مقاله پیش رو با استفاده از رویکرد برساختی و روش شناسی نظریه داده بنیاد[1] به بازسازی معنایی چگونگی تغییرات زبان گفتاری از ترکی به فارسی در دو دهه گذشته و مقاومت در مقابل تغییر درحال حاضر می پردازد. روش تحقیق کیفی است و از روش نظریه پردازی داده بنیاد و تکنیک مصاحبه عمیق برای انجام عملیات تحقیق استفاده شده است. مهم ترین پرسش های تحقیق پیش رو این بوده است که«چه جنبه از زندگی آذری زبانان در دو دهه قبل تغییر کرد که تمایل به فارسی صحبت کردن در آنها زیاد شد؟»چه تغییراتی درحال حاضر رخ داده که تمایل به ترکی صحبت کردن در آنها بیشتر شده است؟ یافته های به دست آمده شامل شش مقوله عمده به این شرح است. متعین های نیاز به نمایش جلال طبقات فرادست، شدت و میزان تعاملات بین طبقاتی، تمایل به تغییر نگرش و رفتار دربارة زبان، عدم توانمندی در ارتباط متقابل، فضای اجتماعی تعامل میان طبقات فرادست و فرودست؛ تشخص آوری زبانی، جست وجوی راه های ورود به طبقه فرادست از طریق تغییرات زبانی و پیروان تغییرات ارزشی در فرودستان. مقوله هسته ای این بررسی فقدان تمایل به تغییرزبان گفتاری است که مقولات عمده فوق را دربرمی گیرد. [1]. Grounded Theory
بارداری، زایمان و آنچه که به موقعیت مادری ختم می گردد، با مجموعه ای از عوامل، عناصر و پدیده ها معنی می یابد؛ یکی از این موارد، بایدها یا نبایدهای غذایی است که فرد موظف به رعایت آن ها می گردد. توصیه های مزبور را باید توصیه های یک فرهنگ دانست؛ فرهنگی که در این معنی، خود را در تهیه و مصرف مجموعه ای از خوراکی ها باز می نماید. بر این اساس، پژوهش حاضر به دنبال فهم دلالت هایی بوده است که می توان از تأمل بر تکاپو جهت این تهیه و مصرف، برداشت نمود. این پژوهش با حرکت از نوعی دیدگاه نظری چند سطحی، بر اساس رویکردی کیفی و به شیوة مردم نگاری در پهنه ای جغرافیایی از زاهدان تا نواحی شمالی استان سیستان و بلوچستان انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که این دلالت ها صرفاً بر کارکرد زیستی- طبی توصیه های غذایی مزبور که بیشتر معطوف به پس از زایمان است، تأکید ندارد. تهیه و مصرف برخی از خوراکی ها مانند کاچی سیستانی که ترکیب منحصر به فردی در مقایسه با سایر نسخه های مشابه است، در حال حاضر دلالت هایی را باز می نماید که باید با نوعی نگاه نمادین و معنی شناختی، تفسیر گردند. این خوراکی ها علاوه بر آنکه نشان گذاری یک رخداد را تسهیل می کنند، زمینه ای جهت خلق یک هویت مادرانه و نیز فراتر از آن، زمینه ای جهت برجسته سازی مرزها و تمایزات دیگر نیز می باشند.