فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۶۱ تا ۴٬۱۸۰ مورد از کل ۴٬۲۹۹ مورد.
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۰
175 - 196
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی رشد اخلاقی دانش آموزان در چارچوب فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی انجام شده است. روش پژوهش کیفی بوده که برای این منظور از تحلیل اسناد و مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شده است. جامعه پژوهش در بخش تحلیل اسناد شامل قرآن و روایات، کتاب ها، مقالات، رساله ها و گزارش های کاری، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و بوده و در بخش مصاحبه، متخصصان تعلیم و تربیت که با کمک روش نمونه گیری هدفمند نظری و براساس قاعده اشباع با15 نفر از آنان مصاحبه شد. به منظور جمع آوری اطلاعات از فیش تحلیل و مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. برای تأمین اعتبار یافته های پژوهش از فرایند ساخت یافته نگارش و تحلیل یافته ها استفاده شد. یافته ها منجر به شناسایی شاخص های رشد اخلاقی دانش آموزان در چهار بعد ارتباط با خدا، ارتباط با خویشتن، ارتباط با دیگران و ارتباط با طبیعت شد که مؤلفه های آن براساس سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در 6 ساحت تنظیم شد. برای رشد اخلاقی دانش آموزان بیش از 100 شاخص استخراج گردید و در نهایت با رویکردی سیستمی، مدل نهایی رشد اخلاقی دانش آموزان براساس فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی طراحی گردید.
دلالت های تربیتیِ ادوار سه گانه کودک در متون اسلامی، برای مقطع بندی تحصیلی در نظام رسمی آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۹
241 - 272
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله روشن ساختن ابعاد روشی برای بهره برداری از تقسیم دوره های هفت ساله در جایگاه مقاطع تحصیلی است برای این منظور با استفاده از روش تحلیلی سه دسته روش از یکدیگر متمایز و معرفی شدند که شامل روش های متن محور (اشارات تکمیلی تقسیم مراحل و سایر شواهد دینی)، روش های زاینده (مقایسه ساحت های دو طرف تشابه، روش استنطاق و روش تعیین کلیات و آزادی در جزئیات) و روش های تطبیقی ( انطباق جویی و مقایسه با اندیشه های متفکران مسلمان و غیرمسلمان و استفاده از آن) هستند. هر گروه از این روش ها به ترتیب به نیاز به اطمینان از اصالت دینی تقسیم مراحل آموزشی، نیاز به پاسخگویی در ابهامات و اقتضائات مربوط به شرایط و نیاز به گفت و گو و تعامل با اندیشه های نوپدید پاسخ می دهند. بررسی این روش ها نشان می دهد گزاره های تقسیم هفت ساله دارای قابلیت و ظرفیت قرار گرفتن در جایگاه مقاطع تحصیلی را داشته و مواضع دین اسلام درباره سن استعدادیابی، زمان آموزش احکام فراسنی، جایگاه قرآن و شیوه آموزش همراه با عمل و غیرانتزاعی دوره دبیرستان را پشتیبانی می کنند.
تبیین فلسفی نسبت میان حیا و حجاب و دلالت های تربیتی آن در تربیت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۵
29 - 55
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تبیین فلسفی نسبت میان حیا و حجاب در تربیت اسلامی و ارائه دلالت های تربیتی این رابطه است. پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش توصیفی−تحلیلی انجام شد. ابتدا به شیوه توصیفی به بررسی مفهوم و جایگاه حیا و حجاب در متون تربیت اسلامی با بهره گیری از آیات قرآن، احادیث و روایات مبادرت شد. سپس تحلیل ها در ارتباط با نسبت میان حیا و حجاب به عمل آمد. نتایج نشان داد حیا در مقایسه با حجاب امری فطری، درونی و زیربنایی است. نسبت میان حیا و حجاب به شیوه ای نمادین اینگونه است که حجاب لباس حیا بوده و امری بیرونی و روبنایی است. هر چند حفظ آن در جامعه اسلامی ارزش محسوب شده و واجب است. لذا بیدارساختن و زنده نگاه داشتن فطرت حیا مقدم بر توصیه صرف به حجاب است. نتیجه آنکه از منظر تربیت اسلامی، دستور مستقیم به رعایت حجاب بدون پرورش بعد فطری حیا که از دوران کودکی صورت می گیرد، نوعی شتابزدگی در تربیت به حساب می آید. براین اساس، پیشنهاد می شود در برنامه ها و اقدامات تربیتی، توصیه به رعایت حجاب همراه با بیدار ساختن امر فطری حیا صورت گیرد و بدون پرورش فطرت حیا و بدون ملاحظه نقش مقدمه ای حیا، اقدامات در خصوص توصیه به رعایت حجاب مؤثر نخواهد بود.
نقش میانجی گری کیفیت زندگی اسلامی در رابطه بین کمال گرایی تحصیلی با هوش معنوی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی کیفیت زندگی اسلامی در رابطه بین کمال گرایی تحصیلی با هوش معنوی دانش آموزان انجام شد. روش: نوع پژوهش همبستگی به ش یوه معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر کرمان به تعداد 1046 نفر در سال تحصیلی 1401-1400 بود. 342 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های کیفیت زندگی اسلامی نامقی (1394)، کمال گرایی تحصیلی رسولی و بهرامی (1395) و هوش معنوی عبداله زاده و همکاران (1387) استفاده شد. داده ه ا به ش یوه م دلسازی مع ادلات س اخت اری با استفاده از نرم افزار Amos نسخه 23 و SPSS نسخه 22 تحلیل شدند یافته ها: رابطه مستقیم متغیر کیفیت زندگی اسلامی بر کمال گرایی تحصیلی (182/11 = t، 35/0 = ) مثبت و معنادار است، رابطه مستقیم متغیر هوش معنوی بر کمال گرایی تحصیلی (224/8= t، 24/0 = ) مثبت و معنادار است. همچنین رابطه مستقیم متغیر هوش معنوی بر کیفیت زندگی اسلامی (716/13 = t، 59/0 = ) مثبت و معنادار است. رابطه غیر مستقیم متغیر هوش معنوی بر کمال گرایی تحصیلی با نقش میانجی کیفیت زندگی اسلامی (23/0 = ) مثبت و معنادار است. نتیجه گیری: کمال گرایی تحصیلی یکی از علل عدم موفقیت دانش آموزان است و آن چه را که موجب بهبود آن می شود توجه به کیفیت زندگی اسلامی و هوش معنوی می باشد. بنابراین با افزایش هوش معنوی و بهبود کیفیت زندگی اسلامی می توان کمال گرایی تحصیلی را در دانش آموزان کاهش داد
روش های خویشتن داری جنسی در ساحت های سه گانۀ تربیت براساس منابع اسلامی (با تأکید بر دوره های نوجوانی و جوانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۰
35 - 64
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور دستیابی به شیوه های خویشتن داریِ جنسیِ ناظر به ساحت های سه گانه تربیت با رویکرد اسلامی انجام شده است. این تحقیق به لحاظ داده های مورداستفاده در آن، ازنوع کیفی است و برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای استفاده کرده ایم. داده های پژوهش توسط روش تحلیل محتوا به شیوه جهت دار تجزیه وتحلیل شده اند. آیات قرآن کریم ، روایات و آثار اندیشمندان مسلمان که مرتبط با موضوع تحقیق بوده اند، به عنوان جامعه مطالعاتی انتخاب شدند و نمونه گیری به روش هدفمند صورت گرفته است. یافته ها نشان می دهد خویشتن داری جنسی ازدیدگاه اسلام، یک فضیلت نفسانی است که با تولید و تصحیح شناخت از خود، هستی و خالق هستی آغاز می شود و با ایجاد احساس ارزشمندی و نگرش مثبت، به ایجاد رفتار خویشتن مدارانه ازسوی فرد می انجامد؛ همچنین درپی مطالعه متون دینی، چهارده کُد به عنوان روش های کسب این فضیلت اخلاقی یافت شد: چهار روش در ساحت بینش، شامل تعقل، دوام ذکر، یاد مرگ و ضبط خیال؛ چهار روش در ساحت گرایش، شامل نعمت سپاسی، فعال کردن احساسات مثبت، دوربین مخفی، و تقویت شوق و خوف؛ شش روش در ساحت کنش، شامل کنترل کانال های ورودی، خودمشغولی در مسیر اهداف، تنظیم حضور و خلوت، مدیریت کردن ارتباط و معاشرت، محاسبه و خودتنبیهی- خودتشویقی؛ بنابراین، روش هایی که در متون دینی برای مصون سازی رفتار جنسی ذکر شده اند، به جهت همه جانبه نگری و پیشگیرانه بودن می توانند یاریگرانی مفید برای عبور سالم افراد از وسوسه های جنسی به ویژه در دوره های نوجوانی و جوانی باشند.
رویکرد تربیت ولایی در تعلیم و تربیت اسلامی با محوریت استعاره شجره طیبه : اهداف، اصول، روشها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۹
273 - 332
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر ارائه چارچوبی از تربیت ولایی به عنوان یک رویکرد تربیت اسلامی است؛ تحقیق حاضر با روش کیفی تحلیل محتوا انجام شده است. تربیت ولایی اجمالا تربیتی است که بر ولایت الهی و هدایت اولیاء الهی مبتنی باشد. مساله اصلی تحقیق این است که بتوان مبنای یک نظام تربیت اسلامی را بر پایه قرآن کریم و روایات بنا نهاد؛ که مبتنی بر ولایت باشد از این جهت که رکن رکین اسلام است. تمثیل شجره طیبه در قرآن کریم به شبکه انسان های مومن با محوریت اولیاء الهی اشاره دارد لذا تمثیل قابل توجهی برای تربیت ولایی به نظر می رسد. سوالات تحقیق این است که اولا تعریف تربیت ولایی در قرآن کریم با محوریت آیه شجره طیبه چیست؟ دوما نظام تربیت ولایی بر اساس معانی ولایت مقتضی چه اهداف، اصول و روش هایی برای تعلیم و تربیت اسلامی است؟ طبق یافته های تحقیق، تربیت ولایی در تمثیل شجره طیبه عبارت است از تربیتی شبکه ای که از طریق اتصال و ارتباط قلبی انسان ها به اولیاء خدا به عنوان افراد دارای دو خصیصه نشاط و شجاعت؛ و پذیرش رهبری آن ها انجام شده؛ و نفی ولایت مستکبرین سبب آزادسازی انسان ها از نظامات ارباب رعیتی فرهنگی، اقتصادی و سیاسی می شود". اهداف تربیت ولایی عبارتند از تولی و تبری، تشبه به اولیاء و تقرب الی الله. اصول تربیت ولایی عبارتند از لزوم اتخاذ مربی و هم مسلکان طریق، لزوم شبکه ای بودن و سلسله مراتب بودن ساختار تربیتی و لزوم دائم التعلیم و التعلم بودن عموم مردم. روشهای تربیت ولایی عبارتند از پویایی و انعطاف، آزادسازی مردم از بندهای مادی و ذهنی، حکمت آموزی و در نهایت همیاری و همدلی.
تبیین چگونگی تربیت اخلاقی متعالیه براساس تفاسیر ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به تببین چگونگی تربیت اخلاقی متعالیه، براساس تفاسیر ملاصدرا، می پردازد. این پژوهش که با روش تحلیل محتوای قیاسی استقرایی انجام شده است، برای تبیین چگونگی تربیت اخلاقی به تحلیل محتوای تفاسیر ملاصدرا پرداخته و اصول و روش های تربیت اخلاقی را واکاوی کرده است. اصول و روش های تربیت اخلاقی در دو دسته سلبی و ایجابی ناظر به دو مرحله اصلی تخلیه و تحلیه در تربیت اخلاقی متعالیه دسته بندی شده اند. بر این اساس، در بخش سلبی، پنج اصل و هفت روش و در بخش ایجابی نیز هشت اصل و شش روش استخراج شده است. اصول بخش سلبی عبارتند از: تهذیب ظاهر، مراقبت از اعمال، تهذیب نفس، دوری از حبّ دنیا و مراقبت از خواطر ذهنی. اصول بخش ایجابی نیز عبارتند از: عقل ورزی، تفکر، مراقبت در مسیر کسب علم، تکرار، ایجاد ملکات نیکو، تعدیل قوای جسمانی و نفسانی، توجه به تفاوت وسع ها و به گزینی در معاشرت. روش های سلبی عبارتند از: ریاضت، زهد، انفاق، دوری از هم نشین بد، پاسخ به شبهات، دوری از عادات نامناسب، دوری از افراط و تفریط. روش های ایجابی نیز عبارتند از: اطاعت از شرع، عمل به مقتضای علم، برهان، تذکر، ایجاد عادات پسندیده و موقعیت مداری.
جایگاه پرورش تفکر مبتنی بر فلسفۀ تربیتی اسلام در رسانۀ تلویزیون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۰
99 - 132
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی امکان و جایگاه پرورش تفکر مبتنی بر فلسفه تربیتی اسلام در رسانه تلویزیون با تکیه بر آرای حکمت متعالیه و با تأکید بر قرائت علامه طباطبایی بوده است و برای انجام دادن تحقیق، از روش استنتاجی و تحلیل مضمون استفاده کرده ایم. این پژوهش کیفی با رویکرد استنتاجی- تحلیلی در دو بخش کیفی اجرا شده است: در بخش اول، برپایه ادبیات نظری پژوهش درخصوص مفهوم و هدف تفکر که در پژوهش دیگر استنتاج شده است، مؤلفه های پایه تفکر با استفاده از روش بازسازی فرانکنا استنتاج شد. این مؤلفه ها عبارت اند از: تفکر حسی، خیال انگیزی خلاقانه و تفکر منطقی- استدلالی. در بخش دوم کوشیده ایم برپایه گزاره های مفهوم، هدف و مؤلفه های تفکر، با بهره گیری از دیدگاه های خبرگان حوزه رسانه و تربیت، نسبت پرورش تفکر با تلویزیون و امکان آن را بررسی کنیم. با استفاده از روش تحلیل مضمون، طی مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با خبرگان، در سه مرحله کدگذاری پایه، سازمان دهنده و فراگیر، امکان پرورش یافتن تفکر در تلویزیون ذیل سه دیدگاه اصلی استنباط شد. نتایج پژوهش به شبکه مضامین مستخرج از دیدگاه های خبرگان، شامل «تلویزیون، جایگاه پرورش تفکر»، «تلویزیون، جایگاه واسطیِ پرورش تفکر» و «تلویزیون، عدم جایگاه پرورش تفکر» می پردازد و درمجموع، براساس تحلیل نتایج مضامین و برپایه ادبیات نظریِ پژوهش، دیدگاه مختار این پژوهش با دیدگاه دوم تناسب داشته است. تلویزیون دارای جایگاه واسطی در پرورش یافتن تفکر است که می توان آن را عبارت از «جایگاه دستیاریِ تربیتی در نظام تربیتی برمَدار برانگیختگی و گشودگی» تعریف کرد و پنج اصل محوری بدین شرح را برای آن برشمرد: رابطه دستیاری با نهاد سنتیِ تربیت، نقش مقدماتی و برانگیختگی در فرایند پرورش تفکر، حد گشودگی در فرارَوَندگی (سِیر ظاهر به باطن)، مقابله با تهدیدها در دوسویه «تلویزیون- مخاطب»، و ساختارچینی طراحی برپایه فرصت نگری و مخاطب فعال.
تحلیل محتوای کتاب های پیام های آسمانی و دین و زندگی دوره متوسطه بر اساس مؤلفه های هوش اخلاقی میشل بوربا: مدل آنتروپی شانون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش، تحلیل محتوای کتاب های پیام های آسمانی دوره اول و دین و زندگی دوره دوم متوسطه بر اساس مؤلفه های هوش اخلاقی میشل بوربا بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع تحلیل محتوا با به کارگیری روش «آنتروپی شانون» بود. جامعه آماری، شامل 9 کتاب درسی پیام های آسمانی و دین و زندگی دوره متوسطه چاپ 1402 بود که به روش نمونه گیری سرشماری، علاوه بر متن دروس، تصاویر، جملات، شعر ها، داستان ها و آیات نیز تحلیل شد. واحد تجزیه و تحلیل متون نوشتاری، جمله بود و برای بررسی تصاویر از تحلیل مضمون استفاده شد. ابزار پژوهش، فرم وارسی مؤلفه های هفت گانه هوش اخلاقی نظریه بوربا بود. روایی پژوهش بر اساس دیدگاه اساتید و صاحبنظران دانشگاهی بدست آمد و و پایایی آن از طریق ضریب پایایی پی اسکات 73/0 به دست آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار Excel، از جدول توزیع فراوانی، درصد و ضریب اهمیت استفاده شد. یافته ها: در کتاب های مورد بررسی، مؤلفه خویشتن داری (216/0WJ=)، از بیشترین ضریب اهمیت برخوردار است و در مراتب بعدی به ترتیب مؤلفه های: انصاف (188/0WJ=)، بردباری (176/0WJ=)، همدلی (164/0WJ=)، احترام (122/0WJ=)، وجدان (106/0WJ=) و مهربانی (025/0WJ=) قرار دارند. بیشترین ضریب اهمیت مؤلفه ها در کتاب پیام های آسمانی هفتم و دین و زندگی دهم (170/0WJ=) است و در مراتب بعدی به ترتیب کتاب های: دین و زندگی دوازدهم (167/0WJ=)، پیام های آسمانی نهم (165/0WJ=)، دین و زندگی یازدهم (164/0WJ=) و کمترین ضریب اهمیت نیز در کتاب پیام های آسمانی هشتم (162/0WJ=) است. نتیجه گیری: در مجموع مؤلفه های هوش اخلاقی در مقایسه با یکدیگر توزیع متوازنی ندارند و کتاب های مورد بررسی در پایه های مختلف نیز به صورت نامتوازنی به مؤلفه ها پرداخته اند.
تبیین اندیشه های روان شناختی فلسفی ملاصدرا و کاربست دلالت های تربیتی آن در نظام تعلیم و تربیت رسمی و عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تربیت نفس و روان در پژوهش های فلسفی تعلیم و تربیت اسلامی به ویژه با رویکرد کاربست آن در تربیت رسمی و عمومی از با ارزش ترین موضوعاتی است که کانون آگاهی برخی از پژوهشگران این گستره از علوم انسانی قرارگرفته است؛ پژوهش حاضر در جستجوی تبیین اندیشه های روان شناختی فلسفی ملاصدرا و استنباط دلالت های آن در نظام تربیت رسمی و عمومی است. این پژوهش از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و روش استنتاجی ضرورت بالقیاس الی الغیر بهره برده است. نتایج پژوهش حکایت از آن دارند که حکمت صدرایی می تواند پاسخ گوی پرسش های بنیادین در حوزه نفس شناسی و تربیت آن در نظام تعلیم و تربیت رسمی و عمومی باشد. انسان در این مکتب، متصل به مبدأ و مقصد الهی است که وجودش مرکب از جسم و روح است. همچنین خجستگی او در دو جهان به سعادت عقلانی در بستر رشد تعقل خلاصه می گردد. با توجه به هدف اصلی سند تحول بنیادین در نظام تربیت رسمی و عمومی یعنی تحقق حیات طیبه در تربیت و معنایابی حیات طیبه به حیات معقول و تربیت عقلانی در حکمت متعالیه می توان با برنامه ریزی این ساحت تربیتی در دوره های مختلف تحصیلی به این هدف سند تحول دست یافت.
چالش های آموزش اخلاق اسلامی به دانش آموزان در دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
67 - 93
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف شناسایی چالش های آموزش اخلاق اسلامی به دانش آموزان در دوره ابتدایی انجام شد. رویکرد این پژوهش کیفی و روش موردِ استفاده تحلیل مضمون بود. مشارکت کنندگان بالقوه این پژوهش، همه معلمان و مربیان پرورشی دوره ابتدایی بودند که از بین آنها 10 نفر به روش نمونه گیری هدفمند از نوع معیار، در نقشِ مشارکت کننده انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. ابتدا پرسش کلیدیِ چالش های آموزش اخلاق اسلامی به دانش آموزان در دوره ابتدایی کدامند؟» مطرح شد و سپس بر حسبِ پاسخ های دریافتی، پرسش های بعدی نیز پرسیده شد. در این تحقیق، 4 مضمون فراگیر و 14 مضمون سازمان دهنده در موردِ چالش های آموزش اخلاق اسلامی به دانش آموزانِ دوره ابتدایی، شناسایی شد. بر مبنای این مضامین، می توان به این نتیجه دست یافت که وضعیت موجود آموزش اخلاق به دانش آموزانِ دوره ابتدایی از 4 منظر محتوای آموزش اخلاق»، دانش آموزش محتوای اخلاقی»، فضای فیزیکی و جو عاطفی مدرسه» و عدم هماهنگی و دوگانگی بین عناصر مختلف در آموزش اخلاق» آسیب و چالش دارند. شناسایی این چالش ها می تواند به برنامه ریزان آموزش و پرورش در برطرف کردن چالش ها و موانع آموزش اخلاق اسلامی کمک کند.
عوامل خانوادگی مؤثر در ایجاد پرخاشگری کودکان
منبع:
مطالعات دین پژوهی سال ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۳
43 - 54
حوزه های تخصصی:
چکیده
پرخاشگری یکی از رفتارهای مذموم است که آسیب های فراوانی بر کیفیت تعاملات افراد داشته، ارتباط بسیار مؤثری بر سطح سلامت جسمانی و روانی افراد و جامعه دارد. پرخاشگری در بیشتر موارد ریشه در عادات و شخصیت افراد دارد و خانواده که مهمترین کانون تربیت است مؤثرترین و عمیق ترین تأثیر را در شکل گیری شخصیت اخلاقی افراد دارد. خانواده بیش از هر کانون یا عامل دیگری در مورد شکل گیری و تثبیت و یا حتی حذف این رفتار مورد توجه دست اندرکاران امر تربیت بوده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی در متون روان شناختی و دینی، به ارائه و تبیین عوامل خانوادگی مؤثر در ایجاد پرخاشگری کودکان می پردازد و درصدد است که دریابد آیا عوامل خانوادگی در ایجاد پرخاشگری و رفع آن نقش دارند یا نه. نتایج پژوهش نشان می دهد که تربیت، مهمترین وظایف والدین است و بین رفتار والدین و رفتار فرزندان رابطه علت و معلولی وجود دارد.
رویکرد تربیت دینی برپایه مدیریت تمایلات؛ تربیت دینی در اندیشه حجت الإسلام والمسلمین پناهیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
59 - 82
حوزه های تخصصی:
تعلیم و تربیت مبتنی بر مدیریت تمایلات یکی از رویکردهای جدید در تربیت دینی است که راهکار اصلی آن جهاد با نفس و هدف اساسی آن افزایش توانایی متربیان در مدیریت گرایش هاست. مقاله پیش رو در صدد است این رویکرد به تربیت دینی را در اندیشه های پناهیان بررسی کند. تبیین این رویکرد با آسیب شناسی وضعیت موجود تعلیم و تربیت کشور و با نقطه کانونی تربیت دینی آغاز می گردد و به بازنگری در مفهوم شناسی تربیت دینی منجر می شود و با استفاده از روش تحلیل کیفی، چارچوب کلی این رویکرد شامل ویژگی های تربیت دینی بر پایه مدیریت تمایلات، مبانی، اهداف، محتوا، روش های ارائه، فضای آموزشی و مراحل تربیت دینی معرفی می شود. در این رویکرد هدف تربیت دینی ارائه برنامه ای برای مدیریت تمایلات و توان مندسازی متربی در راستای مخالفت با دوست داشتنی هاست. آگاه ساختن متربی از انواع تمایلات و ارائه تمرین هایی برای افزایش قدرت مخالفت با هوای نفس از ویژگی های محتوا، روش ها و فضای تربیتی در این رویکرد است. در مراحل تربیت دینی، در دوره اول تمرکز بر شناخت تمایلات است و در دوره دوم تمرکز بر توجه دادن به تمایلات عمیق تر و پنهان تر است.
بررسی و تبیین اهداف و اصول تربیت اخلاقی بر مبنای نظریات اخلاقی علّامه طباطبایی
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف شناسایی، معرفی و طبقه بندی اهداف و اصول تربیت اخلاقی، بر مبنای نظریات اخلاقی علامه طباطبایی، تدوین شده است. سوالات اساسی این پژوهش عبارتند از: 1- چه موضوعاتی را می توان به عنوان هدف غایی و اهداف کلی تربیت اخلاقی بر مبنای نظریات اخلاقی علامه طباطبایی معرفی کرد؟ و 2- اصول حاکم بر تربیت اخلاقی، بر مبنای نظریات اخلاقی علامه طباطبایی چه هستند؟ دراین پژوهش، از روش تحقیق تحلیلی- استنتاجی استفاده شده است. چنان که در مقام تبیین از روش تحلیلی و در مقام نتیجه گیری و کشف دلالت های تربیتی، از روش استنتاجی استفاده گردیده. در این پژوهش مشخص شد که هدف غایی تربیت اخلاقی عالی ترین مرتبه تقرب به پروردگار، یعنی فنای فی الله است. این غایت تربیتی را می توان در سه بعد شناختی، عاطفی و عملی بدین گونه تقسیم کرد که در بعد شناختی، معرفت به پروردگار و طی مراتب توحید و در بعد عاطفی، محبت پروردگار و اولیای او و در بعد عملی، اطاعت از پروردگار و اولیای او را شامل می شود. همچنین مشخص شد که بر اساس نظریات اخلاقی علامه می توان هفت اصل تربیتی را معرفی کرد که لازم است بر سیر تربیت اخلاقی که به منظور دست یابی به اهداف مذکور صورت می پذیرد حاکم باشند. چنانکه این اصول عبارتنداز: 1- اصل مساوات، 2- اصل واقع بینی، 3- اصل تعادل میان ماده و معنا، 4- اصل اجتماعی بودن تربیت اخلاقی، 5- اصل اولویت نفس فرد در تربیت اخلاقی، 6- اصل تخفیف و تسهیل تکلیف، 7- اصل اولویت تعلیم.
اثربخشی طرح رشد و بالندگی تربیتی دانش آموزان مقطع متوسطه اول (طرح شهید بهنام محمدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرح شهید بهنام محمدی ازجمله طرح های تربیتی سازمان بسیج بوده که از سال 1397 با چشم انداز شش ساله توسط سازمان بسیج دانش آموزی و با همکاری اداره آموزش وپرورش در برخی از مدارس متوسطه اول به اجرا درآمد. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی طرح رشد و بالندگی شهید بهنام محمدی بود. تحقیق بر مبنای هدف از نوع کاربردی و بر مبنای ماهیت و روش، توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق 736 نفر و حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 377 نفر تعیین شد. برای نمونه گیری از روش تصادفی ساده استفاده شد. برای گردآوری اطلاعات و داده ها از هر دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. برای گردآوری داده از سه پرسش نامه محقق ساخته با طیف پنج درجه ای لیکرت استفاده شد. پرسش نامه ها توسط استاد راهنما و 12 نفر از کارشناسان مجری طرح با روش صوری و محتوایی روایی سنجی و اشکالات آن برطرف شد. پایایی پرسش نامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای پرسش نامه دانش آموزان 97/0، پرسش نامه سرگروه ها و مربیان 99/0 و پرسش نامه والدین دانش آموزان 97/0 به دست آمد که نشان از پایایی مناسب پرسش نامه ها داشت. برای توصیف داده ها از شاخص های میانگین و انحراف معیار و جداول فراوانی و برای تحلیل داده ها از آزمون t تک نمونه ای استفاده شد. داده ها با نرم افزار SPSS توصیف و تحلیل شد. باتوجه به مقادیر آماره t (دانش آموزان 46/6 ، والدین 67/13 ، مربیان 72/3 و در مجموع 58/12) و میانگین های (دانش آموزان 30/3 ، والدین 61/3 ، مربیان 49/3 و در مجموع 42/3) در سطح آلفای کمتر از 0.05 معنی دار بود که نشان داد اثربخشی طرح مذکور از دیدگاه دانش آموزان، والدین، مربیان و مجموع نمونه تحقیق دارای اثربخشی بالای متوسط و به میزان 68 از 100 (68%) است.
راهکارهای والدین در اصلاح ناسازگاری کودک و نوجوان با تأکید بر منابع اسلامی
منبع:
مطالعات دین پژوهی سال ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۳
55 - 76
حوزه های تخصصی:
چکیده
مقاله حاضر با هدف ارائه راهکارهای مؤثر والدین در اصلاح ناسازگاری کودک و نوجوان با تأکید بر منابع اسلامی شکل گرفته است. بدین منظور متون دینی و روان شناسی باروش توصیفی-تحلیلی بررسی می شود. بررسی ها نشان می دهد شیوه های تربیتی والدین بر بروز ناسازگاری های رفتاری فرزندان اثرات قابل توجهی دارد. تحقیقات بیانگر آن است که همسویی روش های اصلاح رفتار با فرهنگ و باورهای دینی افراد در اثربخشی آن نقش بسزایی دارد. بخشی از یافته هایژوهش حاضر عبارتند از: والدین بااستفاده از راهکارهای مستقیم، غیرمستقیم، زمینه ساز و محیطی می توانند به اصلاح ناسازگاری بپردازند، روش های غیرمستقیم شامل زمینه ساز، محیطی و رفتاری است، روش های مستقیم شامل زمینه ساز و روش های مختص دوره تحولی است.
تبیین مبانی معرفت شناختی اخلاق باور دردیدگاه جوادی آملی به منظور طراحی الگوی مفهومی آموزش اخلاق باور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۹
119 - 148
حوزه های تخصصی:
پیوند اخلاق با فرایند باور تحت عنوان «اخلاق باور» اولین بار در فلسفه غرب توسط کلیفورد در قرن نوزدهم مطرح گردید و باعث پرسش های زیادی در این زمینه شد. اما پیشینه آن در فلسفه اسلامی نیز تحت مضامین خاص مثل اخلاق درتفکر و بینش در مرحله کسب اعتقاد قلبى و ایجاد باور وجود دارد. هدف اصلی این مقاله طراحی الگوی مفهومی آموزش اخلاق باور مبتنی بر مبانی معرفت شناختی جوادی آملی است. محقق با بررسی منابع مکتوب ایشان با روش تحلیل مفهومی و قیاس نظری موفق به احصاء پنج مبنای معرفت شناختی ،تلازم( اراده و تکلیف معرفتی، قرینه وشهود، درونگرایی و برونگرایی، فضایل معرفتی و اخلاقی، شبکه باور باعمل فردی و اجتماعی) در زمینه اخلاق باور شد و بر اساس این مبانی با استفاده از الگوی قیاس عملی و مدل فرانکنا نیز بترتیب موفق به استخراج اصول تربیتی (تکلیف گرایی در فرایند تشکیل باورها ، مسئولیت دربرابر حقیقت) و(پاک سازی درون،خردورزی وهمبستگی) و(یکپارچگی توجیه) و (وحدت حسن فاعلی و فعلی باور) و(شبکه باور وایمان و حکمت) برای الگوی آموزش اخلاق باور شد.
واکاوی انگاره اجتماعی امام موسی صدر و دلالت های آن در تبیین ماهیت تربیت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۰
278 - 312
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر می کوشد با تحلیل مؤلفه ها و مقولات اجتماعی مورد نظر امام موسی صدر تصویر کلی ایشان از ماهیت اجتماعی شدن را شناسایی کرده و دلالت های آن را برای حوزه تربیت اجتماعی روشن سازد. در این تحقق از روش های توصیفی - تحلیلی و استنتاج عملی مورداستفاده قرار گرفته است. بر مبنای این پژوهش انگاره کلی امام موسی صدر از اجتماع، انگاره ای مبتنی بر تصویر ارگانیزمی جامعه و مبتنی بر نگرش توحیدی است که مؤلفه های اصلی آن در یازده مؤلفه؛ (وحدت، کنشگری انسان، اجتماعی بودن هویت انسان، تفکر تشکیلاتی و تمدنی، کیفیت رابطه فرد و جامعه، آزادی، تعامل و همزیستی، گشودگی و رواداری، گفت وگو، احترام متقابل، ارزش ها)، مورد بررسی قرار گرفته است. دلالت های این انگاره کلی و مؤلفه های تشکیل دهنده آن برای ماهیت تربیت اجتماعی نیز، در هشت دلالت کلی مشخص گردیده است. این دلالت ها عبارت اند از؛ اصل نگرش توحیدی، ا اصل انسان گرایی فطری، اصل نگاه مشفقانه به دیگری، اصل نگاه به دیگری به مثابه خویشتن، اصل باور به آزادی چون ارزش، اصل مبتنی ساختن رشد بر عمل، اصل برخورداری از اندیشه و منش تشکیلاتی، اصل ضرورت گفت وگو چون بینش، منش و روش، اصل هویت سازی بر محور انسانیت
نقش صبر در تکامل روحی انسان از دیدگاه آیات و روایات
منبع:
مطالعات دین پژوهی سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۲
75 - 90
حوزه های تخصصی:
دغدغه و آرزوی دیرینه بسیاری از انسان ها، رسیدن به قله کمال است. صبر که در آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت (ع) به وفور از آن یاد شده است عامل تکامل دهنده روح و بعد معنوی انسان است. صبر بر طاعت، صبر بر مصیبت، صبر بر دوری از گناه و معصیت از عوامل مهم در آیات قرآن است که می توان با آن، موانع تکامل گرایی را از سر راه برداشته و به سرمنزل مقصود نهایی رسید. نوشتار حاضر با مراجعه به روایات اهل بیت (ع)، آیات قرآن و سخنان اندیشمندان بزرگ مسلمان با بررسی انواع صبر و تحلیل آن برای رسیدن به کمال نوشته شده است. نتایج نشان می دهد که انسان با صبر می تواند از گناهان دوری کند، سختی ها و مصائب را تحمل کرده و با پرورگار عالم هستی انس و الفت بگیرد. این عوامل مهم، زمینه ساز رسیدن انسان به کمال مطلق است. روایات اهل بیت (ع) به ویژه سخنان حضرت علی(ع) در برجسته کردن ارتباط صبر و تکامل روحی درخور توجه است.
تبیین چیستی و چرایی تربیت هنری اسلامی در بستر نظریه اسلامی تعلیم و تربیت هنری (با تکیه بر آرای ابن عربی و ملاصدرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف این مطالعه ، طراحی شاکله نظریه تربیتی متلائم و متناسب با فرهنگ بومی جامعه با تمرکز بر تبیین مبانی ، چیستی و چرایی تربیت هنری با تاکید بر آرای ابن عربی و ملاصدرا است . حال، با عنایت به اینکه علم اسلامی، مبانی خود را از آموزه های اسلامی اتخاذ می کند؛ باید دید که قرآن کریم (به مثابه متقن ترین منبع اسلامی) در راستای تدوین مبانی نظریه چگونه زایا است؛که به جهت اتخاذ رویکرد گزیده گویی در قرآن، می بایست به سراغ علومی رفت که در راستای تبیین مبانی مذکور قدم برداشته اند؛ که این علوم، دو علم عرفان و فلسفه اسلامی است. روش: روش این پژوهش کیفی از نوع نظری است که به تناسب بحث، از روشهای توصیفی تحلیلی (تحلیل محتوا)، استنتاجی و تلفیقی استفاده شده است . یافته ها:یافته های حاصله در بعد چیستی تعلیم و تربیت هنری حاکی از این است که نظریه اسلامی تعلیم و تربیت هنری متشکل از سه رویکرد مجزا می باشد که هر رویکردی نسخه بدیلی برای نظام تعلیم و تربیت کشور دارد. این سه رویکرد عبارتند از: رویکرد اول: تربیت هنری از رهگذر برنامه درسی هنر تحقق می بابد؛ رویکرد دوم از رهگذر قلمداد کردن تربیت هنری به منزله رویکرد حاکم بر تمام ابعاد برنامه درسی تحقق می یابد؛ و رویکرد سوم که سراسر حیات آدمی را در بر می گیرد، از رهگذر زیست و سلوک هنری آدمی به سوی خداگونگی تحقق می یابد که این رویکرد تبیین کننده چرایی و ضرورت طرح و تبیین تربیت هنری اسلامی، به ویژه اصل وجودی ساحت و کارکرد تربیت هنری در بستر اسلامی و متعاقب آن پر کردن این خلأ از منظر دلالتهای منتج از این کارکرد می باشد. نتیجه گیری : نظریه تربیت هنری در نظام تعلیم و تربیت رسمی می تواند دست مایه برنامه درسی در سایر حوزه ها قرار گیرد .