فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۰۱ تا ۱٬۱۲۰ مورد از کل ۲٬۹۱۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
واقع گرایی بدین معناست که ارزش و لزوم اخلاقی، واقعیت داشته و ما آنها را کشف میکنیم، نه جعل و اختراع. واقع گرایی مورد نظر، منشأ اخلاق را غیرتجربی، عقلانی و متافیزیکی میداند.
اخلاق کاربردی عبارت است از به کارگیری مبانی و معیارهای اخلاقی در موارد خاص؛ با این توضیح که مبانی ارزش داوری اخلاقی، در فرا اخلاق و معیارهای ارزش داوری اخلاقی نیز توسط اخلاق هنجاری بررسی میشوند. مهم ترین مسئله در اخلاق کاربردی، تزاحم است. تزاحم، یعنی تنافی دو حکم لازم الاجرا و دارای ملاک در مقام امتثال، به سبب عدم توانایی مکلف برای انجام هر دو در زمان واحد.
واقع گرایی از چند جهت با تزاحمات اخلاقی مرتبط است: وجود تزاحمات، امکان ارائه راه حل و ابتنای معیاری صحیح در حل تزاحمات بر واقع گرایی. معیار صحیح این است که هر فعلی که بیشترین تأثیر را در قرب الهی داشته باشد، مقدم است. بنابر ناواقع گرایی، اولاً: تزاحم رخ نمیدهد، ثانیاً: در صورت پذیرش تزاحم، ارائه راه حل امکان پذیر نیست.
ساختار شناسی جامعه ی اخلاقی مطلوب از دیدگاه علّامه ی طباطبایی (مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
جامعه ی اسلامی، جامعه ای است ارزشمند که در آن سعادت فرد با سعادت اجتماع پیوند خورده و میان مسؤولیت های اجتماعی و ایمان اسلامی ارتباطی قوی و ناگسستنی به وجود آمده است و اخلاق اجتماعی و جامعه ی مطلوب اخلاقی با مبانی مستحکم و ایده آل، عامل حقیقی این ارتباط می باشد؛ زیرا اخلاق با ملکات نفسانی و تزکیه ی نفس، اعمال فردی و روابط اجتماعی انسان ارتباط عمیق داشته، مستلزم همزیستی مسالمت آمیز و تعاملات پایدار عملی و درونی است. علّامه ی طباطباییاز جمله اندیشمندانی است که در تفسیرالمیزان و اندیشه های فلسفی خویش بدین موضوع در ترسیم جامعه ی مطلوب اخلاقی توجّه نموده و معتقد است: «جامعه ای که در آن مبانی ارزشی و پایدار اخلاقی، که شکل دهنده حُسن خلق و رفتارهای صحیح در رابطه و تعامل با دیگران است، به عنوان یک اصل جدایی ناپذیر ایمانی و اعتقادی مورد توجّه قرار نگیرد، عواطف انسانی اعضای آن رو به انحطاط رفته، در نتیجه منجر به عدم اعتقادشان به مبدأ هستی و توحید الهی و نیز گسترش روز افزون فساد می گردد». سعی نگارنده در این مقاله آن است که به مهم ترین مبانی ارزشی اخلاق در جامعه ی مطلوب انسانی به مثابه ویژگی های اصیل در استحکام و پایداری آن در اندیشه علّامه ی طباطبایی اشاره نماید.
چیستی و چرایی نظام اخلاقی اسلام(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
چکیده آیا در عالم واقع لازم است مجموعه ی آموزه های اخلاقی اسلام دربردارنده ی عناصر ضروری برای ایجاد یک نظام اخلاقی باشند؟ آیا ضرورتی اقتضا می کند که این عناصر از ساختاری منطقی و منظّم برخوردار باشند؟ آیا مجموعه ی آنچه که در منابع اوّلیه و ثانویه ی اخلاق اسلامی وجود دارد، اثباتاً از چنین جامعیت و ساختار منظّمی برخوردار هستند؟ در صورتی که وضعیت فعلی چنین نباشد، آیا می توان به این امر دست یافت؟ نسبت به همه ی پرسش های مذکور صریحاً، تلویحاً و یا عملاً اما و اگرهایی وجود دارد. نویسنده، با کسانی هم عقیده است که پاسخ همه ی این پّرسش ها را مثبت می داند. این نوشتار که ماهیت فرا اخلاقی دارد، مقدّمه ای است در باب تبیین این ادعا.
