فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۰۱ تا ۱٬۷۲۰ مورد از کل ۳٬۰۸۹ مورد.
بررسی میزان اعتماد مردم به پلیس
حوزه های تخصصی:
"همکاری و مشارکت مردم با پلیس در جهت تامین نظم و امنیت اجتماعی مستلزم وجود رابطه اعتمادآمیز بین مردم و پلیس است. این تحقیق برای بررسی وضعیت اعتماد مردم به پلیس و مقایسه آن با سایر نهادها و سازمان ها در سال 1386 صورت گرفته است.
روش تحقیق، پیمایشی و جامعه آماری، شهروندان تهرانی بالاتر از 20 سال است که به روش نمونه گیری سهمیه ای تعداد 630 نمونه انتخاب و اجرا شده است. و ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن در مرحله مقدماتی مورد بررسی و تایید قرار گرفت.
نتیجه تحقیق نشان داد که میزان اعتماد به پلیس مطلوب ارزیابی شده است. در مقایسه پلیس به عنوان یکی از سازمان های مهم دولتی که وظیفه آن حفظ و نظم امنیت کشور است، امید به آینده پلیس در مقایسه با پنج نهاد سیاسی کشور (مجلس شورای اسلامی، مجلس خبرگان، شورای نگهبان، قوه قضاییه و قوه مجریه) اعتماد مردم به آینده پلیس و اینکه بتواند مسایل مبتلا به جامعه مربوط به خود را حل کند، بیش از سایر نهادها بود و رتبه اول را کسب کرد. همچنین ناجا در مقایسه با سازمان هایی چون شهرداری، مدارس و بیمارستان های دولتی از نظر میزان اعتماد در رتبه دوم قرار دارد. اعتماد مردم به ویژگی های مدیریتی مسوولان ناجا مطلوب و نسبت به ویژگی های مذهبی و اخلاقی آنان بسیار بالاست.
"
ضرورت گفت و گو در میان نخبگان
منبع:
آیین مهر ۱۳۸۷ شماره ۱۶
حوزه های تخصصی:
تغییرات فرهنگی از کوچ به اسکان «نمونه موردی عشایر تالش در طول سه نسل»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله از چند قسمت تشکیل شده است: قسمت اول مربوط به بررسی مساکن تالش در منطقه طولارود است. در این بخش مساکن ابتدایی و سنتی تالش توصیف شده و تغییرات تکنولوژیکی و فرهنگی آن، مورد مطالعه قرار گرفته است. در بخش دیگر منشا قدرت سیاسی، سازمان مختلف عشایری تالش با تکیه بر اقتصاد و منزلت اجتماعی، ساختار مادی قدرت و تغییرات ایجاد شده مورد بررسی قرار گرفته اند. علاوه بر آن دو چرخه قدرت در بین عشایر تالش و نظام تعویض آن و موضوع افزایش قدرت در دو دوره زمانی با هم مقایسه شده است. در بخش دیگر، علاوه بر مطالعه مواد اولیه و کارکرد لباس های سنتی، تغییرات ایجاد شده در این مورد و علل و عوامل موثر در دگرگونی و تغییر پوشاک برشمرده شده است. بخشی نیز به بررسی ویژگی های اقتصادی این گروه قواعد مربوط به آن در دوره قبل و بعد از اسکان می پردازد. و بالاخره ویژگی های نظام خانواده و خویشاوندی و دگرگونی جنبه های مختلف آن در بین ساکنین تالش آخرین مبحثی است که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته می گیرد.
آسیب شناسی فرهنگ تولید در اسلام و تجارب جمهوری اسلامی ایران
حوزه های تخصصی:
شادی در فرهنگ و ادب ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شادی به معنی دلبستگی به خود و دیگران و حرکت به سوی افق های خوش فرجام و سازگاری جریان حیات با نیازهای انسانی است و بدین معنی، موهبت الهی و یکی از ویژگیهای هویت ایرانی محسوب می شود و تحلیل و توصیف آن در ادوار مختلف فرهنگ و ادب ایرانی، نیازمند بررسی شرایط سیاسی- اجتماعی، نحوه زندگی و آداب و سنن مرسوم در هر دوره است. در این مقاله، تلاش شده تا با تحلیل و بررسی موارد یاد شده، چگونگی و نوع شادی از پیش از اسلام تا عصر حافظ نمایانده شود. از این رو، سه نوع شادی آفاقی، انفسی و آفاقی- انفسی، در ادوار متفاوت مورد توجه قرار گرفته و با تکیه بر شرایط سیاسی- اجتماعی، آداب و سنن و بازتاب آنها در اشعار مشهورترین شاعران هر دوره، تحلیل شده اند.
هویت مدرن و ظهور گفتمان مشروطیت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"یکی از مسایلی که همواره در جهت تحلیل هویت در ایران مورد توجه قرار گرفته است، نحوه مواجهه روشنفکران، فعالان و کنش گران اجتماعی دوره مشروطه با «مدرنیته» است. فهم این مساله از آنجایی ضروری به نظر می رسد که فرهنگ سنتی و «شیوه زیست» مبتنی بر آن، به واسطه تاثیرات روزافزون نفوذ فرهنگ مدرن، با چالش های فراوانی روبرو شده است. پژوهش حاضر، درصدد است با تحلیل گفتمان هویتی شکل گرفته در انقلاب مشروطیت، به فهم این مساله یاری رساند که حرکت ها و جنبش های اجتماعی چه واکنشی در رویارویی با مدرنیته (غرب) از خود نشان دادند؟
هدف بحث ما تبیین و تحلیل گفتمان هویتی مشروطه است. بنابراین با نگاهی نیت مند، در این مقاله تلاش خواهد شد تا از چشم انداز هویتی به بررسی نحوه مواجهه جامعه ایرانی با دنیای مدرن پرداخته شود. اینکه چگونه در این مقطع، با ایجاد نوعی دگرگونی سیاسی- اجتماعی متمایز از ادوار پیشین، شاهد شکل گیری فرایندهای جدیدی هستیم که عناصر درون گفتمانی آن دارای نوعی «ناهم سنخی» و «ناهم زمانی» و «عدم انطباق» با گفتمان سنتی می باشد و انقلاب مشروطه را واجد صفات و خصایلی می کند که آن را بتوان «مرز ایران قدیم و جدید» تلقی نمود."
هویت ملی در شعارهای انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"شعارها نوعی قالب زبانی و نمادین برای بیان خواسته های انقلابی اند و با توجه به تولید شدنشان در جریان تحولات انقلابی و جایگاه کارکردی آنها در انگیزش و پویایی بخشیدن به انقلاب، از منابع قابل اعتنا در تحقیقات تاریخی می باشند.
این مقاله در صدد است با بهره گیری از روش تحلیل محتوی، چگونگی بازتاب هویت ملی در شعارهای انقلاب را مورد تبیین قرار دهد. انتخاب موضوع هویت ملی در انقلاب، برای این پژوهش، از این رو واجد اهمیت است که هویت ایرانیان، به هنگام انقلاب، در آستانه دگرگونی در عناصر تشکیل دهنده اش قرار گرفته است.
در این مقاله، دو جبهه خودی و دیگری، هر یک با شاخص های سرزمینی و فراسرزمینی تحلیل شده است. فراوانی ها نشان می دهد که چالش اصلی در انقلاب اسلامی بین دو عنصر خودی و دیگری سرزمینی است. دیگری فراسرزمینی به تبع تقابل با خودی سرزمینی یا خودی فراسرزمینی مورد چالش قرار گرفته و به خودی فراسرزمینی نیز در پیوند با سیاست انقلابی توجه شده است. شعارها نشان می دهد که هویت انقلابی ایرانیان در چالش با نظام بین المللی نیست. در واقع، هر چند بیگانه ستیزی و غرب ستیزی جزء جدایی ناپذیر هویت انقلابی است؛ اما پیدایش این رویکرد هویتی بیشتر برای رفع مشکلات داخلی بوده است."
تفاوت نسلی در گیلان غرب
بررسی میزان اعتماد اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن در بین دانشجویان دانشگاههای زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله بر اساس رویکرد جامعهشناختی به بررسی و مطالعه میزان اعتماد اجتماعی پرداخته است. این نوشتار، بر این فرض استوار است که اعتماد اجتماعی (در جایگاه مفهوم اصلی پژوهش حاضر)، یکی از جنبههای مهم روابط اجتماعی و زمینهساز همیاری و مشارکت اجتماعی بین اعضای جامعه است. سؤال اصلی این است که آیا میزان اعتماد اجتماعی در بین دانشجویان دانشگاههای زنجانی به عنوان محور روابط اجتماعی، با ویژگیهای فردی و موقعیتی دانشجویان و تعاملات اجتماعی آنان با گروههای اجتماعی، میزان سرمایههای اجتماعی (میزان امنیت اجتماعی، حمایت از نظم اجتماعی موجود، تعهد اجتماعی، آنومی اجتماعی، بیگانگی اجتماعی، امیدواری اجتماعی، همبستگی اجتماعی، مشارکت اجتماعی، منزلت اجتماعی، اقتدار اجتماعی و ریسکپذیری اجتماعی) رابطه دارد؟ نتایج بهدست آمده نشان میدهد که از نظر دانشجویان دانشگاههای زنجان بین برخی از مؤلفههای اثرگذار بر اعتماد اجتماعی به ویژه (مشارکت اجتماعی، همبستگی اجتماعی، آنومی اجتماعی، بیگانگی اجتماعی، امیدواری اجتماعی، گرایش به ریسک اجتماعی، امنیت اجتماعی، حمایت از نظم اجتماعی موجود، تعهد اجتماعی) و اعتماداجتماعی رابطه شدید وجود دارد و این رابطه بین بعضی دیگر از مؤلفهها از جمله (منزلت اجتماعی، اقتدار اجتماعی) حالت متوسطی دارند. در تحلیل نهایی متغیرهای (میزان مشارکت اجتماعی، همبستگی اجتماعی و امنیت اجتماعی) نسبت به سایر متغیرها در ایران برجستگی و نمود خاصی پیدا کرده به طوری که در تبیین و پیشبینی اعتماد اجتماعی بالاترین سهم را به خود اختصاص داد. بنابراین در اثرگذاری یافتههای نظری این پژوهش ضمن تأیید رابطه اعتماد اجتماعی با اکثر متغیرهای مورد توجه در دیدگاههای خرد، برای دستیابی به دریافتی از پدیدههای سطح کلان که متضمن اعتماد هستند، سودمند است و عاملی برای تلفیق دیدگاههای خرد و کلان در قالب یک چارچوب مفهومی برای «اعتماد اجتماعی» است.
رتبه بندی سرمایه اجتماعی در مراکز استان های کشور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
معانی اجتماعی و فرهنگی فراغت
حوزه های تخصصی:
موانع فرهنگی تحزب در ایران ( دوره اول تحزب )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"در این پژوهش با رویکرد تاریخى به علل فرهنگى ناپایدارى احزاب سیاسى ایران پرداخته شده است.
با پیروزى انقلاب مشروطه مجلس شوراى ملى آغاز بکار کرد و از دوره دوم مجلس احزاب رسماً کار خود را آغاز کردند.
اما شکل گیرى احزاب در ایران شکل متفاوتى داشت. زیرا مناسبات جامعه از لحاظ ساختارى، براساس همان مناسبات قبل از مشروطه بود. و احزاب در زمین و زمانى متولد شدند که ابداً متعلق به ایشان نبود. در این شرایط احزاب به جاى بالا بردن میزان مشارکت مردمى در سیاست، (که یکى از کار ویژه هاى مهم احزاب است) مشغول زد و خورد با رقباى خود بودند و کارشان از زد و خورد به ترور و تکفیر منتهى شد و نه تنها فضاى منازعات سیاسى را آشتى پذیر جلوه ندادند، بلکه خود تبدیل به عاملى براى ستیز در جامعه شدند؛ زیرا واژه حزب، تقلیل معنایى داده بود و به همان انجمن هاى مخفى قبل از مشروطه اطلاق مى شد. احزاب به جاى جذب مردم، تنها به جذب قدرتمندان و متمولان مشغول بودند و هرجا هم که مى توانستند کارى انجام دهند، یا به دلیل درگیرى بین احزاب، موفق به کار نمى شدند یا با اعمال نفوذ حاکمیت مستبد و بیگانگان، از صحنه فعالیت خارج مى شدند.
روى هم رفته، احزاب از مجلس دوم که کار خود را شروع کردند تا مجلس پنجم، رشد نسبتاً ناچیزى داشتند و بیشتر وقت خود را صرف کوبیدن و از میدان به در کردن رقیب مى کردند و به جاى رقابت سیاسى، دست به ستیز سیاسى مى زدند. در این دوره، فرصت طلبان از احزاب به عنوان ابزار قانونى، بسیار سود برند. مثلاً رضاخان با استفاده از احزاب طرفدار خود در مجلس پنجم توانست قاجاریه را خلع کند و خود را شاه ایران بخواند. در نتیجه، احزاب ایران در اولین دوره فعالیت خود به صورت ابزار و آلت دست صاحبان قدرت جلوه کردند. این دوره، با عدم موفقیت احزاب و ظهور دیکتاتور از حکومت مشروطه، پایان یافت؛ زیرا با وجود احزاب سیاسى که از منادیان دوره مدرن بودند، بازهم مناسبات دوره قبل از مشروطه جارى بود. و قبل از این که ساختارهاى سیاسى، اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى مورد نیاز احزاب ایجاد شده باشد، خود احزاب متولد شدند که چون با ساختارهاى موجود در تضاد بودند، نمى توانستند به طور جدى کار کنند. و تنها به صورت نمایشى ناقص از احزاب سایر ملل، به فعالیت خود ادامه مى دادند.
"