فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۴۱ تا ۴٬۴۶۰ مورد از کل ۱۴٬۱۰۸ مورد.
۴۴۴۱.

سهم صور خیال، اراده و عقل در حصول مفهوم عقلی با تکیه بر فلسفه ی نفس ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارسطو خیال عقل فعال فلسفه ی نفس مفهوم عقلی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۶۵۶ تعداد دانلود : ۱۱۵۸
تبارشناسی و فهم دقیق آرای بسیاری از فیلسوفان در باب ادراکات، بدون توجه به نظریه ی عقل ارسطو، به خصوص در باب چگونگی حصول مفهوم عقلی، ممکن نیست. این نوشتار در تلاش است با تکیه بر بازخوانی متن آثار ارسطو و نیز محورقراردادن نفس شناسی ارسطو، تفسیری نو از مسأله ارائه کند: الف) مفهوم عقلی حاصلِ دستگاه شناختی انسان است نه قوه ی عاقله ی محض؛ ب) در این دستگاه، عامل فعلیت بخشِ معقولاتِ بالقوه نه عقل بیرونی است نه عقل درونی محض، بلکه هریک از بخش های مختلف دستگاه شناختیِ انسان (حس، خیال، اراده و عقل) به نحوی در بالفعل شدن معقول بالقوه نقش دارند؛ ج) فرایند شکل گیری ادراکات از الگوی طولی واحدی پیروی نمی کند، بلکه کارکردهای بخش های مختلف دستگاه شناختی درهم تنیده اند، به طوری که نمی توان مرز مشخصی میان قوای حسی، خیالی و عقلی و نیز میان کارکرد هایشان ترسیم کرد. از منظر ارسطو، با همان ادراکی که شیء جزئی محسوس را درمی یابیم، ذات کلی و خالص آن را نیز درمی یابیم.
۴۴۴۲.

مسئولیت در برابر مرگ دیگری: بنیاد سوژه در فلسفه لویناس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لویناس دیگری مرگ دیگری مسئولیت اخلاق سوبژکتیویته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۵ تعداد دانلود : ۵۸۷
مفهوم دیگری در فلسفه لویناس به مفاهیم دیگر او هویت می بخشد. وی با نقدی معرفت شناختی - هستی شناختی، تمامیت سوژه و کلیت دیگری را به پرسش می گیرد. به زعم لویناس دیگری امکان نفی تمامیت سوژه و امکان تعالی سوژه در فراروی از هویت ایستای خود است. این مقاله بر آن است تا نشان دهد نسبت سوژه با دیگری نسبتی معرفت شناختی - هستی شناختی نبوده بلکه از بنیان، نسبتی اخلاقی است. سوژه در مجاورت دیگری شکل می گیرد. مهمترین ساحتی که هستی دیگری با هستی دیگری مجاور می شود، لحظه ی نیستی و مرگ اوست. این امر به رابطه اخلاقی بنیادینی منجر می شود که در آن مسئولیت در برابر مرگ دیگری بنیاد و مهمترین وجه مسیر تحقق هستی ما ست. به زعم ما فهم هستی چنان که هایدگربر آن پافشاری می کند هستن به سوی مرگ خود، از طریق رابطه ی اصیل دازاین با مرگ خود نیست، بلکه مرگ دیگری، نقطه ی عزیمت ویران کننده ی دریافتن نیستی گره خورده با هستی است. هستی در هستن برای دیگری و سوبژکتیویته در کنش های ارتباطی انسان با دیگری و متعاقب آن با مراقبت از دیگری در برابر مرگ متحقق می شود.
۴۴۴۳.

ارزیابی انتقادی فمینیسم از منظر اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: جنسیت فمینیسم زنان اخلاق مردان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
تعداد بازدید : ۱۰۱۹ تعداد دانلود : ۶۴۴
بسیاری از فمینیست ها قائل هستند نقش ها و اشکال رفتاری ملازم با «جنسیت» زن بودن را جوامع مختلف بطور تاریخی تولید کرده اند. اخلاق فمینیستی تلاشی است برای بازنگری و بازسازی تفکر دوباره درباره جنبه های اخلاق سنتی غرب که تجربیات اخلاق زنان را بی ارزش و کم بها تلقی کرده است. و معتقدند در تاریخ دوهزار ساله اخلاق غرب صدای اخلاق زنانه غایب بوده لذا برای پایان دادن به این نابرابری و عدم تعادل می گویند: جنسیت نه تنها در اصل انسانیت، و نه در مسائل اخلاقی و رفتارهای اخلاقی تأثیرگذار نیست. فمینیسم با قائل شدن به تشابه زنان و مردان در حوزه رفتارهای اخلاقی نقش های جنسیتی اخلاقی که نظام آفرینش برعهده هر یک از زن و مرد نهاده را فراموش کرده و با طرح مشابهت و همسانی زنان و مردان به اخلاق «زن مرد Androgyny » رو آورده است که این گونه نگرش ها پیامدهای غیراخلاقی همچون نفی خانواده، همجنس گرایی و امحاء تفاوت های فطری زنان و مردان را در پی داشته است. این نوشتار ضمن جریان شناسی نحله های مختلف فمینیستی، در راستای نقد تأثیرگذاری آنها روی اخلاق، به پیامدهای اخلاقی دیدگاه های فمینیستی پرداخته است.
۴۴۴۴.

مسأله شر و معنای زندگی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: شر معنای زندگی شرور اخلاقی شرور طبیعی شرور مابعدالطبیعی خیرات هدف زندگی خدا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷۶ تعداد دانلود : ۵۶۰
مسأله شر از مهم ترین دغدغه های فکری و عملی انسان است که کلیت حیات مادی و معنوی او را تحت تأثیر قرار داده و می تواند در معنا یا بی معنایی آن نقشی بنیادین داشته باشد. جنبه مابعدالطبیعی شرور که از علت وجودی یا عدمی بودن آن ها سؤال می کند و نیز دو نوع طبیعی و اخلاقی شرور که کارکرد آن ها را در جهان طبیعت و در ارتباط با زندگی انسان عاقل و مختار نشان می دهند، به اهمیت و پیچیدگی مسأله شرور می افزایند. در این زمینه پاسخ هایی متعدد ارائه شده اند که تلاش دارند با تأکید بر ویژگی هایی چون: عدمی یا وجودی بودن شرور، ضرورت شرور برای تحقق خیرات بیشتر، ملازمت شرور با اختیار انسان و ذاتی بودن آن ها نسبت به جهان طبیعت و نسبی بودن شرور، فلسفه شرور را تبیین نمایند. در این تحقیق تلاش می شود با نظر به سه مؤلفه مهم معنای زندگی؛ یعنی: هدف، ارزش و کارکرد زندگی و نیز جایگاه و نقش انسان در آن و با استفاده از آموزه های اسلامی نشان داده شود که اگر در حل مسأله شرور، جامع نگری مابعدالطبیعی و استفاده از آموزه های الهی، مورد نظر قرار گیرد، می توان به فهم نسبتاً معقول ازآن ها دست یافت که نه تنها نافی معنای زندگی انسان نیست، بلکه برای آن، معنایی با محتوای بنیادین فراهم می سازد؛ یعنی هدف الهی زندگی و ارزش و کارکردهای آن و نقش شایسته انسان در آن بازتعریف می گردد.
۴۴۴۵.

تاثیر مردم شناسی بر هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی فایرابند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زبان نسبیت ذهنیت مردم شناسی واقعیت تکثر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه علم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۶۱۷ تعداد دانلود : ۱۱۸۷
فایرابند در آثار خود، ارجاعاتی به آثار مردم شناسان شهیر داشته است. بررسی این ارجاعات نشان از تاثیر تعیین کننده یافته های مردم شناختی بر فلسفه فایرابند دارد. این تاثیر به حدی است که فایرابند، روش مردم شناسی را به عنوان روش ایجابی مناسب برای مطالعه علم پیشنهاد می کند. توصیه این روش به معنای پذیرش ضمنی مقومات آن مانند تکثر، نسبیت، تفاوت در ذهنیت ها، قیاس ناپذیری فرهنگ ها و سنت ها و ...است. در این مقاله ضمن بررسی ارجاعات فایرابند به مطالعات مردم شناختی، نشان خواهیم داد که فایرابند در چه موضوعاتی متاثر از یافته های مردم شناسی بوده است و چگونه این یافته ها را در فلسفه علم بازسازی نموده است. تلاش خواهیم کرد تا تاثیر مردم شناسی بر هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی فایرابند را با تکیه بر مفاهیم واقعیت، ذهنیت، زبان، مشاهده مشارکتی و ...نشان دهیم.
۴۴۴۶.

فارابی و پارادوکس منون در رساله الجمع بین رأیی الحکیمین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افلاطون ارسطو فارابی پارادوکس منون یا تحقیق رساله الجمع

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۲۰۲ تعداد دانلود : ۵۹۵
افلاطون در محاوره منون مسأله معرفت شناختی «امکان تحقیق» یا تعلیم و تعلّم را مطرح می کند که نزد اهل فن به پارادوکس منون یا تحقیق مشهور است. طبق این پارادوکس، ما آدمیان یا چیزی را می شناسیم یا نمی شناسیم؛ لیکن در هر دو صورت، امکان تحقیق و پژوهش منتفی است. افلاطون در محاوره نامبرده، معضل را با قول به نظریه «معرفت، یادآوری است» می خواهد حلّ کند. ارسطو نیز با پارادوکس منون روبرو بوده و کوشیده است در کتاب تحلیلات ثانی (برهان) آن را از راه تفکیک میان شناخت به نحو کلّی و شناخت به نحو جزئی، حلّ نماید.     فارابی از جمله در کتاب الجمع بین رأیی الحکیمین به پارادوکس منون پرداخته و سعی کرده است به رفع اختلاف میان دیدگاه های افلاطون و ارسطو بپردازد. نوشته حاضر ضمن توضیح پارادوکس تحقیق، می کوشد تا هم تلّقی فارابی از راه حلّ های افلاطون و ارسطو را تبیین نماید و هم چگونگی جمع میان آراء آن دو را نزد خود فارابی، بررسی و تحلیل کند. نتیجه گیری اجمالی ما چنین است که فارابی با تکیه بر جوهره نظریه یادآوری (= معرفت)، تفسیر پرسش و پاسخهای سقراط در محاوره فایدون به عنوان استشهاد افلاطون بر مسأله خودش و بی توجهّی افلاطون به دلایل بقای نفس (و وجود قبلی آن)، توانسته است به جمع میان آراء افلاطون و ارسطو در خصوص پارادوکس منون دست یازد.
۴۴۴۷.

تفاوت هیأت در حکمت اشراق با عرض در حکمت مشاء(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: جوهر عرض هیأت مشاء اشراق سهروردی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۰ تعداد دانلود : ۵۶۸
بسیاری از محققان اصطلاح هیأت در آثار اشراقی سهروردی را معادل عرض در اصطلاح مشائی دانسته اند و معتقدند که شیخ اشراق در این زمینه تنها لفظی جدید وضع کرده است. در این مقاله با مقایسة هیأت در حکمت اشراق با عرض در حکمت مشاء و نیز با مراجعه به تصریحات شیخ اشراق در این زمینه، نشان داده می شود که این دو اصطلاح متفاوت با یکدیگر هستند. اصطلاح هیأت در آثار شیخ اشراق به معانی صورت، شکل، حالت و نیز غیرجوهر به کاررفته است که هیأت به معنای غیرجوهر در مقابل جوهر در نظر اشراقیان است و نه جوهر از نظر مشائیان. بنابراین شیخ اشراق برای اشاره به معنای غیر جوهر در نظر اشراقیان، مجبور به وضع لفظی جدید شده است و اصطلاح عرض را صرفا در معنای غیرجوهر در نظر مشائیان به کار برده است. در نتیجه به دلیل متفاوت بودن تعریف جوهر در حکمت مشاء و اشراق، عرض و هیأت نیز که به ترتیب در مقابل جوهر مشائی و جوهر اشراقی وضع شده اند با یکدیگر متفاوتند.
۴۴۴۸.

طبیعت گرایی خوش بینانه و معناداری زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معنای زندگی پوچی تامس نیگل طبیعت گرایی خوش بینانه دن ویجرز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸۰ تعداد دانلود : ۱۵۲۹
نظریه های معنای زندگی را در یک تقسیم بندی کلان و اجمالی می توان به دو دسته دیدگاه های طبیعت گرا و غیرطبیعت گرا افراز کرد. یکی از اشکالات همیشگی وارد بر دیدگاه های طبیعت گرا ناتوانی آنها در حل معضل پوچی است؛ طبیعت گرایی خوش بینانه عنوان ایده ای است که مدعی شده بر مبنای پیشرفت های علمی و دستاوردهای فناورانه می توان، در عین پای بندی به طبیعت گرایی، از معضل پوچی رهایی یافت. در این مقاله، با تأکید بر دیدگاه های لئو تولستوی و تامس نیگل درباره معضل پوچی، طبیعت گرایی خوش بینانه، بر مبنای دیدگاه دن ویجرز، با یک صورت بندی استدلالی تقریر می شود. همچنین، به منظور داوری درباره کارآمدی طبیعت گرایی خوش بینانه در رهایی یافتن از معضل پوچی، مبانی و پیشفرض های معناشناختی، معرفت شناختی، و انسان شناختی آن از جمله جعل گرایی، علم گرایی و فیزیکالیسم مورد بررسی و واکاوی قرار می گیرد و نشان داده می شود که این دیدگاه، بر خلاف ادعای مطرح شده از سوی ویجرز، قابلیت حل معضل پوچی را ندارد، بلکه مؤیدی بر ناتوانی طبیعت گرایی در حل معضل پوچی است.
۴۴۴۹.

نسبت میان حرکت اشتدادی نفس و تعالی روح در اندیشه ملاصدرا و هگل

کلید واژه ها: حرکت جوهری ملاصدرا روح تاریخ هگل صیرورت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر نهضت رمانتیسیسم (اواخر قرن 18 - اواسط قرن 19)
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  6. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  7. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
  8. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۲۰۶۶ تعداد دانلود : ۱۷۳۷
در این نوشتار تلاش شده است تا مراتب صیرورت نفس در اندیشه ملاصدرا، به عنوان یکی از مهم ترین اندیشمندان اسلامی، و مراحل بسط و تجلی تاریخی روح در منظومة فلسفی هگل را مورد بررسی قرار دهیم. چنانکه میدانیم، ملاصدرا با طرح نظریة حرکت جوهری قصد آن را دارد تا در درجة نخست صیرورت موجود در عالم طبیعت را به ساحت مابعدالطبیعه تعمیم داده و همة موجودات عالم را دارای حرکتی هدفمند، مستمر و اشتدادی به سمت کمال مطلق معرفی کند. ثانیاً، تلاش می کند با استناد بر این نظریه، موضوعاتی چون تجرد نفس، معاد و نظایر آن را به اثبات برساند؛ که ما در این نوشتار تنها از منظر نخست به این مقوله پرداخته ایم. از سوی دیگر، در میان فیلسوفان برجسته غربی، اندیشة دیالکتیکی هگل، که اساساً کلِّ تاریخ را عرصه تجلّی دمادم و اشتدادی روح مطلق، به معنای خاص آن، می داند؛ قرابت نزدیکی با این دیدگاه و رویکرد عرفانی حکمای مسلمان دارد. از این رو، در این نوشتار ضمن بررسی معنا و مراد ملاصدرا از ""تعالی نفس""، و هگل از ""تجلی روح""، به استفاده جدالی آنها از این دو مقوله در ساحت عین و طبیعت و همچنین ذهن و آگاهی اشاره خواهد شد. در پایان به وجوه افتراق و اشتراک آنها در باب این سیر جدالی و بسترهای فکری- فلسفی تحقق هر یک اشاره خواهیم نمود. با تأکید بر این نکته که کلید گشایش هر دوی این نظام های فلسفی، مقولة حرکت یا صیرورت مستمر دیالکتیکی است که گاه مواقف آن را در ساحت نفس به نظاره می-نشینیم و گاه در ساحت طبیعت.
۴۴۵۰.

جعل معنا از نگاه سارتر و نقد و بررسی آن بر اساس مبانی شناخت گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معنای زندگی ژان پل سارتر سوبژکتیویسم وجود فی نفسه وجود لنفسه ناشناخت گرایی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه و معنای زندگی
تعداد بازدید : ۱۷۸۶ تعداد دانلود : ۱۵۴۸
جعل و کشف معنا دو دیدگاه بنیادین در معنای زندگی هستند که هر کدام موافقان و مخالفانی را به خود اختصاص داده اند. سارتر با تبیین وجودِ فی نفسه و وجودِ لنفسه، و همچنین مفاهیمی همچون امکان ناضرور، آزادی و فردیت، ابتدا جهان را از هر معنایی تهی می کند و سپس برای استعلای خویش و همچنین عدم انفعال، در پی جعل معناست. بنابراین، در این حوزه، سارتر را می توان یک ناشناخت گرا و سوبژکتیویست خواند و از این رو انتقادات مربوط به این دو نحله به سارتر نیز تعلق می گیرد. برای نمونه، سارتر با سوبژکتیو دانستن معنا امکان هر گونه داوری معرفتی را درباره صدق و کذب دیدگاه اخذشده از بین می برد. در عین حال، به نظر می رسد، با توجه به مبانی معرفتی ناشناخت گرایان و سوبژکتیویست ها، می توان از قوت این نقد کاست. همان طور که می دانیم، تأکیدِ سارتر و سایر اگزیستانسیالیست ها بر جعل و یا کشف معنا شدیداً وابسته به فرد و ساختار سوبژکتیو اوست. بنابراین به نظر می آید با توجه به بنیان های فلسفی سارتر، نقدهای مبتنی بر شناخت گرایی بر سارتر وارد نباشد.
۴۴۵۱.

ملاحظات فلسفی در تکنولوژی هسته ای(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: هایدگر مارکس تکنولوژی هسته ای فلسفه کلاسیک تکنولوژی چرخش تجربی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱۰ تعداد دانلود : ۸۲۶
این مقاله حاصل کندوکاو در این مسئله است که؛ آیا تأمّل فلسفی در خصوص تکنولوژی هسته ای، از تأمّل عام فلسفی در باب تکنولوژی متمایز است یا خیر؟ و آیا چنین مطالعه خاصّی می تواند بینشی در فلسفه تکنولوژی ارائه نماید؟ از دو رویکرد اصلی در فلسفه تکنولوژی؛ یعنی فلسفه کلاسیک تکنولوژی و فلسفه تکنولوژی پس از چرخش تجربی، نخست در چارچوب سنت هایی همچون مارکسیسم و پدیدارشناسی با توجه به کلّیت یا ذات (و نه تفاوت های انواع) تکنولوژی مدرن، به ارائه فراروایت هایی از تکنولوژی می پردازد. اما در فلسفه تکنولوژی با نگرش تجربی، ویژگی های خاصّ تکنولوژی های مختلف مورد دقت قرار می گیرد و نظریه پردازی، به بررسی تکنولوژی و توصیف دقیق آن می پردازد. ادعای این مقاله این است که براساس نگرش متأخر در فلسفه تکنولوژی و با معرفی و تحلیل ویژگی های خاص تکنولوژی هسته ای، می توان فراروایت های فلاسفه کلاسیک تکنولوژی را در چنین تحلیلی ارزش گذاری کرد. البته از آنجا که فلسفه کلاسیک تکنولوژی و به ویژه دیدگاه هیدگر درباره تکنولوژی، رویکردی ذات گرایانه است، از طریق مطالعه تجربی تکنولوژی هسته ای، قابل تأیید یا طرد نیست. بنابراین این مقاله صرفاً درصدد آن است که جنبه های سازگار فلسفه کلاسیک تکنولوژی با مورد خاص تکنولوژی هسته ای و نیز مواردی از محدودیت های این نگرش را در تحلیل تکنولوژی هسته ای نشان دهد.
۴۴۵۲.

بررسی انتقادی غایت گریزی دکارت در فیزیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دکارت فلسفه طبیعی قرن هفدهم استنتاج فیزیک از متافیزیک غایت گریزی خدای نافریبکار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲۰ تعداد دانلود : ۸۲۱
با آنکه برخی دکارت پژوهان، ادعای صریح وی مبنی بر استنتاج فیزیک از متافیزیکش را اغراق آمیز (یا حتی گمراه کننده) می دانند، برخی دیگر از آنان، ادعای او را جدی (یا حتی تعیین کننده) می دانند. این مقاله با تکیه بر آراء گروه دوم، سعی دارد تا غایت گریزی دکارت در فیزیک را بر اساس مبانی متافیزیکی اش تبیین کند. مؤلفان پنج تبیین متفاوت را پیشنهاد می دهند. (1) غایت گریزی، اقتضای راهکار وی درباره اعتبارِ معرفتیِ قضایایِ ناظر به شیء خارجی است؛ (2) در دیدگاه دکارت، فاهمهمان نمی تواند حد احتمالی امور نامحدود را کشف کند و همین نیز مانع از پیگیری غایت شیء طبیعی به نحو درخوری می شود؛ (3) به عقیده وی، برخلاف سنت ارسطویی، همیشه نمی توان از کارکرد، غایت را نتیجه گرفت؛ (4) فرضِ غایتمندی شیء طبیعی، چه ناظر به «ما الیه الحرکه» باشد و چه ناظر به «ما لِاَجلِه الحرکه»، خواه آگاهانه باشد و خواه ناآگاهانه، یا با خودش ناسازگارست یا با مبانی متافیزیکی دکارت؛ (5) نقشِ خدایِ نافریبکار نزد دکارت، غایت گریزی وی را ایجاب می کند. در پایان نیز مؤلفان توضیح می دهند که به چه معنایی، دکارت، مبانی فیزیکش را از مبانی متافیزیکی اش استنتاج کرده است.
۴۴۵۳.

بررسی و نقد دیدگاه معرفت شناسانه پلنتینگا(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: مبناگرایی مبناگرایی‌ کلاسیک برون گرایی اعتمادگرایی معرفت شناسی اصلاح شده پلنتینگا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۲ تعداد دانلود : ۲۵۶
نظریه معرفت شناسانه الوین پلنتینگا در باب توجیه با این که اختلافاتی بسیار با مبناگرایی کلاسیک دارد، در ذیل نظریات مبناگرایانه قرار می گیرد. در این مقاله پس از معرفی مبناگرایی در باب توجیه، با اشاره به مبناگرایی کلاسیک، به انتقادات پلنتینگا علیه این نوع از مبناگرایی پرداخته ایم. در ادامه با توجه به اینکه دیدگاه پلنتینگا درباره توجیه، دیدگاهی برون گرایانه و اعتمادگرایانه می باشد، اشاره ای به این دو جریان شده و سپس نظریه مبناگرایانه پلنتینگا را برررسی کرده ایم. در پایان نقدهایی بر دیدگاه وی مطرح شده است که برخی از این نقدها متوجه وجه برون گرایانه بودن دیدگاه وی و برخی دیگر متوجه جنبه اعتمادگرایانه نظر او است.
۴۴۵۴.

بررسی اصول یگانه انگاری بی قانون دانلد دیویدسن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علیت حالات ذهنی عقلانی سازی این همانی مصداقی دانلد دیویدسن یگانه انگاری بی قانون وقوع تبعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱۵ تعداد دانلود : ۷۴۴
یگانه انگاری بی قانون دیویدسن، یکی از تبیین های فیزیکالیستی از ذهن، ویژگی ها و حالات ذهنی است. این دیدگاه، تمامی رویدادها را به لحاظ وجودی، رویدادی فیزیکی می داند که دارای توصیف های فیزیکی و ذهنی اند؛ با این حال، حالات ذهنی به حالات فیزیکی تحویل برده نمی شود. از آنجا که حالات ذهنی، واجد ویژگی های فیزیکی اند، با حالات فیزیکی، رابطه ای علّی دارند، اما این رابطه، در خصوص حالات ذهنی التفاتی، قانونمند نیست. رابطه حالات ذهنی و فیزیکی، بر اساس نظریه وقوع تبعی تبیین می شود. در این مقاله، ابتدا اصول یگانه انگاری بی قانون، مانند تعامل علّی، قانونمندی علّیت، قانونمندنبودن امور ذهنی و وقوع تبعی را تبیین می کنیم و سپس با طرح اشکالاتی مانند لزوم صادق بودن واقعی قوانین، ممکن نبودن تعین چندجانبه معلول های علل فیزیکی و ذهنی، کفایت نظمی قانونمند در تبیین رابطه پدیده ها، تبیین علیت بر اساس شرطی های خلاف واقع و ناسازگاری نبود قوانین رابطی که دو حوزه فیزیکی و ذهنی را به یکدیگر مرتبط کند، نظریه وقوع تبعی و ... را بررسی و نقد می کنیم.
۴۴۵۵.

زیبایی هنری و بازنمایی طبیعت (در نظریه زیبایی شناختی توماس آکوئیناس)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: آکوئین اس ادراک زیبایی شناختی زیبایی متعالی زیبایی محسوس فعل الهی آفرینش الهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۸ تعداد دانلود : ۴۳۵
توماس آکوئیناس با اقتباس دیدگاه های پیشینیان خود، به صورت پراکنده در آثارش به مسئله زیبایی و هنر پرداخته و قصد دارد تا میان ساحت زیبایی متعالی و زیبایی محسوس ارتباطی برقرار کند. وی با بیان تعریف زیبایی و مؤلفه های آن به تبیین نوعی ادراک زیبایی شناختی دست می یابد. در این مقاله ضمن تبیین نگاه وی به مسئله زیبایی و بیان تأثیر پذیری او از اشارات کتاب مقدس به مسئله زیبایی، ادراک زیبایی شناختی، نسبت زیبایی با خیر و وجود، زیبایی عالم و طبیعت، تلاش شده است تا به مسئله تقلید هنرمند در خلق هنری از فعل الهی پرداخته شود که وی آن را استمرار عمل خلاقه آفرینش الهی توسط هنرمند می داند. 
۴۴۵۶.

تأملی بر معنای مرگ اندیشی در فلسفة هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هایدگر هستی شناسی پیش دستی هستی شناسی تودستی مرگاندیشی هستندههای تودستی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای متافیزیک باوری معاصر
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
تعداد بازدید : ۲۷۲۶ تعداد دانلود : ۱۴۱۳
مقالة حاضر سعی می کند تا مسألة مرگ را از دریچة تازة هستی شناسی تودستی مورد بررسی قرار دهد. منظور ما از هستیشناسی تودستی نحوهای از مواجهه با هستنده های تودستی (هستی های ابزاری) و افقهای انضمامی حیات است که در تفکر مارتین هایدگر بسط پیدا کرده است. این هستی شناسی که به نظر ما روش خاص هایدگر در بررسی هر موضوعی است، موضوعات و افقهای حیات انسانی را در بستری عملی و درگیرانه مورد بررسی قرار می دهد. یکی از این افقهای انضمامی هستی شناسی تودستی، مرگ است که به علت اهمیت قاطع بر حیات بشر و تأثیر عظیم بر جهان بینی انسان شایسته است که مورد تحلیل دقیق قرار گیرد. برای رهیابی صحیح به مسأله مرگ در فلسفة هایدگر و نشان دادن تمایز مرگ اندیشی هایدگر و سنّت متافیزیک، مرگ اندیشی را در دو هستی شناسی پیش دستی و هستی شناسی تودستی مورد بررسی قرار می دهیم. منظور از هستی شناسی پیش دستی شیوة غالب مرگ اندیشی در سنت متافیزیک از افلاطون تا نیچه است؛ سپس مرگ اندیشی هستی شناسی تودستی را در سه دورة تفکر هایدگر بررسی می کنیم. بنابراین پرسش راهنمای سراسر این پژوهش این است که هستی شناسی تودستی یا به عبارت بهتر شیوة مواجهة عملی و درگیرانه با افقهای انضمامی به روی ما می گشاید؟ سعی می کنیم تا حد توان پاسخگوی پرسش فوق باشیم.
۴۴۵۷.

تأملى انتقادى بر «فهم متعارف» مور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ایدئالیسم فهم متعارف جرج ادوارد مور ویلیام جى لایکن برهان عالم خارج

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۰۵۰
جرج ادوارد مور، فیلسوف برجسته انگلیسى (1873 1958) مکتبى را بسط مى دهد که بر پایه آن تنها به کمک فهم متعارف و تحلیل معانى معمول کلمات، مى توان ادعاها را سنجید و به رغم اظهارات شکاکانه و ایدئالیستى، به امور یقینى دست یافت. وى در آثار خود، تلاش کرده است تا ادله و شواهدى را به نفع فهم متعارف، و بر ضد شکاکیت و ایدئالیسم ارائه دهد. برخى صاحب نظران فلسفه ذهن و فلسفه زبان از دستگاه فلسفى مور که گاه با عنوان «واقع گرایى موافق فهم متعارف» از آن یاد مى شود، حمایت کرده اند؛ چنان که ویلیام. جى. لایکن، فیلسوف معاصر امریکایى کوشیده است تا با پیروى از روش خاص مور در مقابله با شکاکیت، به دفاع از فهم متعارف وى بپردازد. نوشتار حاضر درصدد است تا استدلال هاى مور و لایکن در دفاع از فهم متعارف را مورد سنجش قرار داده و از رهگذر تأمل انتقادى، کاستى هاى آن را تبیین نماید.
۴۴۵۸.

هیدگر جوان و بحران علوم نظری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظریه مارتین هیدگر پدیدارشناسی کنش علمی بحران علوم نظری علم به مثابه کنش

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه علم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۸۱۱ تعداد دانلود : ۶۱۸
هیدگر پس از جنگ جهانی اول متوجه بحرانی در علم شد که آن را ناشی از غلبة رویکرد نظری برخاسته از علوم تجربی و تسری یافتن این رویکرد به سایر بخش های علوم می دانست. چیستی این بحران و راه چیرگی بر آن پرسشی است که به زعم این نوشته، یکی از دغدغه های اصلی هیدگر، پیش از تألیف هستی و زمانبوده است. پرسش اصلی ما در این مقاله شناسایی رویکرد هیدگر به این بحران در دوره ای است که کم تر مورد توجه قرار می گیرد، یعنی هیدگر جوان پیش از تألیف کتاب هستی و زمان. در همین راستا بیان می شود که چگونه یک نظریه از طریق زندگی زدایی و صوری سازیِ موقعیت های زنده حاصل می شود. این موضوع با تمرکز عمده بر درس گفتارهای سال 1919 فرایبورگ تحقیق شده است. در نگاه هیدگر جوان علم، کنشی زنده، و مواجهه ای اگزیستانسیال با جهان است. ما در آغازه های پژوهش های علمی مان پدیده ها را در زیست بافتِ روزمره مان معنادار می کنیم؛ اما به تدریج با محوِ این موقعیت های تاریخی و زیستی پدیده ها را به شکلی منتزع از بافتِ معنابخش شان درمی آوریم و آن ها را به مثابة چیزهایی نظری در نظر می گیریم. به نظر هیدگر رویکرد نظری، که غالب ترین رویکرد در علم جدید است، از مواجهه ای پیشا نظری و اصیل نشئت گرفته است. در پایان با ارائة تفسیری شماتیک نشان می دهیم مراحل تبدیل شدن امر موقعیتمند به ابژة نظری چه مراحلی است
۴۴۵۹.

تبارشناسی نسبت های چهارگانه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: منطق قدیم نسبت های چهارگانه منطق دانان مسلمان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق منطق صوری سنتی منطق ارسطویی منطق عالم اسلام
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
تعداد بازدید : ۱۲۷۱ تعداد دانلود : ۱۱۵۹
نسبت های چهارگانه میان مفاهیم، هرچند پیشینه اش به ارسطو و فرفوریوس می رسد، اما به عنوان یک تقسیم منطقیاز نوآوری های منطق دانان مسلمان بوده و برای نخستین بار، در آثار فارابی، غزالی، فخر رازی و خونجی و به صورت های متفاوت به علم منطق معرفی شده است. از آنجا که تقسیم های فارابی، غزالی و فخر رازی، به ترتیب، دچار مغالطه های «عدم انسجام»، «عدم مانعیت» و «تداخل اقسام» بودند مورد پذیرش منطق دانان بعدی قرار نگرفتند؛ اما تقسیم خونجی، چون از این مغالطه ها به دور بود، به کتاب های درسی منطق راه یافت و در منطق اسلامی تثبیت شد. با اینکه این تقسیم در همان آغاز با شبهه ها و پارادوکس های مهمی روبرو شد، اما توانست در برابر آنها ایستادگی کند و به جای گاه رفیع و تثبیت شدهامروزیخود دست یابد. این مقاله در صدد کاویدن پیشینه نسبت های چهارگانه و تعیین سهم هر یک از منطق دانان قدیم در پیش برد این بحث است.
۴۴۶۰.

بررسی دیدگاه ویلفرد کنت ول اسمیت در مسئله تنوع دینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کثرت گرایی ایمان کنت ول اسمیت تنوع دینی سنت انباشته

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
تعداد بازدید : ۱۴۴۱ تعداد دانلود : ۱۰۴۲
یکی از مسائل مهم دین پژوهی، مسئله تنوع دینی است که امروزه دارای اهمیت زیادی است. این مقاله به بررسی دیدگاه کنت ول اسمیت، یکی از برجسته ترین دین پژوهان معاصر، درباره مسئله تنوع دینی می پردازد. این بررسی با استفاده از روش تحلیلی تبیینی و با مراجعه به آثار وی انجام می شود. به نظر اسمیت دین پژوهی بررسیِ معنای ظواهر دین در نظر باورمندان به آن، بررسی ایمان در قلب انسانها و مطالعه اشخاص است نه مطالعه داده ها. او معتقد است باید به جای واژه دین از مفاهیم ایمان و سنت انباشته استفاده کرد. ایمان، پاسخ شخصیِ انسان به امر متعالی است که قابل مشاهده نیست و متنوع است. سنت انباشته صورت و تجلی ایمان است که امری تاریخی، قابل مشاهده و متنوع است. ایمان واحد است، اما از آنجا که ایمان هیچ شکلی ندارد مگر زمانی که در شکل های خاصی ابراز شود، در عین حال همواره متکثر و متنوع است. اسمیت معتقد به الهیات مسیحی کثرت گرایانه و مخالف دیدگاه انحصار گرایی و شمول گرایی است. نجات از دیدگاه او به وسیله دلتنگی و عشق به خدا، که در قلب انسانهاست، حاصل می شود. حقانیت نیز در هر شخص با ایمان و در همه سنت های انباشته دینی وجود دارد و دین حق متکثر است. در نتیجه، کنت ول اسمیت بر اساس تعریف خاص خود از دین، هم در حوزه حقانیت و هم در حوزه نجات یک کثرت گرای دینی است. البته میراث دینی شخصی و ارتباط مستقیم او با پیروان ادیان مختلف بر تفکر کثرت گرایانه او موثر بوده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان