فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۳۸ مورد از کل ۳۸ مورد.
موانع فرهنگی فرا روی تولید علوم انسانی اسلامی
حوزه های تخصصی:
روش شناسی شهید صدر دربارة شکل گیری علم اقتصاد اسلامی و تحقیق نهایی دربارة آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکل گیری علم اقتصاد اسلامی چالش اساسی اقتصاد اسلامی است. حل این چالش از نظر شهید صدر، از دو طریق ممکن است:
1- اصول قطعی مکتب اقتصاد اسلامی، با فرض تحقق آنها، پیآمدهایی در ساحت اقتصاد به دنبال دارد. تحلیل علمی این پیآمدها، زمینة پیدایی نظریات علمی اقتصاد اسلامی است.
2- اگر به مکتب اقتصاد اسلامی در روابط اقتصادی جامعه عمل شود، رویدادهای عینی اقتصادی به دنبال دارد. اقتصاد دان به تحلیل این رویدادهای عینی میپردازد و در نهایت، علم اقتصاد شکل میگیرد.
شهید صدر راه دوم را ترجیح میدهد. این مقاله درصدد است بیان کند این ترجیح، متأثر از دیدگاه شهید صدر دربارة وظیفه و هدف علم اقتصاد است. در این مقاله، این دیدگاه بررسی و در پایان، راه دیگری برای شکل گیری علم اقتصاد اسلامی ارائه میشود.
امکان سنجی توسعه نظام آموزش اقتصاد اسلامی در دانشگاههای کشور : راهکاری در جهت تولید علم در اقتصاد
حوزه های تخصصی:
کنکاشی در نظام آموزش اقتصاد در دوره اخیر نشان می دهد که در این نظام، کل اقتصاد اسلامی تنها به چند درس خاص محدود شده و دروس دیگر با تغییرات بسیار مختصر و با استفاده از ترجمه متون متعارف تدریس می شوند؛ در حالی که به نظر می رسد می توان نظام فعلی را با توجه به مبانی اقتصادی اسلام و همچنین با توجه به شرایط خاص ایران اصلاح کرد. به منظور انجام این کار لازم است برخی از دروس رشته اقتصاد با در نظر گرفتن مبانی اسلامی و با توجه به شرایط خاص ایران تدریس شوند.
این مقاله تلاش می کند تا نشان دهد که با پذیرش مبانی اسلامی و در نظر گرفتن شرایط خاص ایران، آموزش دروس رشته اقتصاد با تغییراتی مواجه می شوند؛ به نحوی که استادان اقتصاد نباید نسبت به این تغییرات بی تفاوت باشند. در واقع؛ در این رویکرد دیگر نباید دروس اقتصاد را تنها با استفاده از ترجمه متون متعارف آموزش داد، بلکه باید به مبانی دینی مرتبط، ساختار اقتصاد ایران، مشکلات کشورهای در حال توسعه و به طور خاص کشورهای اسلامی نیز توجه کافی مبذول داشت. الگوی پیشنهادی اثبات می کند که ضرورتی برای محدود کردن آموزش رشته اقتصاد اسلامی به چند واحد درسی خاص وجود ندارد، بلکه امکان توسعه این رشته وجود دارد.
آیا «الگوی توسعه ایرانی ـ اسلامی» دست یافتنی است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشه مربوط به طراحی و تدوین الگویی «ایرانی ـ اسلامی» برای دستیابی به توسعه، مدتی است که در کشور مطرح شده است. در این زمان، برخی نویسندگان و نهادها مقالات و طرح هایی در خصوص مشخصه های چنین الگویی ارایه کرده اند. در مقاله حاضر استدلال می شود که با توجه به آنکه همه الگوهای توسعه در زمره تکنولوژی ها محسوب می شوند و همه تکنولوژی ها به ظرف و زمینه ای که در آن به کار می روند، حساس اند و علاوه بر آن حامل ارزش هایی هستند که طراحان و نیز به کاربرندگان در آنها به ودیعه می گذارند، تکمیل و تدوین یک «الگوی ایرانی ـ اسلامی توسعه» به مثابه یک «تکنولوژی بومی» ممکن است؛ اما نکته مهمی که کمتر به آن توجه می شود، آن است که چنین الگویی (به فرض کارآمد بودن و طراحی عقلانی داشتن)، جز در برخی جزئیات با دامنه محدود، با الگوهای کارآمدی که در دیگر کشورها، برای توسعه به کار می روند، تفاوتی نخواهد داشت. به این اعتبار، یاد کردن از چنین الگویی با عنوان «الگوی ایرانی ـ اسلامی»، عمدتا نوعی «نامگذاری» و فعالیت «زبانی ـ معنایی» است و جنبه واقعی آن چندان برجسته نیست.
جامعه شناسی اسلامی؛ به سوی یک پارادایم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله معرفی مهم ترین مبانی جامعه شناسی اسلامی، در قالب ارائة پارادایمی مقایسه پذیر با پارادایم های موجود است که ماهیت انسان و جامعه، هدف و روش تحقیق و ارزش ها در جامعه شناسی مهم ترین عناصر هستند. این پارادایم از نظر انسان شناسی، بر اصل فطرت استوار است و با ردّ جبر اجتماعی، تلفیقی را بین فردگرایی و کل گرایی روش شناختی میپذیرد و دربارة چیستی جامعه تصویری ارائه میکند که در آن، رابطة انسان با خداوند مد نظر قرار میگیرد. به علاوه، واقعیت اجتماعی را شامل نظم ها و قوانین تجربی و نیز سنّت های اجتماعی میداند؛ ضمن آنکه مناسبات اجتماعی را بر پایة عناصر متعدد شامل مهرورزی، استخدام متقابل انسان ها و تضاد تبیین میکند. اهداف تحقیق در این پارادایم عبارت اند از: تبیین علّی و معنا شناسی رفتار، نقد اوضاع اجتماعی و غایت شناسی پدیده های انسانی از حیث استنادشان به خداوند. همچنین به موجب این پارادایم، جامعه شناسی اسلامی دو سطح متمایز دارد: تجربی و فراتجربی. در سطح نخست، در مقام گردآوری به طور عمده، از روش استنباط فقهی- تفسیری و در مقام داوری، از روش تجربی و در سطح دوم، به فراخور مورد از هر یک از روش های معتبر، اعم از وحیانی، عقلی و تجربی بهره میگیرد. همچنان که در سطح نخست میکوشد از دخالت ارزش ها در توصیف و تبیین واقعیات تا حد امکان بکاهد؛ اما در سطح دوم، توسل به ارزش های دینی برای نقد اوضاع اجتماعی و ارائة راهکار برای تحقق وضعیت مطلوب را رد نمیکند.
ارزیابی پارادایمی انسان به عنوان عنصر اساسی در طراحی پارادایم الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگر چه بالاترین سطح معرفت از انسان، معرفت فلسفی اوست، ولی انسان به عنوان یک واقعیت اجتماعی زمانی قابل درک تجربی است که معرفت فلسفی بتواند به سطح پارادایمی و پس از آن به سطح معرفت علمی نازل گردد. در این بین پارادایم، مجموعه گفتارهای منطقی است که در ارتباط بین الاذهانی اندیشمندانی مورد پذیرش جامعه علمی قرار می گیرد و به سوالات اساسی درباره پیش فرض های هستی شناختی، معرفت شناختی، روش شناختی، انسان شناختی و ارزش شناختی علم پاسخ می دهد.در این مقاله ضمن معرفی پارادایم های غالب در علوم انسانی (اثبات گرایی، تفسیری و انتقادی)، سعی می شود تا پاسخ این سه پارادایم به سوالات انسان شناسی مورد بحث و بررسی قرار گیرد. آشنایی با تلقی پارادایم های غالب علوم انسانی درباره ماهیت انسان می تواند زمینه ساز نقد نظریه های لیبرالیستی، انتقادی، امانیستی و ارایه و گسترش درک مشترک از ماهیت انسان در پارادایم الهی باشد. این امر مقدمه ای برای نظریه پردازی در عرصه علوم انسانی و اجتماعی دینی، به منظور توصیف و تبیین بهتر و کارآمدتر رویدادهای انسانی و اجتماعی است.
سخن آغازین بهره گیری از روش شناسی تحول یافته اجتهادی، لازمه تولید علم دینی
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی نظری فلسفه علوم اجتماعی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی روش شناسی در علوم اجتماعی
- حوزههای تخصصی علوم انسانی بومی سازی علوم انسانی اسلامی سازی علوم انسانی
- حوزههای تخصصی علوم انسانی بومی سازی علوم انسانی جایگاه نظریه و روش در بومی سازی و اسلامی سازی علوم انسانی
مواضع ناسازگاری مباحث علوم طبیعی و آموزه های دینی از دیدگاه غزالی : سببیت و نفس
حوزه های تخصصی:
از دیدگاه غزالی ، مباحث علوم طبیعی در دو بحث عمده ، با آموزه های دینی ، ناسازگار است : 1- سببیت : لازمه ی پذیرش سببیت ، اثر داشتن پدیده های طبیعی و رابطه ی علیت بین آن ها است . غزالی این دیدگاه را ناسازگار با عمومیت قدرت خداوند و معجزات انبیاء می داند . وی حل مشکل را در پذیرش نظریه ی عادت اشاعره و نفی رابطه علیت بین پدیده های طبیعی می داند . 2- نفس : مبحث نفس از مباحث مهم حکمت طبیعی است. غزالی از میان مباحث نفس ، بحث تجرد ، سرمدیت و کیفیت بقائ نفس پس از مرگ را مورد توجه قرار داده است ...
بازسازی علوم انسانی از طریق بازسازی مبانی نظری آن
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم انسانی روش شناسی علوم انسانی و طبیعی اهداف علوم انسانی
- حوزههای تخصصی علوم انسانی روش شناسی علوم انسانی و طبیعی روش شناسی های حوزه علوم انسانی در مقایسه با دیگر منابع تولید داده
- حوزههای تخصصی علوم انسانی بومی سازی علوم انسانی جایگاه نظریه و روش در بومی سازی و اسلامی سازی علوم انسانی