فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۳٬۱۰۶ مورد.
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۷)
127 - 152
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی رابطه دنیا و زهد بر اساس کتاب الزهد حسین بن سعید اهوازی می پردازد. این دو مفهوم در دو سوی معنایی، مقابل هم، قرار دارند و کمتر می توان هم پوشانی عملی میان این دو یافت. در ادبیات روایی شیعه در عین مذمت دنیا توصیه به زهد شده است و عموما محدثین در آثار خود تقابل این دو مفهوم را بیان کرده اند. در این میان اما به نظر می رسد می توان رویکرد دیگری در تفاهم معنایی زهد و دنیا، بر اساس میراث روایی شیعه، تبیین کرد که نشان هایی از آن در کتاب معروف الزهد حسین بن سعید قابل رصد است. این مقاله به پاسخ این پرسش پرداخته است که حسین بن سعید در کتاب الزهد چه نظری در رابطه با زهد و دنیا داشته است؟ بررسی «الزهد» این فرضیه را تقویت می کند که حسین بن سعید بر خلاف نگاه عموم محدثین شیعی تفاهمی عملی میان زهد و دنیا را قائل است. با تحلیل مضمونی متن کتاب الزهد این نتیجه دست یافتنی شد که زاهد می تواند در عین دنیاپذیری و کنترل امیال دنیاخواهانه در چارچوب زیستی زاهدانه نیز طی طریق کند. او گفتمانی اجتماعی از دنیا ارائه می دهد که قابل جمع با زیست زاهدانه می باشد.
تحلیل متن پژوهانه روایات موهم تعارض در موضوع اسراف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۲۸)
145 - 182
حوزه های تخصصی:
موضوع اسراف یکی از موضوعات مهم دینی است که از جهات گوناگون شایسته پژوهش می باشد و غالباً از وجه نظر فقهی و اخلاقی بدان نگریسته می شود تا جایی که حرمت شرعی آن در آیات و روایات متعددی مطرح گردیده و قبحِ اخلاقی آن از نظر عقلی نیز به نظر امری روشن می رسد. از نظر مفهوم شناسی، اسراف مفهومی بسیار جامع بوده و هرگونه زیاده روی در کمیّت، کیفیّت، بیهوده گرایی و اتلاف و مانند آن را شامل می شود؛ برای نمونه از زیاده روی در هزینه های زندگی گرفته تا هر انحراف جنسی، قدرت طلبی در جامعه و حتی ظلم به نفس، در زمره اسراف بوده و تمامی این موارد در عین حال که موضوعی فقهی هستند، در حوزه اخلاق اجتماعی نیز مطرح می شوند. این موضوع در روایات شیعه و اهل سنت به وفور منعکس شده و آنچه در این میان حائز اهمیت است، وجود روایاتی در منابع حدیثی، کتب سیره و... است که در ظاهر، برخی از اموری که زیاده روی و اسراف در آن صورت می گیرد را از مقوله ی اسراف خارج می نماید. ظاهر این گروه از روایات، متناقض با دیگر روایاتِ باب اسراف و همچنین متناقض با مفهوم لغوی، عرفی، شرعی و اخلاقی اسراف می باشد. آنچه در این مقاله دنبال می شود، واکاوی متن پژوهانه روایات معارض اسراف همراه با تبیینی دقیق و نظامند از آن اخبار بوده که به روش تحلیلی- توصیفی صورت می پذیرد. بررسی متن پژوهانه این روایات، نشان می دهد که اولاً رویات موهم تعارض در موضوع اسراف در دو دسته «روایاتی که در ظاهر، بعضی امور و اشیاء را از موضوع اسراف استثناء می نماید» و «روایات اسراف در انفاق، افعال البر و...» تقسیم می شود و ثانیاً تعارض موجود میان دو دسته از روایت مذکور، تعارض حقیقی و مستقر نبوده و میان این روایات امکان جمع عرفی وجود دارد؛ از این رو این گروه از روایاتِ متعارض - مشروط به صحت سند- باید با قرائن دیگر متن پژوهی سنجیده شده و نباید با یک بررسی ظاهری و اجمالی حکم کلی بر اسراف یا عدم اسراف در برخی حوزه ها نمود.
ملاحظات اخلاقی در مواجهه روحانیت با معنویتهای نوظهور (مطالعه موردی: جریان پائولوکوئیلو)(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۲)
133 - 154
حوزه های تخصصی:
روحانیت به دلیل مسئولیت اجتماعی خویش در قبال افراد جامعه، باید چون طبیبی دوّار به دنبال آسیب دیده گان اجتماعی بگردد و دردهای معنوی آنان را مداوا کند؛ مشکل اصلی که ما را به سوی این پژوهش سوق داد، چگونگی مواجهه اخلاقی روحانیت با معنویتهای نوظهور به دلیل ویژگیهای خاص این معنویتها است. مواجهه با این معنویتها دارای دو بعد است: مسئله دینی و مسئله اجتماعی؛ مسئله دینی به این معناست که به عنوان مبلغ دین، چه رویکردی را در مواجهه با افرادی که جذب این گروه ها شده اند در پیش گیریم؟ مسئله اجتماعی نیز ناظر به این است که گروه ها نوپدید دینی و معنوی در راستای فرهنگ رسمی جامعه نیستند، از این رو معمولاً تعارضاتی را ایجاد می کنند که به ویژه در خانواده ها نمود می یابد. این کشمکش ها و تعارض ها گاه حتی به سطح حکومت، نهادهای رسمی و… رسیده و جنبه امنیتی می یابد. اما در اینجا مقصود ما از آسیب، آسیب اجتماعی و مقصود از آسیب اجتماعی، بی نظمی اجتماعی و اختلال در روابط اجتماعی است. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که مواجهات اخلاقی روحانیت با معنویتهای نوظهور(با تأکید بر جریان پائولوکوئیلو) چگونه باید باشد؟ روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای است و یافته پژوهش آن است که روحانیت باید همزمان از دو رویکرد ایجابی و سلبی برای مواجهه با معنویتهای نوظهور به ویژه جریان پائولوکوئیلو بهر ه جوید.
معیارهای مرزبندی اخلاقی دو مفهوم حُسنِ ظن و ساده لوحی بر اساس آموزه های اخلاق اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۲۰)
5 - 22
حوزه های تخصصی:
از جمله دو گانه های اخلاقی که ممکن است فاعل اخلاقی را در مقام شناخت دچار اشتباه و مشکل سازد، دو مفهوم حُسنِ ظن و ساده لوحی است. هدف این مقاله نشان دادن معیارهای تمایز دوگانه اخلاقی حُسنِ ظن و ساده لوحی بر اساس معیارهای مندرج در متون اسلامی است. این معیارها ذیل مباحثی چون تمایز مفهومی، خاستگاه، شرایط و موقعیت هایی است که فاعل اخلاقی در آن مطرح می شوند. این پژوهش به روش توصیفی۔تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای به تبیین معیارهای پیش گفته جهت تمایز این دوگانه اخلاقی پرداخته است. «اصل بودن حُسنِ ظن در نسبت با ساده لوحی»، «مستثنیٰ شدن اموری مثل ازدواج و برخی معاملات از اصل حُسنِ ظن»، «رعایت اصل احتیاط در موارد خاص مثل فراگیری فساد در جامعه و غلبه ستم به ویژه در مورد افراد ناشناخته»، «عدم رعایت حُسنِ ظن در خطاهای پرتکرار و در صورت مشهود بودن خطای طرف مقابل» و «عدم مطلق بودن خوش گمانی و بدگمانی» از نتایج پژوهش حاضر است که به روش توصیفی۔ تحلیلی بدست آمده است.
تطور معنایی و کارکرد اجتماعی واژه اطمینان در فرهنگ ادبی قران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معناشناسی بر اساس مکتب بن با کشف ارتباط معنائی واژگان در یک شبکه معنائی گسترده به نظام معنائی قرآن دست می یابد. از آنجا که در این روش چهره روشنی از معانی به دست می آید که با روش معناشناسی کلاسیک قابل دستیابی نیست در این نوشتار از آن برای بررسی معنائی واژه «اطمینان» استفاده شده است. این واژه ارتباط وثیقی با مباحث کلامی مانند ایمان، توکل، توسل داشته و فهم درست آن برداشت های نادرست از این واژه را اصلاح می نماید. حال در این پژوهش نخست مفهوم واژه اطمینان در فرهنگ عرب جاهلی، سپس میدان های معناشناسی آن در قرآن بررسی و در نهایت شبکه معنایی و واژه های کلیدی و کانونی اطمینان در قرآن تبیین می گردد. نتیجه آن که با توجه به فرهنگ عصر جاهلی و خوی تند اعراب، این واژه در قرآن بیشتر در مفهوم امنیت جسمانی و آرامش مادی توسعه معنایی یافته و بر اساس جهان بینی اسلامی ارزش های دنیوی و اخروی برای آن ترسیم شده است.
کارکردهای مستقل عقل در علم اخلاق اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۹
45 - 64
حوزه های تخصصی:
تحلیل کارکردهای عقل از مسائل مهمی است که سبب رشد اخلاق اسلامی می شود. کارکردهای عقل در اخلاق اسلامی گاهی به نحو ابزاری است که در منابع نقلی کاربرد دارد و گاهی به نحو مستقل است که در احکام و مباحث کلان علم اخلاق استفاده می شود. توجه به کارکردهای عقل زمینه عمق بخشی به مفاهیم و گزاره های اخلاقی را فراهم می کند. هدف پژوهش پیش رو ضرورت به کارگیری عقل در اخلاق اسلامی به نحو مستقل است. برای رسیدن به این هدف از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است که برخی از یافته های پژوهش بدین شرح است: عقل دارای نقش های مختلف از جمله تعیین کلیات و فروعات احکام اخلاقی و مسائل کلان علم اخلاق بدین ترتیب است: کشف علل و حِکَم احکام اخلاقی؛ کشف قواعد عام اخلاقی به منظور کشف احکام موارد جزئی؛ تحلیل موضوعات احکام اخلاقی و تشخیص مصادیق موضوعات اخلاقی؛ مشارکت در تنسیق علم اخلاق، تعیین حکم اخلاقی در موارد خلاء حکم.
بررسی و نقد انگاره «وظایف در نگاه نخست»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۸)
61-77
حوزه های تخصصی:
ارائهٔ اصول راهنما برای تصمیم گیری در موقعیت های پیچیده و برآمده از تعارض/ تزاحم الزامات اخلاقی، همواره یکی از مهمترین دغدغه های فیلسوفان اخلاق بوده است. دیوید راس - فیلسوف اخلاق شهیر معاصر - با التفات و اِشراف به زوایا و ضعف های نظریه های هنجاری پیشین و بویژه نگاه و نظریهٔ وظیفه گرایانه ایمانوئل کانت - با اتکا به تمایز ابداعی و ادعایی میان «وظایف واقعی» و «وظایف در نگاه نخست» - در صدد برآمد تا راه و روزنه ای برای حل و منحل کردن مشکل تزاحمات اخلاقی بیابد. تکثرگرایی و انعطاف پذیری از ویژگی ها و به ادعا و اذعان بسیاری، از مزیّت های معتنا به نظریه وظیفه گرایانهٔ راس است که به جهت الهام و اثر پذیری از شیوه شهودگرایانه جی. ای. مور، به «شهودگرایی اخلاقی» موسوم و معنون شده است. در این مقاله پس از اشاره به عناصر و اصول نظریه نوآورانه دیوید راس و واکاوی مناشی و مقوّمات انگاره «وظایف در نگاه نخست»، کارایی و کامیابی این رویه و رهیافت بدیع و بنیادین در حلِّ دشواره های اخلاقی و تسهیل فرایند تصمیم گیری در موقعیت های پیچیده اخلاقی، تحلیل و نقد شده است.
نقد و بررسی مبانی نظری و پیش فرضهای «مونتگمری وات» پیرامون قرآن، وحی و پیامبر(ص)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
71 - 88
حوزه های تخصصی:
هر علمی دارای اصول و مبانی می باشد . محققان قرآنی به این واقعیت توجه دارند که فهم قرآن به مبانی مشخص نیاز دارد و بی توجهی به آنها موجب برداشتهای نادرست خواهد شد. با مقایسه و نقد و بررسی نظرات اندیشمندان در حوزه قرآن پژوهی می توان به رشد و گسترش مطالعات قرآنی و شناخت عظمت وحی دست یافت. براساس مبانی نظری مسلمانان وحی کلام الهی می باشد. وحی منشا الهی داشته و از اختلاف ، تناقض و تحریف به دور است وحی توسط پیامبر امی که دارای مقام عصمت در دریافت ، حفظ و ابلاغ آن بوده به مردم رسانده شده است. بر اساس مبانی نظری مستشرقان از جمله «مونتگمری وات» وحی منشا الهی نداشته و ساخته پیامبر بوده که از کتب مقدس عهدین اخذ نموده و یک شخصیت نابغه بوده که با توجه به شرایط محیطی و زمانه خود قرآن را تالیف و دیگران را تحت تاثیر قرار داده است. در بررسی این دیدگاه باید گفت دلایل و شواهد تاریخی و معتبر بر این ادعاها وجود ندارد. بکارگیری مبانی نظری و پیش فرضهای شخصی محقق در حوزه های که تسلط علمی و کافی در آنها ندارد مسیر تحقیق را به اشتباه می کشاند. در این پژوهش با طرح دیدگاههای «وات» پیرامون قرآن، وحی و نبوت به نقد و بررسی آن پرداخته و با استناد به منابع معتبر به شبهات وارده به درستی پاسخ و قرآن را از این انحرافات منزه نمود.
