فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۱٬۶۴۲ مورد.
۱۰۵.

آموزش فلسفی کودکان در نظام تعلیم و تربیت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تفکر انتقادی لیپمن تعلیم و تربیت اکتشافی و خلاق سوال مداری حذف و ابهام داستان های قرآن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه برای کودکان
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تعلیم و تربیت
تعداد بازدید : ۴۳۶۱ تعداد دانلود : ۳۴۷۹
دردو دهه اخیر، بعد از ورود مباحث اموزش فلسفی کودکان به عرصه مطالعات وپزوهشهای اهل نظر در ایران، بویژه با استقبالی که از رویکرد P4C (philosophy for children) به عمل آمد، تلاشهایی در تحلیل وبررسی ومعرفی وحتی اجرای آن به اشکال گوناگون، مانند ارائه مقالات در نشریات، تشکیل همایش ها و کارگاه های آموزشی، تالیف وترجمه کتب صورت گرفت. درسنوات اخیر این همت ها به سطحی رسیده است که برنامه ریزی درحد پذیرش دانشجودرسطحPHD برای آن صورت می گیرد . جای خالی بررسی نظرات لیپمن (بانی این نوع از آموزش درنیم قرن اخیر)، درمقایسه با نظام تعلیم وتربیت اسلامی، مارا برانگیخت تا با تاملی در آموزه های وحیانی، جایگاه آموزش تفکر خلاق وانتقادی درتعلیم وتعلم اسلامی را بازشناسی کنیم. دراین بررسی ومقایسه، نزدیکی شیوه های تربیت دینی برای فراهم کردن بسترهای آموزش تفکر خلاق واکتشافی، با روش ها ودیدگاه های لیپمن (lipman ) آشکار گردیده است.
۱۰۸.

فلسفه و شرایط گفتگو از چشم انداز مولوی با نگاهی تطبیقی به آراء باختین و بوبر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مولوی گفتگو باختین عنصر جامعه شناختی ارتباطی تعاملی عنصر زبان شناختی بوبر اتصال منطق گفتگویی جهان رابطه ها نطق باطنی کلام نفسی و کلام لفظی خیال اندیشه جذب کشش

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه درباره فلسفه
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات رابطه تصوف و عرفان با علوم دیگر
تعداد بازدید : ۴۲۷۸ تعداد دانلود : ۱۶۵۹
این گفتار با بر شمردن دو عنصر زبان شناختی و جامعه شناختی در هر گفتگو بر اصالت ضرورت و اهمیت عنصر جامعه شناختی به عنوان یکی از ارکان و پایه های اساسی برقراری گفتگو تاکید می ورزد از نظرمولوی اساس گفتگو بر بنیاد کنش ارتباطی میان طرفین گفتگو و برقراری رابطه دو جانبه میان گوینده (نویسنده) و شنونده (خواننده) بنا شده است وی از این ارتباط دو جانبه و سویه جامعه شناختی سخن با تعبیر اتصال جذب و کشش یاد کرده است از این منظر حضور مخاطب یا شنونده یا خواننده جهت برقراری ارتباط کلامی ضروری نیست همچنین سخن گفتن ملفوظ یا خاموشی نیز تاثیر در برقراری این تعامل کلامی نخواهد داشت در همین راستا قابل ذرک است که مولوی جاذبه کشش و اتصال یاد شده را به معنای هر نوع پیوند و ارتباط و چالش در نظر گرفته است از این رو روابطی که بر مبنای تضاد تناقض و اختلاف پی ریزی شده همچون دوستی دشمنی عشق و تنفر از آن جهت که متضممن نوعی رابطه و تعامل است و بدون وجود دیگری در کنار یا در برابر و یا در تقابل با من تحقق نمی یابد در همین قلمرو طرح شدنی است در ادامه عنصر جامعه شناختی گفتگو را با نگاهی تطبیقی به منطق گفتگویی میخائیل باختین و جهان رابطه های مارتین بوبر پی می گیریم تاکید این دو اندیشور بر سرشت اجتماعی و بیناذهنی زبان همچنین اشاره به تعریف مفهوم مفهوم و سطوح متعدد و اشکال گوناگون گفتگو از نگاه باختین در این گفتارمورد مطالعه قرار می گیرد مباحث یاد شده در این گفتار این نتیجه را به دست می دهد که آنجا که عنصر جامعه شناختی و کنش تعاملی موجود باشد از آن رو که معنا و مفهوم در فاصله دو افق در جریان و در انتقال است چه عنصرزبان شناختی موجود باشد و چه موجود نباشد گفتگو آگاهانه یا ناآگاهانه به عمد یا به سهو برقرار شده است.
۱۰۹.

بسط بسط تجربه نبوی

۱۱۰.

فلسفه براى کودکان و نوجوانان مرورى بر پارادایم جدیدآموزش و پرورش با تأکید بر ابداعات متیولیپمن

نویسنده:

کلید واژه ها: متیو لیپمن تفکر انتقادى فلسفه‏ى تعلیم و تربیت پارادایم تأمّلى تعلیم و تربیت تفکر چند بعدى فلسفه‏ى کاربردى فلسفه براى کودکان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۴۱
در این مقاله ابتدا مرورى کوتاه بر پارادیم قدیم (پاردایمى که هم اکنون در کشورهاى غیرپیشرفته رایج است) داریم و با برخى از پیش‏فرض‏هاى آن آشنا مى‏شویم؛ سپس به تاریخچه‏ى تحولات رخ داده در نظریه‏هاى تعلیم و تربیت و ظهور الگوى تأملى مى‏پردازیم؛ و در این راستا، با برخى از اصول پارادایم جدید آشنا خواهیم شد. مرورى بر پیشینه‏ى جنبش فلسفه‏ى کاربردى و تفکر انتقادى و هم‏چنین نقص‏هاى آموزش این نوع تفکر بخش دیگرى از این مقاله است؛ سپس «برنامه‏ى فلسفه براى کودکان و نوجوانان» به عنوان گامى فراتر از تفکّر انتقادى و آخرین دستاورد نهضت فلسفه‏ى کاربردى مورد بررسى قرار مى‏گیرد. نحوه‏ى پیدایش و نحوه‏ى اجراى این برنامه، علاقه‏ى کودکان و نوجوانان به آن، نتایج مثبت آزمون‏هاى به عمل آمده و مهارت‏هاى مورد آموزش این برنامه، موضوعات بعدى مقاله است. در انتها، سه مؤلفه‏ى عملیاتى جدیدى که این برنامه براى متحوّل ساختن نظام آموزش و پرورش پیشنهاد مى‏کند بررسى مى‏شود. این سه مؤلفه عبارت‏اند از: حلقه‏ى کندوکاو، معلمان تغییر نقش یافته و کتاب‏هاى درسى داستانى.
۱۱۱.

بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب علم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مطابقت علم حضوری علم حصولی علامه طباطبایی ملاصدرا اتحاد عقل و عاقل و معقول

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه اندیشه های فلسفی در ایران معاصر
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
تعداد بازدید : ۴۱۹۵ تعداد دانلود : ۱۶۱۱
مرحوم علامه علم را یک امر وجودی می داند و در این جهت با صدرالمتألهین موافق است و می گوید علم عبارت است از حضور شئ برای یک شئ، به این بیان که حصول علم برای عالِم عبارت است از حصول یک امر بالفعل که فعلیت محض است؛ زیرا وجداناً مییابیم که صورت علمی قوة تبدیل شدن به صورت دیگر را ندارد. صورت های حسی و خیالی و عقلی جوهرهای مجرد مثالی و عقلی هستند که در عالم مثال و عقل وجود دارند و نفس با مرتبه مثالی و عقلی خود در آن موجود است. صورت علمی، مجرد از ماده و قوه است و با وجود خارجی خود نزد مدرِک حاضر است. علم حصولی در واقع یک اعتبار عقلی است که از معلوم حضوری به دست آمده است. اتحاد عاقل و عقل و معقول نیز در نزد علامه به این معنا است که نفس سعة وجودی پیدا می کند و حقیقت عقلی می شود و حقایق عقلی را شهود می کند، نه این که با آن ها متحد شود. این با ملاصدرا فرق دارد. صدرا می گوید: اول صورت معقوله پیدا می شود و این صورت معقوله هم عقل بالفعل و هم معقول بالفعل و هم عاقل بالفعل است. ولی علامه می گوید: اول علم اشراقی به حقیقت عقلی پیدا می شود بعد صورت معقوله؛ یعنی علم حصولی متفرع بر علم حضوری است.
۱۱۳.

انسان شناسی حکمت خالده به روایت سید حسین نصر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: سنت معرفت قدسی عقل شهودی مراتب انسان انسان متجدد

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پست مدرنیسم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه اندیشه های فلسفی در ایران معاصر
تعداد بازدید : ۴۱۶۳ تعداد دانلود : ۲۲۳۸
سید حسین نصر، یکی از طرفداران حکمت خالده است که با نقد دنیای متجدد، می‌کوشد معرفت قدسی را جای‌ گزین مدرنیسم سازد. از نظر وی، «خالده» معرفتی است که درون همه ادیان و سنت‌ها وجود دارد. لازمة سنت‌گروی، اعتقاد به یک امر قدسی است که نه تنها مرجعیت فکری انسان‌هاست که در رفتار آن‌ها نیز تجلی می‌یابد. معرفت شناسی نصر، معرفتی است مبتنی بر عقل شهودی و نه عقل استدلالی. فعلیت عقل شهودی نیز با وحی است، نه علوم اکتسابی. معرفت قدسی برای آدمی، آزادی بخش است؛ زیرا که همة وجود او را در بر می‌گیرد. ریشه این معرفت قدسی نیز در انسان شناسی نصر نهفته است که انسان را موجودی حامل امر قدسی می‌داند. به باور وی آنگاه که آدمی در بهشت برین بود، از این معرفت قدسی برخوردار بود، ولی با هبوط به دنیا، آن معرفت را از دست داد. نتیجه این هبوط آن شد که آدمی اشیاء را در حالت غربت و انفصال می‌بینید؛ نه وحدانی و در ارتباط با حق. بر خلاف دیدگاه نصر، در دورة جدید، این انسان شناسی تغییر یافته است و معرفت پاره پاره‌‌ای از انسان عرضه می‌شود. باید ریشة ضعف‌های انسان شناسی جدید را در بی‌توجهی به معرفت قدسی و نگاه کمیت گرایانه به انسان و جهان دانست. قداست زدایی از معرفت و پیدایش علم جدید سبب شد ساحت ذوقی وجود انسان به فراموشی سپرده شود و آدمی از مرکز کلی وجود جدا گردد.
۱۱۴.

فلسفه اسلامی و ایده‏آلیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۴۱۰۳ تعداد دانلود : ۱۲۱۶
ایده‏آلیسم در قلمرو فلسفه، به دو معنای مهم به کار می‏رود: یکی ایده‏آلیسم عینی یا مابعدالطبیعی که در برابر طبیعت‏گرایی قرار می‏گیرد و دیگری ایده‏آلیسم ذهنی یا معرفت‏شناختی که در برابر رئالیسم معرفت‏شناختی قرار می‏گیرد. ایده‏آلیسم در معنای نخست عبارت است از قول به تقدم روح بر ماده یا اصالت روح و وجود وهمی جسم و در معنای دوم حاکی از نفی وجود مادی متعلقات شناخت حسی است. فیلسوفان اسلامی در حوزه مابعدالطبیعه قایل به دیدگاه سومی میان ایده‏آلیسم عینی و طبیعت‏گرایی‏اند. آنها از یک سو وجود ماده را واقعی می‏دانند و از سوی دیگر در آرای برخی از ایشان چون سهروردی و ملاصدرا وجود جهان مـثل (البته با اختلاف تقریر با افلاطون) پذیرفته می‏شود. دیدگاه فلاسفه اسلامی در حوزه معرفت‏شناسی دیدگاهی رئالیستی است و در آن ایده‏آلیسم ذهنی رد می‏شود. مواجهه این فیلسوفان با ایده‏آلیسم ذهنی ابتدا به صورت نقد سفسطه و بعدها در دوره معاصر، به ویژه در آثار مرحوم علامه طباطبایی و استاد شهید مطهری و آیت ا... مصباح یزدی، به صورت نقد سفسطه و اندیشه ایده‏آلیستی و همچنین دفاع از مبانی رئالیستی فلسفه اسلامی در قلمرو شناخت ظاهر می‏شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان