فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۶۴۶ مورد.
منبع:
تقدم آذر ۱۳۰۶ شماره ۴
حوزه های تخصصی:
نشانه هایی از ارتباط تجاری و فرهنگی جوامع شمال غرب ایران و بین النهرین در اواخر دوران مس و سنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رودخانه زاب کوچک در شمال غرب ایران از ارتفاعات شمال غربی پیرانشهر سرچشمه می گیرد، از شمال غرب به سوی جنوب شرق و سپس به سمت غرب جاری می شود، در امتداد کوه های مرزی ایران– عراق جریان می یابد و در نهایت از معبر آلان وارد خاک عراق می شود. حوضه این رودخانه دارای محوطه های باستانی فراوان است و با توجه به نمونه های سفالی موجود می توان دریافت که این حوزه از دوره پیش از تاریخ تاکنون یک حوزه استقراری بوده است. در بررسی های اخیر چند محوطه با سفال های لبه واریخته شناسایی شدند. تا چند سال پیش نهایت گسترش آن در غرب، همدان و کرمانشاه گزارش شده بود. این نخستین بار است که این نوع سفال ها در شمال غرب ایران دیده می شود. موقعیت جغرافیایی محوطه های شناسایی شده در حوزه زاب کوچک، مجاورت با کرویدورهای ارتباطی، کنترل و نظارت بر این مسیرها (حاج عمران در شمال حوزه و آلان و ... در شمال) با میان رودان شمالی و ارتباط آن ها با محوطه های هم زمان می تواند نشانگر ارتباط فرهنگی و تجاری این مناطق با یکدیگر باشد. واژگان کلیدی: شمال غرب ایران، رودخانه زاب کوچک، جوامع مس و سنگی، سفال لبه واریخته.
تاریخ نظریه تطور
منبع:
تقدم دی ۱۳۰۶ شماره ۵
حوزه های تخصصی:
بازتاب اعتراض های اجتماعی در فیلم های دهه ی 1350 (مطالعه ی موردی: اسرار گنج دره ی جنی (1352)، تنگسیر (1353)، سفر سنگ (1356).(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سینمای ایران در دوره ی پهلوی دوم، رونق گرفت و ساخت فیلم های سینمایی افزایش یافت. تا قبل از آن نمایش فیلم های وارداتی هندی، عربی و غربی بسیار بود. در ادامه با توجه به سلیقه ی جامعه و فروش گیشه، روند تولید فیلم های ایرانی به سمت «فیلمفارسی»، جریان داشت. فیلمفارسی در سطح نازل و برای مخاطب عام ساخته می شد؛ مخاطبانی که از روند نوسازی ناکامل اقتصادی، تغییرات فرهنگی و اجتماعی به سوی مدرنیته ناتمام، معترض بودند. در دهه ی 50 ش. و در میان موج فیلمفارسی، فیلم های انتقادی هم نسبت به اوضاع جامعه ساخته شد. فیلم هایی چون؛ اسرار گنج دره ی جنی (1352) ابراهیم گلستان، تنگسیر (1353) امیر نادری و سفر سنگ (1356) مسعود کیمیایی. در این پژوهش، با رویکرد تحلیل گفتمان، سه نمونه ی انتخابی از فیلم های انتقادی در دهه ی 50 ش . بررسی شده است. یافته ی پژوهش نشان می دهد، فیلم های انتقادی انتخاب شده از دهه ی 50، بیانگر انتقاد به نوسازی، تعارض سنت و مدرنیته، بحران و تعارض های هویتی و اجتماعی است. بازتاب این تعارض ها در قالب اسلام گرایی، دعوت و تحریک به طغیان های مردمی علیه ظلم و ستم بود. محتوا و عناصر داستانی و تصویرگری در این فیلم ها، گویی به قیام و عصیان اجتماعی توصیه می کردند که چند سالی بعد اتفاق افتاد.
