جواد ربیعی

جواد ربیعی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

تبیین مفاهیم جوهر، صفت، حالت در فلسفۀ اسپینوزا با استفاده از آراء فلاسفۀ پیش از او (بر اساس تفسیر ولفسون)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جسم جوهر حالت صفت و فکر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۱۲۰
سؤال اصلی ای که در این مقاله به آن می پردازیم چنین است: آیا می توان براساس آراء فلاسفۀ یونان و قرون وسطا و دکارت در باب جوهر و عرض و نظر آنان در باب خداوند و صفات او، تعریف اسپینوزا در کتاب اخلاق از جوهر، صفت و حالت را بهتر درک کرد؟ ولفسون این گونه اسپنوزا را تفسیر کرده است و ما در این مقاله نگاهی نقادانه به تفسیر او داریم. ارسطو و دکارت به تعدد جواهر باور داشتند؛ اما اسپینوزا با تعریف خود از جوهر، نظریۀ وحدت جوهر را مطرح ساخت. از نظر اسپینوزا جوهر، موجودی است که به غیر نیازی ندارد و خودش، خود را تصور می کند. اسپینوزا با این تعریف وحدت را در جهان و موجودات جهان حاکم کرد. حالت در فلسفۀ اسپینوزا، یک شباهت به عرض در نظام فلسفیِ ارسطو دارد: تصور حالت در فلسفۀ اسپینوزا و عرض در نظام ارسطو بدون جوهر ممکن نیست؛ اما عرض در نظام ارسطویی سببِ تشخصِ جوهر است، اما در فلسفۀ اسپینوزا، جوهر مقدم بر حالت است. درحقیقت حالت نتیجۀ ضروریِ جوهر است. اسپینوزا صفت را به گونه ای تعریف می کند که نشان دهد چگونه جوهر به خودش می اندیشد و خودش را می یابد. از نظر اسپینوزا، جوهر صفات نامتناهی ای دارد؛ اما او فقط از دو صفت نام می برد: بُعد و فکر. اسپینوزا جوهر را با هرکدام از صفات این همان می داند. از نظر او جوهر همان عقل است که به خودش یعنی جسم می اندیشد و خود را می یابد. بر این اساس تعدد صفات نیز با بساطت ذات جوهر، ناسازگار نیست.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان