فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۷۲۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
سرمایه گذاران در صورتی نقدینگی خود را به سمت مشارکت در تولید سوق می دهندکه مطمئن شوند بازگشت سرمایه بالا و ریسک پایینی خواهند داشت. از این جهت سرمایه گذاران همواره به دنبال ابزارهای مطمئنی جهت ارزیابی سهام در بورس اوراق بهادار هستند. به همین دلیل دراین تحقیق سعی شده به بررسی ارتباط نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار سهام عادی واندازه شرکت با سودآوری سهام عادی پرداخته شود تا در صورت وجود رابطه از آن به عنوان یکی از ابزارهای ارزیابی سهام استفاده گردد. برای انجام این تحقیق از مدل فاما و فرنچ استفاده شده است.
روش تحقیق، روش همبستگی می باشد و جامعه آماری این تحقیق شرکت های فعال در صنعت قند پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی سالهای 82-84 می باشد. ابزار گردآوری اطلاعات مشاهده اطلاعات موجود در بورس اوراق بهاداربوده است.و برای آزمون فرضیه ها از آزمونهای آماری همبستگی استفاده گردیده است.
نتایج بدست آمده از تحقیق بیانگر این است که، بین نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار سهام و اندازه شرکت با سودآوری سهام در شرکت های فعال در صنعت قند پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معنی داری وجود ندارد.
تاثیر استراتژی تنوع بر عملکرد مالی شرکتهای تولیدی عضو بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
در سالهای اخیر، ارتباط میان عملکرد و تنوع شرکت یک موضوع مهم تجربی در مدیریت مالی شده است. استراتژیهای تنوع میتوانند توازن رقابتی یک صنعت را تحت تاثیر قرار دهند. در مقاله حاضر سعی برآن است تا با استفاده از آزمونهای آماری مورد نیاز رابطه میان متغیر تنوع و نسبتهای مالی، بهعنوان معیار عملکرد مبتنی بر حسابداری سنجیده شود. در این بررسی از روش تحقیق مبتنی بر آزمون همبستگی استفاده مینماییم. نتایج این بررسی نشان میدهد که بهکارگیری استراتژی تنوع بر عملکرد مالی شرکتهای تولیدی تاثیری ندارد.
تشکیل سبد سهام برمبنای متغیرهای بنیادی و رتبهبندی آنها برحسب بتا و بازده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"یکی از راههای کاهش خطرپذیری در فرایند سرمایهگذاری روی اوراق بهادار خرید سبد سهام است. در این مقاله از دو معیار Z و G برای تشکیل سبد سهام استفاده شده است. متغیرهای بنیادی استفاده شده در این مقاله، ضریب Z میزان سلامت مالی شرکت و G نرخ رشد سود خالص شرکت را نشان میدهد. بر این اساس سهام 153 شرکت در بورس تهران در دو الگوی 9 و 12 سبدی برحسب بتا و بازده در طول دوره 5 ساله رتبهبندی شدند.
نتایج نشان میدهد که همخوانی بین رتبه سبدها برحسب شاخصهای خطرپذیری و بازده در الگوی 9 سبدی بیش از الگوی 12 سبدی است. همچنین میزان همخوانی بین رتبه سبدها برحسب شاخص بازده بیش از همخوانی رتبهها برحسب شاخص بتا است. در الگوی 9 سبدی برحسب میانگین بازده، سبد 1G 2Z بالاترین رتبه، را دارد. یعنی بالاترین نرخ بازده را داشته است. از لحاظ میانگین بتا سبد 1G2Z بالاترین رتبه، یعنی کمترین بتا را دارد."
اولویت بندی عوامل مالی موثر بر شاخص قیمت در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از روش TOPSIS
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام تحقیق حاضر رتبه بندی عوامل مالی موثر در سطح جامعه آماری مورد مطالعه یعنی بورس اوراق بهادار تهران بوده است. در این تحقیق با جمعآوری دادههای مورد نیاز با استفاده از ابزارهای مراجعه به اسناد، مدارک، مصاحبه با کارشناسان و بویژه پرسشنامه و از تکنیک TOPSIS برای تجزیه وتحلیل و تبیین مدل هدفگذاری تحقیق بهره گفته شده است. نتایج بدست آمده نشان میدهد که به ترتیب نسبت قیمت بر درآمد، سیر تاریخی قیمت سهام، عایدی هر سهم و میزان بازدهی داراییها بیشترین تاثیر را بر شاخص قیمت سهام دارا میباشند. در پایان مقاله نیز بحث و مقایسه، نتیجهگیری و پیشنهادات برای تحقیقات آینده، ارائه گردید.
بررسی عوامل موثر بر تصمیم گیری سهامداران در بورس اوراق بهادار تهران بر مبنای مدل معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جنبه تئوریک، میزان و نحوه دسترسی فعالان بازار به اطلاعات مورد نیاز جهت تصمیم گیری، تاثیر مستقیمی بر شکل گیری فعل و انفعالات بازار دارد. با توجه به این که مالیه رفتاری(behavioral finance) سرمایه گذاران و نحوه تصمیم گیری در بورس های اوراق بهادار، ناشی از عوامل مختلفی است، تحقیق حاضر به منظور شناسایی این عوامل صورت گرفت. ابتدا از طریق پرسشنامه، اطلاعات جمع آوری گردید و سپس با استفاده از روش تحلیل عاملی، عوامل مربوط شناسایی شد. در ادامه، عوامل مذکور در حوزه عوامل سیاسی، اقتصادی، روانی بازار و متغیرهای مالی در سطح شرکت با انجام تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار لیزرل (LISREL) مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان می دهد که به ترتیب عوامل سیاسی، عوامل روانی بازار، عوامل اقتصادی و عوامل مالی در سطح شرکت، بالاترین تاثیر را بر تصمیم گیری سهامداران در بورس اوراق بهادار تهران دارند.
بررسی کارایی نسبی قیمتگذاری بازار سهام در صنایع منتخب با استفاده از مدل تحلیل پوششی دادهها
حوزه های تخصصی:
از جمله مباحثی که در سرمایهگذاری حائز اهمیت میباشد انتخاب سهامی است که با توجه به ریسک وارد بر آن بازده مناسبی برای سهامدار حاصل نماید. در این تحقیق به دنبال آن هستیم تا با استفاده از مدل تحلیل پوششی دادهها، مجموعه سهام شرکتهایی را که با توجه به ریسک آنها بازده مناسبی حاصل میکنند و به عبارتی به صورت کارا قیمتگذاری شدهاند را مشخص نماییم. مدل تحلیل پوششی دادهها برای تعیین کارایی نسبی واحدها نیازمند ورودی و خروجی است تا واحدهایی را که با توجه به ورودی خود، خروجی کارا دارند را مجزا نماید. در این تحقیق، ریسک نوعی ورودی و بازده مورد انتظار نوعی خروجی برای مدل در نظر گرفته میشود. با توجه به این که بازده مورد انتظار از قیمت روز سهام در بازار محاسبه میشود، کارایی نسبی قیمت گذاری توسط بازار روی سهام با توجه به ریسک آن محاسبه میگردد. بررسیها در مورد سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فعال در سه صنعت پتروشیمی، دارویی و محصولات شیمیایی انجام گردید. نتایج نشان داد که مدل تحلیل پوششی دادهها میتواند سهامی را که دارای قیمت کارا میباشد، مشخص نماید. همچنین پرتفوی متشکل از سهام دارای قیمت کارا نسبت به پرتفوی شامل سهام دارای قیمت ناکارا به مدت دو سال پس از تشکیل پرتفوی بازده بیشتری حاصل نمود.
تعیین محتوای اطلاعاتی نسبی و فزاینده ارزش افزوده نقدی و نسبتP/E در ارتباط با بازده سهام در شرکت های تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باور عمومی بر این است که وظیفه مدیران حداکثر کردن ثروت بلند مدت سهامداران با تخصیص بهینه منابع موجود و در دسترس آنها است. به منظور تحقق این هدف از رویه های استانداردهای حسابداری و یا از نسبت های مالی چون نسبت P/E استفاده می شود تا میزان ثروت سهامدار را بتوان ارزش گذاری کرد. مدیران و سهامداران و سایر افراد از اطلاعات مالی جهت ارزیابی و برآورد عملکرد شرکت استفاده می کنند. ولی معیارهای مبتنی بر اطلاعات حسابداری به تنهایی نمی توانند جوابگوی نیازهای سهامداران و استفاده کنندگان جهت اندازه گیری ثروت سهامداران و ارزش خلق شده در شرکت باشند و نیاز به معیارهایی است که مبتنی بر اطلاعات اقتصادی بوده و بر مبنای فرایند خلق ارزش باشد. ارزش افزوده نقدی مفهوم جدیدی از ارزش افزوده است که در حوزه ارزیابی عملکرد داخلی شرکت مطرح شده است و به ثروت نقدی خلق شده در داخل واحد تجاری می پردازد. این مدل تنها اقلام نقدی را در بر می گیرد. در دیدگاه مدیریت بر مبنای ارزش به عنوان یک مدل خالص جریان نقدی فرض می شود و ارزش شرکت را در سرمایه گذاری های استراتژیک می داند. از دیدگاه سود باقیمانده مدلی است که به رشد سودآوری و جریان نقدی بازده سرمایه گذاری توجه دارد. نمونه آماری مورد بررسی شامل 85 شرکت تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1382- 1378 می باشد و آزمون محتوای اطلاعات ارزش افزوده نقدی و نسبت P/E انجام شده است. نتایج آزمون محتوای اطلاعاتی نسبی نشان داد که ارزش افزوده نقدی در ارتباط با بازده سهام شاخص بهتری در مقایسه با نسبت P/E است. نتایج آزمون محتوای اطلاعاتی فزاینده ارزش افزوده نقدی و نسبت P/E نشان داد که هر دو محتوای اطلاعاتی فزاینده نسبت به یکدیگر دارند.
وقف سهام از نظر فقهی و ارایه الگوی مالی
حوزه های تخصصی:
یکی از اموری که لازم است در بنای جامعه نوین اسلامی مورد توجه و عنایت خاص قرار بگیرد، احیای سنتهای اسلامیاست. سنتهایی که اگر به طور جدی در جامعه رایج شوند قادرند بسیاری از مشکلات و مسائل جامعه را با تکیه بر انگیزههای معنوی مردم حل کنند. یکی از این سنتهای حسنه وقف میباشد. وقف از جمله نهادهای حقوقی و اقتصادی مهم به شمار میرود و به نظر میرسد با توجه به مقتضیات زمان و مکان، شرایط و اوضاع و احوال روز باید در گسترش محدوده موقوفات تلاش کرده و دایره موقوفات را به سوی ابزارهای جدید سوق داد یکی از این موقوفهها سهام شرکتها میباشد. در این پژوهش به وقفشناسی و بررسی فقهی وقف سهام پرداخته شده و در پایان یک الگوی مالی برای آن ارائه شده است
بررسی رابطه بین اهرم مالی و هموارسازی سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
معمولا مدیران شرکتهایی که بدهیهای آنان افزایش عمدهای دارد، انگیزه بیشتری دارند تا از طریق مدیریت سود، اعتباردهندگان را راضی نگه دارند. البته درخواست گزارش حسابرسی سالیانه توسط شرکتهای معتبر حسابرسی که عمدتأ جزو شرایط برخی تامینکنندگان مالی (قرضدهندگان) است، موجب میشود مدیران در زمینه مدیریت سود با محدودیتها و ممنوعیتهای عمدهای مواجه شوند. بنابراین شرکتهایی که دستخوش افزایش عمده در اهرم مالی میشوند، کمتر اقدام به دستکاری سود خواهند نمود. در این تحقیق به طور تجربی رابطه بین اهرم مالی و هموارسازی سود (یکی از جنبههای مدیریت سود) بررسی شده است. جامعه آماری این تحقیق شرکتهای تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و قلمرو زمانی دوره هشت ساله از سال 1377 تا پایان سال 1384 بوده است. نتایج بیانگر این است که بین اهرم مالی و هموارسازی سود رابطه معنیدار منفی وجود دارد. همچنین در شرکتهایی که جریانهای نقدی آزاد بالاتری دارند، بین اهرم مالی و هموارسازی سود رابطه معنیدار منفی بیشتری وجود دارد.
تحولات قانونی بازار سرمایه
حوزه های تخصصی:
بررسی ثبات شاخص ریسک سیستماتیک شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
این مطالعه به بررسی آزمون درجة ثبات شاخص ریسک سیستماتیک درطول زمان با توجه به اطلاعات در دسترس در بورس اوراق بهادار تهران میپردازد. بر این اساس ضریب بتا باتوجه به مدل بازار که توسط پرفسور شارپ(1963) ارائه شد محاسبه میگردد، ضریب بتا شیب خط رگرسیونی است که از طریق برقراری رگرسیون خطی ساده بین بازده شرکت و بازار بدست میآید. ما در این مطالعه از آزمون چاو که از روش تغییر ساختاری بهره میگیرد به بررسی ثبات ریسک سیستماتیک میپردازیم.
ارتباط بین بازده پرتفوی با ریسک سیستماتیک و اهرم مالی در صنایع پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
بررسی فقهی شیوههای موسوم به بازاریابی در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
قیمت سهام در بورس بر اساس عرضه و تقاضا تعیین میشود، گاهی اوقات به دلایلی، عرضه یا تقاضای یک سهم، به طور غیرمتعارف افزایش یا کاهش مییابد، این عدم تعادل ممکن است بر تصمیم سایر سهامداران تاثیر گذاشته و موجب گردد که آنها نیز به صف فروشندگان یا خریداران آن سهم بپیوندند. در اغلب بورسهای توسعه یافته برای جلوگیری از این عدم تعادل که منجر به نوسانات شدید قیمت اوراق بهادار میشود، نهادهایی تحت عنوان بازارساز به وجود آمدهاند. بازارسازها با خرید سهام، در شرایط عرضه زیاد و فروش سهام، در شرایط تقاضای زیاد، از تغییر بی رویه قیمت یک سهم، جلوگیری به عمل آورند و موجب میشوند قیمت آن عادلانه باقی بماند، نقدشوندگی آن افزایش یابد و معاملات آن پیوستگی یابد. اوراق بهادار تهران میگذرد، فقدان نهادهای مناسب بازارسازی، برخی فعالان بازار را به سوی روشهای غیررسمی، موسوم به بازارسازی سوق داده است. شیوههایی که نه تنها از حیث تخصصی، کارکردهای بازارسازی را محقق نمیکند بلکه از حیث فقهی نیز ممکن است از مصادیق غش و تدلیس در معامله به شمار آیند. این مقاله به معرفی شیوههای موسوم به بازارسازی در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته و وضعیت این شیوهها را از حیث فقهی مورد بررسی قرار میدهد.
پیشبینی بازده روزانه سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از شبکههای عصبی مصنوعی
حوزه های تخصصی:
این مطالعه به بررسی پیشبینیپذیری رفتاربازده سهام شرکتهای یذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران وهمچنین انجام عمل پیشبینی بازده با استفاده از شبکههای عصبی مصنوعی میپردازد. به منظور انجام عمل پیشبینی بازده، در مرحله اول روند گذشته سری زمانی مربوط به شرکتها و همچنین سه متغیر از متغیرهای تحلیل تکنیکی (شاخص سهام، حجم سهام مبادله شده و آخرین نرخ سهام در روز) برای مدت 5 سال(تیرماه 1377 لغایت 1382) مورد استفاده قرارگرفت وبا تغییر پارامترهای شبکه عصبی مصنوعی مدل بهینه جهت پیشبینی بازده روزانه سهام هر شرکت طراحی گردید. در مرحله دوم، پیشبینی بازده روزانه طی همان 5 سال صرفاً براساس اطلاعات گذشته یا روند گذشته سری زمانی انجام شد. در این پژوهش از شبکه عصبی مصنوعی با ساختار پرسپترون چند لایه (MLP) با توابع یادگیری متفاوت استفاده گردید. نتایج حاصل نشاندهنده آن است که: - رفتار سری زمانی بازده روزانه سهام شرکتها یک فرآیند تصادفی نیست و دارای حافظه میباشد. - شبکههای عصبی مصنوعی توانایی پیشبینی بازده روزانه را با میزان خطای نسبتاً مناسبی دارند.
تبیین عوامل موثر بر بازده غیرعادی کوتاه مدت سهام شرکت های جدیدالورود به بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
هیئت داوری بورس اوراق بهادار
حوزه های تخصصی:
رابطه وجه نقد حاصل از عملیات و سود تعهدی با بازده سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی سرمایهگذاران از سرمایهگذاری در سهام شرکتها "افزایش ثروت" است که این امر از طریق کسب "بازده سهام" محقق میگردد. بنابراین ارزیابی "بازده سهام" شرکتهای مختلف، مهمترین مسالهای است که سرمایهگذاران در بازار سرمایه با آن مواجهند. این تحقیق با بررسی رابطه بین "وجه نقد حاصل از عملیات" و "سود تعهدی" بهعنوان دو متغیر مستقل، با "بازده سهام" شرکتها بهعنوان متغیر وابسته، سعی دارد در صورت احراز وجود روابط فوق و معنیدار بودن آن، معیاری برای توضیح بازده سهام در اختیار سرمایهگذاران قرار دهد و از این طریق، مقایسه و انتخاب سهام شرکتهای مختلف را برای آنان تسهیل بخشد. نمونه مورد بررسی شامل 43 شرکت از شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در قلمرو زمانی 1378 تا 1380 بوده است. نتایج تحقیق حکایت از این دارد که در سطح اطمینان 95 درصد، رابطه هردو متغیر "وجه نقد حاصل از عملیات" و "سود تعهدی" با "بازده سهام" معنیدار است. اما هنوز سود تعهدی در مقایسه با وجه نقد حاصل از عملیات در پیشبنی بازده سهام محتوای اطلاعاتی بیشتری دارد. مضافاً اینکه دو متغیر مستقل فوق، تواماً بهتر میتوانند بازده سهام را توضیح دهند. ضریب تعیین بهدست آمده برای این روابط نیز نشان میدهد که این دو متغیر مستقل، تنها بخشی از بازده سهام را میتوانند توضیح دهند و سرمایهگذاران باید برای ارزیابی بازده سهام، فاکتورهای دیگری را نیز مد نظر قرار دهند.
بررسی اثر ریسک نامطلوب در ارزیابی عملکرد شرکتهای سرمایهگذاری پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
دراین مقاله نتایج حاصل از بهکارگیری نسبت شارپ و نسبت پتانسیل مطلوب (UPR) درارزیابی عملکرد شرکتهای سرمایهگذاری پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ارائه میشوند؛ در تحقیق به دنبال پاسخ به این سؤال هستیم که آیا ارزیابی عملکرد بر مبنای دو نسبت پتانسیل مطلوب و نسبت شارپ رتبهبندیهای متفاوتی را ارائه میکنند یا نه. رتبهبندیها برای دورهپنج ساله 84-80 برای شرکتهای سرمایهگذاری انجام گرفته است. دراین تحقیق که ماهیت متغیرها ترتیبی است، از روشهای آماری ناپارامتریک استفاده کردهایم. بر اساس نتایج حاصل از این تحقیق بین رتبهبندیهای صورت گرفته براساس دو نسبت مذکور در بالا، ارتباط معنیداری وجود دارد و این ارتباط ناشی از وجود چولگی منفی در توزیع بازدهیها میباشد؛ به دلیل وجود چولگی در توزیع بازدهی بهکارگیری نسبت پتانسیل مطلوب در ارزیابی عملکرد ارجحیت دارد.
اندازه گیری کارایی شرکتهای سرمایه گذاری با استفاده از تحلیل پوششی داده ها در سازمان بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
اندازه گیری کارایی شرکت های سرمایه گذاری نه تنها برای محققان، بلکه برای مدیران مالی و سرمایه گذاران موضوعی مهم است که خرید سهام این شرکت ها را برای کاهش ریسک سرمایه گذاری مد نظر دارد . هدف تحقیق حاضر این است که با استفاده از رویکرد نا پارامتریک ابتدا شرکت های سرمایه گذاری را به دو دسته ی کارا و نا کارا طبقه بندی ، سپس با استفاده از شیوه هایA&P ، CEM و DEA/AHP شرکت های کارا را رتبه بندی کند .
بررسی تاثیر ترکیب هیات مدیره بر عملکرد شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
هیاتمدیره بهعنوان یک ابزار حاکمیت شرکتی بهوسیله ترکیب، سازماندهی درونی و فرایندهای تصمیمگیری خود به بهبود اثربخشی خود و در نتیجه بهبود عملکرد شرکت کمک میکند. مطالعات انجام شده در بعضی ازکشورها نشان میدهد که حضور اعضای غیر موظف، به توان هیاتمدیره در بهبود عملکرد شرکت کمک میکند. بنابراین، تحقیق حاضر با انتخاب 72 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی دوره زمانی 1384-1382به بررسی تاثیر ترکیب هیاتمدیره بر عملکرد شرکت پرداخته است. نسبت اعضای غیرموظف در هیاتمدیره، بهعنوان متغیر مستقل، معیار ترکیب هیاتمدیره است وعملکرد شرکت بهعنوان متغیر وابسته از طریق معیارهای نرخ بازده حقوق صاحبان سهام (ROE)، حاشیه سود خالص، حاشیه سود ناخالص، متوسط رشد فروش و متوسط رشد سود خالص اندازهگیری شده است. متغیرهای کنترلی تحقیق عبارتند از: اندازه شرکت، اهرم مالی و صنعت. همه فرضیهها به وسیله تجزیه وتحلیل رگرسیون چندمتغیره و رگرسیون مرحلهای آزمون شدهاند. آزمونها نشان میدهد که بین نسبت اعضای غیرموظف و هیچ یک از معیارهای عملکرد، رابطه معناداری وجود ندارد. یافتههای جنبی تحقیق نشان میدهد که: بین اهرم مالی و نرخ بازده حقوق صاحبان سهام ارتباط معکوس معناداری وجود دارد. بین اندازه شرکت و حاشیه سود خالص، ارتباط مثبت معناداری وجود دارد.بین اندازه شرکت و حاشیه سود ناخالص، ارتباط مثبت معناداری وجود دارد.