فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۳٬۷۷۷ مورد.
مدخلی بر رمزشناسی غزلهای مولانا
حوزه های تخصصی:
مولانا همه اشعار خود را بعد از آشنایی با شمس سروده است. غزلیات را بعد از نخستین روزهای آشنایی تا آخرین شب زندگی و مثنوی را در ده پانزده سال آخر عمر و در اوج سالهای پختگی و کمال روحی و معنوی.اگر چه این هر دو کتاب در تبیین و توضیح جهان بینی و دیدگاههای عرفانی و اخلاقی خاص مولانا و حسب حال وسر دلدادگی اوست، مثنوی از وضوح و دقت و صراحت بیشتری برخوردار است؛ چرا که حاصل تفکر و تامل و هوشیاری است. بعضی از ابیات مثنوی که می توان آنها را غزلهای مثنوی نامید و اغلب ابیات غزلیات و ترجیعات، به لحاظ حال سراینده در موقع پدید آوردن غزلها و ماهیت و نفس مسایل و مباحث مطرح شده در آن ابهام بیشتری دارند تا جایی که فهم مقصود او را با دشواری همراه می سازند. برای درک این ابهامها، خواننده باید به حالات روحی و تجارب عرفانی و هیجانهای عاشقانه شاعر نزدیک شود و با او همدلی کند و مشکلات متن را که غالبا به بیان رمزی آن مربوط می شود به ابیات صریحتر و آثار دیگر او عرضه کند تا به کمک آنها، ابهام غزلیات را تا حد ممکن بر طرف سازد.
ابوحفص حداد نیشابوری یکی از بزرگان ملامتیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابوحفص حدّاد نیشابوری از بزرگ ترین صوفیان خراسان در قرن سوّم است. شرح حالی مستقل یا تألیف و تصنیفی از او در دست نیست و تنها بر اساس سخنان و حکایت های پراکنده ای که در متون صوفیه به وی منسوب شده و در منابع مشهور تصوّف غالباً با تفاوت هایی تکرار شده است، می توان شخصیت و گوشه هایی از اندیشه وی را شناخت. بسیاری از بزرگان تصوّف با او صحبت داشته اند و با ارجمندی از وی یاد کرده اند. در منابع اولیه و مشهور تصوّف، به فارسی و عربی، او را از بزرگان تصوّف خراسان و از پیشروان ملامتیه شمرده اند. در این مقاله، با ردیابی آنچه مربوط به زندگانی، سخنان و حکایت های منسوب به ابوحفص حدّاد نیشابوری است، افکار و اندیشه های وی بازسازی، نقد و بررسی شده و بر اساس آنچه در منابع در معرفی ابوحفص ذکر شده، پیوند او با ملامتیه نشان داده شده است.
هندسه معرفتی ابن عربی در سه محور شریعت، شهود و عقل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل هندسه معرفتی ابن عربی، در محورهای متعددی از قبیل: تبیین نظریه تفسیر محی الدین، آرای عرفانی، آرای فلسفی، علوم قرآنی، آرای فقهی، مبانی انسان شناسی و غیره کاربرد فراوان دارد. این تحقیق درصدد بررسی دیدگاه های معرفت شناسی ابن عربی در سه محور شریعت، شهود و عقل است. او شریعت را رکن رکین و ملاک صحت وسقم هر معرفتی می داند. از دیدگاه او کشف، یکی از منابع معرفتی است که در شرایط خاص و در محور های متعدد مورد استفاده قرار می گیرد. در تبیین مبانی هستی شناسی، مبانی انسان شناسی، معانی حروف، کلمات و جملات قرآنی می توان از کشف بهره برد. او از عقل به عنوان ابزار معرفتی در فهم آیات الهی و جهت درک مبانی هستی شناسی استفاده می کند؛ تا جایی که اگر عقل دارای موادّ صحیح و صورت های صحیح ادراکی باشد و در مرز خویش یعنی ادراکات طور عقل باشد، قابل اعتماد است و در ماورای ادارکات طور عقل دارای اعتباری نیست.
حدیث فطرت و شریعت
حوزه های تخصصی:
شریعت و فطرت دو پدیده الهىاند که همگرایى و توافق وجودى و ذاتى با هم داشته و به تعبیر آموزههاى اسلامى فطرت، شریعت متصل و شریعت، فطرت منفصل است که در حقیقت «انسانیت» آدمى را تشکیل داده است . دین براى هدایت و تامین سعادت انسان و شریعتبا هدف شکوفاسازى فطرت آدمى ظهور یافته است و «صراط مستقیم» تکامل و تعالى وجودى انسان را تشکیل مىدهند . به همین جهت، انسان باید فطرتشناسى و شریعتشناسى نماید و از سوى دیگر فطرتش را جلا یافته و پر فروغ نگه دارد و از حجابهاى ظلمانى، نجاتش دهد تا قابلیت تامه هدایتهاى شریعت را یافته و به رستگارى و فلاح نایل گردد .
رسالة القیان
منبع:
معارف ۱۳۶۸ شماره ۱۸
حوزه های تخصصی:
مقامات القلوب
منبع:
معارف ۱۳۶۸ شماره ۱۶ و ۱۷
حوزه های تخصصی:
توکل در عرفان
ابن عربی و فصوص الحکم (متن سخنرانی در شب ابن عربی - خانه هنرمندان - شنبه 8 خرداد 1386)
حوزه های تخصصی:
ویژگی های چاپ جدید فصوص الحکم و نقدهایی بر اندیشه های ابن عربی
حوزه های تخصصی:
مبانی اخلاق از دیدگاه مولوی
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات مکاتب اخلاقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی ادبیات کلیات نعابیر و اصطلاحات
«دانشِ مستی»
حوزه های تخصصی:
خیام، داناترین دانشمند روزگار خود بوده است اما آنچه وی را از همالان ممتاز می کند، اعتراف او به نادانی خویش است. این دانائی در روانش به حیرتی شورانگیز از دست حیرانی عارفان، استحاله پذیرفته، جان او را به هیئت جامی جهان بین درآورده است. این اقرار به نادانی وقتی از زبان و خامه این داناترین روزگار، برآمده باشد، چونان برترین دانش ها در گوش جانِ دل آگاهان، جان خوش تواند کرد. این همان دانائی است که خیام از آن به عنوان «دانش مستی» در ترانه ای از آن خویش یاد کرده، آن را از همه دانش های خود، والاتر شمارده است.حکیمان در استدلالات فلسفی شان، دور و تسلسل را باطل دانسته اند، حال آن که واقعیت جهان، دوری و تسلسلی است. وقتی جستجو آغاز می گیرد، یافتن تحقق می پذیرد. که مبدا و منتهای همه امور عالم یکی است. عارفان و از آن میان خیام، می دانسته اند که چون در چنبر افتادی دیگر از فرمان او، سرپیچی نمی توانی کرد. به قول عارف بزرگ روزگارمان: شادروان کیوان قزوینی «عرفان خیام با مغزتر از مشایخ و اقطاب مشهور بوده و شاید به توسط اروپائیان، بعد از این منتشر شود که بهترین عارف اسلام، خیام بوده و بهترین حکیم اسلام، شیخ الرئیس». خیام نمودار یگانگی ظاهر و باطن، حقیقت و مجاز، ایمان و کفر و همه دوگانگی های ازلی و ابدی روان انسان است و چنین شخصیتی که در وجود وی همه ی تضادها به وحدت رسیده اند، بیش از تمام عارفان رسمی، عرفان را نمایندگی تواند کرد. اگر گفتن سخنان شطح آمیز، نشانه ای از درک عارفانه قایل خویش است، زیستن شطاحانه، عین عارف بودن است و خیام، چونین زیسته است.