نظریه تکثرگرایی دینی که مدعی تساوی ادیان و مذاهب در حقانیت و تساوی دینداران در امکان نجات و رستگاری است، دارای رویکردها و تقریرهای متفاوتی می باشد. مهم ترین رویکرد، دیدگاهی است که سعی دارد این تئوری را از نگرشی خاص به وحی استخراج نماید. این نگرش، همان تجربی انگاری یا تجربه دینی تلقی کردن وحی است. مقاله حاضر ضمن بیان تئوری های بدیل نظریه تجربه دینی در خصوص ماهیت وحی و نشان دادن برآیند آنها در نظریه تکثرگرایی دینی، به بررسی امکان یا عدم امکان انتاج این نظریه از آنها می پردازد. این مقاله درصدد اثبات این فرض است که نظریه تکثرگرایی دینی نه تنها ازطریق رویکرد تجربی نسبت به وحی، بلکه به کمک هیچ تلقی دیگری درباره وحی نیز قابل توجیه نیست.