاولت و رامش استفاده شده و اطلاعات لازم با استفاده از روش اسنادی و مصاحبه با خبرگان جمع آوری شده است. جامعه آماری، قوانین و سیاست های بالادستی جمهوری اسلامی ایران شامل: ۱- برنامه های توسعه پنج ساله اول تا ششم، ۲- قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، ۳- سند چشم انداز ایران در افق 1404، ۴- سند اصول سیاست فرهنگی کشور بود. ملاک ارزیابی سیاست ها در این پژوهش، کارایی و اثربخشی بود و پژوهش به دنبال پاسخ این سوال بود که سیاست های جاری جمهوری اسلامی توانسته اند اثر مطلوبی بر حفظ میراث فرهنگی به ویژه میراث مستند و مکتوب کشور داشته باشند؟ یافته های پژوهش حاکی از آن بود که وضعیت فعلی حفاظت از میراث فرهنگی به ویژه «میراث مستند و مکتوب» در سیاست گذاری فرهنگی کشور، وضعیت مطلوبی نیست به طوری که می توان گفت میراث فرهنگی در سیاست های کلان کشور، مترادف با «بناهای قدیمی» و «اشیاء عتیقه»(غیرمکتوب) در نظر گرفته شده است و اکثر مصوبات قانونی برای حفاظت از این نوع میراث به تصویب رسیده اند.واژگان کلیدی: ارزیابی، حفاظت، سیاست گذاری فرهنگی، میراث فرهنگی، میراث مستند و مکتوب.
سلبریتی های ایرانی: گونه ها، استراتژی ها و تعاملات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۲شماره ۶۴
7 - 39
حوزه های تخصصی:
سلبریتی ها از مهم ترین ویژگی های فرهنگی و نیروهای اجتماعی عصر ما هستند. در متنی فراملی محلی آن ها پویایی هایی را بر زندگی ما تحمیل کرده اند که بخشی از گفتمان های روزمره ما را می سازد. پژوهش حاضر باهدف گونه شناسی و فهم تعاملات میان چهره ها و مخاطبانشان در زندگی هرروزمره، به تحلیل مضمون انواع اسناد متنی مربوط به سلبریتی های ایرانی و انواع بازنمایی های آنان در فضای مجازی و تعاملات آنان با مخاطبانشان می پردازد. یافته ها نشانگر مدیریت تأثیرگذاری بر مخاطبان و مضامینی همچون اصالت، روشنفکری، جنجال آفرینی و پیوند با قدرت سیاسی و اقتصادی و استراتژی هایی همچون تفاخر، هاله مند ساختن خویش، خودخوارانگاری، جابجا شدن در نقش ها، هاله گیری از افراد مقبول و حتی وارد شدن در نقش کارگزار اجتماعی است که گاه با همراهی و گاه با عدم همراهی مخاطب همراه می شود. در فرایند هویت یابی شاهد مضامینی همچون سبک زندگی، آموزش و کنشگری و شیفتگی نسبت به سلبریتی بودیم. با وجود این مخاطبان معمولاً در موارد مثبت و در جهت منافع فردی و اجتماعی با آن ها هویت یابی می کنند. پناه بردن به سلبریتی ها به دلایلی همچون هویت یابی، رهایی از زندگی روزمره، لذت بردن از فانتزی های ذهنی، کسب راه و رسم زندگی برخوردارانه و فاخرانه و سلبریتی شدن و برخورداری از مواهب اجتماعی و اقتصادی آن است. گرچه مسیر برای سلبریتی شدن هموار است اما رقابت شدیدی بر سر نشان دادن اصالت خویش و نوآوری برای جذب مخاطب وجود دارد و بنابراین شاهد وام گیری انواع سلبریتی ها از یکدیگر هستیم.
تولد روزنامه در ایران: چشم اندازی تبارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۲
147 - 172
حوزه های تخصصی:
هدفِ این پژوهش بررسی شرایط تاریخی امکان تولد روزنامه و نسبت آن با قدرت و حاکمیت در ایران معاصر است. بدین منظور با روش تبارشناسنه تلاش کردیم که منطق تولد روزنامه را در دل مناسبات نیرو توضیح دهیم. با تأکید بر منطق حکمرانی، رویدادهای فاجعه بار (همچون وبا و قحطی) و منطق نظم نوین جهانی، بسترهای گفتمانی و غیر گفتمانیِ موضوعیت یافتن روزنامه را واکاوی کردیم. یافته های پژوهش نشان می دهند که تولد روزنامه در ایران حول محور «آموزش» و «حکومت بر خبر» موضوعیت یافته است. رخدادهای فاجعه بار و بحران زا جمعیت ها را برای حاکمیت به عنوان محل ثروت و بحران رؤیت پذیر کرد، با رؤیت پذیر شدن جمعیت ها، ذهنیت جمعیت ها برای حکومت مهم شد و روزنامه برای کنترل و مدیریت اذهان عمومی در ایران تأسیس شد. خبر به عنوان عنصر اصلی در روزنامه نگاری در پیوند با بحران های اجتماعی در ایران دچار دگردیسی مفهومی شد. مفهوم خبر که پیش از تولد روزنامه عموماً معنای درباری داشت و حول محور اطلاع رسانی شکل بندی می شد، در گفتمان جدید، با افکارعمومی و شیوه های حکمرانی پیوند خورد و به یکی از تکنیک های قدرت در مدیریت اذهان عمومی بدل شد.
آسیب شناسی جایزۀ کتاب سال جمهوری اسلامی ایران؛ مبتنی بر مورد کاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۲شماره ۶۴
207 - 238
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر شناسایی آسیب های برگزاری جایزه کتاب سال به منظور بهبود سیاست ها، شیوه برگزاری، ارتقاء فرایند داوری و تأثیرگذاری بیشتر آن در جامعه نشر است. پژوهش از نظر رویکرد از نوع کیفی و از نظر روش اجرا از نوع موردکاوی است. جامعه مورد مطالعه، نوشته های مرتبط با جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، اساتید دانشگاه، متخصصان و ذی نفعان درگیر در برگزاری و اجرای جشنواره و ناقدان و متخصصان مطلع در حوزه کتاب سال است که از تکنیک نمونه گیری متخصص برای انتخاب نمونه استفاده شده است. برای گردآوری داده ها از بررسی نوشته ها، مصاحبه و گروه کانونی استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده های کیفی در دو مرحله انجام شده است؛ دور اول کدگذاری و دور دوم الگویابی. در دور اول کدگذاری، سعی شد به هر تکه ای از داده یک برچسب (همان کد) داده شود؛ در دور دوم، الگوهایی از این کدها استخراج شد. برای پیشبرد فرایند کدگذاری ابزارهای گوناگونی ازجمله انجام فرایند با مداد و کاغذ گرفته تا استفاده از برنامه های رایانه مکس کیو.دی. ای (ویرایش 11) استفاده شده است. نتایج نشان می دهد مسائل و مشکلات کتاب سال را می توان در حوزه های سیاست گذاری و برنامه ریزی، روندهای اجرایی و داوری دسته بندی کرد. همپوشانی جایزه کتاب سال با جوایز دیگر و مشخص نبودن جایگاه آن نسبت به جوایز دیگر، سبب کاهش شأن کتاب سال شده است. وابستگی بیش از حد جایزه به بدنه دولت هم از نظر مادی و هم از نظر سیاست گذاری، انتخاب دبیر علمی، داوران و... سبب شده تا در دوره های محدودی، شاهد دخالت های مسئولان فرهنگی در رأی و نظر داوران و همچنین معرفی برگزیدگان باشیم. اعتماد به جشنواره ها و جوایز مهم ترین اتفاقی است که می تواند در رشد و بالندگی و تأثیرگذاری آن ها مؤثر باشد و ضمن اقبال مردم و متولیان امر به جوایز، در ارتقا صنعت نشر تأثیرگذار باشد و مسئولان نهاد کتاب سال باید در این خصوص برنامه ریزی و سرمایه گذاری مناسب تری داشته باشند.
