فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۷۴۸ مورد.
حوزه های تخصصی:
هیئت داوری بورس اوراق بهادار
حوزه های تخصصی:
اندازه گیری کارایی شرکتهای سرمایه گذاری با استفاده از تحلیل پوششی داده ها در سازمان بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
اندازه گیری کارایی شرکت های سرمایه گذاری نه تنها برای محققان، بلکه برای مدیران مالی و سرمایه گذاران موضوعی مهم است که خرید سهام این شرکت ها را برای کاهش ریسک سرمایه گذاری مد نظر دارد . هدف تحقیق حاضر این است که با استفاده از رویکرد نا پارامتریک ابتدا شرکت های سرمایه گذاری را به دو دسته ی کارا و نا کارا طبقه بندی ، سپس با استفاده از شیوه هایA&P ، CEM و DEA/AHP شرکت های کارا را رتبه بندی کند .
بررسی تاثیر ترکیب هیات مدیره بر عملکرد شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
هیاتمدیره بهعنوان یک ابزار حاکمیت شرکتی بهوسیله ترکیب، سازماندهی درونی و فرایندهای تصمیمگیری خود به بهبود اثربخشی خود و در نتیجه بهبود عملکرد شرکت کمک میکند. مطالعات انجام شده در بعضی ازکشورها نشان میدهد که حضور اعضای غیر موظف، به توان هیاتمدیره در بهبود عملکرد شرکت کمک میکند. بنابراین، تحقیق حاضر با انتخاب 72 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی دوره زمانی 1384-1382به بررسی تاثیر ترکیب هیاتمدیره بر عملکرد شرکت پرداخته است. نسبت اعضای غیرموظف در هیاتمدیره، بهعنوان متغیر مستقل، معیار ترکیب هیاتمدیره است وعملکرد شرکت بهعنوان متغیر وابسته از طریق معیارهای نرخ بازده حقوق صاحبان سهام (ROE)، حاشیه سود خالص، حاشیه سود ناخالص، متوسط رشد فروش و متوسط رشد سود خالص اندازهگیری شده است. متغیرهای کنترلی تحقیق عبارتند از: اندازه شرکت، اهرم مالی و صنعت. همه فرضیهها به وسیله تجزیه وتحلیل رگرسیون چندمتغیره و رگرسیون مرحلهای آزمون شدهاند. آزمونها نشان میدهد که بین نسبت اعضای غیرموظف و هیچ یک از معیارهای عملکرد، رابطه معناداری وجود ندارد. یافتههای جنبی تحقیق نشان میدهد که: بین اهرم مالی و نرخ بازده حقوق صاحبان سهام ارتباط معکوس معناداری وجود دارد. بین اندازه شرکت و حاشیه سود خالص، ارتباط مثبت معناداری وجود دارد.بین اندازه شرکت و حاشیه سود ناخالص، ارتباط مثبت معناداری وجود دارد.
رابطه وجه نقد حاصل از عملیات و سود تعهدی با بازده سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی سرمایهگذاران از سرمایهگذاری در سهام شرکتها "افزایش ثروت" است که این امر از طریق کسب "بازده سهام" محقق میگردد. بنابراین ارزیابی "بازده سهام" شرکتهای مختلف، مهمترین مسالهای است که سرمایهگذاران در بازار سرمایه با آن مواجهند. این تحقیق با بررسی رابطه بین "وجه نقد حاصل از عملیات" و "سود تعهدی" بهعنوان دو متغیر مستقل، با "بازده سهام" شرکتها بهعنوان متغیر وابسته، سعی دارد در صورت احراز وجود روابط فوق و معنیدار بودن آن، معیاری برای توضیح بازده سهام در اختیار سرمایهگذاران قرار دهد و از این طریق، مقایسه و انتخاب سهام شرکتهای مختلف را برای آنان تسهیل بخشد. نمونه مورد بررسی شامل 43 شرکت از شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در قلمرو زمانی 1378 تا 1380 بوده است. نتایج تحقیق حکایت از این دارد که در سطح اطمینان 95 درصد، رابطه هردو متغیر "وجه نقد حاصل از عملیات" و "سود تعهدی" با "بازده سهام" معنیدار است. اما هنوز سود تعهدی در مقایسه با وجه نقد حاصل از عملیات در پیشبنی بازده سهام محتوای اطلاعاتی بیشتری دارد. مضافاً اینکه دو متغیر مستقل فوق، تواماً بهتر میتوانند بازده سهام را توضیح دهند. ضریب تعیین بهدست آمده برای این روابط نیز نشان میدهد که این دو متغیر مستقل، تنها بخشی از بازده سهام را میتوانند توضیح دهند و سرمایهگذاران باید برای ارزیابی بازده سهام، فاکتورهای دیگری را نیز مد نظر قرار دهند.
پیشبینی بازده روزانه سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از شبکههای عصبی مصنوعی
حوزه های تخصصی:
این مطالعه به بررسی پیشبینیپذیری رفتاربازده سهام شرکتهای یذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران وهمچنین انجام عمل پیشبینی بازده با استفاده از شبکههای عصبی مصنوعی میپردازد. به منظور انجام عمل پیشبینی بازده، در مرحله اول روند گذشته سری زمانی مربوط به شرکتها و همچنین سه متغیر از متغیرهای تحلیل تکنیکی (شاخص سهام، حجم سهام مبادله شده و آخرین نرخ سهام در روز) برای مدت 5 سال(تیرماه 1377 لغایت 1382) مورد استفاده قرارگرفت وبا تغییر پارامترهای شبکه عصبی مصنوعی مدل بهینه جهت پیشبینی بازده روزانه سهام هر شرکت طراحی گردید. در مرحله دوم، پیشبینی بازده روزانه طی همان 5 سال صرفاً براساس اطلاعات گذشته یا روند گذشته سری زمانی انجام شد. در این پژوهش از شبکه عصبی مصنوعی با ساختار پرسپترون چند لایه (MLP) با توابع یادگیری متفاوت استفاده گردید. نتایج حاصل نشاندهنده آن است که: - رفتار سری زمانی بازده روزانه سهام شرکتها یک فرآیند تصادفی نیست و دارای حافظه میباشد. - شبکههای عصبی مصنوعی توانایی پیشبینی بازده روزانه را با میزان خطای نسبتاً مناسبی دارند.
بررسی اثر ریسک نامطلوب در ارزیابی عملکرد شرکتهای سرمایهگذاری پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
دراین مقاله نتایج حاصل از بهکارگیری نسبت شارپ و نسبت پتانسیل مطلوب (UPR) درارزیابی عملکرد شرکتهای سرمایهگذاری پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ارائه میشوند؛ در تحقیق به دنبال پاسخ به این سؤال هستیم که آیا ارزیابی عملکرد بر مبنای دو نسبت پتانسیل مطلوب و نسبت شارپ رتبهبندیهای متفاوتی را ارائه میکنند یا نه. رتبهبندیها برای دورهپنج ساله 84-80 برای شرکتهای سرمایهگذاری انجام گرفته است. دراین تحقیق که ماهیت متغیرها ترتیبی است، از روشهای آماری ناپارامتریک استفاده کردهایم. بر اساس نتایج حاصل از این تحقیق بین رتبهبندیهای صورت گرفته براساس دو نسبت مذکور در بالا، ارتباط معنیداری وجود دارد و این ارتباط ناشی از وجود چولگی منفی در توزیع بازدهیها میباشد؛ به دلیل وجود چولگی در توزیع بازدهی بهکارگیری نسبت پتانسیل مطلوب در ارزیابی عملکرد ارجحیت دارد.
بررسی حبابهای قیمتی سهام در بورس اوراق بهادار تهران بر حسب اندازه شرکت و نوع صنعت
حوزه های تخصصی:
بازارهای مالی بویژه بازار سرمایه از مهم ترین ابزارهای تجهیز و تخصیص منابع مالی بشمار می رود. هرگاه اخلال و انحراف گسترده ای در این بازار رخ دهد، تجهیز و تخصیص منابع مالی در کشور با مشکل جدی مواجه می شود. یکی از عوامل مخرب و نابود کننده بازار سرمایه تشکیل حبابهای قیمتی انفجاری سهام می باشد، لذا نظر به اهمیت استراتژیک مالی و اقتصادی این بازار، یکی از...
ارزیابی میزان اتکاء معاملهگران بورس اوراق بهادار تهران به اطلاعات حسابداری و غیرحسابداری درتصمیمات سرمایه گذاری
حوزه های تخصصی:
بورس اوراق بهادار بازار شگفتانگیزی است. در این بازار، به عینه میتوان تعامل و کنش، ریسک و بازده را مشاهده کرد و به بازده پر ثمری دست یافت. بدون شک ارزشمندترین کالای موجود در بورس اوراق بهادار، اطلاعات است. دسترسی به اطلاعات، کلید سودآوری و استفاده از فرصتهای سودآور بازار سرمایه بهشمار میرود، اما اطلاعات بهعنوان گرانبهاترین عنصر بازار سرمایه، باید به طور یکسان در اختیار سرمایهگذاران قرار گیرد. در این تحقیق علاوه بر اطلاعات حسابداری، به ارزیابی میزان اتکاء سرمایهگذاران بورس اوراق بهادار تهران، به اطلاعات غیرحسابداری در تصمیمات سرمایهگذاری پرداخته شده است. جامعه آماری تحقیق عبارتست از سرمایهگذاران جزء بورس اوراق بهادار تهران، این تحقیق از نوع پیمایشی- کاربردی است که در آن سعی شده با مطالعه پاسخهای دریافتی از طریق پرسشنامههای توزیع شده بین سرمایهگذاران، میزان اتکاء آنان به اطلاعات حسابداری و غیرحسابدارای در تصمیمات سرمایهگذاری ارزیابی شود، به منظور تایید یا رد فرضیههای تحقیق از آزمون T استیودنت و برای رتبهبندی و تعیین میزان اهمیت هر کدام از اطلاعات حسابداری و غیرحسابداری در تصمیمات سرمایهگذاری، از آزمون فریدمن استفاده شده است. نتایج آزمون نشان میدهد که اطلاعات غیرحسابداری مانند نوع مدیریت، مسائل سیاسی و اقتصادی داخلی و بینالمللی، حجم فروش و نوع صنعت تأثیر بیشتری از اطلاعات حسابداری، برتصمیمات سرمایهگذاران دارد و توجه به اطلاعات حسابداری در رتبه پایینتری قرار دارد.
مدل سازی ریاضی تعیین ترکیب بهینه پر تفوی تسهیلات اعطایی در موسسات ملی و اعتباری
حوزه های تخصصی:
مؤسسات مالی و اعتباری همانند بانک های تجاری از مهمترین نهادهای فعال در بازار پول ایران به شمار می روند از مهمترین وظایف اینگونه مؤسسات همان طور که از نامشان پیداست از یک طرف گرفتن سپرده های مردم و از طرف دیگر اعطای تسهیلات به مشتریان در قالب عقود اسلامی نظیر جعاله، فروش اقساطی، قرض الحسنه، مضاربه و ... می باشد. در این میان، مؤسسات مالی و اعتباری بایست با در نظر گرفتن ریسک اعتباری مشتریان به تقاضاهای آنها مبنی بر اخذ تسهیلات جامه عمل بپوشانند. چرا که تا بحال مسائل و مشکلات مدیریت پرتفولیوی وام، مهمترین دلیل ورشکستگی یا زیان دهی بانک ها و مؤسسات مالی و اعتباری بوده است. در این مقاله به مدلی که با استفاده از فنون تحقیق در عملیات، جهت تعیین ترکیب بهینه (تخصیص بهینه پرتفوی) تسهیلات اعطایی بانک ها و مؤسسات مالی و اعتباری تهیه گردیده، اشاره شده است. این مدل می تواند بهترین ترکیب از تسهیلات که سود مؤسسه را حداکثر کند، تعیین نماید.
بررسی کارایی در سطح ضعیف در بورس اوراق بهادار تهران (بررسی زیر بخشهای بازار)
حوزه های تخصصی:
در طی نیم قرن اخیر مبحث کارایی بازار سرمایه موضوع بسیاری از مطالعات تجربی و نظری بوده است. از آنجا که به موازات رشد مدلهای اقتصاد سنجی کارایی بازار سرمایه مورد آزمون قرار گرفته است، هدف تحقیق حاضر آن است که با به کارگیری مدلهای پیشرفتهتر اقتصاد سنجی بر روی کارایی در سطح ضعیف در بورس اوراق بهادار تهران و زیربخشهایی از آن تمرکز کند. این زیربخشها شامل شرکتهای کوچک و بزرگ و صنایع مختلف میباشد. کارایی در سطح ضعیف برای شاخص کل و شاخص شرکتهای کوچک و بزرگ و شش شاخص صنعت با استفاده از مدلهای خانواده ARIMA و ARCH برای دوره زمانی 1383- 1379 مورد آزمون قرار گرفت. نتایج این تحقیق را میتوان به شرح زیر بر شمرد: کارایی بورس اوراق بهادار تهران در سطح ضعیف رد میشود. اگر چه کارایی در سطح ضعیف هم در مورد شرکتهای کوچک و هم در مورد شرکتهای بزرگ رد میشود اما میتوان گفت با استفاده از مدلهای به کار گرفته شده در این تحقیق شرکتهای بزرگ از قابلیت پیشبینی پذیری کمتری نسبت به شرکتهای کوچک برخوردارند و در نهایت کارایی در سطح ضعیف در مورد شش شاخص صنعت مورد مطالعه در این تحقیق رد میشود.
تدوین مدل برای رتبه بندی شرکتهای کارگزاری بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
رتبه بندی شرکت های مختلف در صنایع مختلف می تواند آیینه تمام نمایی از وضعیت شرکت های مختلف نسبت به رقبای خود به شمار آید و نقاط قوت و ضعف درونی و نیز نقاط فرصت و تهدید بیرونی شرکت ها را مشخص نماید. ولیکن مسئله ای که حائز اهمیت است مدل رتبه بندی، معیارها و تکنیک ریاضی مناسب جهت رتبه بندی می باشد.با توجه به اهمیت و نقش شرکت های کارگزاری بر آن شدیم تا طی یک تحقیق میدانی به بررسی عملکرد این شرکت ها بپردازیم. با هدف اینکه بتوانیم مدلی برای رتبه بندی این شرکت ها طراحی کنیم، لذا در ابتدا به تعریف معیارها و ضوابطی جهت ارزیابی عملکرد این شرکت ها با استفاده از نظر خبرگان این رشته و خود شرکت های کارگزاری پرداختیم؛ سپس در قالب پرسشنامه در طی یک دوره مالی از این شرکت ها خواسته شد با پاسخگویی به سئوالات، میزان اهمیت هر معیار را نیز در ستون دوم ذکر نمایند.آنچه نتایج تحقیق نشان می دهد اینست که مؤلفه هایی نظیر مؤلفه های مالی، مشتری، فرآیندهای داخلی، توسعه و نوآوری، نیروی انسانی و مدیریت در رتبه بندی این شرکت ها مؤثرند؛ مسئله مهمی که در اینجا وجود دارد اینست که هیچ اولویتی در این مؤلفه ها وجود ندارد و آمارهایی که بعضاً توسط سازمان در یک زمینه یا مؤلفه های خاص جهت رتبه بندی این شرکت ها به کار می رود چندان قابل قضاوت نیست؛ این تحقیق گامی در جهت ارائه یک معیار برای سرمایه گذاران جهت انتخاب نماینده بهتر جهت سرمایه گذاری می باشد.
بررسی عوامل مؤثر بر بازده سهام عادی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادارتهران
حوزه های تخصصی:
آزمون مدل سه عاملی فاما و فرنچ در بورس اوراق بهادار تهران جهت پیشبینی بازده سهام
حوزه های تخصصی:
ارایه مدلی جهت آزمون و ارتقاء کارایی بازار سهام
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق مدلی برای آزمون کارایی بازار سهام ارایه شده است. این تحقیق برای سنجش کارایی بورس اوراق بهادار تهران بهکار گرفته شدهاست. به منظور آزمون کارایی بازار سهام تهران، از شبکههای عصبی استفاده میشودکه قادرند روابط و دینامیک موجود در فرآیندهای پیچیده را آموزش ببینند. پس از شرح در مورد تئوریهای موجود در این زمینه با استفاده از شبکه عصبی به شبیه سازی معاملاتی پرداخته شده است. در این تحقیق ارزش روزانه 2 شاخص در بازه مهر 1383 تا اسفند 1385بهکار گرفته شدهاست. نتایج زیادی با بهکارگیری سیستم پیشبینی و معاملاتی بهدست آمده است که در آن از 4 حد آستانه و 4 سطح هزینه معاملاتی استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که در اغلب موارد شبکه عصبی توانسته است بازده بالاتری نسبت به روش خرید و نگهداری بهدست آورد. این امر بیانگر آن است که بازار سهام احتمالاً در شکل ضعیف ناکارا است. برای اعتبار سنجی مدل از «آزمون گردش» استفاده شده که نتایج این آزمون نیز یافتههای مدل را تأیید کرد. در نهایت در این تحقیق راهکارهای ارتقاء کارایی بازار سهام ارایه شده است.
بررسی عملکرد استراتژی های سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادر تهران
حوزه های تخصصی:
پژوهشگران استراتژیهای سرمایهگذاری را از دیدگاهها و رویکردهای بسیار متنوعی دستهبندی نمودهاند. یکی از رایجترین دستهبندیها که عمده مطالعات دانشگاهی نیز پیرامون آن انجام شده، استراتژی رشدی و ارزشی و استراتژی سرمایه گذاری بر مبنای اندازه است. در پژوهش حاضر سعی شده دو مفهوم بالا در قالب دو فرضیه در بورس اوزاق بهادار تهران مورد بررسی قرار گیرد. جامعه آماری مورد بررسی کل شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران در فاصله زمانی 1382 تا 1378 است که از این میان شرکتهای سرمایهگذاری ، شرکتهای زیانده و شرکتهای کم معامله حذف شدهاند. با بررسی فرضیه اول مشخص شد که در این دوره زمانی شرکتهای رشدی در مقایسه با شرکتهای ارزشی بازدهی بالاتری داشته اند و با بررسی فرضیه دوم مشخص شد که شرکتهای بزرگ در مقایسه با شرکتهای کوچک بازدهی بالاتری را بههمراه داشته اند.
بررسی محتوای اطلاعاتی سود تقسیمی، ارزشدفتری و سودخالص بر قیمت سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
این مقاله بر اساس مقاله بریف وزارووین که نشان داد ارزش دفتری از محتوای بالایی جهت ارزشگذاری سهام برخوردار است ]8[، به بررسی تاثیر ارزش دفتری و سود تقسیمی بر قیمت سهام در مقایسه با تاثیر ارزش دفتری و سود بر قیمت سهام در سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میپردازد. هدف اصلی این مطالعه آن است که نشان دهد توان توضیحدهندگی کدام یک از متغیرهای سود تقسیمی، ارزش دفتری و سود بیشتر است. از این رو تعداد 98 شرکت از شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی دوره زمانی 1382- 1377 مورد بررسی قرارگرفتند. برای آزمون فرضیههای تحقیق از رگرسیون مقطعی استفاده شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که متغیرهای ارزش دفتری و سود تقسیمی تقریباً قدرت توضیحدهندگی مشابهی با متغیرهای ارزش دفتری و سودهای گزارش شده دارند. ارزش دفتری قدرت توضیحدهندگی کمتری نسبت به دو متغیر دیگر دارد. در شرکتهایی که سود نقدی پرداخت کردهاند، سود قدرت توضیحدهندگی بالاتری نسبت به ارزش دفتری و سود تقسیمی داشته ولی ترکیب ارزش دفتری و سود تقریباً قدرت توضیحدهندگی مشابهی با ترکیب ارزش دفتری و سود تقسیمی دارند. در بین شرکتهایی که سودهای موقتی دارند، سود تقسیمی قدرت توضیحدهندگی بالاتری دارد.
بررسی صرف ارزش در بورس اوراق بهادار تهران و جایگاه آن در قیمتگذاری داراییهای سرمایهای
حوزه های تخصصی:
قیمتگذاری داراییهای سرمایهای، بهعنوان یکی از تئوریهای پایهای در حوزه سرمایهگذاری و مدیریت مالی، مدلی برای تخمین نرخ بازده مورد انتظار و هزینه سرمایه ارائه داده و کاربردهای فراوانی در حوزه مالی دارد. صرف ارزش یکی از ناهمسانیهای مدل بوده که ارائهدهندگان آن معتقدند این صرف ریسک، جبرانی است برای ریسکی که در مدل اصلی مورد توجه قرار نگرفته است. محققان و نظریهپردازان در این حوزه معتقدند که در صورت در نظر نگرفتن صرف ریسک یادشده، نرخ بازده مورد انتظار دارای انحراف خواهد بود. این تحقیق به بررسی صرف ریسک ارزش در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته و سعی دارد تا جایگاه آن را در قیمتگذاری داراییها مورد ارزیابی قرار دهد.
ارایه مدل تعیین میزان مخارج سرمایه ای در شرکت های پذیرفته شده در سازمان بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از اطلاعات حسابداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استراتژی تامین مالی در شرکت ها، از مباحث مهم دانشمندان مالی و حسابداری است. یکی از اهداف مهم تامین مالی، انجام سرمایه گذاری در شرکت ها برای سودآوری بیش تر است. طرق مختلف تامین مالی، شامل تامین مالی داخلی و تامین مالی خارجی و یا ترکیبی از این دو نوع است. مساله این است که آیا سرمایه گذاری با بازار سهام ارتباط دارد؟ آیا می توان پیش بینی مقایسه ای بین شرکت هایی که برای انجام سرمایه گذاری خود، کانال تامین مالی داخلی را انتخاب می کنند با آنان که تامین مالی خارجی را انتخاب می کنند انجام داد؟
همچنین آیا بازار سهام (قیمت های سهام) با سرمایه گذاری در شرکت های سرمایه ای در ارتباط است؟ پاسخ همه سوالات مذکور، مثبت است. سرمایه گذاری شرکت و بازار سهام، هم به طور سری های زمانی و هم به صورت متقاطع بهم وابسته اند. اما دو طیف شرکت های سرمایه ای و شرکت های اهرمی را محققان با شاخص معرفی بنام KZ درجه بندی و تعریف کرده اند.
شرکت های سرمایه ای در مقایسه با شرکت های اهرمی، در زمان تامین مالی دارای حساسیت بالاتری نسبت به اجزای غیربنیادی قیمت سهام در بازار سهام هستند. اجزای غیربنیادی سهام در بازار با شاخص معروفی به نام شاخص Q مشخص می گردد.
همچنین شرکت های سرمایه ای در مقایسه با شرکت های اهرمی، در زمان تامین مالی، دارای حساسیت کمتری نسبت به بازده آتی سهامشان به طور مثبت در بازار هستند.
در این پژوهش یک مدل ساده برای شرایطی که تحت آن، سرمایه گذاری شرکت نسبت به حرکات ضریب Q که حاوی اطلاعات حسابداری و بازار سهم است، حساس خواهند بود، طراحی و ذکر گردیده است.
کلید پیش بینی متقاطع مدل این است که قیمت های سهام دارای یک تاثیر قوی تری نسبت به سرمایه گذاری شرکت های سرمایه ای است. با استفاده از شاخص وابستگی به حقوق صاحبان سهام (سرمایه ای) آقایان Zingales، Kaplan، و بومی سازی شاخص KZ، حمایت خوبی برای این مدل پیش بینی یافت گردید. بخصوص شرکت هایی که در پایین پنجگاه شاخص KZ قرار می گرفتند، حساسیت سرمایه گذاری شان، به قیمت های سهام، بسیار بیش تر از شرکت هایی که در بالای پنجگاه شاخص KZ قرار می گرفتند، بوده است. همچنین مدل های پیش بینی متعددی در این پژوهش مورد بررسی و حمایت قرار گرفت.