فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۶۱ تا ۳٬۳۸۰ مورد از کل ۸٬۶۶۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
عُجب به منزله یک رذیلت در رفتار ارتباطی درون شخصی در غالب آثار اخلاقی مورد بحث قرار میگیرد. رازی بر مبنای طب انگاری اخلاق و با رهیافت سلامت محور به تحلیل این نفس میپردازد. غزالی با نظام اخلاق تلفیقی، عُجب را بر مبنای دیدگاه کلامی خود تحلیل میکند. غزالی مفهوم سازی دینی از عُجب ارائه میکند. علاوه بر مفهوم سازی عُجب، تحلیل منشأ آن، شیوه پیشگیری و درمان و نیز روش شناسی رازی و غزالی در مواجهه با عُجب مسائل این مقاله است. رازی عُجب را حاصل حب نفس و مداخله آن در پردازش اطلاعات عقل سنجشگر میداند که ارزیابی فرد را از رفتارش وهم آلود میسازد؛ ولی غزالی عُجب را ناشی از جهل به انتساب نعمت ها به خدا میداند. بر این اساس شیوه پیشگیری و درمان عُجب در این دو دیدگاه اخلاقی متمایز میشود.
تبیین مبانی هستیشناسی اخلاق جنسی از دیدگاه اسلام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در دنیای معاصر، فهم آگاهانة غریزة جنسی اهمیت بسزایی دارد. این امر به ظهور گفتمان های متعددی در این حیطه منجر شده است. اگر در برابر گفتمان های موجود، گفتمان اسلامی در مورد غریزة جنسی ارائه نشود، گفتمان های دیگر افکار خود را بر جامعه حاکم، و نوعی تعارض و تضاد ارزشی را در بین جوانان، خانواده و اجتماع ایجاد خواهند کرد. بنابراین، ضروری است اخلاق جنسی اسلامی از جنبه های متعدد بررسی شود. بر این اساس، مقالة حاضر به تبیین مبانی هستیشناسی اخلاق جنسی در اسلام، با روش توصیفی ـ تحلیلی پرداخته است.
برخی اصول اخلاق جنسی در اسلام عبارتند از: قداست، مرز شناسی، رضایت، حکمت، تمهید، پاکی و طهارت، مصونیت، هدفمندی، جذابیت جنسی و تناسب.
نقش مطلق گرایی در حل تزاحمات اخلاقی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مطلق گرایی اخلاقی بدین معناست که برخی ارزش ها صرف نظر از اشخاص، مکان ها و زمان ها معتبر بوده و خوش آیند و بدآیند افراد، شمولیت آنها را از بین نمی برد. درباره رابطه مطلق گرایی و اخلاق کاربردی میتوان گفت که اولاً: وجود تزاحمات اخلاقی با تمسک به مطلق گرایی توجیه پذیر است، ثانیاً: امکان ارائه راه حل نیز بر طبق این مبنا فراهم است، چون ترجیح یک فعل بدون استدلال، امکان پذیر نیست و امکان استدلال در فرض مطلق گرایی محقق است، علاوه بر اینکه حل تزاحم در فرض وجود هدفی معین میسر است و بنا بر مطلق گرایی، وجود این هدف نیز تأمین است. در حل مسائل اخلاق کاربردی اولاً: باید با توجه به تمام قیود موضوع حکم، تزاحم بدوی ناشی از عدم تصور صحیح موضوع، برطرف شود، ثانیاً: اگر با لحاظ تمام قیود، باز هم تزاحم باقی بماند، باید با توسل به مرجحات کیفی عقلی و شرعی یک طرف را ترجیح داده، مسئله را حل کرد.
جایگاه شناخت خود در رفتار اخلاقی انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، ضمن بررسی رابطه اخلاق با رفتار، مفهوم رفتار، رفتار اخلاقی و رفتار اخلاقی با خود، هدف از رفتار اخلاقی و ابعاد آن بررسی شده است. مؤلف عقیده خود در جهت گستره تأثیر گذاری اصلاح رفتار اخلاقی انسان با خود را بیان کرده و بر این باور است که پایه رفتارهای اخلاقی انسان در تمام حوزه های رفتاری، رفتار با خود و اصلاح رفتارهای اخلاقی انسان در همه حوزه ها در گرو اصلاح رفتار اخلاقی با خود خواهد بود. اثبات این ادعا از طریق احادیث فراوانی که این معنا را به صورت ضمنی بیان کرده اند، میسر است.
نیت اخـلاقی (از دیدگاه کانت و اسلام)(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائلی که مکاتب اخلاقی به ندرت به آن پرداخته اند مسأله ی «نیت» است. از جمله مکاتبی که این مسأله را مورد توجه قرار داده اند مکتب اخلاقی کانت و مکتب اسلام است. هریک از این مکاتب با دیدگاهی خاصی به این موضوع توجه کرده اند و تعریفی ویژه از نیت ارائه داده اند، که این امر تأثیری شگرف درگستره ی فعل اخلاقی دارد. «کانت» نیت فعل اخلاقی را به نیت انجام تکلیف و ادای وظیفه منحصر کرده است. این نگاه دایره ی فعل اخلاقی را بسیار محدود می کند؛ و از آنجا که مکتب او انگیزه ای جز ادای تکلیف را اخلاقی نمی داند، نمی تواند در افراد محرکی فعال و مؤثر برای انجام کار اخلاقی ایجاد کند. در مقابل، اسلام با در نظر گرفتن قصد تقرب به خدا که عنوانی جامع و فراگیر برای فعل اخلاقی است سایر انگیزه های خیر از جمله: کمک به دیگران، رسیدن به کمال، ترس از عقاب و ... را هم در بر می گیرد. زمینه ای گسترده برای انجام فعل اخلاقی فراهم کرده است که افراد مختلف با کنش ها و انگیزه های متفاوت را در بر می گیرد؛ لذا می توان گفت اسلام به موضوع نیت نگاه فراگیر و جامع تری دارد. این تفاوت ناشی از مبانی و اصولی است که این مکاتب برای اخلاق قائل هستند.
بررسی تطبیقی دیدگاه های فایده گرایان کلاسیک و ابن حزم اندلسی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با رویکرد تحلیلی، درصدد بررسی و تطبیق دیدگاه های فایده باوران کلاسیک، جرمی بنتام و جان استوارت میل و ابن حزم اندلسی میباشد. فایده گرایان بیشترین خوشی و شادکامی را بنیاد اخلاق میدانند. فایده گرایان کلاسیک لذت گرا مدعی بودند که غایت اخلاق، بیشترین غلبه لذت بر الم است. از این رو، خوشی و شادکامی در اصطلاح آنها، همان لذت است و لذت را یگانه خیر ذاتی میدانند. ایشان بر این باورند که ایجاد لذت و ممانعت از الم، تصمیم های اخلاقی ما را تعیین میکند. ابن حزم اندلسی نیز دارای آرای فایده گرایانه بوده است. این پژوهش، به مقایسه تطبیقی فایده گرایان کلاسیک و ابن حزم اندلسی میپردازد.
اخلاق اقتصادی (معیشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علم اقتصاد در بستر فلسفة اخلاق متولد شد و رشد نمود و به صورت یکی از شاخصه های اخلاق مطرح گردید.م اسلام به عنوان یک دین جامع از ابتدای ظهورش تمامی فعالیت های اقتصادی را با ارزش های اخلاقی توأم نموده است. دنیا یعنی وابسته بودن انسان به امکانات دنیوی را نکوهش فرموده اما انجام کار اقتصادی را عبادت و وظیفة فرد مسلمان شمرده است. توزیع نامناسب را معلول سرکشی و ناسپاسی انسان ها دانسته و برای رفع آن تعالیم زیادی وضع فرموده است. برخی از این آموزه ها عبارت است از: تحریم کنز، نکوهش تکاثر، نکوهش غش و احتکار، توصیه به مواسات و احسان.
در حوزة مصرف نیز ضوابط اخلاقی مانند: تحریم اسراف و تبذیر و اتراف، نکوهش نیازهای کاذب، توصیه به تقدیر معیشت و اعتدال و قناعت و انفاق از جمله مصادیق اخلاق اقتصاد در اسلام است.
سعادت متعالیه از منظر آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
سعادت از دغدغه ها و آرمان های اصلی آدمی است و انسان ها همواره به دنبال حقیقتِ سعادت و راه رسیدن به آن بوده اند. به نظر می رسد سعادت متعالی را بتوان حداقل از سه جهت تبیین کرد: یکی از جهت معناشناسی؛ دوم از منظر وجودشناسی و بررسی حقیقی بودن سعادت، ارادی و فطری بودن آن و عوامل مؤثر در نیل به آن و سوم از حیث معرفت شناسی و بررسی راه آگاه شدن از سعادتمندی خود و چگونگی مراقبت از آن، کافی نبودن عقل برای رساندن آدمی به سعادت و نقش سعادت در معرفت شناسی. این مقاله با روشی توصیفی تحلیلی به بررسی این سه مسئله از منظر آیت الله جوادی آملی می پردازد.
تأثیر رسانه در گسترش مصادیق بی بندوباری (فرار از خانه و روابط جنسی نامشروع) و راه حل های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با نقش شگرف رسانه در جوامع بشری و تأثیر آن در انتقال اطلاعات و افکار، باید توجه داشت که رسانه علاوه بر تأثیرات مثبت، میتواند با تبلیغ جرم و فساد، هرزگی و خشونت، موجب افزایش جرایم و انحرافات در جامعه گردد. در نگاه جرمشناسانه، یکی از تأثیرات منفی رسانه، گسترش بیبند و باری در جامعه است که در چند دهه اخیر با گسترش رسانههای جهانی و خارج از کنترل دولتها، مانند ماهواره و اینترنت، این معضل در جامعه، مصادیق بیشتری یافته است. از جمله مصادیق بی بندوباری میتوان به فرار از خانه و روابط جنسی آزاد و اعتیاد جنسی اشاره کرد که رسانه نقش بسیار مؤثری بر این پدیده ها می تواند داشته باشد. مقاله حاضر به بررسی این دو معضل اجتماعی می پردازد و از آن جا که فرار از خانه در قانون، جرم انگاری نشده است و صرفاً انحراف تلقی می شود، و نیز مقدمات مجازی روابط نامشروع در اینترنت و ماهواره غالباً از کنترل قانونی خارج است، لذا پیشنهاد می کند که دولت، مردم، خانواده و رسانه ها، با استفاده از فرهنگسازی و آموزش، تلاشی همگانی برای مقابله با این مفاسد و جایگزین سازی آن با برنامه ها و تفریحات سالم، داشته باشند.
چهره ای از نفاق نفسانی
توسعه عدالت زبانی؛ راهبرد رسانه برای ایجاد جامعه زمینه ساز
حوزه های تخصصی:
جامعه ای که زمینه برپایی عدل و قسط در آن فراهم شده باشد، مهیای ظهور و پذیرش حکومت عدل مهدوی است. از این رو، تمهید گسترش عدالت در جامعه را می توان مهم ترین راهبرد رسانه برای ایجاد جامعه زمینه ساز ظهور دانست. این مقاله ضمن تبیین ساز و کار به کارگیری زبان و عناصر زبانی در رسانه به مثابه مهم ترین فرایندی که پیوسته در رسانه رخ می هد، به نقش رسانه در توسعه عدالت اجتماعی در جامعه پرداخته است. نگارنده با نگاهی تحلیلی به ادبیاتی میان رشته ای درحوزه های زبان شناسی انتقادی، زبان شناسی اجتماعی، فلسفه سیاسی و علوم ارتباطات، تلاش کرده است ضمن تشریح مفهوم عدالت زبانی، الگویی از فرایند توسعه عدالت زبانی در رسانه به مثابه مقدمه و زمینه ساز تحقق عدالت اجتماعی در جامعه ارائه و الزامات و هنجارهایی را برشمرده است که رسانه عدل گستر باید آنها را مبنای فعالیت خود قرار دهد.
چیستی اخلاق کاربردی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
اخلاق کاربردی، از دانش های نوپدید است. هر چند در عالم غرب منابع متعددی با عنوان «اخلاق کاربردی» تدوین شده است، اما به نظر میرسد هنوز تعریف دقیقی از این شاخة علمی ارائه نشده است. از این رو، بسیاری از خوانندگان آن را با موضوعاتی همچون اخلاق عملی، اخلاق حرفه ای، اخلاق موضوعی و امثال آن خلط میکنند. در این مقاله سعی شده است، ضمن ارائة تعریفی دقیق از این علم، ابعاد سلبی و ایجابی، حدود و ثغور آن و همچنین ارتباط اخلاق کاربردی با موضوعاتی همچون فرااخلاق و اخلاق هنجاری را روشن نماییم. در مجموع، به نظر میرسد این اخلاق کاربردی با دانش ها و مسائلی همچون اخلاق هنجاری، علم اخلاق، اخلاق عملی، اخلاق موضوعی و امثال آن متفاوت است. اخلاق کاربردی عبارت است از: کاربست مبانی و معیارهای ارزش داوری اخلاقی، که مبانی ارزش داوری در فرااخلاق و معیارهای ارزش داوری در اخلاق هنجاری مورد بحث قرار میگیرند.
غضب عامل تباهی قلب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قوه دافعه انسان در برابر ناملایمات و امور مضار را غضب گویند که به ممدوح و مذموم تقسیم میشود؛ اگر انسان با استضائه از نور عقل در مسیر حق قدم برداشته و غضب را تعدیل نماید پسندیده و ممدوح بوده، صفاتی چون شجاعت، غیرت و بسیاری از فضائل انسانی ثمره اش خواهد بود؛ ولی سرپیچی از قوه عاقله و افراط و تفریط در آن انسان را از حق مداری به خودمحوری میکشاند و محصولش تهور و ترس خواهد بود که هر دو مذموم اند.
عوامل غضب دنیاگرایی، خودپسندی و زمینه های تربیتی ناسالم قبل از بروز غضب و نیز مهار نفس به محض بروز خشم و قبل از هیجان غضب از راه های درمان این رذیله اخلاقی است.
هنر مهار خشم به دو قسم باطنی (تفکر در عواقب ناپسند طغیان خشم، یادآوری خشم خدای سبحان و ...) و ظاهری (وضو گرفتن، ترک کردن محل، تحریک عاطفی مثبت و ...) تقسیم میگردد.
مراتب فضیلت و اخلاق از منظر علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علم اخلاق علم شناخت ارزش ها و ایجاد دگرگونی در زندگی انسان است به نحوی که زندگی اش توام با فضیلت باشد. علم اخلاق حد واسط میان علم عقاید و علم احکام است و میان این دو نوع معرفت ارتباط برقرار می کند به نحوی که رفتارهای اجتماعی، ظهور اخلاق و عقاید انسان است و خلقیات هر فرد ، ظهور عقاید و آرمان های اوست . علامه طباطبایی اخلاق را دارای مراتب می داند و به سه نوع اخلاق معتقد است یعنی اخلاق عرفی، اخلاق عقلی و اخلاق عرفانی . اخلاق عرفی به عقل اجتماعی متکی است. اخلاق عقلی بر عقل برهانی تکیه دارد و اخلاق عرفانی بر شهود بنا می شود . سیر حیات اخلاقی هر فرد از اخلاق عرفی شروع می شود و می تواند به مرحله اخلاق عقلی و عرفانی ارتقاء پیدا کند . این سه مرتبه از اخلاق درجات متفاوت از یک حقیقت واحدند و با یکدیگر قابل جمع اند و نسبت به هم در حکم ظاهر و باطن اند.
فضیلت در نگاه ارسطو و توماس آکوئیناس(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از بنیادیترین مفاهیم فلسفة اخلاق ارسطو، فضیلت است و شناخت این مفهوم، راه را برای شناخت و ارزیابی دستگاه اخلاقی او هموار میسازد. از سوی دیگر، قدیس توماس، بزرگ ترین پیرو ارسطو در قرون وسطا نیز ظاهراً با این مفهوم همچون ارسطو برخورد میکند؛ با این تفاوت که آن را افزون بر معنای پیشین، معنایی متعالی میبخشد. اکنون پرسش اساسی این است که فضیلت در نظام اخلاقی ارسطو چه جایگاهی دارد و آیا معنای فضیلت در دستگاه فکری توماس، دقیقاً همان معنای ارسطویی را دارد یا خیر؟ پس از دانستن اینکه ارسطو تعریفی انسانی، دنیایی و عقلانی از مفاهیم سعادت و خیر و فضیلت ارائه میدهد و توماس، با دشواریهایی میکوشد تا این مفاهیم را با دستگاه فلسفی - مسیحی خود سازگار کند، در این نوشتار خواهیم کوشید تا بدان پرسشها پاسخ دهیم. همچنین در پایان، کلام هر دو فیلسوف را به اختصار نقد و بررسی کرده ایم.
فقه اخلاقی تربیتی فیض کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فقه الاخلاق و فقه التربیه رویکردی میان رشته ای است که در آن گزاره های فقهی نگاهِ اخلاقی تربیتی بررسی می شود و علاوه بر اینکه حکم فقهی مسئله تربیتی بیان می شود، برای احکام فقهی تحلیل های اخلاقی تربیتی ارائه می گردد و تعامل و ارتباط فقه و اخلاق و تربیت در عرصه های گوناگون نشان داده می شود و با استفاده از احکام فقهی اخلاقی، نظام سازی اخلاقی به وجود می آید. فیض کاشانی دانشور برجستة جهان اسلام به دلیل جامعیت علمی و برخورداری از علوم متعدد و متنوع در زمینه های گوناگون، علاوه بر اینکه در ساحت اخلاق و تربیت نظریه پردازی کرد و آرای سترگ خود را در آثاری چون «المحجهٔ البیضاء»، «الحقایق فی محاسن الاخلاق» و «زاد السالک» ارائه کرده است، به نوپردازی نیز دست یازید و در ساحت فقه به پژوهشِ اخلاقی تربیتی پرداخت و از زاویة اخلاق و تربیت، پاره ای از احکام فقهی را بررسی کرد. در این زمینة کتاب «النخبهٔ فی الحکمهٔ العملیه والاحکام الشریعه» را نگاشت. این پژوهش ضمن معرفی این اثر سودمند و ماندگار، نگاه اخلاقی تربیتیِ فیض را به پاره ای از احکام فقهی بیان می کند و پیوند فقه و اخلاق را در زمینه های مختلف نشان می دهد.