واکاوی فرایند بین نسلی ادغام فرهنگی مهاجران افغانستانی در جامعه ایران: یک مطالعه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۳
11 - 37
حوزه های تخصصی:
ایران در چهار دهه گذشته میزبان مهاجران خارجی، عمدتا افغانستانی و عراقی بوده است. ادغام فرهنگی فرایندی است که مهاجران دانش و استاندارهای فرهنگی را برای تعامل با جامعه میزبان به دست می آورند و درنتیجه این فرآیند، انگیزه های آنان برای ادغام تسهیل می گردد. هدف این مقاله، کندوکاو فرایند ادغام فرهنگی در بین مهاجران افغانستانی نسل اول و دوم در ایران است. پژوهش در چارچوب رویکرد برساخت گرا و روش تحقیق کیفی داده بنیاد اجرا شده است. شیوه نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی بوده و با 45 نفر مشارکت کننده مصاحبه نیمه ساختاریافته بعمل آمده است. داده های به دست آمده از مصاحبه در سه سطح کدگذاری اولیه، متمرکز و نظری مورد تحلیل قرار گرفت. در نهایت 10 مقوله اصلی از تحلیل داده ها کشف شد که عبارت است از: شگفت زدگی اولیه، شناخت، همانندی، اُخت شدن، همگرایی، دنبال کردن ارزش های مبدأ، تمایل به حفظ ارزش های مقصد محوریت زبان و مقاومت فرهنگی میزبان. مقوله هسته پژوهش "این همانی فرهنگی" کشف شد که 9 مقوله دیگر را تحت پوشش خود قرار می دهد. بر اساس نتایج تحقیق، همسان سازی (جذب) فرهنگی در بین مهاجران در یک فرایند بین نسلی شکل گرفته است.
کودک و فضای مجازی: تحلیل میانجیگری والدین در استفاده کودکان از اینترنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۲
201 - 228
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مطالعه شناخت تجربه های میانجیگری والدین در نسبت میان فرزندانشان و فضای مجازی است و بر این مبنا پرسش اصلی مطالعه این است که والدین چه راهبرد هایی برای میانجیگری و تنظیم استفاده کودکانشان از اینترنت به کار می گیرند؟ برای پاسخگویی به این سوالات مطالعه از «میانجیگری» به عنوان رویکردی مطرح در مطالعات رسانه ای استفاده شده است. نمونه های این مطالعه والدین کودکان 9 تا 12 سال بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و حجم نمونه نیز بر مبنای نمونه گیری تا اشباع نظری پیش رفت. متن مصاحبه ها پس از پیاده سازی با استفاده از نرم افزار مکس.کیو.دی.ای تحلیل مضمونی شد و داده ها زیر سه عنوان نگرش های والدین، استراتژی های والدین و چالش های والدین ارائه شدند. یافته کلیدی این پژوهش این است که درک محدود والدین از خطرات آنلاین و شکاف سواد دیجیتالی والدین و فرزندان نهایتا صلاحیت دیجیتال والدین را کاهش داده و آنچه با آن رو به رو هستیم بحران در میانجیگری والدین است.
تحلیل گفتمان پیام «محمد اشرف غنی» رئیس جمهوری سابق افغانستان به مناسبت عید قربان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۳
315 - 337
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق مطالعه و واکاوی پیام اشرف غنی به مناسبت «عید قربان»(1402) درباره آینده سیاسی افغانستان است. اهمیت تحلیل این پیام در این است که دوسال پس از خروج اشرف غنی از قدرت و تثبیت روزافرون حاکمیت طالبان، دارای نشانه هایی از ناامیدی و تغییر موضع وی در قبال آرایش سیاسی آینده است. در این تحقیق از روش سه مرحله ای نورمن فرکلاف در تحلیل گفتمان انتقادی استفاده شده است. نتایج تحقیق در سطح توصیف نشان می دهد که مولد متن به خوبی از ویژگی های صوری و زبان شناختی در راستای ایدئولوژی پیدا و پنهان خود بهره جسته است. در سطح تفسیر، نتایج نشان می دهد اشرف غنی از بافت موقعیتی و دینی عید قربان استفاده کرده تا خود را به نوعی «قربانی» صلح افغانستان جلوه دهد و فراتر از آن خود را در سطح ملی با برخی از شخصیت های ملی و تاریخی افغانستان«همپایه» سازد. در سطح تبیین، در رابطه با مناسبات قدرت و مبارزات سیاسی و ایدئولوژیک، اشرف غنی در گفتمان سیاسی خود با عنوان «راه سوم»، نوعی مرزبندی جدید از «خود» و «دیگری» در صحنه سیاسی افغانستان ترسیم می کند که براساس آن، وی با گروه طالبان در یک گروه و سایر بازیگران سیاسی در گروه «دیگری» قرار می گیرند. برمبنای این «غیریت» سازی است که ایدئولوژی پنهان این متن، یعنی ایدئولوژی«پشتون والی»، افشا می شود. بنابراین اشرف غنی متهم به «فرار» از کشور، ذیل گفتمان «راه سوم» مجددا در مقام یک «مُنجی» برای افغانستان برای رهایی از وضعیت و شرایط فعلی ظاهر می شود. لذا در مجموع پیام اشرف غنی را نمی توان در تضاد یا علیه ساختار قدرت فعلی (طالبان) در افغانستان دانست.
بازنمایی سینمایی بافت سیاسی ایران؛ تحلیل گفتمان انتقادی فیلم «آژانس شیشه ای»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۲
253 - 278
حوزه های تخصصی:
مقاله ی حاضر با بهره گیری از چارچوب تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف (که با سه مرحله ی توصیف، تفسیر و تبیین خود معروف است)، به بررسی بازنمایی بافت سیاسی در فیلم «آژانس شیشه ای» (حاتمی کیا، 1376) می پردازد و پس از معرفی گروه های سیاسی موجود در زمان تولید متن، در جهت مشخص کردن موضع گیری فیلم در میان گفتمان های رقیب شان را اقدام می کند.پس از تحلیل استخراج انواع گفتمان (و تفاسیر آنها از زمینه های موقعیتی و بینامتنی) و تبیین آنها، ادعا شده است که آژانس شیشه ای با یادآوری نقش «جناح چپ سنتی» در دهه ی اول بعد از انقلاب (مخصوصا در دفاع از کشور در مقابل دشمن خارجی بعد از تهاجم عراق)، به بازنمایی مظلومیت و حذف شدن اعضای آن از سال 68 به بعد می پردازد که «جناح راست سنتی» تسلط پیدا کرده و گروه های جدیدی از جمله «راست مدرن» و «چپ مدرن» در ایران پیدا شده اند. در نهایت این فیلم امید دارد طبقه ی حاکم، بازگشت چپ سنتی به قدرت را میسر کنند.
از تنها زیستی تا تنها ماندن؛ مقایسه دو گروه از زنان مجرد تنها در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۲
87 - 117
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر افراد زیادی از گروه های مختلف اجتماعی تنها زندگی می کنند که سهم زنان در این میان قابل توجه است. برخی از آنها به اختیار خود زیست تنها را انتخاب کرده اند و برخی دیگر به ناچار در زندگی تنها شده اند. در این پژوهش با رویکرد پدیدارشناختی، 28 زن هرگز ازدواج نکرده بالای 40 سال ساکن شهر تهران که به صورت اختیاری و یا اجباری تنها زندگی می کنند را به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و با آنها مصاحبه شد. یافته ها نشان داد زنان تنهازیست اختیاری افرادی هستند که تنها و مستقل زندگی کردن در دوران مجردی را به انتخاب خود برگزیده اند. آنها اکثراً با تحصیلات دانشگاهی، شاغل و دارای پایگاه اجتماعی و اقتصادی مناسبی هستند. این دسته از زنان تلاش می کنند با ارتقاء تحصیلات، مهارت آموزی و افزایش توانمندی ها، از خود تصویر یک زن مستقل، خودساخته و با اراده ارائه کنند. به عبارتی تا حدی با این ایده غالب در نئولیبرالیسم، که افراد ترجیح می دهند تنها باشند و روابط خود را با توجه به اولویت های خود تعریف و محدود کنند، همراهی می کنند. در مقابل زنان تنهازیست اجباری، افرادی هستند که خواسته و ناخواسته ازدواج نکردند و مجرد مانده اند که به دلیل فشارهای خانوادگی مجبور به جدا شدن از خانواده شده اند و یا با از دست دادن والدین و مهاجرت اجباری و ... در زندگی تنها مانده اند. آنها آمادگی کمتری برای مدیریت زندگی تک نفره دارند و در انتظار تغییر شرایط زندگی فعلی خود هستند و ازدواج را راهکار مناسبی در این زمینه می دانند. واژگان کلیدی: تنهازیستی، سبک زندگی، انتخاب، اجبار و پدیدارشناختی.
نقد کهن الگویی روابط اجتماعی در رمان های سیال ذهن ایرانی (مطالعه موردی: این سگ می خواهد رکسانا را بخورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر در تلاش است که با تحلیل رمان «این سگ می خواهد رکسانا را بخورد» به عنوان نمونه ای از رمان های سیال ذهن ایرانی دهه نود، به تبیین این مسأله بپردازد که چگونه کهن الگوها می توانند روابط اجتماعی را از پیش تعیین کنند؟ و چگونه می توان با شناخت کهن الگوها در راستای ارتباط فرد با خود، روابط اجتماعی را بهبود بخشد؟ بر این اساس، با کاربست نظریات یونگ و بهره گیری از روش نقد کهن الگویی، کهن الگوهای آنیما و آنیموس، نقاب، سایه، خود، رنگ، نماها و اعداد در راوی رمان تحلیل شده است. داستان با سقوط آنیمای روای (کاوه) اتفاق می افتد و در ادامه آنیمای خود را نه در رکسانا (همسرش) بلکه در سایه رکسانا (راحله) جستجو می کند، در خلال داستان با اعترافات خود، نقاب از صورت افتاده می شود، با سایه اش(مهران بنگی) مواجه می شود. سقوط رکسانا منجر به آشکار شدن سایه کاوه می شود. در واقع، کشف آنیموس رکسانا در سایه کاوه (مهران بنگی) و آنیمای کاوه در راحله (سایه رکسانا) منجر به خودآگاهی کاوه می شود. جسدی که از رکسانا برجای می ماند توسط سگ (سایه راحله) مورد حمله قرار می گیرد. کشف سایه راحله توسط کاوه، او را در توقف زمان (تنهایی به مثابه سقوط) رها می کند. . راوی به عنوان بازنمایی از تجربه جامعه، با شناخت ناخودآگاه جمعی خود ( منطقه ناشناخته شخصیت )، ارتباط با خود که سنگ بنای ارتباط اجتماعی است را از طریق خودگشودگی و گسترش منطقه گشوده شخصیت بهبود می بخشد و می تواند تعاملات اجتماعی مطلوب تری را با دیگری تجربه کند.
بررسی چالش های ایجاد و گسترش داستانسرایی فرارسانه ای در تولیدات رسانه ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۲شماره ۶۴
111 - 139
حوزه های تخصصی:
دیدگاه های تجاری و مدیریتی در مورد فرارسانه ای، این رویکرد را پاسخی برای تغییر شرایط بازار می بینند که به دفاع از مدل های تجاری قدیمی و روش های ارزش آفرینی پایان داده و آغازکننده شیوه های جدیدی است که در آن رضایت مخاطب در اولویت قرار دارد. از طرفی داستانسرایی فرارسانه ای را می توان یک الگوی تجاری برای تولیدکنندگان رسانه تلقی نمود که وضعیت موجود در بازارهای همگرا را موردمطالعه و هدف خود قرار داده اند. در دهه اخیر با ورود رسانه های نوینِ دیجیتال به ایران و شکل گیری مباحث همگرایی رسانه ای، لزوم و نیاز به پژوهش درزمینه فرارسانه ای بیش از قبل احساس می شود. در این پژوهش، با سنتز نظری همگرایی و داستانسرایی فرارسانه ای به دنبال واکاوی این فرم در تولیدات رسانه ای ایران و چالش های به کارگیری آن هستیم. این تحلیل به تولیدکنندگان و صاحبنظران حوزه رسانه ها کمک می کند تا بتوانند تولیداتی همسو باسلیقه و نیاز مخاطب داشته باشند. روش تحقیق کیفی و گردآوری داده های تحقیق از روش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با صاحبنظران حوزه رسانه های نوین انجام گرفته و با روش تحلیل مضمونی یافته های تحقیق در هشت مضمون اصلی و هفت مضمون فرعی دسته بندی شد. بر اساس نتایج تحقیق، چالش های ایجاد و گسترش داستانسرایی فرارسانه ای در تولیدات رسانه ای ایران عبارت اند از انحصارگرایی، عدم تولید محتوا باتوجه به ذائقه مخاطب، میزان تحقق همگرایی رسانه ای و داستانسرایی فرارسانه ای در ایران، نامناسب و ناکارآمد بودن زیرساخت ها و محدودیت های قانونی، تکثر نهادهای تنظیم گر، فقدان فرهنگ مشارکتی، نبود قوانین مالکیت فکری و معنوی و حق نشر، توجه نکردن به بخش خصوصی است.