فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۷۵۵ مورد.
نقد و بررسی دلالت های تربیتی انسان شناسی برتراند راسل بر اساس دیدگاه محمدتقی جعفری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی آباء فلسفه تحلیلی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
بازخوانی و توجه به آراء صاحب نظران و دانشمندانی که در حوزه های گوناگون، از جمله انسان شناسی مطالعات عمیقی داشته و در زمینة تعلیم و تربیت نیز آراء قابل تأملی ارائه داده اند امری ضروری به نظر می رسد. در این پژوهش کیفی که به روش «توصیفی تحلیلی» انجام گرفته، نکات مهمی در زمینة انسان شناسی برتراند راسل ذکر و سپس دلالت های تربیتی انسان شناسانة او بر اساس دیدگاه محمدتقی جعفری نقد و بررسی شده است. مطابق دیدگاه علامه جعفری، حیات انسان تنها به دو قلمرو فردی (لذت و الم شخصی) و فرافردی محدود نمی شود، بلکه از قلمرو سومی به نام «کمال و تعالی» نیز برخوردار است؛ قلمروی مهمی که در دیدگاه راسل جایگاهی ندارد. نتایج تحقیق نشان می دهد که با وجود این تفاوت و دیگر تفاوت های اساسی در جهت گیری های کلی انسان شناسانة این دو فیلسوف، برخی از اهداف واسطی و اصول و روش های تربیت از دیدگاه راسل به سبب آنکه سعادت فردی و اجتماعی بشر در دنیا را هدف گرفته، بر اساس دیدگاه علامه جعفری، که حیات طیبة طبیعی و دنیوی را مقدمة حیات معقول می داند، تأیید شده، اما ناکافی است. اصل «لزوم تربیت»، اصل «تطبیق تربیت بر غرایز»، و اصل «نافع بودن تربیت» از جملة این اصول است. نکات غیرقابل تأییدی نیز در آراء تربیتی راسل وجود دارد؛ از جمله نقش هنر در تربیت، اصل «شک گرایی صرف» و اصل «تفوق مشارکت بر رقابت». همچنین مشخص گردید بیشتر نقد های وارد شده بر دیدگاه راسل مربوط به آن بعد از حیات انسان و تربیت اوست که به سبب انکار خدا و معنویت یا تردید در آن از سوی راسل، در آراء تربیتی وی مغفول مانده است.
بازخوانی وجدان اخلاقی از نگاه علامه جعفری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از محوری ترین مباحثی که علامه جعفری در عمده آثار خود، تلویحاً و تصریحاً، به آن اشاره نموده، وجدان اخلاقی است. از منظر وی، مدلول مفهوم وجدان اخلاقی، شامل ندای درونی، قطب نمای وجود انسانی، رهنمون سازی به سوی ایدئال ها می باشد. ایشان در دفاع از وجود وجدان اخلاقی، به شمول این قوه بین تمامی انسان ها صحه گذاشته است و فعالیت این قوه را مکمل فعالیت روش عقلانی می شمارد. در نظر علامه، کارکردهای وجدان اخلاقی می تواند شامل بروز عواملی چون، رشد شخصیت بشری، راهنمای مطمئن انسانی و مواردی از قبیل سرزنش و شکنجه شدن انسان باشد. تحقیقات ایشان در باب وجدان اخلاقی، کوششی بی بدیل است؛ اما با این همه، نظریه ایشان با انتقادهایی نیز مواجه است که از آن جمله می توان به تأثیر قوانین اخلاقی اجتماعی بر وجدان اخلاقی، مستقل دانستن قوه وجدان اخلاقی از سایر قوا، و وجود ایدئال های مختلف در بین افراد و جوامع یاد کرد. علاوه بر این، علامه جعفری عمده اهتمام خویش را بر مفهوم وجدان اخلاقی معطوف کرده و از مصادیق وجدان اخلاقی کمتر سخن گفته است.
آسیب شناسی روش تدریس درس تعلیم و تربیت اسلامی با رویکرد پژوهشِ کیفی از منظر اساتید علوم تربیتی و دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه های تهران
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و جامعه
پژوهش حاضر با هدف شناسایی آسیب های روش تدریس درس تعلیم و تربیت اسلامی در مقاطع کارشناسی ارشد دانشگاه های تهران صورت گرفته است. این پژوهش، کیفی است و در آن از روش مصاحبه نیمه ساختار یافته و نمونه گیری هدفمند و انتخابی برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. تعداد مصاحبه شوندگان 29 نفر هستند. سؤالات پژوهش عبارت اند از: آسیب های روش تدریس درس تعلیم و تربیت اسلامی کدام است؟ راه حل مناسب برای رفع این آسیب ها چیست؟ چه شباهت ها و تفاوت هایی میان نظرات مصاحبه شوندگان وجود دارد؟ برای جمع آوری اطلاعات، ابتدا مصاحبه ها بر روی نوار کاست ضبط شده وسپس برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از رویکرد توصیفی- تفسیری استفاده شده و نتایج پژوهش از درون داده ها و مصاحبه ها به دست آمده است. مهم ترین آسیب های شناسایی شده در این پژوهش، عبارتند از: نبودن محتوا و کتاب های درسی مناسب، عدم تناسب مطالب و محتوا با زندگی دانشجویان، عدم ورود بسیاری از اساتید به هر دو حوزه دین و تعلیم و تربیت، عدم شایستگی برخی اساتید از نظر علمی و اعتقادی، استفاده نکردن اساتید از طرح درس و عدم برنامه ریزی برای تدریس است.
نقد و بررسی رویکرد تلفیقی در فلسفة تعلیم و تربیت اسلا می (بر مبنای فلسفة اسلامی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مدافعان رویکرد تلفیقی در فلسفة تعلیم و تربیت اسلا می، که افرادی همچون کیلانی و به ویژه خسرو باقری هستند، نخست به نفی و رد رویکرد ایجابی نسبت به کاربست فلسفة اسلا می در تدوین فلسفة تعلیم و تربیت اسلا می دست زده اند و در ادامه، با بیان اینکه گریزی از فلسفه به طور کلی نیست، رویکرد سلبی را هم رد نموده، در جست وجوی راه سو می برآمده اند که به بیان ایشان، همان «استفاده از فلسفه همچون روش و ساختار است». مقالة حاضر نخست به این دیدگاه و در ادامه، به نقد و ارزیابی آن پرداخته است. نخست چالش اسلامی بودن فلسفة اسلا می مطرح شده است تا ملاحظه شود که اشکالات این گروه به اسلامی بودن فلسفة اسلا می که مبنای نفی فلسفة اسلا می از سوی این گروه است آیا اساساً وارد است؟ و در ادامه، رویکرد تلفیقی نقد و بررسی شده است.
الگو پذیری از دعاهای صحیفه سجادیه و تاثیر آن بر سلامت
حوزه های تخصصی:
بهداشت روان ازحوزه های مهم سلامت است وآموزه های دینی درتحقق آن دخیل می باشد. ازجمله امور مؤثر در بهداشت روانی، مکانیسم های ارتقاء سلامت است که مهمترین آن ها عبارتند از:الف - راه سایکونورو فیزیولوژیک ب- مسیر رفتار بهداشتی ج - برخورداری از حمایت های اجتماعی. نظر به نقش مؤثر دینداری و پایبندی دینی در سلامت روانی ، نوشتار حاضر به بررسی و ارائه مکانیسم های ارتقاء سلامت روانی در ادعیه امام سجاد (ع) و تاثیر آن بر سلامت پرداخته است زیرا ادعیته امام تنها عرصه خواندن نبوده بلکه صحنه شناختن هم می باشد و الگوهای سلامت در آن آمده است. مؤلّفه های این مکانیسم عبارتند از: فضل الهی، هدفمندی، شکر و سپاس (راه سایکونور و فیزیولوژیک)، اجتناب از پرخوری، روزه داری، دوری از هوی و هوس، سحرخیزی، رعایت اعتدال در امور (رفتار بهداشتی) انفاق و زکوه و همدلی و نوع دوستی (حمایت اجتماعی و مالی). بنابراین اگر دعا را عرصه شناخت صحنه دریافت بدانند و ابعاد شناختی رفتاری خود را با الگوی سجادی شکل دهند ارتقای سلامت جسمی و روانی در پی خواهد داشت. امید است این رهیافت بتواند دریچه تازه ای به سوی نگرش بدیع به دعا به ویژه بر ادعیه امام سجاد(ع) ایجاد نماید.
بررسی و نقد مبانی هستی شناختی تعلیم و تربیت پویشی وایتهد با تکیه بر آرای علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
هدف این مقاله بررسی انتقادی مبانی هستی شناختی تعلیم و تربیت پویشی وایتهد با تکیه بر آرای علامه طباطبایی است. وایتهد یکی از تأثیرگذارترین فلاسفة قرون اخیر در غرب بود که نظریاتش تأثیری مستقیم بر تعلیم و تربیت داشت و موجب تولد تعلیم و تربیت پویشی شد. او توانسته است با نقد تصور مکانیکی دکارت و نیوتن مقابله کند و با طرح سیلان در واقعیت و تعامل خداوند با هستی های بالفعل قدمی فراتر بگذارد و تحولی در عرصة تعلیم و تربیت بنا نهد؛ بااین حال مبانی هستی شناختی تعلیم و تربیت پویشی با نقدهایی روبه رو هستند. هستی های بالفعل از دیدگاه وایتهد مستقل و در سیلان اند و خلاقیت آنها تا جایی گسترده است که توسط ارادة خداوند هم محدود نمی شود. از سویی خداوند نیز به منزلة یک هستی مستقل دارای ذات ازلی است، ولی دارای ذات تبعی نیز هست؛ یعنی در تعامل با جهان، در حال تکامل است. بررسی آرای علامه طباطبایی نشان می دهد که ایشان توانسته با تکیه بر مبانی هستی شناختی همانند اصالت وجود و تشکیک در وجود، از سویی نتایج مثبت فلسفة پویشی را در خود داشته باشد و از سوی دیگر برداشت درخوری از خداوند و ارتباط او با جهان به دست دهد و این برداشت می تواند مبانی مستحکم هستی شناختی برای تدوین اهداف و اصول تعلیم و تربیت را فراهم آورد.
بررسی خصوصیات روان سنجی مقیاس تجارب معنوی روزانه (DSES)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معنویت و دینداری، توجه روزافزونی را به عنوان متغیرهای تحقیقات سلامت به خود جلب کرده اند. مقیاس تجارب معنوی روزانه (DSES) ابزاری است که به منظور اندازه گیری تجارب معنوی به عنوان جنبه مهمی از زندگی روزانه بسیاری از افراد، طراحی شده است.
هدف از پژوهش حاضر، بررسی روایی و پایایی مقیاس تجارب معنوی روزانه (نسخه 16 ماده ای) در ایران بود. به این منظور 120 نفر از دانشجویان دانشگاه شیراز برای بررسی روایی و پایایی آن شرکت نمودند. پایایی مقیاس ازسه طریق بررسی گردید که به ترتیب ضرایب پایایی 96/0 برای بازآزمایی، 88/0 برای تنصیفی اسپیرمن ‐ براون و 91/0 برای آلفای کرونباخ به دست آمد. برای مطالعه روایی مقیاس حاضر، از سه روش روایی همزمان، تحلیل عوامل و همبستگی ماده های مقیاس با نمره کل مقیاس استفاده شد. روایی همزمان DSES از طریق اجرای همزمان با پرسش نامه جهت گیری مذهبی آلپورت انجام شد که ضریب همبستگی 71/0 حاصل آن بود. تحلیل عاملی اکتشافی به روش تحلیل مؤلفه های اصلی با چرخش واریماکس برای DSES سه عامل استخراج نمود که به ترتیب عامل های احساس حضور خداوند، ارتباط با خداوند و احساس مسئولیت در قبال دیگران نام گرفتند که در مجموع بیش از 61 درصد واریانس کل مقیاس را تبیین نمودند. همچنین نتیجه مطالعه حاضر نشان داد که تمام ماده های مقیاس با نمره کل مقیاس دارای همبستگی بین 4/0 تا 8/0 هستند. بنابراین، بر اساس نتایج این پژوهش، فرم شانزده ماده ای مقیاس تجارب معنوی روزانه واجد شرایط لازم برای کاربرد در پژوهش های روان شناختی و به ویژه حوزه روان شناسی سلامت در جامعه ایرانی است.
