روستای خاوه در حاشیه کویر سیاه کوه در منطقه بهنام غرب که در جنوب شرقی ورامین واقع شده، در زمان ناصرالدین شاه قاجار یکی از معتبرترین روستاهای خالصه ورامین به شمار می رفت...
بررسی پدیده گوناگونی های قومی - زبانی و پیوند آن با هویت ملی هدف اصلی بحث حاضر است. نگاهی گذرا به دورنمای قومی - زبانی جهان نشان می هد که الگوی یک کشور، یک قوم و یک زبان بیشتر یک استثناست تا قاعده. تنوعات و تفاوت های قومی - زبانی در کشورهای مختلف زمینه ای است مناسب برای به وجود آمدن مسایل زبانی، اجتماعی و سیاسی گوناگون مانند انتخاب زبان های رسمی و ملی. این که کدام الگوی سیاست گذاری زبانی برای پیوند میان تعلق قومی و همبستگی ملی کارآمدتر است، مساله مورد توجه این بحث است. نگرش های تکثرگرا و وحدت گرا دو چارچوب کی سیاست گذاری برای حل مسایل زبانی هستند و الگوهای به کار گرفته شده در کشورهای مختلف معمولا در یکی از این دو چارچوب کلی قرار می گیرند. رایج ترین این الگوها در انتخاب زبان رسمی در یک کشور الگوهای تک زبانی، چندزبانی، و ترکیبی است. با بررسی نقاط قوت و ضعف هریک از این الگوها، چنین نتیجه گرفته شده است که الگوی تربیتی برای حفظ تعادل و پیوند میان احساس تعلق قومی و همبستگی و هویت ملی مناسب تر و کارآمدتر به نظر می رسد.
اختلاف نسلی از مباحث مهم جامعه ما میباشد. جامعهای که دارای جمعیت جوان حجیم و تغییراتی پرشتاب است. بسیاری بر این عقیدهاند که انتقال فرهنگ نسل قبل به نسل جدید با مشکلات جدی مواجه است و به علل مختلف، بسیار ناقص صورت گرفته، بهطوری که نسل جدید تا حد زیادی پایبند ارزشها وهنجارهای نسل پیشین خود نیست و شکاف عمیقی بین دو نسل ایجاد شده است. این مقاله به بررسی نگرش دوگروه مادران و دختران به هویت جنسیتی خود میپردازد. دیدگاههای نظری برای تبیین مسئله تلفیقی از دیدگاههای آنتونی گیدنز، پییربوردیو، کارل مانهایم و اینگلهارت بوده و از روش پیمایش و تکنیک پرسشنامه استفاده گردیده است. جامعه آماری کلیه دانشجویان دختر دانشگاههای دولتی شهر تهران، دارای سن 20 تا25 سال ساکن شهر تهران و مادرانشان را تشکیل می دهند. حجم نمونه 344 نفر و شیوه نمونه گیری خوشهای چند مرحلهای بوده است. در تجزیه و تحلیل اطلاعات درسطح تبیین ازآزمون کای اسکوئر و همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج بهدست آمده نشانگر وجود تفاوت بین مادران و دختران به لحاظ نگرش به هویت جنسیتی خود میباشد، بدین ترتیب که مادران بیشتر نگرشی سنتی به هویت خود دارند و دختران نگرشی مدرن به هویت جنسیتی خویش دارند. در حوزه وظایف خانگی، دختران بیشتر برابری زن و مرد را مطرح نمودهاند. مادران در پایبندی به کلیشههای فرهنگی قویتر بودند. با بالا رفتن تحصیلات مادران، نگرش سنتی آنان کاهش مییافت و با تاهل دختران نگرش آنها بیشتر سنتی میشد.
گفتار حاضر کوششی است در راه شناخت لهجه در راه شناخت لهجه مردم کاشان و بررسی ویژگیهای صوتی و آوایی زبان آنها که با مطالعه و تحقیق بر روی زبان مردم شهر، فراهم آمده است. نگارنده کوشیده است ضمن جمع آوری و دسته بندی پاره ای از واژه ها، ابدال مصوتها و صامتها را که یکی از عوامل عمده اختلافات صوتی و آوایی است در این زبان بررسی و تحلیل نماید. بررسی دلایل پاره ای از این اختلافات و قاعده و قانون مند ساختن آنها با استفاده از نظریات زبانشناسانه و استناد به تحولات تاریخی بعضی از واژگان به منظور استشهاد یا تایید، از دیگر مقولاتی است که در این مقاله به آن پرداخته شده است...
" این مقاله به دنبال بررسی چگونگی پیدایش و شکلگیری هویتهای جدید منطقهای در استان خوزستان تحت تاثیر فعالیتهای شرکت نفت با استناد به آثار داستاننویسان خوزستانی است. نویسنده ابتدا محدوده جغرافیایی پژوهش را که شامل مناطق نفتخیز خوزستان بوده، روشن کرده و به تعریف داستان و ادبیات داستانی پرداخته است؛ سپس بازتاب تحولات اقتصادی و اجتماعی فعالیتهای شرکت نفت را در آثار داستاننویسان خوزستانی نشان داده است.
کوشش شده است که نقش هر یک از این تحولات در شکلگیری هویتهای جدید نشان داده شود. در پایان نیز با بررسی مسایل فرهنگی بهطور مشخص به مقوله هویتهای جدید پرداخته است. "
" پیشوای مکتب اشراق، با گرایش به نور که پناهگاهی آرامشبخش برای روح انسان محسوب میشود، به تبیین، اصلاح و احیای حکمتی پرداخت که طریقتی را ارایه میکند که انسان جویای حق و عدالت و عاشق طریقت با احاطه بر برهان و مراقبه و تامل درونی، به معرفت حقیقی و اشراق یعنی به هویت راستین خویش نایل میآید. این حکمت، که در آن ذوق و شهود با برهان و نظر همراه میگردد و از آن نیز برتری مییابد، تجلی معرفت در جان انسان میشود و او را از خود بریده و به خدا پیوند میدهد. در این دیدگاه، حکیم راستین و متاله است که شایسته رهبری جامعه انسانی است و میتواند با ایجاد مدینه فاضله، بشریت را به سوی سعادت واقعی سوق دهد.
خمیره و بنیان این حکمت را حکیمان پارس پایهگذاری کردند، و افلاطون و دیگران آن را پی گرفتند لذا، این حکمت که حکیم ما احیاگر آن است بیش از هر چیز پارسی (ایرانی) است، اما با وحی قرآنی و اندیشه محمدی(ص) همسان است؛ چه در پی تحقق عدالت و سعادت و فضیلت است. این احیاگری، نه جبنه شعوبیگری دارد و نه ملیگرایانه است، بلکه در پی تحقق حق و عدل است و نمونه آن را در انبیا و ملوک ایرانی و حکیمان پارس ـ که برخی از آنها پیامبر نیز هستند ـ و متاله مییابد. پس تقسیمبندی او به شرق (عالم مینوی و نورانی) و غرب (عالم ظلمانی و این جهانی) تقسیم جغرافیایی نیست، بلکه معیار آن حق و باطل، نور و ظلمت و عدل و ظلم است که بیش از هر جا در شرق (پارس) تجلی یافته است، ولی در اصل هویتی انسانی، آزادیخواهانه و عدالتطلبانه و سعادتجویانه است. "
مقالهی حاضر در پی تبیین مفهوم و منزلت هویت، در آرای معرفتشناختی دکتر عبدالکریم سروش، بهعنوان یکی از روشنفکران دینی در ایران معاصر است، و فرض این است که هویتها اغلب مولود معانی و تعابیر روشنفکران و اندیشمندان است و در قالبهایی که آنها تعبیه میکنند ساخته و پرداخته میشود. نگارنده، به جستوجوی معنای هویت و مبانی نظری شناخت هویت در آرای ایشان پرداخته و به اتکای یافتههای خود، عناصر و دقایق گفتمان وی را تبیین و مولفههای هویت ایرانی را در نگاه او مشخص میکند. بر این اساس، پاسخ سروش به چرایی بحران هویت در میان ایرانیان، و راهبرد وی برای برون رفت از آن نیز تبیین شده و نگارنده را در نقد طرح فکری و چارچوبهای معرفتی او یاری میکند. نقدی که بیشتر بر تناقضات درونی طرح او تاکید دارد و شناخت او را از مولفههای هویت ایرانی و رویکرد نظریاش، ارج مینهد.
هدف این تحقیق بررسی تغییر نظام ارزشی طایفه دهدار در فارس بوده است. ابتدا به بررسی مبانی نظری پرداخته ایم و در این زمینه مسئله اشاعه و رابطبین سنت و مدرنیته از دیدگاه هایی همچون مدرنیته پیوندی و بازاندیشانه و جهان-محلی شدن مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش از روش تحقیق میدانی استفاده شده است. افراد مورد مصاحبه عمیق قرار گرفته اند. این مصاحبه ها مبنای اصلی داده ها بوده است. تحلیل داده ها نیز از طریق یکی از شیوه های تحقیق کیفی، یعنی تحلیل چارچوب، صورت گرفته است. یافته ها حاکی از این است که ارزش های متعلق به فرهنگ بومی نه تنها از میان نرفته اند بلکه همچنان به حیات خود ادامه داده و با ارزش های مدرن درآمیخته و ترکیبی جدید پدید آورده اند که برخی آن را فرافرهنگ نامیده اند.