نوشتار حاضر نقش دیدگاه ویژه صدرالمتألهین در موضوع حرکت جوهری در باب تفسیر و تأویل قرآن کریم را مورد بررسی قرار می دهد و از باب مقدمه باید گفت صدرا، دو پایه اساسی تفسیر را نقل صریح وکشف تام می داند؛ از این رو نه جمود بر لفظ را می پسندد و نه بی توجهی به آن را ، بلکه معتقد است با حفظ ظاهر باید به مشاهده حقایق و بطون معانی پرداخت. رویکرد ملاصدرا به توحید ، نور خداوندی ، عدم انفعال در رحمت الهی و اشکال شرور مبتنی بر اصالت وجود و تشکیک آن است. او با توجه به بحث علیت، مسائلی همچون چگونگی اسناد بعضی افعال مانند اضلال به خداوند، تفسیر هوالاول و الآخر و شفاعت در قیامت را طرح نموده، در حرکت جوهری که مورد بحث ماست با ذکر آیاتی دال بر آن، بحث معاد و تبدل انواع را مطرح می نماید.
به عقیده وی، انسان ها بر اساس حرکت جوهری خود، به انواع مختلفی تقسیم می شوند. معنای صراط، علت موت ، رجوع به خداوند و راز خلود در جهنم از جمله مواردی هستند که بر مبنای حرکت جوهری طرح گشته اند. نفس در نظر ملاصدرا محصول حرکت جوهری بدن است. با توجه به قوای نفس، تعداد درهای بهشت و جهنم، تعداد ملائکه دوزخ و معیار جزای اعمال توجیه خاصی می یابد. که در این نوشتار به بعضی از آنها اشاره خواهیم کرد.
تامل در نحوه مواجهه ملاصدرا با طریق بخشی فیلسوفان و متکلمان و سلوک ذوقی عرفا در حل مسائل الهیاتی روش شناسی حکمت متعالیه را مورد چالش قرار می دهد و بحث و ذوق از نظر ملاصدرا دو رهیافت کسب معرفتند و اخذ هر یک از آنها مشروط به شرایط خاص است هر دو فرایند دارای مراتب و نیز دارای نتایج واحدند و آنها را باید به عنوان گرایش فطری در حقیقت جویی به کار بست دامنه و گستره هر یک و نیز شرایط خاص آن دو متفاوتند نقد پذیری و ضابطه پذیری از دیگر مواضع خلاف و تمایز این دو روی آورد است تحلیل دیدگاه ملاصدرا در ماهیت بحث و ذوق و نیز تمایز و تشابه آن دو نشان می دهد که وی هر دو را مراحلی از یک سلوک علمی می داند به گونه ای که یکی را باید مکمل دیگری دانست الگوی وی برای این تلفیق مطالعه میان رشته ای است