فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۱٬۰۵۰ مورد.
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
233 - 244
حوزه های تخصصی:
ﮐﻤﭙﻮﺳﺖ ﯾﮑﯽ از راﻫﺒﺮدﻫﺎی ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻣﻮاد زائد ﺟﺎﻣﺪ ﺷﻬﺮی اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻫﺪف ﮐﺎﻫﺶ ﺣﺠﻢ و وزن ﻣﻮادی ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ دﻓﻊ ﺷﻮد، ﮐﺎﻫﺶ اﻧﺘﺸﺎر ﺑﻮ و ﺷﯿﺮاﺑﻪ، بازیافت منابع و کاهش هزینه های احتمالی دفع مورد استفاده قرار می ﮔﯿﺮد. ﺟﻬﺖ رﻋﺎﯾﺖ ﻗﻮاﻧﯿﻦ و ﻣﻘﺮرات زﯾﺴﺖ ﻣﺤﯿﻄﯽ در ﭼﺎرﭼﻮب اﻧﻄﺒﺎق ﻃﺮح ﺗﻮﺳﻌﻪ ای ﺑﺎ ﺣﺴﺎﺳﯿﺖ ﻫﺎی زﯾﺴﺖ ﻣﺤﯿﻄﯽ، اﻧﺠﺎم ﻃﺮح ارزﯾﺎﺑﯽ اثرات زﯾﺴﺖ ﻣﺤﯿﻄﯽ ﮐﺎرﺧﺎﻧﺠﺎت ﮐﻤﭙﻮﺳﺖ اﻟﺰاﻣﯽ ﺷﺪه است. بر این اساس در ارزیابی زیست محیطی کارخانه کمپوست زاهدان از روش های چک لیستی و ماتریس تغییر یافته ﻟﺌﻮﭘﻮﻟﺪ استفاده شده است. با توجه به اطلاعات بدست آمده مشخص گردید که منطقه فاقد سکنه می باشد و از جهات دیگر نیز با توجه به تحقیقات و نقشه های کاربری اراضی، هیچگونه عارضه خاص اکولوژیکی و اقتصادی_اجتماعی در محدوده 10 کیلومتری طرح شناسایی نشده و زمین محل طرح عمدتاً بایر و سنگلاخی می باشد. تنها عاملی که به طور مشخص می تواند شعاع اثر گذاری طرح را افزایش دهد جهت و مقدار بادهای 120روزه استان می باشد که معمولاً از سمت زابل به سمت زاهدان می وزد که با توجه به فاصله مناسب محل طرح، خطری متوجه ساکنین شهر نمی باشد. در مجموع گزینه انجام طرح با 94/0+ در مقابل گزینه عدم انجام با 7/3- دارای برتری کامل بوده و طرح به لحاظ طرح های بهسازی و اقدامات اصلاحی قویاً توصیه شده است. بر اساس بررسی صورت گرفته عمده آثار دراز مدت طرح در مرحله بهره برداری در مورد شیرابه و نشت آن، مخاطرات بهداشتی داخل کارخانه برای شاغلان و محیط بیرونی (عمدتاً از حشرات و جانوران موذی)، آلودگی بویایی و آلودگی محصول می باشد.
برآورد میزان رواناب حوضه آبریز لنبران چای در استان آذربایجان شرقی: کاربرد مقایسه ای روش های واسنجی و تحلیل عدم قطعیت مدل SWAT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شبیه سازی جریان رودخانه ها، پیش بینی رفتار هیدرولوژیکی حوضه های آبریز و درک درست از مؤلفه های مختلف چرخه هیدرولوژیکی برای برنامه ریزی و حفاظت از منابع آبی ضرورت دارد. از طرف دیگر، نبود برآورد مناسب رواناب حاصل از بارش در حوضه های آبریز، مدیریت بهینه منابع آب به ویژه مدیریت بهره برداری از سدها و شبکه آب رسانی را دچار مشکل می نماید. در این پژوهش، بیلان آبی حوضه آبریز لنبران با استفاده از مدل SWAT شبیه سازی شد. برای واسنجی و اعتبارسنجی مدل SWAT از دو روش GLUE و SUFI-2 استفاده شد. نتایج حاصل با استفاده از چهار معیار ارزیابی مدل ها شامل معیار نش ساتکلیف، ضریب تبیین، نسبت باقیمانده میانگین مربعات خطا به انحراف از معیار داده های مشاهداتی و دو فاکتور p-factor و r-factor مقایسه شدند. نتایج حاصل از کاربرد این دو روش نشان داد که روش SUFI-2 دارای الگوریتم موترتری برای واسنجی و تعیین عدم قطعیت مدل در این حوضه است. بر این اساس با اطمینان بیشتری می توان از مدل SWAT واسنجی شده با الگوریتم SUFI-2 در مدیریت منابع آب، کمی سازی سناریوهای تغییر اقلیم و تغییر کاربری در داخل حوضه استفاده کرد.
مدل سازی و پایش پدیده خشکسالی در شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خشکسالی مختص مکان خاص نبوده و مناطق مختلف جهان از آن متأثر می باشد، یکی از این مناطق، شمال غرب ایران است که در چند سال اخیر از این پدیده رنج می برد. هدف پژوهش حاضر مدل سازی و تحلیل خشکسالی در شمال غرب ایران می باشد. برای این کار پارامترهای اقلیمی: بارش، دما، ساعات آفتابی، حداقل رطوبت نسبی و سرعت باد در بازه زمانی 32 ساله (2018- 1987) در 21 ایستگاه شمال غرب ایران مورد استفاده قرار گرفت. برای مدل سازی، شاخص فازی T.I.B.I ابتدا چهار شاخص ( SET, SPI, SEB, MCZI ) با استفاده منطق فازی در نرم افزار Matlab فازی سازی شدند، سپس شاخص ها با هم مقایسه شده و درنهایت از مدل تصمیم گیری چند متغیره Topsis ، برای اولویت سنجی مناطق درگیر با خشکسالی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد مدل T.I.B.I طبقات خشکسالی، چهار شاخص مذکور را به صورت دقیق در خود منعکس می کند. از بین 5 پارامتر اقلیمی مورد استفاده در این پژوهش، پارامتر دما در نوسان شدت خشکسالی بیش ترین تأثیر را داشت. شدت خشکسالی براساس مدل سازی صورت گرفته در مقیاس 12 ماهه بیش تر از 6 ماهه بود، طولانی ترین تداوم خشکسالی در منطقه مورد مطالعه مربوط به ایستگاه ارومیه در بازه 12 ماهه از ماه جولای سال 2003 تا ماه دسامبر سال 2004 به مدت 18 ماه رخ داده است. بیش ترین درصد رخداد خشکسالی در ایستگاه ارومیه در مقیاس 12 ماهه و کم ترین آن در ایستگاه سنندج در مقیاس 6 ماهه اتفاق افتاده است. براساس مدل سازی صورت گرفته، شاخص فازی T.I.B.I نسبت به شاخص فازی SPEI برتری نسبی را نشان داد.
شناسایی کانون های بالقوه تولید گرد و غبار با استفاده از داده های سنجش از دور (مطالعه موردی: استان البرز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
1 - 20
حوزه های تخصصی:
گرد و غبار یکی از فرآیندهای مهم مناطق خشک و نیمه خشک است که وقوع آن در سال های اخیر در ایران افزایش پیدا کرده است. شناسایی کانون های تولیدکننده این پدیده اولین گام در مدیریت و کنترل آن به شمار می رود. به دلیل خشک و نیمه خشک بودن اقلیم هایی که پدیده گرد و غبار در آنها به وقوع می پیوندد، همواره مناطق وسیعی برای پایش و کنترل وجود دارند که عملاً مدیریت آنها را ناممکن می سازد. از اینرو کاهش مناطق کاندید به سطوح واقعی تولیدکننده یکی از دغدغه های اصلی پژوهشگران به شمار می رود. در این مقاله، با استفاده از داده های دورسنجی، به شناسایی کانون های بالقوه تولید گرد و غبار در استان البرز پرداخته شده است. شاخص های طیفی رطوبت و پوشش گیاهی مختلفی بر روی داده های سنجنده OLI اعمال شد و بر اساس میزان تغییرات در منطقه مطالعاتی شاخص های رطوبت مربوط به تبدیل تسلد کپ و پوشش گیاهی DVI انتخاب و بر روی تصاویر سال های 2013، 2014 و 2015 اعمال گردید و نقشه پتانسیل فرسایش پذیری رطوبت و پوشش گیاهی تولید شد. شاخص طیفی زبری بر داده مدل رقومی ارتفاع سنجنده ASTER اعمال و نقشه پتانسیل فرسایش پذیری زبری تهیه گردید. با استفاده از اطلاعات زمین شناسی، نقشه حساسیت فرسایش پذیری سنگ ها تولید شد. با تلفیق نقشه های پتانسیل فرسایش پذیری در مدل ارزیابی چند معیاره و انجام عملیات میدانی نقشه کانون های بالقوه ریزگرد تهیه گردید و بر اساس یک طرح نمونه برداری مورد بازدید قرار گرفتند. نتایج نشان داد که با استفاده از تصاویر ماهواره ای و اعمال شاخص های طیفی، به خوبی می توان کانون های بالقوه تولید گرد و غبار را شناسایی نمود.
تحلیل و محاسبه ابزارهای موردنیاز برای حفاظت کیفی آب بمنظور کمینه کردن مخاطرات وارده به محیط زیست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۲
123 - 144
حوزه های تخصصی:
بروز عواملی مانند کاهش نزولات جوی، رشد جمعیت و پیشرفت صنعت اهمیت توجه به مدیریت صحیح کیفی منابع آب را دوچندان کرده است. منابع ورود آلاینده به رودخانه ها از منظرهای مختلفی تقسیم بندی می شوند. در این تحقیق مدیریت آلاینده های کنترل پذیر و غیرقابل کنترل مدنظر قرار گرفته شد. برای مدیریت وکنترل خسارات ناشی از هریک از انواع این آلاینده ها از ابزار کیفی مشخصی استفاده گردید. ظرفیت جذب در هنگام ورود آلودگی قابل کنترل و جریان رقیق ساز ابزار پیشنهادی این تحقیق برای مدیریت آلودگی غیرقابل کنترل می باشد. برای تحلیل و محاسبه ابزارهای کیفی مذکور از فرایند شبیه سازی بوسیله حل تحلیلی معادله انتقال-پخش آلودگی استفاده شد. منطقه مطالعاتی درنظر گرفته شده در این تحقیق یک منطقه با مشخصات مشخص می باشد که توسط پژوهش های پیشین بسیاری مورد مطالعه قرار گرفته است. پارامترهای متوسط مساحت غلظت غیرمجاز (¯(c_a ))، مسافت آسیب دیده (X) و زمان تماس غلظت غیرمجاز آلودگی با رودخانه (T) بعنوان شاخص های تاثیرگذار در محاسبه ابزارهای کیفی، در هر حلقه فرایند شبیه سازی محاسبه شدند. نتایج نشان داد که تغییرات 1/94 درصدی در دبی سیستم رودخانه-مخزن باعث 3/99 درصد تغییر در مقدار ظرفیت جذب محاسبه شده، می گردد. همچنین نتایج نشان می دهد با بکارگیری جریان رقیق ساز مناسب، مقادیر 10 و 20 تن آلاینده ناگهانی ورودی به مقادیر غلظت مجاز 5/0 و 1 میلی گرم بر لیتر در طول رودخانه رسیدند. در این فرایند مقادیر پارامترهای حیاتی کیفی رودخانه شامل (c_a ) ̅، X و T، به ترتیب تغییرات 6/96، 2/92 و 7/53 درصدی را نشان دادند.
تاثیر خصوصیات خاک و فرسایش بادی بر روی سازه های هیدرولیکی رودخانه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۹
229 - 242
حوزه های تخصصی:
رودخانه سیستان، از رودخانه های اصلی دشت سیستان است که بر روی آن سازه های هیدرولیکی مختلفی ساخته شده است. در این تحقیق، تعدادی از سازه های مهندسی تحت تأثیر فرسایش بادی، مورد بررسی قرارگرفته اند. محدوده های مورد مطالعه، ورودی آب چاه نیمه ها، سدهای کهک، زهک و سیستان و پل نهورابرا شامل می شود. در مرحله اول جهت رودخانه در هر محدوده نسبت به جهت باد غالب تعیین شده است و سپس موانع طبیعی و مصنوعی، شامل پوشش گیاهی، ساختمانها و ارتفاعات طبیعی که در مسیر وزش باد بوده؛ مشخص شده است. در مرحله بعد بافت خاک، وزن واحد حجم و چسبندگی خاک زمینهای ساحل رو به باد رودخانه تعیین شده است. بر اساس نتایج این تحقیق، بخشهای مختلف رودخانه سیستان به صورت موازی، مایل و عمود نسبت به جهت باد غالب قرار گرفته است. بافت خاک عمومأ رس سیلتی، همراه با شن، لوم، لوم سیلتی و لوم ماسه ای است که در محدوده های حاشیه رودخانه به لوم و لوم سیلتی تغییر می یابد. خاکهای این محدوده عمومأ حد روانی کمتر از 25 داشته و دارای چسبندگی ناچیزی هستند. مقاومت برشی زهکشی نشده خاکهای سطحی در طول مسیر رودخانه و در محدوده ساحل رو به باد، کمتر از 30 کیلو پاسکال است. همچنین، وزن واحد حجم خاک، در محدوده مورد مطالعه، بین 2/1 تا 3/1 گرم بر سانتیمتر مکعب می باشد. پوشش گیاهیسواحل رو به باد، در نزدیکی سازه های مهندسی، بسیار کم و حداکثر 20 درصداست. نتایج نشان می دهد که رسوبات منطقه عمدتأ دانه ریز بوده و فاقد چسبندگی هستند و تراکم کمی دارند. بنابر این بر اثر خشکسالی های اخیر و کاهش پوشش گیاهی، فرسایش و حمل خاک به شدت افزایش یافته است و سازه های مربوط به سد کهک، سد سیستان و پل نهوراب، بیشترین تأثیر پذیری را دارند.
بررسی اثر معیار خاک شناسی بر پتانسیل بیابانزایی مخروط افکنه ها (مطالعه موردی: بخش جنوبی حوزه ی آبخیز رودخانه ی شور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی روند بیابانزایی مستلزم درک پدیده هایی است که هم به طور منفرد و هم در کنش و واکنش بایکدیگر در یک ناحیه تغییراتی را به وجود آورده اند که این تغییرات منجر به بیابانزایی و تخریب اراضی شده است. به منظور بررسی اثر معیار خاک شناسی بر پتانسیل بیابانزایی مخروط افکنه ها در بخش جنوبی حوزه آبخیز رودخانه شور، نخست اقدام به تهیه ی نقشه ی طبقات شیب، کاربری اراضی و زمین شناسی کاربردی با هدف ایجاد واحدهای همگن و تعیین خصوصیات خاک شد ، به طوری که از طریق روی هم قرار دادن و تقاطع این نقشه ها با لایه شبکه ای ایجاد شده به وسیله برنامه جانبی ET GeoWizards در نرم افزار ArcGIS 10.3 ، نقشه ی واحدهای کاری حاصل شد. در این تحقیق سه شاخص حساسیت پذیری نسبت به فرسایش، شوری و نفوذپذیری خاک در نظر گرفته شد که در نهایت هر یک به صورت نقشه ای طبقه بندی شده مبتنی بر عبارت های زبانی در طیف هفت گانه، ارایه گردیدند. در این تحقیق از روش آزمون های ناپارامتریک فریدمن و رتبه های دبلیو کندال به منظور تعیین پتانسیل و اولویت بندی گزینه ها استفاده شد، به طوریکه پس از تعریف اعداد قطعی مربوط به عبارات زبانی در طیف هفت گانه، اقدام به محاسبه مقادیر میانگین رتبه گزینه ها گردید. در این تحقیق دامنه تغییرات مقادیر میانگین رتبه ها حاصل از آزمون های فریدمن و رتبه های دبلیو کندال از 00/7 تا 33/17 متغیر است. نتایج تحقیق مبتنی بر آزمون های ناپارامتریک نشان داد که 18/74 درصد (77/4245 هکتار) از منطقه دارای پتانسیل بیابانزایی متوسط و 82/25 درصد (67/1477 هکتار) دارای پتانسیل بیابانزایی خیلی زیاد است. همچنین نتایج تحقیق نشان داد که جوانترین و قدیمی ترین مخروط افکنه های منطقه به ترتیب دارای پتانسیل بیابانزایی خیلی زیاد (75/798 هکتار) و کم (23/152 هکتار) می باشند.
مطالعه حساسیت به وقوع سیل درحوضه آبخیز رازآور با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۹
35 - 50
حوزه های تخصصی:
در ایران به دلیل وسعت زیاد، تنوع اقلیمی، تغییرات کاربری اراضی و دگرگونی های رخ داده درمقیاس های زمانی و مکانی بارش ها، همه ساله سیلاب های عظیمی رخ می دهد. تحقیق حاضر جهت ارزیابی روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) برای تهیه نقشه حساسیت به سیل می باشد. در این تحقیق از پارامترهای طبقات ارتفاعی، شیب، انحنای زمین، فاصله از رودخانه، زمین شناسی، کاربری اراضی، شماره منحنی رواناب و خاک در بخشی از حوضه آبخیز رازآور در استان کرمانشاه استفاده گردید. نقشه های رقومی این پارامترها با استفاده از نرم افزارهای ArcGIS 10.1 و SAGA GIS 2 با فرمت رستری تهیه شدند. احتمال رخداد سیل برای هر کلاس از هر فاکتور و همچنین اهمیت هر فاکتور نسبت به سایر فاکتورها در وقوع سیل توسط نظرات کارشناسی بررسی گردید و در نهایت وزن های مربوطه در نرم افزار Expert choice محاسبه گردید. سپس وزن های بدست آمده برای هر کلاس و هر فاکتور توسط سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) در لایه های مربوطه اعمال گردید و در نهایت نقشه های احتمال سیل منطقه مورد مطالعه تهیه شد. نقشه تهیه شده در نهایت به 5 کلاس شامل حساسیت خیلی زیاد، زیاد، متوسط، کم و خیلی کم به قوع سیل طبقه بندی شد. نتایج حاکی از آن است که فاکتور شیب دارای بیشترین تاثیر بر وقوع سیل بوده و پس از آن مربوط به فاصله از رودخانه و طبقات ارتفاعی می باشد ؛ و کمترین تاثیر بر وقوع سیل در منطقه مورد مطالعه مربوط به فاکتور شماره منحنی رواناب می باشد. همچنین نتایج نشان داد 5/48 درصد از حوضه دارای حساسیت زیاد و خیلی زیاد و 9/30 درصد دارای حساسیت کم وخیلی کم به وقوع سیل می باشد.
ارزیابی آسیب پذیری بافت های فرسوده شهر کاشان ناشی از خطرات زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۱
61 - 74
حوزه های تخصصی:
بافت های فرسوده شهری دارای مشکلات متعددی در زمینه های کالبدی، محیطی، اجتماعی و اقتصادی هستند که زندگی ساکنان در این گونه بافت ها را با مشکلات روبه رو ساخته است. در موجودیت بافت های فرسوده و با توجه به رشد جمعیت و افزایش شهرنشینی وقوع حوادث طبیعی مثل زلزله می تواند خسارات و تلفات سنگینی را در چنین مکان های برجای گذارند. ضرورت کاهش آسیب پذیری شهرها و بخصوص بافت های فرسوده در برابر این پدیده به عنوان یکی از اهداف اصلی برنامه ریزی شهری و سایر رشته های مرتبط شهری محسوب می گردد. با توجه به اینکه آسیب پذیری ناشی از زلزله یکی از مهم ترین چالش های پیش روی شهرهای ایران بوده و موضوع پهنه بندی خطر لرزه خیزی و ارزیابی آسیب پذیری شهرها در برابر زلزله در مباحث مرتبط به جغرافیا و برنامه ریزی شهری است، در این تحقیق سعی گردیده که میزان آسیب پذیری بافت های فرسوده شهر کاشان مورد ارزیابی قرارگرفته و راهکارهای بیرون رفت از این معضل پیشنهاد گردیده اند. در این تحقیق از داده های موجود سازمان های مختلف، با استفاده از مدل فازی [1] و فازی میمبرشیب [2] در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی مورد تحلیل و ارزیابی قرارگرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد شهر کاشان با داشتن 754.3 هکتار بافت فرسوده که در مکان های مختلفی از شهر قرار دارند، بیشترین کاربری مسکونی باکیفیت پایین ابنیه، بافت های تاریخی، اراضی مخروبه، عمر زیاد ساختمان ها و معابر تنگ و باریک در معرض آسیب پذیری بیشتری ناشی از زلزله نسبت به سایر مناطق شهری قرار دارند که در میان بافت های فرسوده، مرکز شهر با بیشترین و لتحر در پایین ترین درجه از آسیب پذیری قرار می گیرند. [1] Fuzzy [2] Fuzzy Membership
بررسی پتانسیل لرزه ای در جنوب خاور تهران بزرگ (در مجاورت گسل های ماملوک و قصرفیروزه)، بر پایه گذرگاه های تنش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ششم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
161-174
حوزه های تخصصی:
بررسی پتانسیل لرزه ای گسل های تهران به عنوان پایتخت ایران امری ضروری است. گذرگاه ها یا مسیرهای تنش (Stress Trajectories) برای این برآورد کارگشا هستند، زیرا تجمع آن ها در اطراف یک گسل می تواند نشانه پتانسیل لرزه زایی آن باشد. در این پژوهش، از داده های خش لغز گسلی برای تحلیل تنش دیرین استفاده شد. بر این پایه، منطقه به شش محدوده پایدار تنشی تفکیک شده و میانگین تنش دیرین در هر یک از این محدوده ها به دست آمد. در گام بعد بر پایه میدان تنش میانگین به دست آمده از هر محدوده و چرخش داده های گسلی بر اساس تئوری آندرسن برای رژیم تنشی فشاری، نقشه گذرگاه های تنش برای میدان تنش میانگین حاکم بر منطقه در طول زمان زمین شناسی رسم شد. آرایش گذرگاه های تنش بیشینه و همگرایی ضعیف آن ها در محل تلاقی گسل ها، نشانگر تبعیت آن ها از رژیم تنش کلی حاکم بر منطقه است و افزایش میزان تنش و پتانسیل لرزه ای در محل تلاقی گسل های بزرگ، بسیار محدود است.
ارزیابی تغییرات فضایی- زمانی شکل شهرهای ساحلی استان خوزستان با به کارگیری سنجه های سیمای سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه گسترش شهرها و روستاها سبب تسلط بیشتر انسان بر محیط زیست شده است، این امر سبب وقوع تغییرات محیطی بسیاری شده است. هدف از این پژوهش بررسی تغییر زمانی و فضایی چهار شهر ساحلی استان خوزستان (بندر امام خمینی (ره)، بندر ماهشهر، آبادان و خرمشهر) با به کارگیری سنجه های آمایش سرزمین طی دوره 20 ساله 2018-1998 برای تعیین دقیق الگوی مکانی –زمانی تغییرات می باشد. روش تحقیق حاضر کمی بوده و منطق حاکم بر آن استقرایی است. برای استخراج نقشه پوشش اراضی داده ها از طریق تصاویر ماهواره ای حاصل از ماهواره لندست متعلق به دوسال 2018 و 1998 که توسط سنجنده های OLI و MSS5 برداشت شده است، تصاویر در چهار طبقه اصلی مسکونی (شهر)، مناطق دارای پوشش گیاهی، زمین های مرطوب (رودخانه) و بایر دسته بندی شدند. پس از تهیه نقشه های پوشش سرزمین از نرم اف زار Fragstats و TerrSat جهت استخراج سنجه های سیمای س رزمین در دو س طح ک لاس و س یما اس تفاده ش د. نتایج تحقیق نشان می دهد که شهر آبادان در سیمای سرزمین دارای الگوی Aggregation, Attrition و Dissection در شهر بندر امام خمینی (ره) Aggregation, Attrition خرمشهر دارای Creation, Attrition و Dissection و در بندر ماهشهر سه شاخص Creation, Attrition و Aggregation مشاهده می شود. همچنین در هر چهار شهر مورد بر مساحت مناطق مسکونی در بازه زمانی افزوده شده است.
بررسی مخاطرات ژئومورفولوژیک آبی-بادی شمال غرب میراث جهانی لوت(حدفاصل جاده ی نهبندان- شهداد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۱
1 - 18
حوزه های تخصصی:
ایران جزو 10 کشور اول مستعد وقوع مخاطرات طبیعی دنیا است. از جمله راهکارهای اساسی به عنوان ابزاری کار آمد در جهت کاستن از مخاطرات فوق، شناسایی عوامل دخیل در ایجاد مخاطرات و پهنه بندی میزان خطر است. پژوهش حاضر نیز برای دست یافتن به چنین هدفی به بررسی مخاطرات ژئومورفولوژیک آبی - بادی بر روی جاده شهداد- نهبندان واقع در شمال غرب میراث جهانی لوت پرداخته است. در این راستا ابتدا به صورت میدانی نقاط مخاطره آمیز شناسایی و به کمک جی پی اس مارک شد. سپس عوامل موثر در وقوع مخاطرات مورد نظر شناسایی و به کمک مجوعه فازی و اخذ نظر کارشناسان وزن دهی شده و لایه ها با استفاده از مدل تحلیل شبکه ای همپوشانی شد. نتایج حاصل از تحلیل پهنه بندی خطر نشان داد که حدود219 کیلومتر از طول جاده دارای خطر متوسط تا خیلی زیاد از نظر سیلاب و 252 کیلومتر از طول مسیر در پهنه خطر متوسط تا خیلی زیاد حرکت ماسه های روان واقع شده است. که این امر توجه به برنامه ریزی و مطالعات محیطی در محور ارتباطی ذکر شده به عنوان یکی از مهمترین محور های مواصلاتی در جهت دست یابی به میراث جهانی لوت و عوارض چشم نواز ژئومورفولوژیکی آن است را به خوبی آشکار می سازد.
ادغام مدل های تصمیم گیری چندمعیاره و تکنیک تجزیه وتحلیل منطقه ای سیلاب جهت اولویت بندی زیرحوزه ها برای کنترل سیل (مطالعه موردی: حوزه آبخیز دهبار خراسان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از مسائل مهم در پروژه های مهار سیلاب کشور، اولویت بندی حوزه ها برای تخصیص بودجه و عملیات سازه ای و غیرسازه ای است. با توجه به فقدان ایستگاه های هیدرومتری در بسیاری از زیرحوزه ها، تعیین میزان مشارکت زیرحوزه های مختلف یک حوزه آبخیز در ایجاد سیلاب را با مشکل مواجه می کند. بررسی پارامترهای مؤثر در بروز سیل از طریق رویکردهای تصمیم گیری چندمعیاره (MCDM) می تواند در تعیین نقش هر یک از زیرحوزه ها در بروز سیلاب راهگشا باشد. منطقه مورد مطالعه پژوهش حاضر (حوزه آبخیز دهبار در استان خراسان رضوی) به 10 زیرحوزه تقسیم شد. سپس 13 شاخص و معیار شامل مساحت، ضریب گراولیوس، تراکم زهکشی، ضریب گردی، ضریب فرم، شماره منحنی، نسبت انشعاب، طول آبراهه اصلی، شیب متوسط، ارتفاع متوسط، زمان تمرکز، بارندگی و ضریب رواناب انتخاب شدند و مقدار هرکدام برای هر زیرحوزه محاسبه گردید. وزن دهی این پارامترها با تکنیک فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) انجام گردید. پس از وزن دهی به معیارهای ارزیابی و تهیه ماتریس تصمیم گیری، جهت اولویت بندی از مدل های VIKOR و Permutation استفاده گردید. بعد از اولویت بندی، جهت ارزیابی و صحت سنجی این مدل ها از روش تجزیه وتحلیل منطقه ای سیلاب (براساس ایستگاه های موجود در حوزه) استفاده شد و دبی حداکثر سیلاب در دوره بازگشت های مختلف محاسبه گردید. درنهایت برون داد این سه روش با استفاده از روش میانگین رتبه ها ادغام گردید. نتایج نشان داد که زیرحوزه های شماره 1، شماره 3 و شماره 2 در رتبه های نخست قرار دارند و درنتیجه ازلحاظ ضرورت انجام اقدامات مدیریتی در اولویت هستند.
بررسی فرونشست زمین ناشی از برداشت بی رویه آب زیرزمینی در دشت کردی شیرازی، استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۲
95 - 110
حوزه های تخصصی:
برداشت بیش از حد منابع آب زیرزمینی سبب مخاطرات زیست محیطی زیادی می شود که در بین آنها فرونشست زمین از اهمیت زیادی برخوردار می باشد. هدف از مقاله حاضر بررسی فرونشست و ایجاد شکاف زمین به عنوان یکی از مخاطرات زیست محیطی ناشی از اﻓ ﺖ ﺳﻄﺢ آب زیﺮزﻣیﻨی در دﺷﺖ کردی شیرازی می باشد. بدین منظور تغییرات سطح آب زیرزمینی و وضعیت سطحی و عمقی رسوبات موجود در دشت مورد بررسی قرار گرفته است. داده های سطح آب زیرزمینی اندازه گیری شده در پیزومتر ها در طی 16 سال گذشته (1394-1378) نشان می دهد سطح ایستابی حدود 5/35 متر افت نموده و متوسط نرخ افت سطح آب زیرزمینی حدود 2/2 متر در سال می باشد. برداشت بیش از حد از آبخوان آبرفتی دشت کردی شیرازی ضمن افت سطح آب زیرزمینی سبب ایجاد بارفشاری قابل ملاحظه به رسوبات تشکیل دهنده آبخوان و بنابراین فشردگی و نشست آنها شده است. درنتیجه یک شکاف بزرگ به طول 6/567 متر در سال 1394 در بخش شمال غربی دشت ظاهر شده است. مطابق نتایج این تحقیق دو عامل افت سطح آب زیرزمینی و تغییرات ضخامت لایه ریزدانه رسی موجب نشست نامتقارن، ایجاد منطقه کششی و در نتیجه رخداد شکاف در دشت کردی شیرازی شده است. بر مبنای این عوامل نقشه خطرپذیری ایجاد شکاف ناشی از فرونشست زمین در دشت کردی شیرازی تهیه شده و پهنه های با خطر نسبی زیاد، متوسط و کم مشخص شده است.
بررسی مناطق خطر آتش سوزی جنگل در استان گلستان، بر اساس شاخص خطر آتش سوزی (FRSI)با بهره گیری از تکنیک(GIS)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ششم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
89-102
حوزه های تخصصی:
آتش سوزی در عرصه های منابع طبیعی یکی از بحران هایی است که هر ساله خسارت های غیر قابل جبرانی بر اکوسیستم ها و محیط زیست وارد می سازد . هدف از این تحقیق تلاش جهت بررسی مناطق حساس به خطرآتش سوزی و تهیه نقشه منطقه خطر آتش سوزی جنگل ، بوسیله ادغام داده های توپوگرافی و سایر اطلاعات اضافی از یک سیستم اطلاعات جغرافیایی ( GIS ) برای استان گلستان است. برای انجام این تحقیق ابتدا بااستخراج اطلاعات ثبت شده مربوط به موقعیت آتش سوزی های رخداده شده درسالهای 1388 و1389 حوزه ی ادار ه کل منابع طبیعی استان گلستان انجام گرفته است. جهت شناسایی مناطقی با پتانسیل بالای آتش سوزی ازپارامترهای استاتیکی مؤثردرآتش سوزی جنگل های منطقه (ارتفاع،شیب،جهت شیب ،کاربری زمین/پوشش زمین،،میزان تبخیر)استفاده گردید.بدین صورتکه ، هر کدام از پارامترهای استاتیکی به کلاس های مختلف تقسیم شده و به هر کلاس با استفاده از دانش کارشناسی و مرور تحقیقات انجام شده، داده های زمینی و نتایج حاصل از بررسی های فوق، وزنی از یک تا ده اختصاص داده شده است. در ادامه با استفاده از همپوشانی لایه های مذکور با وزنهای متفاوت، مناطق با پتانسیل بالای آتش سوزی برای جنگل های استان گلستان شناسایی شده است، در نهایت کلیه وزنها با هم جمع شده که مقدار وزن نهایی بدست آمدو نقشه خطر آتش سوزی تهیه گردید. . برای تولیدنقشه خطر آتش سوزی،ازنرم افزار Arc GIS9.2 استفاده گردیده است. همچنین باروش شاخص خطرآتش سوزی ( FRSI )،وشاخص نرمال شده تفاوت پوشش گیاهی ( NDVI )، و باکمک نقشه پهنه بندی،ریسک آتش سوزی درپنج رده خطر (بسیارکم تا بسیارزیاد) تهیه گردید . .نتایج نشان داد بیشتر آتش سوزی ها در مناطق جنگلی با تاج و پوشش انبوه و همچنین در مناطق جنگلی با تاج و پوشش متوسط و در مرحله بعد در مناطق بیشه زار و بوته زار ها اتفاق افتاده است . دربررسی محاسبه تراکم آتش سوزی در پهنه های ارتفاعی ، نتایج نشان داد ، تقریبا 90 درصد آتش سوزی ها در پهنه های ارتفاعی متوسط بین 700 تا 1 5 00 متر رخ داده اند. در کل یافته های تحقیق نشان داده است، 90 درصدآتش سوزی های بوقوع پیوسته درمناطق باخطرزیادآتش سوزی،30 درصددرمناطق خطرناک و 60 درصددرمناطق پرخطرواقع شده اند، ،به طوریکه مناطق گالیکش، مینودشت، آزاد شهر ،از درجه ریسک وقوع آتش سوزی بالا برخوردار بوده اند.
شناسایی مکان های مستعد برای سیلاب با الگوهای خود همبستگی فضایی سرعت نفوذ آب در خاک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۲
111 - 122
حوزه های تخصصی:
ویژگیهای خاک در مقیاس بزرگ بر فرآیند میزان نفوذ آب به خاک اثر میگذارد و میتواند منجر به افزایش روانآب در اراضی کشاورزی شود. مدیریت پایدار اراضی برای کنترل روانآب نیاز به اطلاعات قابل اطمینان در مورد توزیع فضایی میزان نفوذ آب به خاک دارد. روش سنتی آنالیز خاک دشوار و وقتگیر و پرهزینه است. بنابراین تجزیه و تحلیل فضایی سرعت نفوذ برای تعیین مناطق حساس برای روانآب سطحی ضروری است. هدف اولیه از این مطالعه ارائه روشهای جایگزین در تعیین میزان نفوذ آب به خاک در مناطق حساس به روان آب (لکه داغ) با استفاده از آنالیز خودهمبستگی فضایی است. این مطالعه در منطقه خدافرین استان آذربایجان شرقی انجام شد. از نظر جغرافیایی منطقه مابین 675500 تا 692500 مختصات طولی و 4332500 تا 4349000 مختصات عرضی واقع شده است. بهمنظور دستیابی به اهداف تحقیق 88 نقطه نمونهبرداری با کمک سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدنظر قرار دادن یکنواختی و نوع کاربری اراضی انتخاب شد. دادههای نفوذپذیری نهایی با استوانههای مضاعف در ٣ تکرار اندازهگیری شد. یک نمونه خاک از هر نقطه برداشته و جهت انجام آزمایشهای فیزیکی و شیمیایی به آزمایشگاه منتقل شد. برای پوششدادن کل اراضی از میانیابی با روش کریجینگ معمولی استفاده شد، نهایتا لایه ایجاد شده برای اعمال روش تحلیل لکههای داغ به محیط GIS منتقل و اقدام به تهیه نقشههای مورد نظر گردید. نتایج نشان داد که از بین پارامترهای مورد بررسی درصد شن، سیلت، تخلخل و ماده آلی دارای همبستگی در سطح احتمال 1 درصد با نفوذپذیری آب در خاک هستند. در مجموع دو پارامتر درصد ماده آلی و تخلخل، موثر بر افزایش سرعت نفوذ آب در خاک ارزیابی شد و سایر پارامترهای اندازهگیری شده فاقـد الگوی خود همبستگی فضایی مشخص به لحاظ آمـاری میباشد. نهایتا روش هاتاسپات یک روش کارا در ارزیابی روند تغییرات نفوذپذیری خاک با توجه به ویژگیهای موثر بر آن میباشد. ویژگیهای خاک در مقیاس بزرگ بر فرآیند میزان نفوذ آب به خاک اثر میگذارد و میتواند منجر به افزایش روانآب در اراضی کشاورزی شود. مدیریت پایدار اراضی برای کنترل روانآب نیاز به اطلاعات قابل اطمینان در مورد توزیع فضایی میزان نفوذ آب به خاک دارد. روش سنتی آنالیز خاک دشوار و وقتگیر و پرهزینه است. بنابراین تجزیه و تحلیل فضایی سرعت نفوذ برای تعیین مناطق حساس برای روانآب سطحی ضروری است. هدف اولیه از این مطالعه ارائه روشهای جایگزین در تعیین میزان نفوذ آب به خاک در مناطق حساس به روان آب (لکه داغ) با استفاده از آنالیز خودهمبستگی فضایی است. این مطالعه در منطقه خدافرین استان آذربایجان شرقی انجام شد. از نظر جغرافیایی منطقه مابین 675500 تا 692500 مختصات طولی و 4332500 تا 4349000 مختصات عرضی واقع شده است. بهمنظور دستیابی به اهداف تحقیق 88 نقطه نمونهبرداری با کمک سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدنظر قرار دادن یکنواختی و نوع کاربری اراضی انتخاب شد. دادههای نفوذپذیری نهایی با استوانههای مضاعف در ٣ تکرار اندازهگیری شد. یک نمونه خاک از هر نقطه برداشته و جهت انجام آزمایشهای فیزیکی و شیمیایی به آزمایشگاه منتقل شد. برای پوششدادن کل اراضی از میانیابی با روش کریجینگ معمولی استفاده شد، نهایتا لایه ایجاد شده برای اعمال روش تحلیل لکههای داغ به محیط GISمنتقل و اقدام به تهیه نقشههای مورد نظر گردید. نتایج نشان داد که از بین پارامترهای مورد بررسی درصد شن، سیلت، تخلخل و ماده آلی دارای همبستگی در سطح احتمال 1 درصد با نفوذپذیری آب در خاک هستند. در مجموع دو پارامتر درصد ماده آلی و تخلخل، موثر بر افزایش سرعت نفوذ آب در خاک ارزیابی شد و سایر پارامترهای اندازهگیری شده فاقـد الگوی خود همبستگی فضایی مشخص به لحاظ آمـاری میباشد. نهایتا روش هاتاسپات یک روش کارا در ارزیابی روند تغییرات نفوذپذیری خاک با توجه به ویژگیهای موثر بر آن میباشد.
اولویت بندی زیرحوزه های شهری مستعد سیلاب با استفاده از تکنیک PCA به عنوان یک روش جدید وزن دهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
83 - 100
حوزه های تخصصی:
در مناطق شهری به دلیل توسعه سطوح نفوذناپذیر و به دنبال آن افزایش قابلیت تولید رواناب، احتمال بروز پدیده های مخرب سیلابی بیش از سایر مناطق است. اولین گام در مدیریت سیلابهای شهری شناسایی مناطق بحرانی می باشد. در این پژوهش به منظور اولویت بندی زیرحوزه های شهرستان ارومیه نسبت به سیل خیزی از تکنیک چند معیاره فرارتبه ای پرومته II (PROMETHEE II) استفاده شده است. برای این منظور، ابتدا مرز واحدهای هیدرولوژیکی در ArcGISبا توجه به شیب منطقه و وضعیت کانال های انتقال آب و محل اتصالات آنها، مشخص و تعداد 22 زیرحوزه تعیین شد. خصوصیات فیزیوگرافی زیرحوزه ها (ارتفاع رواناب، نفوذناپذیری، ارتفاع زیرحوزه، شماره منحنی، طول آبراهه اصلی، فرم زیرحوزه، محیط و مساحت آن) به عنوان معیارهای رتبه بندی انتخاب شدند. وزن هر یک از این متغیرها از عواملی است که تاثیر بسیار زیادی بر فرآیند رتبه بندی زیرحوزه ها می گذارد و لازم است با حساسیت خاصی تعیین گردد. از طرفی، اثر متغیرهای مختلف از منطقه ای به منطقه دیگر متفاوت است. برای روشن شدن این مسئله، در این پژوهش تعیین وزن معیارها یک بار به روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP)و بار دیگر بر اساس آنالیز مولفه های اصلی (PCA) انجام شد. با توجه به وزن و مقدار هر معیار در هر گزینه (زیرحوزه)، تکنیک پرومته IIبرای هر یک از دو گروه وزن تعیین شده، اجرا وزیرحوزه های منطقه نسبت به سیل خیزی اولویت بندی شد و مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد در الویت زیرحوزه ها بر اساس دو روش وزن دهی تفاوتهایی وجود دارد. وزن معیار اول که عمق رواناب است برای روش های PCAو AHPمتفاوت بوده و به ترتیب برابر با 150/0 و 280/0 می باشد. تاثیر اختلاف وزن معیارها و اولویت آنها در ایجاد سیل، قابل ملاحظه بوده است؛ به طوریکه از بین هفت زیرحوزه بحرانی نخست، تنها چهار زیرحوزه به طور مشترک حضور دارند که از این چهار زیرحوزه نیز تنها دو زیرحوزه دارای رتبه یکسانی هستند. این موضوع نشان می دهد که روش PCAبه دلیل ملاحظه اثر ویژگی های مکانی معیارها و حذف خطای موجود در روش های مبتنی بر نظرسنجی، از دقت بیشتری در وزن دهی معیارها برخوردار است.
مدلسازی اثرات خشکسالی بر معیشت پایدار کشاورزان کوچک مقیاس در سکونتگاه های روستایی استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ششم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
111-128
حوزه های تخصصی:
هدف کلی این تحقیق، مدلسازی اثرات خشکسالی بر معیشت پایدار کشاورزان کوچک مقیاس در سکونتگاه های روستایی بود. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کشاورزان کوچک مقیاس در روستاهای استان کردستان بود ( N=10099 ). با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 402 نفر از آن ها با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای چند مرحله ای با انتساب متناسب برای مطالعه انتخاب شدند . ابزار اصلی تحقیق پرسشنامه ای بود که روایی آن از طریق روایی محتوایی و روایی سازه و پایایی آن توسط پایایی ترکیبی و آلفای کرونباخ بررسی شد ( α>0.7 ). تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار SPSS win1 8 ، Lisrel 8.54 ، ArcGis 10.5 و Xlstat 2016 انجام شد. نتایج آزمون من کندال نشان داد که سطح زیرکشت محصولات آبی و دیم به همراه مقدار تولید محصولات آبی با گذر زمان افزایش یافته است اما بر مقدار تولید محصولات دیم اثر معنی داری از نظر آماری ندارد. همچنین نتایج نشان داد که در بعد اقتصادی بیشترین تأثیر بر توزیع درآمد و هزینه های زندگی بوده است، در بعد اجتماعی بر تعلق مکانی و امنیت و رفاه اجتماعی، بعد محیطی بر آلودگی زیست محیطی و منابع سرزمین و در بعد نهادی بیشتر بر همکاری و مشارکت مردم تأثیرگذار بوده است. علاوه بر این نتایج مدلسازی معادلات ساختاری نشان داد که خشکسالی بیشترین تأثیرات را ابعاد معیشت پایدار به ترتیب بر بعد اجتماعی، محیطی، اقتصادی و نهادی دارد.
تحلیل ویژگی های روزهای شرجی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیده شرجی به واسطه اثر ترکیبی دما و رطوبت بالا رخ می دهد و همواره باعث بروز مشکلاتی برای فعالیت های انسانی می شود. در پژوهش های قبلی، این پدیده در مناطق محدودی از کشور و با تعداد شاخص های کمتری مطالعه شده است. این پژوهش با هدف بررسی فراوانی، تداوم و شدت روزهای شرجی در سرتاسر ایران با سه شاخص شدت شرجی، فشار بخار آب جزئی و گرمایش به انجام رسیده است. به این منظور داده های روزانه دما و رطوبت نسبی 101 ایستگاه سینوپتیک کشور در یک دوره زمانی 28ساله (2014-1987) جمع آوری و با سه شاخص یادشده مطالعه شد. نتایج تحقیق نشان داد دو شاخص شدت شرجی و فشار بخار آب جزئی برای تبیین شرایط شرجی در ایران مناسبند و برونداد آنها تفاوت محسوسی با یکدیگر ندارد. اما شاخص گرمایش به نتایج مطلوب منتهی نشد. بر اساس شاخص منتخب، یعنی شاخص شدت شرجی، سواحل جنوب و سپس سواحل شمال کشور، بیشترین فراوانی، تداوم و شدت شرجی را دارند. اما در سایر نقاط کشور شرایط شرجی حاکم نیست و به طور میانگین حتی یک روز با شرایط شرجی مشاهده نمی شود. در سواحل جنوب، به دلیل حاکمیت پرفشار آزور، وضعیت شرجی زودتر از سایر نقاط کشور، در روز 14 فروردین آغاز می شود و با تداوم 7 ماه و 11 روز، در 25 آبان خاتمه می یابد. اما در سواحل شمالی کشور، با یک تأخیر 48روزه، از 1 خرداد آغاز و با تداوم تقریبی 4 ماه و 19 روز، در 20 مهر خاتمه می یابد. بندر چابهار در ساحل دریای عمان با 291 روز شرجی که 160 روز آن وضعیت شرجی بسیار شدید را داراست، بالاترین و بندر آستارا در سواحل خزر با 126 روز پایین ترین تعداد روزهای شرجی را دارا هستند. در سواحل شمالی، وضعیت شرجی بسیار شدید دیده نمی شود. روند سالانه تعداد روزهای شرجی در هیچ ایستگاهی معنی دار نیست.
برآورد قطعی خطر لرزه ای در بندر نوشهر با استفاده از سیستم فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۹
175 - 194
حوزه های تخصصی:
زمین لرزه ها جزء خطرات طبیعی هستند و گریز از آنها ممکن نیست. افزایش خسارت های ناشی از زلزله و تعداد زیاد تلفات جانی و مالی بدلیل ضعف سازه ها، بشر را وادار به مطالعاتی برای کاهش این خسارات و آسیب ها می کند. هدف از تحلیل خطرزمین لرزه، پیش بینی میزان دامنه جنبش های قوی زمین در دوره مشخصی از زمان در یک سایت مشخص است. در تمامی ورودی های آنالیز خطر که هر یک بیانگر خصوصیتی هستند عدم قطعیت وجود دارد. در نتیجه شناخت عدم قطعیت ها و چگونگی و میزان در نظر گرفتن آنها توسط روش های مختلف تحلیل خطر، می تواند نشان دهنده میزان اعتمادپذیری آن روش ها در ارزیابی خطر لرزه ای باشد. منطق فازی ابزار مناسبی است که هم به عنوان یک روش تصمیم گیر در حل مسائل و هم اینکه عدم قطعیت ها را مدل سازی می نماید، به کار برده می شود. بندر نوشهر در ایالت لرزه زمین ساختی البرز واقع است که یکی از مناطق لرزه خیز ایران می باشد. در این مطالعه برآورد خطر زمین لرزه برای گستره ای به شعاع 200 کیلومتر از بندر نوشهر در موقعیت عرض جغرافیایی 5/38 – 34 درجه عرض شمالی و 54-49 درجه طول شرقی قرار گرفته، انجام شده است. به همین منظور از 17 چشمه بالقوه زمین لرزه در گستره مورد مطالعه، استفاده شده است. ابتدا برآورد خطر لرزه ای به روش قطعی مرسوم و سپس برآورد قطعی با استفاده از منطق فازی انجام شد. با توجه به نتایج بدست آمده به روش قطعی مرسوم، تغییرات بیشینه شتاب افقی بین g08/0 تا g52/0 است. نتایح حاصل از برآورد خطر لرزه ای قطعی با استفاده از منطق فازی نشان دادند که تغییرات بیشینه شتاب افقی بین g01/0 تا g55/0 است. در نتیجه بیشینه شتاب افقی g55/0 می باشد که حاصل از چشمه شماره 6 با بزرگای 0/7 با سازوکار معکوس در فاصله 3/21 کیلومتری از ساختگاه بندر نوشهر است.