فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۸۰۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
کیفیّت زندگی در ایران بویژه در بین زنان، در وضعیّت مطلوبی نیست. با توجه به اینکه تحقق کیفیت زندگی در شاخص های عینی و ذهنی، پیوند نزدیکی با آگاهی شهروندان از حقوق شهروندی شان دارد، این تحقیق تلاش کرده است تا رابطه آگاهی از حقوق شهروندی و کیفیت زندگی را مورد بررسی قرار دهد. روش انجام پژوهش، پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق، زنان 25-44سال شهر شیراز می باشد که 400 نفر به عنوان نمونه تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار تحقیق جهت سنجش کیفیت زندگی، پرسشنامه کیفیّت زندگی سازمان بهداشت جهانی (WHOQOL) است و ابزار تحقیق جهت سنجش آگاهی از حقوق شهروندی، پرسشنامه پژوهشگر ساخته و مشتمل بر سه بُعد حقوق مدنی، حقوق سیاسی و حقوق اجتماعی با استناد به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است که با استفاده اعتبار محتوا تعیین اعتبار شده و با استفاده از آزمون مجدّد، تحلیل پایایی گردید. نتایج توصیفی تحقیق نشان می دهند، کیفیّت زندگی زنان در سطح متوسّط است. نتایج تحلیلی تحقیق نشان دادند، رابطه معنادار و مثبتی بین آگاهی از حقوق شهروندی و کیفیت زندگی وجود دارد. به علاوه، در بین متغیّرهای زمینه ای و جمعیّتی، تنها متغیّر تحصیلات دانشگاهی رابطه معناداری با کیفیت زندگی دارد. نتیجه گیری این تحقیق این است که در راستای ارتقای کیفیّت زندگی زنان باید آگاهی آنان از حقوق شهروندی شان که در قانون اساسی کشور انعکاس یافته است، افزایش یابد.
بررسی انتقادی سیاست ها و برنامه های توسعة شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرها نیازمند سیاستگذاری و برنامه ریزی برای توسعه هستند. طرح های توسعه شهری مانند طرح جامع، مهم ترین ابزارهای اجرای سیاست ها و برنامه ها به شمار می روند. اجرای مؤثر این طرح، نیازمند اسناد بالادستی مانند طرح آمایش سرزمین، سیاستگذاری بهتر در برنامه های توسعة کلان، مدیریت شهری کارآمد و مشارکت مردم است. در این مقاله، برای تحلیل تحولات شهری در ایران، از نظریة شهرنشینی وابسته استفاده شده است و با مروری بر مهم ترین اقدام های مداخله ای دولت ها برای توسعه شهری، نقدهای مطرح شده درمورد طرح های توسعه شهری در دوران حاضر بیان می شوند. به نظر می رسد که اکنون در نبود مشارکت و نظارت مردمی، سیاست ها و برنامه های توسعه شهری گرفتار در دیوان سالاری های عظیم و رانت جویی های سازمان های عمومی، در مقابله با شرایط شهرنشینی وابسته شکست خورده اند. آنچه رشد شهرها را هدایت می کند، نه چارچوب های سیاستی، بلکه منافع گروه های قدرتمند سودجویی از زمین و رانت های شهری و تقلای تهیدستان شهری برای تصرف زمین و ساخت کاشانه ای محقر است. شرایطی که تداوم وضعیت شهرنشینی پیرامونی را در پی خواهد داشت.
تحلیل جامعه شناختی راهبردهای مشارکت مردم در پرداخت مالیات های محلی (عوارض خدمات شهری) در بین شهروندان کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به دنبال شناخت عوامل اجتماعی فرهنگی مرتبط با مشارکت مردم در مالیات های محلی (عوارض خدمات شهری) در بین شهروندان کرج است. با استفاده از روش پیمایش، داده های این مطالعه به وسیله پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شدند. یافته ها حاکی از آن است که در بین ابعاد مشارکت، کمترین میانگین از آن بعد گرایشی مشارکت و بیشترین میانگین برای بعد رفتاری مشارکت است. همچنین، متغیرهای مستقل با میزان مشارکت در پرداخت عوارض ارتباط معناداری دارند. متغیرهای رضایت از خدمات شهری، مسئولیت پذیری اجتماعی، آگاهی شهروندی، احساس بی هنجاری در مدیریت شهری و احساس تعلق محله ای و شهری به ترتیب بیشترین همبستگی معنادار را با میزان مشارکت در پرداخت عوارض شهری دارند. در کل در وضع قوانین و دریافت عوارض، ضمن توجه به وضعیت اقتصادی و کسب و کار شهروندان، باید به تأثیر عوامل فرهنگی و سازمانی توجه کافی شود. راهبرد اساسی این تحقیق در جلب مشارکت شهروندان، حول محور گفتمان شهروند اجتماع محور یا هنجارمند شکل می گیرد.
اهمیت سنجی شاخص های حکم روایی خوب شهری از دیدگاه زنان مطالعة موردی: شهر زابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پی گسترش روزافزون شهر ها، بشر برای مدیریت و ادارة آن ها راهی جز زمینه سازی برای توسعة دموکراسی نداشته است و در این راه به شکل تازه ای از حاکمیت دست یافته است که برخی آن را در حد اختراع و ابداع جدید در برقراری نظام اجتماعی نوین دانسته اند. هدف مقالة حاضر، بررسی مؤلفه های حکم روایی خوب شهری از دیدگاه زنان در شهر زابل است که با روش توصیفی تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتاب خانه ای و بررسی های میدانی و نیز بهره گیری از شیوة AHP انجام شده است. برای انتخاب شاخص های حکم روایی شهری نیز از میان شاخص های 24 گانة سازمان ملل متحد، پنج شاخص کلی و مهم (مشارکت، تساوی، اثر بخشی، پاسخ گویی، و امنیت)، که هستة اصلی این شاخص ها را تشکیل داده و از طرف همة سازمان ها پذیرفته شده، انتخاب شده است. نتایج به دست آمده اهمیت و اولویت بندی شاخص های حکم روایی خوب شهری در سطح شهر زابل از نظر زنان را به این صورت نشان می دهد که شاخص امنیت در رتبة اول، تساوی در رتبة دوم، مشارکت در رتبة سوم، پاسخ گویی در رتبة چهارم، و اثربخشی در رتبة پنجم قرار دارد
تحلیلی برگسست فرهنگ بومی و زیست-بوم در استان مازندران (با توجه به تئوری فرهنگی مبتنی بر مدل گرید- گروپ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسایل زیست محیطی در دوران معاصر چنان همه جایی شده که در تمام فعالیت های انسانی نفوذ کرده و حتی سازمان های دولتی و بین المللی را درگیر کرده است و به نوعی در جستجوی راه حل هایی برای این بحران جهانی اند. اما در کنار این توجهات،برخی از رشته های آکادمیک از جمله مردم شناسی به مواردی چون: 1_ روابط میان گروه های محلی- بومی و محیط های شان 2 _شیوه هایی که درآن این گروه ها، محیط شان را درک می کردند یا اکنون درک می کنندو3_ چگونگی تعامل با محیط زیست شان مورد توجه قرار می دهند. اهمیت مطالعه ی فرهنگ به عنوان یک سیستم تطابقی و تعاملی با محیط زیست در مطالعات بسیاری از محققین مورد توجه بوده است.همه فرهنگ ها و جوامع بشری دارای یک محیط زیست فرهنگی و یک محیط زیست بیولوژیکی هستند. در درون این زیست محیط ها عناصر درونی در فرایند تاریخی با یکدیگر مرتبط و پیوند دارند. بخصوص این پیوند را می توان بین انسان و فرهنگ و زیست بوم مشاهده کرد. اختلال در این تعامل امروزه بحث های زیادی را در محافل سیاسی و آکادمیک منجر شده است. برخی از جوامع محلی با این که از این بحث ها و چالشها از منابع رسانه ای مطلع می شوند اما همچنان احساس خطری که گسست فرهنگ محلی و زیست بوم می تواند داشته باشد بدان اهمیت نمی دهند. استان مازندران یکی از مناطق زیست بومی است که مناسبات فرهنگ و زیست بوم و انسان در تعامل با یکدیگر در فرایند زمانی طولانی شکل یافته است. اما تحولات در سبک و شیوه زندگی در دهه های اخیر به شدت بر پیوند ها و تعاملات تاثیر گذاشته است. مقاله حاضر با توجه به رویکرد تئوری فرهنگی تحلیلی خواهد بود بر گسست فرهنگ بومی و زیست بوم در استان مازندران که به سطحی از خطر برای افراد بومی نرسیده است. مدل گرید_گروپ مری داگلاس می تواند دلایل فقدان احساس خطر که منجر به گسست فرهنگ بومی و زیست بوم گردیده را نشان دهد.
تحلیل اجتماعی الگوهای مصرف انرژی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، شناخت و تحلیل الگوهای مصرف انرژی در ساحت اجتماعی است. روش به کار گرفته شده، پیمایش و روش گردآوری اطلاعات مصاحبه ساختمند است. جامعه آماری شامل کلیه خانوارهای ساکن در محدوده مناطق 22 گانه شهر تهران و جامعه هدف شامل کلیه شهروندان تهرانی با سن بالای 15 سال هستند. بر اساس فرمول نمونه گیری کوکران، حجم نمونه معادل 1066 خانوار برآورد شد که در نهایت با افزایش 10 تا 15 درصد به آن، حجم نمونه به 1200 خانوار افزایش پیدا کرد. اعتبار و روایی از طریق استفاده از پرسشنامه های استاندارد مرکز آمار و همچنین نظرات متخصصین تأمین شد. یافته ها نشان می دهد: رفتار مصرف انرژی برحسب شروط وضعیتی، شرایط محیطی، پایگاه اقتصادی، سبک زندگی و هنجارهای مصرفی متفاوت است. تأثیرات محیطی و اقلیمی موجبات تفاوت های معنا دار در میزان مصرف انرژی شده و دامنه تغییرات را به شدت افزایش داده است. به طور کلی هرگونه تغییر در رفتارهای پایدار مصرف انرژی مستلزم تغییرات لازم در نگرش هاست.
رابطه ی فضاهای اقتصادی شهری و شبکه های اجتماعی: بررسی تاثیر میدانهای میوه و تره بار و هایپراستار بر تعاملات اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هرگونه مداخله در شهر اثرات مثبت و منفی زیادی بر ابعاد مختلف زندگی شهروندان مانند کیفیت زندگی، سرمایه ی اجتماعی و... خواهد داشت. میدان های میوه و تره بار و هایپرمارکت ها نیز به عنوان پروژه های اقتصادی نوعی مداخله در زندگی شهری محسوب می شوند. تا کنون در ایران مطالعات منسجمی در باره ی سنجش تأثیرات مثبت و منفی این پروژه ها بر شبکه های اجتماعی محلی صورت نگرفته است. بر این اساس مساله ی پژوهش حاضر این بود که اثرات میدان های میوه وتره بار و هایپرمارکت در اجتماع محلی و بویژه در مناسبات و تعامالت اجتماعی محله ای مورد سنجش قرار دهد. در این پژوهش از دو روش بررسی اسنادی و پیمایش استفاده شد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه ی محقق ساخته است که از اعتبار صوری برخوردار است. جامعه ی آماری مراجعان به میدان میوه شهران و هایپراستار واقع در منطقه ی پنج شهر تهران است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 380 نفر به دست آمد و دسترسی به افراد نمونه با نمونه گیری سیستماتیک صورت گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل نیز از آزمونهای تی مستقل و همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج آزمون تی مستقل حاکی از آن است که تعاملات اجتماعی در دو فضای میدان های میوه وتره بار و هایپراستار متفاوت است. به بیان دیگر شهروندان بر این باورند که بازارهای محلی میدان های میوه و تره بار تقویت کننده ی تعاملات اجتماعی است. در نهایت تعاملات در قالب شبکه های واقعی اجتماعی خود به عنوان بستری است که سرمایه ی اجتماعی سطح محله ای در آن متولد می شود.
مطالعه ی تجربی عوامل اجتماعی-فرهنگی مؤثر بر مسؤولیت پذیری اجتماعی شهروندان منطقه ی 4 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعات نشان دادند که مسؤولیت پذیری اجتماعی شهروندان برای توسعه ی پایدار و افزایش کیفیت زندگی شهروندان ضروری است. از این رو مطالعه ی مسؤولیت پذیری اجتماعی شهروندان در فضاهای شهری و عوامل و ساز و کارهای مؤثر در آن به سنت جا افتاده ای در جامعه شناسی تبدیل شده است. در این مقاله عوامل اجتماعی-فرهنگی مؤثر بر مسؤولیت پذیری اجتماعی شهروندان منطقه ی 4 تهران بررسی شده است. روش بکار رفته در این مقاله پیمایش بوده و داده ها به وسیله ی پرسشنامه ی محقق ساخته از 400 نفر شهروند جمع آوری شده اند. یافته ها حاکی از آن هستند که میانگین مسؤولیت پذیری در بین پاسخگویان 57 از 100 است. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان دادند که متغیرهای رضایت مندی اجتماعی (بتا= 281/0)، وضعیت شغلی (بتا= 270/0)، آگاهی شهروندی (بتا=240/0)، دینداری (بتا=212/0)، سن (بتا=194/0)، و میزان استفاده از رسانه ی فراملی (بتا= 110/0-) به ترتیب بر مسؤولیت پذیری اجتماعی اثر معنادار داشته و با توجه به مقدار ضریب تعیین تعدیل شده قادرند تا 38 درصد از تغییرات آن را برآورد نمایند. در این تحقیق از نظریه های مختلف جامعه شناسی مثل نظریه ی دین دورکیم، تعهد اجتماعی پاسونز، نظریه ی تبادل، نظریه ی شهروندی هابرماس و نظریه های رسانه برای تبیین یافته های تحقیق استفاده به عمل آمد.
تحلیل تجربی رابطه عوامل اجتماعی با گرایش به رفتارهای نوع دوستانه (مورد مطالعه: شهروندان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوع دوستی را می توان مسأله ای شهری قلمداد نمود؛ زیرا گمنامی و غریبه گی در شهرها بیشتر پدیدار می شود. از این رو، پژوهش حاضر، درصدد بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر گرایش به رفتارهای نوع دوستانه درهنگام بروز موقعیت های غالباً اضطراری و نیازمند یاری رسانی در بین شهرنشینان است. اینکه چه عواملی نقش تسهیل کننده یا مانع شونده در مداخله و ارائه ی رفتار یاری گرانه دارند. در این راستا، پس از انجام مصاحبه های مقدماتی با تعدادی از شهروندان و دسته بندی و استخراج عوامل اثرگذار، به نظریه ها و مطالبی که به نسبت مفاهیم استخراج شده یعنی دینداری، اعتماد اجتماعی، احساس آنومی، شهرگرایی، فردگرایی، خوشایندی یا ناخوشایندی تجربه های گذشته، مسؤولیت پذیری اجتماعی و همدلی با نوع دوستی و رفتارهای دگرخواهانه می پرداختند، مراجعه و فرضیه های تحقیق پی ریزی شد.
روش تحقیق، پیمایش و تکنیک مورد استفاده، مصاحبه به کمک پرسشنامه ی محقق ساخته با سؤال های بسته بر اساس پیگیری نظری مفاهیم به دست آمده از مصاحبه است. جامعه ی آماری تحقیق را شهروندان 18سال و بالاتر شهر همدان تشکیل می دهند که با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه 384 نفر تعیین گردید.
نتایج تحقیق نشان داد که با افزایش میزان احساس آنومی شهروندان و افزایش در شهرگرایی و فردگرایی، میزان گرایش به رفتارهای نوع دوستانه کاهش می یابد. در مقابل، هرچه میزان دین داری، اعتماد اجتماعی، خوشایندی تجربه های گذشته ی افراد از یاری رسانی، مسؤولیت پذیری اجتماعی و همدلی شهروندان بیشتر باشد، گرایش به انجام رفتارهای نوع دوستانه نیز بالاتر خواهد بود. این یافته ها مؤید نظرات ذکر شده در مصاحبه های مقدماتی و ادبیات نظری موجود در این حوزه است.
ارزیابی سیاست های حمل و نقل شهری ایران (مورد مطالعه: تحلیل محتوای مصوبات شورای عالی هماهنگی ترافیک شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی مقاله حاضر بررسی مهم ترین جهت گیری ها و مضامین اسناد و سیاست های مصوب در ایران است. از آنجا که شورای عالی هماهنگی ترافیک عالی ترین مرجع سیاست گذاری در امور حمل و نقل کشور است، کلیه مصوبات این شورا از ابتدا تا مصوبه 105، تمام شماری و با ابزار پرسشنامه معکوس تحلیل محتوا شده است. این مصوبات از لحاظ خاستگاه های نظری، نوع مشکلات احصاشده توسط شورا و میزان توجه آنها به معیارهای مهم سیاست گذاری حمل و نقل واکاوی شده است. یافته ها نشان داد: بیشترین دغدغه شورا طی دو دهه گذشته، آلودگی هوا بوده است و شورا متمایل بوده با روش شهروندمداری به آن پاسخ دهد. مهم ترین مبنای نظری نیز نظریه حمل و نقل پایدار بوده است، اما از لحاظ استراتژی، تنوع و پراکندگی فراوانی در سیاست ها مشاهده می شود، همچنین اشکال و انواع تناقضات و بلاتکلیفی ها نیز در سیاست های مصوب حمل و نقل این شورا دیده می شود
بررسی وضعیت مصرف گرایی با تأکید بر شهرنشینی در بین جوانان شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مصرف گرایی از موضوعات مهم پژوهش در جامعه شناسی و مطالعات فرهنگی است. مصرف گرایی یکی از مؤلفه های مشترک دوران مدرن و پست مدرن است. بنابراین مقاله ی حاضر به بررسی تجربی عوامل مرتبط با مصرف گرایی در بین جوانان شهر یزد می پردازد. این پژوهش با روش پیمایش و استفاده از پرسشنامه ی محقق ساخته، 384 نفر از جوانان شهر یزد را به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای مورد بررسی قرار داد. برای پایایی تحقیق از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. در این مقاله تأثیر متغیرهایی نظیر وسایل ارتباط جمعی، جهانی شدن، دینداری، جنس، محل تولد و تحصیلات با متغیر وابسته بررسی شد. همچنین از نظریات اندیشمندانی مانند گیدنز، بودریار، برایان ترنر و .. استفاده شد. از آنجا که هیچ کدام از نظریات نمی توانند به طور کامل و جامع پدیده ی مصرف گرایی را تبیین کنند، ما از چارچوب نظری ترکیبی استفاده کردیم. نتایج تحقیق نشان داد که در بین متغیرهای زمینه ای، متغیر جنس و محل تولد با مصرف گرایی رابطه ی معنا داری برقرار کردند در واقع هر چه جوامع به سمت مدرنیته و شهرنشینی گام بردارند، میزان مصرف گرایی در بین کنش گران بیشتر می شود و متغیر تحصیلات با مصرف گرایی رابطه ای نداشت. همچنین بین استفاده از وسایل ارتباط جمعی (با تأکید بر ماهواره) و جهانی شدن رابطه معنادار و مثبتی وجود داشت ولی بین دینداری و مصرف گرایی رابطه ی معنا دار و منفی ای وجود داشت یعنی دینداری افراد مانعی بر مصرف گرایی بیشتر آنها بود. نتایج رگرسیون نشان داد که دو متغیر جهانی شدن و دینداری، 17 درصد از واریانس مصرف گرایی را تبیین کرده اند.
هویت در آستانه کولی های ساکن در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق از طریق تحلیل، روایت هایی از کولی بودن ونحوه حضور اجتماعِ کولی ها در شهر تهران مطالعه شده است.عمده ترین و مکررترین تعاملاتی که کولی ها با محیط اجتماعی پیرامون خود در دوران اخیر تجربه کرده اند یعنی چهار چرخه گدایی مصرف، اعتیاد پاکی، زندان آزادی و روابط ناپایدار جنسی در پرتو مفهوم آستانگی توضیح داده شده است؛ چگونگی «بودنِ» کولی ها به عنوان یک اجتماع در حال گذردر بستر های کنونی جامعه ایران به طور عام و در متن های شهری ای چون محله های خاک سفید، دروازه غار و لب خط در تهران به طور خاص توضیح و نشان داده شده است که چگونه کولی ها با گذر از مرحله پیشاآستانگی در مرحله آستانگی باقی مانده و نتوانسته اند از این مرحله خارج شوند و بدین ترتیب دارای هویت های درآستانه ای شده اند که گذار آنها را به مرحله پساآستانگی و جذب ایشان در بسترهای کنونی شهر تهران را با موانع جدی روبه رو ساخته است.
شناسایی مؤلفه های مؤثر بر ارتقای هویت شهر و افزایش حس تعلق شهروندان در طراحی بناهای اداری فرهنگی (مطالعه موردی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حفظ هویت در طراحی محیط ساخته شده و تجلی آن در بناهای امروزی از مهم ترین اهداف طراحان است. اما فرآیند جهانی شدن امکان هویت یابی بومی را کاهش داده، موجب بحران هویت و معنا در معماری معاصر شده و پیامدهایی چون عدم تعلق به مکان و کاستی های روان شناختی را در پی داشته است.در تحقیق حاضر از روش توصیفی و پیمایشی استفاده شد، که به یافتن متغیرهای مؤثر در ارتقای هویت و افزایش حس تعلق شهروندان پرداخته شد. در ابتدا با مطالعه کتابخانه ای مولفه های مؤثر پژوهش استخراج گردید و به صورت چهارچوب نظری تدوین گردید. جامعه آماری تحقیق شهروندان شهر رشت و نمونه مورد تحقیق 407 نفر می باشد. ابزارجمع آوری اطلاعات میدانی پرسشنامه بسته پاسخ می باشد که بعد از اعتیار یابی مورد استفاده قرار گرفت. نهایتاً با تحلیل پاسخ ها به وسیلة نرم افزار «اس.پی.اس.اس» و استفاده از آزمون همبستگی پیرسون، واریانس و رگرسیون رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته تحلیل شد. مطابق یافته های تحقیق، با ایجاد نفوذپذیری، غنای حسی، توجه به نمای ساختمان ها، نمادها و نشانه های بومی، خوانایی در فرم کالبدی و توجه به زمینه در طراحی، می توان موجب ارتقای هویت محیط و افزایش حس تعلق شهروندان گردید.
عشّاق و شهر مطالعه ای درباره جوانان و فضاهای عمومی در شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بین اندیشمندان شهری، به نحوة مواجهة گروه های اجتماعی مختلف با فضاهای عمومی شهری توجه زیادی وجود داشته است که در بین این گروه های اجتماعی جوانان از اهمیت ویژه ای برخوردارند، چرا که آنان حضور ملموسی در فضاهای عمومی شهر دارند و حیات اجتماعی شهر نیز از حضور آنان تأثیر می پذیرد. این مقاله به بررسی استفاده های جوانان از فضاهای عمومی می پردازد و نگاه ویژه ای به نقش کنترل اجتماعی در استفاده از فضاهای عمومی خواهد داشت. مقاله بر مطالعه جوانانی تمرکز دارد که با دوستان جنس مخالف خود در فضاهای عمومی حضور می یابند. ما در این مقاله از نظریه های فضاهای عمومی شهری همچون نظریه مکان سوم اولدنبرگ، به علاوه تحقیقات مفصل راب وایت درباره جرم، پلیس و فضاهای عمومی شهری در استرالیا تأثیراتی گرفته ایم. سؤال اصلی مقاله آن است که این گروه خاص از جوانان کدام فضاهای عمومی را بر اساس چه دلایلی ترجیح می دهند؟ یافته ها نشان می دهد که پارک ها و کافی شاپ ها از جمله مکان های عمومی ترجیحی جوانان هستند. کنترل رسمی، این جوانان را به مکان های عمومی شهری دنج و پرت سوق می دهد.
کیفیت کالبدی و اجتماعی فضاهای شهری سنندج و پیوندهای محله ای شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی رابطه بین کیفیت کالبدی و اجتماعی محله ها با پیوندهای محله ای شهروندان سنندجی می پردازد.
بدین منظور، ابتدا ابعاد فضاهای شهری مشخص شدند؛ سپس با تعریف پیوندهای همسایگی، رابطه بین فضاهای شهری و پیوندهای محله ای تحت مطالعه قرار گرفت که مشخص گردید آنچه در طراحی کالبدی و جانمایی واحدهای همسایگی دخیل است، اهداف اجتماعی ای چون تعامل همسایه ها، ایجاد حس جمعی، هویت همسایگی و تعادل اجتماعی می باشد. در یک تقسیم بندی براساس تشابه افراد مبتنی بر یک یا چند معیار می توان شهر را به محله هایی تقسیم نمود و یک محدوده مشخص برای هریک از محله ها در نظر گرفت و برای ساکنان هر محله هویتی تعریف کرد بر این اساس داده های این مقاله توسط پرسشنامه، از 360 پاسخگو ساکن شش محله شهر سنندج، در قالب سه خوشه محله گردآوری شده و برای تحلیل داده ها، از ضرایب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شده است. یافته ها نشان می دهند که بین ابعاد کالبدی و اجتماعی فضاهای شهری با پیوندهای محله ای شهروندان رابطه معناداری وجود دارد؛ دلالت های کاربردی این تحقیق توجه بیشتر مدیران شهری و انتظامی به سازمان یافتگی کالبدی و اجتماعی در محله است. بازسازی و بهسازی بافت های فرسوده، نماهای ساختمان و معابر عمومی؛ تقویت خدمات عمومی و بهبود فضاهای سبز، نشیمن گاه ها و احداث مراکز تفریحی می تواند نقش تعیین کننده ای در تقویت پیوندهای محله ای داشته باشد.
بررسی میزان گرایش به قانون گریزی و رابطه آن با میزان مشارکت اجتماعی و میزان کنترل اجتماعی در شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عوامل متعددی ممکن است در قانونمند بودن افراد و یا گریز آن ها از موازین قانونی در جامعه تأثیرگذار باشند. هدف این مقاله بررسی میزان گرایش به قانون گریزی و رابطه آن با میزان مشارکت اجتماعی و میزان کنترل اجتماعی است. پژوهش با روش پیمایش و در مورد ساکنان 45-18 ساله شهر یاسوج انجام شده است. با استفاده از جدول لین و روش نمونه گیری تصادفی از نوع طبقه ای- چند مرحله ای، 381 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته بود که برای تعیین اعتبار آن از اعتبار سازه به روش تحلیل عاملی و برای تعیین پایایی از همسانی درونی به روش آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین میزان مشارکت اجتماعی و گرایش به قانون گریزی رابطه معکوس و معناداری وجود دارد؛ در حالی که بین میزان کنترل اجتماعی و متغیر وابسته رابطه معنادار وجود ندارد. بین استفاده از رسانه های جمعی و گرایش به قانون گریزی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین، مردان و افراد مجرد،نسبت به زنان و افراد متأهل گرایش بیشتری به قانون گریزی، داشته اند. در مجموع، متغیرهای تحقیق، 4/23 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین نموده اند.
بررسی تصور شهروندان از شهر دزفول با تاکید بر عوامل نشانه ای و اجتماعی حاکم بر شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر که شهرهای جهان در بازار پرزرق وبرق جهانی باهم رقابت می کنند مسئله تصویرسازی شهری اهمیت زیادی یافته است. هدف این تحقیق بررسی تصور شهروندان از شهر دزفول با تأکید بر عوامل نشانه ای و اجتماعی حاکم بر این شهر می باشد. روش تحقیق و گردآوری مطالب پیمایشی، توصیفی و تحلیلی و جامعه آماری موردبررسی، مردم شهر دزفول می باشند. برای این منظور از روش نمونه گیری تصادفی با حجم 384 نفر استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که ساختار نمادین این شهر شدیداً تحت تأثیر سه گروه از نشانه های شهری تاریخی، مذهبی و دفاع مقدس می باشد. هر یک از نشانه های فوق گفتمان خاصی را نمایندگی می کنند. مدیریت شهری سعی در معرفی دزفول به عنوان شهری تاریخی، مقاوم و جنگ زده دارد؛ اما مردم این شهر را تاریخی و مذهبی تصور می کنند. در این رابطه دو گروه قابل شناسایی می باشند. گروه اول کسانی هستند که در متن شهر قرار داشته، دزفول را شهری تاریخی می دانند و از آن اصالت و هویت طلب می کنند. گروه دوم که اغلب در حاشیه ماندگان شهر هستند، دزفول را شهری مذهبی تصور می کنند. درواقع کسانی که احساس تعلق چندانی به تاریخ به عنوان پشتوانه هویتی گروه اول ندارند، برای اینکه پشتوانه هویتی مستقلی برای خود بسازند و دست به غیر سازی با آنان بزنند، مذهب را به عنوان پشتوانه هویتی خود در زندگی شهری برگزیده اند.
مطالعه سلامت روانی و عوامل فردی و محله ای مؤثر بر آن(مورد مطالعه: شهروندان تهرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با هدف بررسی ارتباط بین برخی عوامل فردی و عوامل سطح محله با سلامت روانی شهروندان تهرانی 18 45 ساله، به روش پیمایشی و با جمع آوری داده از 448 شهروند تهرانی ساکن 25 محله مختلف این شهر با کاربرد روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انجام یافته است. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفته اند. برای بررسی تأثیرات توأمان عوامل سطح فرد و سطح محله، از مدل رگرسیونی دوسطحی در تحلیل های چندمتغیره استفاده شده است. براساس نتایج، سطح سلامت روانی پاسخ گویان در حد 46/4 (در یک مقیاس 2/1 تا 6 واحدی) و متوسط به بالا بوده و براساس تحلیل های دومتغیره، تمام متغیرهای سطح فرد شامل؛ پایگاه اقتصادی اجتماعی (مثبت)، سن (مثبت) و سبک زندگی سالم (مثبت)، وضع تأهل (به نفع متأهل ها) و جنس (به نفع مردان) رابطه معناداری با سلامت روانی پاسخگویان داشته اند. نتایج حاصل از برازش مدل دوسطحی (فرد محله) نشان داد که همه متغیرهای سطح اول، به استثنای سن، تأثیر معنادار خود در مدل نهایی دوسطحی را حفظ کرده اند. شرایط اجتماعی مساعد در سطح محله نیز با کنترل اثر متغیرهای سطح اول، به شکل مثبت و معناداری بر سلامت روانی پاسخگویان تأثیر گذاشته است. متغیرهای سطح فرد 23/13 درصد و متغیرهای سطح محله 89/33 درصد از واریانس سلامت روانی را به ترتیب در سطوح اول و دوم مدل دوسطحی تبیین کرده اند.
شناسایی و تحلیل مکانی کانون های جرم خیز در کلان شهرها مطالعه موردی: منطقه 12 کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف شناسایی و تحلیل مراکز جرم خیز کیف قاپی و جیب بری در منطقة 12 کلان شهر تهران، با استفاده از مدل های آماری و سامانه اطلاعات جغرافیایی انجام شده است. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی و از نوع کاربردی است و برای شناسایی الگوهای فضایی توزیع جرایم مورد نظر، از آزمون های آماری تحلیل فضا شامل شاخص خودهمبستگی فضایی و شاخص موران، و برای تشخیص مراکز جرم خیز شهری از روش تخمین تراکم کرنل استفاده شده است. جامعة آماری پژوهش، جرایم کیف قاپی و جیب بری است که در سال 1387 در محدودة منطقة 12شهر تهران انجام شده و برای مثال، 372 فقره از جرایم کیف قاپی و جیب بری منطقة 12 شهرداری تهران بررسی شده است. یافته ها نشان می دهد الگوی فضای جرایم، از الگوی خوشه ای و متمرکز پیروی می کند و تحلیل زمانی روزهای هفته و ساعات شبانه روز این جرایم، نشان می دهد زمان اوج وقوع جرم کیف قاپی افراد موتورسوار، روزهای پنجشنبه و در ساعت 11 با فراوانی 10 تا 15 جرم، کیف قاپی افراد پیاده، روزهای دوشنبه ساعت 30:10 تا 30:12 و سه شنبه ساعت 14 تا 30:14 با فراوانی 5/1 تا 2 جرم و جیب بری و کیف زنی در روزهای پنجشنبه ساعت 30:17 تا 30:18 با فراوانی 3 تا 4 جرم در این ساعت است. همچنین، بررسی پراکندگی وقوع جرایم در محدوده مورد نظر، نشان می دهد که توزیع این جرایم در سطح منطقه پراکنده است؛ به طوری که چندین مرکز جرم خیز در کل منطقه تشکیل شده است. از طرف دیگر، محل وقوع این گونه جرایم، معمولاً مکان های شلوغ و پرازدحام مانند جلوی بانک ها، مراکز تجاری و میدان ها است.
نقش مؤلفه های اجتماعی در پیشگیری از جرائم شهری (سرقت و مواد مخدر) نمونه ی موردی منطقه ی سه شهرساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تناقضات اجتماعی، تضادها و محرومیت ها منجر به بروز انحرافاتی در جامعه شده اند، مقاله ی حاضر با شناسایی این مؤلفه ها و عوامل مؤثر بر ویژگی های اجتماعی و تأثیر آن در پیشگیری از جرم (سرقت و مواد مخدر)، به بررسی آن در منطقه ی سه شهرساری در استان مازندران می پردازد. با توجه به واکاوی ادبیات نظری ارتباط مؤلفه های کالبدی (روابط اجتماعی، انسجام اجتماعی، اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی و تعلق مکانی) با پیشگیری از جرم (سرقت و مواد مخدر) به دستیابی به نتایج دقیق تری منتهی گردید. روش تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و از نظر شیوه ی اجرا، کمّی و کیفی است. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش به صورت کتابخانه ای، میدانی و توصیفی و تحلیلی بوده و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار spss و روش آماری (آزمون T و ضریب پیرسون) استفاده شده است. واحد تحلیل این تحقیق مناطق 3 شهر ساری و حجم نمونه ی آن نیز 381 خانوار در سطح مناطق 3 شهر ساری هستند و مشخص شده است که در منطقه ی سه شهر ساری مؤلفه های اجتماعی چون روابط اجتماعی، انسجام اجتماعی، اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی و تعلق مکانی، در پیشگیری از جرم در وضعیت مطلوبی قرار دارند اما مؤلفه ی آگاهی اجتماعی در وضعیت نامطلوبی قرار دارد. همچنین بین مؤلفه های اجتماعی روابط اجتماعی، آگاهی اجتماعی، اعتماد اجتماعی، و انسجام اجتماعی، درکاهش نرخ بزهکاری و پیشگیری از وقوع جرم (مواد مخدر)، رابطه ی معناداری وجود دارد. نتیجه ی آماری در مورد مؤلفه ی آگاهی اجتماعی 87/2 است که در منطقه ی سه وضعیت نامطلوبی وجود دارد. در مورد پیشگیری از وقوع جرم (سرقت)، از بین مؤلفه های اجتماعی، مؤلفه های تعلق مکانی، آگاهی اجتماعی و انسجام اجتماعی، با پیشگیری از وقوع جرم (سرقت)، رابطه ی معناداری وجود دارد. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که در منطقه ی سه شهر ساری به علت وجود افراد مهاجر و تراکم جمعیت بویژه جمعیت بیسواد و عدم آگاهی اجتماعی، ارتکاب جرم برای افراد مجرم در این منطقه افزایش یافته است.