فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۱۰٬۹۴۷ مورد.
منبع:
پژوهشنامه کلام سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۶
46 - 69
حوزه های تخصصی:
یکی از ناسازی های ظاهری در رفتار معصومین به ویژه پیامبر اسلام, و ائمه] وجود دعاهایی است که در آنها از خداوند طلب بخشش می کنند. این استغفار در حالی است که معتقدیم معصومین از ابتدا تا آخر عمر، هیچ خطایی مرتکب نمی شوند. سئوالی که مطرح می شود این است که اگر معصومین] هیچ خطایی نمی کنند، چرا استغفار می نمایند و اگر خطاکارند، چرا ایشان را معصوم می دانید؟ مرحوم اربلی استغفار ائمه] را ناشی از پرداختن ایشان به امور شخصی و در نتیجه غفلت از خداوند می داند. پاسخ وی طرفداران بسیاری یافته است، تا جایی که در کتاب های درسی دانشگاهی نیز مطرح شده است. به نظر می رسد استغفار ائمه] دلایل دیگری دارد. در این مقاله ضمن نقد دیدگاه مرحوم اربلی به دیدگاه های اندیشمندان دیگر نیز اشاره شده و به توضیح و تبیین آنها پرداخته شده است.
تحلیل مفهومی و گزاره ای قاعده زرّین اخلاق(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن بهار ۱۳۹۶ شماره ۶۹
حوزه های تخصصی:
«آنچه را بر خود می پسندی، بر دیگران هم بپسند.» این گزاره در اخلاق به قاعده زرّین (طلایی) معروف است. به نظر می رسد دشواری های نظری و کارکردیِ احتمالیِ قاعده به عدم وضوح محتوای آن باز می گردد. بررسی و تحلیل مفهومی و گزاره ای این قاعده نشان می دهد مؤلفه های مهم این قاعده که عبارت اند از: «خود»، «دیگری»، «پسندیدن» و مشارالیه «آنچه» هر کدام حاوی دشواری هایی هستند که در آغاز، امکان فهم و عمل به قاعده را با تردید مواجه می کند. تحلیل گزاره ای قاعده و نقایص ناظر برآن نیز به گونه ای با مؤلفه های مذکور پیوند می خورد. نوشتار حاضر با تدقیق در محتوای قاعده نشان می دهد خودگروی، نسبی گرایی فرهنگی، سلایق متفاوت در پسندها و ناپسندها و بی شماری افعال در مواجهه عملی با دیگران، هیچ کدام زیانی به قاعده نمی زند؛ درنتیجه امکان تصور معقول و عمل به قاعده وجود دارد.
انسجام اخلاقی و موازنه متأملانه گسترده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، شاهد سطحی از انسجام اخلاقی با عنوان «موازنه متأملانه گسترده» هستیم که از درجه اعتماد بالاتری نسبت به سطح محدود انسجام اخلاقی برخوردار است؛ زیرا برای توجیه یک باور اخلاقی، علاوه بر انسجام آن با باورهای اخلاقی دیگر، ضروری است آن باور اخلاقی با باورهای غیراخلاقی مناسب و مرتبط از قبیل باورهای روان شناختی، زیست شناختی، جامعه شناختی و انسان شناختی نیز منسجم باشد. آنچه اهمیت دارد این است که چنین سطحی از انسجام نیز با چالش هایی مواجه بوده و نسبت به نظریه رقیب، یعنی مبناگرایی اخلاقی موفق نیست. این نوشتار می کوشد پس از تبیین سطح گسترده انسجام اخلاقی، یعنی موازنه متأملانه گسترده، این رویکرد کلی را نقد کند. درنهایت روشن خواهد شد که اگر تصور شود یک باور اخلاقی در موازنه متأملانه گسترده، موجه است، اما این باور تنها به طور مسامحه ای موجه است؛ یعنی تا این اندازه موجه است که فاعل دلیلی معرفتی برای پذیرش یا ردّ آن گزاره ندارد و لذا نمی توان آن را به طور معرفتی موجه دانست.
نقد و بررسی کتاب «جبر و اختیار» اثر استاد محمدتقی جعفری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
کتاب «جبر و اختیار» از جمله آثار نوشته شده در مورد بحث جبر و اختیار به قلم مرحوم استاد محمدتقی جعفری می باشد. از آنجا که این بحث در علوم گوناگونی از جمله فلسفه، کلام و مباحث انسان شناسی مورد دقت و بررسی قرار می گیرد، کتابهای زیادی در این زمینه نوشته شده اند و هریک از زوایای مختلف به موضوع نگاه کرده اند. استاد محمد تقی جعفری خواسته نگاه جامعی به موضوع جبر و اختیار داشته باشد. همین ویژگی آن را از سایر کتب نوشته شده در این زمینه متمایز ساخته است. این نوشتار درصدد بررسی و نقد این اثر می باشد.
ارائه آموزه های مهدویت از سوی امام مهدی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تحلی زبان گزاره های حاکی از علائم حتمی ظهور(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مقایسه و ارزیابی رابطه جاودانگی و معنای زندگی در اندیشه تولستوی وملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
مسئله رابطه و تاثیر مرگ و جاودانگی بر معنای زندگی در آثار متفکرانی چون تولستوی و ملا صدرا به عنوان یکی از مسائل بنیادی مورد توجه بوده است ،تولستوی که زمانی احساس پوچی می کرده تصمیم می گیرد راه حلی بیابد،پس از سفرهای متعدد و مطالعه علوم مختلف و بالاخص کنکاش در زندگی واحوالات گروه های مختلفی از مردم اعم از پوچ گرایان و کسانی که زندگی را معنادار می دانند به این نتیجه می رسد که لازمه معنادار بودن زندگی جاودانه بودن انسان است والا سعادت و بامعنا بودن زندگی توهم وخیالی بیش نیست واین نتیجه حاصل استقراء و مطالعه در زندگی مردم است نه حاصل یک نظام فلسفی نظاممند. اما ملاصدرا با توجه به نظام فلسفی خاص خود که بر اساس مبانی واصول نظاممندی طراحی شده،اثبات می کند که انسان جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء است و نفس و بدن رابطه اتحادی دارند ونفس انسان بواسطه اتحاد با ادراکات وتاثیر پذیری از فضایل اخلاقی وانجام دستورات شریعت ، سعه وجودی پیدا کرده و به تدریج به تجرد وروحانیت وجاودانگی می رسد و هدف نهایی وحقیقی از زندگی انسان رسیدن به مبداء هستی است وچون مبداء هستی نهایت ندارد پس انسان در صورتی می تواند در مسیر هدف ومعنای زندگی گام بردارد که جاودانه باشد لذا با اثبات عالم برزخ وقیامت سیر انسان را بی نهایت می داند واین تفسیر از زندگی ومرگ نه تنها ترسناک نیست وباعث پوچی نمی شود بلکه موجب پویایی ، امید ، آرامش و معناداری زندگی می شود .
توحیدگرایی؛ ره آورد دینی عصر ظهور(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
سنت پژوهی؛ رویکردی نوین به آینده پژوهی مهدویت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
سیر تطور کیفیت رجعت از دیدگاه مفسران انفسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تفسیرهای مسیحی از نشانه های ظهور(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بررسی و نقد دلالت عقلی معجزات بر صدق ادعای نبوت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۶
5 - 24
حوزه های تخصصی:
دیدگاه اندیشمندان دینی در تبیین رابطه معجزات و مدلول آن، یعنی صدق ادعای نبوت به دو رویکرد عقلی و اقناعی قابل تقسیم است. بر اساس رویکرد اقناعی، هیچ رابطه منطقی و ضروری میان معجزات و مدلول آن در عالم واقع وجود ندارد، در حالی که بر اساس رویکرد عقلی این رابطه منطقی و ضروری و کاملاً قابل تبیین است و معجزات از براهین صدق نبوت هستند. با توجه به نقش بسیار مهم معجزات در ایمان دینی، در این مقاله تلاش شده است دلایل دیدگاه دلالت عقلی معجزات از جهت تمامیت و استحکام مورد بررسی و نقد قرار گیرد. دستاورد این پژوهش نشان خواهد داد که تبیین های رایج از دلالت عقلی معجزات، دلالت آشکار آن بر صدق ادعای نبوت را به روشنی نشان نمی دهد.
تمثیل شبه عرفانی غزالی و تبیین فلسفی علامه طباطبایی درباره «شفاعت»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۶
25 - 46
حوزه های تخصصی:
مباحث کلامی پیرامون «شفاعت» بیشتر معطوف به اختلاف آراء درباره تعریف اصطلاحی و اینکه آیا نتیجه شفاعت اسقاط عقاب است یا ازدیاد منافع، بوده است؛ اما آنچه مورد نظر تعداد اندکی از اندیشمندان قرار گرفته است تبیین چگونگی شفاعت است. اهمیت رویکرد دوم از آن جهت است که می تواند پاسخ به دیدگاهی باشد که شفاعت را باوری نامعقول می داند. از جمله کسانی که با این رویکرد به بحث پیرامون شفاعت پرداخته اند ابوحامد غزالی و علامه طباطبایی می باشند؛ با این تفاوت که غزالی با تمثیلی عرفانی تلاش می کند چیستی و چگونگی شفاعت را وضوح ببخشد، ولی علامه طباطبایی تبیینی عقلی و فلسفی از شفاعت ارائه داده است. سخنان رشید رضا نمونه دیدگاهی است که «شفاعت» را امری غیرمعقول تلقی نموده است. این پژوهش با رویکردی تطبیقی و با روش تحلیلی، دیدگاه ابوحامد غزالی و علامه طباطبایی و نسبت آن دو را مورد بررسی قرار می دهد و به این نتیجه منتهی می شود که دیدگاه این دو اندیشمند علی رغم تفاوت ظاهری، مکمل یکدیگر بوده و می تواند تبیینی معقول از شفاعت ارائه داده و پاسخی به شبهات عقلی «شفاعت» به طور عام و دیدگاه رشیدرضا به طور خاص باشد.
واکاوی مفاد «باید عمومی» و پیامدهای آن در نظریه اعتباریات علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۷
49 - 72
حوزه های تخصصی:
اعتبار وجوب باید یکی از مصادیق اعتباریات عملی مطرح شده در نظریه اعتباریات علامه طباطبایی است. علامه معتقد است هیچ فعلى از انسان بدون اعتبار یک باید عمومی صادر نمى شود. در مقابل، بزرگانی بر این باورند که اعتباری دانستن باید، موجب تسرّی نسبیت به حوزه های فقه و اخلاق می شود، لذا یا به انکار چنین بایدی ملتزم شدند و یا با برگرداندن آن به معقولات ثانوی مشکل بایدِ مسائل فقهی و اخلاقی را حل کردند. اما مفاد بایدِ عمومی چیست و آیا منجر به نسبی گرایی می شود؟ این تحقیق به شیوه تحلیلی و نقادانه نشان داده است که مفاد باید عمومی از نگاه علامه غیر از آن چیزی است که منتقدانش برداشت کرد ه ا ند. ماهیت و کارکرد باید اعتباری با بایدهای فقهی و اخلاقی متفاوت است و شبهات مطروح شده، ناشی از خلط بین این دو مطلب می باشد. اعتبار باید عمومی هیچ گاه منجر به نسبیت نمی شود و اصولاً خاستگاه و جایگاه این باید به گونه ای است که نسبت به ارزشی و غیر ارزشی بودن افعال خنثی است.
نقد دیدگاه شیخ مفید و خواجه طوسی در تبیین اندیشه امرٌ بین الأمرین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۷
93 - 111
حوزه های تخصصی:
بررسی مسئله اختیار انسان و کیفیت فاعلیت واجب تعالی در حوزه افعال اختیاری او، از مسائل مهم هستی شناسی و مورد بحث در علوم عقلی است. با بررسی تقریرات کلامی صورت گرفته در تبیین این اندیشه، خصوصاً اگر این تقریرات با مبانی حکما و عرفا در نظر گرفته شود، نقدهایی بر آنها یافت می شود. از این جمله، تقریراتی نظیر اعطای قدرت از سوی خداوند به انسان و تعیین حدود برای وی(دیدگاه شیخ مفید) و یا فاعلیّت طولی در انجام فعل(دیدگاه خواجه طوسی) است که در مواردی مبین تفویض و یا جبر هستند. اگر چه افعال هم به واجب تعالی مستند است و هم به صاحبان آن افعال، ولی با عنایت به صرف الوجود بودن واجب و نفی هر گونه توهم ترکیب، نیکی های افعال ذاتاً از آن واجب تعالی و به گونه عرضی به ممکنات منسوب است و نقص ها و بدی های افعال نیز ذاتاً از آن ممکنات و به نحو عرضی به واجب منتسب است؛ با وجود این، باز هم در حقیقت امر «کلٌ من عند الله» است، چرا که اگر افاضه و ایجاد نیکی افعال نبود، ممکن از وجود و حد وجودی بی بهره بود و این تقریر معنای امر بین الامرین است.
رویکرد فخر رازی به تحلیل معناییِ «معرفت» و واژگان مرتبط با آن در متون دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رازی با تحلیل واژگان مرتبط با مفهوم معرفت از جمله شعور، ادراک، فقه، فهم و ... که از متون دینی استخراج کرده است، نتایجی معرفت شناختی را در اختیار ما قرار می دهد. از جمله نتایج به دست آمده آن بوده که کسب معرفت برای انسان امری ممکن است و در عین حال انسان محدودیت های معرفتی دارد؛ معرفت امری مشکک است؛ افراد بر اساس استعداد خویش در یکی از مراتب معرفت قرار می گیرند و این گونه نیست که تمام باورهای انسان موجه باشند؛ همچنین اینکه معارفی مانند علم لدنی، علم حدسی و فراست را نمی توان توجیه عقلانی کرد. تحلیل فخر از واژگان مرتبط با معرفت نشان می دهد که معرفت با سایر ابعاد وجودی انسان دارای تأثیر متقابل است. همچنین تحلیل وی زمینه ساز استخراج نکاتی بود که امکان تعریفی دینی از معرفت را در اختیار ما قرار می دهد. در این تعریف، علاوه بر مؤلفه های باور و صدق، به تنوع کمّی و کیفی قوای معرفتی انسان ها و نقش اعتماد به دیگران (به ویژه پیامبران) نیز توجه شده است. این تعریف، برون گرایانه است و نشان می دهد که اموری چون رفتار و عوامل ماورایی بر معرفت با محوریت باور مدخلیت دارند. بنابراین تفاوت نحوه ارتباط انسان ها با ماوراء سبب تشکیک در معرفت است. بر این اساس هدف این مقاله ارائه تعریف جدیدی از معرفت در فضای مباحث معرفت شناختی با استفاده از مطالب ارائه شده توسط فخر رازی است و برای این هدف از روش توصیفی - تحلیلی بهره برده ایم.
تأثیر متقابل باورها و کردارها از دیدگاه علم سلوک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مسائل کلیدی که باید در عرصه بسیاری از علوم انسانی به گونه عام و در عرصه دانش سلوک به گونه خاص، به آن پرداخت و از بعد انسان شناسی سلوکی آن را بررسی کرد، تأثیر متقابل باورها و کردارها بر یکدیگر است که در گستره حقیقت انسانیه رخ می دهد و در چهار ساحت امکان بررسی دارد: تأثیر علوم قلبی بر اعمال بدنی، تأثیر اعمال قلبی بر اعمال بدنی، تأثیر اعمال بدنی بر اعمال قلبی و تأثیر اعمال بدنی و قلبی بر علوم قلبی. چون تصدیقات پایه اعمال هستند، پس بر اعمال مؤثرند و از آن رو که اعمال بدنی از آثار ملکات قلبی هستند و ملکات قلبی از اعمال قلبی به شمار می آیند، بر اعمال قلبی مؤثرند و چون تکرار اعمال بدنی موجب ایجاد هیأت راسخ و صورت جوهری در حقیقت انسانی می شوند و ملکات قلبی را به وجود می آورند، بر اعمال قلبی مؤثرند و اعمال، چه قلبی و چه بدنی نیز به تناسب، موجب فعلیت خصایص کرداری هر یک از دو قوه عقل و جهل هستند و فعلیت هر یک از آن خصایص، به ضعف و قوّت هر یک از دو قوه عقل و جهل منجر می شود که این ضعف و قوّت تصدیق و تکذیب معارف و علوم قلبی را در پی دارد، لذا بر این علوم تأثیرگذارند. .
اعتبارسنجی و طبقه بندی دلالی روایات رجعت معصومین بعد از امام زمان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی: