فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۱۷۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
در مسائل پوشش تدریجی افزایش فاصله از تسهیل ارائه دهنده سرویس در ناحیه پوشش، موجب کم شدن سطح پوشش دهی می گردد و اغلب محققین در مسایل مکان یابی تنها به عامل فاصله توجه می کنند، حال آنکه در دنیای واقعی معیارهای زیادی مثل جمعیت، دسترسی سریع و... وجود دارند که باید علاوه بر عامل فاصله در ارزیابی مکان یابی و تخصیص مورد توجه قرار گیرند، به عنوان مثال در مکان یابی تسهیلات اورژانسی نباید تنها به عامل فاصله توجه کرد. از طرفی با ازدیاد نقاط تقاضا و معیارها، ضمن افزایش زمان محاسبات، نرخ ناسازگاری در ارزیابی و امتیازدهی بین نقاط نیز افزایش می یابد. در این مقاله رویکرد ترکیبی شبکه عصبی و شبیه سازی تبرید برای حل مسئله پوشش تدریجی چند معیاره پیشنهاد شده است. زمانیکه تعداد نقاط کم هستند، امتیاز نقاط (اهمیت نقاط در اولویت تخصیص) در مسئله با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی و با افزایش تعداد نقاط، پس از یافتن الگوی ذهنی تصمیم گیرندگان این امتیازها با روش شبکه عصبی محاسبه می-شود، البته کارایی الگوریتم شبکه عصبی در یافتن الگوی ذهنی با استفاده از آزمون رتبه علامت دار در این مقاله تایید شده است. در ادامه مسئله با استفاده از الگوریتم شبیه سازی تبرید حل می گردد که نتایج بررسی، حاکی از کارایی بالای الگوریتم پیشنهادی (کیفیت جواب وزمان حل) در مقایسه با روش دقیق است.
مکان یابی چند معیاره پیوسته با استفاده از IV-PROMETHEE و LINMAP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تکنیکهای تصمیم گیری معمولا برای انتخاب بهترین راه حل استفاده می شوند. به منظور ساده سازی فرآیند تصمیم گیری، روشهای ریاضی بسیاری پیشنهاد شده اند که روش های رتبه بندی ترجیحی برای غنی سازی ارزیابی ها (PROMETHEE) و تکنیک برنامه ریزی خطی برای تحلیل چند بعدی ترجیحات (LINMAP) از پرکاربردترین روشهای تصمیم گیری چندمعیاره می باشند. در تکنیکهای تصمیم گیری چند معیاره، همچون مطالعات مکان یابی گزینه های تصمیم گیری گسسته بوده و هدف انتخاب و یا رتبه بندی گزینه ها با توجه به معیارهای چند گانه است. اما در برخی از مسائل مکان یابی مانند، احداث جایگاه سوخت در طول یک جاده، لازم است، با در نظر گرفتن معیارهای چندگانه و متضاد، مکان بهینه در طول یک پاره خط از اعداد حقیقی تعیین گردد. در پژوهش حاضر به بررسی مسائل تصمیم گیری چند معیاره در حالت گزینه پیوسته(گزینه های تصمیم در طول یک پاره خط) پرداخته شده و علاوه بر استفاده از تکنیک PROMETHEE-IV ، تکنیک LINMAP نیز برای مسائل پیوسته توسعه داده شده و نتایج حاصل از دو تکنیک مقایسه گردیده است. نتایج تجزیه و تحلیل داده های مربوط به یک مثال عددی با استفاده از تکنیک IV-PROMETHEE و LINMAP، به کمک نرم افزارهای اکسل و لینگو نشان دهنده کارایی این دو تکنیک در حل مسائل تصمیم گیری چند معیاره با گزینه های پیوسته است.
بررسی رویکردهای مدیریتی بهره برداری منابع آب منطقه سیستان با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طبیعت پیچیده مسائل منابع آب، نیازمند روش هایی است که رویکردهای مختلف مدیریتی را در یک قالب بهم پیوسته گردآوری نماید. در این میان برای مدیریت همه جانبه در چنین مسائلی، روش های تصمیم گیری چند شاخصه، جایگاه ویژه ایی پیدا کرده است. منطقه سیستان به دلیل نیازهای روز افزون آب در بخش های مختلف، خشکسالی های پی در پی و ورشکستگی آبی، در وضعیت بحرانی قرار گرفته است که مدیریتی یکپارچه را در این باره می طلبد. لذا در مطالعه حاضر از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی فازی جهت تعیین اولویت منابع آب منطقه سیستان با رویکردهای مدیریتیِ اقتصادی، اجتماعی، فنی و زیست محیطی در سال آبی 94-1393 استفاده گردیده است. طبق نتایج بر اساس سه رویکرد اقتصادی، اجتماعی و فنی، بخش کشاورزی با بیشترین وزن، در اولویت اول قرار گرفت. وزن بخش کشاورزی در رویکردهای مذکور به ترتیب 851/0، 710/0 و 789/0 بدست آمد. در رویکرد زیست محیطی، بخش محیط زیست (تالاب هامون) به عنوان گزینه برتر با وزن 603/0 و بخش کشاورزی و شرب به ترتیب با وزن 364/0 و 033/0 در اولویت دوم و سوم قرار گرفتند. از اینرو پیشنهاد می گردد، با توجه به وضعیت معیشتی مردم سیستان و در اولویت قرار گرفتن بخش کشاورزی در 3 رویکرد مدیریتی (خصوصاً اقتصادی) مسئولان و دولتمردان بخش آب توجه ویژه ای به این بخش داشته باشند.
بکارگیری روش ترکیبی تحلیل سلسله مراتبی، شبیه سازی مونت کارلو و پرامتی به منظور اولویت بندی و انتخاب بازار مناسب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصمیم گیری در مورد انتخاب بازار مناسب یکی از تصمیمهای کلیدی در موفقیت شرکتهاست که تاثیر مستقیمی بر میزان سوددهی آنها دارد. هدف تحقیق حاضر معرفی و استفاده از روش جدید ترکیبی تحلیل سلسله مراتبی(AHP) ، شبیه سازی مونت کارلو و پرامتی در جهت اولویت بندی شهر ها برای ایجاد نمایندگی با توجه به معیار های متفاوت میباشد. مساله مورد بررسی در این مطالعه به یک کارخانه تولید کننده قطعات پیش ساخته ساختمان مربوط میشود که برای معرفی و توزیع محصولات جدید خود به دنبال ایجاد نمایندگی در شهر های مناسب می باشد. جهت اولویت بندی شهرها ،معیار های مورد توجه از طریق مصاحبه با کارشناسان و مطالعه تحقیقات پیشین در این زمینه، مشخص گردید و الگوی سلسله مراتبی آن تشکیل شد. سپس با استفاده از روش ترکیبی تحلیل سلسله مراتبی و شبیه سازی مونت کارلو ، اوزان معیار ها مشخص گردید و سپس بهترین شهر برای ایجاد نمایندگی با استفاده از روش پرامتی انتخاب و بقیه شهر ها به ترتیب اولویت بندی شدند. از جمله مزیت های روش ترکیبی جدید معرفی شده در این تحقیق نسبت به سایر روشهای انتخاب بازار،کاهش ریسک و افزایش قدرت تصمیم گیری است.
طراحی مدلی پویا برای انتخاب سناریوی مناسب سطح ذخیره احتیاطی در سیستم MRP: شرکت تولیدی مشهد پانل بارثاوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیستم های تولیدی با نظام های کنترلی فشاری در تولید از برنامه ریزی احتیاجات مواد برای برنامه ریزی خرید و ساخت منابع فیزیکی خود استفاده می کنند. بنابراین یک سیستم برنامه ریزی مواد، پایه ای برای زمان بندی تولید و خرید مواد ایجاد می کند. با توجه به اینکه عدم اطمینان های محیطی از قبیل نوسانات در تقاضا و تأمین مواد اولیه اجتناب ناپذیر است،واحدهای تولیدی به دنبال راهی برای مواجهه با این نوسان ها و عدم اطمینان ها هستند.یکی از راهکارهای پیش رو استفاده از ذخیره احتیاطی است که مقدار مشخصی از اقلام است که به صورت موجودی برای مقابله با عدم اطمینان هانگه داشته می شود. با وجود اهمیت ذخیره احتیاطی چارچوبی جامع برای تصمیم گیری در خصوص آن وجود ندارد.
هدف این مقاله ارائه مدلی داینامیک برای سیستم MRP است که با استفاده ازاین مدل بتوان به سیاست مناسب ذخیره احتیاطی و در نتیجه مقدار مناسب آن در راستای کاهش هزینه های کل موجودی دست پیدا کرد. برای شبیه سازی سیستم از رویکرد پویای شناسی سیستم استفاده شده است و برای نزدیک شدن به شرایط واقعی، تقاضا و زمان پیشبرد احتمالی در نظر گرفته شده است. پس از طراحی مدل، سناریوهای مختلفی برای ذخیره احتیاطی پیشنهاد شده است. معیار انتخاب سناریوی مناسب، هزینه های کل موجودی می باشد و در نهایت سناریو با کمترین مقدار هزینه کل موجودی به عنوان سناریوی برتر انتخاب می شود.
مقایسه مدل تحلیل تمایزی چندگانه با مدل شبکه های عصبی در پیش بینی ورشکستگی شرکت های پذیرفته شده در بازار بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به مطالعه ی پیش بینی ورشکستگی مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به وسیله ی شبکه های عصبی مصنوعی می پردازد. بهترین نسبت های مالی پیش بین در پژوهش های صورت گرفته در پیشینه موضوع به عنوان ورودی شبکه های عصبی انتخاب شده اند. شبکه ی عصبی به کار گرفته شده در این پژوهش از نوع پرسپترون چند لایه می باشد که به روش الگوریتم پس انتشار خطا آموزش دیده اند، و شامل شبکه عصبی پیشخور سه لایه با ترکیب (5:18:2) در آرایش نرون هاست. نمونه های انتخاب شده در برازش الگو شامل یک گروه 54 عضوی از شرکت های ورشکسته ویک گروه 64 عضوی از شرکت های غیرورشکسته بورس اوراق بهادار تهران است که گروه ورشکسته بر مبنای مشمولیت ماده 141 قانون تجارت طی سال های 1381 تا 1389و گروه غیرورشکسته وبراساس روش نمونه گیری تصادفی از شرکت های تولیدی پدیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی تحقیق انتخاب شده اند. از مدل تحلیل تمایزی چندگانه به منظور مقایسه ی دقت پیش بینی مدل شبکه های عصبی استفاده شده است. ملاک صحت پیش بینی مدل ها سطح زیر منحنی ROC می باشد.
ارایه چارچوب مناسب برای شناسایی و معرفی شرکت های تعاونی برتر با استفاده از رویکرد ترکیبی کارت امتیازی متوازن و تحلیل پوششی داده ها در استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه نقش سازنده تعاونی ها در عرصه های اقتصادی- اجتماعی به خصوص در جوامعی که در این زمینه دارای تشکیلات منسجم تری هستند، کاملاً احساس می شود. از آنجایی که عملکرد اقتصادی تعاونی با میزان موفقیت و شکست شرکت های تعاونی رابطه مستقیم دارد، بنابراین وجود مدلی به منظور ارایه بازخورد در راستای بهبود عملکرد شرکت های تعاونی و دستیابی به ابزاری جهت برآوردن این نیاز، بسیار ضروری و منطقی به نظر می رسد. این پژوهش کارایی نسبی 26 شرکت تعاونی استان یزد را در طی سال 1389 با استفاده از مدل تلفیقی کارت امتیازی متوازن و تحلیل پوششی داده ها مورد ارزیابی قرار می دهد که از کارت امتیازی متوازن به عنوان ابزاری برای طراحی شاخص های ارزیابی عملکرد، از تحلیل پوششی داده ها به عنوان ابزاری برای ارزیابی عملکرد و رتبه بندی، و برای سنجش کارآیی این شرکت ها از نرم افزار DEA-Solver استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد از 26 شرکت تعاونی تحت بررسی در مدل CCR قطعی، تعداد 19 شرکت در مدل اول، 18 شرکت در مدل دوم و 9 شرکت در مدل سوم کارا بودند. شرکت تعاونی شماره 26 رتبه نخست را به خود اختصاص داده است، در حالی که شرکت تعاونی شماره 17 آخرین رتبه را از آن خود کرده است. در این مقاله با استفاده از ترکیب دو مدل ارزیابی عملکرد سعی شده است تا شاخص های ارزیابی عملکرد تعاونی ها شناسایی شده و با تلفیق این دو مدل، ضمن کاهش معایب دو مدل، محاسن آن دو تقویت، و مدلی جامع برای ارزیابی عملکرد این واحدها ارایه گردد.
ارایه مدلی ترکیبی برای تسطیح منابع چندگانه با استفاده از الگوریتم چند معیاره تکاملی تفاضلی در شرایط عدم قطعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حین اجرای پروژه ها، کاهش نوسان در الگوی استفاده از منابع، به ویژه در مواردی که حتی تغییرات بسیار کم در سطح استفاده از منبع می تواند منجر به بار مالی و یا ریسک های بالا گردد از اهمیت به سزایی برخوردار است. روش های سنتی تسطیح منابع، در حل مسایل چندهدفه مقید کارآیی چندانی ندارند. در این مقاله تلاش شده است تا با ارایه ی روشی برمبنای توسعه ای از الگوریتم تکاملی تفاضلی مبتنی بر فرایند الکتر، مشکلات روش های سنتی رفع شود. روش پیشنهادی علاوه بر رفع چالش های متداول ناشی از نرمال سازی و وزن دهی توابع هدف، با استفاده از شبه معیار به جای معیار امکان در نظرگرفتن ابهام و یا عدم قطعیت در مصرف منابع را فراهم می آورد. ساختار مدل پیشنهادی متناسب با شرایط واقعی پروژه ها طراحی شده است. نتایج حاصل از مثال عددی مبین عملکرد بهتر مدل پیشنهادی نسبت به روش های سنتی، در حل مسایل تسطیح تک هدفه و تسطیح چندهدفه است.
تحلیل مدیریت دارایی و بدهی با رویکرد تصمیم گیری گروهی چندهدفه فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت دارایی و بدهی، یکی از مهم ترین شاخصه های تحلیلی در فرایند برنامه ریزی استراتژیکی بلندمدت محسوب می شود که تحلیل آن براساس شرایط متلاطم در فضای عدم قطعیت صورت می گیرد. با استفاده از این ابزار، مدیران تلاش می کنند ارزش حقوق صاحبان سهم را به حداکثر برسانند. این پژوهش، مدیریت دارایی و بدهی را به صورت الگویی از برنامه ریزی آرمانی در فضای تصمیم گیری گروهی فازی تحت شرایط عدم اطمینان بررسی می کند. نتایج حاصل از تحلیل آن به صورت انحراف های کلامی- فازی نمایش داده شده است. الگوی پیشنهادی در قالب مطالعه موردی بر داده های جمع آوری شده طی سال های90، 91 و 92 از بانک آلفا پیاده سازی شده است. نتایج تحلیل نشان می دهد در سال های 90 و 91، بانک، انحراف های کمتری نسبت به آرمان های هدف گذاری شده در سال 92 داشته است.
مکان یابی نقاط بهینه برای اردوگاه های دانشگاه افسری امام علی(ع) با استفاده از روش تلفیقی GIS و مدل برنامه ریزی خطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکان یابی، فعالیتی است که در آن قابلیت ها و توانایی های منطقه ای خاص از نظر وجود زمینِ مناسب و کافی و مرتبط بودن آن با کاربری های دیگر شهری و روستایی برای انتخاب مکانی مناسب جهت کاربری مورد نظر تجزیه و تحلیل شود. انتخاب یک موقعیت مکانی از میان موقعیت های موجود، به شناخت و ارزیابی دقیق مناطق، با به کارگیری مدل ها و ابزارهای مناسب نیاز دارد. در پژوهش حاضر به مکان یابی نقاط بهینه برای اردوگاه های دانشجویان دانشگاه افسری امام علی(ع) با استفاده از روش تلفیقی GIS و مدل برنامه ریزی خطی پرداخته شده است. هدف از این پژوهش تولید نقشه ای است که با شناسایی و اولویت بندی مکان ها، مناطق بهینه را برای اردوگاه های دانشگاه مشخص کند. نخست با تنظیم پرسش نامه و مصاحبه با خبرگان نظامی، نظرات متخصصان نظامی و جغرافیا درباره عوامل مؤثر در مکان گزینی مراکز و اردوگاه های نظامی جمع آوری شد. سپس با برداشت نقاط زمینی و استفاده از نقشه های توپوگرافی و نیز رقومی کردن آنها، پایگاه داده در نرم افزار ArcGIS تهیه و همچنین وزن دهی داده ها با استفاده از مدل تصمیم گیری AHP انجام گرفت. در پایان با استفاده از روش AHP و پردازش داده های مکانی و غیرمکانی در محیط نرم افزار ArcGIS تعداد ده نقطه برای هر اردوگاه شناسایی شد. در ادامه ارزش های به دست آمده برای هر مکان، به منظور حداکثرسازی مجموع میزان ضریب امنیتی گزینه های انتخابی، وارد تابع هدف مدل برنامه ریزی صفر و یک شدند و عوامل دیگر که شامل محدودیت های مالی و سیاست های دانشگاه و تصمیم های فرماندهی هستند اعمال گردید. در نهایت از میان ده نقطه موجود برای هرکدام از اردوگاه های دانشگاه (کوهستان، کویر و جنگل) یک نقطه برای احداث و برپایی اردوگاه مشخص شد.
طراحی مدلی جهت پیش بینی رتبه اعتباری مشتریان بانکها با استفاده از الگوریتم فراابتکاری و هیبریدی چند معیاره شبکه عصبی فازی – کلونی مورچگان ( مطالعه موردی شعب پست بانک استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همواره موسسات مالی و اعتباری برای آنکه بتوانند حداکثر سود حاصل از سرمایه گذاری های خود را دریافت دارند، بدنبال پالایش، جذب و نگهداشت بهترین سرمایه گذاران، مشاوران، مشتریان و قرض-گیرندگان بوده اند. بااین وجود، علوم مختلف سعی نموده اندروشهای دقیقی برای تفکیک مشتریان ارایه نمایند. از همین رو علومی مانند روانشناسی تا علوم مدیریت، ریاضیات، مالی و ... درصدد تحقق این هدف برآمده اند. آنچه که دراین پژوهش بدان اشاره خواهد شد ضرورت استفاده از روشهای نوین داده-کاوی در ترکیب با روشهای هوش مصنوعی جهت فائق آمدن بر پیچیدیگی های مسئله است و پاسخ به این سوال که آیا روش ترکیبی استفاده شده به خوبی رتبه اعتباری مشتریان را پیش بینی می کند؛ این امر در حالی رخ می دهد که نباید بُعد دیگری از مسئله را که همانا انتخاب مهمترین عوامل سنجش (معیارها) هستند را فراموش نمود و در این راستا ازقضاوت خبرگان و تحلیل های ناپارامتری ( آزاد توزیع) به منظور رتبه بندی معیارها استفاده گردیده است که نهایت با انتخاب تعدادی از شاخصها به منظور پیاده سازی مدل ترکیبی به این سوال پاسخ داده خواهد شد که آیا نظر خبرگان در انتخاب معیارها منتج به پیش بینی مناسبی از وضعیت اعتباری مشتریان می گردد. سه شاخص "" سن"" ، "" سابقه ارتباط با بانک ( مدت حساب)"" و "" میزان اعتبار"" برای پیاده سازی مدل ترکبی عصبی فازیانتخاب گردید. و نتایج بیانگر آن می باشد که 89.67درصد از مواقع این سیستم می تواندتخمین درستی نسبت به رتبه اعتباری مشتریان ارائه دهد..
ارائه مدلی برای حل مسئله تخصیص افزونگی قابلیت اطمینان بوسیله یک الگوریتم رقابتی تلفیقی چندهدفه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تخصیص اجزاء مازاد شامل انتخاب اجزاء و سطوح افزونگی برای بیشینه نمودن قابلیت اطمینان تحت
محدودیتهای مختلف سیستم است. در اکثر طراحیها، به دلیل وجود توابع هدف چندگانه متضاد، محاسبه
قابلیت اطمینان دشوار میباشد. در مدل ارائه شده در این مقاله سه هدف شامل بیشینه سازی قابلیت
اطمینان،کمینهسازی حجم و کمینهسازی هزینه مد نظر قرار میگیرد که برای حل آن، یک الگوریتم تلفیقی
چندهدفه جدید بر پایه الگوریتمهای رقابتی و ژنتیک برای اولین بار در حل مسائل بهینه سازی قابلیت اطمینان
چند هدفه با استفاده از تخصیص عضو مازاد پیشنهاد میشود. علاوه بر این از روش رویه شناسی رویه سطح
1( برای تنظیم عملگرهای الگوریتم پیشنهادی استفاده میشود. الگوریتم پیشنهادی در مقایسه با RSM( پاسخ
3از کارایی بالاتری برخوردار است. PAES 2و NSGA-II دو الگوریتم
بالانس عمودی خطوط مونتاژ چندسویه با الگوریتم شبیه سازی تبرید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خط مونتاژ چندسویهیک خط تولید معمول در کارخانه هایی است که وظیفه ها به صورت موازی در چند سوی خط انجام می شوند. این نوع خط در تولید کالاهای بزرگ مانند خودرو به کار می رود. متوازن بودن خط، برای بهبود بهروه وری در خط مونتاژ دوسویه بسیار مهم است. این مقاله رویکردی نوین براساس الگوریتم شبیه سازی تبرید برای متوازن سازی خط مونتاژ چندسویه ارائه می دهد. محدودیت های ناحیه ای، زمان چرخه، زمان کاری و رابطه های پیش نیازی به عنوان محدودیت های سخت و محدودیت های وضعیتی به عنوان محدودیت نرم در نظر گرفته شده اند. برای نشان دادن توانایی کاربرد، رویکرد پیشنهادی بر یک خط مونتاژ واقعی نمونه به کار برده شده است. براییافتن مقدار مناسب پارامترهای الگوریتم، سناریوهای گوناگونی بر خط مونتاژ نمونه اجرا شد. یافته ها نشان می دهد که رویکرد پیشنهادی در دستیابی به هدف های از پیش تعیین شده مسئله بالانس خط، توانمند است.
اولویت بندی بازارهای هدف صادرات محصول پسته استان یزد با استفاده از مدل ترکیبی تحلیل سلسله مراتبی و تاپسیس در محیط فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه پاسخ متناسب با نیاز و ترجیحات مصرف کنندگان بازارهای خارجی، اساس رقابت در بازارهای بین المللی است. اهمیت کاهش وابستگی اقتصادی کشور به درآمدهای ارزی حاصل از صدور نفت و توجه ویژه به جایگاه صادرات کالاهای غیر نفتی کاملاً محسوس است. از این رو انتخاب صحیح بازار هدف به عنوان گام نخست شناخت خواسته ها و انتظارات مشتریان و در نتیجه لزوم شناسایی و اولویت-بندی بازارهای بالقوه صادرات به منظور توسعه صادرات کالاهای غیرنفتی بیش از پیش احساس می شود. محصولات کشاورزی نقش عمده ای در صادرات کالاهای غیرنفتی دارد و در بین آن ها پسته از اهمیت خاصی برخوردار است. متغیرهای اصلی تحقیق شامل تولید و تجارت پسته در جهان و ایران است که داده های آماری مربوطه از سازمان خواربار جهانی(FAO)، بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، وزارت جهاد کشاورزی و اداره کل گمرک استان یزد در فاصله زمانی 12 ساله (1393-1380) جمع آوری شده است. در این مقاله، پس از شناسایی بازارهای بالقوه محصول پسته و در نظرگرفتن معیارهای مناسب، بازارهای هدف با مدل تصمیم گیری چند معیاره مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفته است. وزن دهی به معیارها، از روش آنتروپی شانون و برای اولویت بندی بازارها از رویکرد TOPSIS فازی استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد کشورهای لوگزامبورگ، هنگ کنگ و روسیه به ترتیب در رتبه های اول تا سوم از بازارهای هدف محصول پسته استان یزد قرار دارند.
توسعه یک مدل تحلیل مسیر بر روی نقشه استراتژی سازمان مبتنی بر کارت امتیازی متوازن با استفاده از شبکه های بیزین بیزین (مطالعه موردی: یک شرکت سرمایه گذاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سال هاست کارت امتیازی متوازن مورد اقبال پژوهشگران و مدیران قرار گرفته است و به مرور مدل های مختلفی از آن توسعه یافته است. نقشه استراتژی سازمان یکی از موضوعاتی است که مبدعان کارت امتیازی متوازن برای درک بهتر ارتباط اهداف استراتژیک سازمان، آن را ایجاد کردند. در نقشه استراتژی سازمان مسیرهای مختلفی برای رسیدن به اهداف سازمانی وجود دارد که محققان مدل هایی برای طراحی و تحلیل این مسیرها توسعه داده اند. شبکه های بیزین، شبکه های احتمال شرطی هستند که کاربرد زیادی در علوم مختلف داشته اند. در این پژوهش، تأثیر تغییر در هر یک از اهداف سازمانی ترسیم شده در نقشه استراتژی مبتنی بر کارت امتیازی متوازن به وسیله شبکه های بیزین تحلیل می شود و مدلی ارائه می شود که به وسیله آن می توان ریسک تحقق اهداف غایی سازمان را مبتنی بر ریسک تحقق اهداف پایین تر (در وجوه پایین تر کارت امتیازی متوازن) محاسبه کرد و راه حل مناسب را برای کاهش ریسک تحقق اهداف سازمانی ارائه داد. در این پژوهش، یک شرکت سرمایه گذاری مورد مطالعه قرار گرفته و مدل مذکور برای این شرکت طراحی و ریسک تحقق اهداف محاسبه و تحلیل شده است.
رتبه بندی تأمین کنندگان با استفاده از تصمیمگیری چندمعیاره مبتنی بر تسلط آماری: مدل مارتل و زاراس (گروه تولیدی آرد البرز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه شرکت ها برای بقا در عرصه رقابت و دستیابی به مؤلفه های رضایت مشتری توجه بیش تری به مدیریت زنجیره تأمین داشته اند به طوری که دیگر رقابت بین شرکت ها مطرح نیست بلکه بین زنجیره های تأمین معنا پیدا می کند. در این میان، انتخاب تأمین کننده مناسب به عنوان یکی از ارکان زنجیره تأمین به منزله یک کلید استراتژیک جهت موفقیت سازمان ها است. این مقاله به شناسایی مهم ترین معیارها در مقوله مدیریت زنجیره تأمین و بررسی این موضوع می پردازد که آیا معیارهای مذکور فراگیر بوده و در تمام سازمان ها همه ابعاد مهم جهت انتخاب تأمین کنندگان را در بر می گیرد و آیا معیارهای جامع و کاملی برای رتبه بندی تمام سازمان ها ارائه شده است یا خیر. بنابراین، پس از تعیین این معیارها که از طریق مطالعات میدانی و بررسی مقالات و نظرات خبرگان حاصل شده، با کمک مدل غیرجبرانی مارتل و زاراس که یک مدل آماری مبتنی بر تسلط (برجستگی آماری) نیز به حساب می آید به اولویت بندی تأمین کنندگان در شرکت تولیدی آرد البرز به عنوان مطالعه موردی پرداخته شده است.