فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۳۴۹ مورد.
عملکرد انجمن های علمی در زمینه ترویج و توسعه علم و اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی عملکرد انجمن های علمی در نظام علمی و تحقیقاتی کشور موضوع اصلی این مقاله است. منظور از انجمن علمی نوعی نهاد مستقل است که از به هم پیوستن یا اجتماع آگاهانه و داوطلبانه اصحاب یک رشته علمی پدید می آید تا از طریق تعامل آزاد، خردمندانه و به دور از سلطه، بتواند بین صاحبان هر تخصص زمینه لازم را برای پیشبرد علم و تنظیم و ترویج اصول و قواعد عمل جمعی یا اخلاق کار و فعالیت و پیوند علم و عمل در آن رشته علمی فراهم نماید. هدف این مقاله تشریح فرایند تاریخی تحول نهادهای مستقل از دولت و دیدگاه های مرتبط با آن ها، توصیف و تحلیل وضعیت موجود و عملکرد انجمن های علمی در نظام علمی و تحقیقاتی کشور و ترسیم وضعیت مطلوب آن ها و ارزیابی مقدورات و محدودیت هایی است که این انجمن ها در گذر از وضع موجود به مطلوب و ارتقای عملکرد خود با آن ها روبرو هستند.
فضای هنجاری آموزش علوم اجتماعی در ایران (مطالعه موردی دانشگاه های دولتی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ضعف فضای هنجاری، یکی از جنبه های بحثانگیز اخلاق علم از جمله علم اجتماعی در ایران است. دستیابی به فضای هنجاری مناسب برای توسعه علوم اجتماعی در ایران مستلزم شناخت و فهم این فضا در فرایند آموزش، پژوهش، نشر و کاربرد این علم است. این مقاله با تمرکز بر مساله مندی فضای هنجاری آموزش در ایران در پی آن است با استفاده از رویکرد کیفی و تحلیل و تفسیر مصاحبه های نیمه ساختمند بر پایه برداشت دانشجویان دکتری این رشته در دانشگاه های دولتی شهر تهران نیمرخ و روایتی از فضای هنجاری آموزش علوم اجتماعی در ایران ارائه دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد، هنجار گریزی و رواج رفتارهای مغایر با استانداردهای علمی و دانشگاهی در فضای آموزش علوم اجتماعی به صورت فرایندی، رشد و گسترش یافته است. سپس در فقدان واکنش کنشگران وفادار به ارزش ها و استانداردهای علم و اخلاق علم و سکوت و پذیرش آنان، روند «عادی سازی هنجارشکنی» با «امتناع تغییر» همسو شده است و درنتیجه عدم تبعیت از هنجارهای علمی به شکل «هنجارشکنی سیستماتیک» درآمده است. ساختار پشتیبان و تسهیل کننده این هنجارشکنی سیستمی، مرکب از «سیطره اقتدار اداریِ» همسو و همراستا با «استیلای سیاست بر فضای علم»، نهادهای علمی را عرصه «شکل گیری و بازتولید حلقه های قدرت و مکان های فرصت» نموده است. به گونه ای که قدرت و مدیریت متبوع قدرت در نهادهای علمی، فضا را بر حوزه معرفت و کاوشگران و اندیشمندان علم تنگ نموده اند. پیدایش چنین زمینه ساختاری به نوبه خود به دوام و قوام فضای هنجارشکنی و درنتیجه استمرار روند افول نفوذ و اقتدار علم دامن زده است. چنان که می توان ادعا کرد هنجارشکنی در فضای علم در چارچوب ساختار کنونی نظام علم در ایران، خصلتی کارکردی یافته است.
شیوه های مشارکت اعضای هیات علمی در برنامه ریزی درسی دوره تحصیلات تکمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی شیوه های مشارکت اعضای هیات علمی در برنامه ریزی درسی دوره تحصیلات تکمیلی است. روش پژوهش میدانی و توصیفی پیمایشی و جامعه آماری آن اعضای هیات علمی دانشگاههای اصفهان (466 نفر) و صنعتی اصفهان (412 نفر) بوده است. برای انتخاب اعضای هیات علمی دو دانشگاه از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم استفاده شد و 83 نفر از اعضای هیات علمی در این پژوهش شرکت داده شدند. ابزار جمع آوری داده های این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بوده است. برای تعیین روایی پرسشنامه از روایی محتوا و برای تعیین پایایی آن از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است. پایایی گام تعیین ساختار کلی رشته و درسها 0.80، تعیین هدفهای برنامه درسی 0.86، انتخاب و تدوین محتوا 0.89، اجرای برنامه درسی 0.81، ارزشیابی برنامه درسی 0.88 و پایایی گام تغییر برنامه درسی 0.91 بوده است. نتایج پژوهش نشان داده است که در وضعیت موجود، اعضای هیات علمی با شیوه حضور خود در برنامه ریزی درسی دوره تحصیلات تکمیلی مشارکت دارند. در وضعیت مطلوب، اعضای هیات علمی هر دو دانشگاه در گام اجرای برنامه درسی بر نقش خود به عنوان مجری برنامه درسی تاکید ویژه ای داشته اند. با وجود این، در گامهای طراحی برنامه درسی که شامل تعیین ساختار کلی رشته و درسها، تعیین هدفها و انتخاب و تدوین محتواست، در هر دو دانشگاه شیوه مشارکت اعضای هیات علمی برجسته انتخاب شده است. در دانشگاه اصفهان، علاوه بر شیوه مذکور، مشارکت حداکثری نیز ترجیح داده شده است. در دو گام ارزشیابی و تغییر برنامه درسی در هر دو دانشگاه، اعضای هیات علمی تمایل داشته اند تا اعضای هیات علمی برجسته گروه و نماینده اعضای هیات علمی در این دو گام مشارکت کنند.
تیپ شناسی نحوه مواجهه روشنفکران و نخبگان ایرانی با تمدن غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله تلاش می کند با تمرکز بر مدرنیته به عنوان اصلی ترین نمود و سیمای تمدن غرب، صورت های متکثر رویارویی و مواجهه ایرانیان با این تمدن را قالب بندی کند. به این منظور، ابتدا بر مفهوم مدرنیسم به عنوان مهم ترین جلوه تمدن غرب لااقل از نظر بازنمایی نزد جامعه ایرانی متمرکز شده است. سپس، با استفاده از روش تفسیری به کار گرفته شده در مقاله، مجموعه مواجهات جامعه ایران با تمدن غرب تحت سه مقوله غرب شیفتگی، غرب گزینی و غرب گریزی تیپ بندی شده است. از بین این سه تیپ، دو مورد نخست، حاوی زیرمجموعه هایی نیز هستند که به شکل بارز از یکدیگر متمایز و تعریف شده اند و برای هر تیپ و زیرمجموعه های آنها مجموعه نمایندگان فکری و نمونه های استنادی ارائه شده است. مقاله تیپ شناسی حاصل شده، به عنوان اساس فهم تعامل ذهنی جامعه ایران با آنچه از آن به عنوان کلیت تمدن غرب یاد می شود، در حوزه مطالعات میان فرهنگی و سیاست بین الملل توصیه می شود.
تحلیل عوامل موثر بر موفقیت اعضای هیات علمی دانشکده های کشاورزی ایران در زمینه ارایه خدمات برون دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق توصیفی - پیمایشی تحلیل عوامل موثر بر موفقیت اعضای هیات علمی دانشکده های کشاورزی ایران در زمینه ارایه خدمات برون دانشگاهی بود. جامعه آماری آن شامل اعضای هیات علمی دانشکده های کشاورزی ایران (N=1799) بود که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 102 نفر به عنوان نمونه تعیین گردید که در نهایت حجم نمونه به منظور افزایش دقت مطالعه به 140 نفر افزایش پیدا کرد. برای انتخاب نمونه در مرحله اول به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی از میان دانشکده های کشاورزی ایران، 10 دانشکده انتخاب و در مرحله دوم با روش طبقه ای با انتساب متناسب از میان اعضای هیات علمی این دانشکده ها نمونه مورد نظر تعیین گردید. ابزار تحقیق پرسش نامه ای بود که روایی آن بر اساس نظر جمعی از اساتید و صاحب نظران تایید گردید و برای تعیین میزان پایایی بخش های مختلف از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید (0.79 تا 0.82). داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. یافته های این تحقیق نشان داد که در رابطه با اولویت بندی عوامل موثر بر موفقیت اعضای هیات علمی در این زمینه از میان 20 گویه، دارا بودن صلاحیت های شغلی و حرفه ای مناسب و داشتن مهارت های پژوهشی برای شناسایی گروه و مناطق هدف، به ترتیب در بالاترین اولویت ها قرار داشتند. همچنین؛ بر اساس نتایج تحلیل عاملی، سه عامل شغلی، ارتباطی - روان شناختی و سازمانی - مدیریتی در مجموع حدود 60.175% از کل واریانس را تبیین نمودند. لذا، با توجه به وضعیت نه چندان مطلوب خدمات برون دانشگاهی در نظام آموزش عالی کشاورزی ایران، شناخت این عوامل و توجه بیشتر به آن ها می تواند سبب رفع بسیاری از مشکلات این نظام و تقویت ارتباط دو جانبه دانشگاه و بخش های مختلف جامعه گردد.
عوامل مؤثر بر روحیه علمی دانشجویان کارشناسی ارشد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روحیه علمی با مؤلفه هایی چون کنجکاوی، ژرف نگری، پرسشگری، وسعت دید، روحیه تسامح، تمایل به تفکر خلاق و واگرا و غیره یکی از مهم ترین سرمایه های دانشگاهی محسوب می شود که از طریق آموزش قابل انتقال می باشد. بنابراین در این پژوهش با استفاده از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه بر آن شدیم تا عوامل مؤثر بر روحیه علمی دانشجویان را مورد بررسی قرار دهیم. روش نمونه گیری، روش طبقه ای متناسب بوده که با استفاده از الگوی کوکران 338 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. یافته های پژوهش نشان داد که متغیرهای رشته تحصیلی، علاقه به رشته تحصیلی، ارتباط استادان با دانشجویان و دیدگاه اطرافیان نسبت به رشته تحصیلی دانشجویان، بر روحیه علمی دانشجویان تأثیرگذار است. همچنین مشخص شد که متغیرهایی چون حمایت های دانشگاه از فعالیت های علمی پژوهشی دانشجویان و میزان امکانات آموزشی دانشگاه بر روحیه علمی دانشجویان تأثیر ندارند.
علم اجتماعی مسلمین؛ رویکردها و روش ها(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
متفکران مسلمان مسائل و پدیده های اجتماعی جوامع خود را با رویکردها و روش های گوناگونی مورد مطالعه قرار می دهند. این مقاله، با روش تحلیلی ویژگی و ظرفیت این رویکردها و ارتباط آنها با یکدیگر را تحت عنوان «علم اجتماعی مسلمین» مورد بررسی قرار می دهد. رویکرد وحیانی در عصر حضور پیامبر، رویکردهای نقلی، حدیثی، تفسیری، فقهی، فلسفی، کلامی، عرفانی، گزارشگری در دو قلمرو تاریخی و تک نگاری (سفرنامه) و رویکرد خطابی در قالب سیاست نامه ها، فتوت نامه ها و شریعت نامه ها، در تبیین، تفسیر، انتقاد و تجویز در حوزه علم اجتماعی یا ترویج در عرصه اجتماع به کار گرفته شده است. رویکردهای فوق، هرچند از ظرفیت های متفاوتی برخوردار بوده و از روش های متفاوتی بهره می برند، اما در یک نظام طبقه بندی منسجم، با یکدیگر در تعامل و ارتباط بوده و علم واحدی به شمار می آیند.
آسیب شناسی همکاری های علمی بین المللی در آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی وضعیت همکاری های علمی بین المللی دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی ایران است. روش تحقیق در این مقاله، در مرحله اول کیفی و در مرحله بعد به صورت کمی است. جامعه آماری در این پژوهش مشتمل بر اعضای هیئت علمی دانشگاه های برتر حوزه همکاری های علمی بین المللی که توسط وزرات علوم، تحقیقات و فناوری معرفی شده اند، (دانشگاه های تهران، شهید بهشتی، صنعتی شریف، امیرکبیر و علم و صنعت) که 3169 نفر هستند. براین اساس، حجم نمونه مطابق با فرمول کوکران 342 نفر است. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته است که به منظور تعیین روایی آن از نظرات متخصصان و صاحب نظران حوزه همکاری های علمی بین المللی، و به منظور محاسبه پایایی پرسشنامه ها از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است. آلفای محاسبه شده برای پرسشنامه مذکور 92/0 بوده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، در بخش کیفی، از روش تحلیل محتوا و در بخش کمی، از آزمون های تحلیل عاملی، میانگین وزنی و آزمونt تک نمونه ای بهره برده شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که وضعیت همکاری های علمی بین المللی در دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی ایران چندان مطلوب نبوده و آموزش عالی ایران برای همگام شدن با این حرکت جهانی و دستیابی به اهداف سند چشم انداز 1404، راه زیادی جهت از میان برداشتن موانع در این زمینه پیش رو دارد.
سیاست های رفاهی اعضای هیات علمی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نهاد آموزش عالی ضمن تامین زمینه دستیابی به آموزش دانشگاهی، بخشی از سیاست های اجتماعی را با هدف تامین خدمات رفاهی و حمایتی برای گروه های ذی نفع از جمله دانشجویان، مدیران، کارکنان و اعضای هیات علمی دنبال می کند. این پژوهش به بررسی و تحلیل اسناد (قوانین، آیین نامه ها و مصوبه ها) به عنوان درون داد قانونی سیاست های اجتماعی مرتبط با تامین رفاه اعضای هیات علمی دانشگاه های دولتی ایران طی سال های 1360 – 1390 ش. می پردازد. با کاربرد روش کیفی و استفاده از تکنیک تحلیل محتوا سیاست های رفاهی اعضای هیأت علمی، در دوره یاد شده ذیل دو مفهوم «سیاست های رفاه شغلی» و «سیاست های ارتقا و امنیت شغلی» بازنمایی و روند و رویه این سیاست ها مورد بازشناسی قرار گرفت. صرف نظر از برخی سیاست های «پیش بینی کننده» مطابق آیین نامه استخدامی اعضای هیأت علمی و عمدتاً مرتبط با رفاه شغلی و ارتقای حرفه ای، سایر سیاست ها و به طور مشخص سیاست های رفاهی در چارچوب برنامه های ستاد رفاهی و صندوق حمایت از اعضای هیأت علمی، بیشتر خصلتی «واکنشی» دارند. این بدان معنا است که با وجود اعمال برخی سیاست های رفاهی، همچنان درک جامع و روشنی از مفهوم رفاه برای سیاستگذار و حتی مجریان این سیاست ها در ارتباط با اعضای هیأت علمی وجود ندارد. در پرتو چنین برداشت نامنسجمی برخی سیاست های رفاه اجتماعی از سوی سیاستگذار مغفول مانده، و اجرای سیاست های نیم بند موجود نیز تحت تاثیر تحولات اقتصادی و سیاسی و نیز رویکرد دولت ها به رفاه اعضای هیأت علمی، دستخوش روزمرگی و اعمال سلیقه سیاستگذاران و مجریان می باشد.
نخبه و نخبه گرایی
نظریه بازی در فلسفه علوم اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در هفتاد سالی که از ابداع نظریه بازی گذشته است، فیلسوفان هم به خوبی از ابزارهای این نظریه ریاضیاتی در مسائل فلسفی سود جسته و هم مفاهیم نظریه را با موشکافی های خود روشن تر ساخته اند. این مقاله، ضمن ایجاد تمایز میان این دو رویکرد، به شقّ اول این رابطه دوسویه، یعنی استفاده از ابزارهای نظریه بازی در فلسفه علوم اجتماعی، خواهد پرداخت. نخست به این امر توجه می شود که چرا در بیان تاریخی کاربست های این نظریه مواردی از صدها سال پیش از ابداع نظام مند نظریه بازی به گواه گرفته می شوند؛ پس از آن با بیان نمونه هایی از تبیین های مبتنی بر نظریه بازی در علوم سیاسی و آموزه یگانگیِ دانش ها، به بیان دوراهه زندانی به عنوان مثال شاخص در این نظریه پرداخته می شود و از سودمندی و کارایی نظریه بازی برای فلسفه علوم اجتماعی دفاع خواهد شد. اما کاربست نظریه در تبیین های علوم اجتماعی با معضلاتی نیز مواجه است که کوشش شده، به اساسی ترین آنها اشاره شود.
بررسی جامعه شناختی ارتقاء علمی زنان هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی و شناخت موانع، مشکلات آنها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
طرح مسأله: یکی از نابرابریهایی که در عرصه علم قابل توجه است مقوله جنسیت می باشد که به موقعیت حاشیه ای زنان در این عرصه منجر شده است، تاریخچه حضور زنان نشان می دهد که در بسیاری از موارد حضور زنان یا نادیده انگاشته شده و یا اهمیتی بسیار کمتر از مردان داشته است.در ایران نیز شواهد حاکی از این است که وضعیت زنان در سطوح مختلف آموزش عالی به موقعیت زنان دانشگاهی در سایر نقاط دنیا شبیه است، علی رغم افزایش تعداد زنان در دانشگاه ها می بینیم که تعداد زنان در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری (خصوصاً) با کاهش چشمگیری روبرو است. این مطالب در مورد تعداد زنان هیات علمی نیز صادق است، آمار موسسه آموزش عالی نشان می دهد که از میان 79617 نفر (22/65 درصد)، اعضاء هیات علمی تمام وقت و حق التدریس دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی تنها 25/18 درصد به زنان اختصاص دارد و 75/81 درصد به مردان اختصاص دارد.این پژوهش قصد دریم به بررسی جامعه شناختی ارتقاء علمی زنان هیات علمی واحد تهران مرکزی و موانع و مشکلات آنان بپردازیم.این پژ وهش از حیث هدف کاربردی و از حیث روش،توصیفی (همبستگی)است که شامل کلیه اساتید خانم دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز می باشد و نمونه آماری آن در مجموع شامل300 نفر استاد خانم می باشد. که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده بودند. گردآوری داده ها بر اساس پرسشنامه های اطلاعات زمینه ای وآزمون های محقق ساخته(30 سئوال) انجام شد.داده های پژوهش با بهره گیری از شاخص آمار توصیفی و آزمون همبستگی پیرسون تحلیل شدند یافته ها:یافته ها نشان دادکه بین متغیر ارتقاءعلمی اساتید خانم دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز با پایگاه اقتصادی-اجتماعی خانواده¬( ضریب 03/0)، ساختار سازمانی( ضریب 02/0) ، علاقه مندی به رشته تحصیلی مشغول به تدریس ( ضریب 029/0)، آشنایی با آئین نامه ها و بخشنامه های پژوهشی (ضریب 031/0 )، میزان آشنایی با اینترنت و فضاهای مجازی( ضریب 019/0)، میزان آشنایی با زبانهای خارجی( ضریب 024/0)، ویژگی های تحصیلی و تجربی( ضریب 024/0)، و ویژگی های جمعیتی و اجتماعی ( ضریب 00/0 درصد) رابطه مثبت و مستقیم وجود دارد. نتایج: با توجه به یافته های بدست آمده که در بالا ذکر شد نتایج نشان می¬دهد که وضعیت زنان چه در دانشگاه و چه در سایر جایگاه های اجتماعی- در عین مسأله آمیز بودن، روزبه روز ارتقاء پیدا می کند؛ آگاهی های زنان نسل جدید از وضعیت خود روز به روز در حال افزایش است .بنابراین به نظر می رسد که به جای تاکید و پافشاری بر تدابیر حمایتگرانه افراطی معطوف به جنسیت زنان، بهتر این باشد که در فرآیندهای تصمیم سازی و سیاست گذاری های فرهنگی، طرز تلقی ها فراتر از سوگیری های جنسیتی باشد، افراد، خواه مرد و خواه زن، بدون اصل قرار گرفتن جنسیت شان، به مثابه انسانی واجد کرامت، حقوق و تکالیف در نظر گرفته شوند، این امر مستلزم تعمیق و بسط نگاهی فراجنسیتی در رده های تصمیم گیرنده سازمانی در نهاد دانشگاه است که در آن به جای اولویت دادن به جنس خاصی بر توانایی ها و شایستگی های افراد برای کسب یا تصدی مدارج علمی و مناصب مدیریتی و اجرایی تأکید گردد.
تحلیلی بر جایگاه آینده پژوهی در تولید دانش انتظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: دانش آینده پژوهی به عنوان دانشی نو که دارای تفکری نظام یافته و صریح در مورد آینده و بر مفروضات ویژه استوار است و در نظام فکری خود رو ها، ارزشها و نظریه های ویژه ای را استفاده می کند، در مأموریت های انتظامی که دائماً با پدیده های اجتماعی سر و کار دارد بسیار با اهمیت و نیازمند بحث و بررسی است. هدف این تحقیق، بررسی جایگاه آینده پژوهی در تولید دانش انتظامی است. روش: این پژوهش از نظر هدف،کاربردی و از نظر روشهای گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعة آماری این تحقیق تعداد 125 نفر از مسئولان دفاتر تحقیقاتی و مطالعاتی ناجا، مدیران و کارشناسان ستادی تحقیقات و دست اندرکاران نشریات علمی ناجاست که با توجه به تعداد نمایندگان فعال و مدیران و کارشناسان مربوط از روش تمام شماری استفاده و نظرسنجی شد. ابزار اندازه گیری در این پژوهش، پرسشنامة محقق ساخته با روایی و پایایی قابل قبول(70%) در سه محور دانش تخصصی، دانش پشتیبانی و دانش مدیریتی بوده است. در بخش مطالعة اسنادی تعداد 66 نشریه علمی فعال در ناجا به صورت تمام شماری، بررسی اسنادی شده است. یافته ها و نتایج: یافته های این تحقیق نشان می دهد که میزان دانش تولیدشده در حوزة آینده پژوهی در محیط تولید مقالات علمی میزان مناسبی از کل مقالات را به خود اختصاص نداده است و در مقایسه با میزان مطلوب آن از نظر مسئولان مربوط، در جایگاه مطلوبی قرار ندارد. نتایج ما را به این امر رهنمون می کند که می باید از قابلیتها و ظرفیتهای موجود، در تولید این دانش، تلاش جدی تری صورت گیرد و با راه اندازی حداقل یک نشریه علمی- ترویجی یا علمی – پژوهشی، زمینه سازی لازم برای بسط دانش آینده پژوهی در ناجا و همچنین زمینه سازی جذب فعالیتهای علمی نخبگان و علاقه مندان به این موضوع فراهم شود.
بررسی چگونگی ارتقای کمی و کیفی دسترسی به آموزش عالی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دسترسی به یادگیری در سطح عالی، بخشی از حقوق شهروندان برای دانستن به ویژه در اقتصاد دانش و جامعه یادگیرنده است. نشانگرهای کمی و کیفی دسترسی به آموزش عالی از شکاف عمیق میان وضع موجود کشور ما با جوامع توسعه یافته موفق از حیث روند توسعه حکایت می کند. این در حالی است که جهت گیری برنامه چهارم به افزایش نرخ نام نویسی ناخالص در آموزش عالی، از یک سو مستلزم چالش ها و ریاضت سختی برای تامین منابع و ظرفیت سازی جدید، و از سوی دیگر در بایست هدف گزینی ها و فعالیت های بلند کیفی است تا رشد کمی به نتایج معکوس منجر نشود. در همین راستا، ضرورت هایی همچون تنوع منابع مالی، توسعه زیر ساخت های لازم برای یادگیری از راه دور و الکترونیکی، توسعه کیفیت نظام سنجش و پذیرش، کیفیت منابع انسانی و هیات علمی، نهادینه شدن ارزشیابی و اعتبار سنجی، رقابتی شدن آموزش عالی، تعامل سه جانبه دانشگاه، بنگاه و دولت و ضرورت های دیگری از این قبیل به میان می آید
بررسی حضور علوم اعصاب ایران در پایگاه ISI بر اساس شاخصهای علم سنجی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : هدف از این پژوهش، تجزیه و تحلیل وضعیت علمی حوزه علوم اعصاب ایران در نمایه های استنادی معتبر طی سالهای 2002 تا 2008 است.
روش کار : روش پژوهش حاضر پیمایشی – توصیفی و از نوع کاربردی است و منبع گردآوری داده ها، پایگاه اطلاعاتی web of science است. داده ها از بخش حوزه موضوعی این پایگاه گردآوری و توسط متخصصین حوزه علوم اعصاب به 14 حوزه فرعی طبقه بندی گردید. برای تعیین الگوهای استنادی از دو شاخص، عامل تأثیر و تعداد استنادات استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها ازطریق نرم افزار های HISTCITE ، Excel 2007 و 16 SPSS صورت گرفت.
یافته ها : یافته ها نشان دادند که روند صعودی مقالات حوزه علوم اعصاب، در سه سال اخیر بوده و از میان 14 زیرشاخه این حوزه علمی، بیشترین تعداد مقالات مربوط به حوزه نوروفارماکولوژی با 264 مقاله است. حوزه های هوش مصنوعی، نوروهیستوری و سایکوفارماکولوژی تعداد مقالات کمتری نسبت به دیگر حوزه ها را دارند. بیشترین همکاری بین المللی در زیر شاخه نورولوژی با 46 مقاله مشاهده شد. پژوهشگران ایرانی در 168 مقاله با نویسندگان سایر کشورها همکاری علمی داشتند که در 33 . 58 درصد، نویسندگان ایرانی به عنوان نویسنده اول حضور داشتند . 87 درصد از کل مقالات در مجلاتی با عامل تأثیر بین 0 تا 4 منتشر شده اند. 25 درصد از مقالات توسط نویسندگان دانشگاه علوم پزشکی تهران تألیف شده است.
بحث : پیشرفت حوزه علوم اعصاب در ایران بیشتر در دو بعد نورو فارماکولوژی و نورولوژی است ، لذا پرداختن به دیگر زمینه های این حوزه بایستی در اولویت سیاستگذاران بهداشتی قرار گیرد.
کدام معیار؟ بررسى اى انسان شناختى در زمینه تولید علم و چالش هاى علوم انسانى در ایران
حوزه های تخصصی:
" مقاله حاضر بحثى درباره وضعیت تولید علم در رشته هاى علوم انسانى در ایران است. براى این منظور به بررسى انتقادى مسئله چاپ مقاله در مجلات خارجى که اخیراً به مثابه یک شرط ضرورى براى ارتقاى اعضاى هیئت علمى مطرح شده است، پرداخته ایم. سعى شده است ابعاد این مشکل عملى در دانشگاه هاى کشور از منظر معرفت شناختى تحلیل و تبیین شود. ضمن تایید اهمیت چاپ مقاله خارجى به مثابه شکلى از تولید و انتقال ایده و دانش در رشته هاى علوم انسانى، تلقى آن به مثابه یک شرط اجتناب ناپذیر را مورد نقد قرار داده ایم. این مقاله به بررسى تفاوت هاى رشته اى، گفتمانى و اجتماعى در علوم انسانى ایرانى و غرب پرداخته و محدودیت هاى گفتمانى و اجتماعى نشر مقالات ایرانى در این مجلات را تحلیل کرده است. در بخش دیگر مقاله ضمن تایید ضرورت تلاش براى بین المللى شدن هر چه بیش تر آموزش عالى ایران، به این بحث پرداخته شده که با تاکید صرف بر چاپ مقاله نمى توان فرآیند بین المللى شدن را تحقق بخشید، بلکه باید کلیت ساختار آموزش و پژوهش در دانشگاه هاى کشور آمادگى این امر را داشته باشند. در زمینه برخى موضوعات محورى، سیاست هاى قابل توجه به صورت تجویزى توصیه شده است.
"