تربیت دختران از نگاه مجله جمعیت نسوان وطنخواه ایران (1305-1302ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در روند نهضت مشروطه، برخی زنان روشنفکر طالب حقوق فردی، خانوادگی و اجتماعی خود شدند و برای پیشبرد این اهداف به انتشار جراید زنانه با محوریت اصلاح وضعیت زنان اقدام کردند. با روی کار آمدن رضاشاه تحقق مفاهیم وطن پرستی، باستان گرایی و ترقی برای ساختن ایران نوین از سوی حکومت مورد توجه قرار گرفت. در همین راستا مسئله زنان و آموزش آنان به منزله مادران آتیه، تربیت و نوع رابطه مادر و فرزند، ضرورت ایران مترقی با تأکید بر خانواده مورد توجه جراید قرار گرفت. مجله جمعیت نسوان وطنخواه ایران ازجمله نشریاتی است که با رویکرد ضرورت تربیت دختران و نقش آن ها در اجرای سیاست های جدید به چاپ رسید. سؤال پژوهش حاضر آن است که این روزنامه چگونه تربیت زنان را با دغدغه های روشنفکران و خواسته های حکومت مانند وطن پرستی، باستان گرایی و ترقی ارتباط داده است؟ فرضیه پژوهش آن است که این مجله با توجه به مقوله های نخست تربیت و سپس تحصیل، در جهت سیاست های کلانی که در آستانه حکومت پهلوی مطرح بود، ارتقای آگاهی دختران و دوری از جهل و خرافات را با توصیه انواع آموزش برای دختران مدنظر قرار داده است. این پژوهش با روش تحلیل محتوا و توصیف مقاله های مجله مذکور، به تشریح آراء نویسندگان آن درخصوص کارکردهای مختلف تربیت دختران خواهد پرداخت.
زمینه ها و ریشه های شورش مردم نی ریز فارس در عصر ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شورش مردم نی ریز فارس و روستاهای تابعه در عهد ناصری یکی از اتفاقات و رویدادهای اجتماعی و سیاسی مهم در تاریخ محلی فارس و جنوب ایران به شمار می رود که کم تر موردمطالعه و واکاوی قرارگرفته است . نظر به حضور سید یحیی دارابی بابی در رأس این شورش، اهمیت آن هیچ گاه موردتوجه پژوهشگران واقع نشده و اتفاقاً به دلیل حضور سید یحیی دارابی در رأس آن از اهمیت آن فرو کاسته شده است. باوجودآنکه دارابی به فرقه بابیت تعلق داشت، اما رنگ و بوی شورش مردم نی ریز و حرکت وی در نی ریز عمدتاً طبقاتی و اجتماعی بود که برپایه جنبش عمومی مردم شکل گرفت. در این جنبش اجتماعی اکثریت اهالی نی ریز به خصوص روستاهای آن که شامل کشاورزان پیشه وران و کارگران می شد مشارکت داشتند. در این پژوهش سعی شده است تا ابعاد گوناگون شورش مردم نی ریز فارس و نیز نقش سید یحیی دارابی در نی ریز و حوادث رخ داده در این شهرستان در سایه این حرکت موردبررسی قرار گیرد. لذا سؤال اصلی پژوهش این است که زمینه های اصلی شکل گیری شورش مردم نی ریز فارس کدام بود و چگونه سید یحیی دارابی رهبری آن را به دست گرفت؟ پژوهش به شیوه مطالعه کتابخانه ای و با تکیه به روش توصیفی تحلیلی تلاش می کند تا پاسخ سؤال پژوهش را بیابد. فرضیه محوری این پژوهش آن است که انباشت ده ها سال مطالبات مردم نی ریز و فقر و درماندگی آن ها نیاز به جرقه ای داشت که یحیی دارابی آن جرقه را روشن کرد. یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که شورش مردم نیریز به سبب ظلم و ستم حاکم نیریز، زین العابدین خان و رهایی از فشار اقتصادی رخ داد و رهبری سید یحیی دارابی بر این شورش ناشی از پیشینه خانوادگی مثبت، و ازدواج وی در نیریز بوده است
بزرگترین متفکرین در تاریخ
منبع:
تقدم مهر ۱۳۰۶ شماره ۲
حوزه های تخصصی:
تحلیلی بر تحولات جوامع نیمه غربی ایران در دوران آهن با بررسی گاهنگاری و فرضیات مرتبط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوران آهن یکی از دوره های کلیدی و مهم در فرآیند تطور فرهنگ انسانی در جهان است. این دوره نشان گر دوره ای حساس از تغییرات در زندگی انسانی است. هم زمان با دوران آهن شهرهای جدید شکل گرفتند و شهرنشینی وارد مرحله تازه ای شد. مراتب اجتماعی ثابت شدند و در پی تحولاتی که در زمینه های فن آوری، صنعت، معماری، نگارش و نیز ایدئولوژی رخ داد سنن فرهنگی جدیدی در جوامع انسانی شکل گرفت. اما ظهور این دوره در فلات ایران به گونه ای دیگر است. در این دوران هیچ منطقه ای در ایران، به جز تمدن عیلام، در سرزمین هایِ پستِ جنوبِ غرب ایران، همچون سرزمین های مجاور مانند بین النهرین و یا آناتولی مراحل شهرنشینی و یا نگارش را تجربه نکرده بود. با این حال نمی توان به این بهانه نقش ایران را در ظهور و تطور فرهنگ های دوران آهن در منطقه نادیده گرفت. چرا که همان طور که از داده های باستان شناختی و منابع مکتوب برمی آید به دلیل مشخصه های جغرافیایی، شرایط استراتژیکی و نیز آب و هواییِ این منطقه موجب شده تا نقش مهمی را در شکل گیری و انتقال یا جابه جایی فرهنگ های دوران آهن در منطقه ایفا کند. از این دیدگاه مطالعه فرهنگ های دوران آهن در ایران، شکل گیری و نحوه گسترش آن ها هم از لحاظ جغرافیایی و هم از لحاظ تطوری می تواند در شناخت این دوره بسیار موثر افتد. با این حال به دلیل پیچیدگی جغرافیایی نیمه غربی ایران شناخت فرهنگ های آهن در این منطقه آغاز و گسترش آن ها به صورت کامل و دقیق صورت نگرفته است و نظریات و فرضیه های بسیاری در این رابطه وجود دارند. این مقاله در نظر دارد با بررسی و ارزیابی دیدگاه ها و نظریه ها الگویی برای آغاز و گسترش فرهنگ های دوران آهن در منطقه و تحولات اجتماعی در طول آن ارائه دهد.
رأی بقراط درباره ملل آسیا
منبع:
تقدم آبان ۱۳۰۶ شماره ۳
حوزه های تخصصی:
ورود تمدن اروپا به چین
منبع:
تقدم آبان ۱۳۰۶ شماره ۳
حوزه های تخصصی:
تأثیر سیاست های کشورداری مغولان بر جایگاه اجتماعی و سیاسی اصناف در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازاریان در طول تاریخ ایران به دلیل کارکرد اقتصادی و اجتماعی مؤثرشان در جامعه مورد توجه حکومت های با ساختار ایلی مسلط بر جامعه ایران قرار داشتند. جایگاه بازاریان و به خصوص اصناف پیشه ور نزد حکومت ها با حمله مغول به ایران به مراتب بیشتر از گذشته بهبود یافت و استپ نشیان مغول از همان آغاز حملات خود به ایران تولیدات پیشه وران را ارج نهادند و در خلال کشتارهای خود مانع از مرگ بسیاری از افراد این طبقه مولد شدند. بر این اساس پرسشی که در این پژوهش نگارندگان درپی پاسخ به آن هستند این است که سیاست های کشورداری مغولان و ایلخانان چه تأثیری بر جایگاه اجتماعی و سیاسی اصناف در ایران نهاد؟ نتایج این پژوهش نشان می دهد که به حاشیه راندن نهاد حسبه از سوی مغولان نامسلمان تا دوره غازان خان، حمایت مغولان از پیشه وران هنگام حمله به ایران و رهانیدن آن ها از کشتار که از نیازهای های اقتصادی و تسلیحاتی مغولان و ایلخانان نشأت می گرفت از جمله سیاست های مغولان و سپس ایلخانان در ارتباط با پیشه وران بود. این سیاست گذاری ها در بعد اجتماعی باعث تشکل یابی پیشه وران و نزدیکی آن ها به گروه های دیگر از جمله اهل فتوت شد و در بعد سیاسی منجر به حضور اصناف در رویدادهای سیاسی هم در دوران ایلخانان و هم دوره فترت شد. این پژوهش در صدد است تا با رویکرد توصیفی تحلیلی به بررسی و تحلیل داده های تاریخی درباب تأثیر سیاست گذاری های مغولان و ایلخانان بر جایگاه اجتماعی و سیاسی اصناف در ایران بپردازد.
واکاوی جامعه شناختی تشکیل طبقه کارگر ایران در عصر قاجاریه و نقش آنان در نوسازی جامعه و جنبش مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طبقات اجتماعی مختلفی در جنبش مشروطه شرکت داشتند که هر کدام با انگیزه های متفاوتی به این حرکت پیوستند. کارگران یکی از این طبقات بودند که به تازگی در جامعه ایران رشد می یافتند. آنان به لحاظ نوع مشارکت در شیوه تولید و مالکیت ابزار کار با پیشه وران و اصناف قدیمی متفاوت بودند و به سبب زیستن در بافت عشیره ای و جامعه مبتنی بر اقتصاد کشاورزی و دامداری، به طبقه کارگر اروپایی شباهتی نداشتند. بسیاری از این کارگران به دلیل فشار طبقه حاکم و وجود فقر، ناگزیر کار و کاشانه خود را ترک و به مناطق آبادتر یا کشورهای همجوار مهاجرت می کردند. آنان با مشاهده وضعیت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی این نواحی تحت تأثیر قرار می گرفتند و چون بیشترشان کارگران فصلی بودند، پس از بازگشت به ایران، دیده ها و شنیده های خود را برای هم وطنانشان بازگو می کردند. هدف این مقاله شناسایی سهم کارگران در زمینه سازی و شکل بخشیدن به جنبش مشروطه ایران است که نویسنده می کوشد با روش «توصیف تاریخی» و «اسنادی»، به این سؤال پاسخ دهد که طبقه کارگر چگونه در جامعه ایران شکل گرفت و کارگران چه نقشی در بروز اندیشه های نوسازی اجتماعی داشتند؟ چنین فرض می شود که طبقه کارگر بسیار دیرتر از جوامع اروپایی در ایران شکل گرفت و قشری اندک از نیروهای تولیدی را تشکیل می داد. آگاهی کارگران ایرانی از حقوق سیاسی و اجتماعی شان نیز بیشتر از آنکه درون زا و برخاسته از توسعه صنعتی باشد، از افکار چپ گرایانه مناطق قفقاز تأثیر پذیرفت و به همین دلیل با وجود مشارکت آنان در موج نوگرایی و نهضت مشروطه، این طیف از جامعه نتوانست آن گونه که در انقلاب های بزرگ اروپایی نظیر انگلستان، فرانسه و روسیه اثرگذار بود، نقش تاریخی خود را ایفا کند. این بررسی نشان می دهد که پیش از شکل گیری جنبش مشروطه برخی از کارگران در انقلاب های حوزه قفقاز شرکت داشتند و با افکار انقلابی آن سامان آشنایی یافتند. این کارگران هم صدا با سایر هم وطنانشان به نهضت آزادی خواهی ایران پیوستند و با پخش اعلامیه ها، شرکت در اجتماعات و نیز حضور در صحنه های نبرد مسلحانه، به مبارزه با استبداد برخاستند و پایه گذار حرکت های انقلابی آتی شدند.
منازعة هژمونیک نیروهای ملی و مذهبی و تأثیر آن در فروپاشی جبهة ملی اول (1328 1332)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله کاربست نظریة ""هژمونی"" گرامشی برای بررسی رابطة نیروهای ملی و مذهبی، و شناخت شالودة اجتماعی روابط تعارض آمیز این نیروها در متن تحولات دورة نخست وزیری دکترمصدق است. این بررسی براساس شواهد و داده های تاریخی نشان می دهد منازعة نیروهای ملی و مذهبی بر سر هژمونی از عوامل مؤثر بر فروپاشی جبهة ملی و سرنگونی دولت دکترمصدق بود. از آن جایی که کشمکش های سیاسی به تنهایی نقش کلیدی نداشته اند، در این جا کشمکش های سیاسی در متن منازعة هژمونیک نیروهای ملی و مذهبی تحلیل شده اند. افزون بر این، منازعة هژمونیک نیروهای ملی و مذهبی بر اساس تمایزی تحلیل می شود که گرامشی بین ""رهبری سیاسی"" و ""رهبری اخلاقی فکری"" مطرح کرده است. یافته ها نشان می دهند که منازعة آیت الله کاشانی و دکترمصدق بر سر ""رهبری سیاسی"" جنبش ملی، و هم چنین منازعة گروه های ملی و مذهبی بر سر ""رهبری اخلاقی فکری"" نقش مهمی در تغییر موازنة نیروهای اجتماعی و شکل گیری ائتلاف ضدمصدقی در واپسین روزهای مرداد 1332 داشته است. درعین حال، این منازعة هژمونیک بحران عمیق تری را نیز در جامعة ایران آشکار ساخت: بحران هژمونی، بحران ناشی از دورة گذار از یک ""جامعة سنتی"" به یک ""جامعة متوسط جدید بود که خودش را در تکثر منازعات هژمونیک نیروهای ملی و مذهبی نمایان ساخت.
شناخت شناسی ایدئولوژی دولت مدرن و یوتوپیاهای اجتماعی در عصر پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر تحلیلی مبتنی بر روش شناسی جامعه شناسی معرفت برای فهم سیاست و مناسبات دولت و جامعه در عصر پهلوی است. این مقاله کوشیده تا ماهیت ایدئولوژیک دولت پهلوی را در ساحت واپایش گری و تلاش برای تغییر اجتماعی مورد واکاوی قرار دهد و به توصیف چرایی مقاومت های اجتماعی و ستیهندگی جامعه تارنمای ایرانی با خواست های دولت مدرن پهلوی بپردازد. مقاله ی پیشِ روی برای سنجش مناسبات دولت و جامعه در ایران با روش توصیفی و تحلیلی پسارویدادی و با استفاده از آموزه های نظری «میگدال» در مورد دولت مدرن ضعیف، آموزه های کنترل اجتماعی و همچنین آرای «کارل مانهایم» در باره ی «ایدئولوژی» و «یوتوپیا» تلاش می کند تحلیلی جامعه شناختی و در عین حال قابل تعمیم به ادوار بعدی از ساختار روابط دولت و جامعه در ایران عصر پهلوی ارائه دهد. مقاله حاضر نشان می دهد که «ایدئولوژی» حاکم بر ایران عصر پهلوی توان واپایش اجتماعی و در عین حال پاسخ گویی به «یوتوپیا» های جامعه تارنما را نداشت و مناسبات دولت ایدئولوژیک و جامعه تارنمای آرمان خواه در عصر پهلوی نتوانستند با یکدیگر به تفاهم و تناظر برسند و درنهایت وارد الگوی تضاد ستیهندگی شدند.
انتزاع قدرت های پادشاه و شکل گیری مشروطیت در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از مشروطیت پرسش از چیستی و چرایی وقوع آن شاید مکررترین پرسش نظریه پردازان و متفکرانی بوده است که درباره تاریخ ایران معاصر اندیشیده اند. اما در بسیاری از موارد تفاسیر و تبیین هایی که ارائه شده به نحوی شرق شناسانه بوده اند. از طرف دیگر در این تبیین ها انقلاب مشروطه به مثابه یک رویداد آن قدر برجسته شده است که در پرداختن نظریه درباره تاریخ ایران به عنوان نقطه فارق تاریخ ایران را به پیش و پس از خود تقسیم می کند. به این ترتیب تاریخ ایران تبدیل شده است به تاریخ استبداد؛ ولی این قضاوت از بالای قله انقلاب مشروطه به دست آمده است. با تقلیل گرایی هایی که در این نگاه با ساخته شدن کلیت یکپارچه از تاریخ صورت می گیرد، در عمل وظیفه بررسی علمی کنار گذاشته می شود، زیرا تکلیف گذشته با تفسیر آن به عنوان تاریخ استبداد روشن شده است می شود . مقاله حاضر می کوشد از رهگذر مرور انتقادی نظرات همایون کاتوزیان و جان فوران به عنوان به جای تبیین مشروطیت به عنوان انقلابی علیه استبداد و وابستگی ، با کمک گرفتن از بینش های نظری وبر و دورکیم آن را به مثابه فرآیند تحولی تدریجی ببیند که زمینه های تکوین آن را در تحولات قرن نوزده می توان پی گرفت. البته ابداً ادعای ارائه مدل و نظریه در کار نیست، بلکه تلاشی است برای اندیشیدن جامعه شناسانه درباره مشروطیت؛ تأمل درباره آن به عنوان فرآیند، محصول تحولات تدریجی طولانی مدت در جریان ها، نهادها و نیروهای اجتماعی در عرصه داخلی و تغییرات در نظام جهانی.
تحلیل باستان شناختی قلاع اربابی شهرستان بهار (استان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قلاع اربابی شهرستان بهار از جمله قلاع دشتی هستند که طی سده های متأخر اسلامی به دلیل ضعف حکومت مرکزی و هرج و مرج های ناشی از آن، و نیز با هدف اقامت و سکونت خوانین محلی و اطرافیانشان، احداث شده اند. در ساخت بنای قلعه های منطقه، همچون تمامی قلاع دشتی، تپه های طبیعی و بلندی ها به جهت اشراف به مناطق پیرامون و توان دفاعی بهتر، مورد توجه خاص بوده است. یکی از ویژگی های عمده قلعه های اربابی مورد مطالعه، بهره گیری متفاوت از سازه برج در بنای قلاع است که در طول زمان از کارکردهای متفاوتی چون سکونت و دیده بانی برخوردار بوده اند. عمده تزئینات قلاع مورد مطالعه در بخش ارباب نشین به خصوص در سرستون و پایه ستون های ایوان و نیز در طرح گچ بری های داخل بنا است که با انواع نقش مایه های گیاهی به صورت طرح های اسلیمی و ختایی اجرا شده اند. این بناها با کارکردی به عنوان مراکز حکومتی محلیِ اَمن، در گذشته مورد توجه بوده اند. در این پژوهش، قلاع مذکور با هدف بررسی ساختارهای معماری و تزئینات به کار رفته در آنها و همچنین تحلیل شاخصه های بارز مشترک در میان آنها، مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرد. بررسی علت شکل گیری این دسته از بناها و نقش آنها در امنیت منطقه در طول دوران قاجاریه مهمترین مسئله ای است که در جریان این پژوهش باید به آن پاسخ داده شود. پژوهش حاضر با رویکرد «میدانی توصیفی تحلیلی»، به تبیین وضعیت این دسته از بناها پرداخته است. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش متکی بر مطالعات کتابخانه ای و بررسی های میدانی است.
علل و پیامدهای اجتماعی شکل گیری محله خراباتیان شیراز در عصر زندیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با تأسیس حکومت زندیان اوضاع اجتماعی حاکم بر جامعه شهری شیراز متأثر از سیاست گذاری های هیئت حاکم به دوره جدیدی وارد شد. این تنوع اجتماعی سبب برخی تحولات در جامعه پایتخت شد. یکی از مهم ترینِ این نوع تحولات در این دوره، شکل گیری محله خراباتیان و فعالیت زنان روسپی در آنجا بود. به نظر می رسد این محله که به دنبال برنامه های اجتماعی حکومت، فعالیت خود را آغاز کرد تأثیرات مختلفی در ابعاد گوناگون جامعه شهری پایتخت برجای گذاشت. از این رو، مسئله پژوهش حاضر، بررسی علل ایجاد محله خراباتیان و پیامدهای اجتماعی آن در جامعه شهری شیرازِ عهد زندیه است. مقاله حاضر با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر داده های کتابخانه ای به بررسی مسئله مزبور پرداخته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که کنترل و مدیریت کنشگران سیاسی در شیراز، مدیریت جامعه بحران زده بعد از سقوط صفویه، انگیزه بخشی به کنشگران برای به سازی و بازسازی شهر شیراز به علاوه گرایش کریم خان زند به این گروه از زنان، در ایجاد این محله مؤثر بوده است. از طرفی، مجموعه محله خراباتیان منبع درآمدی برای حکومت زند نیز محسوب می شد. از جمله پیامدهای اجتماعیِ ایجاد این محله می توان به اختلال در بنیان خانواده ها اشاره کرد. علاوه بر آن، این نوع فعالیت اجتماعی از آنجا که با رویکرد مذهبی و اجتماعی مردم مغایرت داشت، سبب بروز برخی رفتارهای ناهنجار عرفی و شرعی از سوی بخشی از جامعه پایتخت نیز شده بود.
پژوهشی نو درکاربری پیکرک های انسانی پیش از تاریخ شرق باستان مشکلات تفسیر یک اثر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در کاوش های باستان شناسی به داده هایی برخورد می شود که به صورت کاملاً آگاهانه و با قصد خاصی تغییرشکل داده و مورد استفاده قرار گرفته اند، یکی از این موارد پیکرک های نمادین هستند. پیکرک ها از رایج ترین یافته های باستان شناسی هستند که وجود شمار فراوان آن ها نشان از بهره گیری از آن ها در تمام جوانب زندگی شامل مسائل اقتصادی، اجتماعی و ادراکات می گردد. پیکرک سازی جهش بزرگ فرهنگی بود که در پارینه سنگی جدید رخ داد و نشان دهنده یک فرایند پیچیده اجتماعی بود. این گونه داده ها را نماد اسطوره یا قربانی همچنین الهه باروری یا ایزدبانو و تمثال های مذهبی و تعدادی نیز مجسمه تزیینی و بازیچه نامیده اند. تقریباً در تمامی پیکرک های مادینه نقطه مشترک برهنگی آن هاست و تأکید بر بزرگی سینه و شکم و مهم تر از همه تأکید بر باردار بودن و زایمان دارد. پیکرک های گلی معمولاً خرد شده و دور انداخته شده اند و تعداد اندکی از پیکرک های مادینه گلی یا سنگی و... هستند که شکسته و دورریز نشده اند. دراین تحقیق سعی خواهد شد با استفاده از مدارک باستان شناختی و مردم شناسی، کاربری تعدادی از این گونه پیکرک ها را تبیین نماییم و معتقدیم که این پیکرک ها در نقاط مختلف جهان با فرهنگ های متفاوت به دست آمده اند و باید معنا و کاربرد آن ها را در متن جامعه، باستان شناسی، اسطوره و مردم شناسی مبدأ آن داده مطالعه نمود و بدون شک این پیکرک ها نقش بسیار مهمی در آیین جامعه آن روز ایفا می نمودند؛ تفسیرهای مختلف نیز شاید بدین دلیل است که کاربری پیکرک ها را نیافته و مشکل اساسی در شناسایی کاربری این گونه داده ها عدم شناخت تمامی مسائل عقیدتی است که در فرهنگ مادی و وسایل به جای مانده، نمود نیافته اند، همچنین یک تفسیر را نباید به تمامی داده های هم شکل تعمیم داد، چون کاربری آن ها متفاوت است و در انتها با ارائه نمونه های مردم شناسی امتداد عقاید پیش از تاریخی را تا عصر حاضر مشاهده نمود.
نقش معلمان و شاگردان مدارس جدید در انقلاب مشروطه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انقلاب مشروطیت یکی از وقایع مهم در تاریخ معاصر ایران است. این انقلاب پیامدهای مهم سیاسی و اجتماعی در جامعه ایرانی به همراه داشت. تحلیل گران انقلاب مشروطیت، به نقش روشنفکران، علما و بازاریان پرداخته اند، اما این مقاله به نقش گروه هایی همچون معلمان، شاگردان و فارغ التحصیلان مدرسه های جدید در وقوع انقلاب مشروطیت می پردازد. جمع آوری شواهد به روش اسنادی و تحلیل شواهد به روش تحلیل روایت است. براساس اسناد تاریخی معلمان، شاگردان و فارغ التحصیلان مدارس یکی از نیروهای تأثیرگذار در انقلاب مشروطیت بوده اند. برنامه های درسی، معلمان و شیوه آموزشی مدارس، مطالعه کتاب ها و روزنامه های انتقادی، نگرش ها، گرایش ها و مهارت هایی در شاگردان مدارس شکل داد که برای تغییر و اصلاح وضع موجودشان حضوری فعالانه در انقلاب مشروطیت داشتند. این مقاله تأیید این مدعاست که آموزش می تواند جامعه را تغییر دهد.