فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱٬۰۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
آزمون مدل ارزش در معرض ریسک برای پیشبینی و مدیریت ریسک سرمایهگذاری
حوزه های تخصصی:
در تحقیق حاضر، به منظور پیش بینی و مدیریت ریسک سرمایهگذاری در بورس اوراق بهادار تهران، از روش ارزش در معرض ریسک پارامتریک استفاده شده است. روش کار تا اندازه زیادی بر اساس متدولوژی ریسک متریک طراحی شده است. برای این منظور، بازده لگاریتمی شاخص بازده نقدی و قیمت بورس تهران از ابتدای سال 1378 تا پایان شهریور ماه 1384 به صورت روزانه محاسبه شده است. بازده واقعی در فاصله سالهای 1378 تا 1380 به عنوان مشاهدات تاریخی پایه مورد استفاده قرار گرفته و پیشبینی نوسانات بازده و ارزش در معرض ریسک برای دوره زمانی ابتدای سال 1381 تا پایان شهریور 1384 به صورت روزانه انجام پذیرفته است. برای پیشبینی نوسانات بازده از دو روش میانگین موزون متحرک نمایی و میانگین متحرک ساده استفاده شده است. مقدار ارزش در معرض ریسک در سه سطح اطمینان 95، 97.5 و 99 درصد محاسبه شده است. برای بررسی کفایت دقت پیشبینیها، آزمون نسبت شکستهای کوپیک را بکار بردهایم. نتایج حاصل نشان میدهد پیشبینیهای حاصل با استفاده از هر دو روش میانگین متحرک ساده و میانگین متحرک نمایی در سطح اطمینان 95 درصد قابل اتکا بوده و در سطوح اطمینان بالاتر (97.5 و 99 درصد) مناسب نمیباشد. نهایتا پس از لحاظ کردن شاخص جذر میانگین مجذور خطا به عنوان شاخص خطای پیشبینیها، روش میانگین موزون متحرک نمایی به عنوان شاخص نهایی پیشبینی و مدیریت ریسک سرمایهگذاری در بورس تهران معرفی میگردد. شاخص اخیر در سطح اطمینان 95 درصد معتبر بوده و با انتخاب ضریب هموارسازی 9047/0 = بهینه است.
بررسی معیارهای مالی ارزیابی عملکرد مدیریت در ارزش آفرینی برای سهامداران با تاکید بر معیارهای اقتصادی
منبع:
حسابدار ۱۳۸۷ شماره ۲۰۰
حوزه های تخصصی:
در آستانه قرن بیست و یکم میلادی، اقتصاد اکثریت کشورها به سمت خصوصی سازی و مشارکت آحاد جامعه در تامین سرمایه مورد نیاز شرکت ها سوق یافته، به گونه ای که این امر موجب پیدایش شرکت های ملی و چند ملیتی نیز گردیده است....
کاربرد ماشین بردار پشتیبان در پیشبینی درماندگی مالی شرکتها با استفاده از نسبتهای مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از نسبت های مالی برای پیش بینی درماندگی مالی یا ورشکستگی شرکت ها، همیشه مورد توجه دانشگاهیان و بنگاه های اقتصادی، بویژه بانک ها و سایر نهادهای مالی بوده است. پیش بینی به موقع می تواند تصمیم گیران را در یافتن راه حل و پیشگیری از درماندگی مالی، یاری نماید. همچنین، این مدل ها کاربرد بسیار زیادی در رتبه بندی اعتباری و نحوه توزیع تسهیلات بانکی دارد. همواره سعی شده است تا دقت پیش بینی این مدل ها با استفاده از روش های پیشرفته تر بهبود یابد. در این پژوهش که هدف اصلی آن بررسی کارایی استفاده از ماشین بردار پشتیبان (SVM) در پیش بینی درماندگی مالی شرکت ها بوده است، نتایج مدل SVM در مقایسه با مدل آماری رگرسیون لجستیک (LR) بررسی شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که در پیش بینی درماندگی مالی شرکت ها، مدل SVM نسبت به مدل LR بطور معناداری، از دقت کلی بیشتری برخوردار است. بررسی های انجام شده نشان می دهد که مدل SVM نسبت به مدل LR، نه تنها از دقت کلی بهتری برخوردار است، بلکه توانایی بالاتری نیز در تعمیم پذیری دارد.
ارتباط بین ارزش افزوده اقتصادی پالایش شده (REVA) و بازده سهام تعدیل شده بر اساس ریسک
حوزه های تخصصی:
صاحبنظران مالی به دلیل انتقادات وارد شده بر EVA ، شکل پالایش شده ای از آن را مطرح می کنند که به جای تأکید بر قابلیت اتکاء اطلاعات بر مربوط بودن آنها تأکید می کند. به عبارت دیگر این معیار هزینه فرصت منابع بکارگرفته شده را بر مبنای ارزش بازار آنها محاسبه می کند و تحت عنوان REVA موسوم است که تحقیق حاضر درصدد مطالعه محتوای اطلاعاتی و قابلیت توضیح دهندگی آن برای معیارهای مختلف بازده سهام تعدیل شده براساس ریسک، RVOL، RVAR) ( بوده است. با استفاده از جامعه آماری دردسترس که شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده است، آزمون فرضیات تحقیق بر روی 50 شرکت فعال معرفی شده برای دوره تحقیق انجام شد و شدت همبستگی بین متغیرهای تحقیق و قابلیت توضیح دهندگی REVA برای تغییرات هرکدام از معیارهای بازده سهام تعدیل شده براساس ریسک ، RVOL، RVAR) (مورد آزمون قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان می دهد که بین REVA و معیارهای بازده سهام تعدیل شده براساس ریسک رابطه همبستگی ضعیف مثبت وجود دارد و اینکه، (بازده تفاضلی یا غیرعادی سهام)، RVAR (بازده سهام تعدیل شده براساس ریسک کل) و RVOL (بازده سهام تعدیل شده براساس ریسک سیستماتیک) به ترتیب دارای بیشترین میزان همبستگی با REVA می باشند یعنی
بررسی توانایی نسبت های مالی در پیش بینی بحران مالی: تحلیل لاجیت
حوزه های تخصصی:
با استفاده از تکنیک های چندمتغیره آماری همچون رگرسیون لوجستیک، به بررسی نقش داده های حسابداری در ایجاد یک مدل به منظور پیش بینی بحران مالی بر روی نمونه ای متشکل از 279 شرکت- سال (104 شرکت بحران زده و 175 شرکت بدون بحران مالی) پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی 1386- 1382 پرداخته شد. معیار مورد استفاده به منظور تمیز شرکت های بحران زده از شرکت های بدون بحران مالی، ماده 141 قانون تجارت می باشد. به منظور بررسی، 10 نسبت مالی به عنوان پیش بینی کننده های بالقوه بحران مالی انتخاب گردید. عملکرد مدل در طبقه بندی شرکت های نمونه مناسب بود و صحت طبقه بندی مدل از 9/84 درصد تجاوز نمود. همچنین نتایج نشان داد که مدل، توانایی پیش بینی بحران مالی را داشته و می تواند به حسابرسان، مقامات مجاز مالیاتی و سیستم بانکی کمک نمایند.
محافظه کاری در گزارشگری مالی: بررسی رابطه عدم تقارن زمانی سود و MTB بهعنوان دو معیار ارزیابی محافظه کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق «عدم تقارن زمانی سود»به عنوان معیاری برای سنجش محافظه کاری در گزارشگری مالی مورد بررسی قرار گرفته است. مبانی این معیار بر پایه یک دیدگاه سود و زیانی است و چارچوب آن بر شالوده تعریفی از محافظه کاری استوار گشته است که امروزه در دنیا مطرح می باشد. بر اساس این تعریف،«محافظه کاری به عنوان تمایل حسابداران جهت نیاز به درجه بالاتری از تأییدپذیری برای شناسایی اخبار خوب در سود نسبت به اخبار بد[2]» معرفی می شود. این بدین معنی است که محافظه کاری موجب می گردد، واکنش سود نسبت به اخبار بد به هنگام تر از واکنش سود نسبت به اخبار خوب باشد. از این رو، همواره عدم تقارنی در واکنش به هنگام سود نسبت به اخبار خوب و بد بوجود می آید که به عنوان معیاری برای سنجش محافظه کاری مورد استفاده قرار می گیرد.برای بررسی عدم تقارن زمانی سود، رابطه این معیار با «نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام (MTB)» به عنوان معیار شناخته شده ای از محافظه کاری، مورد بررسی قرار گرفته است. با استفاده از اطلاعات صورت های مالی و قیمت های سهام 100 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1375 تا 1385 و با بهره گیری از روش تجزیه و تحلیل رگرسیون خطی چندمتغیره،، نتایج تحقیق دلالت بر وجود یک رابطه منفی بین عدم تقارن زمانی سود و نسبت MTB به عنوان دو معیار سنجش محافظه کاری دارد که از نظر آماری معنی دار است. هر چه دوره برآورد معیار عدم تقارن زمانی سود طولانی تر شود، این رابطه نیز منفی تر می شود.
رویکردهای تصمیم گیری اخلاقی مدیران مالی شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، شناسایی رویکردهای تصمیم گیری اخلاقی مدیران مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و عوامل مختلف تاثیرگذار بر آنهاست. به منظور رسیدن به این هدف، تعداد دوازده فرضیه تدوین شده است. در شش فرضیه اول، رویکردهای تصمیم گیری اخلاقی شامل منفعت گرایی، تفسیری، غیراخلاقی، مذهبی، وظیفه شناسی و عمل گرایی بررسی می شود. هدف شش فرضیه بعدی، شناسایی عوامل احتمالی تاثیرگذار بر این رویکردها است.
داده های مورد نیاز برای تجزیه و تحلیل آماری فرضیه های پژوهش از 63 شرکت و با استفاده از پرسشنامه ای حاوی 24 سوال گردآوری شد. نتایج آزمون شش فرضیه اول نشان داد که مدیران مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، به رویکردهای تصمیم گیری اخلاقی منفعت گرایی، مذهبی و وظیفه شناسی معتقد هستند اما رویکردهای تصمیم گیری اخلاقی تفسیری، غیراخلاقی و عمل گرایی را باور ندارند. افزون بر این از نظر مدیران مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، قویترین رویکرد تصمیم گیری اخلاقی، منفعت گرایی و ضعیف ترین آن، عملگرایی است. سرانجام، تجزیه و تحلیل آماری فرضیه های هفتم تا دوازدهم پژوهش نشان داد که به جز تاثیر متغیر سن بر رویکرد مذهبی، سایر عوامل مفروض که انتظار می رفت رویکردهای تصمیم گیری اخلاقی مورد بررسی را تحت تاثیر قرار دهد از نظر آماری معنادار نبود
مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای - تئوری و شواهد
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله توضیح منطق مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای با تمرکز بر پیش بینی های آن درباره ریسک و بازده مورد انتظار می باشد. در این مطالعه تاریخچه تحقیقات تجربی اولیه و اخیر در زمینه مدل قیمت گذاری های سرمایه ای و دیدگاه های مطرح شده در رابطه با ضعف های مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای بررسی شده است...
تاثیر ساختار سرمایه بر نرخ بازده سهام و درآمد هر سهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی رابطه بین مالکیت نهادی سهام و مدیریت سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر برای فراهم آوردن شواهدی در ارتباط با نقش سرمایه گذاران نهادی از این منظر که آیا مالکیت نهادی سهام بر شیوه مدیریت سود شرکت تاثیر دارد، صورت پذیرفته است. در مطالعات پیشین، پیرامون رابطه بین سرمایه گذاران نهادی و مدیریت سود، فرض شده است که شرکت ها دارای توانایی یکسانی برای ایجاد اقلام تعهدی غیر عادی به منظور مدیریت سود می باشند و تاثیر عوامل حاکمیت شرکتی در توانایی مدیران برای مدیریت سود، نادیده گرفته شده است. سرمایه گذاران نهادی، کیفیت حاکمیت شرکتی را در گزارشگری مالی بهبود می بخشند. شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ، جامعه آماری تحقیق حاضر را تشکیل می دهند. دو نوع آزمون مختلف شامل آزمون همبستگی و آزمون رگرسیون مقطعی چندگانه، برای بررسی ارتباط بین مدیریت سود و مالکیت نهادی مورد استفاده قرار گرفته است. به طور کلی نتایج این تحقیق بیانگر وجود رابطه منفی معنادار بین سطح مالکیت نهادی و تمرکز آن با مدیریت سود می باشد.
بررسی تاثیر سرمایه فکری بر عملکرد مالی جاری و آینده شرکت های پذیرفته شده در بورس و اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه بازار کارا و مالی رفتاری
حوزه های تخصصی:
حجم گستردهای از تحقیقات بازار سرمایه به فرضیهی بازارکارا جهت تبیین رفتار قیمتها پرداخته است. اوایل دههی70 میلادی نظریه بازارکارا به بیشترین کاربرد خود در مطالعات دانشگاهی رسید، بیشتر مدلهای مالی درآن زمان به بررسی رابطهی قیمت داراییها و متغیرهای کلان اقتصادی پرداخته، با استفاده از نظریه انتظارات عقلایی سعی در مرتبط کردن علوم مالی و اقتصادی در یک نظریهی جذاب داشتند، اما وجود برخی شواهد تجربی مانند استثناهای بازار که توسط مدلهای رایج فرضیهی بازارکارا قابل تبیین نبودند، زمینهساز پیدایش نظریهای به نام مالی رفتاری گردید. مالی رفتاری شامل بخش گستردهای از جنبههای روانشناسی و علوماجتماعی است که تناقض زیادی با فرضیهی بازار کارا دارد. این مقاله به بررسی استثناهای بازار کارا و شواهد تجربی آن و نقش مالی رفتاری در تبیین آن می?پردازد.
بررسی رابطه بین نسبتهای بدهی با اجزاء منتخب صورت جریان وجوه نقد
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر ارتباط بین نسبت های بدهی با اجزای منتخب صورت جریان وجوه نقد را مورد بررسی قرار داده است. بدان سبب استفاده مطلوب از منابع مالی از جمله مسائلی است در تصمیم گیری مدیریت حائز اهمیت می باشد. یکی از راه هایی که مدیریت را در این امر یاری می نماید، استفاده از صورت جریان وجوه نقد است که توانایی واحد تجاری در خلق جریان های نقدی، استفاده از فرصت های سرمایه گذاری و ایفای تعهدات را مشخص می سازد. جامعه آماری پژوهش شامل واحدهای تجاری پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1382تا 1386 است. به منظور بررسی ارتباط بین وجوه نقد حاصل از فعالیت های عملیاتی، سرمایه گذاری و تامین مالی با نسبت های بدهی از آزمون های همبستگی، آماره دوربین واتسون، آزمون های گرافیکی CUSUM و CUSUMSQ استفاده شده است. نتایج پژوهش آشکار می سازد که بین نسبت های بدهی جاری به حقوق صاحبان سهام، بدهی جاری به کل دارایی ها، بدهی بلند مدت به حقوق صاحبان سهام، بدهی بلند مدت به کل دارایی ها، کل بدهی ها به کل دارایی ها، کل بدهی به حقوق صاحبان سهام و با اجزاء منتخب صورت جریان وجوه نقد، ارتباط معنی داری وجود دارد و از بین نسبت-های مطرح شده ، نسبت بدهی بلندمدت به حقوق صاحبان سهام، دارای اثر مثبت و معناداری با جریان های نقد حاصل یا مصرف شده عملیاتی، سرمایه گذاری و تامین مالی است.
رابطه سود و جریانهای نقدی با ارزش شرکت در چارچوب مدل چرخه عمر
حوزه های تخصصی:
بررسی ادبیات حسابداری در سالهای اخیر نشان میدهد که همواره جدال نظری میان طرفداران حسابداری تعهدی که از سود به عنوان معیار بهتر عملکرد شرکت دفاع میکنند و طرفداران حسابداری نقدی که جریانهای نقدی را به عنوان معیار برتر عملکرد میشناسند، در جریان بوده است. در عین حالیکهFASB در بیانیه شماره یک خود سود تعهدی را به عنوان معیار مطلوب عملکرد شرکت در مقایسه با جریانهای نقدی میشناسد و همچنین بسیاری از تحقیقات انجام شده در بازارهای سرمایه رابطه قویتر سود و ارزش بازار شرکت را تائید مینماید؛ معهذا طرفداران حسابداری نقدی اهمیت و کارایی حسابداری تعهدی را به چالش میکشند و روی آوردن به روشهای مبتنی بر جریانهای نقدی را برای تجزیه و تحلیل اوراق بهادار توصیه میکنند. در این پژوهش برای پاسخ به این پرسش که کدام یک از دو معیار عملکرد، سود یا جریانهای نقدی، محتوای اطلاعاتی بهتری درباره ارزش یک شرکت فراهم مینمایند، رابطه سود و جریانهای نقدی با ارزش شرکت در چارچوب چرخه عمر مورد بررسی قرار گرفته است. یافتههای این تحقیق نشان میدهد در دوره رشد و افول همبستگی جریانهای نقدی با ارزش شرکت به شکل معناداری قویتر از همبستگی سود با ارزش شرکت است. همچنین نتایج این تحقیق موید آن است که در دوره بلوغ محتوای اطلاعاتی سود به شکل معناداری بیشتر از محتوای اطلاعاتی جریانهای نقدی است .
تراز پرداختهای خارجی
منبع:
حسابدار ۱۳۶۴شماره ۷
حوزه های تخصصی:
بررسی کاربرد مدلهای پیشبینی ورشکستگی آلتمن و فالمر در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیش بینی ورشکستگی یکی از موضوعات اصلی طبقه بندی شرکت هاست. مالکان، مدیران، سرمایه گذاران، اعتباردهندگان، شرکای تجاری و همچنین موسسات دولتی علاقمند به ارزیابی وضعیت مالی شرکت هستند زیرا در صورت ورشکستگی هزینه های زیادی به آنها تحمیل می شود.امروزه مدل های مختلفی برای پیش بینی ورشکستگی مورد استفاده قرار می گیرد. هدف این مطالعه،ارائه مبانی تئوریکی تحقیق و مقایسه نتایج حاصل از به کارگیری مدل های آلتمن و فالمر جهت پیش بینی ورشکستگی شرکت ها می باشد. از این رو داده های جمع آوری شده برای سال های 1379 تا 1383 مورد آزمون قرار گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها روش های آماری باینومیال ناپارامتریک مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاصله حاکی از آن است که در پیش بینی یک شرکت،تفاوت معنی داری بین نتایج دو مدل وجود دارد. همچنین مدل آلتمن در پیش بینی ورشکستگی محافظه کارانه تر از مدل فالمر عمل می کند.
بررسی نحوه توزیع آماری نسبت های مالی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، نحوه توزیع آماری نسبت های مالی و سودمندی روش های تبدیل داده ها و حذف مشاهده های پرت در نزدیک نمودن توزیع نسبت های مالی به توزیع نرمال، بررسی شده است. داشتن اطلاعاتی در این زمینه، می تواند در انتخاب نوع ابزارهای آماری موثر باشد. یکی از مشکلات آماری در تجزیه و تحلیل نسبت های مالی، مساله انتخاب تکنیک های آماری با توجه به توزیع نسبت ها است. هنگام به کارگیری نسبت های مالی، اغلب توزیع داده ها نرمال فرض شده و از روش های پارامتریک استفاده می شود، اما اطلاعات اندکی در زمینه ویژگی های توزیع نسبت های مالی وجود دارد. این پژوهش با استفاده از آزمون های کولموگوروف - اسمیرنوف و شپیرو - ویلک به آزمون فرضیه ها برای نمونه پژوهش در دوره زمانی 1384-1380 می پردازد. در این پژوهش، سه فرضیه اصلی و دوازده فرضیه فرعی طراحی و مورد آزمون قرار گرفت. نمونه آماری شامل 145 شرکت است که از میان هفت صنعت از بزرگ ترین صنایع بورس اوراق بهادار تهران انتخاب شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که فرض نرمال بودن برای نسبت های مالی قابل قبول و منطقی نیست. حتی، پس از حذف مشاهده های پرت و تبدیل داده ها نیز نسبت های مالی از توزیع نرمال تبعیت نکرده است. البته، حذف مشاهده های پرت و تبدیل داده ها تاثیر بسزایی در کاهش ضریب چولگی و کشیدگی نسبت های مالی داشته و توزیع نسبت های مالی را به توزیع نرمال نزدیک ساخته است.