سیمین ویسی

سیمین ویسی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۹ مورد از کل ۹ مورد.
۱.

بررسی تطبیقی دیدگاه های جوانان در مورد عدالت در فضای مجازی و سیاست گذاری ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عدالت توزیعی و رویه ای عدالت اطلاعاتی عدالت معرفتی فضای مجازی سیاستگذاری ها دیدگاه ها در مورد عدالت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 748 تعداد دانلود : 875
میان تعاریف روزمره عدالت و متون سیاستگذاری شکاف وجود دارد. هدف این پژوهش بررسی تعاریف عدالت در این دو ساحت به منظور رفع شکاف های احتمالی است. انواع تعریف شامل توزیعی، رویه ای، مراوده ای و معرفتی که از متون نظری استخراج شده بودند برای حساسیت نظری انتخاب شدند و از قو م نگاری مجازی و روش تحلیل تماتیک برای بررسی فضای مجازی و متون سیاستگذاری استفاده شد. نتایج نشان دادند که تعریف جوانان از عدالت عمدتا شامل عدالت توزیعی و رویه ای بوده و منطبق با تعریف کالایی گفتمان رسمی است، ضمن اینکه مرکزگرایی و تمایزگذاری در توزیع مواهب که در یافته های سیاستگذاری دیده می شوند، مورد نقد هستند. گرچه داده های فضای مجازی بر اهمیت عدالت اطلاعاتی و معرفتی برای جوانان تأکید داشتند اما عدالت اطلاعاتی یعنی قرار گرفتن جوانان در معرض اطلاعات و تصمیم-گیری ها، و عدالت معرفتی یعنی حضور جوانان در فرایند معناسازی در مورد عدالت و حضور داشتن آنان در فرایندهای تولید سیاست گذاری ها به ندرت در متون سیاستگذاری دیده شد. گرچه برخی از اسناد و مصوبات جوانان بر مشارکت جویی جوانان در امور مختلف تأکید کرده اند اما سیاست گذاری مدونی پیرامون حضور جوانان در تشکل ها، احزاب و سازمان های مردم نهادی که در سیاستگذاری های کلان نقش دارند صورت نگرفته است. سیاست گذاری های فرهنگی معطوف به جوانان نیز دچار مشکلاتی همچون بی توجهی به سبک زندگی های گوناگون، دیگری سازی به دلیل نگرش آسیب شناسانه که به پلیسی و قضایی کردن مسائل انجامیده و برون سپاری وظایف خویش هستند.
۲.

دیدگاه های جوانان درباره عدالت در فضای مجازی فارسی زبان (سنخ ها، استراتژی ها و پیامدها)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 261 تعداد دانلود : 399
هدف ما در این پژوهش شناخت سنخ ها، استراتژی ها و پیامدهای برساخت عدالت است. بیشترین تعاریف عدالت توسط جوانان و در فضای مجازی ایرانی صورت می گیرد. ازاین رو روش اصلی قوم نگاری مجازی است و داده ها به وسیله خوانش نشانه شناسی و تحلیل مضمونی تحلیل شدند. سنخ ها شامل عدالت عاملانه/منتقدانه، مسئولانه، اتوپیایی، فردگرایانه و ملی/فراملی هستند. عدالت توزیعی، رویه ای و مراوده ای بیشترین بازنمایی رادارند. عدالت معرفتی گرچه به صورت مستقیم بیان نمی شود اما در بیشتر تعاریف به چشم می خورد. میان برخی ابعاد تعریف اسلامی عدالت با تعاریف مارکسیستی و حقوق بشری و لیبرالیستی از عدالت شباهت هایی مشاهده می شود، گرچه تعریف اخیر به طور هم زمان بر فردگرایی نیز تأکید دارد. استراتژی هایی همچون تجمیع تعاریف عدالت، شمایل سازی، نقش قدرت با انواع گفتمان ها و مقاومت در برابر آن در فضای مجازی وجود دارد که منجر به تعاریف نخبه گرایانه از عدالت، عاملیت مجازی کاربران به خاطر نبود امکان مستقیم برای چانه زنی باقدرت، دیگری سازی های دوگانه، مقاومت در برابر دیگری سازی ها و رواج عواطف منفی شده است. خلأ فضا برای گفتگو میان جوانان با یکدیگر و نیز قدرتمندان پیرامون عدالت احساس می شود.
۳.

فهم ساختار عاطفی جامعه ایرانی از دریچه فضای مجازی: بسوی ارایه یک نظریه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ساختار عاطفی ریموند ویلیامز الگوی رسوبی الگوی مسلط الگوی نوظهور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 982 تعداد دانلود : 121
فضای مجازی پویایی ها و نظم عاطفی جدیدی را در متن زندگی روزمره برقرار ساخته است. با هدف بررسی تأثیرات شبکه های اجتماعی بر ساختار عاطفی ایرانیان داده های بدست آمده از قوم نگاری مجازی مورد تحلیل مضمونی قرار گرفتند. بر اساس یافته ها الگوهای رسوبی مشاهده شده الگوهای اسطوره ای (گذشته طلایی و کاریزما بخشیدن به سردسته ها)، الگوهای مربوط به خانواده (عشق و غیرت ورزی) و الگوی چالش با قدرت (اصالت، عدالت و طنز) را شامل می شوند. همچنین شاهد گسترش الگوهای مسلطی همچون امید عمومی، سیطره بیشتر کدهای زبانی مسلط و دخالت های مستقیم و غیرمستقیم گفتمان رسمی در فضا هستیم. الگوهای نوظهور نیز به اشکال صورت های فردی (خودتحقق بخشی ها و صورت های جمعی) (گسترش جامعه مدنی و جریان های عقلانی) و نیز ملغمه عواطف مثبت و منفی مانند تروماسازی، خشم حاصل از ناکامی، خشم مطلق گرایانه، تجمیع سطوح ملال، عمومی شدن اضطراب های فردی و صورت های مختلف شفقت ورزی دیده می شوند. در نهایت ویژگی هایی به ساختار احساس ویلیامز اضافه شدند که شامل عمومی شدن امر شخصی، روزمره شدن و به سطح آمدن الگوهای رسوبی، فردی/ جمعی شدن، محلی/ جهانی شدن، قدرت/ مقاومت، رابطه دیالکتیکی با ساختارهای کلان، عملگرایی/ انفعال و هم افزایی درون و میان الگوهای سه گانه هستند.
۴.

عدالت معرفتی در بین جوانان: از فضای مجازی تا سیاست گذاری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 197 تعداد دانلود : 274
یکی از مهم ترین مسائل جامعه ایرانی بحث عدالت است. مبحث اصلی مقاله حاضر، عدالت معرفتی و شکاف میان تعاریف آن در زندگی روزمره و سیاست گذاری هاست. صفحات افراد جوان در شبکه های اجتماعی اینستاگرام، توئیتر، فیسبوک (متا)، یوتیوب و تلگرام به صورت هدفمند انتخاب شده اند و به قوم نگاری مجازی، تحلیل مضمون و نشانه شناختی آن ها پرداخته ایم. از سوی دیگر، متون سیاست گذاری نیز تحلیل مضمون شدند. یافته های فضای مجازی بی عدالتی معرفتی هرمنوتیکی را تأیید می کنند؛ شاهد دو نوع دیگری سازی در فضا هستیم که اولی نخبه گرایانه و دومی مبتنی بر خوانش گفتمان حاکم از معیار بودن است که افراد سعی در مقابله با آن ها دارند. پیامدهای این دیگری سازی ها شامل تباین میان احکام رسمی و نظرات مردم، قطبی شدن جامعه، بی صدایی و مسئله آمیزشدن امر تفاوت است. عدالت معرفتی در دو سطح ملی و فراملی که با یکدیگر در پیوندند نیز خود را در داده ها آشکار ساخت. بررسی اسناد سیاست گذاری مربوطه مؤید کافی نبودن زمینه های مشارکت جوانان در تصمیم گیری های کلان، بی توجهی به سبک زندگی های گوناگون، دیگری سازی، نگرش آسیب شناسانه و پلیسی و قضایی کردن مسائل است. به نظر می رسد با رفع نواقص برنامه های موجود و عملیاتی سازی آن ها، بهره گیری از ظرفیت علمی دانشگاه ها و حرکت از تفکر پرتگاهی از طریق راهبردهای پیوندزدایی و کثرت رادیکال بتوان شاهد رفع بی عدالتی معرفتی به خصوص در میان جوانان بود.
۵.

آثار پاندمی کوید 19 بر ساختار عاطفی در آئینه شبکه های اجتماعی مجازی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 918 تعداد دانلود : 392
ساختار عاطفی هر جامعه بخش پویای فرهنگی آن جامعه را تشکیل می دهد. به رغم آثار عمیق و فراگیر این شبکه های عاطفی بر متن اجتماعی و تعاملات روزمره، به ندرت در فضای علوم اجتماعی ایرانی، مطالعه ای کیفی بر روی ساختار عواطف جامعه انجام می شود. پاندمی کرونا در چند ماه گذشته توانسته بر ساختار عاطفی جامعه ایرانی، به ویژه امید و اضطراب، تأثیرات مهمی بگذارد. فضای مجازی به عنوان فضایی که ادامه فضای واقعی است به خوبی این تغییرات را نشان می دهد. مقاله حاضر با اتکا به قوم نگاری مجازی، نشانه شناسی و تحلیل تماتیک نشان می دهد که شیوع ویروس کرونا باعث شده است بیش از پیش و در ادامه ساختارهای عاطفی واقعی جامعه، در فضای مجازی امید جمعی در برابر امید عمومی قرار بگیرد. بر اساس نتایج، امیدورزی انتقادی بیشتر به سمت امیدورزی اتوپیایی و نیز کارناوالی شدن فضا میل کرده است. با این وجود رگه هایی از امیدورزی عاملانه، که البته گاه به انحراف کشیده می شود، در فضا دیده می شود. اضطراب به عنوان عاطفه ای که در برابر امید و به ویژه امید جمعی قرار می گیرد، با افزایش کرونا افزایش چشمگیری داشته است. از آنجایی که افزایش ترس های ساختاری به امید عاملانه منجر نمی شود بر ناکامی ها و ملال و اضطراب وجودی افزوده است. حتی تبدیل اضطراب وجودی به اضطراب بصری نتوانسته از شدت آن بکاهد. در نهایت اضطراب ناشی از کرونا تبدیل به انزجار نسبت به تمام افراد جامعه و به دنبال آن افزایش اضطراب نیز می شود.
۶.

مردانگی های ایرانی در فضای مجازی: سنخ ها، گفتمان ها و منازعات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سنخ های مردانگی گفتمان های مردانگی مردانگی فعال ضد تبعیض مردانگی هژمونیک جدید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 686 تعداد دانلود : 864
مردانگی به عنوان قالبی ارزشی، هنجاری و رفتاری به درجات زیادی برآمده از روابط گفتمانی است. بسط شبکه های اجتماعی مجازی در دهه اخیر زمینه تکثر و صف آرایی گفتمان های رقیبی از مردانگی را مهیا ساخته است. با اتکا به روش قوم نگاری مجازی و تحلیل نشانه شناختی و مضمونی به دنبال شناسایی سنخ های مردانگی در فضای مجازی، گفتمان های حاکم بر آن ها و روابط میان آن ها هستیم. سنخ های اصلی استخراج شده شامل مردانگی هژمونیک، هم دست، فرودست و حاشیه ای و خرده سنخ های آن ها هستند. صورت بدیل مردانگی فعالِ ضدِ تبعیض با آرمان برابری دو جنس و صورت بریکولاژگونه (هم پیوندی) مردانگی هژمونیک جدید نیز شناخته شد که به دنبال ترکیب عناصر مردانگی هژمونیک سنتی با عناصر جدیدتر برای تداوم بخشیدن به تفوق مردانه است. سنخ ها جهانشمول و برخی نیز بومی بودند. مردان ایرانی در زمینه پیچیده فرهنگی-تاریخی و نیز ساختارهای اقتصادی و سیاسی موجود دست به ترکیب عناصر هویتی خویش می زنند. بنابراین سلسله مراتب میان انواع مردانگی، کنشگری های آن ها در مواجهه با یکدیگر و سایر صورت ها و نیز در مواجهه با ساختارهای کلان، بصورت قدرت/ مقاومت و تاکتیک/ استراتژی، و نیز برخی مکانیسم های آن ها پیچیدگی های بیشتری یافته و صورت ایرانی پیدا کرده اند.
۷.

مطالعه کیفی نوع شناسی و عقلانیت حاکم بر سازمان های مردم نهاد (مورد مطالعه: محله هرندی در تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دروازه غار محله هرندی تهران نوع شناسی سمن ها بر مبنای سرشت و کارکرد انواع عقلانیت حاکم بر سمن ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 149 تعداد دانلود : 808
محله هرندی به دلیل آسیب های اجتماعی فراوان، عرصه ای برای ورود سازمان های مردم نهاد متعدد است که فرصت ها و البته تهدیدهایی را موجب شده اند. پژوهش حاضر حاصل 18 ماه مطالعه میدانی با هدف نوع شناسی سمن ها در هرندی بر اساس ماهیت، کارکردها و شناسایی عقلانیت حاکم بر آنها است. بدین منظور به مشاهده، مصاحبه و تشکیل گروه های بحث متمرکز با ساکنان و 14 سمن فعالِ محله پرداختیم. نتایج تحقیق نشان می دهند که، از نظر نوع شناسی، سمن های محله هرندی در دسته سمن های «دیگر منفعت بخش» قرار می گیرند. کارکرد عمده آنها که شامل کارکرد یادگیری است، به سبب آنکه نتوانسته اند مجموع دانش و اطلاعات خود را انباشته و به نسل یا گروه های دیگر منتقل سازند، دچار ضعف های جدی است. توانمندسازی نیز معمولاً بصورت کامل اتفاق نیفتاده و افراد به بازار کار متصل نمی شوند. سازمان های مردم نهاد حاضر در هرندی به عنوان نمونه ای از این نوع سازمان ها در کشور هنوز نتوانسته اند به عنوان نماینده بخش سوم، نسبت و رابطه خود را با اجتماع محلی مشخص سازند. بنابراین بازبینی در نوع شناسی سمن ها بویژه بر اساس کارکرد و عقلانیت سازمانی حاکم بر آنها تا حد زیادی می تواند موجب کاهش این نقیصه شود.
۸.

مطالعه جامعه شناسانه تحقق فضای همکاری در سازمان های مردم نهاد (مورد مطالعه: محله هرندی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سازمان های مردم نهاد همسوسازی سمن ها فضای همکاری سمن ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 622 تعداد دانلود : 816
سازمان های مردم نهاد[1] تجلی اعتماد و تعدیل کننده فعالیت های کلان اقتصادی و سیاسی هستند اما در صورت ورود بدون برنامه و یا تداخل فعالیت هایشان با یکدیگر و یا با دولت، ممکن است به تهدیدی برای جامعه بدل گردند. در محله هرندی (دروازه غار سابق) تهران، به واسطه وجود انواع آسیب های اجتماعی، سمن [2]های متعددی با هدف تقلیل مشکلات بدان ورود یافته اند. اما به رغم دستاوردهای حاصل شده توسط این سمن ها، وجود تداخ ل ها و موازی کاری های بسیار، خود مشکلات جدیدی را در محله رقم زده است. این پژوهش با انجام مطالعات نظری در کنار انجام مشاهده و مصاحبه های عمیق و نیمه ساخت یافته و همچنین تشکیل گروه های بحث متمرکز با ساکنان محله و سمن ها، به دنبال آن است مدل بررسی فضای همکاری نهادهای مدنی را بر اساس سه سطح توافقی (ارزش ها) و تضادی (رژیم های حقیقت متضاد) و تفسیری (نمادها) مطرح کند و در نهایت الزامات ایجاد فضای همکاری در میان سمن های محله هرندی را ارائه نماید. بر اساس مدل پیشنهادی مهم ترین ویژگی های فضای همکاری در میان سازمان های مردم نهاد محله هرندی شامل وجود زمینه های همسوسازی علی رغم وجود رقابت فزاینده میان آنها، غلبه نگاه های مبتنی بر فهم متعارف بر نگرش های علمی، پراکنده بودن منابع هنجاربخش پیرامون حقوق بشر و اصول روانشناختی و مانند این، غلبه ارزش های مادی و بیرونی مانند توجه به حقوق و درآمد و ساختمان و مانند این، توجه کمتر بر ارزش های عاطفی همچون تعامل با سایر سازمان های مردم نهاد، توجه کمتر بر ارزش های شناختی همچون خلاقیت و آموختن دانش های جدید بودند. <strong>    [1] NGOs <sup> <sup>[2]</sup> </sup>سمن = سازمان مردم نهاد

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان