فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۳٬۳۰۵ مورد.
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۷ شماره ۸
حوزه های تخصصی:
علف
حوزه های تخصصی:
سینمای مستند به عنوان یکی از ابزارهای بصری و نمایشی قدرتمند عامل مهمی در ارائه موضوع های انسان شناسی و فرهنگی، محسوب جهان و ایران و به طور اختصاصی با توجه به این موضوع ها ساخته شده اند، عرصه ای جداگانه جهات بررسی و تحقیق را می طلبد. در بررسی فیلم از دیدگاه انسان شناسی، توجه به دو موضوع ضروری است: جهت گیری فیلم به دیدگاه و نظریات و مکاتب انسان شناسی و برخورداری فیلم از فنون هنری و سینمایی.
تبیین جامعه شناختی محیط گرایی ایرانیان در دو سطح خرد و کلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعات زیادی به بررسی متغیرهای محیط زیستی اعم از باورها، ارزش ها، نگرش، دانش و رفتارهای محیط زیستی در بین ایرانیان پرداخته اند که دامنة تحت پوشش آن ها از چند استان فراتر نرفته است. این تحقیق در سطح ملی به بررسی وضعیت ارزش های محیط زیستی ایرانیان در سطح خرد و کلان می پردازد و با هدف قراردادن تبیین محیط گرایی ایرانیان از سطح توصیف فراتر می رود. روش تحقیق در این مقاله تحلیل ثانویه است که با استفاده از اطلاعات موجود در پیمایش جهانی ارزش ها (WVS) (موج پنجم) در سطح خرد از نمونة 2667 نفر ایرانی و در سطح کلان از نمونة 257597 جهانی بهره برده است. نتایج تحقیق بازگوی آن است که میانگین نگرانی در مورد کیفیت محیط زیست جهانی 61/3، میانگین نگرانی در مورد کیفیت محیط زیست ایران 58/3، مشارکت زیست محیطی 43/2 و اولویت محیط زیست در برابر رشد اقتصادی 48/0 است که در مقایسه با دیگر کشورهای جهان جایگاه خوبی است. همچنین، ارزش های معنوی و مادی شوارتز و اعتقاد به خدا قوی ترین تبیین کنندة محیط گرایی ایرانیان است. همچنین، یافته ها نشان دهندة آن است که الگوی اجتماعی غالب نسبت به محیط زیست در بین ایرانیان مبتنی بر باورهای حامی محیط زیست است. این امر هم برای سیاستگذاران داخلی نشانة مطلوبی برای اجرای سیاست های حامی محیط زیست است که قطعاً هم گامی و مشارکت مردمی را در پی دارد؛ و هم ایران را هم پیمانی بالقوه پیش روی سازمان های بین المللی حفظ منابع طبیعی و محیط زیست قرارمی دهد.
رسانه ها و فمنیسم
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۹ شماره ۲۶
حوزه های تخصصی:
به سوی ترسیم مرزهای ناپیدای انسان شناسی و ادبیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار با انگیزه پاسخگویی به یک پرسش بنیادین درباره نسبت انسان شناسی و ادبیات فراهم آمده است. بنابراین در فراز نخست ریشه های فلسفی این رابطه در قالب دو نظام فلسفی اثبات گرایی و تاویل گرایی واکاوی و به تغییرات آن توجه شده است. در فراز بعدی بعدی سرنوشت تاریخی این رابطه در ژانر رمان تعقیب گردیده و با تمرکز بر نویسندگان آمریکای لاتین توسعه یافته است. ماربو بارگاس یوسا در میان این نویسندگان از جایگاه ویژه ای برخوردار است به خصوص به خاطر شمار قابل توجه رمان هایی که او با توسل به پژوهش هایش نوشته به گونه ای که این رمان ها وی را به یکی از بزرگ ترین نویسندگان ژانر رمان پژوهشی تبدیل کرده اند. مردی که حرف می زند نمونه درخشان این ژانر است که به لحاظ انسان شناختی مورد تجزیه و تحلیل واقع می شود و در قالب عینی آن رابطه انسان شناسی و ادبیات بار دیگر نشان داده می شود. به هر تقدیر نتیجه این نوشتار تاکید بر مرزهای چند ناپیدای انسان شناسی و ادبیات است تا حدی که رمان های پژوهشی نویسندگانی همچون یوسا را در بهترین حالت می توان رمان انسان شناسانه نامید.
اقوام ایرانی و مسئله وجود خارجی آنها
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی قاجار اجتماعی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی اول اجتماعی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم اجتماعی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی مسایل ایران اقوام در ایران
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی انسان شناسی انسان شناسی فرهنگی انسان شناسی قوم شناختی قومیت ها
ژرف نگری در حقوق بشر معاصر
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۳ شماره ۸۹
رویکردی میان رشته ای به سبک زندگی؛ با نگاهی به جامعه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم سبک زندگی به رغم اهمیت کارکردگرایانه و وجه انضمامی آن، یکی از مهم ترین چهارچوب های تبیینی در مباحث جامعه شناسی و مطالعات فرهنگی در دهه های اخیر بوده است. این درحالی است که خاستگاه این مفهوم، فرد، تفاوت های فردی، عادت ها ،ذائقه ها، رجحان ها و به طور کلی تمایزیافتگی افراد و همچنین تفاوت رفتار افراد در فضای کنش با دیگران است که اصولاً امری روان شناختی محسوب می شود. در این میان، سبک زندگی مفهومی وابسته به زمینه تلقی می شود و با طیفی از متغیرهای فردی، فرهنگی، دینی و اجتماعی گره خورده است که در توصیف و تحلیل نیازمند رویکردی میان رشته ای می باشد. به عبارت دیگر تفاوت ها و تمایزهای فردی و روان شناختی به ویژه در موضوعی مانند، سبک زندگی بر خلاف نظریه های کلاسیک روان شناختی، امری صرفاً فردگرایانه و شخصیتی محسوب نمی شود، بلکه به شدت با ساختار و متن اجتماعی و بافت و سرمایه فرهنگی در تعامل هستند. در این مقاله، ضمن توجه به این عوامل و عناصر، ابعادی از تأثیر رسانه های جمعی و الکترونیکی و نیز مدرسه و دانشگاه به عنوان شواهدی از تأثیر زمینه و متن برسبک زندگی طرف توجه قرار می گیرد. در پایان با اتخاذ رویکردی میان رشته ای به توصیف و تحلیل مواردی از کاربرد سبک زندگی در جامعه ایران پرداخته می شود و تلاش می شود با افزوده هایی از آرای دانشمندان اسلامی، دیدگاه هایی برای عرصه سیاست گذاری ارائه شود.
معرفی و تحلیل نقوش صخره ای ازندریان ملایر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سنگ نگارها از نظر انجام مطالعات تاریخ هنر، باستان شناسی و مطالعات انسان شناسی از اهمیت ویژه ای برخوردارند. با در نظر گرفتن پیشینه غنی فرهنگی و تاریخی همدان و وجود مکان های گوناگونی که این نقوش در آنها ایجاد شده اند، خلاء مطالعاتی در این مورد مشهود بود؛ به طوری که تا کنون تنها دو محل دارای نقوش صخره ای در این استان گزارش و به صورت کلی معرفی شده اند. با در نظر گرفتن این موضوع و نشان دادن ارتباطات فرهنگی درون منطقه ای و برون منطقه ای، معرفی این نقوش واجد اهمیت خاصی است. از سوی دیگر، تحلیل هنری و سبک شناسی این آثار یکی دیگر از جنبه های با اهمیت در این مطالعه است. ضرورت تشکیل بانک اطلاعاتی از این سنگ نگاره ها در سراسر کشور از دیگر اهدافی است که ضرورت انتشار این یافته ها را در نشریات علمی جهت اطلاع دانش پژوهان ضروری می نمود. نقوش مورد بررسی در این مقاله در ازندریان ملایر شناسایی شده اند و در مجموع حدود 700 نقش در چهار محل در کوهستان های قشلاق دالی، بقلی دره سی، آشاقی کلنگه و آشاقی نهنجه مورد بررسی قرار گرفته اند. موضوعات صحنه های بررسی شده، شامل نقوش بز، سگ سانان، نقوش گیاهی، نقوش نمادین و نقوش انسانی است. نقوش انسانی، شامل صحنه های انسان سواره، درحال شکار، تیراندازی و صحنه های جنگ است. نقوش، از نظر کیفی، کمی و شباهت های این آثار، با نقش و نگاره های دیگر مناطق کشور و حتی فراتر از مرزهای کنونی ایران قابل بررسی و تحلیل اند.
شاهنامه نگاری در مکتب شیراز ( 855 - 700 هجری )
حوزه های تخصصی:
نگاهی به فرایند تاریخی تطور برخی اقوام ترک و عرب تبار در حوزه فرهنگ ایرانی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تلاش شده است بخشی از فرایند جذب و ادغام تاریخی گروهی از اقوام ترک و عرب تبار در تمامیت فرهنگی ایران تحلیل شود. این تمامیت، خود یک واحد تلفیقی و ترکیبی است که باید آن را حاصل ادغام اقوام و فرهنگ های گوناگون در یک حوزه یگانه دانست. فرهنگ ایرانی تا حد زیادی از این دو قوم به هر دو صورت مثبت و منفی تاثیر پذیرفته و به همین دلیل شناخت چگونگی این تأثیرها در بازشناسی فرهنگ ایرانی پر اهمیت است.
اقوام ترک تبار از سده پنجم هجری تا آغاز عصر پهلوی به طور پیوسته بر حوزه فرهنگی- اجتماعی ایران تسلط نظامی و سیاسی داشتهاند و در نتیجه بر تحولات این کشور مؤثر بوده اند. ورود اعراب نیز به حوزه فرهنگ ایرانی، با گسترش دین نوینی همراه بود که تاثیر عمیقی بر ذهنیت و رفتارها داشت و هم چنین از خلال زبان (واژگان، مفاهیم، خط) نیز در ایران تاثیرات زیادی برجای گذاشت که این امر به ویژه از عناصر تعیین کننده و تداوم بخش این فرهنگ به شمار می آید.
تبیین الگوی نظری طراحی سازوکار همگرایی بر پایه واقعیت های جغرافیای سیاسی با رویکرد جغرافیای سیاسی انسان گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طراحی سیاست همگرایی در سیاست گذاری کلان ملی، و با عطف به متفاوت بودن وضع تاریخی، جغرافیایی، و سیاسی کشورهای مختلف، و عرضه اجرای الگوهای مدیریت قومی یکسان برای کشورها از سوی صاحب نظران و سیاستمداران، نتایج زیان باری را برای کشورها و مردم در پی دارد؛ از این رو تبیین چهارچوب نظی مناسبی که بتواند مسیر طراحی سیاست همگرایی را برای کشورهای دارای ویژگی های گوناگون مشخص کند، ضروری است.با توجه به وجود این ضرورتی، در مقاله حاضر در پی پاسخ دادن به این سوال هستیم که عناصر و رویکردهای جغرافیای سیاسی چگونه به طراحی روش های بهینه و بومی سیاست های همگرایی کمک می کند؛ به طوری که ضمن حفظ تمامیت ارضی کشورها، اصل همزیستی و کرامت انسانی نیز مورد توجه قررا گیرد. روش تحقیق در این مقاله از نوع توصیفی ـ تحلیلی، و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای است. نتایج به دست آمده از این بررسی نشان می دهد که کشورهای دارای وضع تاریخی، جغرافیایی و جغرافیای سیاسی متفاوت، نمی توانند الگوی واحد سیاست همگرایی را در پیش گیرند؛ بلکه هر کدام متناسب با این عناصر باید رویکرد سیاسی و سازوکار همگرایی متفاوتی برای خود اتخاذ نمایند. نادیده گرفتن این واقعیت ممکن است زیان های جبران ناپذیری برای این کشور به بار آورد.
تحلیل انتقادی گفتمان نشریات دانشجویی پیرامون قومیت (نمونه ی موردی: نشریه ی دانشجویی خاک)
حوزه های تخصصی:
این مطلب با بهره گیری از روش تحلیل انتقادی گفتمان به بررسی نحوه ی بازنمایی پدیده ی قومیت توسط نشریات دانشجویی و واکاوای گفتمانی این تصاویر بر ساخته و بازنمایی شده می پردازد. توصیف متون تولید شده در زمینه ی قومیت در قالب بررسی واژگان، اصطلاحات، دانش ها و رمزهای زبانی پیگیری شده و تفسیر متون مزبور نیز بر اساس تحلیل ارتباط دانش زمینه ای متون با پیش فرض های برگرفته از آن ها در فرایند تفسیر مشارکین گفتمان و ابراز کنش های گفتمانی و همچنین تحلیل بینامتنی متون انجام می پذیرد. گفتمان های برساخته با استفاده از ابزارهای زبانی و رسانه ای به بازتولید قدرت و اعمال آن یاری رسانده در تعیین رفتارهای کنشگران و ساماندهی تفاسیر مشارکین در گفتمان نقش اساسی را بر عهده دارند. این مطلب به بررسی سازوکار برجسته سازی و حاشیه رانی توسط نظم گفتمان حاکم بر نشریه دانشجویی خاک پیرامون مساله قومیت در ایران می پردازد. در این مطلب به مرحله ی تبیین متون که هم پیوندی گفتمان را با سازوکارهای قدرت و بافت زمینه ای آن اعم از ساختاری و نهادی را بررسی می نماید پرداخته نشده است.