فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۱٬۰۳۰ مورد.
۵۸۱.

شناسایی و رتبه بندی مهم ترین عوامل بیابان زایی در استان خراسان رضوی با استفاده از روش دلفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شدت بیابان زایی تخریب سرزمین شاخص تجزیه وتحلیل آماری پرسش نامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۶ تعداد دانلود : ۳۳۸
بیابان زایی از مهم ترین عوامل تخریب سرزمین در نقاط مختلف جهان به ویژه مناطق خشک به شمار می آید و شناخت عوامل اصلی این پدیده می تواند در مدیریت صحیح و مناسب اراضی بسیار مؤثر باشد. لذا این تحقیق باهدف شناسایی و رتبه بندی شاخص های مؤثر خطر بیابان زایی در مناطق خشک شمال شرق ایران-استان خراسان رضوی و بر اساس روش دلفی، انجام شد. در این پژوهش ابتدا، بر اساس توزیع چندمرحله ای پرسش نامه (راند) در بین جامعه آماری که شامل؛ مدیران اجرایی، کارشناسان و متخصصان حوزه منابع طبیعی است، مهم ترین عوامل تأثیرگذار در گسترش خطر بیابان زایی استان خراسان رضوی شناسایی گردید. روایی و پایایی پرسش نامه ها به ترتیب طبق نظر جامعه خبره و همچنین با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد. تجزیه وتحلیل آماری نتایج حاصل از پرسشنامه ها و رتبه بندی شاخص ها در محیط نرم افزاری Matlabو SPSS انجام گردید. سپس با بررسی روایی پرسشنامه ها 30 پرسش اصلی انتخاب شد و نتایج پایایی نیز بیانگر ضریب آلفای کرونباخ معادل 823/0 می باشد که اعتبار و پایایی قابل قبول پرسش نامه را تأیید نمود. نتایج حاصل از راند اوّل پرسش نامه ها نشان داد که معیارهایی همچون معیار اقلیم، آب، فعالیّت های انسانی، معیار اجتماعی-اقتصادی، پوشش گیاهی، فعالیّت های کشاورزی، خاک و زمین شناسی و فرسایش به ترتیب از مهم ترین عوامل توسعه بیابان زایی بوده اند. نتایج ارزیابی پرسشنامه ها در راند دوّم، طبق روش دلفی و آزمون آماری فریدمن نیز نشان داد فعالیّت های انسانی با شاخص بهره برداری بی رویه از سفره های آب زیرزمینی، معیار اقلیم با شاخص خشک سالی های مکرر، معیار آب با شاخص برداشت بیش ازحد از منابع آب زیرزمینی، معیار اجتماعی-اقتصادی با شاخص بهره برداری شدید از جنگل ها و مراتع، معیار پوشش گیاهی با بهره برداری بی رویه از پوشش گیاهی، معیار کشاورزی با شاخص الگوی غلط کشت و عدم رعایت تناوب زراعی، معیار خاک و زمین شناسی با شاخص فرسایش پذیری خاک در برابر عوامل فرساینده از مهم ترین معیارها و شاخص های مؤثر در گسترش خطر بیابان زایی استان خراسان رضوی در طی 30 سال گذشته بوده است.
۵۸۲.

ارزیابی تأثیر تغییرات کاربری اراضی بر کیفیت منابع آب زیرزمینی دشت زرند با استفاده از تصاویر ماهواره ای و زمین آمار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زمین آمار تصاویر ماهواره ای کیفیت آب SAR EC دشت زرند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۸ تعداد دانلود : ۳۳۸
اافزایش جمعیت و در نتیجه آن افزایش تغییرات کاربری اراضی و بهره برداری بی رویه از منابع آب زیرزمینی نه تنها باعث کاهش کمیت بلکه سبب تخریب کیفیت این منابع ارزشمند شده است. مطالعه و بررسی اثرات تغییر کاربری اراضی بر کیفیت منابع آب زیرزمینی می تواند به مدیریت صحیح استفاده از این منابع آبی کمک نماید. لذا هدف از این مطالعه بررسی روند تغییرات کاربری اراضی بر کیفیت منابع آب زیرزمینی و همچنین مقایسه روش های مختلف زمین آمار در پهنه بندی کیفیت آب از لحاظ پارامتر های کیفی EC و SAR برای کشاورزی و آبیاری به کمک روش ویلکاکس می باشد. به منظور بررسی روند تغییرات کاربری اراضی از تصاویر ماهواره ای لندست سنجنده های 2000 TM و 2015 OLI با استفاده از روش حداکثر احتمال، استفاده گردید. همچنین به منظور مقایسه تناسب مدل های برازش داده شده بر داده ها نیز از دو معیار خطای ریشه میانگین مربعات (RMSE) و ضریب همبستگی (R) استفاده گردید. نتایج بدست آمده نشان داد که روش کریجینگ ساده با مدل واریوگرامی دایره ای با مقادیر RMSE معادل 19/1782 و R معادل 81232/0 برای پارامتر EC و روش کریجینگ معمولی با مدل واریوگرامی گوسی با مقادیر RMSE معادل 29534/3 و R معادل 79791/0 برای پارامتر SAR مناسب ترین روش ها در جهت پهنه بندی کیفیت منابع آب بودند. همچنین نتایج این تحقیق نشان داد که طی سال های مطالعاتی در منطقه مورد نظر، افزایش وسعت کاربری های شهری و کشاورزی و نیز افزایش 13 درصدی تخریب آب زیرزمینی رخ داده است که از جمله عمده ترین دلایل آن می توان به برداشت بی رویه جهت مصارف شهری و کشاورزی اشاره نمود. به طور کلی در پی افزایش وسعت کاربری های شهری و کشاورزی در منطقه طی سال های مطالعاتی، افزایش 2 درصدی آلودگی از لحاظ پارامتر EC و نیز افزایش 5/5 درصدی آلودگی از لحاظ پارامتر SAR در منابع آب زیرزمینی رخ داده است.
۵۸۳.

پایش روند تغییرات ارتفاعی سطح زمین در شهرکرمان و تعیین مناطق پرخطر با استفاده از تصاویر راداری ASAR و SENTINEL 1(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرونشست زمین تداخل سنجی راداری ASAR SENTINEL 1 شهر کرمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۷ تعداد دانلود : ۳۷۰
تغییرات ارتفاعی رخداده در سطح زمین که غالباً به صورت فرونشست و گاهی بالاآمدگی ظاهر می شود، به عنوان یک مخاطره خاموش ولی جدی در محدوده شهر ها به حساب می آید، که می تواند به مرورزمان صدمات جدی به تأسیسات شهری وارد سازد. به دلیل تغییرات رخداده در سطح آب های زیرزمینی شهر کرمان، پدیده فرونشست و بالاآمدگی با شدت زیادی در این محدوده وجود دارد که می تواند خسارات جبران ناپذیری به شهر وارد نماید و هدف تحقیق پایش این تغییرات است. در این تحقیق سعی شده است که با استفاده از تکنیک تداخل سنجی تصاویر راداری میزان تغییرات ارتفاعی رخداده در محدوده شهر کرمان بررسی و نحوه تغییرات مکانی آن در طول 14 سال اخیر مورد پایش قرار گیرد. در این راستا از 6 تصویر از سنجنده ASAR و 2 تصویر از سنجنده SENTINEL1 مربوط به چهار دوره زمانی، استفاده شد و با انجام تکنیک تداخل سنجی، چهار تداخل نگاشت از محدوده مورد مطالعه تهیه گردید. با مطالعه تداخل نگاشت ها، نرخ و دامنه فرونشست و بالاآمدگی استخراج گردید. بر این اساس حداکثر نرخ فرونشست و بالاآمدگی در چهار دوره زمانی مربوط به سال های 1386 - 1383، 1389- 1386، 1391-1389و 1396-1393، به ترتیب 3/7، 6/7، 9 و 6/10 سانتیمتر در سال فرونشست و 6، 6/6، 5 و 6/4 سانتیمتر در سال بالاآمدگی بوده است. استخراج عرصه در معرض مخاطره نشان داد از مجموع مساحت محدوده در حدود 43 درصد در پهنه های پرخطر تا نسبتاً پرخطر قرار دارد. شواهد میدانی نشان می دهد که علاوه بر محدوده های فرونشستی، در مناطق با نرخ تورم و بالاآمدگی زیاد نیز آثار و شواهد خسارات به ساختمان ها به وضوح دیده می شود. نقشه های جابجایی ایجاد شده نشان می دهد که سطح زمین در شهر کرمان از سال 1383 تاکنون دچار یک روند فرونشست فزاینده ای شده است به طوری که علاوه بر افزایش نرخ فرونشست، محدوده های بیشتری از شهر درگیر آن شده است.
۵۸۴.

تحلیل و پیش بینی گسترش شهر مشهد با استفاده از تصاویر ماهواره ای چندزمانه و زنجیره مارکوف (طی سال های ۱۴۰۴-۱۳۷۹)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توسعه فیزیکی شهر تغییر کاربری اراضی زنجیره های مارکوف لندست مشهد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۹ تعداد دانلود : ۳۶۹
گسترش فیزیکی شهرها یک فرایند پویا و پیوسته است که در آن مرزهای شهر و فضای فیزیکی در جهت های عمودی و افقی از نقاط کمی و کیفی افزایش می یابد. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است تحقیق حاضر در پی ارزیابی و گسترش شهر مشهد در طی سال های ۱۳۷۹-۱۳۹۵ و سپس پیش بینی تغییرات تا سال ۱۴۰۴ است. داده های مورد نیاز پژوهش به روش اسنادی؛ و برای پی بردن به نوع و میزان تغییرات رخ داده در منطقه مورد مطالعه از تصاویر ماهواره لندست، سنجنده ETM سال های، ۱۳۸۸، ۱۳۷۹ و سنجنده OLI استفاده شده است. پس از عملیات طبقه بندی که از روش نظارت شده و الگوریتم حداکثر مشابهت استفاده شده است، در ادامه جهت پی بردن به تغییرات صورت گرفته در کاربری اراضی شهر مشهد که شامل کاربری های باغات و زمین های کشاورزی، محدوده های ساخته شده، اراضی بایر و مراتع مد نظر قرار گرفته از مدل زنجیره مارکوف استفاده شد؛ همچنین برای پیش بینی روند تغییرات تا سال ۱۴۰۴ از مدل CA استفاده شده است. همچنین در این پژوهش جهت اعتماد به طبقه بندی صورت گرفته از شاخص کاپا استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که بیشترین تغییر، در سال های ۷۹ تا ۸۸ مربوط به محدوده باغات و اراضی کشاورزی بوده است، اراضی بایر در سال ۱۳۸۸ به نسبت سال ۱۳۷۹ کاهش یافته است اما در سال ۱۳۹۵ نسبت به سال ۱۳۸۸ افزایش یافته است. مساحت مراتع در سال ۱۳۸۸ به نسبت سال ۱۳۷۹ کاهش یافته است اما در سال ۱۳۹۵ نسبت به سال ۱۳۸۸ و ۱۳۷۹ افزایش چشمگیری داشته است. همچنین در طی ۳ بازه زمانی ۱۳۹۵، ۱۳۸۸، ۱۳۷۹ بیشترین تغییر در کاربری ها مربوط به محدوده های ساخته شده است که بر اساس پیش بینی مارکوف در افق ۱۴۰۴ این کاربری حدود ۱۲۱٫۵۷% دچار تغییر خواهد شد؛ بنابراین نتایج مقاله حاضر می تواند به عنوان هشدار و تلنگری برای برنامه ریزان و مدیران شهری باشد تا با برنامه ریزی مناسب مانند سیاست های عمودی سازی و به عبارت دیگر گسترش در ارتفاع و نه در سطح، از گسترش بی رویه شهر به سمت باغات و اراضی کشاورزی جلوگیری نمایند.
۵۸۵.

ارزیابی وضعیت لرزه خیزی و آسیب پذیری کالبدی- جمعیتی شهر رفسنجان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لرزه خیزی آسیب پذیری کالبدی جمعیتی رفسنجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱۲ تعداد دانلود : ۳۳۱
شهرستان رفسنجان در شمال غربی استان کرمان واقع شده و از شمال به بافق در استان یزد، از جنوب به بردسیر و سیرجان از مغرب به شهر بابک و از مشرق به کرمان محدود می شود. با توجه به وضعیت لرزه خیزی استان کرمان، میزان آسیب پذیری لرزه ای شهر رفسنجان سوال اساسی این پژوهش بوده است. به همین علت این پژوهش سعی دارد وضعیت لرزه خیزی و آسیب پذیری کالبدی و جمعیتی شهر رفسنجان در برابر زلزله را ارزیابی نماید. نتایج نشان می دهد که 51/13 درصد از پارامترهای کالبدی و جمعیتی شهر رفسنجان از آسیب پذیری بالایی برخوردار می باشند که از این مقدار 38/7 درصد آن در پهنه با خطر لرزه خیزی متوسط و 13/6 درصد نیز در پهنه با خطر لرزه خیزی کم قرار دارد. همچنین از مجموع 41/36 درصد از پارامترهای کالبدی و جمعیتی این شهر که از آسیب پذیری متوسط برخوردار است، 61/19 درصد آن در در پهنه با خطر لرزه خیزی متوسط و 81/16 درصد آن در پهنه با خطر لرزه خیزی کم قرار دارد. از طرفی فقط حدود نیمی (08/50 درصد) از پارامترهای کالبدی و جمعیتی شهر رفسنجان از وضعیت آسیب پذیری کم و مناسب برخوردار است که از همین مقدار هم 37/25 درصد آن در پهنه با خطر لرزه خیزی متوسط قرار داشته و فقط 7/24 درصد آن در پهنه کم خطر از نظر لرزه خیزی قرار گرفته است. لازم به هرچند طبق نتایج شهر رفسنجان از خطر لرزه خیزی بالایی برخوردار نیست ولی نتایج تحلیل لرزه خیزی حاکی از آنست که احتمال وقوع زلزله هایی با بزرگی 7 ریشتر امکان پذیر است. به همین علت با توجه به اینکه حدود 50 درصد از مساحت این شهر از نظر کالبدی و جمعیتی آسیب پذیر می باشد بنابراین برنامه ریزی کاربردی جهت کاهش خطرات احتمالی از اهمیت بالایی برخوردار است.
۵۸۶.

بازتاب تغییرات محیطی در تغییرات توزیع فراوانی دمای رویه ی زمین: مطالعه موردی حوضه زاینده رود و حوضه اورمیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تغییرات محیطی دمای رویه ی زمین مودیس ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۳ تعداد دانلود : ۳۰۶
دستکاری های انسان در طبیعت بدون پیامد نیست. تغییراتی که انسان در محیط ایجاد می کند از راه تغییر ویژگی های گرمایی رویه ی زمین می تواند به تغییر دما و در نتیجه تغییر توزیع فراوانی دما منجر شود. تغییر دما خود زنجیره ای از تغییرات محیطی را در پی خواهد داشت. در کشوری هم چون ایران که به سبب گرمی هوا و کمبود منابع آب زیست پذیری بسیار شکننده ای دارد گاهی تغییرات محیطی می تواند به معنای مرگ و زندگی باشد. بررسی داده های دمای رویه ی زمین مودیس آکوا برای گذر شب و روز از 1382 تا 1396 نشان می دهد که دستکاری های انسان توزیع فراوانی دمای رویه ی زمین را در پهنه های معینی از کشور دستخوش تغییر کرده است. ساخت سدها و بر هم زدن چرخه ی طبیعی آب، تهی کردن منابع آب زیرزمینی از راه حفر چاه های بی شمار، گسترش شهرها، تغییر کاربری زمین، نابود کردن جنگل ها و درختزارها نمونه هایی از دستکاری های انسان در طبیعت هستند که چهره ی دمایی ایران را در طی دهه ی گذشته دگرگون کرده است. تعادل میان توان طبیعی سرزمین ایران و باری که بر این سرزمین گذاشته شده بر هم خورده است. تداوم مدنیت در مراکز کهن تمدنی کشور با خطر نابودی روبرو است مگر آن که ایرانیان شیوه ی زندگی خود را تغییر دهند و بین نیازهای خود و توان طبیعی سرزمین ایران تعادلی برقرار سازند
۵۸۷.

بررسی تغییرات کاربری اراضی حوضه سد کارده به روش آنالیز شدت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کاربری اراضی پوشش طبقه بندی شدت تغییرات حوضه آبخیز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۸ تعداد دانلود : ۲۴۱
پوشش زمین و کاربری اراضی از مهم ترین عوامل هیدرولوژیکی در حوضه های آبخیز می باشند؛ زیرا در کیفیت و حجم کل رواناب نقش مؤثری دارند. بررسی میزان افزایش، کاهش، انتقال و ثبات بین کاربری ها درک بهتری از نحوه تغییرات پوشش و کاربری اراضی یک منطقه می دهد. این تحقیق تغییرات را در میان کلاس های طبقه بندی شده کاربری اراضی حوضه آبخیز سد کارده (شمال شرق ایران) ارزیابی و شدت آن ها را در سه بعد زمان، طبقه و شدت انتقال تحلیل می کند. با استفاده از تصاویر ماهواره ای و بررسی های میدانی، منطقه مورد مطالعه در سال های 1987، 1998، 2008 و 2016 به پنج طبقه مرتع، زراعت آبی و باغات، زراعت دیم، برون زدگی سنگی بدون پوشش و مناطق مسکونی طبقه بندی شد. تحلیل شدت تغییرات کاربری ها براساس روش ریاضی ابداعی آلدویک و پنتیوس (2012) که شدت های مشاهداتی را با شدت یکنواخت مقایسه می کند، انجام شد. برای هر بازه زمانی، جدول تقاطعی ایجاد شد و شدت تغییرات هر کاربری در سه بعد زمان، طبقه و انتقال بررسی شد. نتایج نشان داد که بیشترین میزان تغییرات کاربری اراضی مربوط به سه کاربری مرتع، زراعت آبی و دیم بوده و در بازه زمانی 1998-1987 رخ داده است، اما شدت این تغییرات در بازه زمانی 2016- 2008 بیشتر بود. در تمامی دوره ها کاربری مرتع به عنوان یک پتانسیل در تبدیل به سایر کاربری ها نقش مؤثر داشته و تغییرات کاربری ها الگوی منظمی نداشتند. در اثر تغییرات شدید و غیراصولی تبدیل کاربری مرتع به اراضی زراعی دیم و آبی و بالعکس، کاربری بدون پوشش 4 درصد افزایش نشان داد. نتایج نشان می دهد که همانند سایر مناطق مشابه در کشورهای درحال توسعه، تغییرات کاربری اراضی با رشد جمعیتی، شرایط اقلیمی و اقتصادی کشور مرتبط است و می تواند بر منابع طبیعی تأثیر مخرب بگذارد.
۵۸۸.

ارائه یک سامانه پشتیبان تصمیم مبتنی بر GIS برای مکان یابی اقدامات حفاظت آب وخاک (مطالعه موردی: حوزه آبخیز کاخک)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مکان یابی اولویت بندی تحلیل سلسله مراتبی GIS حوضه کاخک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۳ تعداد دانلود : ۳۳۹
تعیین و اولویت بندی مناطق مناسب جهت اجرای اقدامات حفاظت آب وخاک از تصمیمات مهم در پروژه های آبخیزداری است که نیاز به تحلیل اطلاعات مکانی حوضه و انطباق آن با استاندارد های اقدامات است. احداث تراس و بانکت از جمله اقدامات حفاظت آب وخاک می باشد که سابقه طولانی در کشور دارد. این تحقیق با هدف ارائه یک سیستم پشتیبان تصمیم مبتنی بر GIS به منظور تعیین مکان مناسب احداث تراس و بانکت بندی و اولویت بندی آن، در حوزه کاخک استان خراسان رضوی انجام شد. بدین منظور معیارهای لازم شامل شیب، بارندگی، رواناب، بافت خاک، عمق خاک، کاربری اراضی و فاصله از الگوی زهکشی از منابع مختلف گردآوری شد و با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی اهمیت نسبی هر معیار و طبقات هر معیار تعیین گردید. با اعمال وزن های نهایی در نقشه های معیارها در سامانه اطلاعات جغرافیایی نقشه تناسب حوضه برای هر اقدام تعیین شد. نتایج نشان داد که 4 و 7 درصد از سطح حوزه به ترتیب بسیار مناسب و مناسب برای احداث تراس است و 5 و 14 درصد به ترتیب بسیار مناسب و مناسب برای احداث بانکت است. مقایسه وسعت عملیات اجرا شده با نتایج تحقیق نشان داد که 59 درصد بانکت ها و 8/21 تراس های اجرا شده در حوضه در طبقات بسیار مناسب و مناسب واقع شده است. سیستم حاضر می تواند در تصمیم گیری بهتر مدیران آبخیز و دست اندرکاران حفاظت آب وخاک مورد استفاده قرار گیرد.
۵۸۹.

شناسایی عوامل مؤثر بر کیفیت محیط زیست در کشورهای خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انتشار گاز دی اکسید کربن تولید سرانه مصرف انرژی صادرات تراکم جمعیت داده های پانل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۱ تعداد دانلود : ۳۳۳
شناخت عوامل مؤثر بر کیفیت محیط زیست که با استفاده از شاخص میزان انتشار گاز دی اکسید کربن به عنوان یکی از اصلی ترین شاخص های نشان دهنده گرم شدن کره زمین قلمداد می شود، موضوع بررسی این تحقیق است. عواملی مانند مصرف انرژی، صادرات، تراکم جمعیت و تولید سرانه بیشترین سهم را در تولید و انتشار گاز دی اکسید کربن دارند. مسئله این پژوهش به دست آوردن رابطه ای تجربه ای بین عوامل یادشده و انتشار دی اکسید کربن در کشورهای مورد مطالعه است. روش پاسخگویی به مسئله مزبور از طریق تحلیل اقتصادسنجی داده های پانلی برای کشورهای خاورمیانه در سال های 1990 تا 2015 است. داده ها نیز از سایت بانک جهانی دریافت شده است. لازم به ذکر است که داده های مورد نیاز پژوهش از پایگاه داده ای بانک جهانی استخراج شده است. درواقع با توجه به متغیرهای احتمالی مؤثر بر میزان انتشار دی اکسید کربن که در مبانی نظری بیان شده است، این تحقیق، تأثیر آن متغیرها را برای کشورهای خاورمیانه آزمون کرده و معنی داری و یا عدم معنی داری آن ها را برای کشورهای حوزه خاورمیانه نشان داده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که تأثیر عوامل تولید سرانه، تراکم جمعیت و میزان مصرف انرژی سرانه بر انتشار دی اکسید کربن سرانه معنی دار است، درحالی که تأثیر صادرات سرانه کشورها بر انتشار دی اکسید کربن سرانه معنی داری نیست، همچنین نتایج این مطالعه، فرضیه محیط زیستی کوزنتس مبنی بر وجود رابطه U شکل معکوس بین رشد اقتصادی و میزان انتشار گاز دی اکسید کربن را برای کشورهای مورد نظر تأیید می کند.
۵۹۰.

تولید سرمایه و آسیب محیط زیست مناطق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صنعت ارزش افزوده محیط زیست مخاطره آسیب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۹ تعداد دانلود : ۳۲۲
رشد مخاطرات محیطی در عصر حاضر که هر روز بیش از پیش، دامن گیر حیات و زندگی انسانی است، توجه عقلایی به نوع برخورد و ارتباط با طبیعت از سوی بشر را ضروری می نماید. تولید سرمایه و کسب ارزش افزوده از فعالیت های بخش صنعت از زمینه هایی به شمار می رود که در تقویت ارتباط انسان و محیط دارای نقش ویژه و روبه تزایدی است. بر این اساس، تلاش شده است تا ضمن تحلیل فضایی و زمانی میزان خطرآفرینی و صدمات صنایع در مناطق کشور، به برآورد نسبت صدمات فعالیت های محیط زیستی کارگاه های صنعتی به میزان ارزش افزوده کسب شده از صنایع در هر یک از استان های ایران طی دوره 92-1388 پرداخته شود. هفت شاخص مورد استفاده قرار گرفته است که اطلاعات آن از مرکز آمار ایران به دست آمد. برای تحلیل داده های تحقیق از برخی الگوریتم های آمار فضایی و نماگرهای آمار کلاسیک در محیط نرم افزاری GIS و GEO Da TM استفاده شده است. نتیجه ی به دست آمده این است که روز به روز صنایع در ایران، زیست ناسازگارتر شده و با تشدید آسیب های وارد به محیط زیست، به گسترش و شدت مخاطرات محیطی علیه محیط های انسانی دامن زده است. همچنین اینکه، عمدتاً ارزش افزوده کسب شده در بخش صنعت مناطق، بیشتر برپایه ملاحظات اقتصادی بوده و چندان سودمندی زیست محیطی آن، در نظر گرفته نشده است.
۵۹۱.

ارزیابی آسیب پذیری آب های زیرزمینی آبخوان دشت عجب شیر به منظور پیشگیری از خطرات آلودگی و اعمال مدیریت بهینه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آبخوان آسیب پذیری DRASTIC GODS

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۰ تعداد دانلود : ۲۹۶
 منابع آب زیرزمینی دارای اهمیت فراوانی به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک می باشد. ارزیابی پتانسیل آسیب پذیری این منابع جهت پیش گیری از آلودگی و حفاظت آن ها جزو اولویت های سازمان های زیست محیطی محسوب می شود. دشت عجب شیر در استان آذربایجان شرقی و در شمال غرب ایران واقع شده است. تحقیق حاضر با هدف تهیه نقشه های آسیب پذیری ذاتی آبخوان دشت عجب شیر با استفاده از روش های DRASTIC و GODS انجام یافته است. پارامترهای مدل دراستیک شامل عمق سطح ایستابی، تغذیه ی خالص، محیط آبخوان، محیط خاک، توپوگرافی، محیط غیراشباع و هدایت هیدرولیکی آبخوان هستند. در مدل GODS نیز از چهار پارامتر نوع آبخوان، منطقه غیر اشباع، عمق آب زیرزمینی و نوع خاک استفاده می شود. تهیه لایه های هر مدل و رتبه بندی و وزن دهی آن ها در محیط نرم افزار ArcGIS انجام یافته است. سپس نقشه های آسیب پذیری از هم پوشانی این لایه ها تهیه شده است. در مدل دراستیک، منطقه مورد مطالعه در چهار طبقه آسیب پذیری خیلی کم (48/13 درصد)، کم (43/55 درصد)، متوسط تا کم (69/28 درصد) و متوسط تا زیاد (08/3 درصد) تقسیم شده است. مدل GODS منطقه را در سه طبقه آسیب پذیری کم (36/43 درصد)، متوسط (42/52 درصد) و زیاد (21/4 درصد) تقسیم نموده است. به طور کلی آسیب پذیری سطح عمده ای از آبخوان در هر دو روش کم و متوسط ارزیابی شده است، در حالی که بیشترین آسیب پذیری در هر دو روش سطح بسیار کوچکی از منطقه را پوشش داده است.
۵۹۲.

تعیین فاکتورهای موثر بر آتش سوزی جنگل با استفاده از ترکیب مدل رگرسیون اسپلاین تطبیقی چندمتغیره و الگوریتم ژنتیک (مطالعه موردی: جنگل گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آتش سوزی جنگل رگرسیون اسپلاین تطبیقی چندمتغیره رگرسیون خطی چندگانه رگرسیون لجستیک الگوریتم ژنتیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۸ تعداد دانلود : ۲۳۳
امروزه شناسایی فاکتورهای موثر بر آتش سوزی جنگل ها از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است زیرا سالانه مساحت زیادی از جنگل های جهان بر اثر آتش سوزی نابود می شوند و تکرار این اتفاق در بلندمدت می تواند خسارات جبران ناپذیری بر زمین و ساکنین آن وارد کند. با شناسایی این فاکتورها می توانیم زمان ها و نقاط دارای ریسک بالای آتش سوزی را شناسایی نمائیم و با وضع قوانین و سیاست های مدیریتی کارآمد، آموزش به مردم و نظارت بیشتر در جهت مقابله با عوامل محرک آتش برآییم. در این تحقیق سعی شده است فاکتورهای موثر بر آتش سوزی های جنگل گلستان شناسایی شود و برای این منظور از سه روش رگرسیون خطی چندگانه، رگرسیون لجستیک و رگرسیون اسپلاین تطبیقی چندمتغیره در ترکیب با الگوریتم ژنتیک استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که هر دو دسته فاکتورهای بیوفیزیکی و انسانی در آتش سوزی های منطقه مورد مطالعه دارای تأثیر هستند. از این میان تنها فاکتورهای حداقل دما و حداکثر سرعت باد در هر سه حالت موثر شناخته شدند. روش رگرسیون اسپلاین تطبیقی چندمتغیره در مقایسه با دو روش دیگر عملکرد بهتری از خود نشان داد. مقدار RMSE نرمال شده این سه روش برابر 4291/0 برای رگرسیون خطی چندگانه، 9416/0 برای رگرسیون لجستیک و 1757/0 برای رگرسیون اسپلاین تطبیقی چندمتغیره و مقدار R 2 آن ها نیز به ترتیب برابر 9862/0، 9912/0 و 9886/0 به دست آمد.
۵۹۳.

بررسی و رتبه بندی عوامل مدیریتی تخریب زمین و بیابان زائی دشت سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بیابانزائی تخریب زمین پیشران مدیریتی بیابانزدائی سیستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۱ تعداد دانلود : ۴۹۳
  مفهوم بیابانزائی به از دست دادن خدمات اکوسیستم بدلیل تاثیر آشفتگی های انسانی و یا تغییرات اقلیمی در اکوسیستم های مناطق خشک مرتبط است. بیابان زایی بسته به پیشران و شرایط جغرافیایی، می تواند باعث تغییرات قهقرائی عمدتا پایدار در اکوسیستم گردد. مهار این پدیده مستلزم شناخت علل پیشرانی آن است. این مقاله به بررسی نیروهای مدیریتی موثر بر بیابان زائی دردشت سیستان می پردازد. به منظور انجام این پژوهش از طریق منابع علمی مرتبط، پرسش نامه و گروه تخصصی از کارشناسان مرتبط طی دو مرحله به کارگیری روش دلفی لیستی از عوامل پیشران مدیریتی تهیه شده سپس عوامل کاندید در 8 معیار گروه بندی و در انتها با ابزار پرسش نامه که روایی و پایایی آن مورد تایید اساتید بوده، مورد قضاوت کارشناسان قرار گرفته در پایان با استفاده از روش های آماری و فرایند تحلیل سلسله مراتبی ( AHP ) رتبه بندی گردیده است. نتایج حاصل از تحلیل آماری با استفاده از نرم افزار SPSS19 نشان داد که معیارهای پیشران مدیریتی موثر بر بیابانزایی و تخریب زمین به ترتیب مدیریت بیابان (47/33%)، مدیریت اجرای قوانین و حقوق داخلی زیست محیطی (43/15%)، مدیریت مطالعات و دانش علمی مرتبط (76/13%)، مدیریت کشت و کار متناسب (81/10%)، مدیریت خاک و زمین (8%)، مدیریت دانش بومی و فرهنگی (6/6%)، مدیریت آب (1/6%) و مدیریت مسائل مربوط به دام در منطقه (81/5%) می باشند. در بین 72 عامل کاندید، 46 عامل با کسب بیش از 60 درصد نمره و اتفاق نظر پاسخگویان از بقیه تاثیر گزارتر بودند که با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی ( AHP ) رتبه بندی شدند. مهمترین عوامل مدیریتی موثر بر تخریب زمین و بیابانزائی دشت سیستان به ترتیب رتبه: فقدان مدیریت جامع حوزه آبریز در برنامه ریزی ها، مربوط به معیار دانش و شناخت؛ تنها بودن منابع طبیعی در کار مقابله با بیابانزایی، مربوط به معیار مدیریت بیابان؛ عدم تخصیص حق آبه زیست محیطی از منابع آب موجود، مربوط به معیار مدیریت آب؛ ناهماهنگی ادارات مرتبط با مهار بیابانزایی و فقدان طرح کلان و جامع بیابانزدایی، هر دو مربوط به معیار مدیریت بیابان می باشند.
۵۹۴.

ارزیابی آسیب پذیری تأسیسات شهری درمقابل زلزله، نمونه موردمطالعه: محله قدغون بروجرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تأسیسات شهری ارزیابی آسیب پذیری محله قدغون بروجرد زلزله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۴ تعداد دانلود : ۷۳۱
از شرایط حیات محلات در شهر، وجود زیرساخت های تأسیساتی چون آب، فاضلاب، برق، گاز و ... می باشد. وجود نقصان در عملکرد هر بخش از این تأسیسات، موجب خدشه دار شدن زندگی در محله می شود و  آسیب پذیری کل محله را به دنبال خواهد داشت؛ بنابراین سنجش میزان آسیب پذیری تأسیسات شهری و شناخت وضع موجود آن ها، از اولین گام های کاهش آسیب پذیری شهر است. پژوهش حاضر باهدف کاربردی کردن دانش بنیادین ارزیابی آسیب پذیری، به روش توصیفی و با رویکرد کمی به ارزیابی میزان آسیب پذیری تأسیسات در مقابل زلزله در دو دسته شاخص های عینی و مدیریتی (که هرکدام دارای زیرشاخص هایی هستند که به روش دلفی-AHP وزن گذاری و نقشه هایشان در محیط GIS تولیدشده اند)، در مقیاس محله قدغونِ بروجرد می پردازد. نتایج حاصل از مطالعات میدانی و مصاحبه با مسئولین ذی ربط نشان می دهد که پس از گذشت 12 سال از آغاز فرایند بازسازی این محله، 27% لوله های فاضلاب، 35% لوله های آب شهری، 80% سیم های برق، 24% تیرهای چوبی، 51% لوله های گاز تعویض شده است، از طرفی عدم لحاظ استانداردهای لرزه ای سیستماتیک و برنامه مدیریت بحران در تاسیسات، کاهشی جزئی در آسیب پذیری آن ها را منجر شده است. نتایج حاصل از ارزیابی آسیب پذیری تأسیسات در شاخص های عینی نشان می دهد، تمامی 5 شاخص لوله های فاضلاب، آب شهری، برق، گاز و مخابرات، عددی بالاتر از 3 از 5 را کسب نموده؛ و در شاخص های مدیریتی از میان 6 مورد بررسی شده، شاخص های وجود استاندارد و برنامه ریزی با عدد  بالاتر از 4 و شاخص های تراکم و عمرتاسیسات در بازه 2-3 از 5 ارزیابی شده اند. درمجموع عدد آسیب پذیری تأسیسات در دودسته شاخص های عینی و مدیریتی به ترتیب برابر 3.47 و 2.805 از بازه 0-5 است، که در ترکیبی وزنی، عدد آسیب پذیری تأسیسات محله 3.2496 با آسیب پذیری متوسط روبه بالا ارزیابی می شود.
۵۹۵.

برآورد حساسیت زمین لغزش با استفاده از مدل رگرسیون لجستیک و شاخص آنتروپ ی مطالعه موردی: ارتفاعات شهرستان دالاهو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آنتروپی رگرسیون لجستیک زمین لغزش دالاهو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۷ تعداد دانلود : ۲۷۵
زمین لغزش ها بخصوص در کشورهای در حال توسعه و جهان سوم، یکی از شناخته شده ترین مخاطرات طبیعی در جهان هستند و نتایج آنها به ویژه در مناطق شهری می تواند تهدیدی مستقیم برای زندگی و اقتصاد مردم در معرض خطر باشد. در این مطالعه به تهیه نقشه حساسیت زمین لغزش دامنه های شهرستان دالاهو با استفاده از مقایسه ی شاخص آنتروپی و رگرسیون لجستیک پرداخته شده است. پارامترهای مورد مطالعه در تهیه نقشه LSM شامل شیب، جهت شیب، ارتفاع، فاصله از رود، فاصله از جاده، فاصله از گسل، کاربری اراضی، لیتولوژی و بارش هستند. هر یک از پارامترها با توجه به تأثیر بر مخاطره لغزش، طبق نظرات کارشناسی امتیازدهی شده و به صورت رستری به عنوان لایه های اصلی در شاخص آنتروپی بکار گرفته شده اند. ماتریس آنتروپی برای هر یک از عوامل محاسبه شده، و در محیط GIS نقشه پهنه بندی زمین لغزش منطقه، تهیه شده است. در تهیه نقشه حساسیت زمین لغزش با استفاده از مدل رگرسیون لجستیک با توجه به متغیرهای مستقل( پارامترهای مؤثر بر لغزش) و متغیر وابسته(داده های زمین لغزش) به تعیین بهترین معادله اقدام شده و با استفاده از ضرایب مربوط به هر یک از متغیرهای مستقل، نقشه LSM منطقه مورد مطالعه تهیه شده است. جهت اعتبار سنجی مدل ها، با استفاده از 30 درصد نقاط لغزشی، منحنی ROC ، ترسیم شده و مساحت زیر منحنی( AUC ) محاسبه شده است. نتایج اعتبار سنجی نشان داده که شاخص مدل آنتروپی( AUC = .86 .) نسبت به مدل رگرسیون لجستیک ( AUC= .80 ) در تولید نقشه های حساسیت زمین لغزش در منطقه مورد مطالعه از صحت بیشتری برخوردار است.
۵۹۶.

بررسی تغییر پذیری مخاطره جزیره گرمایی با توجه به تغییرات کاربری اراضی و پوشش زمین در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جزیره گرمایی مخاطره محیطی کاربری اراضی تصاویر ماهواره ای شهر اصفهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۱ تعداد دانلود : ۳۱۳
جزیره گرمایی شهری به عنوان یکی از مخاطرات محیطی نو ظهور شرایط زیست محیطی دشواری را برای ساکنان شهرها به وجود آورده. هدف این مطالعه ارزیابی تغییر پذیری فضایی و مکانی جزیره گرمایی شهر اصفهان با توجه به نقش کاربری اراضی می باشد. میکروکلیمای پژوهش حاضر 2/190 کیلومتر مربع از شهر اصفهان است که برای تحلیل رابطه بین تغییرات کاربری و پوشش زمین بر جزیره گرمایی شهر اصفهان از تصاویر لندست 7 (سنجنده TM و ETM+ ) و لندست 8 ( سنجنده OLI/TIRS ) در تاریخ 20 جولای 1989، 17 آگوست 2005، 18 آگوست 2014، استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که نواحی شهری دارای 31 درصد تغییرات در جهت مثبت بوده این در حالی است که مساحت اراضی کشاورزی و فضای سبز با 25 درصد کاهش مواجه شده است. بررسی شدت جزیره ی گرمایی نشان می دهد هسته های پر حرارت متعلق به اراضی نامرغوب و اراضی بایر با میانگین 33/37 و 5/36 بوده است همچنین بیشترین مساحت طبقه دمایی در سال 1989 و 2005 مربوط به طبقه دمایی گرم بوده این در حالی است که در سال 2014 درصد طبقات دمایی متوسط 8/63 درصد را به خود اختصاص داده است .توزیع تغییرات مکانی جزیره گرمایی در شهر اصفهان نیز نشان می دهد که جزایر گرمایی به مرور زمان تغییر مکانی داشته است به طوری که در سال 2014 به لکه هایی در اطراف شهرک های جنوبی شهر، مناطق نظامی و اراضی بایر در نیمه جنوبی، قسمت هایی در شمال غرب و شمال شرق و لکه های کوچکی در شرق اصفهان محدود شده است. به عبارتی نتایج این پژوهش نشان داد که گسترش شهر عامل اصلی افزایش دمای سطح و گسترش جزیره گرمایی نمی تواند باشد بلکه نوع کاربری سایر اراضی در افزایش یا کاهش دما نیز موثر بوده است.
۵۹۷.

تحلیل آماری فراوانی وقوع گردوغبارهای استان یزد و الگوسازی آنها براساس عناصر اقلیمی و پوشش گیاهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گردوغبار عناصر اقلیمی پوشش گیاهی تحلیل رگرسیون یزد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۷ تعداد دانلود : ۲۶۷
گردوغبار به عنوان یکی از مخاطرات محیطی مناطق خشک و ازجمله ایران مرکزی باعث ایجاد معضلات زیست محیطی بسیار شده است که لزوم مطالعه و مدیریت بحران آن را در مجامع علمی و اجرایی تایید می کند. پژوهش حاضر سعی دارد تأثیرسنجی عناصر اقلیمی دما، بارش، رطوبت نسبی، تبخیروتعرق و همچنین پوشش گیاهی را بر فراوانی وقوع گردوغبارهای استان یزد در دوره 5 ساله (2009 تا 2014) ارزیابی کند. لذا پس از تعیین ایستگاه های سینوپتیک، اقدام به استخراج داده های گردوغبار براساس کد پدیده های هوای حاضر و مقادیر عناصر اقلیمی نمود و در گام بعد مبادرت به پهنه بندی فضایی آنها ازطریق روش های زمین آمار کرد. سپس داده های نمایه EVI از تصاویر MODIS با رعایت اصل تطابق زمانی استخراج گردید. نهایتاً جهت تخمین احتمال وقوع گردوغبار، انواع روش های رگرسیون ساده و چندگانه برازش داده شد و مناسبترین روابط با ارزش رجحانی بالاتر گزارش گردید. نتایج نشان داد بیشترین رابطه معنی دار بین فراوانی کل گردوغبار با تبخیروتعرق و رطوبت نسبی با ضریب تبیین 973/0 و 614/0 و انحراف برآورد 104/24 و 477/92 در سطح 99 و 95 درصد وجود دارد. همچنین حداکثر رابطه معنی دار گردوغبارهای خارجی با تبخیروتعرق و رطوبت نسبی با ضریب تبیین 968/0 و 621/0 و خطای برآورد 173/0 و 427/75 در سطح 99 و 95 مشاهده شد. گردوغبارهای داخلی با تبخیروتعرق و حداکثر دما با ضریب تبیین 770/0 و 371/0 و خطای برآورد 751/15 و 642/0 در سطح 95 درصد رابطه معنی دار دارد. نتایج رابطه سنجی گردوغبارهای کل، خارج و داخلی با عناصر اقلیمی و پوشش گیاهی براساس روش اینتر حاکی از ارتباط معنی دار آنها به ترتیب با ضریب تبیین 994/0، 985/0 و 956/0 و خطای برآورد 13713/18، 55551/24 و 49989/10 در سطح 99 و 95 درصد می باشد که نشان از عملکرد سیستماتیک عناصر اقلیمی و پوشش گیاهی در وقوع گردوغبار است.
۵۹۸.

بررسی اثرات تغییر کاربری اراضی بر سیل خیزی و دبی رواناب حوضه آبریز عموقین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کاربری اراضی حوضه WMS روندیابی سیلاب اردبیل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۸ تعداد دانلود : ۲۲۳
پیشرفت تکنیک های تخمین سیلاب امکان استفاده از مدل های بارش - رواناب را برای ارزیابی خصوصیات هیدروگراف سیل در حوضه های آبخیز و کاهش خطرات سیل ایجاد کرده است. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر تغییرات کاربری اراضی در میزان بیشینه دبی سیلاب با استفاده از مدل WMS در حوضه عموقین واقع در استان اردبیل، انجام شده است. مساحت حوضه مذکور 78 کیلومتر مربع بوده و برای تعیین مقدار CN منطقه از تلفیق نقشه کاربری اراضی و گروه هیدرولوژیک خاک(B,C,D) به دست آمده از تحلیل تصاویر ماهواره لندست 8 در نرم افزار Idrisi32 و روی هم گذاری آن ها در محیط ArcGIS به دست آمد که برای سال های 2000 و 2015 به ترتیب برابر 4/76 و 7/78 برآورد گردید. نتایج واسنجی (RE= 7.17، RMSE = 0.44) و اعتبار سنجی مدل (RE = 2.51، RMSE = 0.0042) با وقایع بارندگی- رواناب در منطقه نشان داد که میزان حداکثر دبی سیلاب و حجم سیلاب به خوبی با مقادیر مشاهده شده مطابقت دارد. نتایج نشان داد، با توجه به حساسیت بالای این مدل به توزیع بارندگی در سرتاسر منطقه، استفاده از هایتوگراف بارندگی منطقه برای دستیابی به نتایج مطلوب مدل ضروری می باشد. همچنین شماره منحنی حوضه، بین سال های 2000 تا 2015 افزایش سه درصدی داشته است که در نتیجه کاهش کیفیت مراتع و تغییر کاربری مراتع به زمین های کشاورزی بوده و در مناطقی از حوضه می باشد که بیشترین پتانسیل سیل خیزی و فرسایش را دارا می باشند که سبب می شود برای دوره های بازگشت 25، 50 و 100 ساله، حداکثر دبی سیلاب به ترتیب برابر 22/26 و 5/25درصد افزایش یابد. بنابر این، با توجه به افزایش قابل توجه دبی سیلاب ها متاثر از تغییر کاربری در سطح حوضه، مدیریت کاربری اراضی منطقه لازم و ضروری می باشد.
۵۹۹.

تحلیل گستره فضایی عناصر آلاینده در محدوده شهری باقرشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صنعت پالایشگاه آلودگی محیط زیست باقرشهر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۱ تعداد دانلود : ۲۱۹
دشت آبرفتی جنوب ری از دهه 1330 به واسطه نزدیکی به تهران و خطوط ارتباطی، داشتن زمین های هموار و منابع آب، کانون استقرار صنایع عظیمی چون پالایشگاه نفت تهران و مجموعه های مرتبط گردیده که آلایندگی خصلت ذاتی همه آنهاست. هدف این تحقیق بررسی منابع آلایندگی و گستره فضایی عناصر آلاینده، مشتمل بر ترکیبات نفتی، نیکل، وانادیم، روی و گوگرد در هوا، خاک و گیاهان در محدوده شهری باقرشهر بوده است. محدوده مطالعاتی در 4 کیلومتری جنوب شهر تهران قرار گرفته و 5/551 هکتار وسعت دارد. منبع داده ها، سنجش های مستقیم صورت گرفته به کارفرمایی شهرداری باقرشهر بوده که با استفاده از ابزارIDW  در سیستم اطلاعات جغرافیایی میان یابی شده و تفسیر نتایج، از روی نقشه های حاصل، صورت پذیرفته است. یافته های تحقیق گویای سطح بالای آلودگی در هوا، خاک و گیاهان است. در نیمی از اوقات، غلظت ذرات معلق در هوا فراتر از حد استاندارد بوده و برای خاک ها نیز میانگین رقم mg/kg15362 ترکیبات نفتی درخاک، روشنگر شدت آلودگی هاست. پهنه بندی کلی آلاینده ها نشانگر آلودگی بیشتر نواحی جنوب شرقی شهر است که با پهنه بندی آلاینده ها در خاک انطباق زیاد داشته و با پهنه بندی در گیاهان نیز کم و بیش منطبق است اما با پراکندگی آلاینده های هوا منطبق نمی باشد. منشاء آلودگی های جوی، صنایع منطقه، عملیات بارگیری و حمل سوخت و حمل و نقل بوده است. نفوذ آلودگی ها به خاک و گیاهان کمتر از منشاء جوی بوده و عبور کانال فاضلاب وآبیاری فضای سبز با آب های آلوده چاه هایی که در داخل و اطراف شهر قرار دارند در پراکنش آلودگی ها تاثیرگذار بوده اند.
۶۰۰.

تحلیل فضایی تاب آوری سکونتگاه های روستایی در برابر مخاطره زلزله ( مطالعه موردی: شهرستان مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تاب آوری سکونتگاه های روستایی زلزله شهرستان مریوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۶ تعداد دانلود : ۶۳۶
خسارات گسترده مخاطرات به محیط و کالبد سکونتگاه های انسانی موجب شده است که مفهوم تاب آوری در کاهش آثار سوانح، به حوزه ای مهم در عرصه مدیریت بحران تبدیل شود. با توجه به این اهمیت، هدف پژوهش حاضر تحلیل تاب آوری سکونتگاه های روستایی در برابر زلزله در شهرستان مریوان می باشد. جامعه آماری این پژوهش، شامل روستاهای ۶ دهستان خاوومیرآباد، زریوار، سرکل، سرشیو، کوماسی و گلچیدر است که خانوارهای نمونه از بین روستاهای این دهستان ها و به روش تصادفی طبقه بندی شده و ۱۸ روستا به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تعیین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده شد و تعداد ۳۱۰ پرسشنامه به صورت تصادفی تکمیل شدند. اعتبار پرسشنامه ها با آزمون آلفای کرونب اخ، 79% به دست آمد. تحلیل آماری داده ها با آزمون های t تک نمونه، کروسکال والیس و تحلیل واریانس انجام شد . علاوه بر این، از روش دیمتل برای تعیین جهت رابطه میان معیارها، با استفاده از ۶ نفر از کارشناسان و از روش تحلیل شبکه ای نیز برای وزن دهی به معیارها استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهند که می توان روستاهای مورد مطالعه دارای را بافتی با تاب آوری پایین به حساب آورد که مهم ترین علت آن وضعیت نامناسب عوامل درونی سکونتگاه های روستایی می باشد از جمله کیفیت پایین ساخت و ساز و اسکلت نامناسب بناها. .با توجه به نتایج تحلیل واریانس بیشترین تاب آوری در دهستان زریوار با میانگین ۲.۹۹ و کمترین تاب آوری مربوط به دهستان خاوومیرآباد با میانگین ۱.۸۷ می باشد. در مجموع می توان نتیجه گرفت که تاب آوری سکونتگاه های روستایی در سطح دهستان های شهرستان مریوان در سطح بسیار پایینی است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان