فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۴٬۲۹۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، ارائه پاسخی متقن بدین سؤال اساسی است که شبکه ارتباطات تربیت محور مبتنی بر چه مؤلفه هایی است و در ادامه تحقق شبکه ارتباطات تربیت محور در نظام اسلامی (ایران) دارای چه پیامدهای تربیتی، فرهنگی و ارتباطاتی خواهد بود. نتایج پژوهش، که بر اساس روشهای کتابخانه ای، پرسشنامه ای و در نهایت تحلیل نخبگی تدوین شده است، 89 مؤلفه اصلی را در راستای طراحی الگوی شبکه ارتباطات تربیت محور مشخص کرده است. الگویی که در نهایت مبتنی بر نگاشت نهادی است.
بازتاب صورت نمایی در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
صورت نمایی(برچسب زنی) پدیده ی اجتماعی فراگیری است که در روابط انسان ها با یکدیگر تأثیر گذار بوده است. این پدیده در جهان اسلام نیز رواج داشت. برای شناسایی عوامل و شرایط زمینه ساز این پدیده و پیامدهای آن و دریافت رهنمود قرآن درباره این پدیده و آشنایی با راهکارهای مقابله با آن از دیدگاه قرآن، آیات این کتاب مقدس بررسی شد.
در این تحقیق با بهره گیری از روش پیشنهادی در نظریه زمینه ای(GT) داده های قرآنی مورد بازکاوی و تحلیل قرار گرفته است. دستاورد این تحقیق پیشنهاد فرضیه های ذیل است: 1 تکبر موجب صورت نمایی پیامبران الهی و کتاب های آسمانی است. 2- در شرایط غلبه فرهنگ چند خدایی، ظهور پیامبران و آیین جدید زمینه ساز صورت نمایی ارزش های توحیدی است. 3- در شرایط حاکمیت نظام اشرافی، جهل آحاد جامعه موجب صورت نمایی پیامبران الهی است. 4- پیامدهای دنیوی و اخروی صورت نمایی با فراوانی پدیده ی صورت نمایی رابطه مستقیم دارد. پیشنهاد می شود: به کاربردی کردن فرضیه های فوق اندیشید و از روش های کیفی مانند نظریه زمینه ای در مطالعات قرآنی و تاریخی بهره جست.
تحلیل کیفی محتوای کتب مقطع متوسطه از نظر گفتمان سازی نظریه ولایت فقیه بر اساس آموزه های انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با الهام از فرمایشات رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله خامنه ای، به بررسی رویکرد گفتمان سازانه (که متوجه به مبانی نظری بومی و نشأت گرفته از آموزه های اسلامی می باشد) در کتب درسی و در باب موضوع ولایت فقیه پرداخته است. روش انجام این پژوهش تحلیل گفتمان است که یکی از انواع تحلیل محتوای کیفی است. یافته های پژوهش نشان دادند که کتب درسی در انتقال موضوع ولایت فقیه، از رویکرد اخبارگونه و تاریخی پیروی می کنند و رویکرد گفتمان سازانه مورد غفلت واقع شده است. از مهم ترین نشانه های اخبارگونگی متن می توان به سازماندهی محتوای درسی بر اساس رخدادهای زمانی، تقسیم بندی موضوعی و ترتیب منطقی و غفلت از توجه به روابط ذاتی معارف اشاره نمود. علاوه بر این، استفاده از شیوه بیان مستقیم، عدم توجه به مخاطب و شبهات ذهنی او، سطحی نگری، تمرکز بر حافظه پروری و بی توجهی به عمق مطالب، و غفلت از ابعاد معنوی و عاطفی مخاطبان، از دیگر ویژگی های متن کتابهای درسی در انتقال نظریه ولایت فقیه بودند. این پژوهش در نهایت استفاده از رویکرد گفتمان سازانه را در طراحی و تدوین کتب درسی پیشنهاد می کند.
بررسی رویکرد تربیت اخلاقی در نظام تربیت رسمی و عمومی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
این پژوهش با هدف شناسایی نحوه مواجهه (رویکرد) نظام تربیت رسمی و عمومی با تربیت اخلاقی انجام شده است. روش مورد استفاده کیفی است که با بهره گیری از تحلیل محتوای کیفی استقرایی، متون اسناد قانونی و مصوب و همچنین مصاحبه چهارده کارشناس انجام شده است. افراد مصاحبه شونده به روش هدفمند و گلوله برفی از میان کارشناسان ارشد نظام تربیت رسمی و عمومی انتخاب شدند. نتیجه تحلیل ها نشان داده که رویکرد تربیت اخلاقی در نظام تربیت رسمی و عمومی دوره ابتدایی در مؤلفه چیستی «رویکرد فضیلت گرایی دین ورزانه» است و در مؤلفه چگونگی (برنامه ریزی درسی) رویکرد تلفیق یا فرابرنامه درسی است که ویژگی اساسی آن آشفتگی است؛ یعنی وضع موجود برنامه درسی تربیت اخلاقی «فرابرنامه درسی تربیت اخلاقی آشفته» است. پیشنهاد این پژوهش تدوین و تصویب فرابرنامه درسی تربیت اخلاقی برای دوره ابتدایی است.
قصاص نفس در اسلام و ابعاد تربیتى آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقوله قصاص نفس و نقد و بررسى مؤلفه هاى آن، موضوعى بحث برانگیز در محافل داخلى و خارجى است. تکثر دیدگاه ها و تعدد رویکردها نسبت به این موضوع موجب بازتاب ها و نظرات متفاوتى گردیده است.
این مقاله با روش توصیفى تحلیلى در پى آن است تا با استناد به قرآن و منابع دینى، اهمیت، جایگاه و ضرورت قصاص نفس را در اسلام بیان نماید. حاصل تحقیق بیانگر این است که قصاص نفس در اسلام عملى عقلانى، اخلاقى و اجتماعى است و شالوده و فلسفه آن برپایى قسط و عدالت فردى و اجتماعى است.
این تحقیق با ارائه برخى از اصول (عدالت، عزت مدارى و...) و روش هاى تربیتى (تناسب جرم و مجازات، اخفاى عیوب و...)، به ضرورت قصاص نفس در اسلام پرداخته است.
تاثیر داستان های قرآن بر سلامت روان (مطالعه موردی داستان های سوره کهف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مسأله آرامش و سلامت روان به عنوان اساسی ترین رسالت مطالعات روان شناختی، نقش پررنگی در حوزه دین پژوهی ایفا می کند و جزء جدایی ناپذیر باورهای دینی و مذهبی به شمار می رود. در این راستا، روان درمانی که مبتنی بر فراهم سازی بسترهایی به منظور ایجاد آرامش و سلامت روان است، در بُعد آموزش و درمان، از ابزاری مؤثر با عنوان ""داستان گویی"" بهره می جوید. از آن جا که در قرآن نمونه های زیبایی از داستان های آموزشی و درمانی دیده می شود، پژوهش حاضر می کوشد که با بررسی داستان های سوره کهف شامل داستان اصحاب کهف، صاحب دو باغ و دوست فقیرش، موسی و مرد عالم و ذوالقرنین، به تبیین نقش داستان پردازی های قرآن در ارائه الگویی کارآمد و مؤثر به منظور مقابله با چالش ها و اختلالات روانی و در نتیجه دستیابی به سلامت روان بپردازد. برآیند پژوهش نشان می دهد که داستان های یادشده درصدد اصلاح باورهای شناختی، تغییر نگرش، ارائه راه حل های درست و معرفی انسان کامل هستند.
بررسی و نقد الگوی تربیت اخلاقی در کتابهای آموزش قرآن دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
یکی از مأموریتهای مهم نظام آموزش و پرورش رسمی کشور تربیت اخلاقی است. برنامه درسی قرآن نقش مهمی را در این زمینه بر عهده دارد. این پژوهش به تحلیل محتوای کتابهای درسی قرآن دوره ابتدایی و کتاب راهنمای قرآن می پردازد تا در نهایت، الگوی تربیت اخلاقی را در این کتابها شناسایی کند و مورد نقد و ارزیابی قرار دهد. روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی است. یافته ها نشان داد که الگوی هدفگذاری در این کتابها از الگوی محتواگرا یا رویکرد کشکول ارزشها پیروی می کند و البته به صورت موزاییکی تنظیم شده است. شیوه سازماندهی محتوا، مارپیچی ساده و ابتدایی در چارچوب چهار عرصه ارتباطی است. روشهای پیشنهادی برای تبیین و تشریح مضمونهای ارزشی از جمله بحث و گفتگو، زمینه مناسبی را برای درگیری شناختی دانش آموزان ایجاد می کند که البته با اهداف شناختی هماهنگ نیست. رویکرد ارزشیابی درس قرآن بویژه ارزشیابی یادگیری در حوزه اخلاق نیز رویکرد مناسبی است.
مرجعیت زدایی پساساختارگرا در تربیت اخلاقی با رویکردی انتقادی از منظر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگرش پساساختارگرایی به اخلاق، بر محور تأکید بر کثرت، تنوع و تفاوت در حوزة ارزش ها، نفی قطعیت، تعیّن، و فراگیر بودن اصول اخلاقی استوار است. بر این مبنا، پساساختارگرایی نمی تواند با پذیرش مرجعیت اصول اخلاقی عام و همگانی سازگار باشد. در مقابل، رویکرد اسلامی به اخلاق با تکیه بر وجوه مشترک انسانی، بیش از توجه به تفاوت های ارزشی؛ بر تشابه ها و اصول جهانی اخلاق تأکید دارد؛ لذا می توان گفت از منظر اسلامی، دست کم، پذیرش مرجعیت برخی اصول اخلاقی ضروری است. چنین به نظر می رسد که نفی مرجعیت اصول اخلاقی از تربیت اخلاقی نتایج و پیامدهای ناخوشایندی همچون شیوع نگرش های فردی، نسبی و کثرت گرایانه در حوزه اخلاق و بسط شرایط تصمیم ناپذیری و عدم قطعیت و دامن زدن به شک و تردید مداوم و همیشگی را به همراه دارد که امکان تربیت اخلاقی را متزلزل می نماید. در این مقاله، تبیین اهم نتایج و پیامدهای حاصل از مرجعیت زدایی اخلاقی در قالب نقد بیرونی رویکرد پساساختارگرایی به تربیت اخلاقی از منظر اسلامی محور اساسی بحث واقع شده است.
درآمدى بر تربیت اخلاقى از دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسى با تأکید بر مبانى و اهداف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
تهذیب و تربیت اخلاقى عبارت است از: آراستن نفس به فضایل و پیراستن آن از رذایل و به کارگیرى روش هایى به منظور پرورش نیکى ها و زدودن رذایل اخلاقى. مطالعه تربیت اخلاقى مى تواند گامى مهم در تبیین ساختار نظام اخلاقى و به تبع آن، تربیت اخلاقى باشد. براین اساس، هدف این نوشتار، که از نوع پژوهش هاى کیفى است و با روش تحلیلى توصیفى مبتنى بر روش کتابخانه اى انجام شده، بررسى دیدگاه هاى اخلاقى خواجه نصیرالدین طوسى و دلالت هاى آن بر تربیت اخلاقى در دو بخش مبانى و اهداف تعلیم و تربیت است. نظام اخلاقى خواجه طوسى بر شناخت نفس و اعتدال قوا مبتنى است. مهم ترین نتایج و دستاوردهاى این تحقیق شناسایى مبانى تربیت اخلاقى شامل ماهیت و حقیقت انسان، تعادل قواى نفس و قابلیت آن در وصول به کمال حقیقى و شناسایى اهداف تربیت اخلاقى شامل اهداف غایى، واسطى و آموزشى است.
جایگاه گرایش هاى فطرى در تعلیم و تربیت اسلامى از منظر علامه طباطبائى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
کنکاش «فطرت» به عنوان یکى از بنیادى ترین مباحث فلسفه تربیت اسلامى، همواره مورد توجه علامه طباطبائى بوده است. هدف این پژوهش این است که با پذیرفتن «فطرت» به عنوان تقریر دینى از سرشت مشترک انسان و نقش عمده آن در قلمرو ارکان تعلیم و تربیت اسلامى، تصویرى از گرایش هاى فطرى مؤثر در تعلیم و تربیت را با بهره گیرى از آراء این فیلسوف معاصر، ارائه نماید. روش پژوهش توصیفى تحلیلى بوده و به منظور گردآورى داده هاى لازم براى نیل به اهداف پژوهش، منابع موجود و مرتبط با استفاده از فرم هاى فیش بردارى از منابع، جمع آورى و با شیوه هاى کیفى مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. از بررسى آراء علامه طباطبائى به دست آمد که ایشان گرایش هاى فطرى را در چهار حیطه ادراکى، الهى، اختیار و توانمندى عمل تقسیم بندى نموده است. این گرایش ها، توانمندى هایى هستند که به شکل گیرى نظام تعلیم و تربیت منطبق با آموزه هاى اسلامى که تضمین کننده سعادت انسان و تسهیل کننده فرایند دستیابى به حیات طیبه است، کمک مى نمایند.
بررسى چالش هاى هویت فرهنگى و آموزش و پرورشدر عصر جهانى شدن فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهانى شدن فرایندى اجتناب ناپذیر است که از قرن نوزدهم شروع شده است و امروزه از بحث انگیزترین مسائل روز جهانى به شمار مى رود؛ پدیده اى که در تصمیم گیرى ها و فعالیت هاى اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى انسان ها نقش تعیین کننده اى داشته و مرزهاى جغرافیایى را به حداقل ممکن کاهش داده است. این فرایند در طول مسیر، ابتدا در بعد اقتصادى خود موفق بود و به تدریج، به سایر ابعاد گسترش یافته است. در این میان، عده اى معتقدند: جهانى شدن موجب نابودى هویت فرهنگى و فرهنگ هاى بومى شده است و عده اى دیگر این نظر را رد مى کنند و اعلام مى دارند که جهانى شدن، خود موجب حفظ و تقویت فرهنگ مى شود.
این مقاله با هدف بررسى و تحلیل فرایند جهانى شدن، فرهنگ و تأثیر آن بر هویت فرهنگى و آموزش و پرورش، در شش مسئله فرهنگى تدوین یافته است: ویژگى هاى جهانى شدن؛ جهانى شدن و ظهور هویت هاى گوناگون؛ بحران هویت فرهنگى و آسیب هاى ناشى از آن؛ تهدیدها و فرصت هاى عام جهانى شدن فرهنگ؛ دیدگاه هاى موافقان و مخالفان جهانى شدن آموزش و پرورش؛ فرصت ها و تهدیدهاى جهانى شدن آموزش و پرورش.
شهودگرایی و استدلال گرایی در فلسفه اخلاق و تربیت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث جدی در نظریه های تربیت اخلاقی، مبنای فلسفی آنها درباره «شناخت اخلاقی» است که هریک براساس فلسفه اخلاق خاص خود، «مفاهیم و گزاره های اخلاقی» را تفسیر می کند و ماهیت شناخت اخلاقی انسان را نیز با ماهیت فلسفی این مفاهیم و گزاره ها مرتبط می داند. مقاله حاضر با مرور آرای دیوید راس و لارنس کلبرگ، نگاهی تطبیقی بین مبانی فلسفه اخلاق دو رویکرد شهودگرایی و استدلال گرایی و دلالت آن در تربیت اخلاقی دارد. شهودگرا معتقد است احکام اخلاقی، مستقل از یکدیگر اعتبار دارند و درک شهودی برای موجه بودن آنها کفایت می کند. استدلال گرا نیز احکام اخلاقی را وقتی معتبر می داند که استنتاج آنها از یکدیگر و ارتباطشان، مستدلّ ارائه شود. همچنین در تبیین شناخت اخلاقی انسان، شهودگرا معتقد است مفاهیم اخلاقی ماهیت شهودی دارند و گزاره های اخلاقی مستقل از یکدیگر نیز معتبر هستند و در نتیجه انسان با شهود خود، احکام اخلاقی را درک می کند، نه با قدرت تفکر و استدلال؛ اما استدلال گرا اعتبار احکام اخلاقی را به مستدل بودن ارتباط یک حکم با اصول عام اخلاقی می داند و درنتیجه تفکر استدلالی، ابزار شناخت اخلاقی است، نه شهود. با تطبیق شهودگرایی و استدلال گرایی، می توان به «شهودگرایی انتقادی» رسید که براساس آن، در هر موقعیت اخلاقی، ابتدا به صورت شهودی به قضاوتی می رسیم که باید اطلاعات و عواطف خود را نسبت به آن موقعیت سنجید. با پذیرش این مبنای فلسفی، باید از دو اصل در تربیت اخلاقی تبعیت کرد: ۱. متربی با شنیدن، دیدن و تجربه کردن تجربه های اخلاقی متذکر شود؛ ۲. متربی باید تفکر انتقادی نسبت به قضاوت های اخلاقی را یاد بگیرد.
نقش وراثتی مادر در تربیت فرزند از دیدگاه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و خانواده
در خانواده، که یکی از عوامل مهم در تربیت فرزندان است، مادر نقش بسیار تأثیرگذار در تربیت فرزند دارد. نقش برجسته مادر در تربیت فرزند به لحاظ محیطی بر کسی پوشیده نیست، اما نقش وراثتی او مورد غفلت واقع شده است. این پژوهش اهمیت نقش وراثتی مادر را در مقایسه با پدر از طریق تحلیل آیات و روایات اسلامی بررسی کرده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که از دیدگاه اسلام نقش وراثتی مادر در تربیت فرزند مانند نقش محیطی او بیش از پدر است. از این رو، در جامعه اسلامی باید نقش وراثتی مادر نیز جدی گرفته شود.
سبک زندگی فردی در حوزه تربیت سیاسی بر مبنای نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات موارد دیگر متون حدیث نهج البلاغه پژوهی
این پژوهش با هدف تبیین سبک زندگی فردی در حوزه تربیت سیاسی بر مبنای نهج البلاغه انجام شده است. روش آن کیفی و گردآوری اطّلاعات، کتابخانه ای است. در این پژوهش «سبک زندگی» شیوه زندگی موفّقِ مؤمنانه است که به فرد، خانواده یا جامعه هویّت می دهد و مجموعه ای از طرز تلقی ها، ارزشها و شیوه های رفتاری است که چگونگی زندگی کردن انسان را در پرتوی آموزه های اسلامی مشخّص کرده است. هم چنین در این تحقیق «تربیت سیاسی» فعّالیّتی منظم و مستمر برای آماده سازی فرد به عنوان شهروند جامعه اسلامی به منظور پذیرش مسئولیّت و شیوه اندیشیدن و تحلیل مسائل برای پرورش انسانهای آگاه برای هدایت جامعه بشری است. در این پژوهش 17 مؤلفه محوری با توجّه به خطبه ها، نامه ها و حکمتهای نهج البلاغه استخراج و تبیین شده است. این مؤلفه ها عبارتند از: تقوا با زیر مؤلفه های مخالفت با هوای نفس و خودسازی، خدامحوری، آخرت طلبی، حقّ مداری، توکّل بر خدا، توسّل، قناعت، صبر، پرهیز از طمع، دوری از بخل، پرهیز از خودپسندی، تواضع، پرهیز از لجبازی، شجاعت، حیا، علم آموزی و زهد. نتایج نشان می دهد که این مؤلّفه ها و آموزه های آنها، می تواند علاوه بر اثربخش بودن در زندگی فردی شهروندان به عنوان بستر تربیتی اندیشه و رفتار سیاسی آنان در جامعه و نیز پیش نیاز عملکرد شایسته کارگزاران در پذیرش مسئولیّتها باشد. هم چنین می تواند عاملی پیشگیرانه در بروز بسیاری از آسیبها و ناکارامدیهای فضای سیاسی جامعه و الگویی کلیدی و کارامد در ارائه سبک زندگی مطلوب به شمار رود که در آن فرد و جامعه به رشد و کمال برسند.
مبانی، اصول و روشهای تربیت شهروند زیست محیطی از دیدگاه اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، استنباط مبانی، اصول و روشهای تربیت شهروند زیست محیطی از دیدگاه اسلام با نظر به مسائل و مشکلات زیست محیطی است. برای دستیابی به این هدف از روش استنتاجی استفاده شده است. نتایج این پژوهش از دید هستی شناختی ناظر بر این است که طبیعت، ماهیتی از اویی و به سوی اویی دارد. سراسر طبیعت کلمة الله است. یگانگی و وحدت بین انسان و طبیعت حاکم است. طبیعت قدسی است. طبیعت بر نظام احسن مبتنی است. ساختار طبیعت بر عدالت مبتنی است، و حیات فراگیر است. بر اساس این مبانی دربارة محیط زیست از نظر اسلام، اصولی همچون تقویت توجه به ماهیت از اویی و به سوی اویی طبیعت، تأویل و تفسیر، تقویت توجه به وحدانیت انسان و طبیعت، احترام به طبیعت به عنوان موجودی مقدس و... ارائه شده است. بر پایة این اصول، روشهایی همچون ایجاد نگرش توجه توأمان به ارزش ابزاری و معنوی طبیعت، ایجاد نگرش به مطالعة طبیعت به عنوان جلوه های الهی، گذر از حجاب طبیعت، همسخنی انسان و طبیعت، تقویت رفتارهای سازگار با طبیعت، احیای پیوند بین علم و معنویت، قداست بخشی به پرورش گیاهان و... برای تربیت شهروند زیست محیطی ارائه شده است.
تأملات اخلاقی تربیتی پایداری خانواده مبتنی بر آیات و روایات متناظر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و خانواده
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
یکی از مقولات بنیادین در روزگار معاصر، چالش های پیشِ روی خانواده ها و چگونگی پیش گیری از فروپاشی نظام خانواده می باشد؛ بی شک قبل از ازدواج عواملی در تشکیل خانواده و بعد از ازدواج در پایداری و ثبات آن نقش دارد که بازشناسی و واکاوی آن با توجه به آموزه های دین اسلام و قرآن کریم، لازم و ضروری به نظر می رسد. از این رو، در پژوهش حاضر که به روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته، تلاش شده با بررسی آیات و روایات متناظر در کنار یکدیگر، مهم ترین راهکارهای تحکیم و پایداری خانواده، بازخوانی شده تا در نهایت حریم خانواده را از تزلزل و فروپاشی زودرس و روزافزون مصون نگه داریم. بررسی ها نشان می دهد که از نگاه قرآن کریم و روایات عواملی همچون «کفو و همتایی زوجین، صداقت و شفاف سازی قبل و بعد از ازدواج، دقت در انتخاب همسر، انتخاب رضایت محور و نظارت مدار، مهریه سبک و مشارکت پذیری زوجین» و البته گذشت متقابل از خطاهای طرفین می تواند جامعه را در عبور از بحران ها و پایداری نظام خانواده یاری رساند.
رویکرد اسلامی به هنر و برنامه های درسی هنری در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به بررسی مفهوم هنراسلامی، مبانی نظری و اصول تربیتی هنر اسلامی می پردازد و در نهایت با توجه به مبانی تربیتی و دینی الگوی برنامه درسی برای نهادینه سازی رویکرد اسلامی به هنر در آموزش عالی ارائه شده است. نتایج نشان می دهد که هنر محصول تقابل انسان با هستی است. در این میان ، هنر اسلامی واجد ویژگی منحصر به فردی است که آن ویژگی حکمت آمیزی آن است. مبناهای نظری هنر اسلامی عبارت است از: انسانشناسی، جامعه شناسی، دین شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی و مهمترین مبناهای تربیتی هنر اسلامی عبارت است از: خداجویی، عقلانیت، کرامت، هدایت پذیری و مهمترین اصول تربیتی هنر اسلامی شامل اخلاص، کل گرایی، عدالت جویی، حق گرایی، عزت، معنویت گرایی، میزانگرایی و مخالفت با لذتهای نامشروع است. در نهایت نیز عنصرهای هدف، محتوا، روشهای تربیتی، محیط آموزشی و ارزشیابی برنامه درسی هنری با رویکرد اسلامی با محوریت روش، موضوع و مخاطب مبتنی بر مبانی و اصول تربیتی و نظری هنر اسلامی به منظور تحقق هدفهای آرمانی در زمینه دانش، بینش، نگرش، ارزش و توانش تدوین شده است.
کاوشی در عوامل اصلی تربیت اخلاقی:شناسایی ویژگیهای اخلاقی الگو مبتنی بر بافت شناسی عمل تربیت (مطالعه موردی بافت استادان، مربیان و مدیران آموزشی یک دانشگاه سازمانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی ویژگیهای اخلاقی مؤثر بر الگوانگاری مربی/ استاد و مدیران آموزشی در یک دانشگاه سازمانی صورت گرفت. روش پژوهش از نظر ماهیت، کیفی است. جامعه آماری پژوهش شامل دو گروه الف) صاحبنظران و خُبرگان تعلیم و تربیت و ب) مربیان / استادان و مدیران آموزشی الگو در دانشگاه سازمانی مورد مطالعه بود. روش نمونه گیری نیز به صورت هدفمند بود. برای گردآوری اطلاعات از روش مصاحبه استفاده شد که با روش تحلیل محتوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که مهمترین ویژگیهای اخلاقی مؤثر بر الگوانگاری مربی / استاد و مدیران آموزشی از دیدگاه نخبگان و مدیران آموزشی در بافت شناسی عمل تربیت عبارت است از قاطعیت، وجدانمندی، توکل، حق مداری، تکلیف گرایی، روحیه خدمتگزاری، تعالی معنوی، بصیرت، تعهد، تقوا، حسن خلق، صداقت، سعه صدر، عزت نفس و کرامت انسانی، اعتماد به نفس یا روح خودباوری، وظیفه شناسی، سختکوشی، شجاعت، ثبات در شخصیت، تواضع، گشودگی، اعتماد بین فردی و چندبعدی بودن شخصیت. آزمون دوجمله ای داده های دلفی نیز نشان داد که بجز عامل مراقبه همه عوامل دیگر در سطح 05/0 معنادار، و مورد تأیید خبرگان است. یافته ها، اهمیت یکی از مهمترین عوامل مؤثر بر الگوانگاری یعنی همان عوامل اصلی تربیت اخلاقی را به سیاستگذاران، مدیران و رهبران آموزشی و استادان و مربیان بیان می کند. این تحقیق نشان داد که مطالعه ویژگیهای اخلاقی در بافت عمل تربیت نقش تعیین کننده ای در الگو انگاری مربیان / استادان و مدیران آموزشی دارد.
تحلیل ابعاد و مؤلفه های تربیتی سبک زندگی زمینه ساز ظهور در مبانی نظری تحول بنیادین نظام تعلیم و تربیت رسمی و عمومی ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام فلسفه سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی مهدویت
ارزیابى دانشجویان از برنامه درسى اجراشده اخلاق اسلامى دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، ارزیابى برنامه درسى اجراشده اخلاق اسلامى دانشگاه ها از منظر دانشجویان است. روش تحقیق، توصیفى از نوع پیمایشى و جامعه آمارى نیز 273 دانشجوى کارشناسى دانشگاه آزاد اسلامى واحد قم مى باشد که درس اخلاق اسلامى را در نیمسال دوم 93 94 پاس کردند. نتایج تحقیق نشان داد: نیازهاى مبنا قرار گرفته در تدوین اهداف درس اخلاق اسلامى دانشگاه ها، پوشش دهنده نیازهاى فردى و اجتماعى در یک جامعه اسلامى در حد متوسط بوده، همپوشى کامل میان اهداف و نیازها در درس اخلاق اسلامى وجود ندارد. 2. روش هاى یاددهى یادگیرى به کار گرفته شده در تدریس درس اخلاق اسلامى، با اهداف این درس در سطوح شناختى، عاطفى و رفتارى همسویى اندکى دارد. 3. روش هاى ارزشیابى به کار گرفته شده در ارزشیابى پیشرفت تحصیلى دانشجویان در درس اخلاق اسلامى، همسو با اهداف این درس در سطوح شناختى، عاطفى و رفتارى نیست. 4. میزان دستیابى دانشجویان به اهداف درس اخلاق اسلامى در سطوح شناختى، عاطفى و رفتارى نامطلوب است؛ بنابراین، افزایش اثربخشى برنامه درسى اخلاق اسلامى دانشگاه ها، مستلزم برنامه ریزى براساس نیاز سنجى واقع بینانه مبتنى بر رویکرد ترکیبى هدف محور مسئله محور و ارتقاى مهارت هاى حرفه اى مدرسان مى باشد.