فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۸۰۳ مورد.
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
91 - 122
حوزه های تخصصی:
سکونت گاه های غیر رسمی امروزه یکی از مهم ترین مسائل اجتماعی است. زنان در این مناطق طرد تشدید یافته ای را به لحاظ محرومیت و جنسیت تجربه می کنند. طرد اجتماعی به مفهوم گسست پیوندهای میان افراد و جامعه است. مطالعه ی طرد اجتماعی زنان ساکن در سکونت گاههای غیررسمی، می تواند موجب آشکار شدن ابعاد محرومیت و ارائه ی تصویر روشن تری از این مسأله گردد. هدف پژوهش حاضر مطالعه ی تجربه ی طرد اجتماعی زنان ساکن در سکونتگاه غیررسمی واقع در منطقه ی 2 تهران، با نام محله ی اسلام آباد است. این پژوهش از روش شناسی کیفی بهره برده و برای جمع آوری داده ها، از تکنیک مصاحبه ی نیمه ساختار یافته استفاده کرده است. شیوه ی نمونه گیری این تحقیق، نمونه گیری نظری است. تعداد 24 نفر در این پژوهش شرکت کردند. داده ها به شیوه ی تحلیل تماتیک مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج یافته ها نشان می دهد، اغلب زنان در این محله از داشتن روابط بین گروهی و فرامحلی محروم هستند. به سبب وجود سبک زندگی سنتی از داشتن مهارت و امکان اشتغال برخوردار نبوده و زیست وابسته ای را تجربه می کنند. همچنین آنان تجربه ی بسیار محدودی از رفت و آمد به سایر نقاط شهری را داشته، آشنایی کمی از تهران دارند. علاوه بر آن به سبب درونی کردن تصویر منفی از محله و داغ ننگ از سکونت در محله احساس شرمساری کرده و روابط خود را با بیرون از محله کاهش داده اند. این مسأله همچنین فرصت های ازدواج برای دختران را کاهش می دهد. تفاوت هایی در تجربه ی طرد اجتماعی دونسل از زنان در محله وجود دارد؛ زنان نسل دوم علاوه بر طرد از جامعه ی بزرگ تر، طرد ارادی از اجتماع محلی و احساس نابرابری را نیز تجربه می کنند.<br />
تنهایی در شهر: بررسی تجربه ی زیسته ی احساس تنهایی و ارتباط آن با میزان رضایت از زندگی در میان شهروندان بالغ شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹
26 - 51
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین دغدغه ها و مسائل اجتماعی که با ظهور عصر مدرن در جامعه ی انسانی رواج یافته و توجه بسیاری از محققان حوزه ی علوم اجتماعی را به سوی خود جلب کرده است، دغدغه ی تنزل روابط اجتماعی و تضعیف نگران کننده پیوندها و نیز کاهش همبستگی اجتماعی است. بدین لحاظ هدف از مطالعه ی حاضر، بررسی تجربه ی زیسته ی احساس تنهایی و ارتباط آن با میزان رضایت از زندگی در میان شهروندان بالغ شهر تهران<strong> </strong>است. این پژوهش از روش پیمایش با رویکرد توصیفی از نوع همبستگی بهره برده و جامعه ی آماری موردبررسی کلیه ی شهروندان بالغ کلان شهر تهران بود که 524 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای برای ارزیابی برگزیده شدند. ابزار گرداوری اطلاعات مقیاس کوتاه شده ی احساس تنهایی اجتماعی– عاطفی بزرگ سالان (SELSA-S) و مقیاس سنجش رضایت از زندگی باشد، از میزان احساس تنهایی آن ها کاسته می گردد و برعکس. از سوی دیگر، مردان، افراد مطلّقه و همسر فوت کرده (SWLS) است. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل اطلاعات نشان دادند که 6/30 درصد از شهروندان در حد متوسط و 6/. درصد آن ها در سطح شدید احساس تنهایی را تجربه کرده اند. همچنین، میزان رضایت شهروندان تهرانی از زندگی شان در حد متوسط به بالا ارزیابی شد. یافته های استنباطی نیز نشان دادند که هراندازه میزان رضایت شهروندان از زندگی شان بیشترنسبت به زنان و افراد متأهل، بیشتر احساس تنهایی می کردند. سایر متغیرهای زمینه ای نظیر متغیر اصالت، قومیت، وضعیت سکونت، پایگاه اجتماعی- اقتصادی، سطح تحصیلات و سن هیچ ارتباط معناداری بااحساس تنهایی نداشتند.
جنسیت و شهر: مطالعه ی مصرف گرایی و بازتعریف هویت زنان (مورد مطالعه :زنان دهه های50، 60 و 70 شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، در اثر گسترش مدرنیته در عرصه ی جهانی، تحولاتی در زمینه های فرهنگی و ساختاری روی داده که سبب گرایش زنان به بازتعریف هویت اجتماعی شان شده است. در این میان مصرف گرایی مفهومی است که با انتخابی شدن زندگی روزمره معنا می یابد و این امر در بازتعریف هویت زنان تأثیر فراوانی داشته است. در پژوهش حاضر عواملی که زنان را به تأمل در هویت های سنتی، مقاومت در برابر کلیشه های جنسیتی و بازتعریف هویت اجتماعی قادر می سازد مورد مطالعه قرارگرفته است. روش تحقیق مورد استفاده روش کمّی از سنخ پیمایشی؛ جامعه ی آماری زنان دهه های50، 60 و70 شهر اصفهان و روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای بوده است. نتایج این پیمایش نشان می دهد که در جامعه ی مورد مطالعه، تحصیلات هیچ رابطه ای با میزان مصرف گرایی ندارد حال آنکه بین بازتعریف هویت زنان و مصرف گرایی و بین دو متغیر پایگاه اقتصادی اجتماعی و مصرف گرایی رابطه وجود دارد. همچنین بین مصرف گرایی و وضعیت تأهل همبستگی وجود دارد اما این همبستگی پایین بوده و می توان استدلال کرد که تأهل افراد نمی تواند تأثیر چندانی بر میزان مصرف گرایی زنان داشته باشد. از دیگر نتایج به دست آمده می توان به تفاوت میزان مصرف گرایی زنان بر حسب دهه ی تولد اشاره داشت. نتایج تحقیق نشان می دهد که حداقل بین دو گروه زنان دهه های50 و 60 در میزان مصرف گرایی تفاوت معناداری وجود دارد.
بررسی تفاوتهای جنسیتی در انزوای اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۶
131-165
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تفاوت های جنسیتی زنان و مردان در انزوای اجتماعی بوده و در پی تبیین عوامل مؤثر بر این تفاوت هاست. روش پژوهش به کار گرفته شده پیمایشی بوده و نمونه ی جامعه ی آماری شامل 300 نفر (181 نفر مرد، 119 نفر زن) از ساکن در شهر تهران، که 6 منطقه (مناطق 2، 6، 10، 14، 18، 22) با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای و از هر منطقه 50 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات در این پژوهش از پرسشنامه ی استاندارد در قالب 27 گویه استفاده شد که اعتبار آن با استفاده از اعتبار صوری و اعتبار محتوایی و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ مورد سنجش قرار گرفت. پس از استخراج نتایج پرسشنامه ها، با استفاده از نرم افزار SPSS، محاسبات آماری برای یافتن رابطه ها، تفاوت ها و تبیین میان متغیرها با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس دوطرفه، رگرسیون چند متغیره و آزمون T انجام گردید. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که جنسیت با برخی از مؤلفه های انزوای اجتماعی(تنوع در روابط و منابع حمایتی در روابط) رابطه ی معناداری داشته، ولی با شاخص کل انزوای اجتماعی که از مجموع این مؤلفه ها به دست آمده؛ رابطه ی معناداری نداشته است. همچنین وضعیت اشتغال، سطح تحصیلات، وضعیت تأهل (دانشجو بودن یا شاغل بودن، تحصیلات بالا و مجرد بودن) عوامل مؤثری بر کاهش انزوای اجتماعی بودند.
بررسی رابطه بین سرمایه ی اجتماعی، تعهد شهروندی افراد و مشارکت اجتماعی با حقوق شهروندی در بین شهروندان شهر سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
191 - 219
حوزه های تخصصی:
مفهوم حقوق شهروندی پدیده ای است که در عرصه ی سیاسی و اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است و احساس امنیت اجتماعی از حقوق مسلم شهروندی محسوب می شود که آگاهی از این حقوق می تواند، برای بهبود جوامع مفید باشد. مطالعه ی حاضر ضمن توجه به این موضوع، درصدد بررسی رابطه بین سرمایه ی اجتماعی، تعهد شهروندی افراد و مشارکت اجتماعی با حقوق شهروندی در بین شهروندان شهر سمنان است. ﭘﮋوﻫﺶ حاضر، از نظر ﻫﺪف کﺎرﺑﺮدی و از ﻧﻈﺮ جمع آوری داده ها، ﭘیﻤﺎیﺸی - ﺗﻮﺻیﻔی اﺳﺖ. جامعه آماری پژوهش، 255 نفر از شهروندان بالای 15 سال در شهر سمنان هستند که به روش نمونه گیری کوکران انتخاب شده اند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه ی مبتنی بر طیف لی کرت هم چنین، برای تج زیه و تحلیل داده های تحقیق از مدلس ازی مع ادلات ساختاری بر اس اس نرم افزارSmart - Pls استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که سرمایه ی اجتماعی، تعهد شهروندی افراد و مشارکت اجتماعی با حقوق شهروندی رابطه ی معناداری داشته، علاوه براین، سرمایه ی اجتماعی و مشارکت اجتماعی رابطه ی معناداری بر احساس امنیت اجتماعی دارد. و سرانجام بین حقوق شهروندی و احساس امنیت اجتماعی رابطه ی معناداری یافته شد.
مطالعه ی جامعه شناختی رابطه ی حقوق اجتماعی - سیاسی شهروندی با سرزندگی آنها (مطالعه ی موردی: شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
123 - 154
حوزه های تخصصی:
بر اساس تحقیقات انجام شده، سرزندگی شهری از مؤلفه های سازنده ی کیفیت طراحی شهری است که اعتماد، امنیت و امید به آینده را در شهروندان تقویت می کند. سرزندگی از دیدگاه فضای شهری و امکانات خدماتی مورد مطالعه قرار گرفته اما از دیدگاه جامعه شناختی بررسی نشده است. هدف این تحقیق نیز بررسی جامعه شناختی رابطه بین حقوق اجتماعی – سیاسی شهروندی با سرزندگی شهروندان با استفاده از نظریه های برخی از جامعه شناسان و روانشناسان در حوزه ی شهری و سرزندگی مانند دینر و همکارانش، مایرز و فریدمن، مک لین، ترنر، کوهن و ولپ، گیدنز و... است. روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی و رویکرد آن جامعه شناختی است. جامعه ی آماری این تحقیق، شهروندان همدانی حاضر در زمان مطالعه بودند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر برآورد شد و شیوه ی نمونه گیری تصادفی مرحله ای بود. ابزار گردآوری اطلاعات، استفاده از پرسشنامه های بومی شده ی پاول والین، شوسلر، و رابینسون و دیگران و واحد تحلیل فرد بود. یافته ها نشان داد: حقوق شهروندی و میزان سرزندگی شهروندان در حد متوسط است. در میزانِ سرزندگی و مشارکت اجتماعی- سیاسی زنان و مردان تفاوت وجود دارد. نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد، همبستگی قوی ای بین حقوق شهروندی با سرزندگی وجود دارد(563/0= R ) و مؤلفه ی ایمان به مشارکت اجتماعی- سیاسی شهروندان بیشترین تبیین کننده ی سرزندگی است(543/0= β ).
بررسی تأثیر سرمایه ی اجتماعی بر تحقق شهر سالم (مطالعه ی موردی: بندر ماهشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹
138 - 170
حوزه های تخصصی:
سرمایه ی اجتماعی به عنوان یک جنبه از ساختار اجتماعی با ویژگی هایی مانند روابط بین فردی و اعتماد و کمک های متقابل، منافع مشترک زیادی در زمینه هایی مانند کاهش جرم، افزایش احساس امنیت، تاب آوری اجتماعی، مدیریت ریسک خطر، سلامت فردی و همچنین سلامت اجتماعی و محیطی دارد. موضوع سلامت محیط شهر در رویکرد شهر سالم دنبال می گردد. تحقق رویکرد شهر سالم بدون نقش فعال شهروندان (سرمایه ی اجتماعی) امکان پذیر نیست. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر سرمایه ی اجتماعی بر تحقق شهر سالم در بندر ماهشهر است. تحقیق ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش، توصیفی–تحلیلی است. به منظور گردآوری داده های موردنیاز پژوهش از دو شیوه ی تحلیل اسنادی و نیز پیمایش بهره گرفته شده است. جامعه ی آماری پژوهش ساکنان منطقه ی بندر ماهشهر شامل 153778 نفر است که با فرمول کوکران، حجم نمونه 384 به دست آمده است. بر اساس نتایج مطالعات اسنادی، شاخص های پژوهش در بخش سرمایه ی اجتماعی شامل مشارکت، اعتماد، همبستگی و انسجام اجتماعی، احساس اثرگذاری و کارایی و حمایت اجتماعی و در بخش شهر سالم از 13 شاخص (حفظ فضای سبز، تفکیک زباله، جلوگیری از تخلیه های نخاله ساختمانی در معابر، مشارکت در برنامه های بهداشت (طرح جانوران موذی)، گزارش آلودگی های محیطی به سازمان های مربوط، جلوگیری از تأسیس مکان های غیربهداشتی، جمع آوری زباله در ساعت مناسب، خالی کردن زباله ها در داخل ها نهرها (معکوس)، پرتاب زباله از خودروها به خیابان (معکوس)، کاشت درختان، شرکت در کارگاه های سلامت و بهداشت محله، شرکت در زیباسازی و پاک سازی محیط، گزارش حضور معتادان در محله به مسئولان مربوط) بهره گرفته شد. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون های تی تک نمونه ای رگرسیون چند متغیره تحلیل گردیده است. نتایج حاکی از این است که شاخص های سرمایه ی اجتماعی و شهر سالم در بندر ماهشهر وضعیت مناسبی ندارند. همچنین نتایج رگرسیون نشان داد متغیر اعتماد با بتای 0.608 و بعدازآن همبستگی و انسجام اجتماعی (0.473)، مشارکت (0.472)، احساس اثرگذاری و کارایی (0.390) و حمایت با بتای 0.189 بر متغیر شهر سالم در بندر ماهشهر تأثیر معناداری دارند.
تجددگرایی در شهر و رابطه ی آن با اخلاق نوع دوستانه با شهروندان؛ مطالعه ی موردی: جوانان 20 تا 35 ساله ی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان تغییراتی که این روزها در جریان است، اهمیت هیچکدام به اندازه ی اتفاقاتی نیست که در شیوه ی زندگی شهری و نظام اخلاقی آن افتاده است. توسعه در شهرها آثار متنوعی بر ویژگی های اخلاقی داشته است. هدف از این تحقیق بررسی آثار گرایش به تجدد بر نوع دوستی شهروندان با یکدیگر در شهر مشهد است تا بر این اساس شیوه ی تعامل شهروندان تحت تأثیر مدرنیسم در شهر بررسی شود این پژوهش با ارائه ی رویکردی جدید در توصیف نظام اخلاقی شهروندی، به آثار مؤلفه های تجددگرایی بر رفتار نوع دوستانه، میزان تحمل و تساهل با همسایگان بر اساس ویژگیهای قومی و همچنین عضویت و فعالیت در گروههای انسان دوستانه پرداخته است. در این پژوهش یافته های تحقیق به روش پیمایش و ابزار پرسشنامه به دست آمده است، حجم نمونه 273 نفر از بین جوانان 20 تا 35 سال شهر مشهد است. یافته ها نشان می دهد حداکثر 13% جامعه ی مورد بررسی گرایش زیادی به تجدد دارند. در مجموع وضعیت اخلاقی دچار ضعف های جدی در نوع دوستی است به طوری که تنها 2% از جامعه ی مورد بررسی فعالیت جدی ای در سازمانها و نهاد های انسان دوستانه دارند؛ همچنین تساهل و تحمل کمی نسبت به سایر اقوام مختلف به عنوان همسایه در شهر مشهد وجود دارد به طوری که نمره ی کمتر از 2 به سه گروه افغانها، عربها و بلوچها نشان می دهد که جامعه ی مورد بررسی از نظر نوع دوستی حتی تحمل برخی از اقوام را به عنوان همسایه ندارد. از سوی دیگر تئوری مدرنیته ی بومی بهتر می تواند وضعیت اخلاق شهروندان جوان جامعه ی مورد بررسی را توضیح دهد.
مقایسه تطبیقی مفاهیم «مکان» و «خارج از مکان» در توسعه اجتماعی شهر از دیدگاه روانشناسی محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از طراحی محیطی، همان آفرینش مکان هاست. اما در این میان «خارج از مکان» ها هم مهمند. با در دست داشتن این نقطه شروع، پرسش هایی درباره تعریف، بازشناسی، شالوده و موقعیت مکان ها و خارج از آن ها مطرح می شود؛ به گونه ای که شناسایی و تبیین تصورات مکان در رأس امور قرار می گیرند. آیا فقط «مکان» ها رونق دارند یا «خارج از مکان ها» نیز پویا هستند و سرزندگی دارند؟ در این تحقیق برای یافتن پاسخ، دو مفهوم به ظاهر متمایز «مکان» و «خارج از مکان» در شهر از دیدگاه روانشناسی محیط به طور تطبیقی مقایسه شده است. در این بین سیمای فیزیکی، فعالیت ها و معانی مواد خام هویت مکان هستند و دیالکتیک بین آن ها، روابط ساختاری بین این هویت است که گاه احساس می شود در «خارج از مکان ها» نیز بروز می یابند. در این پژوهش با استفاده از روش های تحلیل محتوای کیفی و تحلیل داده های برداشت شده با روش مطالعات میدانی به چیستی مفهوم مکان در شهر پرداخته می شود، تا معیار های تشکیل دهنده آن شناسایی شود. این معیار ها برای ارزیابی «خارج از مکان» در شهر به کار گرفته شده است تا به این پرسش پاسخ دهد که چرا «خارج از مکان» ها در شهر گاهی به اندازه«مکان» ها مهم و پر رونق اند. در این پژوهش که عمدتا با روش تحلیل محتوای کیفی انجام گرفته است، نتایج نشان می دهد تلاش برای حذف پدیده های «خارج از مکان» در شهر ها امری صددرصد مثبت به شمار نمی رود. واژه های کلیدی: مکان، خارج از مکان، شهر، فضای شهری، روانشناسی محیطی.
جایگاه علوم اجتماعی در آموزش رشته شهرسازی؛ تحولات و چالشهای پیش رو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تلاش های مستمر برای تعریف و تحدید رشته شهرسازی طی بیش از یک قرن گذشته در ابعاد معرفت شناسانه، جامعه شناسانه، نهادی و ... در جریان بوده است. مهمترین خصلت های مورد توافق این ابعاد برای شهرسازی فضا و مکان به عنوان موضوع اصلی رشته، تعدد موضوعات و تخصص های موجود در رشه شهرسازی و افزایش پیچیدگی های موجود در این رشته (میان رشته ای بودن)، آینده گرا بودن، رابطه بین دانش و عمل، سرشت مداخله گرا و بعد زمانی رشته شهرسازی، هستند. میانرشته ای بودن شهرسازی همواره به عنوان چالشی جدی برای این رشته مطرح بوده و هست و موجب سرگردانی دانشجویان و حتی حرفه مندان شده است. علوم اجتماعی از جمله تخصص هایی است که شهرسازی مرزهای خود را بر آن بنا نهاده است. رابطه بین آموزش شهرسازی و علوم اجتماعی از ابتدای شکل گیری آموزش شهرسازی تاکنون تحولات بسیاری را از سر گذرانده است. این تحولات در محتوای رشته و آموزش شهرسازی طی این دوران، در چهار دوره اصلی قابل بررسی است: دوره اول سیطره کالبدی- طراحانه بر آموزش شهرسازی و حضور کمرنگ علوم اجتماعی در محتوای آموزشی دانشگاه ها (اوایل قرن بیستم تا 1950)، دوره دوم تسلط علوم اجتماعی بر آموزش شهرسازی و به حاشیه راندن محتوای کالبدی برای آموزش دانشجویان شهرسازی (1970 تا 1990) است. در دهه 1990 با محوریت یافتن موضوع محیط و برنامه ریزی محیطی، علوم اجتماعی تاحدی در محتوای آموزشی تضعیف شده و در نهایت در دوره آخر از سال 2000 تاکنون در محتوای آموزشی اغلب کشورها سعی شده است
بررسی شایستگی اجتماعی و توانمندسازی با رفتار شهروندی کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش شایستگی اجتماعی و توانمندسازی با رفتار شهروندی کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان تهران بود. این پژوهش، از نوع توصیفی- پیمایشی بوده و جامعه آماری این تحقیق را کلیه کارکنان ادرات ورزش و جوانان استان تهران (هر دو جنس زن و مرد، با تحصیلات متفاوت، با سنین متفاوت در سمت ها و پست های سازمانی گوناگون) تشکیل می دهند. که تعداد آنها 210 نفر می باشد. با توجه به جدول مورگان تعداد 132 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. که از این تعداد 120 پرسشنامه به صورت صحیح عودت داده شد. روش نمونه گیری نیز به صورت تصادفی ساده بود. در این تحقیق از سه پرسشنامه استفاده شده است. پرسشنامه شایستگی اجتماعی نیک رفتار(1390)، پرسشنامه توانمندسازی کارکنان اسپریتزر (1995) و پرسشنامه رفتار مدنی سازمانی پادساکف و مکنزی(1990). پایایی هر سه پرسشنامه و مؤلفه های آن مورد تأیید قرار گرفت. به منظور توصیف داده ها از شاخص های آمار توصیفی (فراوانی) استفاده شد. در ضمن آزمون آماری کلموگروف اسمیرونف جهت تعیین توزیع طبیعی داده ها، ضریب همبستگی پیرسون، جهت تعیین ارتباط بین متغیرهای تحقیق و تحلیل رگرسیون چندگانه جهت پیش بینی متغیر رفتار شهروندی سازمانی از روی متغیرهای شایستگی اجتماعی و توانمندسازی در نرم افزار SPSS نسخه 20 استفاده شد.نتایج نشان داد که ارتباط معنی داری بین شایستگی اجتماعی و توانمندسازی با رفتار شهروندی کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان تهران وجود دارد. همچنین شایستگی اجتماعی و توانمندسازی توان پیش بینی رفتار شهروندی کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان تهران را دارد.
عوامل اجتماعی فرهنگی مرتبط با میزان گرایش شهروندان به ورزش همگانی در خلخال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی جامعه شناختی عوامل اجتماعی و فرهنگی مرتبط با گرایش شهروندان شهر خلخال به ورزش همگانی بود. چارچوب نظری پژوهش، ترکیبی از نظریه جامعه پذیری ورزشی هورن (2000)، نظریه خودآیینه ای چارلز هورتن کولی (1902)، نظریه عمل پیر بوردیو (1990) و نظریه فمنیستی هریس (1996)، چو و فلشین (2001) است. روش پژوهش، پیمایش و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود. از شهروندان بالای 15 سال شهر خلخال با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تصادفی 379 نفر برای نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. تحلیل آماری یافته ها نشان داد بین متغیرهای حمایت خانواده، تصور خویش از بدن، سرمایه اجتماعی، سرمایه فرهنگی و سرمایه اقتصادی شهروندان و میزان گرایش آنان به ورزش همگانی، رابطه مثبت دارد (05/0 ≤ P). تفاوت میزان گرایش شهروندان به ورزش همگانی بر اساس جنسیت، سن، شغل و سطح تحصیلات، معنادار و بر اساس وضعیت تأهل، غیرمعنادار است و نمره میانگین میزان گرایش به ورزش همگانی شهروندان 50 است. همچنین یافته های پژوهش درخصوص نوع ورزش های همگانی مورد علاقه شهروندان شهر خلخال نشان می دهد ورزش های آبی، ورزش های بومی محلی، ورزش بزرگسالان، ورزش کارکنان دولت، ورزش های طبیعی مثل کوهنوردی، ورزش صبحگاهی، آمادگی جسمانی، پیاده روی خانوادگی، به ترتیب از اولویت های ورزش های همگانی مورد علاقه شهروندان شهر خلخال محسوب می شوند.
بررسی میزان پذیرش اجتماعی استفاده از دوچرخه در سطح کلانشهرها، مطالعه موردی: کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به موازات نقش بیشتر خودروها در شهرها و آشکار شدن آثار منفی آن برای ساکنان شهرها و محیط زیست، به تدریج تمایلات عمومی برای کاهش استفاده از این وسیله و جایگزینی آن با روش های حمل و نقل عمومی و پایدار شکل گرفته است. در این بین، دوچرخه به عنوان یکی از مُدهای سفر، مهم ترین شیوه حمل و نقل پاک شهری محسوب می گردد که دارای منافع و مزایای متعدد اقتصادی و زیست محیطی است. شهر تهران نیز مشابه تمامی کلانشهرهای بزرگ در حال توسعه، گریبانگیر مشکلات ترافیکی و حمل و نقل به عنوان یک زیرساخت شهری است. این در حالی است که مُدهای حمل و نقل پایدار شهری همچون پیاده روی و دوچرخه سواری می توانند نقش مؤثری در این زمینه ایفاء نمایند و در حال حاضر جایگاه چندانی در سهم از سفر در این شهر ندارند. این مطالعه، با هدف بررسی میزان پذیرش اجتماعی استفاده از دوچرخه در سطح کلانشهر تهران تدوین شده و از الزامات این مطالعه، رویکردهای رایج کالبد گرا و کم توجهی تحقیقات پیشین به ابعاد اجتماعی و روان شناختی دوچرخه سواری در شهرها است. مبنای مطالعه به کمک روش تحقیق کمی با راهبرد پیمایش و مبتنی بر «مدل گسترده تئوری رفتار برنامه ریزی شده» است. تقویت نظری این مدل با اضافه نمودن شاخصه های جدید و مرتبط با محیط مصنوع انجام شده است. ابزار این مطالعه به کمک یک «پرسشنامه محقق ساخته» بوده و تکمیل آن توسط 495 نفر از ساکنان مرد کلانشهر تهران به شیوه نمونه گیری طبقه ای صورت گرفته است. یافته های مطالعه با روش تحلیل عاملی تاییدی و مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد؛ اولاً تمامی پارامترهای به کار رفته در مدل دارای ارتباط معنادار آماری با متغیر وابسته است و همچنین بر خلاف مطالعات قبلی، موضوع دوچرخه در بین ساکنان شهر تهران از وجهه مثبت برخوردار بوده و اولویت های تصمیم گیری باید در جهت رفع موانع و افزایش مشوق ها برای پذیرش عملی استفاده از آن به عنوان یک وسیله حمل و نقل سوق یابد. از بین عوامل روان شناختی تشکیل دهنده رفتار دوچرخه سواری، سلامتی مهم ترین مؤلفه در نگرش به دوچرخه و هنجارها بیشتر از عامل نگرش در رفتار دوچرخه سواری موثر بوده اند. در میزان اثرگذاری هنجارها نیز، بیشترین تأثیر به ترتیب در «هنجارهای تاکیدی» و «هنجارهای توصیفی» مشاهده گردید. «کنترل ادراکی رفتار» نیز نقش اندکی در این زمینه داشته است. مطابق آزمون همبستگی اسپیرمن، ویژگی های درک شده از مقوله باورهای رفتاری؛ مهم ترین عامل شکل دهنده به نگرش بوده اند و مؤلفه های سلامتی، فایده و ضرورتمندی حمل و نقلی، ارتباط بیشتری با آن داشته اند. همچنین مشخص گردید که بین ویژگی های محیط مصنوع و شکل گیری نگرش، ارتباط معناداری برقرار است. در نهایت نتایج به دست آمده از مطالعه، با تحقیقات متعدد کشورهای پیشرو مقایسه شده و پیشنهاداتی نیز ارائه شده است.
بررسی رفتارهای زیست محیطی مسئولانه در بین شهروندان شهر یزد و عوامل اجتماعی-فرهنگی مؤثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جامعه شناسان تلاش می کنند تا عوامل مؤثر بر رفتارهای انسان در حفظ محیط زیست را شناسایی کنند زیرا با شناخت این عوامل می توان به ارائه راه حل هایی برای تغییر رفتار مخرب و تشویق رفتارهای مسئولانه نسبت به محیط زیست پرداخت. جامعه آماری این تحقیق شهروندان شهر یزد بوده است که ابتدا جامعه آماری به چند خوشه تقسیم شده است و در مرحله بعد با استفاده از روش نمونه گیری سیستماتیک پرسش نامه در بین شهروندان پخش شد. با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر انتخاب شدند. روش تحقیق پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین متغیرهای جنس، سن، آگاهی زیست محیطی، سبک زندگی سلامت محور، استفاده از شبکه های اجتماعی، سرمایه فرهنگی و قانون گرایی با رفتارهای زیست محیطی رابطه معنادار مشاهده شد اما بین درآمد و بعد نهادینه شده سرمایه فرهنگی با رفتارهای زیست محیطی رابطه معنادار نبود؛ و زنان نسبت به مردان رفتارهای زیست محیطی مسئولانه تری داشتند. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان می دهد که با توجه به ضریب تعدیل شده ی متغیرهای باقی مانده در معادله رگرسیون با همدیگر 8/36 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین می کنند.
بررسی و تحلیل میزان مشارکت اجتماعی شهروندان (مطالعه موردی: شهر برزک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت و الگوهای مشارکتی در شهرهای ایران بیشتر در کلان شهرها مورد توجه بوده و به نقش مشارکت شهروندی در شهرهای کوچک اهمیت کمتری داده می شود. این درحالی است که شهرهای کوچک با توجه به محدودیت های جمعیتی و اقتصادی نیازمند مشارکت فراگیر شهروندان در اداره امور شهر می باشند. تحقیق حاضر در پی تحلیل و ارزیابی میزان مشارکت اجتماعی در شهر برزک می باشد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی است. برای جمع آوری اطلاعات و داده های مورد نیاز از روش میدانی و ابزار پرسش نامه استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه ساکنین شهر برزک (4588 نفر) می باشد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 355 نفر بدست آمد که برای اطمینان بیشتر 360 پرسشنامه انتخاب شد و با روش نمونه گیری تصادفی ساده تکمیل گردید. تجزیه و تحلیل پرسشنامه با استفاده از آزمون های پیرسون و رگرسیون و با نرم افزار اس پی اس اس انجام گردیده است. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان می دهد که بین متغیر میزان تمایل به مشارکت با متغیرهای اعتماد اجتماعی، احساس تعلق مکانی و رضایتمندی از خدمات شهری ارتباط معنی داری وجود دارد. نتایج آزمون رگرسیون هم حاکی از آن است که در بین متغیرهای یاد شده متغیر تعلق مکانی با وزن رگرسیونی 40/0 بیشترین اثر را در متغیر مشارکت اجتماعی تبیین می نماید.
مطالعه رابطه بین اخلاق حرفه ای و رفتار ضد شهروندی: مورد مطالعه: کارکنان دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رفتارهای ضد شهروندی مانند اجتناب از کار، خرابکاری و... رفتارهایی هستند که به طور مستقیم یا غیرمستقیم به سازمان آسیب های جدی وارد می کنند. یکی از عوامل تأثیر گذار بر کاهش چنین رفتارهایی، رعایت اصول اخلاقی چون صداقت، تعهد سازمانی و ... است که درمجموع اخلاق حرفه ای را تشکیل می دهند. پژوهش حاضر با هدف تبیین چگونگی رابطه بین اخلاق حرفه ای و مؤلفه های آن (صداقت، انتقادپذیری، تعهد سازمانی، وقت شناسی، مشارکت) و گرایش به رفتارهای ضد شهروندی افراد انجام شده است. روش پژوهش، پیمایشی بوده است. جامعة آماری پژوهش شامل کلیّه کارکنان دانشگاه اصفهان در سال 1393 و حجم نمونه 196 نفر از کارکنان بودند که به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه رفتار ضد شهروندی سازمانی، فوکس و اسپکتور (2002) و پرسشنامه محقق ساخته اخلاق حرفه ای بود که روایی و پایایی آن ها تأیید شد. یافته های پژوهش نشان داد بین صداقت کارکنان و گرایش به رفتارهای ضد شهروندی، رابطة معکوس و معنادار (به میزان 18/0-) وجود دارد. بین انتقادپذیری و گرایش به رفتارهای ضد شهروندی، رابطه معکوس و معنادار (به میزان 34/0-) وجود دارد. بین تعهد سازمانی و گرایش به رفتارهای ضد شهروندی، رابطة معکوس و معنادار (به میزان41/0-) وجود دارد. بین وقت شناسی و گرایش به رفتارهای ضد شهروندی، رابطة معکوس و معنادار (به میزان 29/0-) وجود دارد. بین مشارکت و گرایش به رفتارهای ضد شهروندی، رابطه معکوس و معنادار (به میزان 53/0-) وجود دارد. بین رعایت اخلاق حرفه ای و گرایش به رفتارهای ضد شهروندی، رابطة معکوس و معنادار (به میزان 38/0-) وجود دارد. بر مبنای تحلیل رگرسیون انجام شده از بین ابعاد اخلاق حرفه ای مشارکت در حد بالا، تعهد سازمانی و انتقاد پذیری به میزان متوسط و وقت شناسی و صداقت در سطح پایینی باعث کاهش رفتارهای شهروندی بودند. بر اساس مطالعه انجام شده پیشنهاد می شود اصول اخلاق حرفه ای در کنار آموزش های شهروندی در کلیّة مقاطع تحصیلی مدارس به ویژه در دبیرستان آموزش داده شود و شاخص های اخلاق حرفه ای متناسب با فرهنگ ایرانی اسلامی بومی سازی شود.
فراتحلیل بررسی عوامل مؤثر بر ترس از جرم در بین شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: ترس از جرم همان احساس ناامنی و نگرانی اجتماعی از قربانی شدن توسط جرائم است که به واقعیت اجتماعی متمایز و مهم تر از خود جرم تبدیل شده است. پیامدهای ترس از جرم را می توان هراس اجتماعی، بازنمایی ناامنی و بی نظمی اجتماعی، بی اعتمادی و تضعیف پیوندهای محلی- اجتماعی، بی تفاوتی اجتماعی، بازتولید جرائم خشن و از بین رفتن بازدارندگی غیررسمی دانست. بر این اساس، پژوهش حاضر با استفاده از روش فراتحلیل قصد بررسی عوامل مؤثر بر ترس از جرم در بین شهروندان را دارد. روش: این تحقیق به روش فراتحلیل (CM2) کمی صورت پذیرفته است. از جامعه آماری 27 مورد پژوهش بین سال های 1385-1395 با استفاده از نمونه گیری هدفمند، حجم نمونه برابر با 18 مورد انتخاب و روایی گویه ها بالای 7/0 تعیین شده است. یافته ها و نتایج: نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که بین اندازه اثر متغیرهای مستقل جنسیت (348/0)، سن (264/0)، وضعیت تأهل (114/0)، تحصیلات (241/0)، درآمد (074/0)، سرمایه اجتماعی (222/0)، محرومیت اجتماعی (455/0)، پیوند اجتماعی- محلی (449/0)، تعلق اجتماعی (132/0)، حضور پلیس در اجتماع (391/0)، نوع پوشش (213/0)، کیفیت محل سکونت (396/0)، رضایت اجتماعی (286/0)، احساس ناامنی (469/0)، بی سازمانی اجتماعی (142/0)، تعامل اجتماعی (246/0)، نظارت اجتماعی (437/0)، طول اقامت در محله (374/0)، خرده فرهنگ قومی (423/0)، تجربه قربانی شدن (484/0)، آسیب پذیری (322/0)، پایگاه اقتصادی- اجتماعی (483/0)، تلقی از جرم (415/0)، وضعیت محله (502/0)، اعتماد اجتماعی (221/0) و بی نظمی اجتماعی (545/0) با ترس از جرم (متغیر وابسته) رابطه معنی داری دارد. درمجموع میزان اندازه اثر ترکیبی مجموع متغیرهای مستقل معنادار بر متغیر وابسته برابر با 40/0 بوده و 60/0 آن را متغیرهایی تبیین می کنند که در مدل منظور نشده اند.
تبیین جامعه شناختی تعاملات همسایگی و تأثیر آن بر احساس نشاط اجتماعی شهروندان در شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشاط اجتماعی در زندگی اجتماعی نقشی اساسی و بنیادینی ایفا می کند، به گونه ای که در مقایسه با هر خصلت و روحیه ی دیگر، بیشترین سهم را در بهبود روابط و معاشرت ها به عهده دارد. هدف این تحقیق نیز بررسی تعاملات همسایگی و تأثیر آن بر نشاط اجتماعی شهروندان در شهر همدان است. از نظریه های برخی از جامعه شناسان در حوزه ی شهری و نشاط مانند جیکوبز فلنگن، پارک، گیدنز، آرگایل، آیزنگ، وینهوون و کالمیجن و ... استفاده شده است. روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی و رویکرد آن جامعه شناختی است. جامعه ی آماری این تحقیق، شهروندان همدانی حاضر در زمان مطالعه بودند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر برآورد شد و شیوه ی نمونه گیری خوشه ای بود. برای گردآوری اطلاعات از دو نوع پرسشنامه استفاده شد: 1- تعامل همسایگی پاول والین و شوسلر و 2- پرسشنامه ی محقق ساخته بر اساس نظریه ی نشاط آرگایل و آیزنگ و اعتماد گیدنز. نتایج نشان داد بین تعاملات همسایگی و نشاط اجتماعی رابطه ی معنا دار و قوی ای وجود دارد (172/0= r). بین زنان و مردان در تعاملات همسایگی تفاوت معنا داری نیست اما در احساس نشاط اجتماعی تفاوت معنا دار است. رگرسیون چند متغیره نشان داد که از بین مؤلفه های تعاملات همسایگی، شبکه ی روابط، بیشترین تبیین کننده ی نشاط اجتماعی است. تحلیل مسیر نشان داد که اعتماد به همسایه ها تحت تأثیر شبکه ی روابط و شناخت همسایه ها از یکدیگر است.
سنجش میزان تاب آوری اجتماعی در مناطق شهری اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاب آوری اجتماعی ظرفیت یک جامعه یا اجتماع برای مقابله و انطباق با اختلالات و تغییرات است. تاب آوری اجتماعی به مشخصات اجتماعی یک جامعه از جمله سن، جنس، معلولیت، وضعیت اجتماعی و اقتصادی پرداخته و بحث سرمایه اجتماعی را مطرح می کند. شهر اصفهان علی رغم داشتن پیشینه تاریخی، فرهنگی و اجتماعی از بزهکاری اجتماعی، جرم و بیکاری رنج می برد. هدف این پژوهش سنجش میزان تاب آوری اجتماعی در مناطق پانزده گانه شهر اصفهان است. پس از مروری بر مبانی نظری 22 شاخص استخراج شده و به عنوان مبنای سنجش تاب آوری اجتماعی محسوب می شوند. روش پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی است. داده ها از طریق سرشماری 1390، سالنامه آماری1394، نتایج برخی از طرح های پژوهشی (طرح نیازسنجی عمومی شهروندان، شهرداری اصفهان) و مقالات مرتبط جمع آوری شده است. تکنیک سنجش و ارزیابی، تکنیک Topsis و نرم افزار Topsis Solver می باشد. نتایج نشان می دهد که تاب آوری اجتماعی، منطقه 3 اصفهان به دلیل تعداد مطلوب مراکز مذهبی- تاریخی، مراکز بهداشتی-درمانی، رضایت از دسترسی به حمل ونقل عمومی، خدمات اینترنتی و امنیت؛ خیلی بالا است و به عنوان بهترین منطقه تاب آور اجتماعی محسوب می شود و پس از آن مناطق 5 و 1 در رتبه های بعدی قرار گرفته اند. مناطق 2 و 6 به دلیل بیکاری، جرائم و رفتار اجتماعی نامناسب، به عنوان ضعیف ترین منطقه، سایر مناطق دارای تاب آوری اجتماعی ضعیفی می باشند.
تبریز، شهر بدون گدا: مطالعه جامعه شناختی مواجهه شهروندان با پدیده تکدی گری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با طرح این پرسش که چرا تبریز شهری بدون گداست، درصدد درک دیدگاه و کنش شهروندان تبریزی درباب پدیده تکدی گری و ویژگی ها، تعامل ها و پیامدهای ناشی از این پدیده است. روش تحقیق کیفی است و به طور خاص از نظریه زمینه ای براساس نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. یافته ها درقالب مدل زمینه ای نهایی متشکل از دوازده مقوله تشریح شده اند که عبارت اند از: فرهنگ کمک رسانی، نهادینگی فرهنگ کار، بستر مناسب اقتصادی، اهمیت شأن اجتماعی، روحیه قوم گرایانه، حس مسئولیت پذیری، ناکارآمدی سازمان های رسمی/ حکومتی متولی پوشش دهی نیازمندان، نگرش منفی به گدایان، وجود نظام های حمایتی مردم نهاد و اعتماد مردم به آنها، کنش مقابله ای، رفع معضل تکدی و بهبودی محیط شهری. این دوازده مقوله حول مقوله هسته «فرهنگ مقابله ای» شکل گرفته اند.