فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۳۸۱ تا ۴٬۴۰۰ مورد از کل ۱۴٬۱۰۸ مورد.
۴۳۸۱.

استعاره مفهومی سمع و اُذن در آیات قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: سمع اذن استعاره مفهومی حس شنیداری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲۹ تعداد دانلود : ۶۴۸
در معناشناسی شناختی، استعاره مفهومی، نگاشت قلمرو مبدأ به سمت قلمرو مقصد می باشد، همراه با تناظرهایی (نگاشت های مفهومی) بین حوزه مبدأ و حوزه مقصد. در این روش به وسیله استعاره مفهومی، از طریق قلمرو تجربی به طورتقریبی بر قلمرو تجربی دیگرنگاشت می شود. در این اتفاق قلمرو دوم تا حدی از طریق قلمرو اول درک می شود. این نوشتار دو واژه «سمع» و «اُذن» را با روش استعاره مفهومی، در آیات قرآن تحلیل و بررسی نموده است. واژه سمع به صورت اسمی و فعلی در قرآن استعمال گردیده که این واژه همواره در حالت اسمی به شکل مفرد بیان می گردد. در لغت معانی گوناگونی برای این واژه ذکر شده است که اُذن یکی از آن معانی می باشد. آیات قرآن به طوراستعاری ملکیت سمع را بیان می دارند. نظریه استعاره مفهومی در معناشناسی شناختی مترصد است با توجه به نگاشت های موجود بین قلمرو مبدأ و مقصد، درک بهتر و صحیحی از حوزه مقصد ارائه نماید. همان گونه که در اعیان خارجیه ملکیت امری انتزاعی است، ولی ثمن و مثمن امور حقیقی تلقی می گردند، خداوند مالک سمع، به عنوان امری حقیقی تلقی می گردد. آفرینش سمع در آیات قرآن به گونه ای مطرح می شود که ضمن بیان ایجاد این دستگاه مدرکه در وجود انسان، خلقت این بخش فرابدن از دیگردستگاه های بدنی بشر متمایز گردد. قرآن سرشت سمع را نه تنها از بعد بدنی متمایز معرفی می نماید که این قوه را از دیگرقوای مدرکه نیز تفکیک می کند. در مفهوم سازی قرآن، سمع از بصر، عقل، فؤاد و قلب کاملاً مستقل معرفی می گردد. آیات قرآن حتی سمع را از اذن تفکیک نموده، این دو را از یکدیگر متمایز معرفی می کند. واژه اذن در قرآن به عنوان ابزاری در دستگاه حس شنوایی مطرح می شود. قرآن برای این بخش از دستگاه شنوایی موانعی ذکر می کند. اگر برای اذن مانعی محقق گردد، اگرچه فرد از شنیدن انواع اصوات محروم نمی گردد، برای سخن حق، استماع نخواهد داشت.   
۴۳۸۲.

نسبت خیال با هویت در فلسفه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هویت خیال مبانی فلسفی رابطه ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۲ تعداد دانلود : ۵۰۹
   در این مقاله تلاش شده است که با استفاده از روش تحلیل و استنتاج، طرحی از دیدگاهِ فلسفی ملاصدرا درباره رابطه خیال با هویتِ انسان، ارائه شود. چنین طرحی می تواند چارچوب و چشم اندازی از چگونگی مداخلات تکوینی خیال در ساخت و شکل گیریِ هویت، ارائه کند. صورتِ نوعیه (انسانی)، صورتِ سیال (حال) و صورتِ نهایی (مَلَکات)، مفاهیمِ کلیدی برای تبیین چیستیِ هویت و سیالیت ذاتی آن هستند. خیال به مجموعه ظرفیت های نفس برای مواجهه و کار با صورت های خیالی، اعم از حفظ (مصوره)، دستکاری (متصرفه)، صورت سازی معقولات (متخیله) و معقول سازی صور (متفکره)، اطلاق شده است. اعتقاد ملاصدرا مبنی بر تجرد صورت های خیالی، صدوری و وجودی بودن این صورت ها،و ماده (استعداد) بودن نفس برای قبول و اتحاد با این صور، به عنوانِ مبانی فلسفی برای تبیین رابطه خیال و هویت، در نظر گرفته شده اند. خیال، رابطه ای ذاتی، اتحادی و متقابل با هویت دارد. خیال با دخالت و حضوری سه وجهی، عاملِ ساخت، منشأ بقا و واسطه آگاهی از هویت است. هویت نیز پس از شکل گیری اولیه در فرآیندهای خیال، اعم از انشا، نگهداری، دستکاری و فراخوانِ صورت های خیالی(تخیل)، دخالتی تام دارد. 
۴۳۸۳.

توحید به عنوان گوهر اعتقادات، اصلی ترین مؤلفه دینداری در اندیشه استاد مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دینداری توحید تجربه دینی شهید مطهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴۶ تعداد دانلود : ۷۸۵
در باب حقیقت و گوهر دینداری شیوه های مختلفی اتخاذ شده است. برخی، صرفِ دلِ پاک را- هرچند بدون عمل نیک- برای دیندارشدن انسان کافی دانسته اند. برخی تکیه افراطی بر عقل انسانی کرده، گوهر وجود انسان را در تعقل او دانسته اند و عده ای با تأکید بر راه دل و تزکیه آن، عقل و ادراک را کمتر بها داده اند. برخی نیز تجربه دینی افراد را گوهر دینداری دانسته اند. این نوشتار با نگاهی به این نظریات با تأکید بر اسلام شناسی استاد مطهری درنهایت «توحید» را به عنوان گوهر همه اعتقادات معرفی می کند، تا جایی که حتی دو مرحله بعدی که اخلاق و احکام هستند نیز وامدار این اعتقاد کلیدی و اساسی خواهند بود. در اندیشه اسلام ریشه همه ملکات و فضایل اخلاقی، خدا خواهی و موحدبودن است و فقه و رفتار فقهی، سلوک در راهی است که خداوند متعال به ما نشان داده است و هدف از آن، بنده محض خداشدن است.
۴۳۸۴.

نگاهی بر مفهوم جدید اراده نیک کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اراده نیک انقلاب شر ریشه ای قانون اخلاقی موهبت الهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴۴ تعداد دانلود : ۵۸۵
در نوشتار حاضر مفهوم جدید اراده نیک کانت بررسی می شود؛ مفهومی که حاصل تأمل در نظریه شر ریشه ای اوست. بر اساس نظر کانت، تمامی انسان ها به دلیل وجود تمایل به شر در نهادشان شرورند. انسان ها اگرچه موجوداتی عاقل محسوب می شوند، در عین حال به دلیل ماهیت محسوسشان محدود هم هستند و این محدودیت آنها موجب می شود انگیزه های حسی خود را بر قانون اخلاقی ترجیح دهند. از نظر کانت این همان امری است که سبب تولد شر در جهان می شود. اما سؤال این است که آیا انسان می تواند بر تمایل به شر عجین شده با ماهیتش فائق آید؟ آیا او می تواند با وجود تمایل به شری که در نهاد او قرار دارد، به کمال اخلاقی دست یابد؟ کانت بر این باور است که غلبه بر شر به تنهایی در توان انسان نیست و او به این منظور نیازمند همیاری خداوند خواهد بود. اما برای اینکه استحقاق دریافت این موهبت الهی را داشته باشد، خود نیز باید زمینه دریافت آن را آماده کند. او باید تحولی درونی را در خود ایجاد کند، این تحول به شکل گیری اراده نیک در نزد انسان می انجامد، اراده نیکی که واکنشی است در برابر شر ریشه ای. شکل گیری چنین اراده نیکی از دلایل کانت برای اثبات وجود خدا هم محسوب می شود؛ زیرا تا خدایی نباشد که انسان را در دستیابی به چنین اراده ای کمک کند، انسان خود هرگز نمی تواند به تنهایی چنین اراده ای داشته باشد.
۴۳۸۵.

گذار از شکاکیت و ضرورت تفسیر متافیزیکی از امر مطلق در فلسفه هگل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مطلق سابژکتیویسم ایدالیسم متناهی آگاهی نامشروط

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱۲ تعداد دانلود : ۷۰۴
هگل در جای جای فلسفه خویش از امر مطلق، روح مطلق و ایده مطلق سخن می گوید و از آن به بنیان وحدت هستی و معرفت و مفهوم و واقعیت یاد می کند. اما نزاعی کلیدی در تفسیر حقیقت این امر شکل می گیرد: آیا مقصود هگل از امر مطلق، حقیقتی هستی شناسانه و بنیانی برای تبیین واقعیت عینی است (تفسیر متافیزیکی) یا آنکه اشارات او به امر مطلق، صرفاً تأکید بر اطلاق خودانگیختگی سوژه در مواجهه با جهان خارج است (تفسیر غیرمتافیزیکی). این مقاله با بیان نحوه تکوین جدایی هستی و معرفت در عصر جدید به روایت هگل و نیز بازخوانی دوگانه شیء فی نفسه و آگاهی در فلسفه کانت، نشان می دهد که هر یک از تفاسیر شکل گرفته از فلسفه هگل، چه دریافتی از جهت گیری هگل به فلسفه کانت دارند. سپس با بررسی دقیق انتقادات هگل به فلسفه کانت، نشان داده می شود که امر مطلق برای هگل بنیانی برای تبیین واقعیت عینی است. لذا بدون پذیرش تفسیری هستی شناسانه از امر مطلق، تبیین هگل نافرجام خواهد ماند.
۴۳۸۶.

هگل گرایی در فلسفه ریچارد رورتی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: هگل تاریخ گرایی فلسفه فرهنگ ادبی پراگماتیسم رورتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۱ تعداد دانلود : ۵۲۰
در این مقاله می کوشیم به این پرسش پاسخ دهیم که آیا رورتی، فیلسوفی هگلی است؟ به یقین پاسخ به این پرسش آسان نخواهد بود و صرف آری یا نه، نمی تواند جوابی قانع کننده باشد، زیرا بدون شک رورتی از هگل تأثیر پذیرفته است. بنابراین به منظور ارائه پاسخی دقیق تر، ابتدا نگاهی اجمالی به جایگاه هگل در پراگماتیسم (قدیم و جدید) انداخته ایم تا ذهن خواننده نسبت به جایگاه هگل در اندیشه نئوپراگماتیستی رورتی روشن شود، سپس در بخش اصلی جایگاه هگل در اندیشه رورتی را تحلیل نموده ایم. برمبنای این تحلیل رورتی از چند جهت فیلسوف هگلی است. نخست این که همانند هگل دغدغه اجتماعی دارد و وظیفه فلسفه را در همین راستا  تعیین می کند. هم چنین وی تحت تأثیر تاریخ گرایی هگل به نقد مدرنیته و فلسفه مدرن می پردازد و فلسفه و مسائل آن را یک پیشامد تاریخی قلمداد می کند. رورتی معتقد است که پس از هگل، فرهنگ فلسفی جای خود را به فرهنگ ادبی داد، فرهنگی که ریشه در تفکر هگلی دارد. اما در عین حال رورتی همانند هگل طرفدار عقل و روح مطلق نیست و از نظام سازی نیز به شدت بیزاری می جوید و از این رو به نقد این ویژگی های فلسفه هلگی می پردازد.
۴۳۸۷.

بررسی نظریه تعریف به بسایط در فلسفه سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تعریف پذیری تعریف ناپذیری تعریف به بسایط تعریف به ذاتیات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۱ تعداد دانلود : ۲۵۶
شیخ اشراق یکی از ناقدان جدی تعریف به ذاتیات ماهوی و به ویژه تعریف به حد است. او در آثار خود دو راه متفاوت را برای تعریف اشیاء معرفی می کند: در راه نخست، از تعریف موجودات نیازمند تعریف (مرکبات)، به اعراض و خواصشان(به تعبیر او به بسایط) و در راه دوم، از تعریف به ذاتیات مفهومی سخن گفته است. نظریه تعریف به بسایط، متشکل از هفت مؤلّفه است. در این مقاله، با تحلیل و بررسی این مؤلفه ها، این نظریه را توضیح داده و برخی از ایرادات آن را بیان می کنیم. از نظر سهروردی تعریفی که به مفاهیم برگرفته از شهود (اعم از حسی و فراحسی) منتهی نشود، معرفت زا نیست. شیخ اشراق، ادراک حسی را که متعلق آن، اعراض و به تعبیر او بسایط حسی هستند، حضوری دانسته و موجودات فرامادی را نیز متعلق شهود فراحسی می داند. به عقیده او، تصورات بدیهی که تصورات دیگر باید به آنها منتهی شوند، تصوراتی هستند که به طور مستقیم از علم شهودی و حضوری به دست آمده باشند.
۴۳۸۸.

خطای طبقه بندی در اندیشه ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: رایل خطای طبقه بندی ملاصدرا معدوم مطلق حکم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۴ تعداد دانلود : ۳۸۰
در این مقاله تلاش نموده ام پاسخ ملاصدرا به «شبهه معدوم مطلق» را با بهره بردن از مفهومی تازه در فلسفه معاصر تحلیل نمایم. مفهوم خطای طبقه بندی در اندیشه گیلبرت رایل، فیلسوف بزرگ تحلیل زبان، جایگاهی ویژه دارد و رایل با مفهوم سازی این اصطلاح، نظریه کلاسیک ذهن و بدن را در فلسفه معاصر ویران می کند. نوشتار حاضر این ایده را پیش می نهد که مفهوم خطای طبقه بندی در اندیشه ملاصدرا وجود دارد و ملاصدرا در منحل نمودن متناقض نمای معدوم مطلق با تعبیر و اصطلاحی دیگر از همان مفهوم بهره برده است. جانمایه تحلیل ملا صدرا از متناقض نمای معدوم مطلق این است که نسبت به تمایز مفهوم معدوم مطلق وآن چه مصداق این مفهوم فرض می شود، اگاه شویم، یعنی اخبار از معدوم مطلق و عدم اخبار در یک طبقه منطقی قرار نمی گیرد و در این مقام ما به مفهوم خطای طبقه بندی می رسیم. پس متناقض نمای معدوم مطلق، مصداقی فنی برای خطای طبقه بندی محسوب می شود. ثمره این پژوهش، بهره بردن از زبان و واژگانی تازه برای مفاهیم فلسفی در سنت فلسفه اسلامی است به این بیان که فیلسوف سنت ما با مفهومی که به وسیله رایل صورت بندی شده، آشنا است و از آن بهره نیز برده است. بنابراین در این سپهر مقایسه ای، گفتگویی مشترک میان دو فیلسوف از دو سنت متفاوت را پیش نهاده ایم.
۴۳۸۹.

فرازهای متعالی حکیم مؤسس آقاعلی مدرس در نظریه «معاد بدن پویا به سوی روح ایستا»(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۲ تعداد دانلود : ۲۵۱
تصویر کیفیت معاد جسمانی، نیازمند تأمین سویه های مختلف است و تفاضل نظریه پردازی فلسفی با کلامی، معطوف به پوشش کامل تر این سویه ها می باشد. حکمای الهی با توجه ژرف به این سویه ها، به تبیین و تحکیم مبادی گوناگون آن پرداخته اند. در وهله نخست این مبادی خود نیاز به دستگاه توان مند و ژرف نگر فلسفی دارد. مبادی الهی، روشی، معرفت شناختی، انسان شناختی و جهان شناختی، ضرورت دارد تا موفقیت برون رفت از مشکلات چندجانبه مسأله معاد را تضمین کند. به طور کلی در مسئله معاد، اشاعره و همگنان آن ها، در یک قطب و حکما در قطب دیگر قرار دارند. اشاعره از پیشگامان و مدافعان «معاد جسمانی عنصری» هستند که با مبادی نفس شناسی خاص دیدگاهشان از قبیل مادیت نفوس و انکار تجرد آن و با اتکا بر اراده جزافیه الهی و گسیخته از حکمت و انکار نظام علّی به ابراز نظر پرداخته اند، و ظاهرگرایان امامیه نیز همین نظر را چه در مبانی و چه در نتایج گام به گام دنبال کرده، و ظاهر برخی از روایات را با توهم «نص گرایی» به کمک گرفته اند. در قطب دیگر حکمای متأله با طیف گسترده قرار دارند که با مبانی عقلانی و دینی، معاد عنصری را محال دانسته و آن را تداوم دنیا نه انتقال به آخرت، ارزیابی کرده اند. بیش از همه صدرا با سعی علمی خود در گستره نظام حکمت متعالیه، طرحی را به میان آورد که کیفیت معاد جسمانی را توجیه پذیر سازد، و حکمای متعالی هرکدام به سهم خود در ادوار مختلف این راه را پیموده اند. حکیم مؤسس در این میان قصد دارد با تحفظ بر نظام صدرایی، بدن را با خواص دنیوی نه عنصری در آخرت مبعوث بداند، تا راه جمعی بین این دو قطب ارائه دهد، نه روح را به دنیا قابل رجوع بداند و بدن عنصری را محور معاد، چنان که متکلمان مدعی هستند و نه بدن دنیوی را به کلی از درجه اعتبار در رستاخیز ساقط بداند.
۴۳۹۰.

معضلات معرفت شناختی الگوی ماهوی علم در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۰ تعداد دانلود : ۴۷۹۲
در مقاله حاضر تلاش شده است الگوی علم و آراء معرفت شناختی حکیمان اسلامی به ویژه حکمت صدرایی از دو منظر معرفت شناسانه و هستی شناسانه مورد تحلیل و بررسی قرار گی رد و به برخی از ابهامات و نابسامانی ها و ناتوانی های آن در تبیین مقوله علم اشاره شود. بنابه تحلیل ارائه شده، ماهیت از منظر حکمت صدرایی فاقد هرگونه محتوای معرفتی است؛ تلقی وجودشناسانه ملاصدرا از هویات علمی با ابهامات و ناسازگاری های چندی در نظام فلسفی او روبروست؛ هیچ ملاک روشنی برای اعتبارسنجی ادراکات علمی و مطابقت آن ها با خارج ارائه نگردیده است و سازوکار تحصیل ادراکات عقلی در معرض مناقشات جدّی قرار دارد. در قسمت پایانی مقاله در مقام ارائه راه حل به سه اشکال بنیادی در الگوی ماهوی علم اشاره شده است: 1- انفصال عین و ذهن؛ 2- ذات گرایی؛ 3- دوگانه انگاری مقوله معنا و هستی. به باور نگارنده در چهارچوب فلسفه صدرایی، نظریه اصالت پدیداری معنا راه حلّ نهایی برون شد از معضلات یاد شده است.
۴۳۹۱.

نقش خدا در تاریخ از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقش خدا خدا در تاریخ نقش اطلاعی نقش مستقل نقش منفعل قرآن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۴ تعداد دانلود : ۳۹۳
موضوع نقش آفرینان در تاریخ، از گذشته ذهن اندیشمندان را به خود مشغول کرده است. کدام اراده ها در به وجودآوردن حوادث و وقایع مأثرند؟ آیا جهان بر اساس برنامه ای ازپیش تعیین شده از سوی خدا، به جلو می رود و انسان در تحولات آن تأثیری ندارد یا جز انسان کسی در تاریخ نقش آفرینی نمی کند یا... طیفی از دیدگاه ها از قبول مطلق تا انکار مطلق «نقش خدا در تاریخ» قابل ردیابی است. این نوشتار در پی آن است که نقش خداوند در تاریخ از منظر قرآن را حتی الامکان در چارچوب حوادث و وقایع تاریخی بدر و اُحد تبیین نماید. قرآن برای خداوند در تاریخ نقش های مختلفی قایل است؛ ولی نقش او به گونه ای انحصاری نیست. او- تبارک و تعالی- نقش های مختلفی مانند اطلاعی، مستقل و در پس افعال و اراده بشری (منفعل) را عهده دار است. این پژوهش حسب مورد از روش های توصیفی- تحلیلی و تفسیری استفاده می کند.
۴۳۹۲.

تحلیل و نقد مبنای انسان شناختی تاریخ مندی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مبانی انسان شناختی تاریخ مندی قرآن فطرت مندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۸ تعداد دانلود : ۴۶۴
نظریه تاریخ مندی قرآن مدت هاست بحث گرم مجامع علمی است. مراد قایلان این است که عناصر تاریخی مختلفی در شکل گیری قرآن دخیل اند که موجب می شود اساس قرآن تاریخ مند متولد شود. منظور از تاریخ مندی در این نظریه آن است که قرآن زاییده شرایط تاریخی، زمانی- مکانی و فرهنگی و انسانی عصر نزول است و با رفتن آن شرایط، آن بخش تأثیرپذیر قرآن از آن شرایط هم به امور تاریخی می پیوندد و کارایی خود را در زمان های دیگر از دست می دهد. قایلان به این نظریه مبانی مختلفی برای خود دارند که نویسنده در جای خود آنها را نقد کرده است. مقاله حاضر ضمن تبیین و تحلیل مبنای انسان شناختی تاریخ مندی قرآن به نقد این مبنا، هم از نگاه درون دینی و هم از نگاه برون دینی پرداخته است. به اعتقاد نویسنده تمام شناخت و معرفت پیامبر، به خصوص در حوزه دین و اخذ و ابلاغ وحی و هدایت انسان ها فراتاریخ و فارغ از تأثر از شرایط تاریخی است و قرآن از این حیث هرگز از یک کتاب آسمانی الهی به یک کتاب بشری خطاپذیر تنزل نخواهد کرد.
۴۳۹۳.

معنای فوسیس در تفکر یونانی آغازین(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تفکر یونانی آغازین فوسیس طبیعت فلسفه پیش سقراطی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴۶ تعداد دانلود : ۴۳۴
هدف این مقاله روشن کردن معنا/معانی واژه فوسیس (طبیعت) در تفکر یونانی آغازین، با بررسی و تحلیل کاربردهای آن یا شواهد موجود در نوشته های کهن یونانی اعم از فلسفی و غیر آن است. اهمیتِ یافتن معنای واژگان و تأثیراتی که در جلوگیری از ایجاد مغالطات و بدفهمی های اساسی می تواند داشته باشد، اندک نیست؛ به ویژه زمانی که با پاره هایی به جا مانده از نوشته های کهن مواجه باشیم، این کار با برشمردن تمام معانی آن کلمه، می تواند ما را به مقصود اصلی نویسنده نزدیک تر کند. در این جا نخست به اختصار تفاسیر مختلفی که معنای واحدی برای فوسیس برمی شمارند، بررسی شده اند. سپس با استناد به متون دست اول، گستره معنایی فوسیس و تعدد معانی ممکن آن نشان داده شده و کوشش شده است که مهم ترین شواهد کاربرد فوسیس با در نظر گرفتن سیاق، به دقت ترجمه و تفسیر شود. در پایان، آن رویکردی که معنای واحد یا محدودی برای فوسیس برمی شمارد ، رد شده است.
۴۳۹۴.

بررسی تطبیقی فاعلیت ذهن در فرایند ادراک از دیدگاه ملاصدرا و هوسرل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هوسرل ادراک ملاصدرا ذهن پدیدار

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پدیدارشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۴۱۹ تعداد دانلود : ۱۳۷۱
پرداختن به نقش ذهن به عنوان قو ای که نفس از طریق آن به اکتساب علوم می پردازد، در داشتن تلقی صحیح از فرآیند ادراک، اهمیت فراوانی دارد. در میان فلاسفه اسلامی، ملاصدرا مراتب ادراک را مراحلی می داند که نفس در جریان حرکت جوهری خود، با گذر از ساحت های حسی، خیالی و عقلی واجد آنها می گردد. در این میان توجه به دیدگاه ملاصدرا درباره کارکردهای ذهن در هر یک از ساحت های ادراکی قابل توجه است. در میان فلاسفه غربی معاصر نیز ادموند هوسرل، با مطرح کردن دو ساحت ادراک حسی و عقلی و توجه به نقش ذهن در هر کدام از این ساحت ها، نظریه ای متفاوت در این زمینه مطرح نموده است. بررسی دیدگاه های این دو فیلسوف، درباره ماهیت ادراک و چگونگی فاعلیت ذهن در ادراک اشیای بیرون از خود، همچنین نشان دادن وجوه افتراق و اشتراک دو دیدگاه، موضوعی است که این مقاله به آن پرداخته است.
۴۳۹۵.

تجربه زیسته و علم حضوری، دو رویکرد در نظام معرفتی دیلتای و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علم حضوری نسبیت ملاصدرا دیلتای تجربه زیسته ادراک بی واسطه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۳۹۳ تعداد دانلود : ۹۷۶
تجربه زیسته و علم حضوری دو مفهوم بنیادی در نظام های فکری دیلتای و ملاصدرا هستند. این دو متفکر با تأکید بر بی واسطگی و خطاناپذیری علم حضوری و تجربه زیسته، سعی کرده اند کل بنای معرفت بشر را بر این دو مبتنی کنند. به علاوه، هم دیلتای و هم ملاصدرا، ادراک و فهمی را که بدین شیوه حاصل می شود، نه پذیرش صرفِ واقعیات بیرونی یا عملی منفعلانه، بلکه عملی فعالانه قلمداد می کنند. نکته دیگر این است که دیلتای قلمرو تجربه زیسته و فهم حاصل از آن را هم حالات درونی مدرِک و هم حالات درونی دیگران، به علاوه ظهورات و بروزات این حالات می داند، در حالی که علم حضوری نزد ملاصدرا گستره محدودتری دارد و فقط نفس و قوا و حالات آن را در بر می گیرد. اما مشکلی که هم تجربه زیسته و هم علم حضوری با آن مواجهند، شخصی بودن و در نتیجه نسبی بودن آنهاست. دیلتای می کوشد تا با توسلبه فرض اثبات نشده «اشتراک انسان ها در آگاهی» بر این مشکل غلبه کند، در حالی که ملاصدرا سعی می کند با توسل به تقسیم کار میان علم حصولی و حضوری از یک سو، و آفرینش انسان بر سرشت واحد و در نتیجه داشتن ابزار معرفتی یکسان، بر این مسئله فائق آید.
۴۳۹۶.

تفتیش در هستی های محسوس و استنباط های متافیزیکی آن نزد افلاطون و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شناخت افلاطون ابن سینا ایده محسوس کلیات

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  6. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
تعداد بازدید : ۱۲۵۷ تعداد دانلود : ۱۰۴۳
مرزبندی های فلسفی در مورد عالم حس و عالم غیر محسوس همواره یکی از تمایزات عمدة میان فیلسوفان بوده است. نتیجه این مرزبندی قرار دادن دو دسته از فیلسوفان در دو صف جدای از یکدیگر است. در یک طرف فیلسوفان مادی گرا قرار دارند که شعاع عالم هستی را صرفاً در عالم حس و ماده محدود می نمایند و در طرف دیگر صف فیلسوفانی قرار دارند که شعاع عالم هستی را فراتر از حس و ماده می دانند. آنچه ممکن است این تمایز را مضاعف نماید اختلاف در روش نشان دادن قلمرو عالم هستی است. یکی از رایج ترین شیوه ها در نشان دادن حد و مرز عالم هستی تأمل و تفتیش در عالم حس است. هدف پژوهش حاضر این است که روش تفتیش در عالم حس به منظور نشان دادن قلمرو عالم هستی مورد تحلیل قرار داده شود. نتیجه ای که در این پژوهش نویسنده نشان خواهد داد این است که روش تفتیش در حس نزد افلاطون و ابن سینا مورد استفاده جدی قرار داشته است و هر دو اندیشمند از طریق تفتیش در عالم حس استنباط های فلسفی متناسب با نظام فلسفی خود استخراج نموده اند. زیرا ابن سینا اگر چه همانند افلاطون در یکی از روش ها در نشان دادن شعاع عالم هستی که آن را فراتر از علم حس می داند بر تفتیش در عالم حس تأکید دارد اما با وجود آن نتیجه این تفتیش نشان دادن امر واقعی است که از آن به طبیعت مشترکه تعبیر می نماید چیزی که نزد افلاطون به ایده تعبیر می شود.
۴۳۹۷.

بازخوانی مفهوم اصالت در فلسفة هستی (اگزیستانس) با نگاهی بر اندیشه های کرکگور و هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هایدگر اصالت کرکگور فلسفه هستی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
تعداد بازدید : ۱۸۸۹ تعداد دانلود : ۱۶۹۳
هدف از پژوهش حاضر بررسی اصالت در فلسفه اگزیستانس و ارائه مفهومی جدید از آن با استفاده از روش تحلیل تطبیقی می باشد. اندیشة کرکگور و هایدگر به عنوان دو نمایندة مطرح فلسفة اگزیستانس مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجه پژوهش حاضر نشان می دهد که اصالت اگزیستانسی تنها مربوط به فردیت نبوده و دقیقا معادل آن نیست بلکه اصالت اگزیستانسی مفهومی چند بعدی است که نحوة زندگی انسان را نشان می دهد. کرکگور و هایدگر ضمن تأکید بر «فرد» و اهمیت آن در جامعه توده ای بر مؤلفه-های دیگری نیز در رابطه با اصالت اشاره می کنند که از جمله آنها ارتباط اصیل، دوری از سطحی نگری و میانمایگی، مسئولیت پذیری و توجه به اضطراب اگزیستانسی است. در واقع این مفاهیم و ویژگی ها در توصیف زندگی روزمره انسان و خصوصیات انسان نااصیل بیان شده است. اگر چه تفاوت هایی در اندیشه های دو فیلسوف به طور کلی وجود دارد می توان گفت در مورد مفهوم اصالت و مؤلفههای آن بیشتر اصطلاحات و نوشته های آن قابل تطبیق و یکسان است. در نهایت با توجه به مؤلفههای مورد بررسی مفهومی از اصالت اگزیستانسی ارائه شده است.
۴۳۹۸.

نظریه ترکیبی برون گرایی –درون گرایی معرفتی در معرفت شناسی فضیلت محور سوسا(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: درون گرایی برون گرایی فضایل عقلانی منظر معرفتی مناسب بودن درونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶۵ تعداد دانلود : ۳۴۹
درون گرایی و برون گرایی یکی از مباحث مهم حوزه معرفت شناسی است. رویکرد درون گرایی، توجیه را بر مبنای دو مؤلفه اصلی مورد بررسی قرار می دهد: مؤلفه نخست؛ داشتن قرینه توسط فاعل شناسا و مؤلفه دوم؛ قابل دسترس بودن آن برای فاعل شناسا است. برون گرایان در مقابل، به قابل اعتماد بودن  فرآیندهای علی باورساز تأکید می کنند. در این میان رویکرد فضیلت محور ارنست سوسا امکان ارائه یک نظریه ترکیبی مبتنی بر درون گرایی – برون گرایی را مطرح می کند. این نظریه اگرچه در واقع رویکردی برون گرا است، اما درونی بودن توجیه در معرفت شناسی فضیلت محور سوسا بر اساس دسترسی شناختاری فاعل  شناسا به قابل اعتماد بودن فرآیند باورساز، تبیین می گردد.
۴۳۹۹.

اخلاق ناصری و نسبت آن با اخلاق نیکوماخوس در تربیت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: اخلاق نیکوماخوس اخلاق ناصری دیدگاه اخلاقی خواجه نصیرالدین طوسی تربیت اخلاقی خواجه نصیر اخلاق و ارسطو

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
  6. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
  7. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
تعداد بازدید : ۲۲۰۷ تعداد دانلود : ۱۱۹۹
هدف این مقاله بررسی نسبت اخلاق ناصری با اخلاق نیکوماخوس در حوزه تربیت اخلاقی است. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش تحلیل محتوا و روش تحلیل و استنتاج منطقی بهره گرفته شده است. بدین منظور ابتدا به لحاظ تاریخی به طور مختصر، منابع خواجه نصیر در نگاشتن اخلاق ناصری و جایگاه اخلاق نیکوماخوس در این میان بررسی، و تلاش شد نشان داده شود که اخلاق ناصری بویژه در حوزه تربیت اخلاقی از طریق تهذیب الاخلاق ابن مسکویه با اخلاق نیکوماخوس پیوند استواری می یابد. در ادامه با بررسی چهار اصل مهم تربیت اخلاقی در اخلاق ناصری، شامل «هیچ خُلقی طبیعی نیست»، «در تربیت اخلاقی باید به طبیعت اقتدا کرد»، «در تربیت اخلاقی حفظ سنتها و ارزشهای اخلاقی بر نقد آنها مقدم است» و «برای تخلّق به فضیلت های اخلاقی لازم است، کودک به تکرار عمل با هدف کسب عادت واداشته شود»، ریشه های آنها در اخلاق نیکوماخوس مشخص، و تفاوتها و همانندیهای میان این دو برجسته شد. نتایج پژوهش حاکی است که اگرچه میان گفته های خواجه نصیر در اخلاق ناصری و ارسطو در اخلاق نیکوماخوس در زمینه تربیت اخلاقی همانندیهای انکارناپذیری هست که احتمالاً فراروایت تقدم طبیعت بر صناعت مهمترین آن باشد، تفاوتهای مهمی نیز در این میان قابل مشاهده است که یکی از مهمترین آنها کمرنگ شدن جایگاه حکمت عملی (فرونسیس) و به طور کلی عقلانیت در تربیت اخلاقی مورد نظر خواجه نصیر است.
۴۴۰۰.

رابطه ی وجود، موجود و ذات با تصور خداوند در نظام فلسفی- الهیاتی توماس آکویینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: موجود توماس آکویینی خلقت الهی فعل وجودی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی میانه (قرون 12 و 13)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
تعداد بازدید : ۱۰۰۱ تعداد دانلود : ۷۱۳
در این مقاله ابتدا مفاهیم متافیزیکی نظام فلسفی توماس آکویینی تبیین و تعریف و سپس ازطریق این مفاهیم، تصور خداوند ارائه می شود. از بین اصطلاحات متافیزیکی، بیشترین توجه به دو اصطلاح متداول ens ، esse است، ولی سایر مفاهیم متافیزیکی را نیز نادیده نمی گیریم. توماس در نظام فلسفی خود ازیک طرف بر تعالی الهی تأکید می کند و خداوند را ورای همه ی موجودات می داند. خداوند وجودی در عرض سایر موجودات ندارد، بلکه وجود مطلقی است که ورای این جهان است، ازطرف دیگر، تحت تأثیر متون مقدس مسیحیت می کوشد حضور الهی را در همه ی مخلوقات اثبات کند. خلقت ازطریق کلمه ی الهی صورت می گیرد، بنابراین موجودات فقط در لحظه ی خلقت به خداوند وابسته نیستند، بلکه در تداوم لحظه به لحظه ی خویش نیز نیازمند خلقت الهی اند. در این تصویر، خداوند در عین تعالی از جهان، در باطن همه ی مخلوقات، نوعی حضور و فعالیت دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان