فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۰۱ تا ۱٬۳۲۰ مورد از کل ۳٬۰۸۹ مورد.
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۳ شماره ۷۹
حوزه های تخصصی:
تعزیه خوانی سازگاری وناسازگاری با ساختار فرهنگی جامعه تعزیه خوانی سازگاری وناسازگاری با ساختار فرهنگی جامعه
حوزه های تخصصی:
مقاله به صورتی فشرده در مباحث گوناگون به چگونگی شکل گیری‘ رشد و شکوفایی و افول تعزیه خوانی در جامعه های سنتی ونوین ایران می پردازد. تعزیه خوانی در بیرون از مسجد و دستگاه رسمی مذهب و بر پایه فرهنگ مذهبی عامه مردم کوچه و بازار شکل گرفت و رفته رفته رشد کرد و به صورت یک نمایش آیینی – مذهبی تمام عیار درآمد و در دوره قاجار به اوج شکوفایی رسید. تعزیه خوانی در جامعه های سنتی ایران پیوسته همچون یک پایگاه ارتباطی نیرومند میان مردم و مذهب نقش فعال داشته است. در ساختار اجتماعی – فرهنگی جامعه امروز‘ نمایش آیینی – مذهبی نقش پویا و کارآمد پیشین خود را به میزان زیادی از دست داده و دیگر نمی تواند همچون گذشته وظیفه دینی – مذهبی و کارکرد آموزشی – هدایتی خود را در میان همه طبقات مردم حفظ کند. برای اینکه تعزیه خوانی در جامعه پیشرفته کنونی پایدار و کارآمد بماند‘ بایستی ساختار صوری و معنایی و شکل اجرایی – نمایشی آن مطابق با نظام فرهنگی و اندیشگی مردم جامعه دگرگونیهایی بیابد
هرمنوتیک سهندیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان شعرای معاصر آذربایجان، استاد شهریار برجسته ترین است. بین اشعار و آثار مثنوی وی "سهندیه" شعر نسبتا بلندی است که بک سبک و شیوه ای نو سروده شده است. ویژگی این شعر غنای ساختارهای تشکیل دهنده آن است. بی گمان سهندیه اثری چند ساحتی با ساختارهای معنایی متعدد است. در این مقاله سعی شده است فقط ساختار اسطوره شناختی سهندیه تحلیل شود. به عبارت دیگر کوشیده ایم تا به لابه لای سطرها نفوذ کنیم و معانی نهفته در آنها را بیرون بکشیم. ساختارهای گوناگون زبان شناختی، روان شناختی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و … این اثر میتواند جداگانه تعبیر و تفسیر شود که هر کدام نیازمند رویکرد هرمنوتیک دیگری است
نقد پژوهش پیمایشی بررسی اعتماد اجتماعی و عوامل موثر برآن و چگونگی نقش رسانه در آفرینش آن
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۷ شماره ۴
حوزه های تخصصی:
تحولات ساختاری در بازار کالاهای فرهنگی (سخنرانی حسین قاضیان پیرامون اقتصاد فرهنگ در حوزه هنری سازمان تبلیغات)
حوزه های تخصصی:
نظریه ساختاریابی و شکل گیری دولت استبدادی رضا شاه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از زمان پیدایش دولت مدرن در ایران توسط رضاشاه تاکنون، روی کردهای مختلفی درباره چگونگی شکل گیری یا ماهیت آن مطرح شده است. اما از میان آن ها، دو روی کرد برجسته تر و مهم تر است که به نوعی در مقابل هم قرار می گیرند: یکی روی کرد «سلطانیسم» است که مدافعان آن به پیروی از ماکس وبر، دولت رضاشاه را حالت خاص و افراطی از پاتریمونیالیسم (پدرسالاری) می دانند و نگاهی نخبه گرایانه (کارگزارمحور) دارند؛ دیگری روی کرد «دولت مطلقه» است که اغلب بر عوامل ساختاری تأکید و نقش ساختارها را در شکل گیری دولت رضاشاه برجسته می کند و نقش چندانی برای کارگزار (رضاشاه) قائل نمی شود. در این مقاله سعی شده است با استفاده از نظریه «ساختاریابی» گیدنز، به نقش متقابل ساختار و کارگزار در شکل گیری دولت استبدادی رضاشاه پرداخته شود. در واقع، ساختاریایی روشی است که به نقش کارگزار در بستر (ساختار) و ارتباط متعامل و متقابل ساختار و کارگزار توجه می کند. از این رو، با کاربرد این نظریه در چگونگی پیدایش دولت رضاشاه، این نتیجه به دست می آید که هیچ یک از این دو دیدگاه نمی توانند بیانگر تمام واقعیت باشند؛ بلکه تلفیقی از آن دو بهتر می تواند شکل گیری دولت رضاشاه را تحلیل کند.
تحلیل محتوای کتابهای فارسی دوره اول متوسطه برحسب میزان توجه به مولفه های سرمایه فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل محتوای کتاب های فارسی دوره متوسطه اول، برحسب میزان توجه به مولفه های سرمایه فرهنگی بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و با توجه به ماهیت آن از روش تحقیق توصیفی از نوع تحلیل محتوا استفاده گردید. جامعه آماری این پژوهش شامل محتوای تمامی کتاب های فارسی دوره اول متوسطه در سال تحصیلی 95-94 بوده و نمونه آماری نیز با جامعه آماری یکسان در نظر گرفته شد. ابزار پژوهش شامل سیاهه تحلیل محتوای محقق ساخته سرمایه فرهنگی برحسب نظریه بوردیو بود که برای برآورد روایی سیاهه تحلیل از روایی محتوایی استفاده شد. پایایی سیاهه تحلیل نیز از طریق روش اسکات برابر 54/89 درصد محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از سنجش فراوانی وروش آنتروپی شانون استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که مولفه نهادینه از کمترین میزان توجه برخوردار بوده و مولفه عینیت یافته از بالاترین میزان اهمیت برخوردار است در حالی که مولفه تجسمیافته که بیشترین ارتباط را با درس فارسی دارد جایگاهی درخور ندارد.
بررسی ظرفیت های زبان و ادبیات فارسی در ترویج ارزش های انقلاب اسلامی در تاجیکستان و افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران به منزلة تحولی بنیادین در ارزش ها و اندیشه یک ملت، بی تردید برآمده از سنت دیرینه فرهنگی ما است، زیرا هرگونه دگرگونی در ذهنیت یک جامعه اساساً در جریان پیوسته تاریخی رخ خواهد داد؛ بنابراین باید آن را در تأثیر و تأثری دوسویه دریافت. تغییر در محتوا و مضمون و صورت و قلمروها در انواع گوناگون هنر، اعم از شعر و ادبیات در نتیجة انقلاب، واقعیتی روشن است. بررسی نقش زبان فارسی که زبان و مأوای انقلاب بوده است، در تحقق انقلاب اسلامی و نیز در ترویج ارزش های انقلاب در جهان بسیار اهمیت دارد. پرداختن به این امر در کشورهای حوزه ایران فرهنگی، به دلیل اشتراک ها و پیوندهای فرهنگی، ضرورتی است که باید به آن توجه بیشتری شود. تأکید این تحقیق بر دو کشور افغانستان و تاجیکستان بوده است.
در این مقاله پس از نشان دادن اهمیت و وجه ضرورت چنین کاری، با مروری بر پیوندهای تاریخی و فرهنگی میان ایران اسلامی و کشورهای حوزه ایران فرهنگی (به ویژه تاجیکستان و افغانستان)، تلاش شده است از طریق تمرکز بر ادبیات انقلاب به نقش زبان و ادبیات فارسی در ترویج ارزش های انقلاب اسلامی در این کشورها پرداخته شود.
جهانی شدن و زبان فارسی: نکاتی درباره برنامه ریزی زبان ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازمیان موضوع های گوناگون مرتبط با سیاست گذاری و برنامه ریزی زبان فارسی، به نظر می رسد مسئلة تعامل میان زبان فارسی و زبان های جهانی (به ویژه زبان انگلیسی) چالش مهمی پیش روی زبان مادری ما باشد. واقعیت این است که بعد زبانیِ آنچه جهانی شدن خوانده می شود چیزی نیست جز تبدیل شدن زبان انگلیسی به زبان میانجی (لینگوا فرانکا)ی جامعة جهانی. یکی از نتایج این تحول درک اهمیت و ضرورت تأمل درباب پویایی شناسی رابطه میان زبان انگلیسی و زبان فارسی برای ما فارسی زبانان است. به نظر می رسد چاره کار چیزی نیست جز طراحی سیاست هایی واقع بینانه برای برنامه ریزی رابطه میان این دو.
اما دراین میان باورهایی وجود دارند که همچون موانعی جدی بر سر راه این نوع سیاست گذاری عمل می کنند. یکی از آنها آرمان خیالی ""زبان خالص (سره)"" و کوشش های بی حاصل برای پاک سازی زبان فارسی از همه واژه های بیگانه است. هدفی که هم با گرایش فارسی گویان معمولی درتضاد است و هم با رویکرد زبان شناسان یا جامعه شناسان فرهنگ. البته ساختن برابرنهاده های فارسی به جای واژه های بیگانه لازم است، اما خلوص گرایان فاقد رویکردی عینی هستند و کوشش هایشان درجهت تقویت و استحکام بخشیدن به زبان همچون مهم ترین ابزار ارتباطی میان هم زبانان نیست، بلکه قصد ایشان فقط خالص سازی زبان است که موضوعی است غلط و ناممکن.
این مقاله بسته سیاستی زیر را برای تنظیم رابطه میان زبان فارسی و زبان های جهانی (و دیگر زبان ها) پیشنهاد می کند:
1. سیاست هم زیستی مسالمت آمیز که ازجمله دربرگیرنده به معیارسازی (استانداردکردن) فرایند وام گیری متقابل میان زبان ها ازطریق پیشنهاد قواعد معینی برای وام گرفتن واژه از زبان های دیگر است که ازسویی به معنای مشروعیت بخشیدن به فرایند مبادله واژه میان زبان هاست که عملاً پیوسته درحال انجام است و ازسوی دیگر به معنای کنترل این فرایند تا حد امکان خواهد بود.
2. سیاست تقسیم کار میان زبان جهانی که به کار تعامل و ارتباط سازی با ملت ها می آید و زبان ملی که وظیفه اش ایجاد پیوند و هماهنگی میان همة گروه ها و اقوام با زبان ها و لهجه های گوناگون درون یک کشور است؛ و سرانجام زبان قومی که به منظور ایجاد پیوند و ارتباط سازی میان اعضای گروه قومی به کار می رود. با برنامه ریزی مناسب می توان به تقویت توانمندی شهروندان در هرسه پله پلکان زبان ها پرداخت. تقویت هرکدام از این زبان ها اگر به درستی و درجای خود انجام شود و قانون حدود کاربرد آنها را روشن کرده باشد، به رشد دیگری نیز کمک خواهد کرد و به وحدت و همدلی میان شهروندان خواهد افزود.
3. سیاست بازبینی رابطه میان خط و زبان. اصلاح و تدقیق خط کنونی فارسی می تواند به دقت زبان بیفزاید، سوادآموزی را تسریع کند و درمجموع به معیارسازی زبان فارسی را چه برای فارسی زبانان و چه برای آموزش فارسی به خارجیان تسهیل خواهد کرد.
مراجع و تازه های علمی: حرکتهای اخیر در جامعه شناسی ادبیات
حوزه های تخصصی:
بررسی چند زبانگونگی در شهر تهران
حوزه های تخصصی:
در این مقاله‘ رفتار زبانی جامعه ایرانیان ارمنی زبان و جامعه ایرانیان ترک زبان (با گویش آذربایجانی) مورد بررسی قرار می گیرد. ابتدا مفاهیم نظری مورد استفاده در تحقیق تشریح می شود. سپس اطلاعات تاریخی و طرحی از وضعیت اجتماعی – مردم نگاری جوامع مورد بررسی ارائه می شود. شناخت حوزه های استفاده از هر زبان برای افراد دو زبانه برای برنامه ریزان فرهنگی و آموزشی این امکان را فراهم می آورد تا با در نظر گرفتن واقعیتها و وضعیت موجود فعلی روشهای مناسبی را برای تعلیم و تربیت این افراد و رسیدن به اهداف فرهنگی و آموزشی کشور تدوین نمایند.
فوتبال: پارادوکس نوسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، فوتبال به عنوان متن نوسازی فرهنگی اجتماعی مورد توجّه قرار می گیرد. از نظر نویسنده، فوتبال متن فراگیری است که به طور داوطلبانه و از طریق نیروهای جدید اجتماعی مطرح و مورد حمایت قرار می گیرد. فوتبال در عصر کنونی، بیش از آنکه به عنوان بازی مطرح باشد، به مثابه متن زندگی در نظر گرفته میشود. در پایان ، نویسنده بر اساس رویکرد وبری، به دنبال آن است که نشان دهد شرایط جدید به چه معناست؟ یا ماهیت اتفاق جدید چیست؟