فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۶۶۱ تا ۶٬۶۸۰ مورد از کل ۱۳٬۱۵۸ مورد.
جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
جامعیت قرآن در شمار مبانی مهم تفسیر قرآن است. دیدگاه علامه طباطبایی به عنوان مفسر تأثیرگذار معاصر، در این زمینه حایز اهمیت بسیار است و میتواند راهگشای حل برخی از مباحث نظری در حوزة اندیشه، مدل و عمل دینی باشد. به نظر علامه جامعیت قرآن به معنای کامل بودن آن است و بر سه گونه میتوان آن را تصویر کرد: 1. جامعیت به معنای بیان کامل و همه جانبة مسائل؛ 2. جامعیت به معنای کامل بودن گستره موضوعات و مسائل؛ 3. جامعیت از هر دو جهت؛ هر یک از موارد یادشده یا در قیاس با کتب پیشین آسمانی لحاظ میشود یا فینفسه. جامعیت فینفسه قرآن در هر یک از انواع نیز دو گونه است: در جمیع جهات؛ در محدودة خاص مانند نیازهای هدایتی که مجموعاً نه قسم میشود. مستندات هفت قسم از اقسام جامعیت را در کلام علامه، میتوان یافت که متضمن دلایل وی نیز بر هر یک از آنهاست. عمده مطالب علامه مربوط به جامعیت قسم ششم یعنی کامل بودن گستره مسائل قرآن، فینفسه و در محدوده ای خاص مانند نیازهای هدایتی است. به نظر علامه جامعیت قرآن در همة اقسام و صور آن، مبتنی بر مجموع ظاهر و باطن قرآن است. در ظاهر قرآن تنها تفاصیل اخلاق فاضله را میتوان جست، اما معارف و شرایع و احکام در حد کلیات و اصول در ظاهر قرآن آمده اند و تفاصیل و جزئیات آنها در روایات بیان شده یا به طریق دیگری قابل دستیابی است.
نقد و بررسی مبانی فیض کاشانی در تأویل آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دیرباز درک معانی باطنی قرآن در کنار معانی ظاهری و به تعبیری گرایش به تأویل همراه تفسیر، در کانون توجه اندیشمندان این حوزه قرار داشته است. در این میدان فیض کاشانی با اندوختههای فلسفی ـ عرفانی از یک سو و بهرههای قرآنی ـ حدیثی از سوی دیگر، تفسیر روایی خود را بر اساس تأویل باطنی آیات سامان داده است. وی تأویل را فراتر از مدلول لفظ و به مثابه معانی حقیقی و روح و باطن الفاظ می¬داند. تأویلات فیض از ابعادی چون: مفهوم و حقیقت تأویل، گونه¬های آن و مبانی وی در تأویل آیات، مورد توجه است. در این میان, شناخت حقیقت تأویل و تأویل آیات قرآن در شأن اهلبیت (علیهم السلام) نیازمند نقد و بررسی افزون¬تر است. زیرا برخی با نقد این گونه نگرش, چنین برداشتهایی را دور از ذهن و غیرمنطبق با سیاق و شأن نزول آیات دانستهاند. تبیین و ارزیابی تأویلات فیض مستلزم بررسی نگرش وی به رمز و راز تأویل و مبانی او در این زمینه است.
زنان؛ و پرسش های پیش رو
در مکتب تجربه: علاقه مندسازی به یادگیری زبان وحی
حوزه های تخصصی:
تفسیر قرآن کریم (2) سورة بقره، آیات 8 ـ 12(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این مقاله دربردارندة تفسیر آیات هشتم تا دوازدهم از سورة بقره است که پاره ای از حالات و کارهای منافقان را در برابر هدایت گری قرآن کریم بیان میکند. آیة هشتم: ریشة نفاق ضعف نفس و درمان آن، تقویت ایمان است. تعبیر «من الناس» نیز برای تحقیر گروه منافقان میباشد. آیة نهم: «خداع» اخفاء به قصد فریفتن دیگران و «یخادعون» به معنای درصدد خداع برآمدن و «شعور» به معنای ریزبینی است. سرّ تغییر سیاق از «یخادعون» به «یخدعون» این است که منافقان درصدد نیرنگ برآمدند، ولی خود فریب خوردند. علت خدعه با خدا، رسوخ هواهای نفسانی در دل منافقان و محروم بودن آنان از دقت و ریزبینی است. آیة دهم: منظور از «قلب» در قرآن قلب مادی نیست، بلکه روح یا مرحله ای از روح است که منشأ صفات انسانی است. افزایش بیماری قلبی منافقان مطابق نظام الهی است؛ زیرا هر کس راهی را با اختیار دنبال کند، در آن به تکامل میرسد. آیات یازدهم و دوازدهم: فساد از دست دادن منافع مورد نظر از شیء است و افساد منافقان کفر باطنی یا دورویی یا تضعیف جامعة اسلامی به سبب جاسوسی آنهاست و خودْمصلح پنداری آنان نیز ناشی از نبودن تشخیص افساد و اصلاح از یکدیگر میباشد.
قرآن نویسی در قرن های هفتم و هشتم هجری قمری
حوزه های تخصصی:
نقد و بررسی قاعده «بلا کیف» اشاعره در آیات تشبیهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفسیر آیه 250-252
روش صحیح حفظ قرآن
منبع:
بشارت ۱۳۸۷ شماره ۶۴
حوزه های تخصصی:
ماهیت وحی و مساله تساوی ادیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه تکثرگرایی دینی که مدعی تساوی ادیان و مذاهب در حقانیت و تساوی دینداران در امکان نجات و رستگاری است، دارای رویکردها و تقریرهای متفاوتی می باشد. مهم ترین رویکرد، دیدگاهی است که سعی دارد این تئوری را از نگرشی خاص به وحی استخراج نماید. این نگرش، همان تجربی انگاری یا تجربه دینی تلقی کردن وحی است. مقاله حاضر ضمن بیان تئوری های بدیل نظریه تجربه دینی در خصوص ماهیت وحی و نشان دادن برآیند آنها در نظریه تکثرگرایی دینی، به بررسی امکان یا عدم امکان انتاج این نظریه از آنها می پردازد. این مقاله درصدد اثبات این فرض است که نظریه تکثرگرایی دینی نه تنها ازطریق رویکرد تجربی نسبت به وحی، بلکه به کمک هیچ تلقی دیگری درباره وحی نیز قابل توجیه نیست.