فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۳۶۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، ضمن بیان مفهوم بینامتنی و انواع آن، پرسش هایی در مورد چگونگی کاربرد بینامتنی قرآنی در شعر زهاوی مطرح شده است. خلاصه ای از قصیده ( انقلابی در دوزخ ) از سروده های این شاعر می آید و هدف اصلی آن بیان می شود. در ادامه به انواع مختلف بینامتنی که در اشعار زهاوی بسامد بیشتری دارد، اشاره می شود که از جمله آن می توان از مواردی چون: بینامتنی فواصل آیات، واسلوب وترکیب ها ومفردات قرآنی ( از قبیل موازی ونفی کلی وجزئی) یاد نمود. در این زمینه، نکته ی قابل توجه، استفاده ی شاعر به دو گونه مثبت و منفى در بینامتنی اسلوبی و ترکیبی است؛ این در حالی است که در بینامتنی فواصل آیات، استفاده منفی شاعر دیده نشده است. در زمینه بهره گیری شاعر از مفردات قرآنی نیز، استفاده مثبت بیشتر از استفاده منفی نمود دارد. شیوه ی بررسی در این مقاله، به شکل تحلیل و توصیفی است.
الیتیمه تحت المجهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
أمّا الیتیمهُ فهی عینیّهُ سُوَیْدِ بن أبی کاهلٍ الیشکریِّ، وأمّا المجهرُ فهو مجهرُ العین الناقده؛ فمُطَوَّلهُ سویدٍ بقیتْ فی الظلِّ، شأنُها شأنُ الکثیرِ من دُرَرِ أدبنا العربیِّ، وإذا کانَ القدماءُ قد أدرکوا أهمِّیَّتَها، ولقَّبوها بالیتیمه، فإنّهم لم یکملوا صنیعَهم؛ إذ لم ینزلوها المنزلهَ التی تستحقُّ بین أوابدِ شعرنا القدیم. أمّا المحدثون إذا استثنینا طه حسین فی قراءته التأثّریّه لبعض معانی القصیده فلم تلقَ منهم إلا الإهمال!
ویتوخَّى هذا البحثُ إنتاجَ مقاربهٍ إجرائیّهٍ للیتیمه، تُقِرُّ بتعدُّدِ أبعادِ الجمیل، مفیدهً من الرؤى النقدیّهِ الخلاّقهِ فی درسنا النقدیِّ القدیمِ، وفی الأسلوبیّه النقدیّه الحدیثه؛ قائلهً: إنّ قیمهَ الکَلِمِ أفراداً قریبهٌ منَ الصفرِ، مهما تکاثرتْ فی السَّمْعِ، ومرأى العین، فکلُّ کَلِمٍ لا یُؤَلَّفُ لا یُعَوَّلُ علیه، وإنَّ النظمَ هو الحدُّ الأدنى اللازمُ لإنتاجِ الکلامِ؛ غیرُ الکافی لإنتاجِ الجمالِ؛ فثمَّهَ بعدُ أسرارُ ارتقاءِ المنظومِ إلى رُتْبَهِ الشعریِّ!!
القیم الأخلاقیّه والإنسانیّه فی شعر أبی فراس الحمدانیّ وسلوکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یتناول البحث الجانب القیمیّ فی شعر أبی فراس الحمدانیّ، فیرصد قیمه الأخلاقیّه والإنسانیّه من خلال سلوکه ومواقفه، موضّحًا إیّاها، وکاشفًا أسبابها، هادفًا من ذلک إلى التّأکید على دور القیم الرّفیعه فی بناء مجتمع حضاریّ، یلیق بإنسانیّه الإنسان. مؤکدا أن الحکمه لیست ولیده عمر طویل وتجارب، بل هی نتاج خلق کریم، صاغته خصائص فطریّه متأصّله فی شخصیّه صاحبها.
کما یؤکد البحث أنه یمکن اعتماد منهج أبی فراس الأخلاقی قانونًا مؤسّسًا لمجتمع إنسانیّ جدید، قائم على القیم التی تعزّزها مناهج تعلیمیّه، وأبحاث علمیّه، وسلطه راعیه ومشرفه على حضانه هذه القیم؛ تکافئ من یعزّزها، وتزجر من یستهین بها.
البیت القصصی فی الشعر العربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
إن للأدب العربی مجالات غیر مطروقه تستحق الدراسه، منها البیت القصصی وهو أحد القوالب القصصیه فی الشعرالعربی منذ أقدم نماذجه إلی تجاربه الجدیده. یبدو أن أحداً لم یتطرق إلی هذا المجال فی الأدب العربی، فیجدر أن یُدرس کقالب قصصیّ له سماته الخاصه التی تستقل بنفسها. إنّ البیت القصصی هو قصه بکاملها تُسرد فی بیت تتواجد فیه عناصر القصه الضروریه. بما أنّ البیت الواحد لا یتّسع مجالاً مفصلاً لسرد القصه، فعلیه أن یشتمل علی مستلزمات السرد الضروریه. وبما أن العناصر الضروریه، أی: الحبکه، والفعل، والشخصیه، والبیئه (الزمکان)، هی التی تُهَیّئ الظروفَ لإنشاء القصه، فکلّ بیت یشتمل علی هذه العناصر، یُعَدُّ بیتاً قصصیاً. قد اختار الکاتب تسعه عشر بیتاً من الشعر العربی فی عصوره المختلفه کنماذج للبیت القصصی لیَدرس بعضَها فی عناصره القصصیّه ولیتعرف القارئ المحترم علی هذا القالب القصصی الجدید.
فنّ المُلمَّع: حلقه الوصل بین الشعرین العربی والفارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
المُلمَّع لغهً یعنی شیئاً أو أمراً یجمع لونین مختلفین أو صفتین مختلفتین، والشعر الملمَّع فی الأدب العربی القدیم شعر یجمع الشطور أو الأبیات المُعْجَمه والمُهْمله، وهو فی العصر الحدیث شعر منظوم بالعربیّه الفصحى والعامّیّه. ولکن ما یهمّنا فی هذا البحث هوالملمَّع عند الفرس الّذی یتکوّن من شطور (أو أبیات) بالعربیّه إلى جانب شطور (أو أبیات) بالفارسیّه. وبما أنّ الملمَّع بالمعنى الأخیر یشمل شعراً منظوماً باللغتین العربیّه والفارسیّه، فإنّ دراسته تندرج فی مجال الدراسات الأدبیّه المقارنه، وبناءً على ذلک فعلینا أن نتّبع المنهج المقارَن فی هذا البحث.
إنّ السؤال الأساس المطروح فی هذا النوع من الشعر هو أنّه کیف استطاع الشاعر جمع الأبیات العربیّه إلى جانب الأبیات الفارسیّه، مع أنّ لکلّ واحد من النظامین الشعریّین خصائص وزنیّه و قافویّه خاصّه به. لقد تبیّن لنا، من خلال دراسه الملمَّعات إلى جانب اطّلاعنا على علم العروض فی الأدبین، أنّ هنالک میزه مشترکه بین النظامین الوزنیّین ساعدت الشعراء الفرس على نظم الملمَّعات وهی الأساس الوزنی المشترک فی النظامین، أی یعتمد کلاهما على الکمیّه فی المقاطع مع الاعتراف بوجود اختلافات جزئیّه بینهما أهمّها الاختلاف فی طول المصراع، والجوازات الوزنیّه. کما تبیّن لنا أنّ الملمَّعات تتّبع القواعد الوزنیّه الفارسیّه عادهً فی الخصائص الجزئیّه المذکوره. إذن یمکننا القول إنّ الملمّعات ذات صبغه فارسیّه بسبب اتّباعها هذه الخصائص الجزئیّه فی الوزن والقافیه، فضلاً عن الذوق الفارسی الّذی یسود الملمَّعاتِ فی کثیر من الأحیان.
التّراث الدّینی فی شعر سمیح القاسم شاعر المقاومه الفلسطینیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
إن الحضور البارز للتّراث بأشکاله المختلفه یُعتَبر من السّمات البارزه للقصیده العربیه الحدیثه، إلا أنه اکتسب نکهه خاصه فی القصائد التی تلتزم بقضیه القدس. ولسنا نبالغ إذا قلنا إن التّراث الدینی -من بین أنواع التّراث- مهیمن علی القصیده الفلسطینیه لمکانه القدس الدینیّه فی وجدان الشاعر العربی والفلسطینی بخاصه. وفی دیوان الشاعر الفلسطینی المسلم سمیح القاسم -باعتباره من أبرز أدباء المقاومه- رصید دینی متعدّد توفّر فیه بشکل مباشر أو غیر مباشر، شأن الإبداعات الأدبیه عند أقرانه من کبار الأدباء الفلسطینیین.
فتوقّف البحث عند الدلالات الدینیّه فی شعر سمیح القاسم بالمنهج الوصفی- التحلیلی، وتناول قدره الشاعر ومدی نجاحه فی التّفاعل مع التّراث الدّینی، ووصل إلی أن لاستخدام الشاعر التراثَ الدینی أبعاد سیاسیه ونفسیه، وأنه یعتبر من أبرز الأسس الفنیه فی شعره، کما نمّ عن براعته الشعریه مؤکداً علی التأثیر الإیجابی لتوظی ف التّراث ف ی خدمه النص الأدبی وإخصابه.
تأملات فی الفکر النقدی عند ""نازک الملائکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یحاول هذا البحث الوقوف عند تحلیل المتن النقدی للشاعره ""نازک الملائکه""، بعد أن انتشرت ظاهره الشعر الحر، أو التفعیله، وذلک عبر الوقوف عند المؤثرات التی کوّنت فکرها النقدی، محاولا بعد ذلک تحلیل فهمها للقصیده الحدیثه. إن ""نازک"" شعرت بعقده الذنب تجاه الشعر الحدیث، بعدما رأت الکثیر من التفاهات الشعریه تطفو على السطح، وهذه الغثاثات کانت کفیله، من وجهه نظرها، بإفساد الذوق العام لهذا الجیل المطالب بالتمسک بثوابته الدینیه، والتراثیه، والقومیه. ولکن رؤیتها لم تکن صافیه، ولا عمیقه، فی جانب کبیر منها؛ ذلک أنها لم تر إیجابیات هذه الظاهره، بل رأت السلبیات، التی وضعتها بدورها تحت المجهر، وصارت تنظر إلى ""الحداثیین"" نظره فیها توجّس، واتهام بخیانه الدین والوطن واللغه ولا سیما على صفحات مجله الآداب اللبنانیه. أما الشعر الحدیث، فقد بدأت بتکبیله، ووضع العراقیل أمامه، وأخذت تتنبّأ بأفول شمسه.
جایگاه باران نزد عرب در دوران جاهلیت ( با نگاهی به سروده های شاعران این دوره)
حوزه های تخصصی:
بررسی سیرتحول مفاهیم از یأس به امید و مقاومت در شعر فدوی طوقان
حوزه های تخصصی:
بی گمان شعر هر شاعری آینه ای است که مقتضیات زمانه ی او را بازتاب می دهد و نمودار احساسات و واکنش او در برابر رخدادها و جریان های موجود در جامعه اش است و از جانب دیگر شعر بر حوادث و مسائل زمانه ی خود نیز تأثیرگذار است و مردم را از کاری منع و به عملی تشویق می کند، شعر فدوی طوقان شاعر سیاسی و متعهد فلسطینی مجسم کننده ی دردها، امیدها و آرزوها، مبارزه و مقاومت مردمی است که در سرزمین خود مانند بیگانگان و متجاوزان با آن ها رفتار می شود. فدوی در مقطعی رهایی از این مشکلات و دشواری ها را ناممکن می داند و در گرداب یأس غوطه می خورد و به دنبال آن در شعر امید، آواز مقاومت تا رهایی سرمی دهد و هرآنچه در خود می بیند، در راه وطن فدا می کند. در این مقاله سعی شده تابا مطالعه ی دیوان شعری این شاعر بزرگ، اشعار وی را براساس سه مفهوم و درون مایه: یأس و ناامیدی، امید و اراده برای تغییر آینده، مبارزه و مقاومت طبقه بندی کرده و یک مسیریابی در شعر فدوی انجام گیرد؛ مسیری از یأس به امید و مبارزه که ردپای آن در شعر فدوی قابل ملاحظه و ردیابی است. با مطالعه ی دیوان فدوی طوقان برای مسائل فوق الذکر نمونه های فراوانی یافت شده است. در انجام این تحقیق روش استقرای تام استفاده شده است.
استدعاء التراث فی مرآة اشعار عبدالوهاب البیاتی (بهره گیری ازمیراث در آینه اشعار عبدالوهاب بیاتی)
حوزه های تخصصی:
بیاتی یکی از سه نفری بود که دغدغه پیشتازی در شعر عربی معاصر را داشت و برای پدری شعر معاصر تلاش کرد.او خالق اسطوره های زیاد و پدیدآورنده صورتک (ماسک) در شعر معاصر است سرچشمه های میراثی که بیاتی ازآن استفاده نموده به شش دسته تقسیم می شود و شامل: ادبی، تاریخی، دینی، صوفی، فلکلور و اسطوره است. او نمونه های و شخصیت های زیادی با جنسیت ها و ملیت های مختلف به کار گرفت و شیوه ی بهره مندی از میراث نزد وی متنوع است و شامل تکنیک هایِ صورتک، بینامتنیت و آشنایی زادیی است. از طریق نمونه ها و شخصیّت های مختلفی که استفاده نموده و از بعضی متون شعری که اقتباس کرده موضوعات زیر برمی آید: انقلاب، خشونت، ربودن، تبعید، غربت، سرکشی، درد، عذاب و مرگ. بیاتی اعتقاد داشت که وی ثمره گذشته است و بین او و میراث نوعی انس و الفت وجود دارد و به همین جهت با میراث، همذات پنداری می کرد؛ زیرا در اصول آن نوعی تاکید بر دیدگاه هایش و وحدت تجربه انسانی می دید. بیاتی همیشه می خواست هنجارهای رایج را در هم شکند و بر کُندی دنیا و زندگی بتازد تا آزادی، عدالت و کرامت انسانی را محقّق کند. بیاتی، گذشته را به صورت خشک و جامد برداشت نمی نماید بلکه آنرا براساس دیدگاه خود پدید می آورد.
تلقی الصوره فی قصیده إیوان کسری للبحتری (من الرؤیه البصریه إلی الرؤیه الفکریه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سینیه البحتری المشهوره فی وصف أیوان کسرى من عیون الشعر العربی فی فن الوصف، وأجمل ما فیها وقفته أمام الصوره القائمه علی أحد جدران القصر. وکانت الرسوم والصور على جدران القصور من مظاهر الحیاه الفارسیه. شاهد البحتری صوره معرکه أنطاکیه التی انتصر فیها الفرس علی الروم، ففاجأته اللوحه فأخذ یصفها وصفاً دقیقاً حیاً، حتی یوشک من یقرأ صوره أنطاکیه أن یراها رؤیه العین فی ملامحها التی نقلها الشاعر. فبلغ بذلک ذروه الفن الشعری فی تعامله مع جسد اللوحه فکأنها حقیقه واقعه، لامجرد ألوان وخطوط جامده على الجدار.
مما یصدم قارئ القصیده العصری، موقف البحتری المتحضّر فی تلقّیه لهذه اللوحه واستیعاب ما فیها من الثقافه، إذ جعل الشاعر رؤیته البصریه الحسیه أداه لبیان رؤیته الفکریه والفنیه تجاه حضاره الفرس، حیث تتجلى فیها نزعته الحضاریه مقراً بعظمه حضاره الفرس العمرانیه وقدرتهم على إداره الشؤون الحربیه. والشاعر کما هو معروف عربی أصیل وکان من خصوم الشعوبیه إلا أنه یؤمن بالحضاره ویمجد مبدعها أیا کان. وبذلک یتخطی الأفق الضیق إلی العالم الإنسانی الواسع فیعجبه الإبداع موقظاً معانی إنسانیه لاحدود لها قائلاً:
وأرانی من بعد أکلف بالأش راف طرّاً من کل سنخ وإس
قراءه فی قصیده لعازر 1962 فی ضوء نظریه تحلیل الخطاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل الخطاب عباره عن محاوله للتعرف على الرسائل التی یود النص أن یرسلها، ویضعها فی سیاقها التاریخی والاجتماعی، وهو یضمر فی داخله هدف أو أکثر، وله مرجعیه أو مرجعیات وله مصادر یشتق منها مواقفه وتوجهاته.
إذن، یساعد تحلیل الخطاب على فک شفره النص بالتعرف على ما وراءه من افتراضات أو میول فکریه أو مفاهیم.
فتهدف هذه الدراسه إلى قراءه فی قصیده لعازر62 لخلیل حاوی فی ضوء نظریه تحلیل الخطاب التی تستند على نظریتی الاتساق والانسجام.
ملامح المقاومه فی شعر أبی القاسم الشابّی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
إن شعر المقاومه رکنٌ عظیم من أرکان الأدب العربی الحدیث، و من أوسع الأبواب الشعریه التی یدور الشعراء فی رحابها. فالشاعر المقاوم علیه أن یصنع مصیره بیده و یکون داعیاً إلی التحرر و الاستقلال و ملتزماً بقضایا مجتمعه.
إذا أمعنّا النظر فی الشعر التونسی المعاصر وجدنا أبا القاسم الشابّی(1909م- 1934م) من أکبر الشعراء المقاومین؛ بحیث کان شدید الإیمان بحریّه الاختیار و مسؤولا أمام مجتمعه الذی ینتمی إلیه، مسایراً شعبه و أبناء قومه، مقاوماً للظلم و الطغیان، مناصراً ضد الظالم، متغنیاً بأمجاد شعبه و رافضاً المصالحه مع الواقع الاجتماعی الذی یعیشه شعبه.
یهدف هذا البحث إلی دراسه الظواهر المختلفه للمقاومه فی شعر الشابّی کما یهدف الکشف عن حیاه الشاعر و شخصیته و ثقافته، ثم التعرف علی أدبه المقاوم و أهم الموضوعات الوارده فیه و أنماطها التی تمثلت فی المحاور التالیه:
1- الوطنیه
2- کفاح المستعمر
3- القومیه العربیه (الالتزام القومی)
نگاهی نو به حادثه کشته شدن طَرَ فه بن عبد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طَرَ فه بن العبد در بحرین و در خانواده ای که شمار زیادی از افراد آن شاعر بودند متولد شد. طرفه پیش از بلوغ شعر می سرود و طبع شعری و نگرش نقادانه داشت. وی به سرزمین های زیادی سفر کرد که نخستین آنها دربار حیره و پادشاه مَناذِره ، عمرو بن هند، ـ قاتل طرفه ـ بود. طرفه، خواسته یا ناخواسته، همانند دیگر شعرای مادح یا شعرای دربار، وارد آن درگیری سیاسی شده بود که از یک سو میان عمرو بن هند و برادران مادریش و از سوی دیگر میان عمرو بن امامه ـ برادر پدریشان ـ در جریان بود. وی در این درگیری جانب عمرو بن امامه را گرفت. عمرو بن امامه همراه طرفه به یمن سفر کرد تا یاران کافی برای پس گرفتن حق خود از برادرانش فراهم کند، و این امر در واقع آغاز پایان زندگی طرفه بود.
پس از کشته شدن عمرو در یمن، طرفه اول به دیار خود، بحرین، سپس به دربار حیره بازگشت. دو طرف نتوانستند ماجراهای گذشته را فراموش کنند و پیوسته بهانه هایی می ساختند تا نقاط ضعف طرف دیگر را آشکار کنند؛ از یک سو طرفه با شعر خود و سوی دیگر عمرو بن هند با شمشیر خویش، که سرانجام به دستگیری و سپس زندانی شدن و نهایتاً کشته شدن طرفه منجر شد. داستان ها و افسانه های فراوانی درباره کشته شدن طرفه گفته شده که معروف ترین آنها همان داستان حملِ نامه است که دستور قتل حامل نامه در آن بود و طرفه آن را برای حاکم بحرین برده بود. این داستان دراماتیکِ نزدیک به تراژدی، برخلاف تمام معیارهای عقلی و منطقی است.
بحث حاضر ثابت می کند که سبب اصلی کشته شدن طرفه اقدام او به هجو عمرو بن هند و آل منذر بوده و سبب های دیگر تنها چالش میان آن دو را به اوج رسانده که در فرجام نیز کشته شدن طرفه را در پی داشته است.
علم امام علی(ع) در شعر عبدالمسیح انطاکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدون شک فضایل و مناقب امام علی(ع) در جایگاه انسانی کامل، نه تنها در میان مسلمانان، بلکه در میان پیروان سایر ادیان نیز بازتاب گسترده ای داشته است که حاصل آن، کتب، مقالات و اشعار بسیاری است که در این باره نگاشته شده است. این شخصیت بی نظیر پس از چهارده قرن همچنان بزرگان و ادبا و اندیشمندان بزرگ دیگر ادیان، به ویژه پیروان دین مسیحیت را شیفته فضایل بی پایان خویش نموده است؛ در این میان عبدالمسیح فتح الله انطاکی شاعر و ادیب مسیحی، در قصیده علویه به مدح و وصف امام علی(ع) از جمله علم ایشان در موضوعاتی چون: تفسیر، قرائت، خداشناسی، فقه، تصوف و نحو پرداخته است. این مقاله به بررسی علم امام علی† در شعر انطاکی از زاویه عناصر بلاغی می پردازد.
وقفات مع مذکّرات بحّار لمحمد الفایز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لایزال الشعر الکویتی المعاصر-بکثیر من تفاصیله وخصوصیاته- خافیاً على کثیر من العرب، فضلاً عن غیرهم. وما هذه المقاله إلاّ جانب من الجوانب الکثیره للشعر الکویتی المعاصر الذی استطاع أن یخترق الحدود ویسافر إلى أنحاء کثیره فی المعموره، بشکل عام، وفی البلاد العربیه، بشکل خاص.
تتناول المقاله قصیده طویله، أو بالأحرى، ملحمه شعریه، ولکنها غنائیه، و هی (مذکّرات بحّار)، لواحد من شعراء الکویت المعاصرین والمقتدرین، ألا وهو الشاعر محمد الفایز. تتناول المقاله تلک المذکّرات بالعرض والتحلیل فتقف فی عدّه مواضع ثم تتعرض لبعض الجوانب النقدیه فیها فتناصر الفایز حیناً وتعارضه أحیاناً وذلک فی أسلوب یقوم على رصد المعانی واستقراء الأفکار.
الموضوع الذی تُرکِّز علیه المذکّرات هو الحیاه الیومیه للبحّار القدیم الذی کان البحر مصدر رزقه فکان علیه أن یصارع أهواله. فقد سایر الفایزُ البحّارَ فی رحیله لصید اللآلئ بالغوص علیها ووصفَ أحاسیسه اتجاه مصاعب البحر وأخطاره وعاد معه إلى بیته فعرّفنا بحاله عائلته المزریه والفقر الذی کانت تعانیه، فیما هو یحمل الدرر والعقیان للآخرین، الذین کانت عائلته أحقّ منهم بها.
المذکرات هی تجربه شعوریه عامّه حاول الفایز تحویلها إلى تجربه ذاتیه عندما تقمّص شخصیه البحّار وکان الراوی لمذکراته، وظهرت معاناه الشاعر للتجربه من خلال العروض التی قدّمها الفایز لأحوال البحّار المختلفه بتفاصیلها الدقیقه. وقد استطاع الفایز توظیف العنصر العاطفی على أحسن وجه فنرى صدق العاطفه وقوّتها، إذ استعان بالعواطف الإنسانیه العامه التی أکسبت مذکّراته بعداً عالمیاً وامتداداً بلا حدود، فلیس فی المذکّرات عواطف أو مشاعر قومیه أو إقلیمیه أو وطنیه. وقد أکثر الفایز، من أجل رسم الصور المناسبه القریبه من ذهن القارئ، أکثر من استعمال الأسالیب البیانیه، وخاصه الاستعاره المکنیه والتشبیه المرسل والتشبیه البلیغ. کما استعمل صیغ المتکلّم کثیراً، فی الأفعال والضمائر، لأنه کان البحّار الراوی ولم یستعمل صیغ الغیبه إلاّ فی مواضع نادره.
مراثی متمِّم بن نویره ""دراسه فی التاریخ و الشعر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یفترض هذا البحث أن الحزن العمیق الذی یعبر عنه متمِّم بن نویره فی رثائه لأخیه مالک، لم یکن ناتجاً من وطأه مصیبه الفقد، بقدر ما کان نابعاً من وطأه إحساس بقهر ولّده ونمّاه موقف السلطه المتحیّز –من وجهه نظر الشاعر- للقاتل. وهو موقف یؤسس لفقد الثقه بجدوى الانتماء للدوله، فیعمّق الإحساس بالغربه ویضرم الحنین إلى النظام القبلی بما یمثّله من منظومه قیم ضامنه لحقوق أبناء القبیله. وهذا ما یفسّر-کما یرى الباحث- تمسک متمّم بالقیم الجاهلیّه فی رثائه، وعزوفه عن القیم الإسلامیه، وعن المعانی الدینیه التی کان ینبغی- من الناحیه النظریه، على الأقل- أن یستمدّ منها، وأن یتکئ علیها.
ومقتل مالک حادثه أحاطت بها ملابسات کثُر الحدیث عنها فزادها غموضاً، فکان لا بد من التوقف عندها بصفتها الفعل المحرّک لإبداع الشاعر الراثی. فهی لا تعنینا- فی هذا المقام- إلا بالقدر الذی یمکن أن تسهم فیه فی قراءه النصوص الرثائیه. ولکن قبل الحدیث عن مقتل مالک، رأى الباحث أن التعریف بالشاعر أمر منهجی ینبغی التزامه.