آزاد اندیشی در تعلیم و تربیت اسلامی از دیدگاه شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
این پ ژ وهش به منظور بررسی دیدگاه شهید مطهری در زمینه ""آزاداندیشی در تعلیم و تربیت اسلامی"" صورت گرفته است. نوع تحقیق، بنیادی و روش تحقیق توصیفی تحلیلی است. روش جمع آوری اطلاعات اسنادی (کتابخانه ای) است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش کیفی استفاده شده است. تعقّل، نبود مانع در جلوی تفکر، تعبّدی و تقلیدی عمل نکردن از عوامل اساسی مفهوم آزاداندیشی است. عوامل زمینه ساز آزاداندیشی دینی را می توان در عوامل بیرونی از قبیل بنیانهای منطقی دینی و نبود حاکمیت مستبدانه جستجو کرد و یا در درون انسان عواملی از قبیل تربیت ربّانی، تقوا و زهدورزی را پرورش داد. متناسب با عواملی که بیان می شود، روشهای پرورش آزاداندیشی دینی را نیز می توان به دو دسته ""برون تربیتی"" از قبیل جدال احسنِ، تذکر، رفق و مدارا در تبیین مسائل دینی، تسامح دینی، هدایت افکار و ""خود تربیتی"" از قبیل جستجوگری، برخوردی استدلالی با جهان، تزکیه نفس، عادت به تفکر تقسیم کرد.
سیمای ویژگیهای انسان مطلوب از دیدگاه تربیتی اسلام
حوزه های تخصصی:
بررسی ویژگی های انسان مطلوب و ارایه الگویی برای آن، یکی از اساسی ترین گام های طراحی برنامة تربیتی کارآمد است، چرا که غایت اصلی آموزش و پرورش تربیت انسان مطلوب است. از آنجا که انسان مطلوب هر فرهنگ و مکتبی با انسان مطلوب دیگر فرهنگ ها متفاوت است، ضروری است پیروان هر مکتب و فرهنگی برای تدوین نظام تربیتی کارآمد و مطلوب خود، در مرحلة اول به ترسیم سیمای انسان مطلوب فرهنگ خود بپردازند. این مقاله بر آن است شمایی کلی از ویژگی های انسان مطلوب در اسلام را ترسیم کند. برای دستیابی به این هدف، نخست هدف غایی پرورش انسان از دیدگاه اسلام را بررسی و در ادامه مراحل رشد و تکامل انسان در مسیر رسیدن به هدف غایی مورد نظر را ترسیم و در پایان ویژگیهای اعتقادی، اخلاقی و عبادی دانش آموزان در سه مقطع ابتدایی، راهنمایی و متوسطه را بیان کرده است.
تحلیل روش قرآن کریم در درمان حسد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
یکی از مخرب ترین امراض نفسانی انسان رذیلت حسد است. حسادت این پتانسیل را دارد که مقام عبودیت و بندگی انسان را نابود کند همچنان که با موجودی به نام ابلیس چنین کرد. در مکتب اسلام، یکی از اهداف تربیتی قرآن کریم به اقتضا فرمایش الهی «وَ شِفَاءٌ لِمَا فِی الصُّدُور ِ» درمان بیماری های نفسانی انسان است. قرآن کریم حول محور توحید و عبودیت الگویی از درمانگری نفس در بیماری هایی همچون حسد را ارائه می دهد. معرفت افزایی، الگوسازی در قالب داستان و تمثیل، وعده بهشت و جهنم، تعوذ، تغییر اراده، راهکارهای عملیاتی همچون خیرخواهی نسبت به دیگران و ابتلا از جمله روش های درمانگری حسد در نظام اخلاقی قرآن است که حول محور عبودیت و توحید ارائه می شود. در این مقاله برآنیم مدل و الگوی قرآنی در درمان حسد را با رویکردی تحلیلی بررسی کنیم و از این گذر به الگوی روشمند و بدیعی از درمانگری با محوریت عبودیت و توحید در مقایسه با مکاتب دیگر برسیم.