بررسی تاثیرات اخلاقی طبعِ قلب از دیدگاه قرآن کریم
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
31 - 46
حوزه های تخصصی:
قلب در قرآن دارای شئون متعدد ادراکی و گرایشی است. طبق نظر قرآن تمام شئون ادراکی و گرایشی قلب در صدور و قبول افعال و صفات اخلاقی تاثیر مستقیم و مستقلی دارد. در قرآن برای قلب، 7 نوع مانع مختلف در حوزه ادراکات و گرایشات ذکر شده که در بین موانع ادراکی و گرایشی قلب، " طبع " به عنوان مهم ترین و در عین حال قوی ترین مانع از حیث آثار ضداخلاقی و دامنه تاثیرگذاری معرفی شده است. قرآن برای قلب مطبوع آثار ضد اخلاقی مختلفی را بیان کرده که عبارتند از؛ سلب ادراک تفقهی قلب که در عِدل ادراک تعقلی و تدبری قلب می باشد، سلب ادراکی سمعی انسان که یکی از دو عامل سعادت انسان معرفی شده است، سلب قوای کسب علمی و معرفتی که مختص انسان می باشد، قرار گرفتن در سنت پایدار خذلال الهی که انسان های شقی در آن مشترک هستند، تبیعت از هواء که به عنوان یکی از سه عامل اصلی ضلالت انسان ها ذکر شده است، سلب راه های کسب ایمان که به عنوان پرکاربدترین واژه ارزشی در قرآن محسوب می شود و سیطره غفلت بر انسان که نخسین عامل انحراف اخلاقی می باشد.
روش برخورد با مخالفان از منظر اخلاق اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل چالش انگیز اخلاق اجتماعی، مسئله برخورد حکومت اسلامی با مخالفان داخلی است. هدف مقاله پیش رو از بررسی این مسئله، ارائه معیار جامع و صحیح به حاکمان، برای برخورد با مخالفان داخلی است. روش این مقاله، توصیفی تحلیلی همراه با تکنیک اسنادی و کتابخانه ای است. به این منظور ابتدا مراد از حکومت و مخالف آن و سپس انواع مخالفان مطرح شده و پس از اثبات اصل برخورد با مخالف توسط حاکمان، به روش های برخورد با مخالفان در منابع اخلاق اسلامی (به صورت مشخص قرآن و سنت) پرداخته شده است. یافته اصلی این پژوهش رسیدن به یک اصل کلی و فراگیر از میان شواهد متعدد در قرآن و سنت است. این معیار فراگیر، برخورد هدایتی حاکم، به صورت مرحله ای است. این مراحل، شامل روش های متنوعی می شود. در پی تنوع روش ها، لحاظ تفاوت میان مخالفان و یکسان ندیدن آنها ضروری است. این روش ها عبارت اند از: مدارا، قاطعیت کلامی و قاطعیت فیزیکی و جهاد.
بررسی تسلیحات کشتار جمعی با محوریت توجه به ارزش های اخلاقی در اسلام و حقوق بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
219-240
حوزه های تخصصی:
در امتداد امواج خروشان رشد تکنولوژی نوین معاصر، شاهدپیدایش تسلیحات کشتارجمعی از قبیل سلاح های هسته ای، بیولوژیک و...،با شاخص ویژه قدرت تخریب بسیارزیادو تفکیک ناپذیری در اهداف است، فقهادربیان حکم اولیه به اتفاق به حرمت تولید واستفاده ازاین تسلیحات فتوا داده اند،ازجمله عناوین ثانویه که تغییردهنده حکم خواهدبود، قاعده الضرورات تبیح المحذورات است که با پیدایش آن، تکلیف ازعهده مکلف برداشته می شود ونتیجه ی آن جواز ارتکاب فعل حرام است.از دیگر عناوین ثانویه قاعده ی مقابله به مثل دردفاع مشروع است. طبق دستاوردهای پژوهش، استفاده از تسلیحات کشتار جمعی ذیل عناوین ثانویه نیز مجازنیست. لکن درمنابع حقوق بین الملل مانند معاهده(NPT)، منشور ملل متحد ورای مشورتی دیوان بین الملل دادگستری درسال 1996 دلیلی صریح درمنع به کارگیری سلاح کشتار جمعی وجود نداشته واستفاده ازاین نوع سلاح برای دفاع مشروع از کشور مجاز شمرده شده است. بنابراین به استناد ادله اربعه وعمومات مفاد معاهدات حقوق بین المللی وبه منظور دفاع مشروع وخنثی سازی سلاحهای نوین جنگی، با تحقیق وتوسعه وکسب فن آوری مدرن درراستای بسترسازی مناسب جهت پیشگیری از درمان،حفظ وحراست ازحکومت اسلامی، تأمین امنیت ملی ،کرامت انسانی، به مصداق «واعدولهم ماستطعتم بالقوه » اقدام نموده تا میهن اسلامی در شرایط خاص به ویژه به شکل دفاع مشروع و واجب به سلاح های نوین جنگی امروزی وپادزهرهای مربوطه ، مسلط و مجهز گردیده باشد . همچنین آنچه از اخلاق اسلامی می توان استنباط نمود این است که بر اساس تعالیم اسلام از کتاب آسمانی گرفته تا روایات مستنداتی در زمینه سلاح های کشتار جمعی یافت می شود که همگی بر منع کاربرد سلاح های کشتار جمعی تاکید دارند و کاربست چنین سلاح هایی در هر صورت غیر انسانی و غیر اخلاقی است.
بررسی ارزش های اخلاقی متناظر بر رعایت حقوق بزه دیده و بزهکار در حقوق کیفری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
21 - 42
حوزه های تخصصی:
آیین دادرسی کیفری جلوه گاه رعایت حقوق بشر و ضامن آن به شمار می آید، مقررات دادرسی کیفری بیانگر جایگاه حقوق و حفظ شان و کرامت انسانی در آن جامعه است. قانون زمانی ارزش و اعتبار دارد و به جایگاه رفیع خود دست می یاید که حقوق و ارزش اخلاقی انسان ها اعم از بزه دیده و بزهکار رعایت شود. عدم پیش بینی تضمینات توازن بخشی میان حقوق بزه دیده و بزهکار موجب تضییع حقوق طرفین و از هم گسیختگی فرایند دادرسی و کمرنگ شده ارزش اخلاقی در جامعه می گردد .توازن میان میان حقوق بزه دیده و بزهکار به منزله آن نیست که همان حقوق و حمایت های پیش بینی شده برای هر یک از طرفین برای طرف مقابل نیز به کار گرفته شود چرا که به فراخور پرونده و مسیر دادرسی کیفری هر یک از بزه دیده یا بزهکار خدمات و حمایت های خاص خود را نیازمند است. راهبرد پیشنهادی این نوشتار برای برون رفت از این تعارضات وضع حقوق و تضمین های مشترک و اختصاصی به هریک از آنها به منظور شناسایی نیاز هریک از بزه دیده و بزهکار تا دغدغه آنان در زمینه برقراری عدالت و انصاف بر طرف گردد. این پژوهش نشان می دهد قانونگذار ایران اراده مصمم خود را به توازن بخشی میان حقوق و ارزش های اخلاقی بزه دیده و بزهکار را عینیت بخشیده است، لکن قانونگذار نتوانسته است انتظارات بزه دیده و بزهکار را توأمان برآورده سازد.
تبیین و نقد پیامدهای تربیتی عرفان های اومانیستی با تأکید بر اندیشه وین دایر بر اساس معنویت گرایی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
209 - 230
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر مطالعه ای توصیفی است که با هدف تبیین و نقد پیامدهای تربیتی عرفان های اومانیستی با تاکید بر اندیشه وین دایر بر اساس معنویت گرایی قرآن کریم انجام شده است. در این پژوهش از روش قیاس علمی (اسمتنتاجی) و تطبیق یا هم سنجی لنزی و از نقد تطبیقی مبتنی بردیدگاه کری واک استفاده شده است. محقق در این پژوهش در پی پاسخگویی به این پرسش هاست که چه نقدی بر پیامدهای تربیتی عرفان های اومانیستی از دیدگاه و اندیشه وین دایر بر اساس معنویت گرایی قرآن کریم وارد است؟ پیامدهای تربیتی عرفان های اومانیستی با تأکید بر اندیشه وین دایر چیست؟ با نظر به معنویت گرایی قرآنی، چه انتقاداتی بر پیامدهای تربیتی عرفان های اومانیستی با تاکید بر اندیشه وین دایر وارد است؟ نتایج بیانگر آن است که عرفان های اومانیستی با تأمل به جهان یک سویه و یک بعدی که انسان را در مرکز توجهات قرار می دهند، از دست آوردهای مهم اومانیست ها به شمار می رود. که البته آموزه های اسلامی نیز به کاربست آن در زندگی مسلمانان سفارش نموده است؛ از سویی دیگر در دوران معاصر، درمان معنوی از گرایش هایی شد که در قلمرو بهداشت و سلامت روان، توجه بر انگیز شد. اندیشمندانی چون وین دایر با داشتن نگرش مثبت به زندگی و استفاده از جنبه ای روحانی بشر، به مقوله معنویت اهمیت دو چندان بخشیدند؛ اما از آن جا که دیدگاه «معنویت منهای دین» بر آنان سلطه داشته، در تفسیر معنویت و نتیجه بخش بودن عملی آن به برداشت های نادرستی اشاره کرده اند. معنویت آن گاه اثر بخش و پایدار خواهد بود که از خواستگاه راستین و حقیقی خودگرفته شده باشد؛ هم از منظر تجربی و هم قران کریم در تعالیم خویش تاکید و تصریح نموده است که نمی توان نقش مذهب و معنویتِ برخاسته از آن را در بهداشت و بهباشی روحی انسان های نادیده انگاشت. از آنجا که سرشت الهی آدمی الهی بوده و روحی خدایی دارد، روانشناسی معنوی در صورتی موفق خواهد بود که به چارچوب های لازم در تقویت روحیه انسان که همانا مقوله اخلاق دین محورانه است توجه داشته باشد.
تحقق قانون طلایی اخلاق؛ بررسی موانع و راهکارهای بینشی
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
35 - 54
حوزه های تخصصی:
قانون طلایی به عنوان یک قانون عام اخلاقی توصیه می کند که؛ با دیگران بگونه ای رفتار کن که در همان موقعیت رضایت می دهی با تو چنان رفتار شود. علیرغم تصدیق این قانون از سوی تمام انسان ها، به نظر می رسد نوعی شکاف بین نظر و عمل به این قانون وجود دارد. بخشی این شکاف، در موانع مربوط به ساحتِ بینشی انسان ریشه دارد که نیازمند واکاوی است. از این رو، مساله اصلی در این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی انجام شده، این است که عمده ترین موانع مربوط به ساحت بینشیِ انسان بر سر راه تحقق این قانون چیست و چه راهکارهایی در جهت رفع این موانع می توان ارائه داد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که؛ ضعف قوه تخیل، عدم داشتن تصویر دقیق از برابری انسان ها، و نیز متاثر بودن شناختِ پسند و ناپسند از عواطفِ انسانی، از عمده ترین موانع بینشیِ انسان در جهت تحقق این قانون است. بر همین اساس، تقویت قوه تخیّل، درک همسانی انسان ها در ساختار وجودی، و مهار و جهت دهیِ عواطف و احساسات را می توان از جمله راهکارهای ناظر به موانع بینشی دانست. در حقیقت ضعف انسان ها در تخیّل و عدم درک ساختار مشترک موجب شده است تا تصویر دقیقی از این قانون نداشته باشند و در تعاملات اجتماعی، آن را بکار نبندند. از این رو، لازمه تحقق این قانون رفع موانع مذکور بر اساس راهکارهای بیان شده در این مقاله است.
مبانی معرفت شناختی تربیت اخلاقی براساس دیدگاه ترکیب و تبدیل استاد علی صفائی حائری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۹
89 - 110
حوزه های تخصصی:
استاد علی صفائی حائری با تأکید بر مفهوم ترکیب، آن را شاه کلید مباحث اساسی تربیت، اخلاق و روان شناسی می داند. براین اساس، تربیت اخلاقی شکل تازه ای می یابد و محتاج تبیین جوانب مختلف امر است. مسأله اصلی این پروهش، تبیین بُعد معرفت شناختی تربیت اخلاقی برمبنای دیدگاه مذکور است تا راهبرد روشنی برای توسعه فضائل اخلاقی فردی و جمعی فراهم نماید.
روش تحقیق از حیث جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای بوده که با بررسی کتب مربوطه شامل مجموعه آثار استاد صفائی حائری انجام گرفته است. همچنین شیوه تحلیل داده ها، استفاده از بررسی عقلانی برای تفسیر داده ها و بهره از آیات و روایات به عنوان مؤیدات و مستندات بوده است.
نتایج این تحقیق، استخراج، تنظیم و بررسی مبانی معرفت شناختی تربیت اخلاقی براساس این نگرش است که أهم آنها ابتناء بر معرفت دینی، اهتمام به محتمل، قبض و بسط معرفت، اشراق و امکان انتقال معارف دینی است.
نقد دیدگاه ماکیاولی درباره معیار فعل اخلاقی براساس مبانی انسان شناسی آیت الله مصباح یزدی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ماکیاولی فیلسوفی است قدرت گرا که نظریات اخلاقی خود را در قالب نظریات سیاسی خویش مطرح نموده و متناسب با مبانی فکری خود، در باب معیار فعل اخلاقی نظراتی ارائه کرده است. به باور ماکیاولی معیار فعل اخلاقی رسانندگی انسان به هدف و غایت اصلی زندگی است. وی غایت اصلی زندگی را قدرتمندی انسان می دانست و افعال آدمی را در صورتی اخلاقی می شمرد که فرد را برای رسیدن به قدرت مادی توانمند سازد. از منظر وی «قدرت» ارزش ذاتی دارد و برای رسیدن به آن، انسان مجاز است از هر روشی استفاده کند. درواقع از منظر او ملاک اخلاقی بودن یا نبودن یک فعل (نظیر دروغ گویی) رسانندگی انسان به کمال یعنی قدرت است. او معتقد بود: هدف وسیله را توجیه می کند و برای رسیدن به هدف والا (قدرتمندی انسان)، از هر نوع رفتاری می توان استفاده کرد. آیت الله مصباح یزدی معتقد است: برای تعیین ملاک خوبی و بدی افعال انسان، ابتدا باید به شناخت صحیحی از انسان، ابعاد وجودی او، سعادت و شقاوت وی، کمال و هدف نهایی او دست یافت تا بتوان در گام بعد معیار صحیح ارزشمندی افعال اخلاقی انسان را تعیین کرد. ایشان معتقد است: رسیدن به قدرت محدود مادی نمی تواند معیار خوبی برای رساندن انسان به حیات ابدی معنوی و اخلاقیات باشد. در این مقاله دیدگاه ماکیاولی درباره معیار فعل اخلاقی به شیوه توصیفی تحلیلی تبیین شده و براساس مبانی انسان شناسانه آیت الله مصباح یزدی ارزیابی گردیده است.
بررسی شکاف میان علم و عمل از منظر ملا محسن فیض کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۹
155 - 174
حوزه های تخصصی:
مسئله شکاف نظر و عمل و حل خلا میان این دو در تاریخ اندیشه همیشه محل کشاکش های تئوریک بوده است. در این مقاله سعی می شود شکاف میان نظر و عمل و حل این مسئله از دیدگاه ملامحسن فیض کاشانی مورد بررسی واقع شود. دستاویز ما در این پژوهش جهت بررسی این شکاف و حل مسئله بین نظر و عمل مستنداتی است که در آثار ایشان دیده می شود. نگارنده بر این باور است که ملا محسن فیض کاشانی در این کتب و رساله ها توانسته است با توجه به مبانی خود به حل این مساله فائق آید. در این پژوهش سعی خواهد شد با روش استنادی – تحلیلی شکاف بین نظر و عمل با تمرکز بر مبانی «علم» حل و فصل گردد. از مهم ترین یافته های پژوهش این است که بر اساس مبانی فیض کاشانی شکاف بین علم و عمل با اتحاد بین عقل نظری و عملی رفع خواهد شد.
نسبت نسبی گرایی به علامه، بحثی در نظریه اخلاقی محمد حسین طباطبائی
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
7 - 28
حوزه های تخصصی:
آراء اخلاقی محمدحسین طباطبایی، پس از انتشار مقاله ششم از کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم، به بحث های زیادی دامن زده است. برخی همچون مرتضی مطهری نظریات طباطبایی را مورد انتقاد قرار داده و آن را موجب نسبی گرایی (بدون معیار شدن) در اخلاق دانسته اند. این مقاله قصد دارد تا نشان دهد چگونه طباطبایی برای اولین بار در سنت فلسفه اسلامی تلاش کرده میان اعتباری و متغیر بودن حسن و قبح و جاودانگی اصول اخلاقی جمع کند. تاکید بر ثبات اعتباریات عمومیِ مبتنی بر میل به بقاء و تأکید بر معیار لغویت به عنوان ملاک ارزیابی از یک سو و تکثر اعتباریات خصوصی و نظام دارای طبقه بندی اعتبارات عمومی از سوی دیگر، خوانشی از آراء طباطبایی به دست می دهد که هم با قرائتی جدید از نسبی گرایی اخلاقی یعنی رویکرد ترکیبی (Mixed Position) سازگار باشد و هم انتقاد نسبی شدن (بدون معیار بودن) اخلاق را از نظریات طباطبایی رفع کند. به عبارت دیگر نوعی مطلق گرایی نااخلاقی که در درون خود نسبت به نظام های اخلاقی متعدد دیدگاهی نسبی گرایانه دارد.
بررسی مبانی انذار و تبشیر در خطبه غراء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیامبران طبق مأموریت الهی خود از ابزار انذار و تبشیر برای ترغیب مردم به سوی انجام کارهای نیک و اجتناب از برخی دیگر بهره برده اند. چنانچه پیامبران به یک نظام انگیزشی تمسک نمی جستند تعالیم آن ها بی ثمر و بیهوده بود. علی (علیه السلام) نیز از چنین شیوه ای در خطب و سخنانشان برای نجات انسانها یاری میجوید. هدف اصلی این پژوهش بررسی خطبه غراء به مثابه یک گفتمان برای کشف مبانی سازنده انذار و تبشیر در کلام امیرالمومنین (ع) است. با بررسی مبانی، الگوی انذار و تبشیر برجای مانده از کلام حضرت علی (ع) با روش تحلیلی - توصیفی بازکاوی و تبیین می شود و ما را در فهم بهتر معانی و دلالت های کلام امام (ع) یاری می کند. پنج عنوان مبانی انذار و تبشیر در کلام علی(ع) و بالاخص خطبه غراء را تشکیل می دهند که عبارتند از:
تاملی بر تحول روحی و اخلاقی غزالی و آگوستین، تکاپویی مشابه در نیل به سعادت و مکاشفه یقین
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
125 - 146
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به مقایسه وجوه مشترک دوران تحول درونی آگوستین و غزالی، به ویژه تحول روحی و سلوک اخلاقی آنها در زندگی پرداخته شده است؛ شباهت هایی که مبتنی بر دغدغه یکسان آنها در جستجوی دردمندانه از یقین، معنای خوشبختی و نحوه سلوک در نیل به سعادت و فضایل اخلاقی بوده است. در این جستارکه به روش توصیفی- تاریخی و مطالعه کتابخانه ای شکل گرفته است، ضمن پرتو افکنی به حالات روحی و اخلاقی مشابه غزالی و آگوستین، زمینه های تحول روحی آنان در تأملی معرفتی و متدولوژیک تبیین و به روش شهودی هر دو در نیل به یقین و حصول سعادت از راه بازگشت به خدا و کسب رضای او از طریق تخلق به فضایل اخلاقی تأکید شده است. در پی آن، نظام اخلاقی آگوستین و غزالی برای نیل به سعادت مقایسه و به مبنای تلفیقی نظام اخلاقی آنان اشاره و وجوه متمایز غزالی از آگوستین، مانند قبول منزلت عقل در فرجام عمر و نیز پرهیز او از حصرگرایی در مورد سعادت پیروان مذاهب بررسی شده است.