فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۰۱ تا ۸۲۰ مورد از کل ۱٬۱۹۰ مورد.
درآمدی بر تعلیم و تربیت و مبانی آن از دیدگاه غزالی
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
هدف پژوهش حاضر بررسی فلسفة ابوحامد غزالی و استخراج آرای تربیتی وی است. بدین منظور سعی شده با استفاده از منابع موجود و در دسترس، افکار و روش فلسفی غزالی بررسی شده و با روشن ساختن مبانی فلسفی او بتوان جایگاه فلسفة اسلامی را در مقایسه با فلسفه یونانی وغرب شناخت و هم چنین مشخص کرد که آرای دانشمندان اسلامی دربارة تربیت و به خصوص تربیت کودکان تا چه اندازه در زمان حاضر کاربرد داشته و مورد تأیید نظریات تربیتی معاصر می باشد.
نتایج به دست آمده نشان می دهد که روش فکر و فلسفة غزالی با وجود اینکه با دیگر فیلسوفان مسلمان و فیلسوفان غرب شباهت هایی دارد، منحصر به فرد است؛ چراکه وی با شک بنیادی خود و با تکیه بر متون و اعتقادات اسلامی بسیاری از آرای فیلسوفان و حتی فیلسوفان اسلامی را مورد انتقاد قرار داده و با باریک بینی دینی و محور قرار دادن قرآن و سنت بر ضد آنها اقامة دلیل کرده است. در واقع، فلسفة غزالی بیش از آنکه جنبة سازندگی داشته باشد، جنبة انتقادی به خود گرفته است. هم چنین نظریات تربیتی او حداقل در جهان اسلام تحول عظیمی ایجاد کرد و امروزه نیز بسیاری از روش ها و اصول تربیتی وی راهنمای کار دست اندرکاران تعلیم و تربیت کودکان است.
ماهیت دینی تعلیم و تربیت
حوزه های تخصصی:
امکان دینی ساختن علوم انسانی و از جمله دانش تربیت، از مباحث مهم فراروی اندیشمندان مسلمان است. در این مقاله پس از ارائة تعاریفی از علم دینی دو تعریف اختیار شده است:
1. دانش تجربه ای که از مبانی، اهداف، اصول و آموزه های دینی متأثر شده و رنگ و عطر جدیدی یافته است.
2. مجموعه ای از معارف دینی که در یک موضوع خاص (مثل تربیت) استخراج، تدوین و تنظیم شده اند.
به نظر می رسد امکان دینی ساختن دانش تربیت، به هر دو معنای فوق ممکن است. مبانی، اهداف، ارزش ها و آموزه های غیرتجربی می تواند در جهت دهی یک علم تجربی مؤثر باشد. شواهد متعدد مؤید این مطلب است و بدین جهت می توان مدعی امکان پدید آوردن تربیت اسلامی به معنای اول شد. مهم ترین بحث برای اثبات معنای دوم علم دینی و تربیت اسلامی، قلمرو دین است که با روشن شدن این مطلب که مهم ترین رسالت دین هدایت انسان ها به سوی کمال انسانی آن هاست که هدف تربیت نیز می باشد و با توجه به شواهدی که گویای آن است که دین در انجام رسالت خود کوتاهی نکرده است، می توان مدعی امکان استخراج نظام تربیتی اسلام شد.
پرواز تا بی کران
مسؤولیت اخلاقى(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار، ترجمهى مقالهاى از آقاى دکتر اندرهاشلمن[1]با عنوان
«مسئولیت اخلاقى»[2]است. وى داراى کارشناسى ارشد در رشتهى فلسفه وادیان از دانشگاه کالرمونت و دکترى فلسفه از دانشگاه ریورساید کالیفرنیاست. آقاى دکتر اشلمن هماکنون عضو همکار گروه فلسفه و مطالعات آزاد دانشگاه استندفورد آرکانزاس است. وى در آن دانشگاه در زمینههاى فلسفهى دین، اندیشههاى شرقى، اخلاق، اخلاق پزشکى و غیره مشغول تدریس است. او داراى چندین مقاله در زمینهى اخلاق است که نوشتار حاضر یکى از مقالات چاپ شدهى وى در دایرهالمعارف استندفورد وابسته به لابراتور تحقیقات متافیزیک استندفورد[3]است.
وى در این مقاله سعى دارد تاریخچهاى از سیر تفکر و اندیشهى غرب
دربارهى مفهوم «مسؤولیت اخلاقى»، را بیان نموده و سپس با توجه به نگرش سقراط به این مفهوم، نظرات دیگر اندیشمندان را مورد بررسى قرار دهد
گزارشی از آرای فلسفی صدرالمتالهین و دلالت های تربیتی آن
حوزه های تخصصی:
پیش فرض های فلسفی و دیدگاه های کلان هر نظریه پرداز از عناصر اساسی و انکارناپذیر نظریه های علمی وی می باشند. نظریات مطرح در حیطه تعلیم و تربیت نیز از این امر مستثنی نبوده و پیش فرض های فلسفی و متافیزیکی، نقطة اتکاء این نظریات به شمار می روند. به سخن دیگر می توان گفت مبانی فلسفی جایگاه رویش نظریه ها در تعلیم و تربیت می باشند. در این مقاله سعی شده تا با بررسی بخش هایی از آرای فلسفی صدرالمتالهین، دلالت های تربیتی آنها مورد بحث قرار گیرد.
نظام اخلاقى در اسلام با توجه با آراء اخلاقى غزالى،ابنمسکویه، خواجه نصیر(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار بررسى تطبیقى آراء اخلاقى سه دانشمند بزرگ جهان اسلام،
غزالى، ابنمسکویه و خواجه نصیر الدّین طوسى است. در این مقاله نخست به کاستى مباحث تئوریک در میراث مکتوب اسلامى اشاره شده و اینکه رویکرد اهتمام کنندگان به اخلاق بیشتر به جنبه اخلاق عملى معطوف بوده است. سپس رویکردهاى اخلاقى مطرح در جهان اسلام در
قالب تقسیمبندى سه گانه تبیین و نقد شده است. این سه رویکرد عبارت است از: اخلاق فیلسوفانه که نماینده آن تهذیب الاخلاق ابن مسکویه و اخلاق ناصرى خواجه نصیرالدّین طوسى است، اخلاق عارفانه یا صوفیانه به نمایندگى غزالى و دو کتابش إحیاء علومالدّین و کیمیاى سعادت و بالاخره اخلاق نقلى و کتابهایى مانند اخلاق محتشمى و اخلاق شبر که البته به این قسم از گرایش اخلاقى کمتر پرداخته شده و اهتمام بیشتر به دو قسیم دیگر آن است. دیگر مبحثى که در مقاله حاضر به تفصیل بررسى شده، تبیین مبادى نظام اخلاقى امثال ابن مسکویه، غزالى و خواجه نصیر است که در ضمن آن، تعریف اینان از اخلاق نقل و نقد شده و سپس تبارشناسى نظرات اخلاقى این سه متفکر ارائه
گشته است. جایگاه اخلاق در درختواره موضوعى علوم در دوران قدیم بخش پایانى مقاله است.
مسائل علم و اخلاق در جهان معاصر(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
جریانشناسى انتقادى سیر پیشرفت علوم در دوران معاصر و به ویژه
سدهى بیستم از منظر اخلاق است. نویسنده نخست از عدم تعهد و آزادى علوم در سیر خود انتقاد کرده و آثار آن را به ویژه در دو علم بیولوژى و ژنتیک بررسى کرده است. وى با بیان دغدغههاى مختلف علم در سدهى بیستم اولین دغدغه را علوم اجتماعى، دومین را علم رفتارى و مسائل روانشناختى، سومین دغدغه را انرژى هستهاى و در فرجام چهارمین را انقلاب بیولوژیک برمىشمارد. در این میان، مؤلف رابطهى اخلاق با فنآورى را برمىرسد و سپس ماهیت ایدئولوژیک علم و نظرات موافقان و مخالفان آن را نقل و نقد کرده و در نهایت از پررنگ شدن جنبهى عملى علم و بىاهمیت شمرده شدن ابعاد تئوریک آن سخن مىگوید. مؤلف در پایان نتیجه مىگیرد که هیچ جنبش علمى
بدون اخلاق نه تنها سودى ندارد که سخت زیانبخش نیز هست و هر کوشش علمى باید همسان با اخلاق صورت بگیرد.
تبیینی از اهداف تربیت اسلامی بر مبنای قلمروهای حیات
حوزه های تخصصی:
اسلام به عنوان یک مکتب دارای نظام تربیتی خاص خود است. این نظام تمایزات اساسی با سایر نظام های تربیتی دارد. در حال حاضر، پژوهش در باب ریشه های این تمایزات با توجه به قلمروهای حیات آدمی ضرورتی آشکار است. تبیین عناصر تعلیم و تربیت شامل: هدف، برنامه، روش، ارزشیابی و... مستلزم نظریه پردازی در خصوص قلمروهای حیات آدمی از یک سو، و استخراج پیامدها و دلالت های تربیتی آنها از سوی دیگر است. هدف به عنوان اساسی ترین عنصر در تربیت اسلامی به تبیینی نو نیازمند است. مقالة حاضر به تبیینی از اهداف تربیت اسلامی بر مبنای قلمروهای حیات آدمی پرداخته، و نتایج پژوهش بیانگر آن است که تدوین و انتخاب هدف های تربیتی مستلزم نظریه و تفسیری از حیات آدمی درقلمروهای مختلف آن و درنظر آوردن آنها به صورت یک کلّ با ثبات متعادل است.
نگاهی به نقش زبان در تعلیمات دینی
حوزه های تخصصی:
برای یک متخصص آموزش، زبان، قلب آموزش و پرورش است؛ زیرا آموزش و پرورش چیزی جز فرایند کاربرد مؤثر زبان نیست. زبان در بسترها و بافت های گوناگون تکوین و تکامل می یابد و به همین دلیل، هر زبانی حامل معانی و جهان بینی های متفاوتی است. بنابراین، لازم است برای فهم پذیری زبان، اقدامات خاصی صورت گیرد. انجام این اقدامات، در حوزه های خاص تری چون «زبان دینی»، بسیار عملیاتی به نظر می آید. در مقاله حاضر، «چشم اندازهای خاص به زبان» به صورت مختصر معرفی می شود و جایگاه «زبان دینی» و «تعلیمات دینی» نیز مورد بررسی قرار می گیرد. در پایان نیز هرمنوتیک تعلیمات دینی، با نظر به سه الگوی «پدیدار شناختی»، «معنوی» و «واقع گرایی انتقادی» مورد بحث قرار گرفته و نمونه های عملی کاربرد الگوها در کلاس درس معرفی می شود.
تصویر اخلاقى از جهان
منبع:
معرفت ۱۳۸۵ شماره ۱۰۱
حوزه های تخصصی:
مقایسه دیدگاه کانت وخواجه نصیرالدین طوسی در زمینه تربیت اخلاقی
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به معرفی و مقایسه دیدگاه کانت و خواجه نصیرالدین طوسی در خصوص تربیت اخلاقی می پردازد. هدف از نگارش آن بررسی تطبیقی نظرگاه کانت به عنوان فیلسوف معرف جهان غرب و خواجه نصیرالدین طوسی به عنوان یک متفکر اسلامی است تا از رهگذر آن بتوان راهبردها و راهکارهای عملی در تربیت اخلاقی را استنباط کرد.
در این مقاله به ترتیب به معرفی و مقایسه نظرات این دو درباره ماهیت اخلاق، هدف های تربیت اخلاقی و روش های اساسی تربیت اخلاقی با استناد به آثار و نوشته های اصلی آنها اشاره شده و در پایان نیز نتیجه گیری کلی بیان می گردد.
بررسی تحلیلی مفهوم عزت در متون دینی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مسأله و مفهوم خودى در اخلاق اسلامى(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
اخلاق پژوهان که در حوزهى بحثهاى اخلاقى، فلسفه اخلاق،
رفتارشناسى انسان و ریشههاى آن ژرفاندیشى نمودهاند، از مقولهاى به عنوان «خود» با گونههایى چون «خودشناسى»، «خودیابى»، «خود عزتمند» و یا «خود زیانى و خودفراموشى» سخن گفتهاند. در میان این اخلاق پژوهان، باید از دانشورى یاد کرد که در حوزه اندیشه و معارف اسلامى، نگرشى همه سویه و فراگیر داشته و به اخلاق و مسأله خودى در آن، هماره، به عنوان بخش مهم و بنیادى از آموزههاى دینى نگریسته و در پى آن بوده که ریشههاى آنها را با شیوههاى نوین و منطقى و کاربردى، استوار سازد. او کسى نیست جز علاقه
شهید، مرتضى مطهرى «رحمها... علیه». آن استاد فرزانه، مسأله خودى در اخلاق را پایه اخلاق دانسته و از آن با عنوان «اخلاق مکرمتى» یاد مىکند. در این مقاله سعى نگارنده بر این است که مفهوم و گونههاى خودى، مبارزه با خود و نمودارهاى از خود بیگانگى را در عرصه اخلاق انسانى از دیدگاه شهید مطهرى مورد بحث وبررسى قرار دهد.