فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۲۱ تا ۳٬۲۴۰ مورد از کل ۳٬۷۸۹ مورد.
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۷
185 - 204
حوزه های تخصصی:
واژه قدیس در سنت مسیحی برای افرادی به کار می رود که مسیح (ع) را در خود متبلور ساخته اند و در زندگانی خود روح مسیحیت (Sainthood)را جلوه گر گشته اند. از این رو قدیس در مسیحیت، که خود دینی طریقتی می باشد مفهومی عرفانی می یابد. اما واژه ولی در عرفان اسلامی نیز چون قدیس به کسانی اطلاق می شود که به مقام فنای فی الله رسیده اند و روح محمدی (ص) را که مقام ولایت است در خود متبلور ساخته اند. در سنت مسیحی باید دو معنای شریعتی و طریقتی برای قدیس درنظر گرفت و در سنت عرفانی اسلامی هم باید معنای عام و خاص مفهوم ولی را از یکدیگر جدا ساخت. مقاله حاضر درصدد است به بررشی مفهوم قدیس در سنت مسیحی و مفهوم ولی در عرفان اسلامی بپردازد. این بررسی از نظر درجات، مراحل و چگونگی نیل انسانها به این دو مقام انجام گرفته است.
نیایش های نهان آسمانی در اشعار الکساندر پوشکین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۲
32 - 51
حوزه های تخصصی:
مقاله ابتدا اشاره ای کوتاه به خاستگاه نیایش دارد که متأثر از اعتقادات و باورهای فردی و اجتماعی است و سپس به ورود آن در آثار ادبی و چگونگی بیان آن توسط نویسندگان و شاعران فارسی و روسی می پردازد. آثار ادبی نیایشی غالباً متأثر از اعتقادات و باورهای نویسندگان و شاعران آفریده می شوند. پیرامون نیایش در متون ادبی کهن و معاصر سخن فراوان است. نیایش اشکال گوناگون دارد و در ادبیات منثور و منظوم، غالباً حامل پیام خداشناسی و پیوند انسان با عالم ملکوت و درواقع خلوت کردن نویسنده و شاعر با معبود است. نویسندگان و شاعران زیادی از ایران و روسیه، مانند مولوی، سعدی، حافظ، فارابی، عطار، پوشکین، لرمانتف، بونین و دیگران در آثار خود به این موضوع پرداخته اند. برخی بر اساس مضامین کتب مذهبی یا تحت تأثیر شگفتی های کائنات آثاری از خود بر جای گذاشته اند. ادبیات نیایشی فارسی با ستایش پروردگار آغاز می شود، مانند شاهنامه فردوسی، گلستان و بوستان سعدی و دیوان اشعار عطار. در ادبیات روسی سده های گوناگون نیز آثار نیایشی در قالب های گوناگون مشاهده می شود. در پژوهش حاضر به شکل موردی به موضوع نیایش در اشعار الکساندر پوشکین پرداخته می شود که متأثر از اعتقادات دینی او است. نیایش در اشعار پوشکین به شکل تمنای ادبی یا سپاس از خداوند و یاری طلبیدن از مقدسات است. نیایش های او درباره خدا، نزدیکان، وظیفه شعر و شاعر است. اوج معنوی اشعار نیایشی پوشکین در ظهور «فعل الهی» است. او با هنر و به کمک انسان شناسی دینی و آنگاه با نیایش جهان مادی را ترک می کند و به سوی جهان ماورا حرکت می کند.
بررسی زن عرفانی، قرآنی در رمان عشق سال های جنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۳
241 - 260
حوزه های تخصصی:
زنان چه به عنوان موضوع و چه در جایگاه خالق اثر، رکنی مهم در پهنه مطالعات ادبیات معاصرند. گاه در متن قرارگرفته اند و گاه در حاشیه؛ اما با وقوع دو رویداد مهم، یعنی انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدس، چهره ای متفاوت از خود نشان داده اند. زن همیشه در کنار مرد، در تمدن سازی و رشد و شکوفایی جوامع انسانی مستقیم یا غیرمستقیم نقش آفرین بوده است. اسلام زن را به عنوان مسئله مهم زندگی و متمم حیات انسانی در مسائل اجتماعی، اخلاقی و قانونی خود جاداده است. هدف اصلی نگارش این مقاله بررسی زنان آرمانی – اسلامی در رمان «عشق سال های جنگ» است. ازآنجاکه رمان برای بازنمایی زندگی انسان معاصر بیشترین ظرفیت را دارد، سعی شده است که مفاهیم آرمان خواهی و اسلامی زنان در این رمان برجسته گردد. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که زن در این رمان برخلاف رمان های گذشته، در حاشیه، قرارنگرفته و حضور همراه با تعقل و بلوغ فکری او بیانگر تحول فکری - اجتماعی زنان پس از انقلاب است. او با فراموشی موقعیت ضعیف جسمانی، آگاهانه از تمام توان خود برای حضور مستقیم و غیرمستقیم بهره گرفته است و به تمام آرمان های مردان پاسدار پایبند است.
«تجلّی مفاهیم و اصطلاحات عرفانی دردو قصیده «عینیه» ابن سینا و «علی طریق إرم»نسیب عریضه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اعتقاد به اینکه اصل و منشأ روح از عالم بالاست و به سبب غفلت و فراموشی در عالم پست مادی هبوط کرده و زندانی گشته، یکی از اصولی ترین بن مایه های عرفانی است و سالک می کوشد آن را از پلیدی ها پاک سازد و با علم و معرفت رشد دهد، تا آن هنگام که زمان مرگ فرا رسد و بار دیگر نفس به اتحاد مع الله برسد درحالی که به همه امور نهانی آگاه است.
ابن سینا در قصیده عرفانی «عینیه» این مسأله را محور قرار داده و به تبیین مراحل سیر روح پرداخته است.نسیب عریضه،شاعر معاصر عربی، نیز در قصیده بلند ومشهور «علی طریق إرم» با الهام از «عینیه» ، مراحل سیر نفس در حرکت به سوی کمال را به رشته نظم کشیده است.دو شاعر در اندیشه پست شمردن دنیا و اسارت روح افلاکی در جسم خاکی و نیز والا بودن سرچشمه حقیقت ها با یکدیگر اتفاق نظر و درنحوه سیر و هدف خویش با هم اختلاف دارند. ما در این مقاله بر آنیم تا ضمن بررسی تطبیقی این دو قصیده به بیان وجوه تشابه و تفاوت آن دو بپردازیم.
انسان شناسی عرفانی جبران خلیل جبران در مقایسه با سهراب سپهری
حوزه های تخصصی:
شناخت انسان از خویشتن خویش از ارکان شناخت شناسی عرفانی است. جبران خلیل(1883-1931م) شاعری واجد بارقه هایی از عرفان، ولی هنوز در آستانه معبد خلقت است. با آن که او تجربه های ناب یک عارف را از زبان "مصطفی " باز گو می کند، اما گرفتاریش در دام سنّت ها موجب شده است تا برخی او را در جایگاه عارفان بزرگ ننشانند. سهراب سپهری (1307-1359) نیز شاعری در جستجوی آگاهی، عشق و عاطفه در پیوند با عرفان است. عرفان سپهری تفاوت های ماهوی قابل توجهی با عرفان کلاسیک ایران دارد. او در اشعارش بیشتر به اندیشه عرفانی از نوع خاص بودایی تمایل نشان می دهد. این نوشتار به شیوه توصیفی و تحلیل محتوا نشان می دهد که هر دو شاعر در بیان عناصر عرفانی و انسانی مانند خودشناسی و عشق، وامدار عرفان کلاسیک اسلامی اند. عرفان جبران، بر گرفته از روح تصوف شرقی، با صبغه هایی از " کتاب مقدس " و متأثر از ادبیات غرب و شخصیت عیسی(ع) است؛ حال آن که سهراب سپهری متأثر از تصوف هند و ایرانی با پس زمینه ای از ناتورالیسم و متمایل به مکتب انسان مدارانه بودایی می باشد.
کنکاشی در نقاط قوت اندیشه ها و کارکردهای تصوّف و عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۷
99 - 118
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی و به کمک اسناد نوشتاری و تحقیق کاربردی نقاط قوت اندیشه ها و کارکردهای تصوّف و عرفان مورد کاوش و تحلیل قرارگرف ه است. هر مسلک و آیینی امکان دارد صاحب نقاط قوت یا منفی باشد. عرفان و تصوّف نیز از این قانون استثنا نیست. بررسی شاخص های عرفان و تصوّف مثبت، از دیدگاه دین اسلام و آموزه های اسلامی است. در این نوشتار به بررسی و واکاویِ چهار محور اخلاقی و تربیتی، اجتماعی و سیاسی، فرهنگی و هنری و مذهبی و فکری، به مثابه محورهای اصلیِ نقاط قوت و میراث مثبت تصوّف و عرفان پرداخته شده است؛ سپس دنباله هر محور، ارزیابی و تحلیل مهم ترین ویژگی های مثبت عرفان آورده شده است. بی توجهی به ظاهر و رویگردانی از عادات گذشته، تطهیر و پاکسازی نفس، توسعه آموزش و تربیت دینی، ریاضت مشروع و معقول، زهد و پارسایی، تسامح، سازش و رواداری مذهبی، خردورزی و عقلانیت، روش میانه روی و اعتدال، گسترش نیکوکاری و احسان اجتماعی، ایجاد شادی و نشاط، ادبیات و شعر، خطاطی و خوشنویسی، غنی سازی فرهنگی و گسترش هنر، موسیقی، پایبندی به آداب طریقت، شریعت محوری و ولایت پذیری از مهم ترین میراث مثبت محورهای یادشده هستند. نگارنده تأکیددارد به دلیل وجود بعضی از آسیب ها و آفت های تصوّف و عرفان، نباید به طور کلی تصوّف و عرفان را ناپسند دانست و نباید مانعِ انتشار نقاط قوت و مقبول آن شد.
جایگاه و عوامل آرامش درقرآن کریم و عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
327 - 348
حوزه های تخصصی:
آرامش تعادل روحی ونبودتشویش واظطراب است که برآیندآن برخورد درست بامسائل وگرفتاری ها ورسیدن به آرامش حقیقی است.آرامش دراقسام مختلف:طبیعی،روانی واعتقادی ازمولفه های سعادت است که به دوشکل آرامش روحی وامنیت اجتماعی ظهورمی یابد. براین اساس دانشمندان اسلامی به آرامش نگاهی قدسی افکنده وآن راپدیده ای الهی شمرده اندوبخش وسیعی ازآموزه های دینی به آن اختصاص یافته است. از طرفی عرفان طریقی است که با طی آن می توان به شناختی شهودی و حضوری از حقیقت و معرفت ناب به صورت بی واسطه نایل آمد و پاسخی قطعی به نیازهای اساسی و پرسش آدمی و ارامش و نشاط جاودانی حاصل از آن دست یافت. از طرفی باید توجه داشت که قرآن مجید بهترین دستورها را آورده و بهتر از همه، انسانها را به راز ورمز بندگی و سلوک آشنا می سازد.از این رو در مقاله حاضر به موضوع « جایگاه و عوامل آرامش درقرآن کریم و عرفان اسلامی » خواهیم پرداخت. در نوشتار حاضر که به روش توصیفی - تحلیلی و با هدف تبیین و تشریح علمی جایگاه و عوامل آرامش در قرآن کریم و عرفان اسلامی به انجام رسیده این نتایج حاصل گردید که ایمان، تقوی و پرهیزگاری عامل اصلی آرامش و زمینه سازآرامش فردی و اجتماعی و همچنین آرامش روح وروان فردوجامعه می باشد. از سوی دیگر «عرفان» طریقی است که با طی آن می توان به شناختی شهودی و حضوری از حقیقت و معرفت ناب به صورت بی واسطه نایل آمد و به پاسخی قطعی به نیازهای اساسی و پرسش های آدمی و آرامش و نشاط جاودانی حاصل از آن دست یافت.
بررسی چندمؤلفه عرفانی درمنظومه شیخ صنعان ادب عامیانه کردی با روایت مام احمدلطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۳
302 - 320
حوزه های تخصصی:
مبانی عرفان وتصوف از مهم ترین درون مایه های فرهنگ اسلامی وادبیات فارسی وکردی بوده و درآثار بزرگان ادب وعرفان به ویژه ادب عامیانه کردی بازتاب فراوانی داشته است. مام احمدلطفی، یکی از راویان این داستان به صورت فولکلوریک (ادبیات شفاهی)«بیت کردی»است که به تأثیر از داستان شیخ صنعان عطار روایت کرده است اما به لحاظ مردم شناسی وجامعه شناختی، تلفیقی بین عرفان عطار و اعتقادات عرفانی دوره و جغرافیای راوی درآن نمایان است و دیدگاه های متفاوت عرفانی را ارائه داده است. این مقاله با هدف مؤلفه های عرفانی در منظومه شیخ صنعان ادب عامیانه کردی با روایت مام احمدلطفی باروش پژوهشی ، توصیفی تحلیلی نگارش شده است.یافته های مقاله نشان می دهد که داستان کردی شیخ صنعان هرچند در کلیّات و مضمون و مفهوم آن مطابق با شیخ صنعان عطار است اما هم در قالب و فرم وهم در محتوا تفاوت هایی دارد که نشان از تأثیرات فرهنگی قوی و تحولات فرهنگ عرفانی در دوره های گوناگون است. تغییرات در شخصیت های مهم تأثیرگذار و حتی بعضی آداب عرفانی آشکار است.
واکاوی قلندریّات و مباحث مربوط به آن در آثار منظوم و منثور شیخ احمد جام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷۴
141 - 162
حوزه های تخصصی:
شیخ احمد جام از جمله عارفان نامی حوزه خراسان بزرگ است. آثارش به دو دسته منثور و منظوم جای می گیرد. در این پژوهش، مباحث قلندری در آثار منثور و دیوان اشعار بررسی شده است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بسامد موضوعات قلندری در دیوان اشعار از تنوّع بیشتری برخوردار است و شامل مواردی چون: تظاهر به فسق؛ بی اعتباری دین و ردّ مظاهر شریعت؛ تظاهر به آیین های غیراسلامی؛ تعریض به زاهدان و صوفیان؛ حضور در اماکن بدنام و بی اعتنایی به نام و ننگ می شود. در حالی که شیخ جام در آثار منثور خود تنها به مواردی چون انتقاد از صوفیان مرائی و عاریتی بودن نام جویی اشاره کرده است. در مجموع، تفاوت آشکار سطح ایدئولوژیک آراء شیخ جام در آثار مئنثور و دیوان اشعار، این فرضیّه را تقویّت می کند که این سروده ها منسوب به اوست.
کاوشی در لزوم و نتایج تزکیه نفس، با تکیه بر نهج البلاغه و عوارف المعارف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷۰
353 - 372
حوزه های تخصصی:
عرفان عملی با تزکیه و مجاهده شروع می شود. سالکان الی الله باید رسیدن به مقصد و انجام سیر عروجی،کدورت های جسم و نفس را از عذار روح بزدایند تا بتوانند به صفای نخستین نایل گردندد. رها ساختن نفس و عدم دست یازیدن به تصفیه ی آن ره آوردهای نا مبارکی را برای آدمی به همراه خواهد داشت. اما انسانی که به تخلیه نفس از رذایل و تحلیه ی آن به فضایل همت گمارد، از امارگی نفس کاسته و به سوی نفس مطمئنه گام بر می دارد. نهج البلاغه یکی از عالی ترین متونی است که از ناحیه امام معصوم صادر شده است و دارای نغزترین اندیشه های عرفان عملی است. از دیگر سو، عوارف المعارف نیز یکی از متون قابل اعتنا در عرفان عملی است که قرن های متمادی مورد توجه عارفان بوده است. بررسی بینامتنی هر دو متن نشان می دهد که تزکیه نفس برای نویسندگان هر دو اثرجایگاه ویژه ای داشته است. این پژوهش به روش تحلیلی و توصیفی تهیه شده است و روش گرد آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای می باشد. هدف پژوهش حاضر، مقایسه لزوم و نتایج تزکیه نفس در دو متن فوق الذکر می باشد. نتایج حاصله نشان می دهد که نهج البلاغه و عوارف المعارف اهمیت فوق العاده ای به تربیت نفس داده اند.
رهبانیت در گستره روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پارسایی و زهد یکی از مهم ترین ویژگی های ادیان بوده چنانکه بسیاری را به ترک دنیا و «رهبانیت» کشانده است. در میان ادیانی مثل مسیحیت روش رهبانیت عمومیّت و مقبولیت بیشتری داشته است. نظر اسلام در باره ی رهبانیت، بهترین راه، تمسّک به آیات قرآن و روایات منقول از معصومین (ع) می باشد؛ چنانکه از ظاهر منابع اسلامی پیداست، خداوند در قرآن کریم در چهار آیه به واژه ی رهبانیت اشاره نموده است؛ برای فهم آنچه در قرآن کریم پیرامون رُهبانیت آمده است؛ مفسّرین اسلامی اعم از شیعه و سنّی در برداشت مفهومی رهبانیت نظراتی داده اند، به نحوی که امکان استنباطِ معنای قطعی مفهومی این واژه با دشواری همراه شده است؛ پس بایسته است که آنها را در پرتو روایات و احادیث نبوی تفسیر نمائیم.
در این مقاله نویسنده بر آن است که ضمن بررسی محتوای روایاتی که آمده است، دیدگاه واقعی اسلام را به رهبانیت هر چه بهتر روشن نماید؛ لذا سعی براین است، تا با دو دسته از روایات ناظر بر نفی و تأیید رهبانیت و بررسی «مصادیق رهبانیت» در منابع مستند شیعه و اهل سنت - که دو نوع برداشت مختلف از روایات آورده اند(چنانکه برخی رهبانیت را معنای مثبت و برخی منفی گرفته اند)- تعارض و پارادوکس میان دو مفهوم مثبت و منفی از آن را از دیدگاه اسلام، مورد تحلیل قرار دهد.
تحلیل و بررسی تطبیقی انسان شناسی در آراء مولوی و ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
75 - 94
حوزه های تخصصی:
در عرفان اسلامی، شناخت انسان از ارکان مهم دستیابی به معرفت حقیقی به شمار می رود و به همین دلیل توجه به دیدگاه های انسان شناختی عرفا در تبیین مبانی و اصول بینش عرفانی آنان دارای اهمّیت بسیاری است. ما در این پژوهش، مولوی و ابن عربی را به عنوان نمایندگان سنّت اول و دوم عرفانی در نظرگرفته ایم؛ مولوی به عنوان عارف بزرگ سنّت اول که وسیع ترین مجال را برای طرح دیدگاه های این سنّت در حوزه انسان شناسی فراهم کرده است و محیی الدین ابن عربی به عنوان چهره برجسته سنّت دوم عرفانی که آرا و اندیشه های عرفانی وی، الهام بخش بسیاری از بزرگان عرفان و ادب اسلامی بوده است. مقاله حاضر، از طریق مقایسه و تطبیق دیدگاه های مولوی و ابن عربی درباره کلیّات مبانی انسان شناسی، بررسی مراتب انسان و تبیین ویژگی های انسان های کمال یافته، به این پرسش پاسخ می دهد که آیا نظام فکری و مبانی عرفانی این دو عارف پرآوازه، متفاوت از یکدیگر اند.
رویکرد عاشقانه (شاعرانه) به داستان حضرت موسی در آثار عرفانی قرن پنجم تا هفتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۳
53 - 76
حوزه های تخصصی:
داستان و شخصیّت پیامبران الهی، براساس نصّ صریح قرآن و روایات، یکی از ویژگی های اساسی عرفان اسلامی است که مورد توجّه عارفان در قرون مختلف بوده است. در حقیقت طرح نکات و ظرایف عشق و بیان لحظات و تجربیات عاشقانه با هدف گشودن نگاه معرفت شناختی و زیبایی شناسانه از رویکردهای مهم در تاریخ تصوّف اسلامی است که به مکتب یا رویکرد عاشقانه در عرفان شناخته شده است. این رویکرد با ویژگی های زبانی خاص خود، با بهره گیری از ظرفیت والای داستان پیامبران و تجربیات عاشقانه نهفته در این داستان ها به مهم ترین موضوعات و مفاهیم عشق پرداخته است، لذا هدف این پژوهش، شناسایی و تبیین رویکرد عاشقانه به داستان حضرت موسی در آثار عرفانی مطرح در قرن پنجم تا هفتم هجری است. دراین پژوهش مصادیق و شواهد مورد نظر در آثار عرفانی با روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان از بهره گیری از زبان اشارت با ویژگی های خاص آن در مقابل زبان عبارت است. بررسی شواهد و مصایق تحقیق نشان داد رویکرد عاشقانه هم از لحاظ فراوانی در آثار شعری و نثر و هم از نظر فراوانی در سه قرن مورد تحقیق از فراوانی نسبتا یکسانی برخوردار است. از نظر موضوعی نیز مکالمه خداوند با حضرت موسی و تجلّی حق بر وی بیشترین فراوانی را در پرداختن شاعران و نویسندگان به خود اختصاص داده است.
بررسی جریان تمایززدایی در عرفان از آغاز تا قرن نهم هجری(بررسی موردی: شطح و طامات)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
21 - 40
حوزه های تخصصی:
کی از وجوه تمایز صوفیه نسبت به سایر فرقه ها و نحله ها، موضوع شطح و طامات بوده که از قضا یکی از جنجالی ترین ویژگی های گفتاری این قشر بوده است. در این پژوهش به بررسی جریان تمایززدایی در عرفان با تأکید بر پدیده شطح و طامات از آغاز تا قرن نهم هجری پرداخته ایم. نتایج پژوهش نشان می دهد که اگرچه عرفا در ابتدا برای متمایزساختن خود از سایر جریان های فکری، به برخی آداب و رسوم و رفتارهای خاص روی آورده اند، اما رفته رفته این تمایزیابی ها مورد انتقاد و مخالفت دو گروه قرارگرفته است؛ گروهی که به منظور تخطئه کلیّت عرفان، سنّت های ویژه عرفا را دستاویز هجمه خود قرارداده اند و گروه دیگری که از قشر عرفا، اقدام به مبارزه با این افراط و ردّ و انکار برخی ویژگی های رفتاری و گفتاری عرفا کرده اند. بنابراین موج تمایززدایی از عرفان که از ابتدای شکل گیری این جریان فکری به حیات خود ادامه داده بود، رفته رفته شدیدتر و همه گیرتر شد و از آنجا که خود عرفا نیز با اتّکا به نقد درون گفتمانی، به پایش و پالایش آداب و رسوم غیرعادی عرفان پرداختند، شطح و طامات نیز مورد هجمه قرارگرفت و بعدها صوفیه بنا به مصلحت خویش و به منظور پاسداری از اعتقادات و باروهای اصیل خویش، شطح و طامات را که زمانی وجه ممیّزه عرفان بود، به دلیل جنجال آفرینی و حاشیه سازی اش، از گفتار و سیره خویش زدودند
اخلاق دینی- عرفانی در احیاء علوم الدین و المحجه البیضاء فیض کاشانی (با نگاهی به نسبت دین و اخلاق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۶۰
152 - 173
حوزه های تخصصی:
این مقاله به اخلاق دینی- عرفانی امام محمد غزالی و فیض کاشانی در احیاء علوم الدین و المحجه البیضاء به صورت تحلیلی و تطبیقی و به روش کتابخانه ای و اسنادی پرداخته، ضمن روشن نمودن مفهوم «دین» و «اخلاق» نزد فیض و غزالی، چهار نوع وابستگی دین و اخلاق را که عبارت انداز: وابستگی «معرف شناسانه»، «زبان شناسانه»، «وجودشناسانه» و «روان شناسانه» در این دو اثر استنباط و استخراج و تبیین کرده است و سرانجام رویکردهای اخلاقی حاکم بر این دو متن را ذیل سه عنوان «اخلاق فلسفی»، «اخلاق نقلی» و «اخلاق عرفانی» به بحث گذاشته و اشتراک و تمایز فیض و غزالی در اخلاق فضیلت گرای عرفانی و نیز شیوه تهذیب احیاء علوم الدین را روشن ساخته است. آخرت اندیشی و باطن بینی افعال انسانی از آموزه های مهم فیض و غزالی در اخلاق عرفانی است.
رویکردِ تأویل گرایانه عرفا به قرآن و احادیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عرفان اسلامى با قرآن و حدیث، پیوندی تنگاتنگ و ناگسستنى دارد. قرآن، نسخه گوهرین و روشمند رستگاری انسان هاست که افزون بر سویه های آیینی و دینى، از متنى پرمایه ادبى و هنرى برخوردار است، و همه ویژگی های یک اثر هنرى را به لحاظ ساختار و درون مایه، دارد. صوفیه در قرآن و حدیث دستاویزهایی یافته اند، تا از آن رشته یی که انسانِ فناپذیر را با خداوند پیوند می دهد؛ نشان دهند. لذا از آن سوی که موضوع سخنانانشان، در نگرشِ همگانی، ناشناخته و مفاهیم رازآلودِ بی مرز و به رمز است، بر این باورند که قرآن، فراتر از روساختِ جمله و روخوانی، باید فهمیده شود. پس معانى نهفته در آن، فرامادّى و ژرف اند، و هنگامی به نیکی دریافت مى شوند که با شهود و یا از راه تجلّى، درک شوند. این نگرش زمینه ساز گرایش به تفسیر و تأویل براى دست یابى به گونه ای از نهان شناسی درباره حقایقِ هستى شده، که آنان را به برداشت هاى تازه و دریافت های نوینی از آیات و روایات، رهنمون ساخته و شیوه ای خاص و متفاوتی از تفسیر و تأویل قرآن، پدید آورده است. با توجّه به گستردگی مفاهیم قرآنی و احادیث، و پیوند و درآمیختگی آن با اندیشه های عرفانی این مقاله با بررسی اجمالی این پیوند، رویکرد تأویل گرایانه عرفا را از آیات و روایات بازنموده است.
نقش خودکفایی و استقلال در عزّت اجتماعی از منظر دین و عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۷
23 - 44
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی نقش خودکفایی در عزّت اجتماعی از منظر دین وعرفان می باشد. این پژوهش در ردیف پژوهش های بنیادی و نظری بوده و از نوع پژوهش کیفی می باشد. برای این منظور ابتدا به مطالعه و مرور ادبیات موضوع و پژوهش های پیشین پرداخته شد. اسناد و مدارک مرتبط و متون اسلامی مطالعه، تلخیص و واکاوی گردید. پس از تلخیص و واکاوی به کسب شواهد بیشتری مبنی بر نقش خودکفایی در عزّت اجتماعی از دیدگاه های دینی و عرفانی پرداخته شد و در ادامه به تحلیل مضمون آیات و احادیث و مکتوبات عرفانی در این زمینه پرداخته شده است. پس از تعریف عزّت اجتماعی و تحلیل نظریه ها درباب ارتباط عرفان وسیاست آن را از دین و نظریه های عرفانی بیان کرده و به تبع آن خودکفایی و استقلال و دیدگاه مربوطه در این مورد را مطرح و از عوامل و پیامدهای خودکفایی و استقلال اقتصادی در جهت اهمیت چندجانبه بودن این عناصر و نقش آن ها در عزّت اجتماعی بحث شده است. راه دستیابی به خودکفایی که چیزی نیست جز کار و اشتغال زایی برای نیروی جوان و فعال جامعه و در راستای دیگر خودکفایی استقلال نظامی و علمی و یکی از دیگری با اهمیت تر و بانفوذتر است ارائه و این نتیجه حاصل شد که اصولاً خودکفایی و استقلال سیاسی منطبق بر نظریه های عرفانی و منابع دینی می باشد.
بیان مفاهیم عرفانی در سینمای معناگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۷
83 - 102
حوزه های تخصصی:
یکی از حوزه های مهم فرهنگی که بهره های فراوانی از آموزه های عرفانی برده است، هنر سینماست و شاخه ای از مطالعات تطبیقی به روابط بینامتنی میان ادبیات و سینما اختصاص دارد. بسیاری از مفاهیم عرفانی که مفاهیمی ذهنی و انتزاعی هستند با بهره گیری از شگرد های سینمایی و تخیل خلاق سینماگران، به صورت تصاویری عینی نمود پیدا کرده است و با اقبال مخاطبان روبه رو شده است. داریوش مهرجویی از کارگردانان برجسته سینمای ایران است که در پاره ای از آثار سینمایی خود به طرح اندیشه های عرفانی پرداخته است. در پژوهش حاضر به بررسی فیلم پری از منظر پرداختن به مسائل عرفانی خصوصاً عرفان اسلامی پرداخته شده است و عناصر پیرنگ، شخصیت پردازی مورد بررسی قرار گرفته است. مهم ترین نکته ای که در فیلم بر آن تأکید شده است، لزوم همراهی پیر در تمامی مراحل سلوک است. شخصیت اصلی فیلم به سبب آن که درک درستی از چگونگی سیر و سلوک ندارد، از پذیرش همراه شدن با پیر سر باز می زند و همین امر بر آشفتگی های درونی وی می افزاید. در بخش پایانی فیلم کارگردان به ویژگی نجات بخشی پیر اشاره می کند و شخصیت اصلی فیلم با تسلیم در برابر پیر و پذیرش او به عنوان راهنمای سلوک، به آرامش دست می یابد و درکی تازه از حقیقت به دست می آورد.
چیستی اخلاق الله با رویکرد عرفانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که آموزه تخلق به اخلاق الله در میان علمای علم اخلاق و نیز عارفان مسلمان از جایگاه ویژه ای برخوردار است، ضروری است تا در گامی پیشینی به تبیین و ارائه تصویری درست از اخلاق الله پرداخت. برای این منظور، با تکیه بر مفهوم اخلاق و نگاه گزاره محور و با استناد به آیات و احادیث و برخی آموزه های عرفانی به شیوه استنادی، اصطیادی و استنباطی و با رویکرد نقلی، عقلی و عرفانی، به معرفی اخلاق الله پرداخته و با بررسی موضوع و محمول گزاره های اخلاقی ناظر به خدا، نظریه ارزش اخلاقی و اصل اخلاقی روشن گردد. با مدنظر قرار دادن آموزه «کمال جلا و استجلا» و همچنین قانون «میل اصل به فرع» که خود برآمده از آموزه مبنایی وحدت شخصیه وجود عرفانی است، به تبیینی از نظریه ارزش اخلاقی در اخلاق الله تحت عنوان کمال محوری که به وزان فضیلت محوری در اخلاق ناظر به انسان است نائل شد. همچنین، با مبنا ساختن جامعیت و شمول اسم «الله» نسبت به دیگر اسم های خداوند و رفتار ارتباطی اعتدال بخش از سوی اسم اعظم نسبت به اسم های جزئی زیرمجموعه خود از رهگذر ویژگی دو اسم «الحَکَم العدل»، به ارائه نظریه ارزش اخلاقی دیگری تحت عنوان حق محوری و نیز معرفی اصل اخلاقی برآمده از این دو اسم پرداخته شد. نتیجه ای را که می توان در سایه این معرفی به مثابه گوشه ای از حقیقت اخلاق الله گرفت، می توان در انعکاس این خُلق در متخلقان، چه در بُعد اجتماعی و چه در ساحت فردی، جست وجو کرد؛ به طوری که مهم ترین رسالت انسان کامل، رفع اختصام از مظاهر اسمای وجودی و تأدیه حقوق آنان در نهایی ترین مرحله از قوس نزول خواهد بود.
عرفان و تمدن؛ کاوشی در مشارکت سیاسی عرفا و متصوفه با تکیه بر نقد قدرت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷۰
107 - 130
حوزه های تخصصی:
به رغم وجود برخی گزارش ها در خصوص دوری نهاد عرفان و تصوف از سیاست از یک سو و وجود برخی گزارش ها بر مدیحه گویی عارفان و صوفیان نسبت به حکومت و قدرت از دیگر سو و تعمیم این دو از سوی برخی به میراث اصلی این جریان، به نظرمی رسد کنشگری فعال متصوفه در شئون مختلف اجتماعی و تازیدن آن ها به حکومت و نقد قدرت، افق های جدیدی از میراث تصوف و نقش تمدنی آن ها را پیش نهد. این پژوهش با بهره گیری از الگوی تحلیل پیام، سعی دارد از خلال گزاره های تاریخی و ادبی ، نقش آفرینی صوفیان صافی ضمیر را در بطن رخدادهای سیاسی موردبررسی و تحلیل قراردهد. به نظرمی رسد، عارفان به عنوان قشری تأثیرگذار و در برخی مقاطع رهبران معنوی جامعه به لحاظ روش و ابزار، پیام خود را، مستقیم، غیرمستقیم، شفاهی و مکتوب و در قالب های دیگر به ارکان قدرت رسانده اند چنان که به لحاظ مخاطبان نقد، خلفا، پادشاهان وزرا، امرای محلی، حکومت گرانی اند که موردنقد عرفا بوده اند. به لحاظ محتوای نقد نیز عارفان در قلمروهایی چند ازجمله استبداد، بی عدالتی، ظلم و ستم صاحبان قدرت، گماردن افراد نالایق به پست های حکومتی، زبان به انتقاد گشوده اند، واقعیتی که از دستاوردهای آن، اثبات حضور اخلاق ، شریعت و عرفان در سیاست و نقش آفرینی عرفا در نظام سیاسی تمدن اسلامی بوده است.