فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۱٬۰۳۰ مورد.
۶۴۱.

تحلیل روند سیلاب های حداکثر در حوضه کرخه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیلاب تحلیل روند آزمون من – کندال حوضه کرخه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۵ تعداد دانلود : ۱۹۵
سیلاب و خشکسالی دو پدیده فرینی هستند که با فراوانی های گوناگون همواره در مناطق جهان رخ خواهند داد. رخداد پدیده های فرین اقلیمی از چالش های اخیر در جهان هست. رودخانه کرخه یکی از رودخانه های سیلابی غرب ایران است که در مواقع سیلابی خسارات انسانی و زیربنایی هنگفتی ایجاد می نماید. آشکار سازی و تحلیل روند سیلاب در حوضه کرخه طی دوره آماری 98 - 1337 بر روی داده های بارش 48 ایستگاه و داده های روزانه ایستگاه جلوگیر ماژین با روش های پارامتری(خط رگرسیون) و ناپارامتری(آزمون من – کندال و زنجیره مارکف انجام گرفت. تحلیل خشکسالی نشان داد که این حوضه دارای یک خشکسالی شدید با دوره تداوم 10 ساله بوده که تاثیرات کاهشی زیادی بر آبدهی و رخداد سیلاب های منطقه داشته است(1394 - 1384). علاوه بر آن یافته های تکرار پذیری بارش ها با مدل زنجیره مارکف نشان داد که رخداد خشکسالی ها در حوضه کرخه همواره دارای احتمال وقوع بالاتری نسبت به سایر رخداد ها دارد. با اینکه بارش های سالانه دارای روند کاهشی بوده اما بارش های حداکثر روزانه در بیشتر سطح حوضه دارای روند افزایشی هستند. یافته های تحلیل روند سیلاب ها نشان داد که فراوانی رخداد سیلاب ها دارای دو دوره متفاوت با بیشترین رخداد (70 - 1337)(22 مورد در سال 1348 و 15 مورد 1351) و رخداد کمتر (98 - 1371) است اما آنچه اهمیت دارد رخداد سیلاب ها با بزرگی بیشتر و رخدادهای برای اولین بار در دوره دوم است. به نحوی که سیلاب های با دبی لحظه ای بیش از5000 و 9000 متر مکعب در دوره دوم رخ داده اند. از نتایج دیگر این تحقیق جابجای زمان رخداد سیلاب ها می باشد به گونه ای که تا سال 1371 از 64 سیلاب رخ داده 53 مورد آن در فروردین ماه است حال آنکه سیلاب های بعد از 1371 در دهه 80-1371 یک ماه زودتر در اسفندماه، 90-1380 در بهمن ماه و در دهه سوم در دی ماه رخ داده اند.
۶۴۲.

پیوند بندال های اوراسیا- اطلس شمالی با ماه های تر و خشک فراگیر در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیستم های بندال شاخص BI ترسالی خشکسالی ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۳ تعداد دانلود : ۱۱۴
این تحقیق با هدف بررسی ارتباط بلاکینگ های اوراسیا- اطلس شمالی با ماه های تر و خشک فراگیر در ایران نوشته شد. داده های تحقیق شامل: بارش 43 ایستگاه سینوپتیک ایران، داده های ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 و مؤلفه های بلاکینگ از سال 1973 تا 2018 می باشد. برای مطالعه بلاکینگها از شاخص بلاکینگ (BI) استفاده شد؛ و برای استخراج ماه های خشک و تر نیز از شاخص ZSI استفاده شد. برای بررسی ارتباط مؤلفه های بلاکینگ با خشکسالی و ترسالی ها نیز از همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره استفاده گردید. نتایج بررسی داده های بارش نشان داد که ماه های خشک تقریباً 3 برابر بیشتر از ماه های تر رخ داده است. نتایج نشان داد که بلاکینگ رکس و بریده کم فشار بیشترین قدرت و شدت را در منطقه اطلس شمالی داشته اند. بررسی ارتباط ماهانه مؤلفه های بلاکینگ با ماه های تر و خشک فراگیر نشان داد که ارتباط ماه های تر با فراوانی و شدت مستقیم و معنادار بوده است. با رشد فراوانی و شدت بلاکینگ ترسالی ها نیز افزایش پیدا کرده اند؛ و هر زمان که شدت و فراوانی کمتر شده است. ترسالی نیز کاهش یافته و ماه های خشک فراگیر در ایران نیز رشد کرده اند. از لحاظ موقعیت مکانی نیز هسته بلاکینگ های تشکیل شده بین عرض 30 تا 55 درجه شمالی و طول 30 + تا 30 - در منطقه اطلس بیشترین اثر را در ترسالی های فراگیر ایران داشته اند، چراکه تشکیل بلاکینگ ها در پهنه آبی انرژی و قدرت بیشتری برای تحت تأثیر  قرار دادن سرزمین ها در مسیر خود دارند؛ اما هر زمان که بلاکینگ ها در طول 50 تا 90 درجه شرقی شکل گرفته اند خشکی فراگیر بیشتر شده است. نتایج آزمون رگرسیون چند متغیره بین مؤلفه های بلاکینگ و ترسالی (خشکسالی) نشان داد که اثر مؤلفه های بلاکینگ بر ترسالی های ایران حدود 96 درصد و خشکسالی حدود 84 درصد بوده است.
۶۴۳.

پهنه بندی نواحی سیل خیز با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) و سنجش از دور (RS)، (مطالعه موردی : شهرستان داراب)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شهرستان داراب نواحی سیل خیز سیستم اطلاعات جغرافیایی سنجش از دور (RS) منطق فازی مدل AHP لندست 8

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۳ تعداد دانلود : ۲۵۰
مخاطرات طبیعی حوادث ناگواری هستند که هر ساله باعث بروز صدمات و خسارات بسیار زیاد و جبران ناپذیر به محیط طبیعی و پدیده های انسان ساخت می شوند. سیلاب ها از جمله مخاطراتی هستند که همیشه احتمال رخ داد آنها به عنوان یک مخاطره طبیعی برای انسانها وجود داشته است. در این میان شناسایی پهنه های سیل خیز از جمله اقدامات اولیه برای مقابله با آنها محسوب می شود. شهرستان داراب نیز از این امر جدا نبوده و این پژوهش با هدف تهیه نقشه پتانسیل سیلخیزی شهرستان انجام شد. با توجه به این نکته که در سیلخیزی هر منطقه معیارهای زیادی دخیل می باشد، لذا در این پژوهش12 معیار شیب، جهت شیب، بارش، ارتفاع رواناب، وضعیت شماره منحنی (CN)، جهت جریان تجمعی، وضعیت گروه های هیدرلوژیکی خاک، کاربری اراضی، تراکم پوشش گیاهی، تراکم شبکه زهکشی، وضعیت ارتفاعی حوضه و فاصله از آبراهه ها، انتخاب و نقشه های مربوط به هریک تهیه گردید. در مرحله بعد نقشه های تهیه شده با استفاده از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و با استفاده از نرم افزار اکسپرت چویس وزن دهی و توسط مدل منطق فازی فرایند فازی سازی آنها انجام شد. در نهایت همپوشانی لایه ها با استفاده از عملگر فازی جمع جبری (SUM) در نرم افزار Arcmap انجام شد و بدین ترتیب نقشه های مربوط به پهنه بندی خطر رخداد سیل شهرستان داراب با دوره های بازگشت مختلف و در 5 طبقه استخراج شد. نقشه های بدست آمده با دوره های بازگشت مختلف، از الگوی تقریباً یکسان و مشابهی برخوردار میباشند. به طوری که بر اساس نقشه های نهایی خطر وقوع سیل با دوره های بازگشت 25، 15، 5 و 50 ساله، به ترتیب 71/9، 39/9، 4/8 و 93/9 درصد از مساحت شهرستان دارای خطر سیل خیزی خیلی کم و 24/9، 64/10، 90/11 و 65/8 درصد از مساحت آن دارای خطر سیل خیزی خیلی زیاد می باشد.
۶۴۴.

تحلیلی بر کنشگران و نهادهای رسمیحکمروایی چالش کم آبی حوضه آبخیز زاینده رود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حکمروایی آب چالش کم آبی زاینده رود دست اندرکاران کلیدی نهاد های رسمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۳ تعداد دانلود : ۲۸۰
به اذعان بسیاری از محقیق، چالش فزاینده کم آبی در بسیار از مناطق کشور در حکمروایی نا مناسب منابع آب در سطوح حوضه های آبخیز ریشه دارد. بررسی تعاملات دست اندرکاران مختلف و ترتیبات نهادی تاثیرگذار بر آن از عناصر کلیدی ارزیابی سیستم حکمروایی موجود محسوب می شود. هدف تحقیق حاضر تحلیل نقش و جایگاه کنشگران کلیدی و سیاست های رسمی آنها در حکمروایی چالش کم آبی حوضه آبخیز زاینده رود می باشد . بدین منظور پس از تعیین 23 دست اندرکاران و سازمانهای کلیدی در سطح استان اصفهان و سه استان مرتبط یزد، خوزستان و چهارمحال و بختیاری نشست های متعدد با دست اندرکاران مورد نظر برگزار و داده های همکاری و مشارکت آنها و همچمین همسویی سیاست های هر کدام از آنها با چالش کم آبی حوضه آبخیز با استفاده از ابزار مصاحبه و پرسشنامه طراحی شده جمع آوری شد. سپس ماتریس شبکه همکاری و سیاست های کنشگران تنظیم و شاخص های مرکزیت درجه ورودی، مرکزیت درجه خروجی و مرکزیت بینابینی در نرم افزار Ucinet مورد سنجش قرار گرفت . نتایج تحقیق نشان می دهد که آب منطقه ای استان اصفهان و شورای هماهنگی زاینده رود در مقایسه با سایرکنشگران از جایگاه بالاتری در فرایند تصمیم سازی و جریان اطلاعات شبکه همکاری سازمانی مدیریت منابع آب برخوردار هستند. از طرف دیگر کنشگران کلان منابع آب از جمله شرکت مدیریت منابع آب ایران و شورای هماهنگی زاینده رود و در سطح بعدی کنشگران محلی همچون آب منطقه ای، استانداری و نمایندگان استان اصفهان مهمترین منتقدین سیاست های حکمروایی منابع آب زاینده رود می باشند. در مقابل سیاست های جهاد کشاورزی، کشاورزان و مدیریت منابع آب استان اصفهان دارای بیشترین انتقاد از طرف سایر کنشگران بوده است.
۶۴۵.

تحلیل ظرفیت رویارویی کشاورزان در برابر مخاطره خشکسالی (نمونه موردی: کشاورزان شهرستان فریمان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خشکسالی ظرفیت رویارویی کشاورزان روستایی شهرستان فریمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۲ تعداد دانلود : ۲۳۶
تغییرات اقلیمی و اثرات آن بر جوامع روستایی واقعیت انکارناپذیری است؛ به طوری که به عنوان تهدیدی در جهت توسعه و پیشرفت ملی قلمداد می گردد. جوامع روستایی در کشورهای در حال توسعه در معرض خطرات مربوط به تغییرات اقلیمی هستند و انطباق پذیری (سازگارسازی) برای رویارویی و واکنش مناسب با این امر ضروری است؛ ازاین رو این جوامع برای نسل های آتی خود، از استراتژی های رویارویی متنوع، به منظور پاسخگویی به تنش های زیست محیطی بهره می گیرند. هدف این مطالعه، کاربرد دیدگاهی تلفیقی در ارزیابی ظرفیت رویارویی اجتماعات روستایی در برابر خشکسالی؛ در سه بُعد آگاهی، توانایی و اقدام و با محوریت اصول چهارگانه دانش مدیریت بحران، یعنی پیشگیری، آمادگی، و مواجهه و با دو رویکرد سازه ای و غیرسازه ای، در منطقه فریمان استان خراسان رضوی، کشور ایران می باشد. مطالعه حاضر با رویکرد توصیفی - تحلیلی و ماهیت کاربردی، دو گام اساسی را دربرمی گیرد: 1) تعیین شاخص ها و معیارهای ظرفیت رویارویی و انطباق پذیری با استناد به پیشینه نظری و مطالعات کتابخانه ای؛ 2) مطالعات میدانی به شیوه پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه در 5 دهستان و بین 170 کشاورز انجام شده است. یافته های تحقیق در تمامی ابعاد ظرفیت رویارویی و انطباق پذیری بیانگر وضعیت نامناسب کشاورزان در مناطق روستایی مورد مطالعه می باشد؛ به طوری که نتایج آزمون T تک نمونه ای در ارتباط با سه بعد اصلی آگاهی(میانگین 45/2)، توانایی(میانگین 22/2)، و اقدام (میانگین 99/1) نشان از پایین تر بودن این ابعاد از سطح میانگین 3 است. همچنین نتایج آزمون ANOVA در ارتباط میان متغیر تحصیلات و گروه سنی که با مؤلفه های ظرفیت رویارویی و انطباق پذیری موردبررسی قرار گرفت، نشان داد که جز در بعد غیرسازه ای ظرفیت اقدام در سنجش متغیر تحصیلات با سطح معناداری 078/0 و متغیر سن با سطح معناداری 098/0؛ در سایر موارد، تفاوت معناداری میان سطوح مختلف تحصیلی و سنی با سطوح ظرفیت رویارویی و انطباق پذیری وجود دارد. بر اساس نتایج آزمون همبستگی، رابطه میان متغیر «وسعت زمین کشاورزی» با سطوح ظرفیت رویارویی در مؤلفه توانایی و در بعد مواجهه در سطح معناداری 043/0 و ضریب همبستگی 163/0 معنادار است. همچنین در مؤلفه اقدام، وسعت زمین کشاورزی در ابعاد غیرسازه ای با سطح معناداری 004/0 و ضریب همبستگی 231/0 و بعد نهادی ارتباطی با سطح معناداری 008/0 و ضریب همبستگی 214/0 ارتباط معناداری را نشان می دهند. همچنین در مؤلفه اقدام نیز با سطح معناداری 015/0 و ضریب همبستگی 196/0 نشان از ارتباط معنادار دارد.
۶۴۶.

پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از تلفیق روش های Hot Spot، ANP و WlC (مطالعه موردی: شهرستان خلخال)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خلخال زمین لغزش Hot Spot ANP WLC

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۲ تعداد دانلود : ۳۱۰
زمین لغزش ها ازجمله مخاطرات طبیعی هستند که همه ساله موجب خسارات جانی و مالی زیاد، به ویژه در نواحی کوهستانی می شوند. شهرستان خلخال با داشتن چهره کوهستانی و با توجه به وضعیت زمین شناسی، فیزیوگرافی، اقلیمی و انسانی، عمده شرایط لازم جهت شکل گیری حرکات لغزشی را داراست؛ لذا هدف تحقیق حاضر، پهنه بندی خطر زمین لغزش در این شهرستان می باشد. در این مطالعه ابتدا، عوامل مؤثر جهت ایجاد لغزش در منطقه شناسایی شدند و سپس نسبت به تهیه لایه های اطلاعاتی در سامانه اطلاعات جغرافیایی اقدام گردید. در مرحله بعد وزن دهی عوامل مورد بررسی، با استفاده از روش ANP و در محیط نرم افزار Super Decisionانجام گردید و تحلیل و مدل سازی نهایی با استفاده از روش تحلیل لکه های داغ به عنوان روش آمار فضایی و نیز روش WLC به عنوان یکی از روش های تصمیم گیری چند معیاره، انجام شد. نتایج مطالعه نشان داد، عوامل شیب، کاربری اراضی، بارش و لیتولوژی به ترتیب با ضریب وزنی 663/0، 646/0، 639/0 و 379/0 بیش ترین تأثیر را بر ایجاد زمین لغزش در شهرستان خلخال دارند. همچنین، با توجه به نتایج به دست آمده به ترتیب 33/249، 08/385 و 14/427 کیلومتر مربع از مساحت محدوده، در طبقات لکه داغ، با ضریب اطمینان 99، 95 و 90 درصد، قرار دارند.
۶۴۷.

مطالعه و شناسایی ناحیه خطر آسایش اقلیمی استان خوزستان به کمک الگوی خود همبستگی فضایی و تحلیل های چند متغیره ( مورد مطالعه: استان خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ناحیه خطر آسایش تحلیل ممیزی و خوشه ای تحلیل فضایی موران و هات اسپات روند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۱ تعداد دانلود : ۲۴۷
امروزه مطالعه تأثیر وضعیت جوی و اقلیمی بر روی زندگی، سلامتی،آسایش و اعمال و رفتار انسان ها در قالب یکی از شاخه های علمی تحت نام (زیست شناسی انسانی) مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرد. با توجه به تفاوت فراوانی افراد با یکدیگر، احساس هرکسی از یک وضعیت جوی و اقلیمی می تواند متفاوت از دیگری باشد ازاین رو است که نمی توان هیچ اقلیمی را کاملاً نامطلوب دانست و نه یک اقلیم را برای همه افراد کاملاً مطلوب به حساب آورد، لذا می توان گفت که تقریباً کلیه عناصر جوی بر احساس آسایش انسان مؤثر می باشند ولی تأثیر بعضی از آن ها کاملاً مشخص و برجسته وتأثیر بعضی دیگر خفیف و گاهی ناپیداست. بیشترین تأثیر را عناصر دما، بارش، رطوبت و تابش خورشید بر احساس آرامش یا عدم آرامش می توانند داشته باشند. هدف از این مطالعه بررسی و شناسایی ناحیه خطر آسایش اقلیم می باشد. برای این منظور داده های دما، بارش و رطوبت برای استان خوزستان از پایگاه داده ای اسفزاری استخراج گردیده است.دراین رویه ابتدا براساس توزیع احتمالا شرطی حالات های مختلف دما، بارش و رطوبت برای ناحیه با عدم آسایش اقلیمی طرح شده است در این مطالعه به شناسایی نواحی خطرآسایش اقلیمی استان خوزستان به کمک تحلیل های چند متغیره (تحلیل خوشه ای و تحلیل ممیزی) و الگوی خودهمبستگی فضایی (شاخص فضایی هات اسپات و شاخص فضایی موران) با تاکید بر معماری پرداخته شده است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که براساس تحلیل چند متغیره (خوشه ای و تحلیل ممیزی) و تحلیل های فضایی (تحلیل هات اسپات و تحلیل موران) ناحیه خطر آسایش اقلیم بیشتر بخش های غربی استان خوزستان یعنی نواحی مرزی با عراق و همچنین بخش های از جنوب استان را شامل می شود. از طرفی دیگر تحلیل روند گستره نواحی عدم آسایش اقلیم بیانگر این است که به سمت دوره های اخیر روند افزایش قابل توجهی داشته است. همچنین نتایج نشان داد که توزیع مکانی بارش در همه دوره ها در نواحی عدم آسایش اقلیمی از ضریب تغییرات بالای برخوردار بوده است.
۶۴۸.

مدل سازی و پهنه بندی مناطق مستعد آتش سوزی در جنگل های زاگرس با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی بر پایه رگرسیون لجستیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آتش سوزی راک رگرسیون لجستیک مدل سازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۰ تعداد دانلود : ۱۰۹
جنگل ها به عنوان یکی از مهم ترین منابع طبیعی تجدیدشونده، نقش مهمی در پایداری زیست بوم ها ایفا می نمایند. یکی از مهم ترین آشفتگی های مؤثر بر اکوسیستم های جنگلی زاگرس، آتش سوزی جنگل است؛ بنابراین شناسایی مناطق بحرانی آتش سوزی به منظور کاهش خسارات احتمالی، امری لازم و ضروری است. هدف این تحقیق، بررسی میزان تأثیر متغیرهای مؤثر در ایجاد آتش سوزی و تهیه نقشه خطر آتش سوزی است. ازاین رو متغیرهای مؤثر بر آتش سوزی شامل ارتفاع از سطح دریا، شیب، جهت، فاصله از مناطق مسکونی، فاصله از آبراهه ها و فاصله از جاده برای تعیین تأثیر هریک در آتش سوزی، بررسی شدند. نقشه ارتفاع از سطح دریا، شیب و جهت جغرافیایی با کمک مدل رقومی ارتفاع و نقشه های فاصله از مناطق مسکونی و فاصله از جاده از نقشه های رقومی 25000/1 تهیه شد. همچنین مناطقی که طی سال های 90-94 در آن ها آتش سوزی رخ داده بود، با دستگاه جی پی اس برداشت گردید. در این تحقیق از روش رگرسیون لجستیک برای بررسی تأثیر عوامل مختلف در آتش سوزی استفاده شد. نتایج نشان داد که ارتفاع از سطح دریا، فاصله از آبراهه و درصد شیب، مهم ترین عوامل تأثیرگذار در آتش سوزی جنگل در منطقه بودند. مدل سازی براساس سه متغیری که ارتباط معنی داری با آتش سوزی جنگل در منطقه داشتند و ضرایب حاصل از روش رگرسیون لجستیک، انجام شد. نتایج اعتبارسنجی مدل با ضریب تبیین نگلکرک حدود 500/0 و ضریب منحنی راک 701/0 نشان از دقت، برازش و اعتبار مناسب مدل به دست آمده داشت. همچنین نتایج نشان داد که 81 درصد از مساحت منطقه در مناطق بحرانی و خطرناک قرار دارد.
۶۴۹.

بررسی پتانسیل مناطق مستعد فرسایش با مدل های ICONA، ماشین بردار پشتیبان، چاید و جنگل تصادفی (مطالعه موردی: حوضه گناباد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرسایش خاک حوضه گناباد مدل های تجربی شاخص های آماری ضریب همبستگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۰ تعداد دانلود : ۱۵۶
مدل های تجربی برآورد فرسایش برای یک منطقه خاص تهیه شده اند و واسنجی آن ها برای استفاده در شرایطی غیر از محل تهیه آن ها ضروری است. بررسی دقت مدل های تجربی برای تخمین فرسایش می تواند منجر به برآوردهای بهتر از بار رسوبی و درنتیجه طراحی بهتر عملیات حفاظت خاک و آب گردد. لذا شناسایی مناطق پر خطر فرسایش جهت کنترل و کاهش فرسایش و تولید رسوب ضروری است. هدف از این پژوهش بررسی دقت و قابلیت مدل های[1] ICONA ماشین بردار پشتیبان، چاید و جنگل تصادفی در تخمین فرسایش است. ابتدا لایه های رقومی متغیرهای مؤثر در فرسایش شامل شیب، سازند زمین شناسی، کاربری اراضی، خاک، ارتفاع، جهت شیب، انحنا سطح، تراکم شبکه آبراهه، فاصله از آبراهه، تراکم گسل، فاصله از گسل و شاخص رطوبت توپوگرافی (Twi) تهیه گردید. در این پژوهش به منظور مقایسه مدل های مختلف از شاخص های آماری ضریب همبستگی (R) و قدر مطلق خطا ) MAE) استفاده شده است. بررسی نتایج نشان دادند که از میان مدل های نام برده مدل ماشین بردار پشتیبان، ICONA و جنگل تصادفی با الگوی M7، M9 و M12 بیشترین دقت را با ضریب همبستگی)899/0)، (845/0) و (921/0) و کمترین میانگین قدر مطلق خطا (711/0= MAE)، (721/0= MAE) و (628/0= MAE) دارد. با توجه به مطالعه عوامل مؤثر در مدل فرسایش خاک این نتیجه به دست می آید که پارامترهای شیب، سازند زمین شناسی، کاربری اراضی، خاک، فاصله از آبراهه و شاخص رطوبت توپوگرافی (Twi) حساسیت بیشتری نسبت به فرسایش داشته و عوامل مؤثر بر فرسایش در این مناطق فعالیت بیشتری دارند. بخش اعظم منطقه موردمطالعه، جزو طبقه فرسایشی خیلی زیاد تا زیاد قرار دارد که به طور عمده این کلاس ها در مرکز منطقه قرار گرفته اند. بیشترین مناطق تحت خطر فرسایش بالا تا شدید، در واحد توپوگرافی با شیب زیاد واقع شده اند.    
۶۵۰.

بررسی نقش فرایندهای ژئومورفیک در مورفولوژی نبکاهای مناطق نیمه خشک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رواناب فرایندهای بادی فضای بین تپه ها نبکا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۱ تعداد دانلود : ۲۵۲
در این پژوهش چگونگی عملکرد فرایندهای آبی و بادی در تحول مورفولوژی ساختمان نبکاهای مناطق نیمه خشک نشان داده شده است؛ ازاین رو 9 نبکا انتخاب و نمونه برداری از عمق 10-0 سانتی متری رسوبات در موقعیت های مختلف ساختمان نبکا شامل رأس نبکا، دامنه های رو به باد و پشت به باد، حاشیه نبکا و فضای بین نبکا انجام شد. تغییرات معنی دار در توزیع اندازه ذرات بیانگر روش های متفاوت عملکرد باد در حمل و تراکم رسوبات است. ذرات ماسه به طور معنی داری در قسمت رأس نبکا افزایش یافته که نتیجه جابه جایی ذرات به وسیله فرآیند جهش و خزش بادی است. افزایش ذرات ریزتر مانند سیلت متوسط و سیلت درشت در دامنه های رو به باد و پشت به باد حاکی از غلبه فرآیند حمل رسوبات بادی به صورت جهش و تعلیق در این موقعیت هاست. نتایج این مطالعه همچنین نشان داد که افزایش معنی دار رسوبات رس در حاشیه نبکا می تواند نتیجه عملکرد رواناب هایی باشد که قادر به حمل رسوبات ریزدانه از فضای بین تپه ها به سمت موقعیت های حاشیه ای نبکا هستند؛ شرایطی که با تجمع ذرات ریزدانه منجر به افزایش ظرفیت نگهداشت رطوبت در موقعیت های حاشیه شده که می تواند به نوبه خود منجر به گسترش جزایر حاصلخیز در حاشیه نبکا نسبت به سایر موقعیت ها گردد.
۶۵۱.

پیامد بحران تاب آوری اکولوژیک و پدیده فرسایش دلبستگی مکانی نمونه پژوهی: جمعیت جوان 15 تا 19 ساله شهر زابل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تاب آوری اکولوژیک فرسایش دلبستگی مکانی زابل خشکسالی گردوغبار هامون تاب آوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۰ تعداد دانلود : ۱۴۲
زابل به مثابه گره فضائی ناحیه سیستان، با دو پدیده خشکسالی و گردوغبار مواجه است. که  سبب بحران تاب آوری اکولوژیک گردیده و رضایت از زندگی را به شدت کاهش داده است. چرا که رابطه انسان و محیط از تعادل، تحمل پذیری و سازگاری، خارج و پدیده «فرسایش دلبستگی مکانی» رخنمون یافته است. این پژوهش، کاربردی، توصیفی-تحلیلی، پیمایشی با نمونه برداری تصادفی دو مرحله ای است. جامعه هدف، جوانان 15 تا 19ساله زابل (با حجم نمونه432 واحد) می باشد. از مدلهای کولموگروف- اسمیرنوف، تست نشانه، کروسکال والیس، اسپیرمن، فی، جدول متقاطع، Vکرامرز و U من ویتنی بهره گیری شده است. زابل برپایه تحلیل آمار 40 ساله(2005-1966)، با «حداکثر میانگین سرعت باد، معادل 56/5  متردرثانیه » و داشتن 68درصد روزهای با گردوغبار بالای حداستاندارد در سال 1390، همچنین داشتن رتبه اول در شدت طوفان (معادل 107 روز در وضعیت خیلی خطرناک) و تبدیل عرصه 450 هزار هکتاری بستر هامون به کانون تولید گرد و غبار و افزایش مراجعات، بستری و مرگ و میر ناشی از بیماری تنفسی با بحران تاب آوری اکولوژیک مواجه است. طبق یافته ها، 64درصد جوانان مورد مطالعه، وضعیت گردوغبار 22 سال گذشته را «بد تا وحشتناک» می دانند. همچنین 62درصد زنان  و 43درصد مردان آسایش و کیفیت زندگی شان را «بد تا وحشتناک» می دانند. وانگهی 68 درصد پاسخگویان گفته اند رضایت فرزندان خانواده از اقامت در زابل، «کم تا هیچ» می باشد. 44درصد پاسخگویان هیچ امیدی به آینده هیرمند و هامون ندارند. معنی داری این یافته ها  با خطای ۰/۰۰۰  تایید شدند. بحران تاب آوری اکولوژیک، سبب رخنمون یافتن«پدیده فرسایش دلبستگی مکانی» و پیامدهای خسارت بار اجتماعی - روانشناختی گردیده است. کاهش احساس مثبت به مکان، عدم ارتب اط نزدی ک و عدم تمایل به سرمایه گذاری، بی تردید سبب کاهش انگیزه، کاهش مسئولیت پذیری برای ارتقای وضعیت شهر و ناحیه، کاهش آمادگی برای مشارکت، نبود نظارت و به ویژه کاهش فداکاری برای توسعه محله، شهر و ناحیه می شود.
۶۵۲.

بررسی و پهنه بندی تنش های فیزیولوژیک حرارتی انسان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تنش های حرارتی PET پهنه بندی ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۹ تعداد دانلود : ۴۶۳
امروزه در برنامه ریزی های راحتی و سلامت انسان، بررسی وضعیت تنش های فیزیولوژیک حرارتی، نقش مهمی را ایفا می کند. در این خصوص می توان در برنامه ریزی های بلندمدت از آب و هوا و در برنامه ریزی کوتاه مدت از شرایط جوّی کمک گرفت. در تحقیق حاضر با استفاده از شاخص دمای معادل فیزیولوژیک تنش حرارتی( PET ) اقدام به تهیه اطلس آسایش اقلیم ایران در مقیاس ماهانه گردید. مقادیر محاسبه شده برای 40 ایستگاه کشور با طول دوره آماری مشترک 52 سال (1338-1390) نقشه های تنش فیزیولوژیک حرارتی تهیه شد. بر اساس نقشه های ترسیم شده نقش ارتفاعات در شکل دهی شرایط تنش های فیزیولوژیک حرارتی بسیار پررنگتر از طول و عرض جغرافیایی است. از لحاظ شرایط بدون تنش حرارتی فروردین ماه با 7/47 درصد از مساحت ایران در رتبه اول قرار دارد و مطلوبترین شرایط آب و هوایی بدون تنش را داراست. در همین ارتباط دی ماه با 3/75 درصد از کشور دارای تنش سرمایی است و بعد از آن مرداد ماه با تنش گرمایی 9/99 درصد از کشور، بدترین شرایط تنش فیزیولوژیک حرارتی آب و هوایی را دارا است. بیشترین و کمترین ضرایب تغییرات مکانی تنش فیزیولوژیک حرارتی ایران به ترتیب مربوط به دی و تیر ماه است. در ادامه با توجّه به نمرات شاخص، گروه بندی ایستگاهها با اعمال روش خوشه ای سلسله مراتبی با روش ادغام وارد ( Ward ) انجام گرفت. نتایج نشان داد هفت ناحیه اصلی تنش فیزیولوژیک حرارتی برای اطلس ایران قابل تشخیص است که در هر یک از این ناحیه، شرایط تنش حرارتی از ویژگی های همسان برخوردار است.
۶۵۳.

ارزیابی الگوریتم SPA و امکان سنجی استفاده از برو نداد مدل MM5 برای تخمین داده های مفقود ناشی از ابر ناکی در تصاویرLST مودیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابر ناکی الگوریتم داده مفقود LST MM5

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۸ تعداد دانلود : ۲۱۹
روش های اندکی به امکان سنجی استفاده از برونداد مدل های پیش بینی عددی در تخمین مقادیر از دست رفته تصاویر سنجش ازدور پرداخته اند. بدین منظور در تحقیق حاضر علاوه بر ارزیابی الگوریتم SPA در بازسازی تصاویر، امکان استفاده از برونداد مدل پیش بینی عددی MM5 در تخمین مقادیر مفقود تصاویر سنجش ازدور بررسی شد. این مطالعه با استفاده از سری زمانی تولیدات LST مودیس در سال های 2000 تا 2010 میلادی و برای منطقه شمال شرق ایران انجام شده است. نتایج شبیه سازی ها بر اساس شاخص های اعتبارسنجی RMSE، AD و R 2 با یکدیگر مقایسه شدند. ارزیابی های کمی نشان دادند که روش SPA با مقدار میانگین خطای 48/1 درجه سلسیوس، 95/1= RMSE و 79/0=R 2 دقت مناسب و عملکرد خوبی در تخمین مقادیر مفقود دارد. اعتبار سنجی و مقایسه الگوریتم ها در حالت پایه (آزمون 1) و حالت استفاده از برو نداد مدل MM5 (آزمون 2) نشان دادند که در صورت نبود تصاویر کمکی مناسب سنجش ازدور می توان از خروجی مدل MM5 در الگوریتم های هیبرید و بازسازی تصاویر استفاده نمود. ارزیابی بصری تصاویر بازسازی شده نشان داد که اجرای الگوریتم SPA برای هر دو آزمون، در بافت تصاویر مورد مطالعه الگوی مکانی مصنوعی ایجاد نکرد و روند تغییرات مکانی LST حفظ شد. روش های اندکی به امکان سنجی استفاده از برونداد مدل های پیش بینی عددی در تخمین مقادیر از دست رفته تصاویر سنجش ازدور پرداخته اند. بدین منظور در تحقیق حاضر علاوه بر ارزیابی الگوریتم SPA در بازسازی تصاویر، امکان استفاده از برونداد مدل پیش بینی عددی MM5 در تخمین مقادیر مفقود تصاویر سنجش ازدور بررسی شد. این مطالعه با استفاده از سری زمانی تولیدات LST مودیس در سال های 2000 تا 2010 میلادی و برای منطقه شمال شرق ایران انجام شده است. نتایج شبیه سازی ها بر اساس شاخص های اعتبارسنجی RMSE، AD و R 2 با یکدیگر مقایسه شدند. ارزیابی های کمی نشان دادند که روش SPA با مقدار میانگین خطای 48/1 درجه سلسیوس، 95/1= RMSE و 79/0=R 2 دقت مناسب و عملکرد خوبی در تخمین مقادیر مفقود دارد. اعتبار سنجی و مقایسه الگوریتم ها در حالت پایه (آزمون 1) و حالت استفاده از برو نداد مدل MM5 (آزمون 2) نشان دادند که در صورت نبود تصاویر کمکی مناسب سنجش ازدور می توان از خروجی مدل MM5 در الگوریتم های هیبرید و بازسازی تصاویر استفاده نمود. ارزیابی بصری تصاویر بازسازی شده نشان داد که اجرای الگوریتم SPA برای هر دو آزمون، در بافت تصاویر مورد مطالعه الگوی مکانی مصنوعی ایجاد نکرد و روند تغییرات مکانی LST حفظ شد.
۶۵۴.

شبیه سازی اثر تغییر اقلیم بر جابه جایی زمانی تاریخ وقوع اولین و آخرین یخبندان های پاییزه و بهاره ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۶ تعداد دانلود : ۲۷۶
هدف از پژوهش کنونی بررسی دورنمایی از اثرات احتمالی تغییر اقلیم بر جابه جایی زمانی تاریخ وقوع اولین و آخرین یخبندان های پاییزه و بهاره ایران است. بدین منظور از داده های دیده بانی 43 ایستگاه همدید کشور (1981-2010) و داده های شبیه سازی شده LARS WG در دو مدل آب وهوای جهانی GFCM21 و HadCM3 در بازه های زمانی (2065-2046) و (2099-2080)، تحت سه سناریوی انتشار A1B، A2 و B1استفاده گردید. نتایج، بیانگر جابه جایی اولین یخبندان پاییزه به سمت اوایل زمستان و جابه جایی آخرین یخبندان بهاره به سوی اواخر زمستان در گستره ایران است. پراکنش زمانی-مکانی تغییرات متفاوت است؛ به گونه ای که بیشترین جابه جایی های مثبت در رخداد اولین یخبندان پاییزه در دوره (2065-2046) در ایستگاه هایی چون خرم آباد، رشت و گرگان مشاهده می شود. میزان تغییرات در ایستگاه های شمال شرقی (سبزوار و سمنان)، نیمه جنوبی (کرمان، بم و آباده) و بیشتر ایستگاه های شمال غرب نسبت به دیگر مناطق کمتر است. در دوره (2080-2099) بیشترین روند منفی در ایستگاه های گرگان، رشت، اردبیل و شهرکرد خواهد بود. خوی، قزوین، بم و کاشان کمترین جابه جایی منفی خواهند داشت.
۶۵۵.

بررسی عوامل تهدید جنگل های حرا به کمک داده های دورسنجی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تعیین تغییرات سنجش ازدوری روش جبری تعیین تغیرات مقایسه پس از طبقه بندی تعیین آستانه ی تغییر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۷ تعداد دانلود : ۸۵۹
جنگل های حرا از منابع مهم و میراث با ارزش طبیعی هستند که نقش ارزنده ای در حفظ اکوسیستم ساحلی داشته و مکانی ایده آلی برای حمایت از اجزای شبکه های غذایی در دریا محسوب می شوند. با این حال به دلیل رشد سریع جمعیت، برنامه ریزی ضعیف و توسعه اقتصادی ناهماهنگ این جنگل ها در معرض تخریب هستند. این مطالعه با هدف بررسی روند کاهش پوشش گیاهی جنگل های حرا و شناسایی عوامل تخریب کننده این نواحی در منطقه حفاظت شده حرا صورت گرفته است. بدین منظور تصاویر ماهواره ای لندست 8 سنجنده OLI مربوط به سال 2015 و تصاویر سنجنده ETM + در سال 2001 برای این جنگلها دریافت گردید و چهار روش پایش تغییر بر روی این تصاویر اعمال شد. روش های پایش تغییر مورداستفاده در این مطالعه شامل روش های مقایسه پیکسل به پیکسل به صورت تفاضل، نسبت گیری و رگرسیون و مقایسه پس از طبقه بندی بوده اند. بر همین اساس مناطق دارای تغییرات کاهشی، افزایشی و بدون تغییر مورد بازدید میدانی قرار گرفت و جهت ارزیابی دقت روش های پایش تغییر، پس از برداشت واقعیات زمینی که از طریق بازدید میدانی و تصاویر ماهواره ای به دست آمد، دقت کل و ضرایب کاپا تعیین شد و مشخص گردید روش مقایسه پس از طبقه بندی با دقت کلی 93% و کاپای بیش از 9/0 بیشترین دقت را در آشکارسازی تغییرات دارد. پس از آن روش تفاضل با آستانه دو برابر انحراف معیار با کاپا 76/0 و دقت کلی 82% بالاترین دقت را نشان داد. همچنین بررسی های میدانی نشان داد قاچاق سوخت و ریزش ترکیبهای نفتی بخصوص گازوئیل به درون آب و چرای مستقیم شتر از حرا مهمترین عوامل تخریب این جنگلها به شمار می روند. در پایان پس از بررسی میزان تخریب این مناطق به منظور احیاء و بازسازی اولویت بندی شدند. نتایج این پژوهش نشان می دهد در صورتیکه از فن سنجش از دور به صورت علمی بهره برداری شود، می توان به راحتی در شناسایی عوامل تهدید جنگلهای حرا و اولویت بندی پروژه های احیائی از آن استفاده نمود.
۶۵۶.

ارزیابی تغییرات فضایی- زمانی شکل شهرهای ساحلی استان خوزستان با به کارگیری سنجه های سیمای سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تغییرات زمانی - فضایی سنجه های سیمای سرزمین نرم افزار Fragstats شهرهای ساحلی کاربری اراضی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۵ تعداد دانلود : ۲۲۷
امروزه گسترش شهرها و روستاها سبب تسلط بیشتر انسان بر محیط زیست شده است، این امر سبب وقوع تغییرات محیطی بسیاری شده است. هدف از این پژوهش بررسی تغییر زمانی و فضایی چهار شهر ساحلی استان خوزستان (بندر امام خمینی (ره)، بندر ماهشهر، آبادان و خرمشهر) با به کارگیری سنجه های آمایش سرزمین طی دوره 20 ساله 2018-1998 برای تعیین دقیق الگوی مکانی –زمانی تغییرات می باشد. روش تحقیق حاضر کمی بوده و منطق حاکم بر آن استقرایی است. برای استخراج نقشه پوشش اراضی داده ها از طریق تصاویر ماهواره ای حاصل از ماهواره لندست متعلق به دوسال 2018 و 1998 که توسط سنجنده های OLI و MSS5 برداشت شده است، تصاویر در چهار طبقه اصلی مسکونی (شهر)، مناطق دارای پوشش گیاهی، زمین های مرطوب (رودخانه) و بایر دسته بندی شدند. پس از تهیه نقشه های پوشش سرزمین از نرم اف زار Fragstats و TerrSat جهت استخراج سنجه های سیمای س رزمین در دو س طح ک لاس و س یما اس تفاده ش د. نتایج تحقیق نشان می دهد که شهر آبادان در سیمای سرزمین دارای الگوی Aggregation, Attrition و Dissection در شهر بندر امام خمینی (ره) Aggregation, Attrition خرمشهر دارای Creation, Attrition و Dissection و در بندر ماهشهر سه شاخص Creation, Attrition و Aggregation مشاهده می شود. همچنین در هر چهار شهر مورد بر مساحت مناطق مسکونی در بازه زمانی افزوده شده است.
۶۵۷.

شناسایی الگوی همدیدی گردوغبارهای فراگیر دوره گرم استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گردوغبار فرارفت رطوبت تاوایی جو الگوهای فشار همبستگی لوند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۵ تعداد دانلود : ۲۵۹
واکاوی آمار بلندمدت رخداد گردو غبار استان خوزستان نشان می دهد که این استان از60 سال گذشته با پدیده گردو غبار مواجه بوده است اما طوفان های گردوغبار فراگیر با پوشش مکانی بیش از 50 درصدی و حداقل تداوم زمانی2 روزه در دو دهه اخیر مهمان این استان شده است. دو شرط لازم برای وقوع طوفان های گردو غبار فراگیر یکی فراهم بودن بستر و وجود ذرات ریزدانه با قطر کم و حجم زیادکه تشکیل منبع گردو غبار را داده باشد و یکی هم شرایط سینوپتیک - دینامیکی به عنوان نیروی محرکه و منتقل کننده ذرات گردو غبار از مناطق منشاء به سایر مناطق است. در همین راستا هدف از این تحقیق بررسی و تحلیل الگوی همدیدی گردوغبارهای فراگیر استان خوزستان در دوره گرم سال می باشد. برای این منظور داده های مربوط به کدهای گردو غبار 20 ایستگاه سینوپتیکی از سازمان هواشناسی اخذ گردید. سپس با اجرای تحلیل خوشه ای به شناسایی الگوی های موثر بر گردوغبارهای خوزستان پرداخته شد. نتایج نشان داد که در تعیین الگوهای همدیدی طوفان گردوغباری دوره گرم سال، پنج الگو نقش دارند که شامل: 1) کم فشارحرارتی گنگ. 2) کم فشار گنگ، کم فشار شرق اروپا، پرفشار شمال شرق اروپا. 3) کم فشار گنگ، پرفشار اروپا. 4) پرفشار عظیم اروپا، پرفشار قزاقستان. 5) پرفشار کلاهک قطبی، کم فشار گنگ، کم فشار ایسلند. سازوکارهای همدیدی رخداد گردوغبار در الگوهای اول تا چهارم نقش کم فشار گنگ که در فصل گرم سال با گرمایش شدید هوا و با ماهیت حرارتی بر روی جنوب آسیا شکل می گیرد، نقش اساسی در رخداد گردوغبار بر روی خوزستان داشته است. همچنین نفوذ و گسترش زبانه های کم فشار بر روی بخش های وسیعی از خاورمیانه و مخصوصاً بیابان های عراق، اردن، سوریه و شمال عربستان، موجب تقویت جریان بالاسو و به طبع در نبود رطوبت سبب صعود و انتقال ذرات ریز گردوغبار و دیگر آلاینده ها به سمت کشور بویژه استان خوزستان شده است.
۶۵۸.

تغییرات پیش نگری شده در دما و بارش حوضه کشف رود بر مبنای روش های مقیاس-کاهی دینامیکی و آماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تغییر اقلیم حوضه آبریز کشف رود مقیاس کاهی دینامیکی مقیاس کاهی آماری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۵ تعداد دانلود : ۹۹
اقلیم تحت تاثیر عوامل طبیعی و انسان ساز در سطح جهانی و منطقه ای در حال تغییر است. امروزه، مدل های سری CMIP، منابع داده ای چند مدلی را به منظور بهبود پژوهش های علمی در راستای شناخت تغییر اقلیم و خطرپذیری اقلیم آینده در مقیاس منطقه ای یا محلی و توسعه رهیافت هایی برای سازگاری با اقلیم ارایه می دهند. با این وجود، ثابت شده است که این مدل ها قادر به حل جزئیات ویژگی های تغییر اقلیم در مقیاس های مذکور نیستند. به منظور پرکردن این خلا، روش های مقیاس کاهی ( دینامیکی و آماری)، به عنوان راه های چند روشی به منظور بدست آوردن پیش نگری های با قدرت تفکیک مناسب از مدل های جهانی اقلیمی بکار می روند. ارائه اطلاعات مطمئن تر اقلیمی به صورت چند مدل، چند روش و چند مقیاس (M5S) می تواند به تصمیم گیران بخش-های مختلف همچون آب و کشاورزی در پاسخ به تغییرات اقلیم کمک نماید. در این راستا، در این پژوهش با هدف ارایه سناریوهای آتی اقلیمی دما و بارش در حوضه کشف رود (دشت مشهد) از دو روش مقیاس کاهی آماری (SDSM و BCSD) و یک مدل منطقه ای اقلیم (RegCM) استفاده شده است. برونداد مدل اقلیمی CanESM2 برای دوره حاضر (2005-1984) و دوره آینده نزدیک (2050-2021) با سه روش مذکور، مقیاس کاهی شد. نتایج نشان داد میانگین دما در حوضه کشف رود در تمام فصل ها افزایش می یابد (با سه روش). تغییرات بارش دارای نوسانات زیادی است. در دوره آتی، بارش تا 4 و 9 درصد تحت این سناریوی با دو روش SDSM و RegCM کاهش می یابد که از لحاظ آماری معنی دار نیست در حالیکه با استفاده از روش مقیاس کاهی BCSD، بارش به طور معنی داری تا 24 درصد در ایستگاه مشهد افزایش خواهد یافت.
۶۵۹.

کاربرد آنالیز فرکتال سطحی (SFA) در تحلیل ناهنجاری های سطحی و رابطه آن با تغییرات زونهای مورفوتکتونیک در حاشیه کمربند زاگرس مرتفع (HZB)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آنالیز فرکتال سطح مورفوتکتونیک ریخت زمین ساخت ناهنجاری های سطحی کمربند زاگرس مرتفع

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۵ تعداد دانلود : ۴۰۱
 هندسه فرکتال روشی برای توصیف کمی ویژگی خود متشابهی یا خود الحاقی در زمین ریخت های پیچیده و توضیح پیچیدگی ها و ناهمواری های سطحی است. در این مطالعه از روش تحلیل فرکتال سطحی در غالب یک مدل سلولی به روشتقسیم بندی پوششی استفاده شد. نتایج نشان داد فرایندهای زمین شناسی و زمین ریخت شناسی باعث تغییر ویژگی بعد فرکتال زمین ریخت ها می شوند. تغییر مرزهای سنگ شناسی و گسل ها بر تغییرات بعد فرکتال اثر می گذارند و نحوه تأثیرگذاری آن ها با توجه به شرایط ناهمواری مثل بسامد، دامنه و جنس سازندها متفاوت است. در واحدهای لیتولوژیک با سازندهای سخت آهکی، بعد فرکتال پایین است و در سازندهای سست آبرفتی بعد فرکتال افزایش پیدا می کند. فراوانی آبراهه ها و حاشیه آن ها نیز بر بعد فرکتال تأثیر می گذارد، همچنین همگنی واحدهای سنگ شناسی باعث کاهش بعد فرکتال می شود. در این مطالعه نیز کمترین بعد فرکتال مربوط به واحدهای یکپارچه آهک اوربیتولین دار مزوزوئیک در مرز بین دو زون ساختاری سنندج سیرجان و زاگرس مرتفع است. ولی سازندهای نا مقاوم و حساس به فرسایش کواترنری باعث افزایش بعد فرکتال می شوند. تناوب لایه های سخت و سست نیز در مقیاس محلی بر بعد فرکتال مؤثر است همچنین ارتفاعات نسبت به زمین های پست بعد فرکتال پایین تری دارند. بین بعد فرکتال و ارتفاع به شکل کلی رابطه معکوس دیده می شود و این رابطه در مورد شاخص زبری ناهمواری نیز در این حوضه وجود دارد. نتایج این تحقیق نشان داد، تغییرات بعد فرکتال سطح به مجموعه ای از عوامل سنگ شناسی، تکتونیکی و ژئومورفولوژیکی وابسته است، همچنین در مناطق پیچیده توپوگرافی، بررسی تغییرات بعد فرکتال میتواند در آشکار سازی و بررسی ناهنجاری های سطحی زمین، ابزار مفید و موثری باشد.
۶۶۰.

تحلیل فضایی عوامل تاثیرگذار بر مصارف مستقیم انرژی و تولید CO2 خانوارها در شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انرژی CO2 مصارف خانوار رابطه فضایی اردبیل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۴ تعداد دانلود : ۱۱۰
مصرف مستقیم سوخت و انرژی توسط خانوارها در تولید و انتشار CO2، سهم عمده ای دارد. به همین دلیل شناخت عوامل مرتبط با مصارف خانوار در راستای برنامه ریزی و اعمال مدیریت بر انتشار کربن بسیار اهمیت داشته و در این مقاله به این موضوع پرداخته شده است. محدوده مطالعاتی، شهر اردبیل و جامعه آماری خانوارهای ساکن این شهر بوده اند. میزان مصرف گاز شهری، برق و سوخت خودرو ملاک تعیین میزان انرژی مصرفی مستقیم خانوار بوده که داده های دو مورد نخست از روی قبوض مربوط به دست آمده و دیگری به همراه سایر داده ها با پرسش از سرپرستان خانوارهای نمونه حاصل شده اند. تعداد نمونه بر مبنای مدل کوکران 383 خانوار تعیین شده و توزیع نمونه به صورت تصادفی خوشه ای بوده است. همچنین از ابزار پرسشنامه برای گردآوری داده های پیمایشی استفاده شده است. ابتدا میزان مصرف انرژی هر خانوار نمونه بر حسب واحد مگاژول محاسبه و سپس با توجه به آن، میزان تولید CO2 هر خانوار از روی رقم انرژی، تعیین گردید. آنگاه با استفاده از قابلیت های سیستم اطلاعات جغرافیایی و ابزار درون یابی کریجینگ، نقشه های توزیع فضایی تولید شده و به کمک نرم افزار TerrSet Geospatial Monitoring and Modeling System نقشه های رابطه فضایی ترسیم گردیدند. یافته های تحقیق نشان دادندکه پهنه های با بالاترین مصرف انرژی و تولید CO2 به صورت پراکنده در جنوب و جنوب غربی شهر و پهنه های با کمترین مقدار، در شمال، شمال شرق و مرکز شهر قرار دارند. فراوانی خانوارهای با مصرف زیادتر انرژی و تولید بیشتر CO2 در مناطق دو و یک شهرداری و فراوانی خانوارهای با کمترین مقدار، در مناطق سه و چهار بیشتربوده است. به لحاظ رقم میانگین، مناطق دو و سه، رقمی بالاتر از رقم میانگین کل شهر و مناطق یک و پنج، رقمی کمتر از آن داشته اند. 80 درصد از تولید کربن خانوارها، از منشاء مصرف خانگی مستقیم سوخت، 15 درصد از منشاء وسیله نقلیه و 5 درصد از محل مصرف برق بوده است. رابطه فضایی کل 11 متغیر مورد بررسی با تولید کربن در سطح شهر رقم 67/0 را به دست داده اما رابطه تک تک متغیرها با تولید CO2 از 49/0 برای تعداد اعضای خانواده دارنده گواهینامه رانندگی تا 17/0 برای تحصیلات سرپرست خانوار، متفاوت بوده است. پهنه های با بیشترین رابطه فضایی (8/0 و بیشتر)به صورت نواری شمالی – جنوبی در حاشیه شرقی شهر و پهنه های با کمترین رقم، (2/0 و کمتر) در شمال شرقی شهر قرار داشته اند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان