فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۱۴٬۱۰۸ مورد.
۲۶۱.

ارزیابی اشکالات آیت الله مصباح بر تدوین علم فلسفه بر اساس ملاک عرض ذاتی

کلید واژه ها: عرض ذاتی تمایز علوم علل وجودی معقولات ثانوی آیت الله مصباح

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸ تعداد دانلود : ۱۰۴
یکی از ملاکاتی که از دیرباز تاکنون برای تمایز و تدوین علوم مطرح بوده، ملاک «عرض ذاتی» است. دانشمندان با در دست داشتن این ملاک، خواهند توانست گزاره های مختصّ به یک موضوع معیّن را به درستی و با نظمی منطقی در کنار هم قرار داده و مرزی مشخّص برای علمِ مورد نظر خود ترسیم کنند. لکن آیت الله مصباح(ره) اشکالاتی را بر این ملاک وارد می آورند که باعث از کار افتادن این ملاک در علم فلسفه می شود. نگاره پیشِ رو سعی دارد با روشی توصیفی-تحلیلی و با توجّه به منابع در دسترس اعمّ از مخطوطات موجود از اعلام و صوت دروس و... ، ابتدا خلاصه ای از ملاک عرض ذاتی را تبیین کرده و سپس به اشکالات آیت الله مصباح(ره) بر این ملاک در تدوین علم فلسفه بپردازد. عرضِ ذاتی بودنِ محمول برای موضوع، در گرو تحقّق دو شرط عمده یعنی «ذاتیّت» و «اوّلیّت» است و اشکالات آیت الله مصباح(ره) نیز بر همین دو وارد می آید. لکن می توان با توجّه مسئله مشارکت حدّ و برهان و همچنین تطبیق شرایط معقولات ثانی فلسفی بر محمولاتِ موضوعِ علم فلسفه، از این اشکالات پاسخ گفت.
۲۶۲.

مطالعه درک دانشجو معلمان رشته آموزش شیمی دانشگاه فرهنگیان درباره برخی مفاهیم شیمی فیزیک

کلید واژه ها: آموزش شیمی ترمودینامیک سینتیک دانشجومعلم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹ تعداد دانلود : ۵۸
مقدمه: پژوهش حاضر به منظور مطالعه میزان درک دانشجومعلمان سال اول و دوم رشته آموزش شیمی دانشگاه فرهنگیان آذربایجان شرقی در مورد برخی مفاهیم پایه موضوعات ترمودینامیک و سینتیک شیمیایی و استخراج کج فهمی های موجود در بین آنها انجام شده است.روش کار: جامعه آماری پژوهش دانشجومعلمان رشته آموزش شیمی و روش جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته حاوی تعدادی سوال درباره مفاهیم مورد نظر بود که روایی و پایایی آن بررسی و تایید شد. نتایج: نتایج حاصل از مطالعه نشان داد که برخی از دانشجویان این دانشگاه در درک این مفاهیم مشکل دارند و کج فهمی هایی مشابه با کج فهمی های گزارش شده در منابع علمی برای دانش آموزان دوره متوسطه دارند. مشخص گردید که استفاده از استدلال ترمودینامیکی برای حل مسائل سینتیکی، عدم توانایی در استفاده از دانش خود برای یک حل مسئله معین و نقش کتابهای درسی از علل پیدایش برخی کج فهمی ها در میان دانشجومعلمان است.نتیجه گیری: نتیجه گیری کلی پژوهش نشان داد که درباره تفسیرهای نادرست احتمالی دانشجومعلمان باید هوشیاری کافی وجود داشته باشد تا احتمال بروز کج فهمی کاهش یابد. معرفی تعاریف همراه با نشان دادن کاربردها در مورد مسائل خاص و بحث در مورد کج فهمی های رایج پیشنهاد پژوهش حاضر برای پیشگیری از برداشت نادرست دانشجویان است.
۲۶۳.

بررسی مسأله اختیار در نظریه های عرفانی صدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختیار صدرا وحدت وجود فنا نفس الامر انسانی اسماء الله اعیان ثابته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹ تعداد دانلود : ۷۹
به نظر می رسد نظریه های عرفانی مانند وحدت وجود و فنا در تعارض با مسأله اختیار قرار دارند. وجه عمده تعارض این است که تصور می شود در مراحل و مقامات عرفانی، ردپایی از انسان باقی نمی ماند تا بتوان اختیار را برایش اثبات کرد. وقتی خود انسان به عنوان فاعل فعل اختیاری در مراحل عرفانی حضور نداشته باشد، طبیعی است که سخن گفتن از انتخاب و برگزینی او در این جایگاه ها معنی نخواهد داشت. این پژوهش نشان می دهد در این نظریه ها تعارض و تقابلی با گزینش انسانی وجود ندارد. برای اثبات این ادعا ابتدا اصل نظریه های متعارض به همراه جهت تعارض هریک، ذکر و سپس بازتعریف جامع فلسفی از اختیار با بهره گیری از دو مقوم تشخص و نفس الامر انسانی ارائه می گردد تا تحت یک نظام منسجم و یکپارچه درآید و قدرت پشتیبانی از این ویژگی برتر انسانی را در همه ابعاد و سطوح داشته باشد. معناشناسی فلسفی اختیار، با برخی قواعد مورد تهدید واقع می شودکه جهت حمایت کامل از بازتعریف، پاسخ های درخوری به آنها داده می شود و برای رفع برخی ابهام های عرفانی در همین مسیر، دو اصل و قاعده کلیدی «تبعیت علم از معلوم» و «سرّ القدر» مورد بهره برداری قرار می گیرد. بر طبق این دو اصلْ هیچ اراده ای، مانعی برای آزادی عمل انسانی ایجاد نمی کند و انسان در هر مرحله ای، وام دارگزینش های آزادانه خویش است.
۲۶۴.

مقایسه میان تفاسیر هایدگر و گادامر در باب دیالکتیک افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: افلاطون هایدگر گادامر دیالکتیک ایده گفتگو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹ تعداد دانلود : ۴۳
هایدگر و گادامر به افلاطون رجوع می کنند تا راهی برای بحران بی معنایی تمدن غربی پیدا کنند. هایدگر معتقد است افلاطون به دلیل طرح آموزه ایده ها، آغازگر فراموشی وجود و مسبب بحران غرب است. او به تمثیل غار افلاطون رجوع می کند تا چگونگی این فراموشی را وضوح ببخشد. در این تمثیل، دیالکتیک به معنای سیر از عالم محسوس به عالم معقول است. هایدگر در تفسیرش از افلاطون به همین معنا توجه می کند و سایر معانی دیالکتیک از قبیل گفتگو، روش ترکیب و تقسیم و ... را نادیده می گیرد. البته او در درس گفتار سوفسطائی افلاطون دیالکتیک را به سخن مرتبط می کند و به نقد آن می پردازد. به طور کلی هایدگر دیالکتیک را معضلی برای فلسفه می داند. برخلاف هایدگر، گادامر به معانی مختلف دیالکتیک در فلسفه افلاطون توجه می کند و سیر تکاملی آن را مدنظر قرار می دهد. تأکید گادامر بر گفتگوی موجود در محاورات سقراطی و همچنین روش ترکیب و تقسیمِ موجود در محاورات متأخر سبب می شود که او فلسفه افلاطون را فلسفه ای پویا و زنده لحاظ کند. در نظر گادامر گفتگو و دیالکتیک موجود در محاورات افلاطون می تواند ما را از بحران کنونی غرب نجات دهد. این نوشتار درصدد است با روشی توصیفی-تحلیلی، این نکته را بررسی و تبیین کند که چگونه پرداختن به معانی مختلف دیالکتیک سبب می شود که هایدگر و گادامر دو تفسیر متفاوت از افلاطون ارائه دهند.
۲۶۵.

پیوند تشکیکی عرفان و برهان، و پیامدهای تعامل دوسویه آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: عرفان فلسفه پیوند تشکیکی تفکیک ناپذیری عقل پذیری عرفان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹ تعداد دانلود : ۴۲
عرفان و فلسفه، روش های گوناگونی برای شناخت حقیقت دارند؛ یکی برپایه برهان های عقلی و دیگری با شهودهای قلبی سامان می یابد. اما این تفاوت روشی، لزوماً به تقابل محتوایی نخواهد انجامید؛ زیرا هریک از آن ها اگر برابر موازین پیش روند به حقیقت می رسند؛ حقیقتِ یگانه مشکّکی که هرکدام به اندازه خویش، آن را می یابند. اختلاف این یافته ها طولی و تشکیکی است، نه عرضی و تقابلی؛ به گونه ای که یک حقیقت خارجی در دو سطح برتر و پست تر ادراکی، یافته می شود. درنتیجه گزاره های برآمده از برهان و شهود، یکدیگر را تایید می کنند، نه تکذیب. بنابراین گزاره های عرفانی عقل پذیرند، نه عقل گریز یا عقل ستیز. ازسوی دیگر، هریک از این روش ها برتری هایی بر دیگری دارند که تعامل دوسویه آن ها را بایسته می سازد. برخی از مهم ترین پیامدهای این تعامل عبارتند از: 1. نقش عقل در سنجش، تصویرسازی و اثبات محتوای شهودی. 2. نقش شهود در ژرفابخشی به تصور مسئله، یافتن حد وسط، و فزایندگی یقین عقلی. مقاله پیش رو با روش توصیفی- تحلیلی، پیوند تشکیکی عرفان و برهان، و تعامل دوسویه آن ها را تبیین خواهد کرد.
۲۶۶.

برهان زیبایی از منظر سی اس لوئیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برهان زیبایی معرفت شناسی هستی شناسی سی.اس.لوئیس خداباوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶ تعداد دانلود : ۲۳
هرچند مباحث مدوّن و مکتوب بسیاری درباره زیبایی در آثار افلاطون، ارسطو، فیثاغوریان و دیگر فیلسوفان یافت می شود، اما این مباحث تقریباً از سده هجدهم به این سو، به صورت قلمروی معرفتی مطرح شد. در میان فلاسفه و متفکران غرب، زیبایی و حقیقت آن، به نحوی مطرح شده که یکی از براهین اثبات وجود خدا به این عنوان نام گرفته است. ماهیت برهان زیبایی و چگونگی اثبات وجود خداوند از طریق زیبایی های جهان، مسئله ای است که لوئیس به آن پرداخته و این پژوهش سعی دارد دیدگاه های وی را بررسی و تحلیل کند. بر این اساس، نگارندگان با طرح پرسش های فرعی تر و با روش توصیفی-تحلیلی می کوشند تا ابعاد این مسئله را مطالعه و بررسی کنند. یافته های پژوهش نشان می دهد که این استدلال با دو طریق معرفت شناختی و هستی شناختی سعی بر اثبات وجود خداوند دارد. این شیوه ها به توانایی ما در شناخت زیبایی یا بر وجود فی نفسه زیبایی متمرکزند. دیدگاه سی اس لوئیس درباره زیبایی، از غنا و برجستگی خاصی برخوردار است و روشن شده است که وی اشتیاق به زیبایی را میلی طبیعی می داند که نیاز به متعلَّقی دارد و از طریق ارتباط بین زیبایی طبیعت و وجود خداوند، به عنوان خالقِ جهان به اثبات برهان می پردازد. اگرچه اشکال هایی چون ردِّ میلِ وجود اشتیاق و وجود موارد نقض برای ارضای امیال انسان بر این برهان وارد شده است، ولی به عنوان ابتکاری نو در قرن معاصر همچنان مرکز توجه است
۲۶۷.

بررسی رابطه دین و اخلاق از منظر سم هریس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سم هریس خداناباوری جدید دین اخلاق خداباوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۹ تعداد دانلود : ۲۹۸
سم هریس، یکی از سردمداران خداناباوری جدید، به تعارض رابطه دین و اخلاق معتقد است. بر خلاف آنچه عموم متدینان فکر می کنند، او دین را نه مبنای اخلاق، بلکه ویرانگر آن می داند. برای اثبات این مدعا، او به دو طریق عمل می کند. نخست، تمسک به بررسی های میدانی و استنباط این که در کشورهای دین دار اخلاق نوعاً در سطحی نازل قرار دارد و بالعکس در کشورهای خداناباور در وضعیت مناسبی است. او در شیوه اول از معیارهایی همچون رفاه مادی، حقوق زنان، رعایت مسائل بهداشتی، رعایت حقوق بشر، دسترسی همگانی به آموزش و غیره به عنوان شاخص های یک جامعه اخلاقی نام می برد. در اینجا او به کمک آمارهای میدانی به دنبال القای آن است که کشورهای خداناباور در شاخص های فوق در موقعیت به مراتب بهتری نسبت به کشورهای خداباور قرار دارند، و در نتیجه این خداناباوری است که جامعه را اخلاقی تر کرده است. دوم، از طریق بررسی آموزه های دینی و توجه به آموزه هایی همچون جهاد و شهادت و تأکید بر خشونت بار بودن آن، که در این صورت دیگر جایی برای دفاع از منبعیت دین باقی نمی ماند. در این مقاله به طرح و بررسی مدعیات سم هریس راجع به رابطه دین و اخلاق پرداخته ایم و به این نتیجه رسیده ایم که این مدعیات دچار اشکالات مهمی از جمله تلقی نادرست از اخلاق و ارزش ها و مبانی آنها، عدم تعیین دقیق معنای خداباروی و خداناباوری، عدم توجه به شاخص های مختلف در حیات اخلاقی انسان، رویکرد غیرعلمی در ارزیابی شاخص های اخلاقی کشورهای خداباور و خداناباور، بی توجهی به جنایات خداناباوران در طول تاریخ و نیز نگاه سطحی و نادرست به آموزه های دینی است.
۲۶۸.

حواس چشایی و بویایی از دیدگاه حکمت متعالیه و علوم اعصاب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چشایی بویایی مزه مغز نفس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۸۴
حس چشایی و بویایی از حواسی است که مورد توجه فیلسوفان اسلامی مانند ملاصدرا و دانشمندان علوم اعصاب بوده است. در فلسفه و علوم اعصاب چشایی و بویایی وسیله ای برای درک بوها و مزه ها است. در مورد چگونگی درک بو و مزه با نگاه به داده ها و استدلال های این علوم، این تبیین ها مکمل همدیگر هستند. از دیدگاه علوم اعصاب محرک های شیمیایی در مراتب حس چشایی و بویایی فرآیند پیچیده ای را در سیستم چشایی و بویایی پشت سر می گذارند که در نهایت منجر به ادراک بو و مزه می شود. اما ملاصدرا تبیین علمای طبیعی از این حواس را مخدوش می داند و معتقد است که در این تعاریف علل اعدادی با علل فاعلی خلط گردیده است. صدرا معتقد است وقتی نفس از طریق بدن و تعلق به بدن با عالم طبیعت و خارج ارتباط برقرار کرد، صورتی مماثل با شی خارجی را در حیطه خود (نفس) انشاء می کند. بر این اساس در این پژوهش به مقایسه دیدگاه علوم اعصاب و ملاصدرا در مورد ادراک چشایی و بویایی پرداخته می شود. هم چنین طبیعیات استفاده شده در نظریات ملاصدرا با استفاده از علوم نوین مورد بازبینی قرار می گیرد. بدین ترتیب به نظر می رسد با توجه به نظریات علوم اعصاب در زمینه انواع مزه ها، باید تغییری در این زمینه در حکمت متعالیه انجام شود.
۲۶۹.

مفهوم گرایی الهی، راه حلی برای چالش افلاطون گرایی و نقد کریگ بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مفهوم گرایی الهی اعیان انتزاعی افلاطون گرایی خداباوری کریگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷ تعداد دانلود : ۹۱
مفهوم گرایی راه حلی برای حل مشکلی است که افلاطون گرایی برای خداباوری ایجاد می کند. این دیدگاه که توسط آلوین پلانتینگا و گِرِگ ولتی، دو فیلسوف معاصر آمریکائی، ارائه شده است، معتقد به واقع گرایی ناافلاطونی در مورد کیفیت وجودی قضایا، جهان های ممکن و اعیان ریاضی است؛ یعنی این امور را گرچه موجود می داند، لکن برای آنها وجود انضمامی و نه انتزاعی قائل است و جهت تلائم با خداباوری، این امور را به مثابه اندیشه های خداوند در نظر می گیرد. کریگ، فیلسوفِ خداباور معاصر آمریکائی، معتقد است این دیدگاه نمی تواند به عنوان راه کاری مناسب در نظر گرفته شود؛ چراکه انضمامی انگاشتن اموری مثل اعیان ریاضی قابل پذیرش نیست؛ علاوه بر اینکه مفهوم گرایی در توجیه قضایای کاذب با مشکل مواجه است. همچنین مفهوم گرایی مستلزم اتصاف خداوند به اندیشه های سخیف است و در تقریر ولتی از مفهوم گرایی، چالش افلاطون گرایی همچنان به قوت خود باقی است. با بررسی که انجام شد به نظر می رسد برخی از اشکالات کریگ به دیدگاه ولتی و پلانتینگا از مفهوم گرایی وارد است. همچنین می توان اشکال جدّی تری به مفهوم گرایی به تقریر ولتی و پلانتینگا وارد نمود. پلانتینگا و ولتی از علم شهودی غفلت نموده اند و علم خداوند را به علم حصولی فروکاسته اند؛ چرا که اگر علم خداوند به نحو شهودی در نظر گرفته شود، در عین قائل شدن به واقع گرایی نسبت به اعیان ریاضی، قضایا و جهان های ممکن، این امور به نحو بسیط در وجود حق حضور دارند؛ نه به نحو مفاهیم جداگانه.
۲۷۰.

گزارشی انتقادی از ترجمه فارسی دو فصل کِندی و فارابی در تاریخ فلسفه اسلامی نصر- لیمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تاریخ فلسفه اسلامی کندی فارابی اف. کلین - فرانک دی. ال. بلاک روح الله عالمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹ تعداد دانلود : ۹۹
کتاب تاریخ فلسفه اسلامی حدود یک ربع قرن پیش از این، با ویرایش دو چهره سرشناس در زمینه فلسفه اسلامی یعنی سید حسین نصر و اولیور لیمن، از سوی انتشارات راتلج (Routledge) منتشر شد. جمعی از پژوهشگران در نگارش اثر به زبان انگلیسی دخیل بوده اند؛ در ترجمه فارسی اثر نیز پژوهشگران و استادانی حضور داشته و همه اثر در پنج جلد از سوی انتشارات حکمت طی سال های ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۸ به چاپ رسیده است. موضوع این نوشته بررسی موردی ترجمه فارسی دو فصل از جلد نخست است؛ منظور فصل های یازدهم و دوازدهم است که به ترتیب به گزارش فیلسوف عرب یعنی کِندی و ابونصر فارابی می پردازند. مترجم فارسی هر دو فصل نامبرده استاد فلسفه، روح الله عالمی است. در این بررسی پس از بیان مسأله و معرفی اثر (اعم از اصل انگلیسی و ترجمه فارسی)، روی ترجمه فارسی دو فصل کِندی و فارابی، متمرکز شده و کوشیده ایم موارد گوناگونی از ایراد های ویرایشی و محتوائی آن ها را گزارش کنیم. در ادامه به تحلیل و نتیجه گیری پرداخته ایم. به طور کوتاه می توان گفت، مترجم در ترجمه فارسی دچار برخی سهوهای جدّی شده است. سهوهایی که البته می توانست بسی کمتر باشد. ریشه های امر بیشتر عبارتند از دقت نکردن در معانی برخی اصطلاحات یا عبارت ها، عدم تخصص در موضوع بحث و مراجعه نکردن به متون اصلی مربوطه (در اینجا متون خود کِندی و فارابی)، بهره نگرفتن ناشر از ویرایش علمی برای بررسی صوری و محتوائی ترجمه فارسی جلد نخست. نشر چنین آثاری با کیفیت محتوائی مخدوش، نشان می دهد که کار فکری و فرهنگی چه بسا از سوی خود ما که بدین امور می پردازیم، کم ارزش گرفته می شود! و سپس همین آفت فکری، به سطح جامعه نیز سرایت می یابد. امیدواریم نوشته هائی از این دست که به بررسی انتقادی پرداخته است، جدّی گرفته شده و برخی از کسانی را که مستقیم یا غیرمستقیم عهده دار فعالیت های فکری - فرهنگی اند، بکار آید. باشد که از این راه و مانند آن، شأن و وضع تألیف و ترجمه متون فلسفی نسبت به وضع کنونی، اندکی بهبود یابد. 
۲۷۱.

ضرورت تربیت زیباشناختی از نظر جان دیویی (با تکیه بر کتاب «هنر به منزله تجربه»)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تعلیم و تربیت تربیت زیباشناختی هنر به منزله تجربه تخیل زیباشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۹۸
جان دیویی یکی از صاحب نظران مهم حوزه تعلیم و تربیت دوره معاصر است که برخی از آموزه های او امروزه به بخشی از بدنه نظام های آموزشی در سطح جهان بدل شده است. ازآنجاکه تعلیم و تربیت بخشی جدایی ناپذیر از ساختار هر جامعه ای است، هرگونه ضعف در آن موجب تضعیف فرهنگ آن جامعه خواهد شد. نظام های آموزشی گذشته عمدتاً بر ابعاد فکری، اخلاقی و دینی در امر آموزش تأکید داشتند، اما امروزه توجه به ابعاد دیگری ازجمله بُعد زیباشناختی، انتقادی و خلاق به عنوان یک ضرورت نگریسته می شود. دلیلش این است که نگرش زیباشناختی و هنری در کنار سایر رویکردها می تواند جهان و پدیدارهای آن را به نحو متفاوت برای ما بازنمایاند و امکان تجربه دیگرگون آن ها را برای ما فراهم سازد. لذا در کنار پرورش زمینه های فکری و اخلاقی بر «تربیت زیباشناختی» هم تأکید می شود. مسئله اصلی در مورد این نوع تربیت این است که برخی تنها آن را بر اساس منظر نبوغ نگریسته اند و برخی هم بر اساس منظر ذوق؛ درحالی که تربیت زیباشناختی توأمان شامل هر دو منظر می شود. درنتیجه، هر نظام آموزشی موفق بایستی هم به پرورش قوه تخیل و بُعد خلاق ذهن کودک توجه کند و هم به پرورش قوه ذوق جهت ادراک و ارزیابی امور و آثار زیبا اهتمام ورزد. در کتاب «هنر به منزله تجربه» اثر دیویی توجه به هر دو منظر دیده می شود، بر همین مبنا ما ضمن مرور مباحث مربوط به زیباشناسی و مؤلفه های تربیت زیباشناختی، به طور خاص به بازخوانی بخشی از اثر مذکور با محوریت تربیت زیباشناختی (بر اساس منظر نبوغ و منظر ذوق) خواهیم پرداخت.
۲۷۲.

دعا، استجابت، عدم استجابت؛ سازگار با کمال اخلاقی خداوند؟(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: خداوند دعا استجابت دعا کمال اخلاقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۱۱۲
خداباوران در مسئله دعا با چالش هایی از جمله چالش های اخلاقی مواجه اند. ناسازگاری میان کمال اخلاقی خداوند و مسئله دعا این گونه قابل بیان است: خداوند خیر محض، قادر مطلق و دارای کمال اخلاقی است و باید هر خیری را که سبب بهبود زندگی انسان شود، عطا کند و اگر چنین نکند، خلاف کمال اخلاقی عمل کرده است. پس کمال اخلاقی خداوند دلالت دارد که دعا کارآمد نیست و اگر در مواقعی خداوند از عطای خیری دریغ کند، این امر ناسازگار با کمال اخلاقی خداوند است. روشن است به وضوح این امر با دیدگاه اکثر خداباوران و با ادعای متون اصلی سنت های دینی که بر کارآمدی دعا تأکید می کنند، در تعارض است. در مقاله کنونی به دنبال پاسخ به این پرسش ها هستیم که آیا کمال اخلاقی خداوند به عنوان یکی از صفات الهی با امکان کارآمدی دعا سازگار است؟ آیا کمال اخلاقی خداوند این اجازه را می دهد که تأمین برخی نیازهای انسانی منوط به دعا شود؟ آیا خداوندی که دارای کمال اخلاقی است، می تواند برخی دعاها را مستجاب نکند؟ اگر به سبب دعانکردن یا به سبب عدم استجابت دعا رنج و شرّی متوجه انسانی شود، آیا بروز چنین موقعیتی با کمال اخلاقی همخوان است؟ خواهیم دید هیچ یک از موقعیت های مطرح در پرسش های گذشته سبب خدشه بر کمال اخلاقی خداوند نخواهند بود. بر این اساس مقاله حاضر به روش توصیفی-تحلیلی به بررسی ناسازگاری میان کمال اخلاقی خداوند و مسئله دعا می پردازد. به این منظور نخست به انتقادهای بیسینگر که متوجه مسئله کمال اخلاقی خداوند در دعاست، پرداخته می شود؛ آن گاه تلاش می شود ناسازگاری میان کمال اخلاقی خداوند و مسئله دعا نسبت به آنچه بیسینگر گفت، گسترش یابد و به آنها پاسخ داده شود. با همین هدف چهار اشکال دیگر در نسبت کمال اخلاقی خداوند و مسئله دعا ارائه و طرح شده است.
۲۷۳.

امکان و ضرورت علّی در فلسفه ارسطو و نسبت آن با ضرورت مکانیکی دیمکریتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: امکان و ضرورت علی ریچارد سرابجی اصل موجبیت ضرورت بسیط ضرورت مشروط ضرورت مکانیکی ضرورت دیمکریتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷ تعداد دانلود : ۹۸
آپوریای ضرورت علّی را می توان ناظر به دوراهی (1) ملازمت دایمی، منطقی و متافیزیکی ضرورت و علیت و یا (2) نفی یکی بدون نفی دیگری و در واقع انکار ملازمت همیشگی ضرورت و علیت تعریف کرد. این رأی ارسطویی که هر چیزی علتی دارد، لزوماً نمی تواند منتج منطقی و فلسفی تعیّن باوری، نفی امکان آینده و انحلال قوه در فعل باشد. ضرورت، وصف علیت رخ داده در بستر واقعیت جاری حال و گذشته است، نه علیت رخ دهنده در آینده. می توان این معنا از ضرورت را مستلزم جبر و اصل موجبیت علّی ندانست. در واقع عملگر و جهت منطقی و متافیزیکی علیت، واقعیت بالفعل ضرورت است که همواره هم مصداق با نظریه جبر و موجبیت نیست. دیمکریتس با نادیده گرفتن علت غایی، همه کنش های طبیعت را به ضرورت تقلیل می دهد. تقلیل گرایی منتج از انکار غایتمندی عالم، ویژگی بارز ضرورت باوری مکانیکی دیمکریتی است.
۲۷۴.

تنوع تجربه های دینی از نگاه مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تجربه دینی تجربه عرفانی فلسفه دین مولوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷ تعداد دانلود : ۸۱
تجربه دینی رویدادی ذهنی است که صاحب تجربه گهگاه و تا حدی آگاهانه آن را در پی مواجهه با یکی از عناصر روحانی مانند احساس حضور یا دست اندرکار بودن وجود یا قدرتی مقدس و غیرجسمانی، فهم واقعیت غایی فراطبیعی، احساس دستیابی به خیراعلای انسان، احساس ابتهاج برین، احساس رهایی و رستگاری یا احساس خود راستین از سر می گذراند. چنین تجربه ای دارای ارزش معرفت شناختی و بنابراین در دفاع از عقلانیت دین ورزی و دین باوری به ویژه خداباوری نقش دارد. تجربه عرفانی نیز ازآن رو که گونه ای احساس درک شهودی واقعیت غایی و بنیادین فراطبیعی و احساس وحدت و یگانگی و احساس رهایی از محدودیت های زمان و مکان و خود فردی و احساس ابتهاج است، بی گمان تجربه ای ذاتاً دینی است. این تجربه ازآن رو که در سطوح معرفتی و اخلاقی متفاوت صاحبان تجربه و در موقعیت ها و شرایط و مواجهه های مختلف رخ می دهد، از تنوعی چشمگیر برخوردار و موضوع مطالعات مختلف دین پژوهانه شده است. فیلسوفان و معرفت شناسان دین معاصر هم به بحث از انواع تجربه دینی و دسته بندی ها و ویژگی های آن پرداخته اند. جستارحاضر در پی بررسی مشابهت گونا گونی تجربه دینی در فلسفه دین معاصر و عرفان اسلامی با تکیه بر دیدگاه کرولاین فرنکس دیویس، دانش آموخته دکتری فلسفه از دانشگاه آکسفورد انگلستان و نویسنده کتاب ارزش اثبات کنندگی تجربه دینی و مولانا جلال الدین محمد بلخی است. البته پیداست تجربه دینی از دیرباز در سنت ها و در میان مردمان مختلف رخ داده است، اما به منزله یکی از مسائل فلسفه دین پیشینه درازی ندارد. ازاین رو، نباید انتظار داشته باشیم که مولانا این موضوع را به شکل سامان یافته و با عنوان ها و مفاهیم جاافتاده و تخصصی در فلسفه دین امروزین بیان کرده باشد، اما با توجه به معارف عمیق عرفانی و دینی موجود در گنجینه آثارش می توانیم به پاره ای از مشابهت ها در این دو نگاه اشاره کنیم. کلیدواژگان: تجربه دینی، تجربه عرفانی، فلسفه دین، مولوی
۲۷۵.

مطالعه استدلال اخلاقی دانش آموزان دوره دوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استدلال اخلاقی تربیت اخلاقی قضاوت اخلاقی دوره ابتدایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۱۲۵
این پژوهش با هدف بررسی چگونگی استدلال اخلاقی در دانش آموزان دوره دوم ابتدایی انجام شد. برای نیل به این هدف، از روش تحقیق آمیخته استفاده شد. در مرحله اول، شش مدرسه از هر دو ناحیه 1و2 همدان (دو مدرسه دولتی و یک مدرسه غیرانتفاعی از هرناحیه) و از هر مدرسه یک کلاس در پایه چهارم، پنجم و ششم به صورت تصادفی انتخاب شد. جامعه آماری تمامی دانش آموزان پسر دوره دوم ابتدایی شهر همدان بود که تعداد آن ها 12551 نفر می باشد. پرسشنامه استاندارد قضاوت اخلاقی MJT بین 395 دانش آموز مورد مطالعه توزیع شد و نتایج آن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سپس با توجه به نتایج از هر پایه تحصیلی چهار نفر انتخاب شد. بدین صورت که دو نفر از نمرات بالا و دو نفر از نمرات پائین آزمون کمی در هر پایه تحصیلی قرار داشتند و هر کدام از این پایه ها به عنوان یک گروه انتخاب شد. یعنی در مجموع دوازده نفر در مرحله دوم مورد مطالعه قرار گرفتند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته که براساس معماهای اخلاقی شکل گرفته بود، جمع آوری شد و به روش کد گذاری و مقوله بندی تحلیل شدند. یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل کمی نشان داد که دانش آموزان پسر دوره دوم ابتدایی شهر همدان در مجموع از قدرت استدلال اخلاقی بالایی برخوردارند. یافته های حاصل از بخش کیفی نیز حاکی از آن بود که مقولات «عاقبت اندیشی»، «روابط عاطفی و احساسی»، «تبعیت از قانون»، «انعطاف در قانون با توجه به شرایط» و «احترام به حقوق دیگران» در استدلال دانش آموزان اثرگذار است. همچنین «خداوند»، «والدین»، «خود»، «قرآن»، «کتاب درسی» و «قانون» به عنوان منابع استدلال اخلاقی شناسایی شد. در نتیجه می توان گفت استدلال اخلاقی دانش آموزان بیشتر تحت تاثیر آموزه های خانواده قرار دارد و مدرسه نقش کمرنگی در آن دارد، لذا لازم است رشد استدلال اخلاقی در برنامه های درسی بیشتر مورد توجه قرار گیرد و به ویژه در دروس و فرصت های آموزشی مذهبی بر این امر تأکید بیشتری شود.
۲۷۶.

تحلیل و بررسی دیدگاه جیگوان کیم درباره علیت ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جیگوان کیم فلسفه ذهن علیت ذهنی اصل برونداد علی فیزیکالیسم فیزیکالیسم غیرتحویلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۱۱۸
جیگوان کیم (1934-2019)، فیلسوف کره ای-آمریکایی معاصر است که پژوهش های او در زمینه فلسفه ذهن و متافیزیک بوده است. این مقاله قصد دارد دیدگاه وی درباره علیت ذهنی را تحلیل و نقادی کند. دیدگاه کیم درباره علیت ذهنی، بر نوعی فیزیکالیسم تحویلی استوار است که در آن، رویدادهای ذهنی به واسطه تحویلِ کارکردی به ویژگی های فیزیکی، واجد اثربخشی علی می شوند. وی خوانش غیرتحویلی از فیزیکالیسم را رد می کند؛ و آن را موجب ایجاد مساله تعین چند جانبه می داند. از دید وی، حالات ذهنی درصورتی می توانند توان علی داشته باشند که علت های عصبی-فیزیکی آن ها چنین ویژگی ای را داشته باشند؛ در صورت بندی معمول از علیت ذهنی، مشکل تعین چند جانبه علی، موجب می شود تا ویژگی های ذهنی فاقد شایستگی علی باشند. کیم با بیان اصل برونداد علی، علیت به مثابه علیت تولیدی، و اصل بُستار، می کوشد تا صورت بندی خود از علیت ذهنی را ارائه کرده و، امکان آن را نشان دهد. در نقد دیدگاه کیم می توان به این موارد اشاره کرد: (1) ابتناء ویژگی های ذهنی بر ویژگی های فیزیکی، موجب شبه پدیده بودن ویژگی های ذهنی است. (2) استدلال برونداد علی، در نجات ویژگی های ذهنی و نیز، در پاسخ به اشکالات برآمده از استدلال تعمیم، ناکام می ماند. (3) استقلال ویژگی های ذهنی از ویژگی های فیزیکی، و تلقی آن ها به مثابه قانون، با یکدیگر ناسازگار است؛ و (4) خوانش علیت به مثابه تولید، با قوانین بنیادی فیزیک مغایرت دارد.
۲۷۷.

برنامه درسی بازنگری شده رشته فلسفه دین در مقطع کارشناسی ارشد: نقاط قوت و ضعف(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: برنامه درسی فلسفه دین رشته فلسفه دین بومی سازی فلسفه دین فلسفه دین اسلامی فلسفه دین قاره ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۲ تعداد دانلود : ۲۲۴
هدف از بازنگری برنامه های درسی اصلاح و تکمیل آنها بر اساس ارزشیابی ها، تغییر نیازها و داده ها در جهت روزآمد کردن آنها است. لازمه این امر تشخیص و برطرف کردن نقص های برنامه های قبلی و تکمیل آنها با توجه به تحولات در جامعه علمی رشته مربوط است. این مقاله درصدد بررسی برنامه درسی بازنگری شده رشته فلسفه دین در مقطع کارشناسی ارشد و ارزیابی نقاط قوت و ضعف آن در اصلاح و روزآمدسازی برنامه قبلی مطابق اهداف برنامه و تحولات جامعه علمی فلسفه دین است. این ارزیابی به روش پژوهش کتابخانه ای در چهار محور اصول و مبانی، عناوین، سرفصل ها و منابع انجام شده و در هر یک نقاط قوت و ضعف آن مشخص گردیده است. در مجموع مهترین نقاط قوت این برنامه را می توان توجه به مباحث جدید و بومی مسلمانان در فلسفه دین، حذف عناوین کمتر مرتبط مانند «رویکردهای مختلف به دین» و افزودن عناوین جدید مرتبط مانند «اعجاز» و «انسان شناسی»، تفصیل بیشتر و منطقی تر سرفصل ها برای نمونه در درس «براهین اثبات خدا»، و تنوع بخشی بیشتر به منابع دروس دانست. در میان نقاط ضعف نیز این موارد قابل ذکر است: ابهام کاربردی در مفهوم «فلسفه دین اسلامی»، اضافه شدن برخی عناوین غیرمرتبط مانند «دین و سبک زندگی»، عدم انتخاب سرفصل های مناسب برای برخی عناوین درسی مانند «منطق فهم دین»، و عدم ذکر برخی منابع قوی و دست اول.
۲۷۸.

دیگری و استکمال نفس در حکمت صدرایی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: دیگری استکمال نفس سعادت شقاوت ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷ تعداد دانلود : ۸۳
مسئله این تحقیق، دیگری و تأثیر آن در استکمال نفس از دیدگاه حکمت صدرایی است. برخی از متفکران معاصر در غرب به بحث دیگری و انواع مناسبات انسانی پرداخته اند و هر یک از زاویه ای آن را بررسی نموده اند. استکمال نفس از مسائلی است که ملاصدرا به واسطه دو اصل «جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا» بودن نفس و «حرکت جوهری»، آن را توجیه عقلانی کرده است. کمال آدمی بر به کارگیری دو قوه نظری و عملی و رسیدن به مرتبه عقل مستفاد و تخلیه نفس از رذائل اخلاقی وابسته است. از منظر ملاصدرا، استکمال نفس تنها از رهگذر نشیءه دنیوی و حیات اجتماعی قابل تحقق است. بی تردید در حیات اجتماعی نیز آدمی با دیگران ارتباط دارد و سعادت و شقاوت نفس تا حد زیادی در گرو نحوه تعامل با آنهاست. مصادیق دیگران، توده مردم، استاد و ولی جامعه است. سالک در سفر چهارم نیز ناگزیر با دیگران، مرتبط است و از این رهگذر نه تنها در هدایت آنان رهگشاست، بلکه این ارتباط در سیر صعودی او نیز اثربخش است. در این مقاله با روش تحلیلی، نحوه اثربخشی دیگران در استکمال نفس بررسی خواهد شد.
۲۷۹.

جایگاه علم حضوری در رابطه دانش و عمل اخلاقی از دیدگاه صدرالمتألهین(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: علم حضوری دانش اخلاقی کنش اخلاقی حکمت متعالیه صدرالمتالهین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۷۴
رابطه دانش و عمل اخلاقی در فلسفه اخلاق، همواره با چالش مهمی به عنوان خطای آگاهانه اخلاقی و شکاف میان علم و عمل اخلاقی مواجه بوده است. چنین چالشی بیشتر به تلاش هایی برای رفع این خلاء با تأکید بر ساحت های دیگری همچون عواطف و اراده انسان ها منجر شده است. در میان متفکران مسلمان، رویکرد وجودی ملاصدرا نسبت به همه کمالات از جمله معرفت و خیر، بیشتر بر رویکرد سقراطی نسبت به معرفت و فضیلت قابل انطباق بوده و در نتیجه در معرض چالش یادشده قرار می گیرد. این پژوهش با اعتقاد به تقدم تبیین حدود طرفین رابطه بر اصل آن و با نگاه تحلیلی استنباطی به دیدگاه معرفت شناختی و ارزش شناختی صدرالمتالهین، به بررسی این مسئله می پردازد. بر اساس حکمت صدرایی به دلیل ارادی بودن فعل اخلاقی و مسبوقیت اراده به ادراک نفس، ادراک امر ملائم و ادراک تلائم میان آنها، منشاء انگیزش فعل اخلاقی هستند. از طرفی اثر انگیزشی ادراکات نسبت به افعال، متناسب با مرتبه وجودی آنهاست و علم حضوری به دلیل عینیت با معلوم از قوت وجودی بالاتری نسبت به علم حصولی برخوردار بوده و در مقایسه با آن، انگیزه بخشی بیشتری نسبت به فعل انسان دارد. ازاین رو در صورت تناقض ادراکات حضوری و حصولی فرد در حیطه ادراکات یادشده، علوم حضوری میان انگیزش علوم حصولی و فعل اخلاقی قرار گرفته و مانع تحقق فعل مقتضی آنها می شوند. حاصل این که تشکیک در رابطه معرفت و فضیلت، حاصل غفلت از علوم حضوری، در فرایند کنش گری اخلاقی است و راهکار آن توجه به این موضوع می باشد.
۲۸۰.

خوانش نیچه ای از رمانتیسیسم: زیبایی شناسی ِفقدان (مطالعه موردی: رمان زندگی جای دیگری است اثرِ میلان کوندرا)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: کوندرا نیچه رمانتیسیسم تراژیک بدبینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷ تعداد دانلود : ۳۵
هدف اصلی مطالعه حاضر نقد رمانتیسیسم به مثابه زیبایی شناسیِ فقدان است. مطالعه موردیِ پژوهش حاضر رمان زندگی جای دیگری است اثر میلان کوندرا است. نیچه معتقد است که رنجِ تراژیک ناشی از غنای زندگی است (بدبینی نیرومندانه)، اما رمانتیسیسم زیبایی شناسیِ فقدان و سترونیِ زندگی است (بدبینی ضعیفانه). شاعرِ رمانتیک «برگزیده» ای است که به حقیقتِ متعالی دسترسی دارد، حقیقتی که آلوده به این زندگیِ روزمره نیست. او جوانی است که نمی خواهد از مکانِ مثالی (زهدان مادر) دور شود و به همین دلیل همیشه بی تجربه و نابالغ باقی می ماند. به اعتقاد کوندرا، سنِ تغزلی جوانی است و این رمان حماسه نابالغان است. شعرِ غنایی فرمِ ایدئال اوست: شعری که حدیث نفسِ شاعر است، نوازش احساسات به مثابه احساسات است. شاعر به جایِ کُنش، به جایِ جهان، فقط از نوازشِ نفس می گوید. همین افراط در درون بودگیِ سوبژکتیو به بحران رمانتیسیسم منجر شد. برای انسانِ تغزّلی جهان تا آنجا «واقعیت» دارد که بتواند به اُبژه زیباشناسی تقلیل یابد. قلمرو واقعیت عرصه امر مشروط است، اما حوزه شعر حوزه امر مطلق و نامشروط است. به همین دلیل است که همواره میان شعر و زندگی فاصله وجود دارد و جهان بیرون و درون بر یکدیگر منطبق نمی شوند. یارومیل (شخصیت رمان) خواهانِ امر نامشروط است اما شکست می خورد. استعاره ها او را طلسم کرده بودند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان