فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۵۰۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
این تحقیق در پی بررسی عوامل سازمانی موثر بر توسعه کارآفرینی سازمانی در سازمان ترویج کشاورزی بود که به روش توصیفی ـ همبستگی انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل 2768 نفر از کارشناسان ترویج کشاورزی بود. از هر منطقه جغرافیایی کشور و بر اساس تقسیم بندی کشوری وزارت جهاد کشاورزی، یک استان به تصادف انتخاب و جامعه آماری منتخب 1145 نفر برآورد شد که از بین آنها به صورت تصادفی و با رعایت انتساب متناسب 250 نفر (بر حسب محاسبه فرمول کوکران) انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه ای با دو بخش بود که، بخش اول آن ابزار سنجش توسعه کارآفرینی سازمانی کوراتکو و موریس (2002)، شامل 40 پرسش، و بخش دوم آن شامل عوامل سازمانی موثر بر توسعه کارآفرینی سازمانی شامل 69 پرسش در قالب طیف لیکرت بود. روایی پرسشنامه بر اساس نظر جمعی از اساتید رشته ترویج کشاورزی و کارآفرینی سازمانی دانشگاه تهران تایید گردید. جهت تعیین پایایی تعداد 25 پرسشنامه از کارشناسان ترویج کشاورزی تکمیل شد و ضریب آلفای کرونباخ برای بخش های اول و دوم به ترتیب 93/0=? و 906/0 =? بود که نشان می دهد پرسشنامه از پایایی مناسبی برخوردار بوده است. آزمون نشانه، تحلیل همبستگی و رگرسیون چند متغیره برای عملیات آماری استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون نشانه نشان داد که وضعیت عوامل سازمانی مرتبط با توسعه کارآفرینی سازمانی در سازمان ترویج پایین تر از حدمتعادل است و به عبارت دیگر به لحاظ شاخص های کارآفرینی در سطح مطلوبی قرار ندارند. یافته های حاصل از تحلیل همبستگی نشان داد که بین متغیر توسعه کارآفرینی سازمانی و متغیرهای مرتبط با عوامل سازمانی رابطه معنی دار و مثبتی در سطح یک درصد وجود دارد و نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیره نیز نشان داد که چهار متغیر سبک رهبری، راهبرد سازمانی، نظام کنترل سازمانی و فرهنگ سازمانی به ترتیب دارای بیشترین نقش در پیش بینی متغیر توسعه کارآفرینی سازمانی هستند. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که عوامل سازمانی مناسب نقش زیادی در توسعه کارآفرینی سازمانی در سازمان ترویج دارند
تحلیل میزان کارایی مدل CROPWAT در براورد نیاز آبی محصول گندم در غرب کرمانشاه: شهرستانهای اسلام آباد غرب، سرپل زهاب و روانسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق میزان تبخیر و تعرق و نیاز آبی گندم برای شهرستانهای اسلام آباد غرب، سرپل زهاب و روانسر طی یک دوره آماری 18 ساله از 1988- 2005 و نتایج بر اساس ماههای میلادی براورد شده است.در ابتدا با استفاده از میانگین بلند مدت داده¬های اقلیمی(دما و بارش) دوره¬های خشک و مرطوب برای هر سه ایستگاه تعیین شد. طول دوره خشکی در این منطقه - که از اوایل بهار تا اواسط پاییز ادامه دارد - با زمان رسیدن محصول و حساسیت آن به کمبود آب منطبق می باشد. لذا در این موقع از سال نیاز به آبیاری تکمیلی است و بناچار بخش اعظم از این مناطق که اکثراً به صورت دیم کشت می شوند، مجبور به استفاده از آبهای زیرزمینی هستند. بنابراین نتیجه آن افت شدید سطح آبخوان در دشتهای این منطقه است؛ کاهش نزولات جوی طی سالهای اخیر را نیز باید به این مسأله اضافه کرد.سپس با استفاده از مدل کروپ وات به محاسبه تبخیر و تعرق واقعی محصول گندم و نیاز آبی و آبیاری این محصول مهم در منطقه مطالعه شده پرداخته شد که برای این منظور ابتدا میانگین داده¬های اقلیمی (حداکثر و حداقل دما، بارش ماهانه، سرعت باد، رطوبت نسبی و تابش روزانه)، سپس الگوی کاشت محصول ( تاریخ کاشت، مقدار ضریب روزهای هر مرحله از رشد، عمق ریشه، عمق نفوذ و مساحت کشت شده برحسب درصد)، نوع خاک، کل رطوبت در دسترس، رطوبت اولیه خاک(به درصد از کل رطوبت) و... در مدل وارد شده و در هر مرحله نتایج آن به صورت جدول و نمودار ارائه شده است. در نهایت برای هر کدام از ایستگاهها جدول زمانبندی آبیاری و نمودار میزان کسری پیش بینی شده رطوبت خاک به میزان کسری واقعی آن طی دوره رشد و در حالت مقایسه¬ای به دست آمده است، نیاز آبی، نیاز آبیاری و مقدار تبخیر و تعرق نیز به صورت نمودار و طی دوره رشد محصول ترسیم شدهاند.با توجه به نتایج حاصل از جداول زمانبندی آبیاری در هر سه ایستگاه و با توجه به حاکم بودن خشکی و مواجه شدن خاک با کسری رطوبت، دو تا سه آبیاری تکمیلی نیاز است تا محصول برای برداشت آماده شود.
تحلیل عوامل مؤثر بر تقویت کارآفرینی در دانشجویان از دیدگاه دانش آموختگان مراکز آموزشعالی علمی کاربردی کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف کلی شناسایی عوامل مؤثر بر تقویت کارآفرینی در دانشجویان آموزشهای عالی علمی کاربردی کشاورزی ایران صورت پذیرفته است. این تحقیق از نوع کاربردی بوده که در آن از روش توصیفی و علی- ارتباطی استفاده شده است. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامهای محقق ساخته بوده است که ضریب پایایی آن 85% برآورد شده است. جامعه آماری تحقیق1954 نفر کل دانشآموختگان دورههای عالی علمی کاربردی کشاورزی سراسر کشور در سال 83 میباشد که 340 نفر بعنوان نمونه مورد نظر از طریق نمونهگیری طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل دادههای حاصله در دو بخش توصیفی و استنباطی و از طریق نرمافزار SPSS انجام پذیرفت. میانگین سنی این دانشآموختگان 26 سال است که 2/58 درصد آنها با سهمیه آزاد و بقیه سهمیه شاغل هستند. 3/24 درصد از دانش آموختگان سهمیه آزاد و 4/41 درصد از دانش آموختگان سهمیه شاغل در مقطع کارشناسی فارغالتحصیل شده اند و بقیه در مقطع کاردانی تحصیل کرده اند. همچنین نتایج نشان می دهد که تنها 15 درصد از کل دانشآموختگان بصورت خوداشتغالی و دارای کسب و کار شخصی هستند، در حالیکه 9/62 درصد آنها شاغل می باشند. بر اساس نتایج تحلیل عاملی، عوامل مؤثر بر نگرش دانشآموختگان نسبت به تقویت کارآفرینی در دانشجویان را می توان در 7 عامل روشهای آموزشی، محتوای آموزشی، امکانات و تجهیزات، عوامل فردی، مهارت های آموزشگران، ویژگیهای دانشجویان و عوامل محیطی دستهبندی نمود. رگرسیون گام به گام نشان می دهد از عوامل فوقالذکر عوامل محیطی وارد معادله نشد و بقیه 6 عامل توانستند 1/62 درصد از تغییرات متغیر وابسته تحقیق را تبیین نمایند. ضمن اینکه بر اساس تحلیل رگرسیون مهمترین عامل مؤثر نگرش دانش آموختگان نسبت به تقویت کارآفرینی در دانشجویان مهارتهای آموزشگران ارزیابی شد.
ارزیابی عملکرد زیربخشهای کشاورزی از نظر بهرهوری سرمایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه بهرهوری نهاده سرمایه در زیربخش های کشاورزی ایران در دوره 85-1355 محاسبه و عملکرد زیربخشهای کشاورزی از این جهت با یکدیگر مقایسه شده است. علاوه بر این، برای مقایسه عملکرد زیربخشها در برنامههای توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور از نظر چگونگی بهره گیری از عامل سرمایه، رشد بهرهوری سرمایه در هر برنامه و برای هر زیربخش تعیین شده است. نتایج نشان می دهند زیربخشهای شیلات و جنگل و مرتع در دوره مطالعه دارای روندی نزولی بهرهوری سرمایه بوده اند، در حالی که زیربخشهای زراعت و باغبانی و دامپروری روندی صعودی را تجربه کرده اند. در بین چهار زیربخش کشاورزی، بخش دامپروری نسبت به سایر بخش ها دارای بیشترین رشد بهرهوری بوده و از این جهت در استفاده از عامل سرمایه کارآمدتر عمل نموده است. زیربخش شیلات از این نظر ضعیف ترین عملکرد را داشته است. علاوه براین، نتایج نشان میدهد زیربخش دامپروری در خلق ارزش افزوده به ازاء هر واحد سرمایه بهترین عملکرد را داشته و از این جهت زیربخش زراعت و باغبانی در مکان دوم قرار دارد. بر اساس نتایج بدست آمده، کمترین ازرش افزوده در هر واحد سرمایه در زیربخش شیلات ایجاد شده است.
تحلیل تاثیر رهیافت مدرسه مزرعه کشاورز بر پذیرش مبارزه بیولوژیک از سوی شالیکاران شهرستان ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تاثیر رهیافت مدرسه مزرعه کشاورز بر پذیرش مبارزه بیولوژیک در شهرستان ساری بوده است. این تحقیق ازنوع توصیفی- همبستگی و علی- مقایسه ای بود. شالیکاران شهرستان ساری به عنوان جامعه آماری این تحقیق انتخاب شدند و با استفاده از نمونه گیری تصادفی 72 شالیکار شرکت کننده در مدرسه مزرعه کشاورز و 346 شالیکار که در مدرسه مزرعه کشاورز شرکت نکردهاند، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. روایی ابزار پژوهش از طریق اعضای هیئت علمی گروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه تربیت مدرس و متخصصان و کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی استان مازندران به دست آمد. آزمون مقدماتی و اعتبار پرسشنامه از طریق تکمیل 30 پرسش نامه به وسیله شالیکاران در یکی از شهرستانهای خارج از نمونه آماری به عمل آمد و ضریب اطمینان آلفای کرونباخ82/0 محاسبه گردید. نتایج نشان می دهد 9/63 درصد از شالیکارانی که در مدرسه مزرعه کشاورز شرکت کردهاند، پذیرش زیاد و بسیار زیاد و تنها 3/13 درصد از شالیکارانی که در مدرسه مزرعه کشاورز شرکت نکردهاند، پذیرش زیاد داشتهاند. نتایج حاصل از رگرسیون گام به گام نشان داد که متغیرهای دانش مبارزه بیولوژیک، مزیت نسبی، سطح مکانیزاسیون، سابقه کشت برنج، مشارکت اجتماعی، تعداد تماس با مروج، استفاده از منابع اطلاع رسانی و ارتباط جمعی 9/75 درصد از تغییرات پذیرش مبارزه بیولوژیک را در شالیکاران شرکت کننده در مدرسه مزرعه کشاورز را تبیین می کنند و متغیر دانش مبارزه بیولوژیک به تنهایی 1/83 درصد از تغییرات پذیرش مبارزه بیولوژیک را در شالیکارانی که در مدرسه مزرعه کشاورز شرکت نکردهاند را تبیین میکند.
نقش عوامل سازمانی و مدیریتی در توسعه کارآفرینی در سازمان ترویج کشاورزی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق به بررسی میزان کارآفرینی در سازمان ترویج کشاورزی کشور و نیز شناسایی و تحلیل نقش عوامل سازمانی و مدیریتی در توسعه کارآفرینی سازمانی در این سازمان پرداخته شد. این تحقیق از لحاظ هدف، نوعی تحقیق کاربردی بوده و از حیث نحوه کنترل متغیرها، تحقیقی غیرآزمایشی است که به روش پیمایشی انجام شده است. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه جمع آوری شد. در بررسی روایی محتوایی و شکلی پرسشنامه، از نظرات متخصصان استفاده شده و تعیین میزان پایایی پرسشنامه نیز با انجام پیش آزمون و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ انجام گردید(80/0=? ). نمونه تحقیق را 214 نفر از کارشناسان ترویج و مروجان کشاورزی شاغل در ادارات ترویج جهادکشاورزی در استان های آذربایجان غربی، لرستان، چهارمحال و بختیاری، یزد، قزوین و بوشهر تشکیل دادند که گزینش استان ها بر مبنای تقسیم بندی مناطق شش گانه کشور در نظام برنامه ریزی وزارت جهادکشاورزی و انتخاب یک استان از هر منطقه انجام شد. بر اساس نتایج تحقیق، شرایط سازمانی و مدیریتی ادارات ترویج شامل مقررات و ساختار سازمانی، رفتار مدیریت، نظام پاداش و ارتباطات سازمانی، تسهیل کننده کارآفرینی سازمانی نمی باشد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای فرهنگ سازمانی و ساختار سازمانی، بیشترین تاثیر را بر توسعه کارآفرینی سازمانی داشته و توانایی تبیین 4/51 درصد از تغییرات متغیر میزان کارآفرینی سازمانی را دارند.
تحلیل عوامل مکانی مؤثر بر استقرار صنایع فرآوری محصولات کشاورزی در استان خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عوامل مکانی از مولفه های اساسی در استقرار و توسعه صنایع روستایی به طور عام و صنایع فرآوری محصولات کشاورزی به طور خاص است. این تحقیق با هدف بررسی عوامل مکانی مؤثر بر استقرار صنایع فرآوری محصولات کشاورزی در استان خراسان شمالی به روش پیمایشی انجام شده و جامعه آماری تحقیق مدیران و صاحبان صنایع فرآوری بوده که به دلیل محدود بودن تعداد این گونه واحدهای فرآوری در استان (43(N=، تحقیق به صورت سرشماری انجام گردیده است. دادههای مورد نیاز از طریق پرسشنامه گردآوری شده و روایی صوری پرسشنامه با استفاده از نظرات کارشناسان صنایع روستایی سازمان جهاد کشاورزی و اداره کل صنایع و معادن استان خراسان شمالی تعیین و پایایی مقیاس سنجش عوامل مکانی مؤثر بر استقرار صنایع فرآوری محصولات کشاورزی نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ (87/0) بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از تکنیک تحلیل عاملی استفاده گردید و تحلیل داده ها در محیط SPSS انجام گرفت. نتایج بررسی نشان داد که شش عامل دسترسی به خدمات پشتیبانی، دسترسی به عوامل تولید، خدمات زیر بنایی، عامل طبیعی و زیست محیطی، دسترسی به خدمات اداری و شبکه حمل و نقل در استقرار صنایع فرآوری محصولات کشاورزی در مناطق روستایی مؤثرند. این عوامل به ترتیب؛ 4/27، 2/14، 2/11، 7/10، 8/7 و 7/7 درصد از واریانس عوامل مؤثر بر مکان استقرار صنایع فرآوری محصولات کشاورزی را تبیین کردند. مجموع واریانس تبیین شده بوسیله این شش عامل 79 درصد بود. در این میان؛ تامین زمین مناسب و کافی با زیرساختهای لازم، دسترسی به تولیدات مواد اولیه کشاورزی و باغی، دسترسی به شبکه برق، دسترسی مطلوب به شبکه راهها و خطوط ارتباطی و دسترسی به شبکه گاز پنج اولویت اول در انتخاب سایت مناسب برای استقرا واحدهای صنعتی از نظر صاحبان و مدیران صنایع تبدیلی و تکمیلی در استان خراسان شمالی بودند.
تعیین حوزه نفوذ و شناسایی خلأهای خدماتی مراکز ترویج و خدمات کشاورزی استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعیین محدوده و سطح ارائه خدمات ترویجی در مراکز ترویج و خدمات کشاورزی به مثابه پیششرط برنامهریزی ترویجی در سطح محلی قلمداد میشود. از این رو هدف اصلی نوشتار حاضر، تعیین حوزه نفوذ و شناسایی خلأهای خدماتی مراکز ترویج و خدمات کشاورزی در استان اصفهان است، تا از این طریق پهنههای نیازمند برای استقرار مراکز خدماتی جدید مشخص شوند. برای این منظور، علاوه بر استفاده از روشهای سامانة اطلاعات جغرافیایی (GIS)، از روشهای آماری نظیر ضریب مکانی نیز استفاده شد. نتایج نشان داد که برد خدمات آموزشی مراکز (23 کیلومتر)، از برد خدمات اداری (34 کیلومتر) و برد خدماتی توزیع نهادههای آنها (36 کیلومتر) کمتر است. همچنین نتایج نشان داد که روستاهای تا شعاع 10 کیلومتری مراکز در مناطق هموار و روستاهای تا شعاع 8 کیلومتری در مناطق کوهستانی، در حوزه نفوذ سطح 1 قرار میگیرند و حداکثر هر ماه یکبار از یکی از برنامههای مراکز بهرهمند میشوند. حوزه نفوذ سطح 2، تا شعاع 20 کیلومتری در مناطق هموار و 16 کیلومتری در مناطق ناهموار گسترش یافته و روستاهای واقع در این شعاعها هر سه ماه یکبار از خدمات مراکز بهره میگیرند. حوزه نفوذ سطح 3، تا 30 کیلومتری مراکز در مناطق هموار و 24 کیلومتری مرکز در مناطق ناهموار امتداد دارد و دوره زمانی اجرای برنامهها بهوسیلة مرکز در روستاهای واقع در این شعاعها بیش از سه ماه به طول می انجامد. درنهایت، نتایج مطالعه نشان داد که در قسمتهای مرکزی، شمالی و شرق استان اصفهان هنوز خلأهای خدمات ترویجی وجود دارد که باید مورد توجه برنامهریزان خدمات ترویج کشاورزی استان قرار گیرد.
تعیین عوامل موثر بر نگرش دامداران عضو تعاونی گاوداران شهرستان همدان به مشارکت در تشکیل و اداره سازمان های کشاورزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف کلی این تحقیق بررسی عوامل موثر بر نگرش دامداران به مشارکت در تشکیل و اداره سازمانهای کشاورزان از دیدگاه اعضای تعاونی گاوداران شهرستان همدان بود که به روش توصیفی- پیمایشی انجام شد. جامعه آماری مورد نظر در این تحقیق اعضای تعاونی گاوداران شهرستان همدان به تعداد550 نفر میباشد. حجم نمونه این تحقیق با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 75 نفر تعیین گردید. برای انتخاب نمونهها از روش نمونهگیری تصادفی ساده استفاده شد. پرسشنامهای جهت گردآوری داده ها و اطلاعات مورد نظر تنظیم و تدوین شد. روایی پرسشنامه با کسب نظرات متخصصان و اساتید رشته ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه تهران مورد بررسی و اصلاحات لازم صورت گرفت. ضریب پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از مقادیر کرونباخ آلفا برای بخش های مختلف پرسشنامه به ترتیب 92/0، 81/0، 79/0 و 89/0 بدست آمد. با استفاده از آزمون t مشخص گردید که دامداران دارای نگرش مثبت و منفی به مشارکت در فعالیت های سازمان کشاورزان از نظر متغیرهای وضعیت اقتصادی(تعداد دام بزرگ، میزان اراضی آبی، میزان اراضی دیم، میزان کل اراضی کشاورزی)، مدت زمان عضویت، میزان سطح مشارکت و اعتقاد به فضای مشارکتی در سازمان کشاورزان با یکدیگر تفاوت معنی داری به لحاظ آماری دارند. با استفاده از تحلیل رگرسیون گام به گام نیز مشخص گردید که چهار متغیر سبک رهبری، وضعیت اقتصادی(تعداد دام بزرگ)، انگیزش کشاورزان و میزان آگاهی ایشان از مزایای مشارکت در فعالیت های سازمان کشاورزان در نگرش دامداران به مشارکت در فعالیت های سازمان کشاورزان نقش داشته و در مجموع توانسته اند 77 درصد تغیرات متغیر وابسته را تبیین کنند و تنها 23 درصد از تغییرات مربوط به سایر عامل ها یا متغیرهایی است که در این تحقیق مد نظر نبوده اند.
اولویت بندی عوامل بازدارنده ی اجرای طرح یکپارچه سازی اراضی در استان خراسان جنوبی( مطالعه ی موردی شهرستان درمیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمین، یکی از مهمترین عوامل موثر تولید، در بخش کشاورزی است. وجود واحدهای خرده مالکی، به دلیل عدم استفاده ی مؤثر از فناوری و امکانات نوین، از عوامل محدود کننده ی بهره وری و بازدهی تولید در بخش کشاورزی محسوب می شود. هدف این نوشتار، اولویت بندی عوامل بازدارنده ی اجرای طرح یکپارچه سازی اراضی در شهرستان درمیان استان خراسان جنوبی می باشد. روش کار به صورت میدانی بوده و اطلاعات از طریق پرسشنامه از 128 بهره بردار شهرستان درمیان جمع آوری گردیده است. داده های به دست آمده با استفاده از تکنیک AHP (فرایند تحلیل سلسله مراتبی) و نرم افزار Expert Choice مورد تحلیل قرار گرفته اند. نتایج تحقیق نشان داد که عامل اجتماعی در شهرستان درمیان، اصلی ترین عامل بازدارنده ی اجرای طرح یکپارچه سازی اراضی بوده و عوامل فرهنگی، اقتصادی و ساختاری در اولویت های بعدی قرار گرفتند. جهت اجرای طرح یکپارچه سازی اراضی، آموزش و ترویج، اعتماد سازی، اعطای تسهیلات اعتباری و مالی پیشنهاد می شود.
تحلیل مسیر اثرات مولفه های فناوری ارتباطی و اطلاعاتی در توسعه کارآفرینی سازمانی در سازمان ترویج کشاورزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق در پی شناسایی نقش مولفه های فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی در توسعه کارآفرینی سازمانی در سازمان ترویج کشاورزی بود که به روش همبستگی با استفاده از مدل علی ـ ارتباطی انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل 2768 نفر از کارشناسان ترویج کشاورزی بود. از هر منطقه جغرافیایی کشور و بر اساس تقسیم بندی کشوری وزارت جهاد کشاورزی، یک استان به تصادف انتخاب و جامعه آماری منتخب 1145 نفر برآورد شد. که از بین آنها به صورت تصادفی و با رعایت انتساب متناسب 250 نفر (بر حسب محاسبه فرمول کوکران) انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه ای با چهار بخش بود. روایی پرسشنامه بر اساس نظر جمعی از اساتید رشته ترویج کشاورزی و کارآفرینی سازمانی دانشگاه تهران تایید گردید. سپس جهت تعیین پایایی پرسشنامه تعداد 25 پرسشنامه توسط کارشناسان ترویج خارج از نمونه مورد مطالعه تکمیل و ضریب آلفای کرونباخ برای بخش های مذکور محاسبه شد و در نهایت مقادیر 96/0=?، 88/0=?، 92/0=? و 95/0=? نشان داد که وسیله تحقیق از قابلیت بالایی برای جمع آوری اطلاعات برخوردار است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که بین مولفه های ارتباطات سازمانی و میزان به کار گیری ICT رابطه مثبت و معنی داری برقرار است. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که از بین هشت مولفه ارتباطی و اطلاعاتی، سه متغیر محتوی مناسب منتقل شده به کارکنان توسط ICT سازمان، وجود راهبردهایی برای خلق پایگاه های داده مرتبط با حوزه فعالیت سازمان وحمایت مدیریت سازمان از حضور فناوری های پیشرفته در سازمان، به ترتیب بیشترین اثرات علی را بر توسعه کارآفرینی سازمانی در سازمان ترویج داشته اند.
پتانسیل یابی مناطق بهینه کشت و پرورش درخت سیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آگاهی از شرایط جوی در یک دوره نسبتاً طولانی برای نقاط سیب خیز، به منظور شناخت وضعیت اقلیمی رشد و نمو درخت سیب و مقایسه با شرایط اقلیمی کشور و شهرستان دماوند از جمله نوسانات دما، رطوبت نسبی، تعداد روز های یخبندان، تعداد روز های آفتابی و... ضروری است. بدین منظور دوره آماری مورد مطالعه از سال 1374 تا 1384 قرار داده شد، تا ایستگاه های آبعلی، فیروزکوه و دوشان تپه همه داده های لازم را داشته باشند. پس از طبقه بندی و محاسبه عناصر، اقدام به تشکیل پایگاه داده درمحیط ARCGIS گردید. سپس با استفاده از ابزارGeostatistical Analyst و تابع IDW به برآورد مقادیر مجهول در گستره منطقه مورد مطالعه پرداخته شد. در ادامه با روش ارزیابی چند معیاره MCE استانداردسازی و کلاس بندی لایه ها انجام گردیده و نتایج مراحل فوق در تحلیل Index Overlay قرار داده شد، در نهایت مناطق بهینه کشت و پرورش سیب بر اساس متغیر های ارائه شده بر آورد گردید. نتایج بدست آمده حاکی از تناسب ویژگی های اقلیمی منطقه دماوند با ویژگی های فنولوژیکی سیب و نیاز های آب و هوایی آن می باشد. تحلیل نهایی به لحاظ ویژگی های فوق سه منطقه را در شهرستان دماوند شناسایی نمود، که منطقه بهینه با مساحت 70647 هکتار مناسب ترین شرایط را جهت کاشت و پرورش درخت سیب دارا می باشد. به نظر می رسد در این گستره عناصر آب و هوایی و زمین شناختی نسبت به کل شهرستان از حالتی میانگین برخوردار می باشند.
ارزیابی گسترش فضایی _ کالبدی شهر زنجان با تأکید بر تغییر کاربری زمین طی دوره 1384- 1355(1975-2005)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیچیدگی نظام های شهری در جهان معاصر، ارزیابی و تبیین تغییرات آن ها را به شیوههای سنتی و مرسوم در دنیایی که شهرنشینی از بزرگترین پدیدههای قابل توجه آن محسوب می شود، امری بسیار مشکل ساخته است. در بررسی ها نشان می دهند که دینامیسم های شهری بر مقیاس های فضایی- کالبدی متفاوتی اثر می گذارند، لذا در این پژوهش چارچوبی برای تهیه نقشه و تحلیل الگوهای قابل پیش بینی از گسترش شهر در مقیاس های فضایی _ کالبدی متفاوت با هدف تحلیل فرایندهای رشد و گسترش شهرنشینی فراهم شده است. همچنین در این پژوهش تحلیل گسترش شهر به سمت به کارگیری اندازه گیری های فضایی تغییرات در محیط های شهری، ساختار پوشش زمین شهری در مقیاس های محلی شهر زنجان در یک سطح منطقهای، با استفاده از ابزارها و تکنیک های نوین سوق داده شده است. نتایج نشان می دهد چگونه دوران نوین دادههای سنجش از دور و شیوه های مناسبتر برای شناخت، مدل سازی، پیش بینی و نمایش دینامیسم های زمانی و فضایی - کالبدی گسترش شهر در مقیاس های متفاوت راجازه می دهند. برای نیل به این اهداف در پژوهش حاضر ابتدا پیشینه ای از فرایند گسترش تاریخی شهر زنجان در قالب داده های آماری _ گرافیکی و منابع تاریخی ارائه شده و آنگاه برای ارزیابی گسترش فضایی - کالبدی شهر دو مدل رگرسیون خطی و مدل کراس تب به عنوان روش های مکمل به کار بسته شده اند.نتایج تحقیق حاضر، همبستگی، شدت، وسعت و مکانیزم تبدیل و تغییر کاربری اراضی شهری شهر زنجان را به عنوان برآیند و تجسم گسترش فضایی _ کالبدی آن نشان می دهد. بر این اساس مشخص شد که در چه ابعاد و مقیاسی کاربری شهری به ترتیب شدت عمل، کاربری های ارضی دیم، بایر، باغ و اراضی کشت آبی پیرامون خود را تحت گسترش فضایی- کالبدی خود قرار داده است.
سنجش تناسب اراضی استان قزوین برای کشت زعفران بر اساس روش های تصمیم گیری چند معیاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زعفران با ارزش اقتصادی بسیار بالا نقش ویژه ای در صادرات غیر نفتی ایران دارد و شناسایی مناطق مستعد کشت آن در سطح کشور، زمینه را برای برنامه ریزی های لازم در مورد آن فراهم خواهدکرد. با توجه به تاثیر عوامل محیطی گوناگون بررشد وعملکرد محصول زعفران، فرایند سنجش تناسب اراضی برای کشت آن مستلزم استفاده از اطلاعات جامع و متنوع مکانی و توصیفی است، سیستم های اطلاعات جغرافیایی امکان بهره گیری از این نوع داده هارا فراهم ساخته و تحلیل فضایی اطلاعات را بر اساس مدل های مورد نظر تسهیل نموده اند. در این تحقیق با در نظر گرفتن نیازهای اکولوژیک زعفران از روش های تصمیم گیری چندمعیاره MCDM)) مبتنی بر روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده شده است و به کمک محیط نرم افزاری Arc\GIS مدل سازی و تحلیل فضایی اطلاعات صورت گرفته و براساس آن اراضی استان قزوین از نظر قابلیت کشت زعفران ارزیابی و پهنه بندی شده است. فرایند تحقیق شامل مراحل گردآوری اطلاعات، محاسبات و تحلیل های آماری، ورود اطلاعات به GIS، خوشه بندی و ارزش گذاری معیارها، مدل سازی فضایی و تلفیق اطلاعات بوده است. نتیجه تحقیق نشان دهنده کارایی روش تحلیل سلسله مراتبی درسنجش قابلیت اراضی برای کشت زعفران بوده وبراساس آن استان قزوین به سه بخش مناسب، نسبتاً مناسب و نامناسب تقسیم شده است.