تکثّر در آراء اخلاقی علّامه طباطبایی1(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مرحوم علّامه طباطبایی در سه کتاب خود چهار مبنا و نظریه ی اخلاقی را مطرح ساخته است. او در کتاب نهایه الحکمه فضیلت گرایی و در کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم نوعی منفعت گرایی و در تفسیر المیزان مصلحت گرایی اخروی و خداگرایی عارفانه را تبیین نموده است. نقدها و بررسی های مطرح در این زمینه و میزان اهمیت هریک از آنها از نظر علّامه مباحث دیگر این مقاله را تشکیل می دهد. به نظر می رسد ایشان برای انسان های مختلف در شرایط مختلف و با دیدگاه ها و سطوح مختلف، اخلاقی را معقول یا مقبول دانسته که برای دیگران معقول یا مقبول نیست و ترجیح قایل شدن برای هریک از این دیدگاه ها جهت همه ی انسان ها با دیدگاه های متفاوت از نظر علّامه دلیل واضحی ندارد.
تأملی در فضایل اصلی چهارگانه با تأکید بر دیدگاه غزالی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
اخلاق فلسفی در جهان اسلام به شدت متأثر از اندیشه های یونانی است، اما متفکران مسلمان، با اندیشه ورزی و تأمّل، این نوع نگرش اخلاقی را توسعه داده و بر غنای آن افزوده اند. غزالی در دوره اول اندیشه خود، با تألیف کتاب «میزان العمل» در چارچوب اخلاق فلسفی، در پیشبرد این نگرش مؤثر بوده است. وی با پذیرش علم النفس افلاطونی ـ تقسیم قوای نفس آدمی به ناطقه، غضبیه و شهویه – و فضایل چهارگانة او، در تنقیح و تبیین فضایل و رذایل اخلاقی کوشید. از نظر وی مراد از حکمت، حکمت عملی است، این رأی او خلاف اندیشه های ابن مسکویه و مولی مهدی نراقی است. همچنین وی بر این باور است که فضیلت عدالت، اساساً دو طرف افراط و تفریط نداشته و تنها رذیلتِ مقابلِ آن «جور» است. از دیگر باورهای وی، آن است که تحت فضیلت عدالت هیچ فضیلتِ فرعیای جای نمیگیرد. این رأی او همچنان که جلال الدین دوانی در خصوص ابن سینا تعلیل کرده است، ناشی از این است که وی عدالت را مجموع فضایل سه گانه دانسته و مستقل نمیداند.
مفاهیم اخلاقی و منشأ پیدایش آنها با رویکرد غایت گرایانة اخلاق از دیدگاه آیت الله مصباح(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
استاد مصباح یزدی مفاهیم اخلاقی را به دو قسم لزومی، مانند باید و نباید، و ارزشی، مانند حسن و قبح، تقسیم میکند. ایشان مفاد باید و نباید را همان ضرورت بالقیاس بین فعل فاعل و نتیجه آن میداند و از آنجا که نتیجه محبوب بالذات و مطلوب بالذات فاعل میباشد با فاعل نیز ارتباط برقرار میکند. همچنین ایشان حسن و قبح را جزء معقولات ثانیه فلسفی میداند که عروضشان ذهنی و اتصافشان خارجی است. و ایشان اگر چه حسن و قبح را عبارت از ملائمت و منافرت فعل با طبع انسان میداند، ولی توجه با این نکته ضروری است که هرچند یک طرف این ملائمت و منافرت، انسان است، ولی از آن جهت که سلیقه و ذوق خاصی دارد، مورد نظر نیست (چنانکه علّامه طباطبائی و شهید مطهری بدان قائل اند) بلکه از آن جهت مورد نظر است که کمالی برای انسان در خارج محقق میشود. در واقع «باید و نباید» و «حسن و قبح» را از مصادیق مفهوم علیّت میداند که از رابطه علیّت و معلولیّت بین فعل اختیاری انسان و کمال مطلوب انتزاع میشوند. طبیعتاً ارتباط بین «باید و نباید» و «هست و نیست» تبیین بسیار واضحی به خود گرفته، چنانکه برای تبیین اخلاق مطلق نیز جایگاه خود را باز خواهد یافت.
دیدگاه های هویت ـ شخصیت و رفتاری نگر در رشد اخلاقی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
دیدگاه های هویت ـ شخصیت و دیدگاه های رفتاری در رشد اخلاقی در چارچوب دو سنت متعارض روان شناختی قرار دارند: سنت روان تحلیل گری و سنت رفتارگرا. در حالی که رفتارگرایان به شدت عینیت گرا و متمرکز بر رفتار مشهود هستند، روان شناسان تحلیلی، ذهن ناهشیار و هیجانات را موضوع بررسیهای روان شناختی خود قرار داده اند. این تفاوت اساسی در موضوع و بالتبع روش شناسی، به حوزه تحول اخلاقی نیز کشیده شده است. در این مقاله، تلاش بر این است تا به ماهیت و فرایند تحول اخلاقی از منظر این دو سنت توجه شده و نظریه هایی که در چارچوب این دو سنت قرار میگیرند، مرور شود. البته در نظریه های جدید هر دو سنت، نوعی همگرایی مشاهده میشود؛ روان شناسان تحلیلی، به طور روز افزونی به تأثیر عوامل محیطی و فرهنگی توجه نشان میدهند و رفتارگرایان، به تدریج، نقش عوامل سرشتی را به رسمیت میشناسند. مقایسه این دو سنت میتواند رهیافت های جدیدی را در چارچوب هریک ارائه کند.
قرآن، چالش های زیست محیطی و مبانی نظام محیط زیست در اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق زیستی
تبیین تلازم مطلق گرایی و واقع گرایی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از شیوه های دسته بندی مکاتب اخلاقی، تقسیم این مکاتب به واقع گرایی و غیرواقع گرایی بر اساس نظریه های مربوط به فرا اخلاق است. هر یک از مکاتب واقع گرا و غیرواقع گرا، لوازم و پیامدهایی را در پی دارند. از جمله لوازم و پیامدهای واقع گرایی اخلاقی، مطلق گرایی اخلاقی عنوان شده است. در این نوشتار تلاش شده تا ضمن اشاره به منبع این تقسیم بندی و ارائه تعریف مورد قبول از واقع گرایی اخلاقی و بیان مراد خود از مطلق گرایی و تفاوت آن با نسبیگرایی اخلاقی، با استفاده از نظریه های اندیشمندان اسلامی معاصر، پاسخ قانعکننده ای برای سؤال اصلی این نوشتار مبنی بر اینکه «آیا میتوان جاودانه بودن اصول ارزش های اخلاقی را اثبات کرد؟» و نیز «نحوة استنتاج جاودانه بودن این اصول از واقع گرایی اخلاقی چگونه است؟» ارائه شود. بر این اساس، ضمن انتخاب دیدگاه خود مبنی بر مطلق گرایی حداقلی، دیدگاه سه اندیشمند اسلامی معاصر، یعنی شهید مطهّری، آیت الله جوادی آملی و آیت الله مصباح که هر کدام تلاش کرده اند تا با تبیینی متفاوت، مطلق گرایی و جاودانه بودن احکام اخلاقی را اثبات کنند، نقد و بررسی شده و این نتیجه به دست آمده که در مجموع، مطلق گرایی اخلاقی میتواند به عنوان یکی از پیامدها و لوازم واقع گرایی اخلاقی مورد توجه قرار گیرد و دستکم با توجه به تبیین آیت الله مصباح این مهم دست یافتنی است.
تبیین مؤلفه های اخلاقی و فرهنگی در پژوهش(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نگاه تک ساحتی و ابزاری جوامع علمی و دانشگاهی به «پژوهش» موجب شده است تا پژوهشگران در انجام پژوهش های خود، پایبند به اصول اخلاقی نباشند. «اخلاق» از جمله موضوعاتی است که بر تمام ابعاد و اضلاع هویت و زندگانی بشری تاثیرگذاشته است. بحث «اخلاق مداری در پژوهش» یکی از مقولات پرکاربرد در اخلاق کاربردی و اخلاق حرفه ای است. مؤلفه های اخلاق پژوهش، از جهات متعددی قابل بحث و بررسی است که به دلیل کثرت اطلاعات و تولیدات علمی در عصر جدید مورد توجه ویژه قرار گرفته است؛ زیرا تا زمانی که اخلاق پژوهش رعایت نشود، مشکلات همچنان به قوت خود باقی خواهند ماند. در این مقاله، سعی شده است تا با مطالعه تحقیقات بومی و ارزشی، مؤلفه های اخلاقی و فرهنگی پژوهش مورد بازشناسی قرار گیرد تا ضمن شناسایی ابعاد مؤثر بر اخلاق پژوهش، راهکارهایی به منظور افزایش سطح اخلاق مداری در پژوهش ارائه گردد.
عقلانیت و انسان اخلاقی در اندیشه کانت و ملّاصدرا(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
عقلانیت بنیادیترین خصوصیت انسان و زیربنای نظام اخلاقی صدرالمتالّهین است؛ زیرا صدرا برتری انسان بر سایر موجودات را در عقل، آن هم از بُعد نظری و نه عملی میداند.1 در نظر صدرا، انسان با بکارگیری عقل نظری و کسب حکمت، میتواند گام به گام وجود خود را وسعت بخشیده و در نتیجه، اخلاقیتر شود. از این رو، در نظر صدرالمتالّهین ضعف اخلاقی، ریشه در فقر وجودی آنان دارد و فقر وجودی ریشه در بی توجّهی به نعمت عقل، به خصوص عقل نظری دارد. کانت با اتّخاذ مبانی دیگری چون عقل، فاهمه، اراده و غایت بودن انسان، نگاه انسان شناسانه متفاوتی داشته و عقلانیت عملی یا اراده را با ارزش ترین ویژگی انسان دانسته و آن را معیار تحقّق انسانیت و کمال او میداند.2 این مقاله، بر آن است تا جایگاه عقل نظری در نگاه صدرا و اراده یا عقل عملی در نگاه کانت را در سیر اخلاقی انسان نشان دهد و این دو نگرش را با هم مقایسه نماید.
الگوی ارتباط قرارداد روانی، تعهد و رضایت با انتظار از سازمان و رفتارهای غیراخلاقی با توجه به نقش تعدیل کننده
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه قرارداد روانی، تعهد سازمانی و رضایت شغلی با انتظار از سازمان و رفتارهای غیراخلاقی با توجه به نقش تعدیل کننده فرصت اعتراض اجرا شد. جامعه آماری پژوهش کارکنان یک شرکت صنعتی است که از میان آنها 263 نفر از طریق نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های محقق ساخته انتظار از سازمان، رفتارهای غیراخلاقی، فرصت اعتراض و قرارداد روانی، پرسشنامه رضایت شغلی از اسپکتور و پرسشنامه تعهد سازمانی از اسپیرو ون کاتش بودند. نتایج نشان داد که 1- بین قرارداد روانی، رضایت شغلی و تعهد سازمانی با انتظار از سازمان رابطه مستقیم معنادار (01/0P<) وجود دارد. 2- بین قرارداد روانی و انتظار از سازمان با رفتارهای غیراخلاقی رابطه مستقیم معنادار (01/0P<) وجود دارد. 3- فرصت اعتراض رابطه انتظار از سازمان را با رفتارهای غیراخلاقی تعدیل می نماید
توسعه عدالت زبانی؛ راهبرد رسانه برای ایجاد جامعه زمینه ساز
حوزه های تخصصی:
جامعه ای که زمینه برپایی عدل و قسط در آن فراهم شده باشد، مهیای ظهور و پذیرش حکومت عدل مهدوی است. از این رو، تمهید گسترش عدالت در جامعه را می توان مهم ترین راهبرد رسانه برای ایجاد جامعه زمینه ساز ظهور دانست. این مقاله ضمن تبیین ساز و کار به کارگیری زبان و عناصر زبانی در رسانه به مثابه مهم ترین فرایندی که پیوسته در رسانه رخ می هد، به نقش رسانه در توسعه عدالت اجتماعی در جامعه پرداخته است. نگارنده با نگاهی تحلیلی به ادبیاتی میان رشته ای درحوزه های زبان شناسی انتقادی، زبان شناسی اجتماعی، فلسفه سیاسی و علوم ارتباطات، تلاش کرده است ضمن تشریح مفهوم عدالت زبانی، الگویی از فرایند توسعه عدالت زبانی در رسانه به مثابه مقدمه و زمینه ساز تحقق عدالت اجتماعی در جامعه ارائه و الزامات و هنجارهایی را برشمرده است که رسانه عدل گستر باید آنها را مبنای فعالیت خود قرار دهد.
قرب الهی در نظام اخلاق اسلامی
منبع:
فرهنگ پژوهش شماره ۱۰
حوزه های تخصصی:
سعادت متعالیه از منظر آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
سعادت از دغدغه ها و آرمان های اصلی آدمی است و انسان ها همواره به دنبال حقیقتِ سعادت و راه رسیدن به آن بوده اند. به نظر می رسد سعادت متعالی را بتوان حداقل از سه جهت تبیین کرد: یکی از جهت معناشناسی؛ دوم از منظر وجودشناسی و بررسی حقیقی بودن سعادت، ارادی و فطری بودن آن و عوامل مؤثر در نیل به آن و سوم از حیث معرفت شناسی و بررسی راه آگاه شدن از سعادتمندی خود و چگونگی مراقبت از آن، کافی نبودن عقل برای رساندن آدمی به سعادت و نقش سعادت در معرفت شناسی. این مقاله با روشی توصیفی تحلیلی به بررسی این سه مسئله از منظر آیت الله جوادی آملی می پردازد.
مراتب فضیلت و اخلاق از منظر علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علم اخلاق علم شناخت ارزش ها و ایجاد دگرگونی در زندگی انسان است به نحوی که زندگی اش توام با فضیلت باشد. علم اخلاق حد واسط میان علم عقاید و علم احکام است و میان این دو نوع معرفت ارتباط برقرار می کند به نحوی که رفتارهای اجتماعی، ظهور اخلاق و عقاید انسان است و خلقیات هر فرد ، ظهور عقاید و آرمان های اوست . علامه طباطبایی اخلاق را دارای مراتب می داند و به سه نوع اخلاق معتقد است یعنی اخلاق عرفی، اخلاق عقلی و اخلاق عرفانی . اخلاق عرفی به عقل اجتماعی متکی است. اخلاق عقلی بر عقل برهانی تکیه دارد و اخلاق عرفانی بر شهود بنا می شود . سیر حیات اخلاقی هر فرد از اخلاق عرفی شروع می شود و می تواند به مرحله اخلاق عقلی و عرفانی ارتقاء پیدا کند . این سه مرتبه از اخلاق درجات متفاوت از یک حقیقت واحدند و با یکدیگر قابل جمع اند و نسبت به هم در حکم ظاهر و باطن اند.
تأثیر رسانه در گسترش مصادیق بی بندوباری (فرار از خانه و روابط جنسی نامشروع) و راه حل های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با نقش شگرف رسانه در جوامع بشری و تأثیر آن در انتقال اطلاعات و افکار، باید توجه داشت که رسانه علاوه بر تأثیرات مثبت، میتواند با تبلیغ جرم و فساد، هرزگی و خشونت، موجب افزایش جرایم و انحرافات در جامعه گردد. در نگاه جرمشناسانه، یکی از تأثیرات منفی رسانه، گسترش بیبند و باری در جامعه است که در چند دهه اخیر با گسترش رسانههای جهانی و خارج از کنترل دولتها، مانند ماهواره و اینترنت، این معضل در جامعه، مصادیق بیشتری یافته است. از جمله مصادیق بی بندوباری میتوان به فرار از خانه و روابط جنسی آزاد و اعتیاد جنسی اشاره کرد که رسانه نقش بسیار مؤثری بر این پدیده ها می تواند داشته باشد. مقاله حاضر به بررسی این دو معضل اجتماعی می پردازد و از آن جا که فرار از خانه در قانون، جرم انگاری نشده است و صرفاً انحراف تلقی می شود، و نیز مقدمات مجازی روابط نامشروع در اینترنت و ماهواره غالباً از کنترل قانونی خارج است، لذا پیشنهاد می کند که دولت، مردم، خانواده و رسانه ها، با استفاده از فرهنگسازی و آموزش، تلاشی همگانی برای مقابله با این مفاسد و جایگزین سازی آن با برنامه ها و تفریحات سالم، داشته باشند.