فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۴۱ تا ۳٬۰۶۰ مورد از کل ۱۴٬۱۰۸ مورد.
۳۰۴۱.

تقلیل و برآیش در فلسفه شیمی: مروری نقادانه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تقلیل برآیش فلسفه ی شیمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۵ تعداد دانلود : ۲۹۵
اخیراً در مطبوعاتِ فلسفه ی علم موضوعی تحت عنوان «فلسفه ی شیمی» به چشم می خورد. یکی از مسائلی که تحت این مقوله درباره ی آن صحبت می شود موضوع برآیش و اهمیت علم شیمی و جایگاه آن در روشن سازی این موضوع است. علاوه بر موضوع برآیش ، مسئله ی تقلیل هم در شیمی محل بحث است. اهمیت این دو مسئله در شاخه های مختلف علوم ، ازجمله شیمی، ازآنجاست که استقلال (نسبی) این علوم، با این دو مفهوم گره خورده است. در این مقاله بعد ارائه ی یک چهارچوبِ مفهومی، به نقد و بررسی آرای آلکس مانافو در مورد اهمیت علمِ شیمی در مطالعه موضوعِ تقلیل و برآیش در شیمی می پردازیم. مانافو با استدلالی قصد دارد نقش ویژه ای به علم شیمی در رابطه بامطالعه ی موضوع برآیش و تقلیل ببخشد. در ضمنِ نقد محتوی این استدلال، تمایزی بینِ مفهوم «پیچیده گی وجودشناسانه» و «پیچیده گی هستی شناسانه» ارائه می دهیم. سپس نشان می دهیم خلط بین این دو مفهوم، موجباتِ شکل گیری مغالطه ای شده که دامنگیرِ مانافو در روند استدلالش شده است
۳۰۴۲.

رابطه نفس و بدن و تأثیر آن بر جاودانگی از دیدگاه ابن سینا و توماس آکوئینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابن سینا توماس آکوئینی جاودانگی رابطه نفس و بدن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۸ تعداد دانلود : ۷۳۱
مسئله جاودانگی نفس در فلسفه ابن سینا و توماس آکوئیناس دو نظریه جداگانه است، اما در زوایایی اشتراک دارد. ابن سینا در تکمیل مبتکرانه علم النفس معلم اول، قید کمال را در تعریف نفس وارد و به جای صورت نشاند تا از تجرد نفس سخن گوید و در تبیین رابطه نفس و بدن بر شأن تدبیری نفس پای فشرد و نه بر اتحاد ذاتی و جوهری بین آن دو. توماس با پیروی از آموزه سینوی جاودانگی نفس، صورت بودن نفس برای بدن را چنان تقریر کرد که ترکیبی از آموزه ارسطویی و دیدگاه ابن سینا باشد، ولی در تبیین نحوه ارتباط نفس جاودانه با بدن میرا، نظریه روشنی ارائه نکرد که رابطه ذاتی و در عین حال گسست پذیر نفس با بدن را نشان دهد.
۳۰۴۳.

نفی پوچی از منظر هستی شناختی در اندیشه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: معنای زندگی پوچی بی معنایی حیات ملاصدرا خدا آخرت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۱ تعداد دانلود : ۳۵۳
از ارکان کشف دیدگاه ملاصدرا در مسئله فلسفه زندگی، شناخت معنای حیات و ابعاد و مؤلفه های آن است. در فرایند کشف این نظریه، نقد دیدگاه رقیب و بدیل نیز صورت خواهد گرفت. مسئله اصلی این تحقیق کشف مواضع هستی شناختی صدرا در تحلیل معناداری زندگی و به تبع آن نقد و نفی پوچی و بی معنایی زندگی است. درواقع در این جستار در پی پاسخ به این پرسش اساسی هستیم که در نظام فکری ملاصدرا و مبتنی بر رهیافت هستی شناسی او، پوچی و بی معنایی زندگی چگونه نفی می شود؟ رهاورد به دست آمده بیانگر آن است که با بازخوانی دیدگاه ملاصدرا به این نتیجه می رسیم که وی در زمره اندیشمندانی است که از نظریه فراطبیعت گرایانه در حوزه معنای زندگی دفاع می کند. از دیگر نتایج و دست آوردهای این پژوهش آن است که از منظر هستی شناختی، باور به مبدأ و معاد و ارائه استدلال های موجه و معقول در این دو حوزه خواه ناخواه حیات آدمی را معنادار جلوه داده و به معناداری زندگی او منجر خواهد شد. بنیادی ترین مبنا در میان مبانی هستی شناسی، مسئله وجود خدا و توحید و از پس آن معاد است. پژوهش پیش رو به شیوه توصیفی- تحلیلی دیدگاه صدرا را درباره معناداری حیات در پرتو باور به مبدأ و معاد بیان و در ادامه به تبیین و در پاره ای موارد بازخوانی و حتی بازسازی دیدگاه او در نفی پوچی و بی معنایی از زندگی خواهد پرداخت.
۳۰۴۴.

بررسی تطبیقی موضوع مابعدالطبیعه در ابن سینا و سوآرز(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: ارسطو سوآرز مابعدالطبیعه موجود بما هوموجود واقعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۰ تعداد دانلود : ۲۶۷
ارسطو در آغاز کتاب چهارم(گاما)، مابعدالطبیعه ، را علم « موجود بماهو موجود» معرفی می کند و این علم را «فلسفه اولی » یا «فلسفه نخستین» نامیده است و همچنین در موارد دیگر نام «حکمت» و «الهیات» نیز به این علم داده است . همان طور که وی نام های مختلفی بر این علم نهاده است ، موضوعات متعدد و متنوعی نیز برای این علم قرار داده است . لذا از دیر باز شارحان و مفسران ارسطو در تعیین موضوع مابعدالطبیعه دچار مشکل شده اند و هر کدام به طریقی رفتنه اند. با ورود ابن سینا به بحث های قرون وسطی تحولات بسیار زیادی در بحث موضوع مابعدالطبیعه اتفاق می افتد. وی موضوع متافیزیک را موجود بماهو موجود می داند اما موجود را به نحو عام در نظر می گیرد که هم شامل خدا و هم موجودات محسوس می شود و این یک تحول در موضوع مابعدالطبیعه محسوب می شود . سوآرز نیز یک قرون وسطی است که ابن سینا را درک کرده است و اما موضوعی که ارائه می دهد خود را از ابن سینا و سایر اسلافش جدا می سازد .تفسیر او یک تفسیر ارسطویی ابن سینایی است که ناخواسته مودی به تاسیس مابعدالطبیعه نوین می شود که با نظام مابعدالطبیعی ارسطویی و ابن سینا متفاوت است . در این مقاله، مساله اصلی پرداختن به موضوع مابعدالطبیعه تطبیقی بین ابن سینا و سوآرز است به جهت بیان و تبیین وتعین نقاط اشتراک و اختلاف در دو سنت اسلامی و مسیحی در موضوع مابعدالطبیعه
۳۰۴۵.

بهره مندی در فلسفه توماس آکوئیناس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بهره مندی توماس آکوئیناس وجود ماهیت تمثیل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۰ تعداد دانلود : ۴۸۷
یکی از مفاهیم کلیدی که در متافیزیک توماس نقش اساسی دارد، مفهوم بهره مندی است، که بر اساس آن، بین خالق و مخلوق ارتباط برقرار می کند. بهره مندی پیشینه ای در فلسفه افلاطون و بوئثیوس دارد و در عبارات توماس عبارت است از چیزی که به نحوی جزئی، آنچه را که به دیگری به نحو کامل تعلق دارد، دریافت می کند. از آنجا که متافیزیک وی براساس توجه خاص به «وجود» بنا شده است و وجود نیز هم به خالق و هم به مخلوق نسبت داده می شود و موجودات از وجود برخوردار هستند، بنابراین باید نوع ارتباط بین خالق و مخلوق مورد مطالعه قرار گیرد و معلوم گردد هرکدام به چه نحو در وجود سهیم اند. همچنین در رابطه بین وجود و ماهیت، بهره مندی چه نقشی دارد. این مقاله در نظر دارد با مطالعه آثار توماس آکوئیناس و شارحین و محقیقن به شیوه تحلیلی و پژوهشی مسأله بهره مندی را بررسی نماید تا منظور از بهره مندی، انواع بهره مندی و موارد استعمال مفهوم بهره مندی در فلسفه توماس مشخص گردد. وی سه نوع بهره مندی را تشخیص می دهد که تنهایکی از آنها قابل استناد به خدا و موجودات است. وی با نظریه بهره مندی رابطه خالق و مخلوق، رابطه ماهیت و وجود، رابطه کثیر با واحد را توجیه می کند.
۳۰۴۶.

بررسی نقش نظام مفاهیم سهروردی در مسئله ارتباط میان ذات و صفات نورالانوار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سهروردی ذات صفات عینیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۲ تعداد دانلود : ۲۳۸
این نوشتار به دنبال بررسی جایگاه و نقش نظام مفاهیم سهروردی، یعنی تقسیمات معقول اولی و ثانی در باب مسئله ارتباط ذات و صفات نورالانوار است تا از این رهگذر، دیدگاه فلسفی وی را بر اساس شالوده و محکمات تفکرش تبیین نماید. عبارات سهروردی در این باره به صورت های مختلفی بیان و تفسیر شده، برخی دالّ بر اثبات عینیت ذات با صفات نورالانوار و برخی دیگر منکر آن است. عدم تفکیک مفاهیم و معقولات ثانی منطقی و فلسفی در فلسفه سهروردی و معیارهایی که در مورد اعتبار مفاهیم ارائه می کند، اعتقاد به عینیت ذات و صفات نورالانوار را با خدشه ای جدی مواجه می سازد.
۳۰۴۷.

صناعات خمس ارسطویی و روش های دعوت قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: برهان خطابه جدل حکمت موعظه حسنه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۰ تعداد دانلود : ۳۶۱
برهان، خطابه و جدل سه تا از صناعات پنج گانه ارسطویی است. ارسطو و منطق دانان مسلمان به دقت و تفصیل آنها را از لحاظ ماده و صورت و هدف و نتیجه بیان نموده اند. روش های دعوت قرآنی در سوره نحل به ترتیب چنین آمده است: حکمت، موعظه حسنه و جدال احسن. معنای این سه کلمه هم با تحقیق در عرف قرآن آشکار است. برخی منطق دانان و بعضی از مفسران مسلمان سه روش یادشده را با سه فن ارسطویی منطبق دانسته اند. عده ای این روش ها و آن سه فن را کاملاً یکی محسوب کرده اند و بعضی- خصوصاً با نظر به قید حسنه بودن موعظه و احسن بودن جدل به انطباق جزئی قایل شده اند. در این مقاله دیدگاه منطق دانان و مفسران یادشده بعد از گزارش مورد سنجش و ارزیابی قرار گرفته اند و حاصل این سنجش و ارزیابی چنین است که حکمت مبتنی بر برهان است؛ یعنی سخن حق مطابق با واقع است، ولی نه اینکه هر سخن حق مطابق با واقعیت حکمت است و جدل احسن با جدل ارسطویی انطباق جزئی دارد و موعظه حسنه را با خطابه هیچ نسبتی نیست.
۳۰۴۸.

نقد و ارزیابی عدالت در اندیشه افلاطون (نظریه عدالت در رساله جمهوری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عدالت جمهوری آرمان شهر ظالم فضیلت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۸ تعداد دانلود : ۳۵۸
افلاطون این سئوال را اساسی می دانست که کدام دولت بهتر وکدام نظم منصفانه تر و چه کسی صلاحیت حکومت بر مردم را دارد؟ از نظر افلاطون، عدالت می بایست در درون فرد و درون جامعه تحقق یابد. عدالت در شهر در سلسله مراتب طبیعی و تقسیم کار یافت می گردد. عدالت در نفس آن هنگام صورت می گیرد که هر جزء از نفس مشغول به کار خویش باشد تا هماهنگی نفس پدیدار آید. افلاطون حکومت را هنری می داند که حاکم باید نفع کسانی را که تحت حاکمیت قرار دارند را ملاحظه نماید و با در نظر داشتن میانه روی و هماهنگی از افراط و تفریط دوری کند. افلاطون دولت را مانند بدن انسان دارای سه بخش تصور می کند که در آن به جای سر و سینه و شکم، حکمرانان و پاسداران و زحمت کشان وجود دارند. آنگونه که آدم سالم و هماهنگ تعادل و تناسب به خرج می دهد، نشانه دولت بافضیلت نیز این است که هر کسی جایگاه خود را بداند. این مقاله بدنبال تبیین مبانی نظریه عدالت افلاطونی بر پایه رساله ی جمهوری و ایرادات مترتب بر آن بوده و دنبال ارایه پاسخی مطلوب به این پرسش است که از منظر افلاطون آیا عدالت، فضیلت است؟
۳۰۴۹.

نوخاستگی زبان و جوهریت ذهن/ نفس(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: زبان نوخاسته گرایی فطری گرایی تعامل گرایی اجتماعی ذهن نفس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۱ تعداد دانلود : ۲۹۳
در دهه های اخیر موج فکری جدیدی در نظریه پردازی های فلسفی-علمی با غلبه بر ماده انگاری فروکاهش گرا و حتی فیزیکالیسم غیرفروکاهش گرا به نام نوخاسته گرایی ایجاد شده است. نوخاسته گرایی، دیدگاهی تکامل گرایانه، سیستمی و سلسله مراتبی است و بر اساس آن، کل واجد ویژگی ها و خصوصیاتی می گردد که اجزا فاقد آن هستند. نوخاسته گرایی طیف های متعددی دارد که رایج ترین آن در مسائل ذهن و بدن، نوخاسته گرایی ویژگی هاست. در این نگاه پدیده هایی- همچون ادراک، آگاهی، اراده، زبان- گرچه غیرقابل فروکاهش به اجزای بدن و سیستم شبکه ای اعصاب محسوب می شوند، ولی چیزی جز ویژگی هایی نوخاسته از کل سیستم فیزیکی و عصبی بدن نیستند و وجود جوهر ذهن/ نفس نفی می شود. در این مقاله با طرح این نگاه به زبان، با روشی تطبیقی تحلیلی، انتقادی و میان رشته ای (علمی-فلسفی) به نوخاستگی جوهر ذهن/ نفس از راه زبان (نوخاسته گرایی جوهری) پرداخته شد. از راه مطالعه زبان ثابت شد، گر چه نظریه نوخاسته گرایی از نظریه های رقیب –یعنی فطری گرایی و تعامل گرایی اجتماعی- مقبولیت بیشتری دارد، ولی نوخاسته گرایی ویژگی ها نیز خلأ تبیینی دارد؛ چراکه در سیر تکاملی و سیستمی، در سطحی فراتر از فیزیک و تعاملات سیستمی عصبی موجودی خودآیین نوخاسته می شود که فعالانه، آگاهانه و از روی قصد و اراده از زبان بهره می گیرد.
۳۰۵۰.

تأثیر برنامه آموزش فلسفه برای کودکان بر خودتنظیمی هیجانی کودکان کار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش فلسفه برای کودکان خودتنظیمی هیجانی کودکان کار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۳ تعداد دانلود : ۵۵۵
هدف اصلی این پژوهش، سنجش اثربخشی آموزش فلسفه برای کودکان بر بهبود خودتنظیمی هیجانی کودکان کار بود. این پژوهش به صورت نیمه آزمایشی بود که در آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش، کودکان کار 7 و 8 ساله شهر تهران در سال تحصیلی 97-1396 بودند که موسسه مهر کودکان به عنوان نمونه در دسترس انتخاب شد، و کودکان کار (تعداد= 36 نفر) این موسسه به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شده اند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 1 ساعته تحت برنامه آموزش فلسفه برای کودکان قرار گرفتند. برای جمع آوری داده از پرسشنامه استاندارد سنجش سبک های تنظیم عاطفی (هافمن و کشدن، 2010) استفاده گردید که پایایی این ابزار با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای مولفه های پنهان کاری، سازش و تحمل به ترتیب 70/0، 75/0 و 50/0 محاسبه شده است که حاکی از پایایی بالای آن است. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که برنامه آموزش فلسفه برای کودکان پنهان کاری کودکان کار را کاهش می دهد و سازش کاری و تحمل آنان را افزایش می دهد.
۳۰۵۱.

علم اهل برزخ به امور دنیوی: ارزیابی دیدگاه های کلامی اهل سنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برزخ حیات برزخی علم وهابیت متکلمان اهل سنت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱۴ تعداد دانلود : ۲۶۵
پژوهش حاضر با هدف تبیین و ارزیابی دیدگاه متکلمان اهل سنت پیرامون علم برزخیان به امور دنیوی انجام گرفت. روش پژوهش حاضر، تحلیل محتوای کیفی است که به صورت تحلیل قیاسی تبیین شده است. اعتقاد به ارتباط عالم برزخ به عنوان یکی از مراحل زندگی انسان و عالم دنیا مورد اتفاق جامعه اسلامی است؛ اندک شماری از جماعت سلفی و وهابیت تکفیری در این میان به انکار استمرار حیات انسان به معنای حقیقی آن که ناظر به علم و ادراک برزخیان نسبت به اهل دنیا است پرداخته و آن را مبنای نظری خویش در مردود شمردن مسلمات عقاید اسلامی در حوزه توسل، زیارت قبور، تبرک و... قرار داده اند. نتیجه این پژوهش، افزون بر تبیین و تحلیل دیدگاه اندیشمندان اهل سنت پیرامون استمرار ادراک و علم در حیات برزخی، از جهت نقد مبانی فکری جریان های تکفیری قابل ذکر بوده و بر آن است که تبیین و تفصیل مباحث نظری در حوزه حیات پس از مرگ انسان، می تواند سهمی در برون رفت اختلافات عملی و تشتت رفتاری در حوزه مباحث یاد شده داشته باشد.
۳۰۵۲.

مؤلفه های فلسفه فرهنگ در رویکرد کثرت گرای ابن خلدون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فلسفه فرهنگ عصبیت طبیعت جهان انسانی دین جنگ صلح

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۶ تعداد دانلود : ۲۸۰
هدف این مقاله، مقایسه آراء ابن خلدون در مقدمه با مباحث مطرح شده در حوزه فلسفه فرهنگ در دوران مدرن است. با نگاهی به کتاب مقدمه ابن خلدون از این منظر، متوجه خواهیم شد که ابن خلدون در مقدمه، از رهگذر بحث درباره مفاهیمی چون عصبیت، پادشاهی و تأثیر آب و هوا بر عمران و ... برخی از مهم ترین مؤلفه های فلسفه فرهنگ را مطرح می کند و نشان می دهد که چگونه از آدمیان از شرایطی نزدیک به طبیعت گام به گام به مرحله عصبیت و سپس به مرحله رفاه و تن آسایی صعود می کنند و به واسطه فرهنگ از طبیعت فاصله می گیرند و او نشان می دهد که برای طی این راه، جنگ و نفی دیگری امری ضروری است. او در ادامه نیز نشان می دهد که خود با اتخاذ چشم اندازی فلسفی، دیگری را به رسمیت می شناسد و بدین سان از افق های محدود به فرهنگ خود فراتر می رود و دیگری را در منطقه -الفراغی که همانا عمران است مد نظر قرار می دهد. او دین را بازاندیشی می کند تا راهی را برای کثرت انگاری فرهنگی باز کند.
۳۰۵۳.

درآمدی به خاستگاه و قابلیت های مقوله «حیثیت» در منطق و فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حیث جهت فلسفه منطق مغالطه قید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۷ تعداد دانلود : ۳۴۸
هرچند مفهوم «حیثیت» برای مخاطبان و پژوهشگران فلسفه اسلامی ناآشنا نیست، اما به نظر می رسد تا کنون ظرفیت این مفهوم چنان که باید و شاید مورد توجه قرار نگرفته است. در این مقاله پس از بیان خاستگاه حیثیت، گزارشی جامع از جایگاه و گره گشایی های آن در قلمرو منطق و فلسفه اسلامی، به خصوص در حکمت متعالیه، عرضه شده است. همچنین نسبت میان حیثیت با مقید بودن و اعتباریات نیز در حد امکان مورد بررسی قرار گرفته است. برای این کار مثال های فراوانی آورده شده است تا از این حیث ابهامی در کار نباشد. سپس نشان داده شده است که این بحث چه قابلیتی دارد و در عین حال برای آنکه به درستی از قابلیت آن استفاده شود به شروطی بایستی مراعات شود. همچنین در پایان به اختصار این ایده مطرح شده است که توجه به مقوله حیثیت می تواند میان جزمیت و نسبی گرایی، راهی میانه و مطلوب بگشاید.
۳۰۵۴.

دو سویه ناسازگار در فلسفه ویتگنشتاین با نظر به رساله منطقی- فلسفی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: ویتگنشتاین رساله منطقی - فلسفی خوانش درمانی خوانش متعارف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۷ تعداد دانلود : ۳۴۳
آنچه فهم فلسفه ویتگنشتاین را دشوار می کند، ناسازگاری رویکردهای سلبی و ایجابی اوست. مراد از رویکرد سلبی، نگرش ضدفلسفی ویتگنشتاین است؛ اینکه فلسفه نباید با نظریه پردازی و استناد به آموزه های متافیزیکی به پالایش زبان بپردازد، هدف آن نباید جز روشن گری و توصیف محض باشد و سرانجامِ آن نیز نباید شماری از گزاره های فلسفی باشد. مراد از رویکرد ایجابیِ ویتگنشتاین درباره فلسفه هر موضع فلسفیِ معناداری، ولو حداقلی، است که رویکرد ضدفلسفی ویتگنشتاین آن را مجاز نمی داند. مسئله اصلی این است که چگونه فلسفه مطلوب ویتگنشتاین می تواند به توصیف یا روشن گری زبان بپردازد؛ درحالی که شدیداً در قید مواضع ضدفلسفی است. این نوشتار می کوشد با تحلیل رساله منطقی - فلسفی ناسازگاری یادشده را ارزیابی کند (هرچند نتایج این تحلیل تنها به مواضع ویتگنشتاین متقدم محدود نمی شود)؛ سپس خوانش هایی را بررسی کند که برای برون رفت از این ناسازگاری تدبیری اندیشیده اند و سرانجام نشان دهد چرا به نظر نمی رسد این ناسازگاری رفع شدنی باشد.
۳۰۵۵.

ابتنای علوم انسانی بر پزشکی بالینی: خوانشی نو از تولد کلینیک(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: فوکو پزشکی بالینی فلسفه پزشکی فلسفه علوم اجتماعی تولد کلینیک فضابخشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶۳ تعداد دانلود : ۵۹۸
در کتاب تولد کلینیک فوکو نشان می دهد این نه علوم طبیعی بلکه پزشکی بالینی بود که بنیان علوم انسانی را بنا نهاد. در انتهای کتاب تولد کلینیک او این مدعا را مطرح می کند که علوم انسانی بر بنیان پزشکی بالینی مدرن بنا شده است. او می گوید: اهمیت علم پزشکی در تأسیس علوم انسانی اهمیتی که صرفاً روش شناختی نیست زیرا هستی انسان به منزله ابژه علم پوزیتیو تعریف یا تلقی می شود.» البته فوکو بیشتر از این مدعای خود را توضیح نمی دهد و به همین میزان بسنده می کند. در این مقاله تلاش خواهم کرد نشان دهم چگونه بر مبنای صورت بندی او از پزشکی بالینی می توان از این مدعا دفاع کرد و این مدعا چه استلزاماتی برای علوم انسانی به همراه خواهد داشت. برای فهم و دریافت این مدعا باید تمهیداتی فراهم کرد. هر دو تمهید مبتنی بر آراء فیلسوفان پزشکی است تا صورت بندی دقیق و قابل فهمی از پزشکی بالینی موردنظر فوکو به دست داده شود. بدون این تمهیدات فهم مدعای فوکو دشوار خواهد بود چون به نظر می رسد او در کتاب تولد کلینیک بسیاری از این موارد را مسکوت گذاشته یا بدیهی فرض کرده است یا نادیده گرفته است و شارحان اش هم با سنت فلسفه پزشکی ناآشنا بوده اند. در ابتدا تلاش می کنم نشان دهم که پزشکی نوع متفاوتی از شیوه تفکر در مقایسه با علوم طبیعی است که اگر چنین نبود مدعای فوکو به تفسیری سطحی و پیش پاافتاده خلاصه می شد: پزشکی انسان را ابژه علم بدل کرد و پس از آن بود که با الهام از علوم طبیعی تأسیس علوم انسانی محقق شد که باور ناروایی است. این بخش بر اساس آراء لودویگ فلک تفاوت های جدی تفکر پزشکی و علوم طبیعی تقریر خواهد شد. ساختار پزشکی بالینی و علوم مختلفی که در این حوزه وجود دارند را تعریف و تعامل آنها را نشان می دهم. در این بخش از آراء کاظم صادق زاده وام گرفته شده است. در بخش بعدی تلاش خواهم کرد بر مبنای تمهیدات صورت گرفته نشان دهم فوکو چگونه پزشکی بالینی مدرن و سیر تطورش را چگونه در قالب فضابخشی های سه گانه صورت بندی کرده است. در فصل پایان نشان خواهم داد چگونه صورت بندی فوکو از پزشکی بالینی می تواند بنیان علوم انسانی قرار گیرد. بدین ترتیب به نظر می رسد این نوشتار تلاشی است برای پیوند زدن فلسفه پزشکی و فلسفه علوم انسانی با خوانشی جدید از کتاب «تولد کلینیک».
۳۰۵۶.

Aristotle's Rationalism :A Reply to Barnes(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: Aristotle Rationalism intuition nous Posterior Analytics. Barnes

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۷ تعداد دانلود : ۲۲۶
Aristotle is more concerned with sensory perception and experience than philosophers before him, treating it as a kind of knowledge. It seems that the role he assigns to senses in knowledge acquisition does not qualify him as an Empiricist, although it does for some commentators. Now we should see if there is sufficient ground for the attribution of Rationalism to him. Now can we attribute Rationalism to him? And if yes, then in what sense and to what extent is he a Rationalist? To answer the question, I begin by considering components of Rationalism (and those of Empiricism, for that matter), that is, innate ideas and intuition, and then discuss Aristotle’s position regarding these components given his various works, particularly the last chapter of his Posterior Analytics and with the focus on nous. Since there have been different interpretations of this chapter of Posterior Analytics, I deal with exegeses by commentators such as Jonathan Barnes and their claims as they concern my claim in this paper.
۳۰۵۷.

درآمدی بر تعریف فلسفه فقه و ساختار مسائل آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فقه فلسفه فقه فلسفه مضاف مسائل فقه معرفت شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۰ تعداد دانلود : ۴۰۵
مقااله با هدف پاسخ به چیستی تعریف فلسفه فقه و چگونگی دسته بندی مسائل آن نگاشته شده و در بحث تعریف فلسفه فقه، در نهایت به برگزینی آخرین تعریف ارائه شده پرداخته است که در فرایند آخرین بازخوانی نظریه فلسفه فقه وجود دارد؛ از این رو فلسفه فقه با توجه به سه لایه مبانی عام پارادایمی و کلیات فلسفه فقه و مبانی خاص فلسفه آن، دانشی است که در راستای مبانی معین پارادایمی به تحلیل، نقد و پیشنهاد دامنه مفهومی، جایگاه، ساختار و سازوکار دانش فقه می پردازد که در معاضدت با دیگر عرصه های ادراکات اعتباری به فرآوری نظام های مطلوب مرجع خواهد پرداخت و در ضمن نقد تاریخ علم فقه، با نقد پسینی به پردازش مبنای برگزیده فقیه می پردازد و با توجه به ضرورت تعیین دامنه علمی مسائل، برای به کارگیری روش های شناخت و حل مسئله هر حوزه معرفتی، در راستای نظریه و تعریف فلسفه فقه منتخب، به ارائه دسته بندی مسائل فلسفه فقه، در هفت سطح مبانی عام معرفت شناختی، مبانی خاص فلسفه آن علم، مبانی روان شناختی، مبانی جامعه شناختی، مبانی فلسفه زبانی، مبانی تاریخ علم و مبانی روش شناختی پرداخته است. روش تحقیق نیز توصیفی و تحلیلی و با استفاده از داده های کتابخانه ای بود.
۳۰۵۸.

واژه های برساخته از ریشه ی «میم μιμ-» در متون پیشاافلاطونی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنر واژه های برساخته از ریشه ی «میم» میمسیس تقلید اجرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷۳ تعداد دانلود : ۳۲۵
میمسیس از کلیدی ترین و بحث برانگیزترین واژه ها در حوزه ی هنر است. افلاطون و ارسطو که در زمره ی نخستین نظریه پردازان در باب هنرند، هر یک بر اساس جهان بینی و دغدغه ی فلسفی خویش تعبیری خاص از میمسیس را برگزیدند؛ و این اختلاف نگاه یکی از عوامل مهم در تعیین جایگاه ارزشی هنر در طول تاریخ زیبایی شناسی شد. این مقاله می کوشد ابتدا با ارایه شرحی از خاستگاه اصطلاح میمسیس و تأمل در مشتقات آن در برخی از متون یونانی، تصویری نسبتاً جامع از این مفهوم به ویژه در آراء و آثار پیشاافلاطونی ترسیم کند، تا شاید سرچشمه ی دو رویکرد متفاوت افلاطون و ارسطو را در قبال هنر نشان دهد. نتایج بررسی های پژوهش حاضر نشان می دهد که واژه های برساخته از ریشه ی «میم » در متون پیش از افلاطون دلالت بر «اجرای نقش» داشته اند. خاستگاه اصلی چنین معنایی را از حرکات و رفتار انسانی یا حیوانی استنتاج کرده اند؛ در این میان، مراد از حرکات، به ویژه رقص بوده و، سپس، این معنا به گستره های دیگر هنر تسری یافت. وجه اشتراک معنایی همه ی مشتقات این ریشه، همانا ایده ی «مطابقت» یا «برابری» است. به سخنی، کردار، یا افعال و اجراهایی که این واژه ها بر آنها دلالت می کنند، برابر یا معادلی در جهان عینی را به عنوان الگوی تقلید اختیار کرده اند. اما چنین مطابقتی تنها نسخه برداری محض نبوده و گاه الگوی مفروض فاقد موجودیتی عینی است.
۳۰۵۹.

غلبه رویکرد مفهومی بر رویکرد وجودشناسانه و پیامدهای تربیتی آن در دوره معاصر (با تأکید بر اندیشه های نیچه و هایدگر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مفهوم گشتل دازاین وجود دانش آموز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۱ تعداد دانلود : ۷۰۹
زبان به واسطه ماهیت دو رگه اش از وجوه وجودی و مفهومی فارغ نیست. با اندیشه های سقراط رگه مفهومی زبان کانون توجه قرارگرفت و رگه وجودی آن مغفول ماند. از نظر هایدگر و نیچه با غفلت از رابطه فوزیس و لوگوس، و فراموش کردن نقش زبان در به ظهور آوردن وجود و ناتوانی آن در همراه شدن با صیرورت هستی، ذاتِ خودپوشاننده رگه وجودی به محاق رفت؛ و با فروکاستِ هستی شناسی به معرفت شناسی توسط کانت بستر لازم برای سیطره زبان مفهومی فراهم آمد. این روند با تحویل ریاضیات به حساب و کارهای افرادی چون فرگه و برنتانو سرعت گرفت و با کارهای راسل، وایتهد و ویتگنشتاینِ ِنخست در شکل دادن به زبان صوری که برای هر نام تنها و تنها یک نامیده داشته باشد وارد مرحله تازه ای شد تا بشر را دچار چنان فقری کند که گشتل را چون تقدیری محتوم بپذیرد. در این عصر عسرت، نیچه و هایدگر راهی می گشایند. آنها با اهتمام به زبان وجودی و احیای تفکر انتولوژیک در مقابل تقدیری که زبان مفهومی و تفکر انتیک برای انسان و جهان مقدر کرده است امکانی فراهم می سازند تا گونه ای دیگر از انسان و شکلی دیگر از عالم، به روشنگاه ظهور بیایند.
۳۰۶۰.

پنداره گرایی ارزشی در فلسفه نیچه (بازنگری تقریری از ندیم حسین)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نیهیلیسم اخلاقی توهم حقیقت هنر پنداره گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۸ تعداد دانلود : ۳۹۶
به نظر نیچه هر فرهنگی و هر شکلی از زندگی در هر سطحی که باشد، در تحلیل نهایی بر اساس قسمی توهم بنیاد شده است، خواه آن فرهنگ فرهنگ سقراطی باشد، یا آپولونی یا تراژیک. در روزگار مدرن نیز ما همچنان برای اینکه نیروی محرک فرهنگ را در اختیار داشته باشیم به توهم ها نیاز داریم. اما در همینجا دچار پارادوکس، پارادوکس توهم های روراست، شفاف یا آگاهانه می شویم. پارادوکس ما در اینجا این است که آگاهی و خودآگاهی روزگار مدرن بی مبنایی و ناراستی همه توهم های تاریخِ گذشته امان را برای ما برملا ساخته و ما فهمیده ایم که هر گونه ارزش یا باور ارزشی چیزی بیش از شکلی از توهم نیست. اکنون پرسش این است که چگونه می توانیم با توهم هایی زندگی کنیم که می دانیم توهم هستند. توسل نیچه به هنر و کندو کاو در نحوه فراهم آوردن توهم های روراست و آگاهانه از سوی هنر، به همین جهت است. بنا به یک تفسیر، هنر جایی است که در آن یاد می گیریم چگونه با توهم های آگاهانه و در قالبی پنداره گرایانه زندگی کنیم. هنر جایی است که ما در آن از زندگی کردن با توهم ها لذت می بریم و ما به عنوان آزاده جانان آینده و فرماندهان ارزش های نوین، می بایست از این لحاظ از هنر تقلید کنیم و شاعران زندگی خویش گردیم. مقاله حاضر به تقریر و بازنگری این خط فکری و تفسیری آنگونه که ندیم حسین مطرح ساخته می پردازد و نشان می دهد که چگونه پاسخ نیچه را می توان در قالب پنداره گرایی ارزشی فهمید و تفسیر کرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان