فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۳٬۷۴۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
بی تردید، مهم ترین مسئله برای رسیدن به سعادت، که مطمح نظر آیین مقدس اسلام قرار گرفته ، مسئلة تزکیة نفس و پرورش روح است. از منظر اسلام، این تزکیه به وسیله مجاهده با نفس، که همان مفهوم «ریاضت» است، صورت می پذیرد. برخی ریاضت ها در اندیشة دینی، قابل تأیید و برخی مردود است. با توجه به هجوم نحله های دروغین عرفانی شرقی و غربی در جامعة امروز و انحراف از اسلام اصیل، این پژوهش بر آن است تا با ارائة نگاهی عمیق به دیدگاه اسلام و تبیین جایگاه ریاضت در آموزه های آن، روش صحیح برای هر گونه اقدامی در این زمینه را تبیین و به موانع و آفات ریاضت از دیدگاه حضرات معصومین علیهم السلام، اشاره کند که ریاضت تنها در محدودة شریعت و در بستر دستورهای الهی تضمین شده، و چنین ریاضتی است که می تواند سالک را به مراتب بلند عرفانی برساند.
معنای ظاهری و باطنی قرآن در نظر مولوی و کتاب مقدس در آرای اکهارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مولوی و اکهارت هر دو به فراتر رفتن از معنای ظاهری و درک معنای باطنی کتب دینی خود یعنی قرآن و کتاب مقدس باور دارند. اکهارت گاه از وحدت معنای ظاهری سخن می گوید اما به کثرت آن معتقد است ومولوی ظاهرا به وحدت معنای ظاهری اعتقاد دارد. مولوی تفسیر کلام حق از حق را توصیه می کند و از نظر اکهارت معنی و حقیقت کتاب مقدس را باید با روحی که با آن گفته و نوشته شده جستجو کرد و البته با سخن مولوی درباره قرآن تفاوت می یابد. البته مولوی بر غالب نبودن هوای نفس بر مفسر تاکید دارد.
خورشید جهانافروز
منبع:
حضور ۱۳۷۱ شماره ۵ و ۶
شراب آسمانی: تأویل در نگاه مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأویل، شیوه ای کهن در تفسیر متون مقدس است که سابقة آن به حماسة "ایلیاد و ادیسه" بر می گردد. در میان مسلمانان، این روش، نخست در تأویل حروف مقطعه رخ نمود و آنگاه فرقه های گوناگون مانند معتزله، باطنیه، اخوان الصفا، فلاسفه، حروفیه، عرفا و ... به تأویل «قرآن» و حدیث دست زدند. در عرفان، عروج از لفظ به معنا و سیر صعودی از عبارت به اشارت تأویل نام دارد که مبنای آن انسان است که با تحول و ارتقای وجودی به ادراک حقایق در هر مرتبه نائل می شود. مولانا در «مثنوی شریف» - که تفسیری عارفانه به شمار می رود- فراوان دست به تأویل می زند؛ روش او جمع بین ظاهر و باطن است. او الفاظ را به معنای حقیقی خود می گیرد که البته این جز با شهود باطنی و رؤیت درونی به دست نمی آید. او این معنا را با تمثیلهای متعدد و متنوع و دل انگیز به تصویر می کشد.
عناصر و مولفه های عرفان عملی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
معارف عقلی ۱۳۸۶ شماره ۸
حوزه های تخصصی:
«مولوی و زیبایی»
حوزه های تخصصی:
مولوی در آثار پنج گانه خود، دیدگاهی خاص نسبت به مقوله «زیبایی» دارد. از نظر زیبایی شناسی، زیبایی را امری سوبژکتیو و ابژکتیو، عینی و ذهنی، حقیقی و مجازی می داند و به هر دو اصالت می دهد. او زیبایی را مبنای خداشناسی و هستی شناسی خود قرار می دهد و چون به مکتب جمال در عرفان ایرانی و اسلامی وابستگی دارد، مطابق با اصول آن مکتب، خداوند را زیبایی مطلق می داند و همه ذرات هستی را عکس ها و جلوه هایی از آن جمال به شمار آورده و همه چیز را زیبا می بیند. زیبایی اصیل مادرِ عشق است،چنان که زیبایی ها و عشق های مجازی و زمینی را نردبانِ وصول به مرتبه حقیقی آنها به شمار می آورد. به جمال حق، زیبایی های معنوی، زیباییِِ نفس انسان، زیبایِ زن، شاهد و دیگر صورت های زیبا تکیه دارد و به همه انسان ها پیام می دهد: «چون شدی زیبا، بدان زیبا رسی».
طَوام، گونه ای نادر از کرامات اولیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعاتِ مطرح شده در عرفان و تصوّف اسلامی، مسئله طبقه بندی کرامات و در نظر گرفتن اسماء و انواع، برای هریک از افعالِ ناقض عادت است. اربابِ سِیر و سلوک را در بابِ این انواع، و اسماءِ مربوط به هریک، اقوالی متعدد و فراوان است. انواع کرامات، در آغاز، در سه یا چهار طبقه کلی جای می گرفته است، اما به مرور، و هم زمان با پیشرفت و تکاملِ تصوّف، این انواع نیز، تا بیست و پنج قِسم افزایش یافتند. آنچه از تأمل در بابِ آرا و عقاید مشایخ اهل طریقت، درخصوص تعداد و انواع کرامات حاصل می شود، آن است که درباره وقوع و ظهور برخی از این اقسام، میان اهل تصوّف اتفاقِ نظرِ کامل وجود داشته است. این وحدتِ نظر، سبب گردیده تا همه با یک نام، و یا عناوینی تقریباً یکسان، از این قِسم کرامات یاد نمایند؛ اما در بابِ بعضی دیگر از کرامت ها، این اتفاق نظر مشاهده نمی شود. انواع کرامات را در یک طبقه بندی کلی، به دو گروهِ «شایع و نادر» می-توان تقسیم کرد. درخصوص انواع شایع، اطلاعاتی فراوان در متون عرفانی موجود است، اما در بابِ اقسام نادر، به زحمت می توان از خلال منابع اهل تصوّف به آگاهی هایی دست یافت. یکی از این انواع نادر، «طَوامّ» نام دارد. طوام، به معنی بزرگ شدن و فربه شدن جسم است. در این مقاله، سعی بر آن است تا با تکیه بر این اسنادِ اندک شمار، کرامتِ موردِ اشاره معرفی و چگونگی وقوعِ آن بررسی شود.
شمس الحق عشق پرور
نقبی در نقدی بر مثنوی
حوزه های تخصصی:
آداب پرورش کودک در عرفان
حوزه های تخصصی:
کودک عطیه الهی، باغ وجود آدمی و مایه سرور و خیر و برکت خانواده و عزت و سربلندی جامعه و سعادت دنیا و آخرت می باشد. وجود والدین و دوستان نیکوکار، استادان و معلمان فرهیخته، آموزش و پرورش در کودکی زبان کودک و بازی کودکانه، توجه به میزان توانایی کودکان، و نیازهای عاطفی و خواسته های منطقی آنان، طهارت و پاکی نفس و … جلوه هایی برجسته ای هستند از آداب تعلیم و تربیت کودک که در رشد و بالندگی آنان بسیار تاثیرگذار است.
نشان اهل بصیرت، کیمیای اهل معرفت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن پاییز ۱۳۸۸ شماره ۳۹
حوزه های تخصصی:
سرّ قدر از نظر محی الدین ابن عربی
حوزه های تخصصی:
سه روایت از عشق
منبع:
پگاه حوزه ۱۳۸۲ شماره ۱۰۳
حوزه های تخصصی:
نقد رنگ خرقه و نمادهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر کوشش شده است رنگ جامه صوفیان و نمادهای آن، بر اساس شواهد مندرج در متون به محک عقلانیت و اشارات اهل شریعت و طریقت سنجیده شود. برای این منظور، بناچار ابتدا فهرست رنگهای جامه درویشان و رموز آنها بازنموده شده است. این رنگها، شامل ازرق، الوان، بور، پیروزه، تراب رنگ، خاکی، رنگین، زنگاری، سبز، سرخ، سفید، سیاه، شتری، عسلی، عودی، فوطه، کبود، کحلی، مرقع، ملمع، ملون و نیلگون یا نیلی است که در نُه دسته اصلی طبقه بندی می شود. مقاله با ذکر معیارهای انتخاب رنگ خرقه ادامه و با نقد رنگ گرایی صوفیه؛ یعنی موضوع غایی این نگارش، پایان می یابد.
طی این مطالعه، امهات متون نظم و نثر فارسی و پاره ای از متون نثر عربی تا قرن هشتم هجری بررسی و شواهد مربوط از میان آنها استخراج و دسته بندی گردیده است. پژوهش حاضر می تواند گامی کوتاه در بازنگری ناقدانه بخشی از میراث تصوف تلقی گردد.