فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۸۰۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
تحقیق درحوزه شهرهای دوستدارکودک، به طور خاص در اروپا، از سال 1980 مورد توجه قرارگرفته که با هدف ایجاد فرصتی برای کودکان در راستای شکل دادن و یا تغییر محیط پیرامون آن ها بوده است. مسأله اساسی تحقیق حاضر بررسی مفهوم شهردوستدار کودک و ارتباط آن با احساس شادی و نشاط آن ها است. روش تحقیق پیمایشی و جامعه آماری، کودکان 9 الی 12 سال شهر مشهد بوده است و نمونه ای با حجم 250 نفر با شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به تصادف و با دقت احتمالی مطلوب (d=0.05) و ضریب اطمینان 0.95 انتخاب شده است. ابزار سنجش متغیر مستقل تحقیق، محقق ساخته و برای متغیر وابسته تحقیق از پرسش نامه استاندارد شده آکسفورد استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد 50 درصد از کودکان از فضای شهر مشهد رضایت داشته و آن را مورد پسند خود دانسته اند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان می دهد که (0.36) از تغییرات موجود در احساس شادی کودکان، تابع متغیرهای مستقل است. این متغیرها که به ترتیب، بیشترین تأثیرگذاری را بر احساس شادی کودکان داشته اند؛ عبارت اند از: متغیرهای مشارکت اجتماعی کودکان 0.41 درصد، احساس تعلق به شهر مشهد 0.24درصد، متغیر احساس امنیت 0.11 درصد و برخورداری از خدمات و امکانات شهری 0.12 درصد. در این مدل مشارکت اجتماعی کودک، احساس تعلق به شهر مشهد، متغیر احساس امنیت، برخورداری از امکانات و خدمات شهری، احساس شادی را تقویت می کند.
کیفیت سنجی محیط در محله های شهری و برنامه ریزی برای محیط پایدار
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی مدیریت مدیریت دولتی مدیریت شهری جامعه شناسی شهری و آسیب شناسی شهری
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی شهری و روستایی جامعه شناسی شهری
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری توسعه پایدار شهری
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری فضا و محیط شهری
زیستگاه انسانی هنگامی می تواند بیشترین مطلوبیت را برای انسان دربرداشته باشد که انتظارات وی را در ابعاد مختلف، زیست محیطی، اجتماعی، کالبدی، اقتصادی و... برآورده سازد. چنانچه هریک از این عوامل، در محیط زندگی یک فرد، فاقد کیفیات مطلوب باشند، بر احساس و ادراک وی از فضا و درنتیجه بر سطح رضایت مندی او از محیط زندگی تأثیرگذار خواهد بود. پژوهش حاضر با تأکید بر مشترکات دو مبحث «توسعه پایدار محله ای» و «کیفیت محیط» صورت گرفته است. اهداف این پژوهش شامل ارزیابی نحوه تعامل میان فرد و ادراک او از محیط از یک سو و همچنین وضعیت فیزیکی و عینی محیط از سوی دیگر، تعیین عوامل مؤثر بر کیفیت محیط مسکونی در فضای محله های شهری است. شیوه جمع آوری اطلاعات میدانی، بر پایه بررسی های عینی محقق و تکمیل پرسشنامه از ساکنان و مسئولان بوده است. این پژوهش ازنظر نوع، «کاربردی» و ازنظر روش، «تحلیلی-تطبیقی» با تأکید بر «نگرش سیستمی» است. مدل ارزیابی کیفیت محیط در قالب مؤلفه های کالبدی-فضایی، اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی و مدیریتی –حکمروایی به صورت سلسله مراتبی و ایجاد درخت ارزش با رویکرد بالا به پایین ایجاد گردیده است. به منظور تحلیل همزمان شاخص های عینی و ذهنی از فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و نرم افزار expert choice استفاده شد. بر اساس نتایج تکنیک AHP محله های شهرک دانشگاه و شاناز با 383/0 و 277/0 امتیاز ازنظر شاخص های موردمطالعه در بهترین شرایط و محله های بهارستان پایین و تپه مالان با 071/0 و 061/0 در بدترین شرایط و پایین ترین رتبه قرار دارند. درمجموع سهم هریک از مؤلفه ها محاسبه شد که مؤلفه زیست محیطی با سهم 7/35 درصدی در رتبه اول قرار گرفت و مؤلفه های اقتصادی، مدیریتی-حکمروایی به ترتیب با سهم 1/6 و 1/4 درصد در رتبه های آخر قرار دارند که در برنامه ریزی های آتی باید به آن توجه شود.
مردم نگاری شهری به مثابه ی روشی برای واکاوی مسائل اجتماعی و فرهنگی شهرها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مردم نگاری شهری به مثابه ی یکی از روش های تحقیق کیفی است که بر آن است که برای مطالعه ی شهر باید از رویکرد انسان گرایانه استفاده کرد، زیرا این انسان ها هستند که شهر را می سازند. در واقع، مردم نگاری به مشاهده ی جهان بر اساس چارچوب مرجع افراد مورد بررسی می پردازد و محقق به گونه ای فعال در زندگی افراد و موقعیت مورد مطالعه مشارکت می کند؛ مشاهده ی وقایع عادی و فعالیت های روزمره به گونه ای که در محیط های طبیعی رخ می دهد. افزون بر آن، وقایع غیرعادی نیز مورد مشاهده قرار می گیرد و محقق به طور مستقیم در زندگی افراد مورد مطالعه مشارکت می ورزد و شخصاً فرایند زندگی اجتماعی روزمره را در محیط و میدان تحقیق تجربه می کند. تاریخچه ی مردم نگاری شهری از شهر شیکاگو آغاز می شود. تامس نخستین چهره ی برجسته و بنیانگذار مکتب شیکاگو بود که تحقیقات اجتماعی خود را در زمینه ی مشکلات شهر شیکاگو بویژه موضوع هایی چون مهاجران، زنان، اقلیت گروه های قومی، انحرافات اجتماعی و غیره پیش از جنگ جهانی اول آغاز کرده بود. در واقع او بر آن بود که برای مبارزه با انحرافات اجتماعی و مشکلات زندگی شهری چاره ای جز شناخت دقیق سازوکارهای آنها و تحلیل این سازوکارها وجود ندارد. آنچه به نظر وی اهمیت داشت این بود که برداشت و نگرش افراد را نسبت به موقعیتی که در آن قرار گرفته اند بشناسیم تا بتوانیم جهت گیری های ذهنی آنها در جامعه را درک کنیم.
درآمدی بر مفاهیم ""بالاشهر"" و ""پایین شهر"" با تأکید بر حوزه های معنایی و تحلیل محتوای نگرش های مردمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با نگاهی به شهر، می توان نمود اختلافات طبقاتی، شکاف های اقشار مختلف جامعه، نابرابری ها و تفاوت های اجتماعی-اقتصادی، فاصله بین دهک های اقتصادی و مسایلی از این دست را در تمام اجزای آن از مردم و فرهنگ ها و خرده فرهنگ ها گرفته تا کالبد آن مشاهده کرد. مفاهیمی همچون بالا و پایین، شمال و جنوب شهر، این طرف و آن طرف رودخانه و ... هم مولود و هم مولد مسایل یاد شده اند که خود به مشکلاتی بزرگ در شهر و زندگی شهری بدل شده اند. این مفاهیم واژگانی آشنا در ادبیات روزمره مردم و مسئولین است؛ از نشانه ای برای بیان پایگاه اقتصادی-اجتماعی افراد تا موضوعی برای وعده و وعید. با این وجود، تاکنون در ادبیات علمی شهرسازی ایران به مفهوم شناسی این پدیده پرداخته نشده است. این پژوهش تلاشی است برای تحلیل محتوای مفاهیم بالاشهر و پایین شهر از جنبه های مختلف و سازمان دهی چارچوبی نظری و مبنایی برای تحقیقات آینده. بر این مبنا، پرسش های اصلی این پژوهش عبارتند از این که ""مفهوم بالاشهر و پایین شهر در حوزه معنایی زبان فارسی چیست؟"" و ""چه چیزی بالاشهر و پایین شهر را در ذهن مردم می سازد؟"".
برای نیل به اهداف تحقیق، سعی شد تا با دیدی همه جانبه نگر، به واکاوی این مفاهیم پرداخته شده و از پوسته های رویین و سطحی تا لایه های زیرین و عمقی آن شکافته شود. بنابراین با تکیه بر نظریات زبان شناسی پدیدارشناسانه، دو مقوله برای این بررسی در نظر گرفته شد؛ یکی «عناصر مفهومی» سازنده معنا و دیگری «معیارها»ی سازنده آن از دیدگاه مردم. در بررسی مفاهیم، چهار جنبه واژه شناسی، اصطلاح شناسی، استعاره شناسی و اسطوره شناسی، مورد توجه قرار گرفت. به منظور شناسایی عوامل و زمینه های مؤثر بر شکل گیری مفاهیم بالاشهر و پایین شهر از منظر مردم، از روش تحلیل محتوا بهره گرفته شد. اطلاعات این قسمت، از طریق مصاحبه شفاهی در شهر اصفهان، جمع آوری و از طریق تداعی معنا، تحلیل شدند.
نتایج بررسی بخش «عناصر مفهومی»، نشان داد که مفهوم محوری و درونی واژگان بالا و پایین در زبان فارسی، نوعی ارزش گذاری برای بیان انواع مقام ها و منزلت هاست. همچنین در بخش «معیارها»ی سازنده، با تحلیل محتوای نگرش های مردم، دو دیدگاه کلی تفکیک شد؛ یکی آن که وجه تمایز بالاشهر و پایین شهر را ناشی از عوامل محیطی می داند و دیگری، این تفاوت را از طریق معیارهای غیرمحیطی و مربوط به مردم محیط می داند. نتایج نشان داد که مردم برای تشخیص بالاشهر و پایین شهر، اغلب به معیارهایی اشاره می کنند که آنها را کمتر می توان به محیط نسبت داد.
بنابراین مفهوم بالاشهر و پایین شهر در تناظر با ارزش ها، مفهومی کاملاً نسبی است و یک تعریف ثابت از متغیرها و معیارها، نمی تواند همواره بر آن دلالت کند. این پژوهش، تلاش می کند تا از رهگذر بیان سیستمی و شامل «عناصر مفهومی» و «معیارها»، که در روابط متقابل با هم هستند، پدیده بالاشهر و پایین شهر را تشریح کند.
سنجش تأثیر عوامل فرهنگی بر رفتار مصرف گاز خانگی (مورد مطالعه: مشترکان گاز خانگی شهری در مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور اصلاح الگوی مصرف، در قانون بودجة سال 1393 مقرر شد قیمت گاز برای مصارف خانگی افزایش یابد تا در نتیجه اجرای مرحله دوم هدفمندی یارانه و افزایش قیمت های حامل انرژی (از جمله قیمت گاز خانگی)، رفتار مصرف گاز خانوارها اصلاح شود. تحقق نیافتن این پیش بینی بیانگر دخالت سایر عوامل از جمله عوامل فرهنگی است. پژوهش حاضر براساس چارچوب نظری و مطالعات تجربی پیشین، درصدد بررسی تأثیر متغیرهای فرهنگی (دانش، نگرش و دغدغه) بر رفتار مصرف گاز خانگی در استان مازندران است. این پژوهش به روش پیمایشی انجام شده و گردآوری داده های آن از طریق پرسشنامه صورت گرفته است. نمونة آماری شامل 437 نفر از مشترکان گاز خانگی مناطق شهری استان مازندران است. نتایج نشان می دهد از میان عوامل مختلف فرهنگی، با افزایش دانش، نگرش و دغدغه زیست محیطی افراد، رفتار مصرف گاز آن ها بهینه تر می شود. همچنین نتایج نشان داد از مجموع عوامل فرهنگی، عامل دانش و نگرش زیست محیطی به ایجاد دغدغه های زیست محیطی در افراد منجر نمی شود. در این پژوهش، دلایل احتمالی این مسئله، تبیین و در بخش پایانی مقاله، دو توصیة اساسی برای سیاستگذاری پیشنهاد می شود.
نقش سرمایه اجتماعی در توسعه شهری با تاکید بر کیفیت زندگی نمونه موردی شهر زنجان
حوزه های تخصصی:
رشد سریع شهر و شهرنشینی و افزایش جمعیت شهری در کشور یکی از مشکلات شهرها می باشد. یکی از راه حل های که امروزه، می تواند از مشکلات شهری بکاهد تقویت نقش سرمایه های اجتماعی در جوامع شهری می باشد این مفهوم به عنوان یکی از عوامل تقویت کننده روابط جمعی، شبکه ها و انسجام بخش «میان انسان ها»، «انسان ها و سازمان ها» و «سازمان ها با یکدیگر» در توسعه شهری محسوب می شود و زیربنای توسعه فرهنگی، اقتصادی، سیاسی یک شهر، کلان شهر و حتی یک کشور را تشکیل می دهد. هدف از این پژوهش بررسی نقش سرمایه های اجتماعی در توسعه شهر زنجان می باشد و در پی پاسخ گویی به این سوال می باشد:آیا سرمایه اجتماعی توانسته است منجر به بهبود کیفیت زندگی در منطقه مورد مطالعه شود. نوع تحقیق کاربردی و روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی می باشد. برای گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه، مشاهده و مصاحبه) استفاده شده و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های (t تک نمونه ، فریدمن، اسپیرمن و تحلیل مسیر)استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که عامل های اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی، سرمایه گذاری اجتماعی و ناهنجاری های اجتماعی به عقیده مردم بیشترین تاثیر بر توسعه شهری و کیفیت زندگی شهر زنجان داشته است که در این بین بیشترین تاثیر مربوط به میزان اعتماد اجتماعی با 63/38 درصد و کمترین عامل مربوط به ناهنجاری های اجتماعی با 2/4 درصد بوده است.
بررسی تغییرات ساختار اشتغال و پیامدهای اقتصادی- اجتماعی در استان لرستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
از آنجایی که مسأله اشتغال نیروی انسانی در برنامه های توسعه اقتصاد ایران از دغدغه های اصلی سیاست گذاران اقتصادی است، بنابراین تجزیه و تحلیل روند اشتغال و ساختار آن، مستلزم شناخت دقیق استعدادها و توان بالقوه بخش ها و ترکیب آن در در مناطق مختلف کشور می باشد. استان لرستان، با وجود منابع غنی طبیعی، تنوع آب و هوایی، آب فراوان، دشت های وسیع، معادن متنوع، نیروی کار جوان و فراوان و سرشار از قابلیت های گردشگری در بین استان های کشور و در اقتصاد ملی موقعیت ضعیفی داشته و طی سال های گذشته، نتوانسته است به تناسب توانمندی ها و فرصت های خود از اقتصاد ملی سهم مناسبی کسب کند. هدف از این مطالعه، تحلیل وضعیت اشتغال در بخش های عمده اقتصادی استان لرستان طی سال های1390-1380 است. برای این منظور از داده های مربوط به نتایج طرح آمارگیری نیروی کار سال های 1380 و1390 استفاده شد تا با بکارگیری دو مدل اقتصاد پایه و تغییر- سهم، به بررسی علل رشد متناسب یا نامتناسب شاغلان استان لرستان نسبت به کل کشور (اقتصاد مرجع) و همچنین تشخیص بخش های دارای مزیت نسبی و قدرت رقابتی استان بپردازیم. نتایج حاصل از پژوهش، نشان دهنده نامتناسب بودن وضعیت رشد شاغلان استان لرستان نسبت به شاغلان کشور در دوره مورد بررسی است، به طوری که مدل تحلیل تغییر- سهم، علت این عدم تناسب را تغییرات رقابتی و ساختاری منفی بیان می کند. همچنین نتایج حاصل از بکارگیری ضریب نسبت مکانی، بیانگر پایه ای بودن بخش کشاورزی با ضریب81/1 و غیرپایه ای بودن بخش های صنعت و خدمات با ضرایب 79/0 و 85/0، طی دوره مورد بررسی است و به عنوان یک توصیه سیاستی می توان نتیجه گرفت که حرکت بخش کشاورزی استان در جهت مزیت نسبی کشور و حرکت بخش های صنعت و خدمات برخلاف جهت مزیت نسبی کشور طی دوره بررسی بوده است.
تجربه پرسه زنی و باز شکل دهی فضاهای همگانی شهری جمال محمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرسه زنی که بر اثر پیوند ناموزون عناصر سنتی و مدرن در زندگیِ روزمره فرد ایرانی پروبلماتیک شده است، اکنون نشانه ای است با دلالت های معنایی گوناگون که در عرصه های گوناگون شهری به انحاء گوناگون خود را نمایان می سازد. پرسه زنی کنشی معطوف به ساختن فضایی فرهنگی و مقاومتی در برابر عناصرِ فرهنگِ مسلط است. تلاش پژوهش حاضر واکاویِ ژرفِ تجربه پرسه زنی در فضاهای همگانیِ شهر سنندج است. این که پرسه زنان (جوانان) چه درکی از کنش پرسه زنی در این فضاها دارند؟ چگونه تعامل ها، لذت ها، معناها و تجربه های خود را در این فضاها شکل می دهند؟ چگونه با استفاده از این فضاها به خرده فرهنگ خاص خود شکل می دهند؟ چگونه در برابر فرامین فرهنگ رسمی مقاومت می ورزند؟ در بخش نظری منظومه ای از آرای زیمل، بنیامین و دوسرتو در باب پرسه زنی و فضاهای همگانیِ شهری ارائه شده است. در روش شناسی نیز با کاربست مردم نگاریِ شهری از فن مصاحبه عمیق و مشاهده مشارکتی استفاده شده است. نمونه مورد مطالعه بر اساس شیوه نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب شده است. نتایج نشان می دهد که تجربه پرسه زنی نزد پرسه زنان معانی گوناگونی دارد که در پنج مقوله بنیانی قابل دسته بندی اند:
1- مستعمره شدن زندگیِ روزمره در فضاهای همگانیِ شهری 2- آفرینش و باز شکل دهی فضاهای نمادین به میانجی کنش پرسه زنی 3- تمایز پذیری/تمایز زدایی زندگیِ روزمره به واسطه پرسه زنی 4- کارناوالی شدن زندگیِ روزمره
5- پرسه زنی در مقام خرده فرهنگ شهری. پژوهش حاضر به این نتیجه ختم می شود که پرسه زنی پراکسیسی اجتماعی است که از طریق آن گفتمان رسمیِ مسلط بر عرصه های شهری که سعی در تثبیت و شکل دهیِ این عرصه ها دارد، به چالش کشیده می شود و پرسه زنان به میانجی تسخیر نمادین این عرصه ها و خلق نظام معنایی خاص خود سعی در بازشکل دهی این عرصه های شهری دارند. به بیان دیگر عرصه های شهری صحنه معارضه جویی دو نیروی متفاوت است که یکی سعی در تثبیت گفتمان مسلط و دیگری سعی در بازتولید فضاهای گفتمانی و ارائه خوانش های متفاوت در این عرصه ها را دارد.
سنجش و تبیین طرد اجتماعی مهاجران خارجی در کلانشهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرآیند طرد/ ادغام اجتماعی مهاجران خارجی همواره عامل مهمی در نظم اجتماعی کشور میزبان است و در صورت عدم ادغام مناسب در جامعه، این گروه ها به طور بالقوه تهدیدی برای نظم و امنیت خواهند بود. از اینرو، بررسی وضعیت طرد/ ادغام اجتماعی آنها و عوامل مؤثر بر آن می تواند در تدوین بهتر سیاست های مرتبط با مهاجران اثرگذار باشد. به این منظور، طرد/ ادغام مهاجران افغانی و عراقی مقیم کلانشهر اصفهان در پیوند با دسترسی به فرصت های اجتماعی اقتصادی و در مقایسه با ساکنان بومی این شهر سنجش و تبیین گردید. جامعه آماری تحقیق شامل خانوارهای مهاجر و غیر مهاجر ساکن مناطق چهارده گانه شهر اصفهان است. روش تحقیق کمی- کیفی و شیوه نمونه گیری ترکیبی از نمونه گیری های نظری، خوشه ای چند مرحله ای و هدفمند است. حجم نمونه منتخب شامل232 خانوار( مهاجر خارجی و بومی) می باشد و در تحلیل آماری داده ها، آزمونهای تفاوت، همبستگی و معادلات ساختاری در نرم افزارهای spss و لیزرل به کار گرفته شد.
یافته های تحقیق نشان داد مهاجران دسترسی کمتری به منابع دارند و در مقایسه با بومی ها تبعیض و طرد اجتماعی شدیدتری دارند و نه تنها به رغم گذر زمان، تبعیض های اجتماعی قومی از بین نرفته بلکه مهاجران با سکونت در محله های محروم، طرد اجتماعی را با طرد فیزیکی تجربه کنند. با این اوصاف، لازم است دولت با حمایت های اقتصادی و آموزشی مهاجران، کاهش فاصله اقتصادی اجتماعی مهاجران- غیرمهاجران و فرهنگ سازی در راستای پذیرش اجتماعی آنها از ایجاد بی نظمی های اجتماعی و سیاسی ممانعت به عمل آورد.
زندگی در مناطق مرزی: مطالعه پدیدار شناختی مرزنشینان شهر نوسود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مرزها به عنوان زمینه هایی برای کنش های انسانی، زندگی روزمره مردمان مناطق مرزی را به شدت تحت تأثیر قرار داده و تجربیات ویژه ای را در ابعاد مختلف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی برای مردمان ساکن در این مناطق رقم زده اند. ادراک مفهوم مرز برای مردمان منطقه مرزی همراه با درگیری با چنین وضعیت هایی است و با توجه به این نوع تجربیات است که ادراک آن ها از زندگی شکل می گیرد. هدف این پژوهش این است تا با استفاده از پارادایم تحقیق پدیدارشناسی تفسیری به بررسی معانی و ادراکات مردمان شهر نوسود از زندگی در منطقه مرزی پرداخته و چگونگی زندگی مرزنشینی را در بیناذهنیت های آن ها بررسی کند. واحدهای نمونه در این پژوهش با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند که پس از انتخاب 33 مصاحبه شونده، حجم نمونه به اشباع رسید. تکنیک گردآوری داده ها در این پژوهش، مصاحبه های عمیق-ساختارنیافته، مشاهده مشارکتی و یادداشت های میدانی بوده اند. در نهایت با استفاده از روش تحلیل داده ها بر مبنای طرح ون مانن، شش تم اصلی برای بیان تجارب زیسته مردمان منطقه مرزی شهر نوسود و نحوه معنایابی آنها، از داده ها بیرون کشیده شدند. تم های اصلی در این پژوهش شامل: «در مرکز سیکل دلهره و اضطراب بودن(به واسطه شرایط اضطراب زا احاطه شدن)»، «کنترل نداشتن بر اوضاع و احساس سردرگمی»، «از مرکز توجهات دور بودن(احساس فراموش شدگی)»،«درگیر بودن با نگرش های عمومی»،«استراتژی های سازگاری»، «تلاش برای فهم عوامل اثر گذار» می شوند.به طور کلی، یافته های این پژوهش بیانگر این است که تجربه زندگی مرزنشینی برای شرکت کنندگان در این پژوهش، از تفاوت های فرهنگی و زبانی که چالش ها، مشکلات و نگرانی ها را تشدید می کنند، الهام می گیرد. وارد شدن این عناصر در گستره معانی پاسخ گویان موجب می شوند تا مشکلات و نگرانی ها این امکان را پیدا کنند که در موقعیتی دیگر مطرح شوند. پاسخ گویان در تلاش برای فهم مشکلات و سختی های زندگی شان معنای جدیدی به آن ها می دهند و از این طریق روابطی را بین خود و دیگران شکل می دهند که در نهایت مرزهای هویت قومی آن ها را بازنمایی می کنند.
احساس امنیت زنان در شهرهای توریستی با تأکید بر طراحی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقالة حاضر شاخص های کالبدی مؤثر در امنیت زنان در فضاهای شهری بررسی شده و با تحلیل داده های مد نظر تحقیق، در راستای شناسایی عوامل مؤثر در امنیت زنان در فضای شهری، چشم اندازی از توجه به عوامل کلیدی حفظ امنیت زنان در شهر ارائه داده شده است. روش تحقیق این مقاله توصیفی تحلیلی است، که به نحوی ویژگی های کالبدی و طراحی فضاهای شهری را به تصویر می کشد. برای گردآوری داده های مد نظر تحقیق از روش ارائة پرسش نامه و منابع اطلاعات ثانویه استفاده شده است. بخش اصلی داده های تحقیق به منظور تحلیل احساس امنیت زنان در محیط کالبدی شهر در چهارچوب شاخص های تعریف شده، کیفیت معابر، پوشش گیاهی، روشنایی، مبلمان شهری، فشردگی بافت و در نهایت باز یا بسته بودن فضا انجام شده است.
راهبردهای بهبود احساس امنیت اجتماعی (مورد مطالعه: شهروندان شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احساس امنیت اجتماعی از مؤلفه های مهم انسجام اجتماعی و پیشرفت هر جامعه است. از این روی با توجه به نقش برجسته ی احساس امنیت اجتماعی در برنامه ریزی های کشوری و مدنظر قرر دادن این مهم که دستیابی و پایدارسازی این احساس در شهروندان هر جامعه معلول زمینه ها و عوامل متفاوتی است، شایسته است که ابعاد و زوایای ناهنجاری های اجتماعی شناسایی و سیاست ها و راهکار های کنترل و مهار آنها، تدوین گردد .از این رو با توجه به اهمیت مطالعه ی مبحث امنیت اجتماعی و احساس آن در بستر اجتماعی جامعه ی مورد مطالعه و نقش بسزای پارادایم های تحلیلی مختص هر جامعه در تحلیل و طراحی استراتژی های توسعه ی امنیت پایدار آن جامعه، در پژوهش حاضر تلاش گردیده تا با بررسی اسنادی و پیمایشی مؤلفه های احساس امنیت اجتماعی در شهر شیراز، راهکارهایی برای ارتقای احساس امنیت در شهروندان شهر شیراز ارائه گردد. لازم به ذکر است که پژوهش حاضر در شش ماهه ی دوم سال 1392 و در چارچوب نظریه ی پارسونز انجام گردیده؛ پارسونز در نظریه ی سیستمی خود، هنجارهای اجتماعی را به عنوان یک سیستم در نظر گرفته و کارکرد نظام اجتماعی را ایجاد و حفظ یکپارچگی کل نظام تلقی نموده است. وی برای هر سیستم چهار ضرورت کارکردی مستقل از یکدیگر را که باید به میزان کافی پاسخ گیرند تا تعادل و تداوم هستی جامعه حفظ شود معرفی نموده است. همچنین با توجه به گستردگی جامعه ی آماری مورد مطالعه، حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 700 نفر تعیین گردیده است. یافته ها حاکی از آن است که متغیرهای مستقل سرمایه ی فرهنگی با (548/0=r)، سرمایه ی اجتماعی با (540/0=r) و بی سازمانی اجتماعی با (471/0=r) دارای قوی ترین میزان همبستگی و متغیر حمایت اجتماعی با (096/0=r) دارای کمترین میزان وابستگی با متغیر وابسته ی احساس امنیت اجتماعی در شهروندان شیرازی هستند. با این رویکرد و با نگاهی کلان پژوهشگران، مدل تجربی مدیریت راهبردی ارتقای احساس امنیت اجتماعی در شهروندان شهر شیراز را طراحی نموده اند.
مفهوم پردازی اندیشه حق به شهر؛ در جستجوی مدلی مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حق به شهر از مفاهیم جنجالی مطرح شده در دهة ۱۹۷۰ میلادی توسط فیلسوف فرانسوی، هنری لوفور است. این مفهوم در چند دهة گذشته توجه بسیاری از نظریه پردازان شهری را در جهان به خود جلب کرده و در عرصة عمل نیز منجر به شکل گیری جنبش های اجتماعی متعدد و صدور منشورهای قانونی شده است. لوفور شهر را به عنوان یک ساختار اجتماعی می دانست و اعتقاد داشت که تمام شهروندان نسبت به شهر دارای حق می باشند. هدف نوشتار حاضر درک صحیح مفهوم حق به شهر، انتقال آن به متخصصان حوزه مطالعات شهری و کوشش در جهت عملی نمودن این ایده است. این نوشتار سعی دارد تا با استفاده از چارچوب نظری ارائه شده توسط هنری لوفور و خوانش مصداق های عینی این مفهوم در قالب جنبش های شهری متعدد و منشورهای صادرشده، به بازشناخت و تحلیل مفهوم حق به شهر بپردازد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر روش شناسی کیفی است. شیوه های مورد استفاده در گردآوری و تحلیل اطلاعات نیز، سند گزینی و تحلیل تماتیک اسناد و دیدگاه های صاحب نظران انتخاب شده است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که مفهوم حق به شهر، شامل تعلق یافتن شهر به شهروندان و مشارکت آنان در امور شهری است. از این رو مهم ترین مقولات پیش روی این مفهوم در خلق فضای شهری باکیفیت شامل حکمرانی شهری؛ شمول اجتماعی؛ تنوع فرهنگی در شهر و آزادی های اجتماعی و حق دسترسی به خدمات شهری برای تمامی ساکنان شهر است.
تخیل تهران: مطالعة «منظر ذهنی شهر» در سینمای دهة چهل و پنجاه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعة این امر که سینمای ایران در دهة چهل و پنجاه خورشیدی به چه تخیلی در باب تهران دامن زده است از اهداف اصلی نگارش این مقاله به شمار می رود. این مطالعه از خلال تفسیر چهار فیلم که از تأثیرگذارترین فیلم های دو دهة مورد نظر در دو سر طیف عامه پسند (گنج قارون: سیامک یاسمی)، (خاطرخواه: امیر شروان) و نخبه گرا (خشت و آیینه: ابراهیم گلستان)، (رگبار: بهرام بیضایی) قرار می گیرند به انجام رسیده است. نتایج این تحلیل بیانگر این نکته است که هرچند سینمای عامه پسند و نخبه گرا در ظاهری متفاوت شهر را به تصویر کشیده اند، تحلیل این آثار نشان می دهد که هر دوی این فیلم ها که هرکدام یک جریان فکری غالب در زمانة خود را نمایندگی می کرده اند، نگاهی منفی به شهر داشته اند و تناقضات موجود در بطن آن را در وضعیتی حاد به نمایش می گذارند.
دانش بومی پدافند (دفاع) غیرعامل در معماری و شهرسازی دوره های تاریخی ایران و نمونه های تکامل یافته این تجربه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دفاع شامل دو وجه عامل و غیرعامل بوده که نوع اول مرتبط با سلاح های جنگی و نوع دوم، مجموعه تمهیداتی است که آسیب پذیری مجتمع های زیستی را در مقابل تهاجم به حداقل می رساند. محدوده این پژوهش بررسی پدافندغیرعامل در گذشته تاریخی ایران را در برگرفته و هدف از این نوشتار، نشان دادن چگونگی اجرای این تمهیدات در گذشته تاریخی ایران و در برخی موارد، چگونگی بهره گیری روش های نوین جنگی از این ایده هاست. دانش بومی در هر حیطه، به راه حل های تجربی انسان برای حل مسائل بر پایه آموزه هایی از گذشتگان گفته می شود که در هر محیطی با توجه به شرایط ویژه آن، می تواند متفاوت باشد. در حوزه دفاع نیز با وجود بهره گیری جنگ های امروزی از سلاح های مدرن، بسیاری از ایده های گذشتگان قابل ارتقا و استفاده است.
برای نیل به هدف مذکور الزامات معماری پدافندغیرعامل تبیین شده و ریشه های آن در گذشته ایران بررسی می گردد و در مواردی نوع الگو برداری کشورهای دیگر از روش ها و ریشه های گذشته بررسی شده است که این مورد در واقع کاربرد عملی این پژوهش است. ماحصل این ریشه یابی کمک به بومی نمودن مبحث دفاع غیرعامل و استفاده از تجربیات پیشین در طرح-های آمایش دفاعی کلان است.
بررسی جامعه شناختی سهم عوامل ساختاری و یادگیری اجتماعی در بزهکاری نوجوانان مناطق حاشیه نشین شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوجوانان، سرمایه ی اصلی هر جامعه ای محسوب می شوند که در پویایی و تداوم حیات نظام اجتماعی و رشد و توسعه ی همه جانبه ی آن، نقش بسزایی دارند؛ از طرفی، مسأله ی بزهکاری این قشر می تواند یک مانع جدی در راه شکوفایی استعدادهای فردی و توسعه و ترقی قلمداد شود. بنابراین مطالعه ی حاضر با هدف شناخت سهم عوامل ساختاری یادگیری اجتماعی در تبیین بزهکاری نوجوانان مناطق حاشیه نشین شهر تبریز نگاشته شده است.روش تحقیق مورد استفاده در پژوهش حاضر پیمایش است و جامعه ی آماری پژوهش شامل نوجوانان پسر 14- 19 سال به تعداد 53866 نفر شهر تبریز بوده که از این تعداد 320 نفر از طریق نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه ی نهایی انتخاب شده اند. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و LISREL استفاده شده است. نتایج آزمون همبستگی متغیر بزهکاری نوجوانان با متغیرهای مستقل ساختاری یعنی آنومی اجتماعی، بی سازمانی اجتماعی، سن، پایگاه اجتماعی و اقتصادی و ساختار خانواده معنادار نبوده است؛ اما با ابعاد یادگیری اجتماعی یعنی تعاریف مثبت از مذهب(18/0-= R)، تعاریف مثبت از قانون(17/0-= R) و شانس دستیابی به اهداف مثبت (18/0-= R) معکوس؛ ولی با تعاریف خنثی از عمل بزهکارانه (301/0r=)، بزهکاری دوستان (636/0= R)، افسردگی (14/0= R)، روابطی منفی با والدین (209/0= R) مثبت بوده است. نتایج به دست آمده از تحلیل رگرسیونی بزهکاری نشان داد که از بین ابعاد یادگیری اجتماعی، بُعد بزهکاری دوستان بیشترین تأثیر را بر بزهکاری نوجوانان داشته است و تمام متغیرهای باقی مانده در این مدل، 32 درصد از واریانس این متغیر را تبیین نموده اند؛ همچنین در مدل معادلات ساختاری، متغیرهای ساختاری نظری (آنومی اجتماعی و بی سازمانی اجتماعی) به عنوان علل دور، سبب فضاسازی بر روی یادگیری اجتماعی بزهکاری می شوند و فضای یادگیری اجتماعی نیز به عنوان علل نزدیک بزهکاری و کجروی تولید می کند
ارزیابی ترجیحات و برآورد تمایل به پرداخت شهروندان اصفهانی به منظور استفاده از هوای پاک: رویکرد مدلسازی انتخاب و مدل لاجیت شرطی
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با استفاده از رویکرد الگوسازی انتخاب و بهره گیری از مدل لاجیت شرطی، ترجیحات افراد برای ویژگی های مختلف هوای شهر اصفهان را مبتنی بر تئوری ارزش لاکنستر و تئوری تابع مطلوبیت تصادفی مورد ارزیابی قرار می دهد. با استفاده از مقادیر تمایل به پرداخت های برآورد شده برای سطوح ویژگی های مختلف هوای پاک، می توان مقادیر رفاه را برای هر یک از سیاست های پیشنهادی محاسبه کرد. داده های این مطالعه از 500 پرسشنامه آزمون انتخاب که در شش ماه اول سال 1392 در شهر اصفهان تکمیل شد، بطوریکه پس از حذف پرسشنامه های ناقص و مرحله پیش آزمون، 7218 ردیف داده نهایی از تعداد 401 پرسشنامه آزمون انتخاب در قالب 6 پرسشنامه مختلف و 2406 مجموعه انتخاب که هر مجموعه انتخاب دارای دو گزینه (سیاست فرضی) بعلاوه یک گزینه (سیاست فرضی) وضعیت کنونی بود، استخراج شد. نتایج حاکی از آنست که افراد برای سیاست های حفظ و بهبود کیفیت ویژگی های مختلف کالای اکوسیستمی هوای پاک تمایل به پرداخت های نسبتاً بالایی دارند، بطوریکه افراد برای بهبود یک سطح ویژگی های کاهش بوی نامطبوع هوا، کاهش ریزش گرد و غبار سیاه، بهبود میدان دید و کاهش اثرات ضد سلامتی، 7500 تومان تمایل به پرداخت مثبت و معنی دار در یک فصل دارند. متغیرهای اقتصادی– اجتماعی مانند سن، متاهل بودن، فرزنددار بودن، تحصیلات، میزان مخارج ماهیانه خانوار و بومی بودن باعث افزایش تمایل به پرداخت ها شده است.
پوشش زنان و احساس امنیت در فضاهای عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درباب تبیین امنیت جنسی زنان و برطرف کردن احساس ناامنی آنها در فضاهای عمومی دیدگاه های متفاوتی مطرح است. دراین میان، برخی بر این عقیده اند که پوشش بدن می تواند عاملی درجهت کاهش مزاحمت های جنسی و تجربه های ناخوشایند زنان باشد و احساس امنیت آنان را در مکان های عمومی افزایش دهد. این دیدگاه با آن دسته از دیدگاه های جرم شناختی هم خوان است که بر نقش بزه دیده در قربان یشدن او تأکید دارند. این مقاله بر آن است تا با مطالعة میزان امنیت جنسی زنان در فضای عمومی و نقش پوشش آنها در میزان امنیت، نظریة آسیب سازی بزه دیده را آزمون کند و به پرسش های تحقیق پاسخ دهد. به این منظور، اطلاعات تحقیق درقالب روش پیمایش و با استفاده از پرسش نامه و نظرخواهی از 300 دانشجوی دانشگاه خوارزمی (تربیت معلم تهران) به دست آمد (سال 1390 ). یافته ها نشان داد که اگرچه پوشش بدن می تواند در کاهش مزاحمت های جنسی نقش داشته باشد، احساس امنیت زنان را تأمین نمی کند و این احساس بیشتر با ساختار روابط جنسیتی در جامعه مرتبط است.
بررسی رضایتمندی سکونتی در شهر همدان و تعیین کننده های جامعه شناختی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داشتن مسکن و سرپناه مناسب و مطلوب، جزء حقوق اساسی هر انسانی است. به دلیل نقش و کارکردهای متنوع مسکن، رضایت از آن، متغیر چندبعدی و پیچیده ای است که شامل ابعاد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و مدیریتی واحدهای سکونتی و محله های احاطه کنندة آن ها می شود. نارضایتی از مسکن، بر کارایی و عملکرد اجتماعی افراد در همة عرصه ها تأثیر شایان توجهی دارد. از سوی دیگر، به دلیل تحول های سریع شهری و تغییر در کمیت و کیفیت مسکن در سالیان اخیر، مطالعة آن بسیار ضروری است. در این پژوهش، رضایتمندی سکونتی و عوامل مؤثر بر آن در شهر همدان- که قیمت و مسائل زمین و مسکن در آن شاهد تغییرات شگرفی بوده- با استفاده از نظریة سرمایة اجتماعی جین جیکوبز، مدل نظام مند کاساردا و جانویتز و... مطالعه شده است. روش پژوهش، پیمایشی است و جامعة آماری آن، شامل تمامی واحدهای مسکونی شهر همدان (خانه های ویلایی و آپارتمانی) است که از این تعداد، 384 خانوار ساکن در مناطق مختلف شهر، از طریق روش نمونه گیری خوشه ای و به روش پرسشنامه ای مطالعه شدند. یافته ها نشان داد که رضایت ساکنان شهر همدان از مسکن، در سطح متوسط است و مدت اقامت و روابط همسایگی نیز بر رضایت از مسکن تأثیر می گذارد. همچنین براساس نتایج، تفاوتی میان میزان رضایت از مسکن ساکنان خانه های آپارتمانی و ویلایی وجود ندارد. درپایان براساس یافته ها، پیشنهادهایی از جمله اصلاح قانون مالک و مستأجر با هدف جلوگیری از سیالیت زیاد ساکنان محله ها به ویژه در محله های فرودست شهری (بافت های قدیمی و حاشیه ها)، مشارکت مردم در امور محله، نظارت بیشتر سازمان نظام مهندسی بر سیما و منظر ساخت وسازها و... ارائه می شود.
تحلیلی بر پدیده دستفروشی در شهر و تاثیرات آن در حجم ترافیک پیاده و سواره شهری (مطالعه موردی شهر لنگرود)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی مدیریت مدیریت دولتی مدیریت شهری جامعه شناسی شهری و آسیب شناسی شهری
- حوزههای تخصصی مدیریت مدیریت دولتی مدیریت شهری مدیریت ترافیک
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری جغرافیای اقتصادی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی شهری و روستایی جامعه شناسی شهری
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری حمل و نقل شهری
امروزه پدیده دستفروشی که از جمله مشاغل بخش غیررسمی شهر می باشد، پدیده ای شناخته شده و در عین حال پیچیده به نظر می رسد. گذشته از مسائل و مشکلات به وجود آمده توسط دستفروشان، این دسته از فروشندگان فرصت های ارزشمندی را نیز برای شهر و شهروندان مهیا می سازند. ایجاد اشتغال هرچند موقت برای افراد بیکار جامعه و به تبع آن کاهش انحرافات اجتماعی، کاستن فشار اقتصادی بر اقشار کم درآمد جامعه و ... نمونه هایی از این فرصت ها می باشند. اما مهم ترین مسئله ای که بسیاری از شهرها در این رابطه با آن مواجه هستند، مشکل حضور دستفروشان در پیاده روهای مراکز شهرهاست که موجبات ترافیک پیاده و سواره و ازدحام جمعیت در بخش مرکزی شهر را فراهم می نمایند. از همین رو در بسیاری از شهرها - از جمله شهر لنگرود - مکان هایی ویژه در قالب طرح های ساماندهی دستفروشان شهری جهت حضور این دسته از فروشندگان در نظر گرفته شده است. این تحقیق به دنبال آن است که علاوه بر برررسی پدیده دستفروشی در شهر، تأثیرات حضور یا عدم حضور دستفروشان در شهر را بر ترافیک پیاده و سواره شهری مورد بررسی قرار دهد. روش تحقیق از نوع مطالعات توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر دو روش مطالعات کتابخانه ای و میدانی می باشد. برای بررسی روابط بین متغیرهای مورد مطالعه نیز از آزمون های همبستگی پیرسون و همبستگی جزیی استفاده شده است. نتایج این تحقیق حکایت از رابطه همبستگی مستقیم بین تعداد دستفروشان در مرکز شهر و حجم ترافیک پیاده و سواره در مرکز شهر و نیز رابطه همبستگی مستقیم بین تعداد دستفروشان در بازارهای حاشیه شهر و حجم ترافیک پیاده و سواره در حاشیه شهر و از سوی دیگر رابطه همبستگی معکوس میان تعداد دستفروشان در بازارهای حاشیه شهر و حجم ترافیک پیاده در مرکز شهر و درنهایت عدم رابطه همبستگی معنادار بین تعداد دستفروشان در بازارهای حاشیه شهر و حجم ترافیک سواره در مرکز شهر دارد.