روش صحیح حفظ قرآن
آرشیو
چکیده
متن
در ادامه مقالات چاپ شده در شمارههای قبل،در این مرحله،از ایه 21 سوره ابراهیم تا پایان سوره و نیز سوره حجر و 105 ایه از سوره نحل در نظر گرفته شده است؛
هفته اول:از ایه 21 سوره ابراهیم تا آخر سوره (ایه 52)،هر روز، 5 ایه.
هفته دوم:از اول سوره حجر تا ایه 50،هر روز،دو واحد 5 ایهای.توضیح اینکه ایات این سوره کوتاه و حفظ آن آسانتر است.بنابراین،برای 5 روز اول هفته،هر روز دو واحد حفظ؛یعنی دو تا 5 ایه در نظر گرفته شده و در دو روز آخر هفته،وقت مورد نظر،به تلاوتها و فراگیری تفسیر ایات اختصاص داده شده است.
هفته سوم:از ایه 51 تا 99 (آخر سوره) طبق همان توضیحات داده شده در مورد هفته دوم.
هفته چهارم:از اول سوره نحل تا ایه 30،هر روز 5 ایه.
هفته پنجم:از ایه 31 تا 60
هفته ششم:از ایه 61 تا 85،برای 5 روز اول هفته،هر روز 5 ایه.
هفته هفتم:از ایه 86 تا ایه 105 سوره نحل.
برای هفته هفتم،فقط 20 ایه تعیین شده است،این کار دو علت دارد؛یک علت آن،طولانی بودن بعضی ایات در این قسمت و دلیل دوم آن تفاوت آمادگی روحی حفظ کنندگان در بخشهای پایانی یک سوره طولانی،نسبت به روزهای اول شروع آن میباشد.به طور طبیعی،در مدت زمانی که برنامه حفظ ادامه داشته،این تجربه به دست آمده است که در روزهای آغازین حفظ یک سوره، آمادگی ذهن در مقایسه با روزهای پایانی بیشتر است،بنابراین،لازم به یادآوری است،زمانی که مقداری از توانایی ذهن برای حفظ سورههای طولانی کاسته شد،میتوان تنوعی در کار ایجاد کرد و بین قسمتهایی از یک سوره طولانی فاصلهای به وجود آورد و به حفظ یک سوره کوچکتر پرداخت. همچنان که در گذشته این تذکر داده شده و با عمل به آن،برنامه حفظ به آسانی و با جذابیت انجام شده است،باید این نکته در تلاوت و تکرار نیز،رعایت گردد و بین قسمتهای معینی از سورههای طولانی یک یا چند سوره کوچکتر در برنامه تلاوت و تکرار قرار داده شود.
تلاوت سورههای حفظ شده
تلاوت و تکرار میزان تعیین شده،با توجه به نکتههای یادآوری شده در مقالات گذشته،به ویژه مقاله چاپ شده در شماره 63 ادامه یابد و در سورههای طولانی؛یعنی از سوره بقره تا آخر سوره توبه،موضوع تقسیم ایات سورههای یاد شده،به قسمتهای50 ایهای و تلاوت هر یک از این قسمتها در یک روز یا در صورت امکان،دو قسمت در یک روز،با ایجاد فاصلهای بین آنها مورد توجه بیشتر قرار بگیرد.به عبارت دیگر،هر روز،بهتر است یک یا دو قسمت 50 ایهای از سورههای طولانی و نیز تعدادی از ایات سورههای دیگر(مطابق حدود تقریبی تعیین شده در شمارههای گذشته) تلاوت شود.
توجهی به روابط ایات
در شماره پیشین،به طور خلاصه،نکاتی در مورد داستانهای قرآن و روشهای به کار رفته در بیان آنها و استخدام روش داستان گفتن در آموزش انسانها مطرح شد.
بررسی داستانهای قرآن،روش طرح و موارد بیان متفاوت داستانها در سورههای مختلف، مطالب علمی فراوانی را در مورد روشهای آموزشی برای انسانها به دست میدهد.در این سلسله مقالات،به بیان و تحلیل فشردهای از این داستانها خواهیم پرداخت.به عنوان نمونه،ابتدا به تحلیل داستان حضرت نوح(ع) که در شماره قبلی به آن اشاره شد،میپردازیم:
از نحوه طرح داستان و از توجه به موضوعات این سوره (سوره نوح) میتوان به مباحث مهم توحیدی،روشهای مبارزه با بت پرستی و آثار آن و حکمت عذابهای خداوند که با قالب داستان در این سوره مطرح شده است،پی برد.
اینک،برای تحلیل موضوع چند ایه اول سوره را مورد توجه قرار میدهیم:
بسم الله الرحمن الرحیم.إنا ارسلنا نوحاً الی قومه ان انذر قومک من قبل ان یأتیهم عذاب الیم. قال یا قوم انی لکم نذیر مبین.ان اعبدوا الله و اتقوه و اطیعون.یغفرلکم من ذنوبکم و یؤخّرکم الی اجل مسمّی ان اجل الله اذا جاء لایؤخّر لو کنتم تعلمون.قال ربّ انی دعوت قومی لیلاً و نهار
نکات مهم این قسمت از سوره را با توجه به ارتباط ایات در سورههای دیگر بررسی میکنیم:
1.در ایه اول موضوع انذار قوم نوح از عذابی دردناک یادآوری شده و بر خلاف روش عمومی قرآن مجید در زمینه «تبشیر» و «انذار»،بیشتر به انذار توجه گردیده است،حال آن که اگر چه در روش آموزشی قرآن مجید،هم موضوع بشارت و هم انذار مورد توجه قرار گرفته و از هر دو موضوع در ایجاد تأثیرات مورد نظر استفاده شده،اما معمولاً موضوع بشارت بیشتر از انذار مورد توجه و بهرهبرداری قرار گرفته است،به عنوان نمونه:
الف) در ایات متعددی از قرآن موضوع بشارت مقدم بر انذار ذکر شده است:
مثل:
و ما ارسلناک الا مبشراً و نذیر .(سوره اسراء، ایه 105)
یا ایها النبی انا ارسلناک شاهداً و مبشراً و نذیر .(سوره احزاب،ایه 45)
انا ارسلناک بالحق بشیراً و نذیر .(سوره بقره،ایه 119)
و ما نرسل المرسلین الا مبشرین و منذرین .(سوره کهف،ایه 56)
ب)در مجموع قرآن،موضوع بهشت بیشتر از موضوع جهنم ذکر شده است.کلمه «جنت»؛به معنای بهشت64 مرتبه و به صورت جمع «جنات» 57 مرتبه (در مجموع 121مرتبه) به کار رفته است،در حالی که حکم «جهنم» 77 مرتبه و «جحیم» به معنای جهنم 25 مرتبه،(در مجموع 102 مرتبه)در قرآن یاد شده است.
ج) ایاتی که در قرآن،بهشت و نعمتهای بهشتی را توصیف کرده،خیلی بیشتر از ایاتی است که در وصف جهنم و عذاب آن میباشد،به عنوان نمونه:
در سوره واقعه 27 ایه در وصف بهشت و 12 ایه در وصف جهنم،در سوره الرحمن 15 ایه در مورد بهشت و 2 ایه در مورد جهنم،در سوره دهر 14 ایه مربوط به بهشت و 1 ایه مربوط به جهنم،در سوره طور10 ایه درباره بهشت و 4 ایه درباره جهنم و در سوره یس 4 ایه در مورد بهشت و 2 ایه در مورد جهنم میباشد.
اگر در سورههای دیگر نیز داستان حضرت نوح(ع) را بررسی کنیم؛این ویژگی؛یعنی توجه بیشتر به موضوع انذار به چشم می خورد،مثل:
لقد ارسلنا نوحاً الی قومه فقال یا قوم اعبدوا اللّه ما لکم من اله غیره انی اخاف علیکم عذاب یوم عظیم .(سوره اعراف، ایه 59)
همین سوره،در مورد حضرت هود(ع) میفرماید:
و الی عاد اخاهم هوداً قال یا قوم اعبدوا اللّه ما لکم من اله غیره أفلا تتّقون .(سوره اعراف،ایه 65)
و در ایه دیگری از ماجرای حضرت صالح(ع) این گونه یاد میکند:
و الی ثمود اخاهم صالحاً قال یا قوم اعبدوا اللّه ما لکم من اله غیره قد جاءتکم بینة من ربکم… .(سوره اعراف،ایه 73)
و در مورد حضرت شعیب نیز میفرماید:
و الی مدین اخاهم شعیباً قال یا قوم اعبدوا اللّه ما لکم من اله غیره قد جاءتکم بینة من ربّکم… . (سوره اعراف،ایه 85)
ملاحظه میشود که در چهار ایه یاد شده،عبادت و یکتایی خدا موضوع مشترک میان آنها میباشد، اما در مورد حضرت نوح(ع)،بعد از موضوع توحید و عبادت الله، بیدرنگ،از عذاب یاد شده است، حال آنکه در سه ایه دیگر،روش بیان مطالب با ایه اول متفاوت میباشد.
بنابراین،موضوع عذاب و انذار و تهدید،در روش حضرت نوح(ع) جایگاه ویژهای دارد و بر آن تکیه بیشتری شده است،اما در مورد سایر پیامبران روش کار متفاوت است.
2.در دو ایه اول سوره،3 مرتبه کلمه «قوم» به کار رفته است:«قومه»،«قومک» و(«قوم»؛به جای قومی).از نحوه قرار گرفتن کلمه قوم در این دو ایه چنین برمیاید که روش دعوت حضرت نوح(ع) مثل همه پیامبران دیگر،با ملاطفت و مهربانی خاصی همراه بوده و او،در دعوت خود،کلمه «قوم من» را به کار میبرده؛زیرا این روش ملاطفت آمیز،موضعگیری خصمانه و حالت مقابله آنها را از بین میبرده و یا ضعیف میکرده است،همچنین این گونه سخن گفتن تأثیر بیشتری نسبت به روش«استدلالی صرف» دارد.
3.در ایه 4،نتیجه عبادت خدا و تقوای او واطاعت رسول را ـ که در ایه 3 مطرح شده بود ـ آمرزش گناهان و به تأخیر انداختن آنها تا زمان تعیین شده اعلام کرده است و این،در اصل،استفاده از روحیه نفع طلبی انسانها در امر آموزش میباشد؛یعنی انسانها دائماً در فکر جلب منافع و دفع ضررها هستند و همین حالت روحی است که آنها را به سوی منافع خود سوق میدهد و میتوان از آن،در جهات مختلف آموزشی بهره برد.
4.در ایه 5،حضرت نوح(ع) خطاب به خداوند میفرماید:پروردگارا،من قوم خود را،شب و روز، دعوت کردم.به طور طبیعی،مراد از دعوت در شب و روز این نیست که آنها را یک بار،در شب و یک بار،در روز دعوت کرده است،بلکه مراد از آن استمرار در دعوت است؛یعنی آن حضرت قوم خود را، به طور پیوسته و در هر فرصتی که پیش میآمد،دعوت میکرد.
آنچه از این مطلب برمیاید،آن است که آموزش انسانها با یک بار گفتن انجام نمیشود و لازمه تأثیرات مطلوب و مورد انتظار در انسانها،تداوم در آموزش و یادآوری پی در پی موضوعات مورد آموزش میباشد؛و علت اینکه در قرآن کریم بعضی از موضوعات ـ اعم از اصل موضوعات مورد آموزش و یا جهت و بیان خاصی از آنها ـ به طور مکرر ذکر شده است،همین میباشد.
به خواست خداوند،این بحث در شماره بعدی ادامه خواهد داشت.
هفته اول:از ایه 21 سوره ابراهیم تا آخر سوره (ایه 52)،هر روز، 5 ایه.
هفته دوم:از اول سوره حجر تا ایه 50،هر روز،دو واحد 5 ایهای.توضیح اینکه ایات این سوره کوتاه و حفظ آن آسانتر است.بنابراین،برای 5 روز اول هفته،هر روز دو واحد حفظ؛یعنی دو تا 5 ایه در نظر گرفته شده و در دو روز آخر هفته،وقت مورد نظر،به تلاوتها و فراگیری تفسیر ایات اختصاص داده شده است.
هفته سوم:از ایه 51 تا 99 (آخر سوره) طبق همان توضیحات داده شده در مورد هفته دوم.
هفته چهارم:از اول سوره نحل تا ایه 30،هر روز 5 ایه.
هفته پنجم:از ایه 31 تا 60
هفته ششم:از ایه 61 تا 85،برای 5 روز اول هفته،هر روز 5 ایه.
هفته هفتم:از ایه 86 تا ایه 105 سوره نحل.
برای هفته هفتم،فقط 20 ایه تعیین شده است،این کار دو علت دارد؛یک علت آن،طولانی بودن بعضی ایات در این قسمت و دلیل دوم آن تفاوت آمادگی روحی حفظ کنندگان در بخشهای پایانی یک سوره طولانی،نسبت به روزهای اول شروع آن میباشد.به طور طبیعی،در مدت زمانی که برنامه حفظ ادامه داشته،این تجربه به دست آمده است که در روزهای آغازین حفظ یک سوره، آمادگی ذهن در مقایسه با روزهای پایانی بیشتر است،بنابراین،لازم به یادآوری است،زمانی که مقداری از توانایی ذهن برای حفظ سورههای طولانی کاسته شد،میتوان تنوعی در کار ایجاد کرد و بین قسمتهایی از یک سوره طولانی فاصلهای به وجود آورد و به حفظ یک سوره کوچکتر پرداخت. همچنان که در گذشته این تذکر داده شده و با عمل به آن،برنامه حفظ به آسانی و با جذابیت انجام شده است،باید این نکته در تلاوت و تکرار نیز،رعایت گردد و بین قسمتهای معینی از سورههای طولانی یک یا چند سوره کوچکتر در برنامه تلاوت و تکرار قرار داده شود.
تلاوت سورههای حفظ شده
تلاوت و تکرار میزان تعیین شده،با توجه به نکتههای یادآوری شده در مقالات گذشته،به ویژه مقاله چاپ شده در شماره 63 ادامه یابد و در سورههای طولانی؛یعنی از سوره بقره تا آخر سوره توبه،موضوع تقسیم ایات سورههای یاد شده،به قسمتهای50 ایهای و تلاوت هر یک از این قسمتها در یک روز یا در صورت امکان،دو قسمت در یک روز،با ایجاد فاصلهای بین آنها مورد توجه بیشتر قرار بگیرد.به عبارت دیگر،هر روز،بهتر است یک یا دو قسمت 50 ایهای از سورههای طولانی و نیز تعدادی از ایات سورههای دیگر(مطابق حدود تقریبی تعیین شده در شمارههای گذشته) تلاوت شود.
توجهی به روابط ایات
در شماره پیشین،به طور خلاصه،نکاتی در مورد داستانهای قرآن و روشهای به کار رفته در بیان آنها و استخدام روش داستان گفتن در آموزش انسانها مطرح شد.
بررسی داستانهای قرآن،روش طرح و موارد بیان متفاوت داستانها در سورههای مختلف، مطالب علمی فراوانی را در مورد روشهای آموزشی برای انسانها به دست میدهد.در این سلسله مقالات،به بیان و تحلیل فشردهای از این داستانها خواهیم پرداخت.به عنوان نمونه،ابتدا به تحلیل داستان حضرت نوح(ع) که در شماره قبلی به آن اشاره شد،میپردازیم:
از نحوه طرح داستان و از توجه به موضوعات این سوره (سوره نوح) میتوان به مباحث مهم توحیدی،روشهای مبارزه با بت پرستی و آثار آن و حکمت عذابهای خداوند که با قالب داستان در این سوره مطرح شده است،پی برد.
اینک،برای تحلیل موضوع چند ایه اول سوره را مورد توجه قرار میدهیم:
بسم الله الرحمن الرحیم.إنا ارسلنا نوحاً الی قومه ان انذر قومک من قبل ان یأتیهم عذاب الیم. قال یا قوم انی لکم نذیر مبین.ان اعبدوا الله و اتقوه و اطیعون.یغفرلکم من ذنوبکم و یؤخّرکم الی اجل مسمّی ان اجل الله اذا جاء لایؤخّر لو کنتم تعلمون.قال ربّ انی دعوت قومی لیلاً و نهار
نکات مهم این قسمت از سوره را با توجه به ارتباط ایات در سورههای دیگر بررسی میکنیم:
1.در ایه اول موضوع انذار قوم نوح از عذابی دردناک یادآوری شده و بر خلاف روش عمومی قرآن مجید در زمینه «تبشیر» و «انذار»،بیشتر به انذار توجه گردیده است،حال آن که اگر چه در روش آموزشی قرآن مجید،هم موضوع بشارت و هم انذار مورد توجه قرار گرفته و از هر دو موضوع در ایجاد تأثیرات مورد نظر استفاده شده،اما معمولاً موضوع بشارت بیشتر از انذار مورد توجه و بهرهبرداری قرار گرفته است،به عنوان نمونه:
الف) در ایات متعددی از قرآن موضوع بشارت مقدم بر انذار ذکر شده است:
مثل:
و ما ارسلناک الا مبشراً و نذیر .(سوره اسراء، ایه 105)
یا ایها النبی انا ارسلناک شاهداً و مبشراً و نذیر .(سوره احزاب،ایه 45)
انا ارسلناک بالحق بشیراً و نذیر .(سوره بقره،ایه 119)
و ما نرسل المرسلین الا مبشرین و منذرین .(سوره کهف،ایه 56)
ب)در مجموع قرآن،موضوع بهشت بیشتر از موضوع جهنم ذکر شده است.کلمه «جنت»؛به معنای بهشت64 مرتبه و به صورت جمع «جنات» 57 مرتبه (در مجموع 121مرتبه) به کار رفته است،در حالی که حکم «جهنم» 77 مرتبه و «جحیم» به معنای جهنم 25 مرتبه،(در مجموع 102 مرتبه)در قرآن یاد شده است.
ج) ایاتی که در قرآن،بهشت و نعمتهای بهشتی را توصیف کرده،خیلی بیشتر از ایاتی است که در وصف جهنم و عذاب آن میباشد،به عنوان نمونه:
در سوره واقعه 27 ایه در وصف بهشت و 12 ایه در وصف جهنم،در سوره الرحمن 15 ایه در مورد بهشت و 2 ایه در مورد جهنم،در سوره دهر 14 ایه مربوط به بهشت و 1 ایه مربوط به جهنم،در سوره طور10 ایه درباره بهشت و 4 ایه درباره جهنم و در سوره یس 4 ایه در مورد بهشت و 2 ایه در مورد جهنم میباشد.
اگر در سورههای دیگر نیز داستان حضرت نوح(ع) را بررسی کنیم؛این ویژگی؛یعنی توجه بیشتر به موضوع انذار به چشم می خورد،مثل:
لقد ارسلنا نوحاً الی قومه فقال یا قوم اعبدوا اللّه ما لکم من اله غیره انی اخاف علیکم عذاب یوم عظیم .(سوره اعراف، ایه 59)
همین سوره،در مورد حضرت هود(ع) میفرماید:
و الی عاد اخاهم هوداً قال یا قوم اعبدوا اللّه ما لکم من اله غیره أفلا تتّقون .(سوره اعراف،ایه 65)
و در ایه دیگری از ماجرای حضرت صالح(ع) این گونه یاد میکند:
و الی ثمود اخاهم صالحاً قال یا قوم اعبدوا اللّه ما لکم من اله غیره قد جاءتکم بینة من ربکم… .(سوره اعراف،ایه 73)
و در مورد حضرت شعیب نیز میفرماید:
و الی مدین اخاهم شعیباً قال یا قوم اعبدوا اللّه ما لکم من اله غیره قد جاءتکم بینة من ربّکم… . (سوره اعراف،ایه 85)
ملاحظه میشود که در چهار ایه یاد شده،عبادت و یکتایی خدا موضوع مشترک میان آنها میباشد، اما در مورد حضرت نوح(ع)،بعد از موضوع توحید و عبادت الله، بیدرنگ،از عذاب یاد شده است، حال آنکه در سه ایه دیگر،روش بیان مطالب با ایه اول متفاوت میباشد.
بنابراین،موضوع عذاب و انذار و تهدید،در روش حضرت نوح(ع) جایگاه ویژهای دارد و بر آن تکیه بیشتری شده است،اما در مورد سایر پیامبران روش کار متفاوت است.
2.در دو ایه اول سوره،3 مرتبه کلمه «قوم» به کار رفته است:«قومه»،«قومک» و(«قوم»؛به جای قومی).از نحوه قرار گرفتن کلمه قوم در این دو ایه چنین برمیاید که روش دعوت حضرت نوح(ع) مثل همه پیامبران دیگر،با ملاطفت و مهربانی خاصی همراه بوده و او،در دعوت خود،کلمه «قوم من» را به کار میبرده؛زیرا این روش ملاطفت آمیز،موضعگیری خصمانه و حالت مقابله آنها را از بین میبرده و یا ضعیف میکرده است،همچنین این گونه سخن گفتن تأثیر بیشتری نسبت به روش«استدلالی صرف» دارد.
3.در ایه 4،نتیجه عبادت خدا و تقوای او واطاعت رسول را ـ که در ایه 3 مطرح شده بود ـ آمرزش گناهان و به تأخیر انداختن آنها تا زمان تعیین شده اعلام کرده است و این،در اصل،استفاده از روحیه نفع طلبی انسانها در امر آموزش میباشد؛یعنی انسانها دائماً در فکر جلب منافع و دفع ضررها هستند و همین حالت روحی است که آنها را به سوی منافع خود سوق میدهد و میتوان از آن،در جهات مختلف آموزشی بهره برد.
4.در ایه 5،حضرت نوح(ع) خطاب به خداوند میفرماید:پروردگارا،من قوم خود را،شب و روز، دعوت کردم.به طور طبیعی،مراد از دعوت در شب و روز این نیست که آنها را یک بار،در شب و یک بار،در روز دعوت کرده است،بلکه مراد از آن استمرار در دعوت است؛یعنی آن حضرت قوم خود را، به طور پیوسته و در هر فرصتی که پیش میآمد،دعوت میکرد.
آنچه از این مطلب برمیاید،آن است که آموزش انسانها با یک بار گفتن انجام نمیشود و لازمه تأثیرات مطلوب و مورد انتظار در انسانها،تداوم در آموزش و یادآوری پی در پی موضوعات مورد آموزش میباشد؛و علت اینکه در قرآن کریم بعضی از موضوعات ـ اعم از اصل موضوعات مورد آموزش و یا جهت و بیان خاصی از آنها ـ به طور مکرر ذکر شده است،همین میباشد.
به خواست خداوند،این بحث در شماره بعدی ادامه خواهد داشت.