فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۶۱ تا ۲٬۱۸۰ مورد از کل ۱۴٬۱۰۸ مورد.
۲۱۶۱.

وانهادگی انسان معاصر در غربت غربی و تنهایی او در بلیه ای چون کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: وانهادگی بشرانگاری عقلانیت ابزاری عاطفه گرایی نیست انگاری تنهایی کرونا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۵ تعداد دانلود : ۴۷۵
مقاله حاضر سعی دارد با استفاده از ظرفیت معنایی مفهوم وانهادگی یا واگذاشتگی که برخی فیلسوفان اگزیستانس به کار برده اند و با اتخاذ رویکردی تبار شناختی به بررسی روند تحول و تکوّن نظام معرفتی و علمی، نظام ارزشی و اخلاقی و موقف معنایی- وجودی انسان معاصر و در امتداد آن فرهنگ و تمدن معاصر غرب بپردازد. این بررسی درنهایت در خدمت تحلیل آسیب شناختی و تشریح وضعیت معنایی- وجودی انسان معاصر در مواجهه با رخداد همه گیری جهانی ویروس کرونا به کار آمده است. بر اساس تحلیل تبار شناختی مورد دلالت این مقاله، وانهادگی به مثابه تقرّر خودبنیاد انسان در عصر جدید و دوره معاصر بر پایه عقلانیت ابزاری و وضعیتی که او خود آن را برگزیده و تعیّن معرفتی، ارزشی، معنایی و فرهنگی بخشیده، باعث شده است نظام معرفتی و علمی، نظام ارزشی و اخلاقی و وضعیت معنایی- وجودی انسان معاصر و در نهایت صورت بندی های فرهنگی و تمدنی دوره معاصر، از بنیادهای دینی، ایمانی و عقلانی اعم از عقلانیت قیاسی، استعلایی و تاریخی به سوی بنیادهای متأثر از عقلانیت ابزاری و عاطفه گرایی سوق یابند. عقلانیت ابزاری بر اساس رهیافتی فایده گرایانه و با تکیه بر توافق جمعی، نظر و عمل انسان معاصر را به سوی اهداف عینی، مادی و کالایی جهت داده است. صورت بندی بنیادین فرهنگی و تمدنی دوران معاصر یعنی نظام لیبرال سرمایه داری نیز در همین راستا بوده و به گستره و عمق وانهادگی افزوده است. این روند باعث شده است انسان معاصر در نسبت با بلایای جهانی ای چونان کرونا بیش از پیش در معرض نیست انگاری، خشونت و تنهایی باشد.
۲۱۶۲.

حضور ضمنی مفهوم فرونسیس (حکمت عملی) ارسطو در «وجود و زمان» هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: فرونسیس ارسطو هایدگر وجود و زمان کایروس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۵ تعداد دانلود : ۳۲۷
قول به تقدم رویکرد عملی (پراتیک) بر رویکرد نظری (تئوریک) به عالم را می توان یکی از مؤلفه های بنیادین اندیشه هایدگر در «وجود و زمان» دانست؛ چه از نظر وی، نخستین گشایش دازاین به عالم، نه گشایشی نظرورزانه که گشایشی مبتنی بر عمل است و بلکه دازاین خود چیزی نیست جز همان پراکسیس. از این منظر، تئوری صرفاً اشتقاقی از پراکسیس خواهد بود. در«وجود و زمان»، هایدگر البته به تصریح از «فرونسیس ارسطو» سخن به میان نمی آورد. لیکن محتوای کتاب چنان است که به محققین شهیری چون «ولپی» این مجال را می دهد که وجود و زمان را ترجمه ای از اخلاق نیکوماخوس ارسطو بدانند. این مقاله تلاش خواهد کرد چهار ظهور ضمنی مفهوم فرونسیس در وجود و زمان را مستخرج و مدلل سازد که این هر چهار ظهور، خود بر مفهوم کایروس که هایدگر در درسگفتار پدیدار شناسی حیات دینی مورد تأکید بلیغ قرار داده، ابتناء دارند.
۲۱۶۳.

ارزیابی استدلال های کلامیِ مبتنی بر صفت حکمت الهی، با تأکید بر آرای فیاض لاهیجی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برهان حکمت حکمت الهی خداوند حکیم عبدالرزاق لاهیجی قاعده لطف نقض غرض

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۶ تعداد دانلود : ۴۷۴
استفاده از صفت حکمت الهی در استدلال های متکلمان به صورت مستقل یا به عنوان مبنایی برای اصلی دیگر، رواج بسیاری داشته است. نویسندگان، استدلال های لاهیجی را که بر این صفت مبتنی هستند، با روش تحلیل منطقی نقد و بررسی می کنند. استفاده از این صفت، دستکم در پاره ای از موارد، ناصحیح است و استدلال ها به لحاظ منطقی منتج نیستند. به نظر می رسد غالباً استفاده از این صفت به صورت پسینی بوده و تنها به منظور مستدل کردن عقلیِ گزاره های نقلی، به این روش تکیه شده است. به علاوه آنکه اظهار نظرِ در این مسئله، مستلزم علم باطنی و کامل نسبت به زوایای هستی و علت غایی جهان خواهد بود. وجود موارد نقضِ فراوان نیز که مطابقِ با همین مبنا، قاعدتاً باید از سوی خداوند محقق شده باشد، اما در واقع محقق نشده است، دلیل دیگری بر نادرستی این مبنا خواهد بود. شایان ذکر است که بحث مقاله، در مقام ثبوت و واقع نیست؛ چرا که با ادله قطعیِ عقلی، تمامیِ افعال الهی، در نهایت حکمت هستند؛ بلکه بحث در مقام کشفِ آن حکمت و فهمِ عقلِ پر از محدودیت و نقص انسان نسبت به آن مصادیق است.
۲۱۶۴.

نگاه متفاوت برنارد ویلیامز به مسئولیت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: برنارد ویلیامز مسئولیت اخلاقی اراده آزاد اختیار عمل ارادی شانس اخلاقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۴ تعداد دانلود : ۳۴۸
مقاله حاضر با نگاهی تحلیلی-انتقادی به بررسی دیدگاه برنارد ویلیامز در مورد مسئولیت اخلاقی می پردازد. در حالیکه شهودات اخلاقی ما و نظریه های اخلاقی مبتنی بر آنها مانند کانت، بر آن است که تمام انسان ها به لحاظ برخورداری یکسان از عقل و اختیار، از مسئولیت اخلاقی برابری برخوردارند، یعنی تحسین و سرزنش آنها مشروط به این عناصر غیرتجربی و عمل حاصل از آنهاست، برنارد ویلیامز با نگاهی ارسطو مآبانه، بنیان مسئولیت اخلاقی را تجربی دانسته و با گسستن پیوند ضروری بین اختیار و مسئولیت اخلاقی، شهودات اخلاقی ما و نظریه کانت و امثال آن را به چالش می کشد. وی با ابتکار شانس اخلاقی و استناد به آن، حتی عمل ارادی انسان را متأثر از شانس مقوم (یعنی ظرفیت ها، استعدادها، و توانایی های درونی هر فرد)و شانس منتج (یعنی عوامل مختلف روان شناختی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و ... مؤثر بر نتیجه عمل)دانسته و با نقض عمل کاملا اختیاری، مسئولیت اخلاقی را مفهومی سطحی یا ناخالص قلمداد می کند.وی در مواجهه با مشکل مسئولیت اخلاقی، تقریری خاص از سازگارگرایی و مشروط به جدایی از شهودات اخلاقی ارائه می دهد. این مقاله با مقدمه ای درباره ویلیامز و بحث مسئولیت اخلاقی، به تبیین مفهوم و شرایط مسئولیت اخلاقی ویلیامز می پردازد. سپس با نقد ویلیامز بر سازگارگرایان و ناسازگارگرایان، تقریر سازگارگرایی خاص او رابیان می کند. در نهایت، با ارزیابی دیدگاه ویلیامز، آن را دیدگاهی به واقع جبرگرایانه و ناقض اختیار و مسئولیت اخلاقی دانسته و پایه مستندات و استدلالات آن را ضعیف می یابد. به همین دلیل، پذیرفتن آن را دشوار و غیرقابل دفاع می داند.   
۲۱۶۵.

خردِ اروسی و ناخودآگاه فردی، راهی برای خروج از بن بستِ عقلِ تک ساحتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فروید مارکوزه منفیت میل کمال الملک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۶ تعداد دانلود : ۳۶۱
هربرت مارکوزه فیلسوف فرانکفورتی و عضو موسسه مطالعات تحقیقات اجتماعی، تلاش کرده است تا مفهوم عقل از منظر هگل را با تعریف جدیدی ارائه دهد. او در نگاه متفاوت خود با اضافه کردن روانکاوی درصدد است تا نشان دهد که مقوله شناخت و خودآگاهی بدون پرداختن به بخش های پنهان ذهن میسر نمی شود. او با مدد از روانکاوی فرویدی به این مسئله می پردازد که بخش مهم شناخت میل است که توسط سیستم استبداد و دیکتاتوری در تاریخ سرکوب شده است به همین دلیل اجازه تغییر به سوژه و جامعه عموماً داده نمی شود. برای مارکوزه ساحت زیبایی شناسی و هنر (تا حدی به عنوان عنصری زنانه) بخش هایی هستند که به ناخودآگاه روان مربوط شده و از طریق آنها می توان به شناخت بخش های مغفول و موقعیت میلِ فردی پرداخت و به آزادی نزدیک شد. بررسی مورد مطالعاتی ای چون کمال الملک از فرهنگ ایرانی با توجه به تمام زوایایی که مارکوزه آن را شرح می دهد مثال بسیار خوبی است. هنرمندی که با دیدنِ تغییر در جهانِ مدرن غرب، تغییر نمی کند و برعکس در برابر آن مقاومت نیز می کند و اتفاقاً به خودآگاهی مورد نظر مارکوزه نائل نمی شود. همین مسئله موضع مارکوزه را با پیچیدگی جدیدی روبه رو می کند که فراروی از نظر مارکوزه-فورید را ضروری می داند. این نوشتار تلاش می کند تا ناکافی بودن هر کدام از دیدگاههای فلسفی و روانکاوی را با توجه به مثال گفته شده بکاود و بگوید میلِ سوژه درگیر ناخودآگاه، خیلی پیشتر از دوره بلوغ اش در عنفوان کودکی مصادره شده و وی از هرگونه حرکتی عقیم و ناتوان است. در این روایت جدید مشخص می شود که مفهوم عقل به بازیابی ای فراتر از صرف تحقق زیبایی شناسیِ مدنظر مارکوزه و به نوعی مواجهه با تروما نیاز دارد و بن بست های آن از آنچه که هگل، مارکوزه و فروید می پندارند جدی تر و عمیق تر بوده و راه حلی انضمامی و البته غیرشعاری طلب می کند.
۲۱۶۶.

بازسازی منطق و متافیزیک هگل در منطق جدید: دیدگاه گراهام پریست(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هگل دوحقیقت باوری گراهام پریست دیالکتیک منطق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۶ تعداد دانلود : ۶۳۶
در این مقاله سعی می کنیم که منطق و متافیزیک هگل را در قلمروی منطق جدید بازسازی کنیم. گراهام پریست مدعی است که می توان منطق هگل را با خوانشی فراسازگار از منطق جدید که به دوحقیقت باوری موسوم است، تطبیق کرد و او حکم به دوحقیقت باوربودن (Dialetheist) هگل می دهد. در این مقاله، ابتدا گزارش پریست را از دیالکتیک و تناقض دیالکتیکی هگل توضیح می دهیم و سپس دلایل او را له مدعای بالا بررسی می کنیم. برای اینکه بتوانیم مقایسه ای میان دوحقیقت باوری و منطق هگل داشته باشیم، به اختصار و به صورت غیرفنی معناشناسی (Semantics) یک منطق دایالتیک (Dialetheic) را توضیح می دهیم. در انتها با ایجاد یک پرسش و نقد، سعی می کنیم ادعای پریست را به چالش بکشیم یا دست کم راه را برای بازگشایی مجدد مسئله باز کنیم و به این نتیجه برسیم که منطق و متافیزیک هگل را نمی توان با منطق فراسازگارِ دوحقیقت باورانه مدل کرد.
۲۱۶۷.

نقش شهود در حکم اخلاقی از نظر جاناتان هایت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدل شهودگرای اجتماعی حکم اخلاقی شهودات هیجانات و عقل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۶ تعداد دانلود : ۲۴۶
در روانشناسی اخلاق، تحقیق درباره حکم اخلاقی برای دهه ها تحت تاثیر عقل گرایی بوده است. از نظر عقل گرایان، حکم اخلاقی از طریق عقل/استدلال به دست می آید؛ هیجانات و شهودها هیچ نقشی در حکم اخلاقی ایفا نمی کنند. از نظر جاناتان هایت، حکم اخلاقی عمدتا از طریق شهود بوجود می آید؛ و نقش عقل، نوعا پسینی ست؛ بدین معنا که پس از آنکه حکم اخلاقی توسط شهودات بدست آمد، عقل در پیِ موجه کردنِ حکمِ پیشینِ شهودی برمی آید. در مُدل شهودگرایِ اجتماعیِ هایت، حکم اخلاقی برآمده از سیستمِ سریع و خودکار (شهودی) ماست. شهودات به نحو تکاملی، فطری هستند و از طریق فرهنگ و جامعه قابل ویرایش و تصحیح اند. هایت با توجه به آزمایش های تجربی مُدل شهودگرای اجتماعی خود را تایید می کند. علی رغم نقدهایِ وارد شده بر دیدگاه هایت، به نظر می رسد که اگر همه جوانب دیدگاه هایت در کنار هم مدنظر قرارگیرند، بسیاری از اشکالات قابل رفع اند و در مجموع دیدگاه موجّهی به نظر می رسد.
۲۱۶۸.

تبیین و نقد رویکرد پارادایمی در اندیشه های تربیتی غرب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رویکرد پارادایمی عناصر پارادایم ها نظریه های تربیتی مؤلفه های تربیتی دلالت های تربیتی پیشامدرن مدرن پسامدرن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۴ تعداد دانلود : ۲۲۸
انجام مؤثر فعالیت های تربیتی مستلزم کسب نظریه های تربیتی است. در طول تاریخ از گذشته تا به امروز نظریه های متعددی در حوزه ی تعلیم و تربیت پدید آمده است. درک و فهم این نظریه ها کار ساده و آسانی نیست. بنابراین سؤال اساسی در مطالعه ی آرای تربیتی، چگونگی درک و فهم نظریه های تربیتی یا به عبارتی، نظریه شناسی تربیتی است. رویکرد پارادایمی ازجمله رویکردها در نظریه پردازی و یا نظریه شناسی می باشد که می تواند ما را در خوانش و درک اندیشه ها، خصوصاً اندیشه های تربیتی کمک کند. دیدگاه پارادایمی در تبیین نظریه های علمی این است که در شکل گیری نظریه ها ازجمله نظریه های تربیتی، باورها و مفروضات اساسی و به عبارتی دیگر «پارادایم» نقش مهمی دارند. اوصاف پارادایم ها از سه رکن اساسی هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی برخوردارند. تعلیم و تربیت نیز مانند پارادایم ها دارای سه مؤلفه اساسی از قبیل اهداف، محتوی و روش های آموزش هستند. مؤلفه های تربیت از طریق بررسی و تحلیل عناصر پارادایم ها به دست می آیند. نظریه های تعلیم و تربیت را با توجه به ملاک زمان می توان در سه پارادایم پیشامدرن، مدرن و پسامدرن مورد بررسی و تحلیل قرار داد. در این پژوهش، نظریه های تربیتی با رویکرد پارادایمی در سه پارادایم یاد شده مورد مطالعه قرارگرفته اند. روش مطالعه توصیفی-تحلیلی است.
۲۱۶۹.

تحلیل نشانه های گفتمانی معنویت گرایی جدید و بررسی تأثیرات احتمالی آن بر سبک زندگی دینی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: معنویت جدید پساماده گرایی انفسی گرایی دنیاگرایی درون گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۶ تعداد دانلود : ۳۹۱
معنویت گرایی جدید نه تنها در قالب فرقه ها و نحله های بدیل ظهور می یابد، بلکه به عنوان یک فرهنگ جدید دینداری در میان دینداران نیز رواج دارد. دینداران متأثر از معنویت گرایی جدید بدون آنکه تعلقی به فرقه یا نحله خاصی داشته باشند، به نوعی معنویت خودساخته، التقاطی و درونی روی آورده، کم توجه به دینداری نهادینه، به دنبال آرامش و رضایت باطن به «سبک شخصی خود»اند. با توجه به گسترش این جریان در میان دینداران خصوصاً دینداران لیبرال مسئله تحقیق حاضر آن است که چگونه می توان جریان مذکور را تشخیص داد و مشخص کرد چه میزان یک دیندار وارد این گفتمان جدید شده است. با کمک گیری از تحقیقات جامعه شناختی درباره ادبیات گفتمانی معنویت گرایان جدید سعی خواهیم کرد نشانه هایی از این سبک جدید دینداری را شناسایی و زمینه را برای تشخصیص این پدیده بی شکل و صورت مهیا کنیم. در مقاله حاضر نشانه های گفتمانی معنویت جدید تحت دو عنوان کلی «درون گرایی» و «دنیا گرایی» طرح می شود و با کمک گیری از نظریه انفسی گرایی و همچنین نظریه پساماده گرایی به وجوه مختلف این نشانه ها پرداخته خواهد شد. تحلیل این نشانه ها غیر از آنکه می تواند به شناسایی معنویت جدید و تمایزات آن با گفتمان دینداری نهادینه کمک کند، به طور ضمنی می تواند نشان دهد که یک دیندارِ متعلق به ادیان ابراهیمی با اقبال به این رویکرد جدید، در دینداری خود با چه چالش هایی روبه رو می شود. این چالش ها عمدتاً برخاسته از ناسازگاری طرز فکر توحیدی/ تسلیمی (ادیان نهاینه ابراهیمی) با طرز فکر انفسی/ خودمختاری (معنویت گرایی جدید) است.
۲۱۷۰.

از صورت منطقی تا صورت زندگی: بررسی انتقادی دنیل هوتو از ویتگنشتاین(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: صورت منطقی صورت زندگی توصیف غایت کارکرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۵ تعداد دانلود : ۱۳۱
از آنجا که ویتگنشتاین دارای دو فلسفه است، یکی از دغدغه های مفسران او، درک ارتباط بین دو فلسفه اوست. هوتو از جمله مفسرانی است که تلاش کرده ارتباطی وثیق میان فلسفه های او برقرار کند تا تفسیری منسجم و سازگار از آن ها ارائه دهد. به اعتقاد او، چنین دیدگاهی منجر به رفع اختلافات سطحی و عمیق در فلسفه های ویتگنشتاین می شود. به بیان هوتو، بستر یکپارچه ای که فلسفه های ویتگنشتاین را به هم مرتبط می کند «غایت فلسفه» از نظر او، و رویکردش نسبت به «ماهیت و معنای زبان» است. بنابر تفسیر هوتو، غایت فلسفه در دو دوره فکری ویتگنشتاین توصیف بوده است. اما رویکرد فلسفی او در مورد ماهیت زبان دچار تحول شده است: تحول از صورت منطقی به صورت زندگی. همت هوتو بر این است که نشان دهد این تحول خواست اصلی ویتگنشتاین نبوده، و در اثر روشی که برای ارائه تفکر خود برگزیده، پیش آمده است. او رویکرد ویتگنشتاین در فلسفه دوم را که برمبنای نگرش کارکردی است صحیح می داند، اما رویکرد او در فلسفه اول را بر مبنای نظریه تصویری و ناصحیح می خواند، و معتقد است سردرگمی ویتگنشتاین باعث وقوع این رویکرد ناصحیح شده است. هوتو قصد دارد روش فلسفه دوم را به فلسفه اول تسری دهد تا کل فلسفه او با یک غایت و یک رویکرد مورد تفسیر قرار گیرد. گرچه نتیجه ای که هوتو می گیرد بدیع است، اما به این امر می انجامد که در رساله، نکته قابل ملاحظه ای وجود ندارد که ارزش حفظ کردن داشته باشد.
۲۱۷۱.

تأملی بر مسأله ذهن و بدن از دیدگاه پراگماتیستی ریچارد رورتی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مسئله ذهن - بدن رویکرد پراگماتیستی تاریخ باوری انتخاب ماتریالیسم بدون این همانی ذهن و بدن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۷ تعداد دانلود : ۱۸۵
مقاله حاضر در صدد طرح رویکرد و ایده پراگماتیستی ریچارد رورتی درباره مسئله ذهن-بدن است. این طرح دارای دو محور اصلی است: رویکرد انتقادی رورتی نسبت به تلقیِ دکارتی از ذهن به عنوان آئینه طبیعت و ایده پراگماتیستی او درباره انسان تحت عنوان ماتریالیسم بدون این همانی ذهن و بدن. او برمبنای تاریخ باوری، از طرفی گسست معرفتی بین پارادایم های فلسفی و وابستگی آنها را به شرایط تاریخی و لذا انتخابی بودن آن ها و مسائل ناشی از آن ها را نشان می دهد. و ازطرف دیگر آشکار می سازد که مسئله ذهن نتیجه مسلم دانستن فرض هایی در پسِ فلسفه مدرن است که منشأ تاریخی دارند و در همان دوره تاریخیِ خاص نیز به علل غیرمعرفتی انتخاب شده اند. لذا این تلقیِ سنتی به شناخت و ذهن، قابل جایگزینی با رویکرد پراگماتیستی به شناخت، به عنوان امری مستلزم گفت وگو و فعالیت اجتماعی و ایده پراگماتیستی درمورد انسان، یعنی ماتریالیسم بدون این همانی ذهن و بدن است.
۲۱۷۲.

بررسی نظر نصر حامد ابوزید در تأویل و نقد آن بر اساس دیدگاه علامه طباطبایی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تأویل علامه طباطبایی محکم متشابه نصر حامد ابوزید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵۶ تعداد دانلود : ۶۳۳
تأویل از جمله مهم ترین واژه هایی است که شیعه و معتزله از ابتدا تاکنون، برای فهم آیات الهی به آن توجه کرده اند. اهل حدیث، همواره به تأویل نگاهی منفی داشته اند و گاهی آن را بدعت پنداشته اند و مفسران آنها از تأویل اجتناب کرده اند و دور بودن از آن را درست دانسته اند. در عصر کنونی ابوزید از متفکران معتزلی، راهکار فهم درست قرآن را تأویل می داند؛ وی بر این اعتقاد است که با تأویل می توان امروز با قرآن ارتباط برقرار کرد و زندگی قرآنی داشت و در جهان امروز به قرآن حیات مجددی داد. در این نوشته با روش توصیفی – تطبیقی دیدگاه ابوزید درباره تأویل را بر اساس نظر علامه گزارش و نقد می کنیم. نتایج نشان داد آنچه او تأویل می خواند، با آنچه طباطبایی تأویل می داند به لحاظ معنا و مفهوم اختلاف شگرفی دارد. طباطبایی «تأویل» را تلاشی برای دستیابی به معارف عمیق قرآن می داند که الفاظ را یارای بیان آن نیست؛ ولی ابوزید تأویل را عصری کردن فهم قرآن می داند. البته شاید بتوان وجه جمعی برای آن دو پیدا کرد و آن اینکه با فهم عمیق قرآن، می توان مسائل امروز و فردای بشر را حل کرد.
۲۱۷۳.

نسبی گرایی در هرمنوتیک فلسفی گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: گادامر نسبی گرایی نسبی گرایی فهم شناختی نسبی گرایی معناشناختی هرمنوتیک فلسفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱۹ تعداد دانلود : ۵۸۲
یکی از ادعاهای اصلی هرمنوتیک فلسفی گادامر، نسبی گرا نبودن آن است. اما این هرمنوتیک در سه ساحت به نسبی گرایی دچار خواهد بود. اولین ساحت، مربوط به حقیقت و واقعیت بوده که به دلیل تعریف پدیدارشناختی گادامر از حقیقت، این هرمنوتیک گرفتار نسبی گرایی در واقعیت است. دومین و سومین ساحت، به معنا و فهم مربوطند که به این ترتیب هرمنوتیک فلسفی او گرفتار نسبی گرایی معناشناختی و نسبی گرایی فهم شناختی هم هست. گادامر تلاش کرده است که با مبنا قرار دادن سنت و زبان که به هم مربوطند، بر اساس مبنای عمومیت گرایی، از نسبیت تخلص یابد، ولی با شرایطی که برای زبان و سنت برشمرده و آنها را متغیر دانسته است و تأثیر آن بر افق هر مفسر را نیز متفاوت می داند، در عمل نتوانسته است مبنای مناسبی برای مطلق گرا شدن هرمنوتیک خود فراهم کند.
۲۱۷۴.

بررسی نسبت یگانه انگاری راسلی با فیزیکی انگاری با تاکید بر استدلال زامبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: یگانه انگاری راسلی فیزیکی انگاری پدیداری مقوم پدیداری استدلال تصورپذیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۳ تعداد دانلود : ۲۷۸
یگانه انگاری راسلی، عنوان یکی از جدیدترین نظریه های فلسفه ذهن است. این نظریه مدعی غلبه بر مشکلات نظریه های فیزیکی انگار و دوگانه انگار است. به طور خاص مشکل عمده فیزیکی انگاری، تبیین آگاهی پدیداری است. یکی از مهم ترین استدلال های موجود علیه فیزیکی انگاری استدلال زامبی یا استدلال تصورپذیری است. یگانه انگاری راسلی بر اساس یک فهم هستی شناسانه متفاوت از عالم، مدعی است ویژگی های درونی (ذاتی) اشیاء فیزیکی که تاکنون مورد غفلت نظریه های فیزیکی واقع شده اند، منشاء ظهور آگاهی پدیداری است. بر این اساس، یگانه انگاری راسلی مدعی ارائه تبیینی مناسب از آگاهی پدیداری است که با عالم فیزیکی، یکپارچه است. در این مقاله، پس از تقریر دو نظریه فیزیکی انگاری و یگانه انگاری راسلی، نسبت آن دو تا اندازه ای روشن می شود و نشان داده می شود که تبیین های فعلی نظریه یگانه انگاری راسلی برای مرزبندی آن با فیزیکی انگاری کافی نیست. همچنین بیان خواهد شد که استدلال تصورپذیری که علیه فیزیکی انگاری طرح شده است علیه یگانه انگاری راسلی (اگر آن را فیزیکی انگار قلمداد کنیم) کار نمی کند.
۲۱۷۵.

تبیین و تحلیلی انتقادی بر رابطه «مرگ اندیشی» با «معنای زندگی» در فلسفه کرکگور(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: جعل معنا سپهر ایمان کرکگور کشف معنا مرگ اندیشی معنای زندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۰ تعداد دانلود : ۳۸۷
کرکگور از پایه گذاران مکتب اگزیستاسیالیسم و از جمله کسانی است که از سویی با رویکردی انتقادآمیز به مبادی مسیحیت موجود و از سوی دیگر، با نقدی بنیادین بر روش عقلانی در حوزه «دین»، مشتاقانه در پی یافتن معنای شورمندانه ای برای زندگی است. از منظر وی زندگی معنادار سخت پیچیده در زندگی دینی و به عبارتی حیات و ممات انسان در سپهر ایمانی است و دقیقاً در همین راستا بوده که وی جست وجوگری واقعی برای به چنگ آوردن بن مایه اصیل و معناداری برای حشر و نشر در حیاتی نو و بالنهایه کسب ایمان شورمندانه به خداست. او با تأملی مؤمنانه و با غور در اندیشه ای عمیق معطوف به «مرگ» در سه ساحت استحسانی، اخلاقی و دینی دست یازیده تا سرانجام در یک سیر دیالکتیکی استعلایی به سپهر ایمان دینی برسد که در آن سپهر، فرد فقط در ارتباط با امر مطلق و به تعبیر خودش «یکه در برابر یکه» به سر برده و در بالاترین کمال معناداری زندگی که همانا مرحله زندگی اصیل یا اگزیستانسیالیستی است، در ساحل امن ایمان متعبدانه بسان قهرمان تراژیکش حضرت ابراهیم(ع) آرام گیرد. مقصود این خامه ضمن تبیین و تحلیلی انتقادی بر اندیشه فیلسوف متأله دانمارکی در نسبت سنجی میان دو جوهره مذکور، در این نکته بنیادین است که «مرگ اندیشی» بشر، تنها رهاوردش می تواند صرفاً امکان و ظرفیتی برای وصولش به ساحت دینی باشد و در حقیقت دستیابی و چنگ زدن به ارزش ها و فطرت الهی (که به ودیعه در ماهیت انسان به امانت نهاده شده) است که می تواند بن مایه های اصیلی را برای کرکگور به ارمغان بیاورد. نکته ظریف دیگر اینکه رویکرد او به «جعل معنا» در تبیین مقصود از معنای زندگی به جای «کشف معنا» می تواند رویکرد سلطه جویانه ای برای انسان معاصر رقم بزند، چنانکه تاریخ سیطره طلبانه انسان جدید، گواهی صادق بر این مدعاست..
۲۱۷۶.

بررسی تأثیر آثار پروکلس بر مفهوم سازی فارابی و ابن سینا از واجب الوجود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابن سینا پروکلس علت اولی فارابی وجود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۱ تعداد دانلود : ۴۳۶
در این مقاله به بررسی این مسئله می پردازیم که آیا مفهوم سازی از واجب الوجود از بعد تاریخی در تفکر نوافلاطونیان (پروکلس)، قبل از فارابی و ابن سینا بوده است یا خیر؟ پروکلس با طرح چهاربخشی علت اولی، وجود، عقل و نفس به تبیین مبانی فلسفی خود درباره مباحثی همچون خیر محض، استغنا و فوق تمام بودن علت اولی، فیض، اولین مبتدع یعنی أنیت، عقل، خصوصیات و مراتب آن، نفس، خصوصیات و مراتب آن و تقسیم موجودات بر مبنای دهر می پردازد. فارابی و ابن سینا در مسائلی چون استغنا و تمامیت یا فوق تمام بودن علت اولی، فیض، اولین مبتدع، وحدت و بساطت عقل و تجرد آن از ماده، نفس و اینکه به اجرام سماوی حرکت می بخشد و این حرکت مستدیر است، با پروکلس توافق نظر دارند؛ به طوری که در مواردی عین الفاظ و عبارات پروکلس در کتاب «الخیر المحض» را استفاده کرده اند.
۲۱۷۷.

ارتباط وجودشناسی، جوهرشناسی و الهیات در فلسفه ارسطو و بررسی تفاسیر جدید آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الهیات جوهر اوسیا فعل انرگیا قوه دونامیس موجود ان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۶ تعداد دانلود : ۳۳۳
چیستی موضوع فلسفه از زمان ارسطو محل بحث بوده و در مقاطع بعدی تاریخ حکمت مشاء نیز استمرار داشته است. چنانکه اختلاف دو چهره برجسته مشاء جهان اسلام یعنی ابن سینا و ابن رشد در این زمینه به روشنی مشهود است. این بحث در نیمه دوم سده بیستم به ویژه در ارسطوپژوهی حوزه آلمانی زبان از نو گشوده شد که آیا نزد ارسطو، تنها یک علم فلسفی نخستین وجود دارد، که به دو نام  الهیات و وجودشناسی یا جوهرشناسی نامیده می شود، یا اینکه آنها هر دو در کنار هم هستند و اگر این گونه است نسبت آنها با یکدیگر چگونه است. در این مقاله با مروری بر نظر ارسطوپژوهان جدید در مورد مسئله بالا، به این نتیجه می رسیم که الهیات تحقق نهایی جوهرشناسی است. به این معنا، ما از الهیات به عنوان «سنگ بنای» نظریه فلسفی در معنای جوهرشناسی یاد می کنیم. خط فکری مذکور متضمن این مطلب است که مفاهیم بنیادین بسط یافته در جوهرشناسی ارسطویی نیازمند یک الهیات هستند و خداوند، در عین حال به عنوان علت ماسوی که یکی از «اصول و علل» است، یک «طبیعت خاص» هم محسوب می شود. با چنین فرضی، شخصی که بر طبق کتاب گاما، به عنوان یک جوهرشناس، در جست وجوی علل و اصول اوسیا است، در عین حال یک الهیدان هم خواهد بود.
۲۱۷۸.

تحلیل گفتمان روایی در رساله عقل سرخ سهروردی؛ بستری برای الگوسازی الهیات روایی در سنت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الهیات روایی رساله عقل سرخ روایت سهروردی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۶ تعداد دانلود : ۵۲۳
روایت یکی از مهم ترین گفتمان های عصر امروز در حوزه زبانشناسی که به دنیای فلسفه و الهیات نیز ورود پیدا کرده است. سنّت الهیات مسیحی چند دهه است که تلاش می کند اهمیت روایت را در بازخوانی قرائت خود از کتاب مقدّس نشان دهد. این بازخوانی از کتاب مقدّس ریشه در جهان شمولی روایت در همه ابعاد زندگی دارد. از جمله این تأثیر بازخوانی ایجاد تجربه همزیسته برای مؤمنان است تا بتوانند همراه با عیسی مسیح فهم غیرانتزاعی از آموزه ها داشته باشند. در این مقاله ضمن اشاره مختصر به الهیات روایی تلاش می کنیم تا نشان دهیم بستر روایت بر حکمای مسلمان همچون سهروردی مترتب بوده است. سهروردی با تأکید بر حضور خویشتن در رسائل خود مانند عقل سرخ تلاش می کند تا سنّت ایران زمین را به مؤلفه های اسلامی پیوند زند. او با مرافقت خویش با جهان شمولی گفتمان روایی در آثار منثور خود، مخاطب را آماده تجربه همزیسته ای می کند که در این تجربه او بتواند از فهم نظری آموزه ها اسلامی به درک رخداد مترتب بر خویش گذر کند.
۲۱۷۹.

نقش نظام طبایعی در علم فلاحت دوره اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فلاحت دوره اسلامی فلاحت نامه ها علم یونانی و دوره اسلامی نظام طبایعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۱ تعداد دانلود : ۳۴۵
نظریه عناصر چهارگانه به همراه نظام طبایعی از ارکان طبیعیات فلسفه یونانی خصوصاً از ارسطو به بعد است. با ترجمه و انتقال علوم یونانی، این نظریه به جهان اسلام راه یافت و مبنای نظری غالب علوم دوره اسلامی را تشکیل داد. از آن میان در حوزه علوم کشاورزی دوره اسلامی نیز به صورت گسترده مورد استفاده قرار گرفته است. در مقاله حاضر می کوشیم تأثیر این نظریه را در دو قسمت علمی و تکنولوژیکی نشان دهیم. قسمتی که می توان توسعه طبیعیات ارسطویی بر مبنای نظام طبایعی دانست، و بخشی که در زمره فن و تکنولوژی است و نظام طبایعی نقش الهام بخشی برای آن دارد.
۲۱۸۰.

Quine on Charity and Rationality(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: rationality the principles of charity psychological plausibility Empathy and projection truth

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۵ تعداد دانلود : ۳۶۴
W. V. Quine borrows the principle of charity from Neil Wilson, but modifies and enriches its content to fit into his naturalistic philosophy and epistemology. While Wilson ties this principle to the notion of truth, Quine’s attempts in finding a ground for it lead him to the concept of common rationality shared by all human beings, which is ultimately what makes communication, as the basis of our social life, possible. According to the paper's argument, three other expressions, that is, the principles of psychological plausibility, empathy, and projection, which Quine uses in the contexts akin to that of the principle of charity, are not but different terms for one basic idea. Given the ties between the principle of charity and rationality, Quine's wide use of the principle and its affiliated notions proves that rationality is a central, often neglected, idea in his philosophy. The paper begins with an introductory account of the brief explanation Wilson gives of the principle of charity. Then it spells out four concepts or principles of charity, psychological plausibility, empathy, and projection showing how these four notions or principles basically express the same thing. Examining the relation of these last three principles with the principle of charity and rationality, the paper's main objective is to highlight the centrality of common rationality in Quine's philosophy, despite the common view that Quine is purely engaged with semantical aspects of Language. 

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان